تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




مشاهده نتيجه نظر خواهي: --

راي دهنده
0. شما نمي توانيد در اين راي گيري راي بدهيد
  • --

    0 0%
  • --

    0 0%
صفحه 5 از 469 اولاول 1234567891555105 ... آخرآخر
نمايش نتايج 41 به 50 از 4685

نام تاپيک: ســــــو تــــــــــي بــــــــــازار!

  1. #41
    حـــــرفـه ای Marichka's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2005
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    5,662

    پيش فرض

    سلام
    اينم يه سوتي از سر عجله:
    يه بار خيلي عجله داشتم و مي خواستم برم از خونه بيرون و اتفاقا شماره تلفن يه جايي رو هم لازم داشتم كه با اعتماد به نفس كامل زنگ زدم 110 گفتم ببخشيد شماره تلفن .... چنده!!

  2. #42
    داره خودمونی میشه Masy's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2006
    محل سكونت
    انگلیس
    پست ها
    147

    پيش فرض ایوووووول

    بابا دستتون درد نکنه خیلی تاپیک با حالیه من که مردم از خنده...!
    این هم سوتیهای من:
    1. یادم میاد خیلی وقت پیش یه ضبط cd خور خریده بودیم اما هنوز هیچکس تو ایران cd نداشت. یک روزسر کلاس دیدم یکی از بچه ها یه چیزی آورده بود که مثل آینه گرد بود و میگفت CD هست و باباش از دوبی اورده بود. آقا ما هم رفتیم جلو و گفتیم که ما دستگاهش رو داریم و اینا...که یهو معلممون پرسید این چند ساعتست؟ من هم الکی گفتم 3 ساعت طرف A و 3 ساعت هم طرف B. آقا من اینو گفتم، رفیقم مثل بمب منفجر شد از خنده و بعد کلی خنده توضیح داد که این اصلا یه طرفست و اینا.
      من هم که کم آورده بودم گفتم : نه اونی که ماداریم اونطوریه!!!!( همون موقع بود که به فکر اختراع DVD دو طرفه افتادم )

      ادامه دارد....

  3. #43
    آخر فروم باز WooKMaN's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2005
    محل سكونت
    Ķêŗmάņšĥąħ
    پست ها
    10,533

    پيش فرض به تالار بي نظير پي سي ورلد خوش آمدي

    نقل قول نوشته شده توسط tondar1
    خوب همه گفتن من هم ميگيم
    البته مال يكي از دوستامه
    سر جلسه امتحان نشسته بوديم يادم نمياد چي بود آخر جلسه بود كه يكي از استادا كه چشماش چپ بود داشت رد مي شد همه خيال ميكردن داره يه جا ديگرو نگاه ميكنه و تقلب بازار يه هو برگه دوستم و بلند كرد وگرفتش بعد استاد گفت فهميدم كه خدا چشمامو براي چي اين جوري كرده
    بعدش همه زدن زير خنده
    يكي ديگه ما با دوستامون رفته بوديم مشهد خونه يكي از دوستان شب بود رفتيم حرم كه بعد زيارت حرم خيلي سرد بود قرار بود تا صبح تو حرم بمونيم ولي از سرما حالمون حسابي گرفته شد و يكي از بچه ها گفت من يه فكري دارم ما هم دنبالش رفتيم خلاصش كنم رفتيم زير حرم آتيش روشن كرديم كه 110 اومد هممونو گرفت شب تو بازداشتگاه بوديم تا صبح ولي گرم بود
    اقا مرسي كلي خنديديم !

  4. #44
    اگه نباشه جاش خالی می مونه FX64 Dual Core's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2005
    پست ها
    446

    10

    با سلام

    دست همگي درد نكنه, همه جالب بودن ولي اين سوتي هاي سو و و و ت يه چيزه ديگس
    سركار خانم Dianella كار شما هم جالب بود (خودم هم مشابه اين داشتم)
    ديروز وقتي كه ميخواستم از Caller ID گوشي شماره يكي از شبكه ها رو بگيرم به جاي IN دكمه OUT رو زدم و شماره محل كار برادرم رو گرفتم و با اطمينان كامل گفتم :
    سلام , خسته نباشيد , شبكه ### (اسم شبكه رو نمي گم تا اون طرف متوجه نشه )
    دوست برادرم هم كه منو نشناخت گفت : شما از شبكه ### تماس گرفتين ؟
    گفتم : نه ببخشيد اشتباه شده , خداحافظ شما


    موفق باشيد.

  5. #45
    آخر فروم باز WooKMaN's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2005
    محل سكونت
    Ķêŗmάņšĥąħ
    پست ها
    10,533

    پيش فرض

    يه سوتي گرم و تاره:
    امروز توي اداره نشسته بودم كه يهو موبايلم زنگ خورد
    منم گوشي رو برداشتم يكي از دوستان قديميم بود
    خلاصه شروع كرديم از اون وقت ها حرف زدن
    من اصلا متوجه نبودم كه توي اداره هستم و شروع كردم به گفتن يه سري شوخي هاي 18+ !!!!!!
    وقتي كه با دوستم خداحافظي كردم و موبايل رو توي جيبم گذاشتم همين كه خواستم واسه كاري از اتاقم بيرون بيام
    جاتووووووون خالي ديدم 3 تا همكاران دارن به شدت ميخندن
    هيچي ديگه منم خودم رو به نفهمي زدم و رفتم سراغ كارم

  6. #46
    پروفشنال soooot's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2005
    محل سكونت
    فعلا توي مردمك چشم شما !
    پست ها
    786

    پيش فرض

    سلام سلام
    مرسييييييييييييييييييي همتون لپاتون رو بچسبونيد به مونيتور ميخوام ماچتون کنم
    ببخشيد بهتون قول يه سوتي 81 + رو داده بودم ولي هر چي با خودم کلنجار رفتم ديدم نميشه اون حرفها رو توي فروم بزنم ،زشته ، بده ، عيبه
    ولي براتون يه سوتي 18 + ميذارم که اميدوارم به کسي بر نخوره
    يه بار با يکي از دوستام رفته بوديم اصفهان دوستم از اون اصفهاني هاي اصيل بود و دو تا خصوصت ويژه داشت
    1 - خيلي حسابگر بود
    2 - وقتي يه دختر ميديد ديگه حسابگر نبود
    توي يکي از خيابونهاي اصفهان بوديم و ميخواستيم از اونجا بريم خيابون شيخ صفي
    به دوستم گفتم بذار يه تاکسي دربست بگيرم
    گفت نه دادا به خودا اگه بذارم دس تو جيفت کوني پس خودا بيليط خط واحدو واسه چي آفريده ؟
    دوستم داشت اندر فوايد خط واحد و مضرات تاکسي سخنراني ميکرد که يه دفعه يه خانوم اومد کنارمون و اون هم منتظر تاکسي وايساد
    اين رفيق ما رو ميگي از اين رو به اون رو شد هر تاکسيي که رد ميشد اربده ميکشيد دربستتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت ت
    خلاصه بعد يه مدت يه تاکسي اومد و جلومون وايساد که چند تا مسافر توش بود دوستم پريد جلو و همچين سرش رو از توي پنجره تاکسي کرد تو که فقط جوراباش بيرون مونده بود و يکي ديگه از اون اربده هاش رو تو گوش راننده تاکسيه خالي کرد و گفت آقا دربستتتتتتتتت راننده تاکسيه هم گفت نه آقا مسافر دارم رفيق ما رو ميگي کلي ضايع شد و اومد اينطرف
    منم بهش گفتم حالا بذار ببينيم اصلا همينطوري درباز ميره خيابون شيخ صفي
    رفتم جلو و گفتم آقا شيخ صفي ميريد ؟
    راننده تاکسيه هم نامردي نکرد و گفت : اگه ××××××× که ميترکيد !
    بعدش هم راننده تاکسه و تمام مسافرهاش و دختره و دوست اصفهانيم و تمام موجودات زنده تا شعاع ده متري از خنده ترکيدن
    منم مثل تمام وقتهاي که سوتي ميدادم خجالت کشيدم و کلي طفلکي شدم
    البته خدا رو شکر اين دفعه پاي هيچ استادي وسط نبود تا منو بخاطر سوتيم بندازه ولي بازم آخر ترم دو واحد رو افتادم که فکر کنم دليلش همون لطمه روحي بود که به خاطر اين سوتيه بهم وارد شد
    Last edited by soooot; 14-02-2006 at 19:40.

  7. #47
    آخر فروم باز WooKMaN's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2005
    محل سكونت
    Ķêŗmάņšĥąħ
    پست ها
    10,533

    پيش فرض

    خدا وكيلي سووووووت سوتي هات خيلي باحاله !

  8. #48
    اگه نباشه جاش خالی می مونه rozha's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2006
    محل سكونت
    نامعلوم
    پست ها
    245

    پيش فرض

    سلام بچه ها يه مطلب جالب از تعليم رانندگي

    يه بنده خدايي تعريف مي كرد رفته بود تعليم آموزشگاه رانندگي تقريبا جلسه سوم يا چهارم بود اون كسي كه به من يا مي داد اول جلسه گفت امروز ديگه مي خوايم رانندگي تو يه بزرگراه رو انجام بديم
    منم كه خيلي حال كرده بودم گفتم حالا كجا ميريم
    گفتش بزرگراه .......(ببخشيد الان يادم نيست كجا گفت)
    اول بزرگراه چون خيلي شير تو شير بود تعيليم رانندگي گفت بزن كنار اينجا خيلي خطرناكه بزار خودم بشينم
    منم گفتم چشمو زديم كنار و طرف نشت پشت فرمون
    آقا تا اومد از كنار بره تو بزرگراه بد جور پيچيد جلوي يه كاميونه
    كاميونه شروع كرد به بوق زدن و گرفت كنار ما گفت بزن كنار
    تعليم رانندگي زد كنار .راننده كاميون از اون خفناي ترك بود شروع كرد از دور فش دادن بعد در سمت شاگرد روباز كر د به خياله اينكه من دارم به راننده تعليم ميدم آقا تا مي خوردم منو زد نامرد نزاشت بگم من راننده تعليم رانندگي نيستم تازه دارم ياد ميگرم......
    تازه تعليميه هم كلي ترسيده بود صداش در نمي اومد

    اميد وارم بالايي خوب بوده باشه

    حالا يكي ديگه يادم اومد
    بچه ها مي دونن استاداي زبان چه فيس وافاده اي هستن
    يه روز سركلاس استاد زود اومد چون بچه ها همه نيومده بودن بعضي از بچه شروع كردن از استاد چرت وپرت پرسيدن
    يكي پرسيد استاد اهل كجاييد؟
    استاد با ناز گفت شما چي فكر مي كنيد؟
    يكي از بچه گفت رشتي ؟
    استاد با ناراحتي گفت من چيم شبيه رشتياس؟
    منم از دهنم پريد گفتم شكل ماهي هستين(البته شبيه ماهي زشته تو كارتونه ماسك بودا)
    هيچي ديگه منم در عوض دوستان 3 واحد حذف شدم

    ببخشيد طولاني شد

  9. #49
    در آغاز فعالیت
    تاريخ عضويت
    Feb 2006
    پست ها
    14

    پيش فرض

    [b]يه بار يكي زنگ خونه ي ما رو زد بعد اشتباه اومده بود.............گفت منزل جعفري؟.......من گفتم با چه شماره اي تماس گرفتين...................................... .

  10. #50
    آخر فروم باز WooKMaN's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2005
    محل سكونت
    Ķêŗmάņšĥąħ
    پست ها
    10,533

    پيش فرض روژا

    حالا يكي ديگه يادم اومد
    بچه ها مي دونن استاداي زبان چه فيس وافاده اي هستن
    يه روز سركلاس استاد زود اومد چون بچه ها همه نيومده بودن بعضي از بچه شروع كردن از استاد چرت وپرت پرسيدن
    يكي پرسيد استاد اهل كجاييد؟
    استاد با ناز گفت شما چي فكر مي كنيد؟
    يكي از بچه گفت رشتي ؟
    استاد با ناراحتي گفت من چيم شبيه رشتياس؟
    منم از دهنم پريد گفتم شكل ماهي هستين(البته شبيه ماهي زشته تو كارتونه ماسك بودا)
    هيچي ديگه منم در عوض دوستان 3 واحد حذف شدم
    مرسي جالب بود
    راستي اين عكس keanu reeves كه توي امضاته
    توي گوگل سرچ زدم پيداش كردم
    واسه دسك تاپ ميخواستم
    خيلي باحاله

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •