تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




مشاهده نتيجه نظر خواهي: --

راي دهنده
0. شما نمي توانيد در اين راي گيري راي بدهيد
  • --

    0 0%
  • --

    0 0%
صفحه 4 از 469 اولاول 123456781454104 ... آخرآخر
نمايش نتايج 31 به 40 از 4685

نام تاپيک: ســــــو تــــــــــي بــــــــــازار!

  1. #31
    آخر فروم باز WooKMaN's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2005
    محل سكونت
    Ķêŗmάņšĥąħ
    پست ها
    10,533

    پيش فرض

    سسسسسوت جان منون
    افتادي زحمت
    خدا اجرت بده
    بخوايم امتياز به سوتي ها بديم فكر كنم مال تو اول شه !
    با حال بود

  2. #32
    پروفشنال soooot's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2005
    محل سكونت
    فعلا توي مردمك چشم شما !
    پست ها
    786

    پيش فرض

    مرسييييييييي
    حالا ميخوام اون سوتيه رو براتون بگم كه قولش رو تو اين صفحه داده بودم
    ما يه استاد داشتيم كه دو تا ويژگي منحصر به فرد داشت
    1 - شيكمش خيلي گنده بود
    2 - خيلي ادعاش ميشد
    البته اين استاد ما يه ويژگي بسيار منحصر به فرد ديگه هم داشت كه تا روز که من اين سوتي رو نداده بودم هيچ كس از اون ويژگي خبر نداشت
    يه روز در حالي كه جناب استاد رو جو گرفته بود يا بهتر بگم جناب استاد جو رو گرفته بود اين جانب با شجاعت تمام و براي اينكه كل استاد رو بخابونم يه سوال ازش پرسيدم كه خودم جوابش رو ميدونستم استاد هم كه جواب سوال رو نميدونست خواست مثل هميشه ملت رو بپيچونه كه من دست از سرش بر نداشتم و خلاصه داشتم ضايعش ميكردم
    اما استاد بيدي نبود كه از اين بادها بلرزه و چيزي رو كه ازش ميترسيدم بالاخره به زبون آورد و گفت من كه نميفهمم چي داري ميگي بلند شو بيا پاي تخته و حرفت رو اثبات كن
    اين ترفند استاد بود و هر وقت كه يكي از دانشجوها يه جايي گيرش مينداخت همين بلا رو سرش مياورد يعني ميبردش پاي تخته و اونجا طرف رو ضايع ميكرد
    منو ميگي خم به ابرو نياوردم با يك حركت جانانه خودم رو به پاي تخته رسوندم و در اون ميدان نبرد با گچ و تخته پاك كن آنچنان گرد و خاكي به پا كردم كه حضرت استاد كفرش در اومد و براي اينكه منو ضايع كنه دستش رو يه دفعه آورد جلو و گفت پخخخخخخخخخخخخخخ
    كه مثلا من بترسم ( زكي استاد هنوز منو نشناخته بود ) منو ميگي حركت استاد رو تقليد كردم و جلوي اون همه دانشجو كه منتظر بودن من قضيه رو براشون اثبات كنم انگشتم رو بردم طرف استاد و بهش گفتم خودت پخخخخخخخخخ
    چشمتون روز بد نبينه رفتن انگشت من به سمت استاد همان و وارد شدن انگشت من در ناف بزرگ استاد همان
    بعدش هم همه از خنده تركيدن و حتي چند نفر از شدت خنده از روي صندلي هاشون افتادن
    من و استاد هم كه هر دوتامون خجالت كشيده بوديم همونطوري درحالتي كه انگشت من در ناف مبارك استاد جاخوش کرده بود خشكمون زده بود
    بعدش رو هم كه حتما ديگه همتون ميتونيد حدس بزنيد باز هم آخر ترم و باز هم لطف مضاعف استاد به بنده و خاطره كشف سومين ويژگي منحصر بفرد استاد و دو واحد با نمره نه و نيم
    اگر قول بديد که بچه هاي خوبي باشيد و زياد شلوغ نکنيد سوتي بعديم رو توي صفحه بعد براتون ميگم
    البته سوتي بعديم يه خورده مثبت هشتاد و يک هست
    ايشالا که بن نميشم

  3. #33
    آخر فروم باز Nvidia's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2005
    محل سكونت
    Ministry of Warez
    پست ها
    1,617

    پيش فرض

    سوت جان سوتی قبلیتو که خوندم یاد یکی از سوتیام افتادم.
    سر کلاس نشسته بودیم که 2 تا از خانوما از استاد اجازه گرفتن که برن دستشویی ( استاد هم استاد معارف بود و ....) وقتی خانوما برگشتن تو کلاس من از دهنم در رفت و گفتم خانوما خسته نباشین. همه کلاس زدن زیر خنده و استاد هم گفت برو درسو حذف کن :d

  4. #34
    پروفشنال somayeh_63's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2006
    محل سكونت
    تبريز
    پست ها
    769

    پيش فرض

    نقل قول نوشته شده توسط FX64 Dual Core
    با سلام

    دست آقا رامبد درد نكنه براي تاپيك جديد, ريحانه خانم سوتي شما هم حرف نداشت
    فعلا چيزي از خودم يادم نيست ولي
    صبح روز عاشورا يه خانومي از بغل دستيش پرسيد : خانم شام غريبان كي (ساعت چنده؟) ؟ بغل دستي : نميدونم ولي فكر كنم يا امشب باشه يا فردا شب !!

    موفق باشيد.
    خواهش مي كنم
    قابل شما رو نداشت

  5. #35
    پروفشنال somayeh_63's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2006
    محل سكونت
    تبريز
    پست ها
    769

    پيش فرض

    نقل قول نوشته شده توسط Diego
    برادرم که داروساز هستش یه نسخه پیچ تازه استخدام کرده بود.من هم که گذرم به اونجا افتاده بود داشتم بانسخه پیچه سر اینکه بعضی از مردم فامیلی های ضایعی دارند صحبت می کردیم.خلاصه درنهایت گفتم فامیل یکی از دوستهای من (......) هستش.بعدازظهر خواهرایشون اومدند داروخانه و وقتی من دفترچه بیمه خواهرشو دیدم کلی خجالت کشیدم....
    چون فامیلش(..........)بود
    من اينو نفهميدم

  6. #36
    آخر فروم باز WooKMaN's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2005
    محل سكونت
    Ķêŗmάņšĥąħ
    پست ها
    10,533

    پيش فرض

    نقل قول نوشته شده توسط soooot
    مرسييييييييي
    حالا ميخوام اون سوتيه رو براتون بگم كه قولش رو تو اين صفحه داده بودم
    ما يه استاد داشتيم كه دو تا ويژگي منحصر به فرد داشت
    1 - شيكمش خيلي گنده بود
    2 - خيلي ادعاش ميشد
    البته اين استاد ما يه ويژگي بسيار منحصر به فرد ديگه هم داشت كه تا روز که من اين سوتي رو نداده بودم هيچ كس از اون ويژگي خبر نداشت
    يه روز در حالي كه جناب استاد رو جو گرفته بود يا بهتر بگم جناب استاد جو رو گرفته بود اين جانب با شجاعت تمام و براي اينكه كل استاد رو بخابونم يه سوال ازش پرسيدم كه خودم جوابش رو ميدونستم استاد هم كه جواب سوال رو نميدونست خواست مثل هميشه ملت رو بپيچونه كه من دست از سرش بر نداشتم و خلاصه داشتم ضايعش ميكردم
    اما استاد بيدي نبود كه از اين بادها بلرزه و چيزي رو كه ازش ميترسيدم بالاخره به زبون آورد و گفت من كه نميفهمم چي داري ميگي بلند شو بيا پاي تخته و حرفت رو اثبات كن
    اين ترفند استاد بود و هر وقت كه يكي از دانشجوها يه جايي گيرش مينداخت همين بلا رو سرش مياورد يعني ميبردش پاي تخته و اونجا طرف رو ضايع ميكرد
    منو ميگي خم به ابرو نياوردم با يك حركت جانانه خودم رو به پاي تخته رسوندم و در اون ميدان نبرد با گچ و تخته پاك كن آنچنان گرد و خاكي به پا كردم كه حضرت استاد كفرش در اومد و براي اينكه منو ضايع كنه دستش رو يه دفعه آورد جلو و گفت پخخخخخخخخخخخخخخ
    كه مثلا من بترسم ( زكي استاد هنوز منو نشناخته بود ) منو ميگي حركت استاد رو تقليد كردم و جلوي اون همه دانشجو كه منتظر بودن من قضيه رو براشون اثبات كنم انگشتم رو بردم طرف استاد و بهش گفتم خودت پخخخخخخخخخ
    چشمتون روز بد نبينه رفتن انگشت من به سمت استاد همان و وارد شدن انگشت من در ناف بزرگ استاد همان
    بعدش هم همه از خنده تركيدن و حتي چند نفر از شدت خنده از روي صندلي هاشون افتادن
    من و استاد هم كه هر دوتامون خجالت كشيده بوديم همونطوري درحالتي كه انگشت من در ناف مبارك استاد جاخوش کرده بود خشكمون زده بود
    بعدش رو هم كه حتما ديگه همتون ميتونيد حدس بزنيد باز هم آخر ترم و باز هم لطف مضاعف استاد به بنده و خاطره كشف سومين ويژگي منحصر بفرد استاد و دو واحد با نمره نه و نيم
    اگر قول بديد که بچه هاي خوبي باشيد و زياد شلوغ نکنيد سوتي بعديم رو توي صفحه بعد براتون ميگم
    البته سوتي بعديم يه خورده مثبت هشتاد و يک هست
    ايشالا که بن نميشم
    ممنون خيلي با حال بود

  7. #37
    آخر فروم باز armin_goooodboy's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2005
    پست ها
    2,364

    پيش فرض

    سووووت جون
    تو که آخر سووووتی هستی عزیز
    ولی کلا حال کردم
    ایول

  8. #38
    آخر فروم باز WooKMaN's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2005
    محل سكونت
    Ķêŗmάņšĥąħ
    پست ها
    10,533

    پيش فرض

    منتظر نوشتن سوتي هاي ديگر دوستان هم هستيم
    البته اگه مايل باشند!!!!!!

  9. #39
    پروفشنال hesam's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2004
    محل سكونت
    kerman
    پست ها
    805

    پيش فرض

    من یکی دام حال میکنم تا حالا این قدر سوتی با حال نخونده بودم soooot جان اینو زدم که بریم صفحه بعد

  10. #40
    داره خودمونی میشه tondar1's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2005
    محل سكونت
    خونمون
    پست ها
    74

    پيش فرض

    خوب همه گفتن من هم ميگيم
    البته مال يكي از دوستامه
    سر جلسه امتحان نشسته بوديم يادم نمياد چي بود آخر جلسه بود كه يكي از استادا كه چشماش چپ بود داشت رد مي شد همه خيال ميكردن داره يه جا ديگرو نگاه ميكنه و تقلب بازار يه هو برگه دوستم و بلند كرد وگرفتش بعد استاد گفت فهميدم كه خدا چشمامو براي چي اين جوري كرده
    بعدش همه زدن زير خنده
    يكي ديگه ما با دوستامون رفته بوديم مشهد خونه يكي از دوستان شب بود رفتيم حرم كه بعد زيارت حرم خيلي سرد بود قرار بود تا صبح تو حرم بمونيم ولي از سرما حالمون حسابي گرفته شد و يكي از بچه ها گفت من يه فكري دارم ما هم دنبالش رفتيم خلاصش كنم رفتيم زير حرم آتيش روشن كرديم كه 110 اومد هممونو گرفت شب تو بازداشتگاه بوديم تا صبح ولي گرم بود

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •