با توجه به تحقیقات دانشمندان و شرایط آب و هوا نباید فراموش کرد که در این زمینه مازندران به گیلان و گرگان دارای وجوه مشترک می باشند . برخی ار محققان اروپایی خاطر نشان ساختند که ساکنان اولیه ایران در گیلان و طبرستان یا مازندران زندگی می کردند .
اگر به خاطر آوریم که دانشمندان فاصله آخرین یخبندان را با زمان ما پنجاه هزار تا یکصد و پنجاه هزار سال تخمین زده اند باید قبول کنیم که در طی این سالها بخش وسیعی از سواحل بحر خزر را از جمله گیلان مناطقی معمور و آباد و محل سکونت افراد و اقوام مختلف بوده است . (برخی از محققان با توجه به نشانه های کرانه دریای خزر برکره معتقدند که خشک شدن دریای داخلی بین هفده تا پانزده هزار سال پیش بوده و سرزمین گیلان و قسمت وسیعی از سواحل دریای خزر پس ازآن زمان مسکونی شده است . )
کشف آثاری از سرزمینهای ساحلی خزر منصوب به دوره های پیش از آخرین یخبندان به فرضیه انتقال تمدن آغازین بشر از شمال و کرانه های خزر به قرب و جنوب ارزش و اهمیت بیشتری بخشیده است . دکتر ج . کیریستی ویلسون در یکی از اثار خود (تاریخ صنایع ایران) می نویسد : (( محلی که بشر اولیه شروع به زراعت و کشت گندم و جو نموده به طور تحقیق معلوم نیست ولی بالاخره ممکن است ثابت شود که این نقطه در ایران یا اقلاً در این طرف دنیا بوده است . استعمال فلزنیز در ایران به زمانهای خیلی قدیم منتهی می شود . خانه و آثار زندگی اجتماعی که بدست آمده تعلق به چهار ای پنج هزار سال قبل از میلاد دارد . اما مردمان در آن زمان به این درجه از تمدن نمی توانستند برسند مگر آن که مدارج اولیه آن را طی نموده باشند . بنابراین دلایلی موجود است بر این که این تمدن خیلی قدیمی تر بوده و مراحل تکاملی داشته که در زندگانی بدوی آن را نمی توان یافت . ))
مشتی در زمانهای دور بشر مناطقی را برای سکونت انتخاب می کرد که از نظر فراوانی آب و حاصلخیزی زمین و شرایط دفاعی و ایمنی مناسب و ممتاز باشد نواحی جنوبی بحر خزر که گیلان و مازندران را نیز شامل می شود چنین شرایطی را به حد کمال واجد بوده است .
مقاله ای تحت عنوان در ایران (( سرزمین و مرکز ما قبل تاریخ)) در کتاب (( صنایع ایران )) که توسط دو تن از محققان معروف سرآرتور کیث و دکتر ارنست هرتسنلد انتشار یافت از سوی برخی اسناد و مدارک و آثار مشکوفه اعتقاد داشتند که تمدن و کشاورزی در ایران شروع شده است اگر این چنین باشد احتمالاً از گیلان و نواحی ساحل دریای خزر که از یک سو به دریا ، رودها ، چشمه سارها و مراتع حاصل خیز و از سوی دیگر کوهها و جنگل های انبوه که کلیه امکانات و نیازهای آن زمان را برای کشاورزی و تشکیل واحدهای اجتماعی در این منطقه فراهم ساخته بود آغاز گردیده است . بدین جهت می توان احتمال داد که ساکنان اولیه ایران در این مناطق بسر می برده اند و به مرور زمان به نقاط دیگر ایران رفته یا کوچ کرده اند .
تحقیقات آرنولد ویلسون نویسنده کتاب (( خصائل ملی و نژادی ایران )) موید این ادعاست . وی معتقد است که ساکنان اولیه ایران در گیلان و سواحل بحر خزر زندگی می کردند . هنری فیلد مولف کتاب (( مردم شناسی ایران)) با نقل نظرات اولین ادعا را تأیید می کند .
مورخان یونانی نوشته اند که در زمان زرتشت یعنی حدود دو هزار و ششصد سال پیش شهرت و اعتبار گیلان و مازندران زبانزد عامه بوده است داستانهایی از تشکیلات اجتماعی و سازمانهای دولتی و تجارت جنگی و استعداد مردم این نواحی از قرنها پیش به یادگار مانده بود بطوری که در تهیه اوستا و احیاء نام قهرمانان آریایی مورد استفاده زرتشت قرار گرفت. او سوی دیگر وجود دین و پیشوایان دینی در ناحیه (( ورن )) و (( مازن )) ، اگر این نواحی همان گیلان و مازندران باشد . (( در بخش دیگر این کتاب یاد آوری شده که برخی محققان انتساب درن و مازن را به گیلان و مازندران درست نمی دانند . )) دلیل دیگری است بر این که ساکنان سواحل جنوبی خزر هنگام مقابله با آریائیها از لحاظ همبستگی اجتماعی و رشد فکری به مقامی رسیده بودند که وجود قوانین و احکام را برای بقای جامعه خود لازم می شمردند و می توانستند نظم و اطاعت را که محصول رشد عقلانی و احترام به حقوق و حدود است بین خود جاری سازند و در مقابل قوم دلیر و تازه نفس آریائی مقاومت نشان دهند . هنوز بطور قطع و یقین معلوم نشده که کدام نقطه از جهان گهواره تمدن بشری بوده است . اما از روی آثار باستانی مکشوفه برخی از محققان اظهار نظر کرده اند که تمدن از سرزمین سومر به سایر نقاط از جمله شمال راه یافته و بعضی دیگر معتقدند که سواحل بحر خزر مهد تمدن بشری بوده و برای نخستین بار تمدن از این نقطه به رأس خلیج فارس رفته است .
درباره سومریها و این که از کجا آمده و تمدن خود را از کجا آورده اند عقاید مختلفی وجود دارد . برخی معتقدند که سواحل خلیج فارس قدیم تریق مرکز تمدن سوری بوده است ؛ برخی از محققان با توجه به اشیائی که در کاوشهای باستانشناسی پیدا شده می گویند سومریها از شمال ایران و کناره ی خزر به سواحل خلیج فارس رفته و تمدن را از آنجا با خود برده اند .
حسن پیرنیا (مشیر الدوله) در اثر ارزنده خود (( ایران باستان )) می نویسد : (( در خریاتی که در نزدیکی عشق آباد به توسط پوم پلی امریکائی به عمل آمد ؛ در گورگان آنو، بعضی اشیاء یافتند که شباهت به اشیاء سومری وعیلامی داشت . بنابراین حدس می زنند که شاید سومریها و عیلامیها در کوهستانهای شمال ایران بوده اند و بعد به واسطه مهاجرت مردمانی به ایران یا از جهت دیگر . از این جاها به طرف مغرب و کنار فرات مهاجرت کرده اند ...
ایران باستان – حسن پیرنیا (مشیرالدوله) . انتشارات دنیای کتاب – تهران 1362 – جلد اول – صفحه 23
در جاههای دیگر نیز توسط پیرنیا و هنری فیلد در اثر (( مردم شناسی )) چنین اظهار نظر مشابه ای به چشم می خورد در این کتاب ذکر شده است که باستان شناسان به این نتیجه رسیده اند که جلگه بین النهرین که خاستگاه سومریهای دارای رسوم و میراث قومی که قبل از پایان هزاره سوم و در اوایل عمر تاریخی ، بابل را در ید قدرت خود داشتند که فاقد کوهستانها و دریاهای عمیق است وطن اصلی سومریها نبوده و آنان از نقطه ای دیگر به این سرزمین کوچ کرده اند . زیرا آثار صنعتی و فرهنگی مکشوفه در سومر مربوط به عصر نوغ نشان می دهد که تمدن سومریها به زمانهای خیلی دورتر از عصرنوغ می رسد ولی آثار مربوط به آن دوران هنوز در جلگه بین النهرین بدست نیامده است . آثار مربوط به دوره های قبل از نوغ که در شمال و جنوب ایران پیدا شده باستان شناسان را معتقد ساخته است که تمدن سومری در شمال و جنوب ایران منتشر بوده است .
در (( پهلوان نامه گیل گمش )) از قول پروفسور ساموئل هوک نوسینده کتاب اوسانه در خاورمیانه آمده است :
در این گونه می توان گفت که ریشه نژادی سومریان یا آریائیهای کوهپایه نشین کوهستانهای خاوری (کردستان ، آذربایجان و گیلان امروزی) همگن باشد و افسانه های کهن این مردم نیز اشاره به کوچ آنان از فرازهای سخت به سوی آبرفتهای زندگی بخش بین النهرین می کند . )) نویسنده مقدمه گیل گمش نیز با توجه به آثار مکشوفه در مازندران و گیلان و کرمان فرهنگ باستان آریایی را بی ارتباط با فرهنگ سومری نمی داند . وی می نویسد : (( هر چند تا به امروز در یافتن زنجیره گمشده ای که فرهنگ باستان آریائی به ویژه در شمال ایران را به فرهنگ سومر می پیوندند به سرانجام نرسیده است ولی بسیاری از ساخته ها و فرآورده های ایرانیان باستان ، که از زیر تپه های مازندران و گیلان و کرمان به دست آمده گواه بر چنین پیوندی دارد . ))
تورات در فصل یازدهم از کتاب آفرینش به موضوع کوچ گروهی از شرق به سرزمین شنثار یا شینغار (سومر) اشاره کرده می گوید : (( واقع شد که هنگام مسافرت کردنشان از خاور در سرزمین شینغار دره ای یافتند و آنجا مسکن گزیدند . ))
کتاب قدس تورات ترجمه ماشاءالله رحمان پور داود و موسی زرگری . انتشارات انجمنی فرهنگی اوتمه هتورا – جلد اول . آفرینش – صفحه 14
با توجه به این که ایران در شرق سومر قرار دارد کوچ کنندگان می باید ظاهراً از ایران رفته باشند و چون ساکنان اولیه ایران در کناره های خزر و گیلان سکونت داشتند پس مبدأ حرکت آنها شمال ایران بوده است .
طبق نظر دکتر کارلتون کون و هیئت باستانشناسی دانشگاه پنسیلوانیا و گروهی دیگر از محققان و باستان شناسان بشر نخستین بار کارکشت و زرع را در کناره های خزر و بخشهایی از گیلان و مازندران آغاز کرد و بالطبع پایه های تمدن اولیه را در این منطقه استوار نمود ..
اگر شما علاقمند به مطالعه باقیمانده این مطلب و مطالبی از این دست می باشید می توانید به سه جلد کتاب گیلان انتشارات گروه پژوهشگران ایران مراجعه نمائید . مطالب زیر خلاصه نویسی قسمتی از فصل اول این کتاب بنام گیلان از پنج هزار سال پیش تا امروز بقلم استاد گرانقدر دکتر حسن حاج سید جوادی