تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 4 از 4 اولاول 1234
نمايش نتايج 31 به 36 از 36

نام تاپيک: مهندسی صنایع (هنر علم مدیریت مهندسی ها)

  1. #31
    پروفشنال boomba's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2006
    پست ها
    782

    پيش فرض

    استانداردهاي ايزو 9000 از ابتدا تا به کارگيري در ‏IT






    خلاصه : يکي از مشخصه هاي نظام کاربرد مکانيزمهاي کنترل کيفي در سطح شرکت ، مربوط به اصول بنيادي حاکم بر آن ، يعني "مديريت تضمين کيفيت " (Quality Asurance Management ) محصولات توليدی است. نويسنده در اين مقاله سعي کرده است بين مفاهيم و استانداردهاي تضمين کيفيت و دانش فناوري اطلاعات رابطه اي پيدا کند.

    متن مقاله:

    بشر از همان ابتداي آفرينش به طرق مختلف با مساله کيفيت درگير بوده است و هميشه کيفيت بالا به نوعي در تصميم گيري ها نمود پيدا مي کرد.

    اختراع ماشين بخار و به دنبال آن انقلاب صنعتي در قرن هجدهم ميلادي سبب رشد صنايع و توسعه بازرگاني شد. توليد از صورت تک محصولي به صورت انبوه درآمده و مسائل جديدي که معمولا شامل مسائل مديريتي نيز بود بروز کرد و با به وجود آمدن مجموعه اي از عوامل فروش و واسطه اي شبکه گسترده اي از فعاليتهاي توزيعي بين توليد کننده و مصرف کننده حايل گرديد.

    استاندارد در آن زمان مفاهيم زير را در بر مي گرفت.



    · تناسب در ساخت محصول



    · ميزان عملکرد کاري محصول



    · بازرسي محصولات از نظر تطبيق با استانداردهاي تعيين شده



    · واحد و مقياس اندازه گيري ابعاد



    يکي از مشخصه هاي نظام کاربرد مکانيزمهاي کنترل کيفي در سطح شرکت ، مربوط به اصول بنيادي حاکم بر آن ، يعني "مديريت تضمين کيفيت " (Quality Asurance Management ) محصولات توليدی است. اين نگرش که از اواسط دهه 1950 به وسيله دکتر " ايشي کاوا " پيشنهاد شده است به صورت زير تعريف مي شود.

    « تضمين کيفيت ، عبارت است از درجه اي از اطمينان به کيفيت محصول که با وجود آن مشتري ، محصول را با رضايت و اطمينان خاطر خريداري و در مدت زمان نسبتا طولاني مورد مصرف قرار مي دهد»

    مسير تکاملي فعاليتهاي مربوط به تضمين کيفيت در شرکتهاي مختلف توسط دکتر کوبا ياشي مورد بررسي و مطالعه قرار گرفت . طبق اين تحقيقات ، تضمين کيفيت در دهه 50 اولويت اول را به بازرسي نهايي محصول قبل از بارگيري به مقصد مشتري مي داد. در دهه 1960 اين اولويت به اصلاح مستمر فرآيند توليد تغيير يافت به طوري که بازرسي نيز به همين منظور به کار گرفته شد. در دهه 1970 تضمين کيفيت مراحل طراحي محصول ، مهندسي روشهاي ساخت محصول ، خريد مواد اوليه ، فروش ، فعاليتهاي اداري و ساير بخشها و قسمتهاي مهم تاثير گذار بر فرآيند توليد را نيز شامل گرديد.

    سرانجام سازمان بين المللي استاندارد ، کميته اي به نام کميته 176 را مامور تهيه استانداردهاي مربوط به تضمين کيفيت نمود و اين کميته بالاخره در سال 1987 استانداردهاي سري ISO9000 را منتشر کرد.

    با توجه به سرعت روزافزون پيشرفت علم و تکنولوژي در زمينه هاي مختلف اين استانداردها نيز پس از ايجاد در مقاطع زماني مختلف مورد بازنگري قرار گرفته است که آخرين مورد آن مربوط به سال 2000 ميلادي مي شود.

    با توجه به کلي بودن اين استاندارد و اين که نوع خدمت و يا توليد در آن مشخص نشده است و فقط بحث بر سر سيستمهاي اجرايي و توليدي مي باشد ، اين استاندارد شموليت بسيار گسترده اي دارد ، به نحوي که براي فعاليتهايي نظير خدمات درماني در بيمارستان ها تا بزرگترين کارخانه هاي توليدي صنعتي اين استاندارد قابليت پياده سازی دارد.

    به منظور پياده سازي سيستم مديريت کيفيت بر اساس سري استانداردهاي ISO9000 در يک سازمان بايد در ابتدا فرآيندهاي موجود در سازمان و محصول سازمان تعريف شده و خط مشي و استراتژيهاي مديريت ارشد سازمان نسبت به تامين ، بهبود و تضمين کيفيت تعريف شده براي محصول مورد نظر تعيين گردد.

    در صنايع مرتبط با IT که به نوعي خروجي و محصول آن يک نرم افزار يا سخت افزار کامپيوتري مي باشد. در اولين اقدام بايد محصول يک فرآيند تعريف شده و شاخصهاي کيفي آن چه در محصول و نيز در خدمات پس از فروش و پشتيباني آن تعيين شده سپس نسبت به پياده سازي بندهاي استاندارد به منظور استقرار نظام مديريت کيفيت اقدام نمود.

  2. #32
    پروفشنال boomba's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2006
    پست ها
    782

    پيش فرض

    معرفی استانداردها و سيستمهای مديريت کيفيت









    استانداردHACCP
    معرفي:
    HACCP مجموعه الزامات مربوط به سيستم مديريت بهداشت مواد غذايي است كه اين اصطلاح از اولHazard Analysis & Critical Control Poine“ به معني ” تجزيه و تحليل خط و نقاط كنترل بحراني“ گرفته شده است. براي اولين بار HACCP در سال 1971 در كنفرانس ملي حفاظت مواد غذايي مطرح شد. سپس در سال 1973 سازمان فضا نوردي آمريكا (ناسا) با همكاري شركت پيلسبوري اين سيستم را براي اطمينان از سلامت مواد غذايي فضا نوردي اجرا كردند. اين سيستم در سال 1985 به اطلاع عموم رسيد و در سال 1993 توسط كميسيون كدكس FAO/WHO پذيرفته شد. در سال 1377 اداره استاندارد و تحقيقات صنعتي ايران آيين كار استفاده از HACCP را تحت عنوان استاندارد ملي 4557 منتشر كرد. حروف كلمات ”
    اين سيستم با هدف ايمن سازي فرآيندهاي توليد مواد غذايي و پيشگيري از بروز حوادث ناشي از مشكلات بهداشتي مواد غذايي در سازمانها مستقر مي شود. HACCP داراي 7 اصل به شرح ذيل است:
    1- تجزيه وتحليل مخاطرات موجود (ميكروبي، شيميايي فيزيكي)، تعيين اندازه مخاطره
    2- شناسايي نقاط كنترل بحراني
    3- تعيين محدوده هاي بحراني
    4- تعيين سستم نظارتي براي هر كدام از نقاط كنترل بحراني
    5- اقدامات اصلاحي
    6- سيستم مستند سازي و نگهداري سوابق
    7- ايجاد فرآيندهاي تصديق
    با توجه به اينكه در حال حاضر HACCP به عنوان يك استاندارد بين المللي از طرف سازمان ISO منتشر نشده است معمولاً در مميزيهاي اجرا شده از طرف موسسات گواهي دهنده بر حسب آيين نامه هاي هر موسسه الزامات كمي متفاوت است و اين گواهينامه ها از طرف مراجع اعتبار دهنده تاييد نمي شوند.
    مزاياي بكارگيري استاندارد:
    استقرار سيستم HACCP در سازمان با توجه اجراي مراحل كنترل مناسب و موثر در طول فرآيند هاي پذيرش مواد اوليه، توليد محصول، انبارش و نگهداري و ارسال محصول به سازمان اطمينان مي دهد كه با حداقل هزينه مطمئن ترين كنترلها را انجام مي دهد و مي توان به مزاياي زير اشاره كرد:
    - ايجاد اطمينان در مصرف كنندگان محصولات
    - حركت به سمت توليد بدون نقص (Zero Defect) با استفاده از اصول GMP
    - پيشگيري از مخاطرات شيميايي، ميكروبي و فيزيكي كه ممكن است در فرآورده هاي غذايي موجب خسارت رساندن به مشتري و كاهش اعتبار سازمان شود.
    - سازگاري با سيستمهاي مديريت كيفيت ISO 9000:2000‌
    دامنه كاربرد:
    كليه سازمانهاي توليدي و خدماتي كه در زنجيره تامين مواد غذايي جامعه نقش ايفا مي كنند مانند مجتمع هاي كشف صنعت، توليد كنندگان مواد غذايي، توزيع كنندگان مواد غذايي، سردخانه ها و.... مي توانند با استفاده از اصول HACCP نسبت به تضمين سلامت محصولات غذايي خود اطمينان لازم را كسب نمايند.
    استاندارد ISO 14000
    معرفي:
    استاندارد خانواده ISO 14000 شامل استاندارد هاي بين المللي در رابطه با سيستم هاي زيست محيطي مي باشد. اين استاندارد در سال 1996 ميلادي توسط كميته فني 207 سازمان ايزو به وجود آمد.
    يك سيستم مديريت زيست محيطي مي تواند به عنوان بخشي از سيستم جامع مديريت به حساب آيد.
    اين سيستم شامل ساختار سازماني، فعاليتهاي طرح ريزي، تعريف مسئوليتها، تعيين روش ها و فرآيندها و همچنين در اختيار گيري منابع لازم براي تهيه، اجرا، بازنگري و حفظ خط مشي زيست محيطي سازمان است.
    سيستم مديريت محيط زيست بر مبناي استاندارد ISO 14001 به عنوان يك الگوي اجرايي توسط مرجع صدور گواهينامه (Certificationn Body ) مورد ارزيابي قرار مي گيرد.
    مزاياي بكارگيري استاندارد:
    - ايجاد سيستمهاي مديريت زيست محيطي كه منجر به حفاظت بيشتر از محيط زيست مي شود.
    - به حداقل رسانيدن موانع غير تعرفه اي تجاري و تسهيل تجارت بين الملل با توجه به بها دادن بيشتر به محيط در سازمان ها
    - جلب مشتريان بيشتر و افزايش سهم بازار در سطح بين المللي
    - افزايش رعايت مقررات و قوانين مربوط به محيط زيست
    - استفاده بهينه از منابع طبيعي
    - تسهيل تجارت بين الملل
    - ايجاد ارزش افزوده بيشتر براي سازمان
    دامنه كاربرد:
    اين استاندارد براي كليه صنايع كاربرد دارد.

    استاندارد ISO 9000
    معرفي:
    در سال 1987 كميته فني 176 سازمان ايزو (ISO/TC 176 ) سري استاندارد ISO 9000 را به جهانيان ارائه نمود.
    هدف از تدوين اين سري استاندارد به وجود آوردن الگوئي بين المللي براي پياده سازي و استقرار سيستم هاي مديريت و تضمين كيفيت بوده كه مورد استقبال فراوان در سطح دنيا قرار گرفت.
    سري استانداردهاي ISO 9000 مجدداً در سال 1994 مورد بازنگري قرار گرفته و به صورت هفده استاندارد متفاوت منتشر گرديد.
    آخرين بازنگري استانداردهاي سري ISO 9000 در سال 2000 انجام شده است در اين بازنگري، استاندارد با نگرش فرآيند گرا در سيستم مديريت كيفيت سازمان سعي در نزديك شدن به مدلهاي مديريت كيفيت جامع را دارد. نهادينه نمودن بهبود مستمر در سيستم مديريت كيفيت سازمان از تفاوتهاي اصلي ديگر اين استاندارد با ويرايش قبلي آن است.
    ساختار سري استانداردهاي ISO9000 شامل ISO9000:2000 (به تشريح اصطلاحات و تعاريفي مي پردازد كه در استاندارد به آن اشاره شده است) ، ISO9001:2000 (الزامات اجرايي سيستم مديريت كيفيت كه سازمان جهت برآورد مقاصد يا صدور گواهينامه مورد استفاده قرار ميدهد)وISO9004:2000 (خطوط راهنما براي عملكرد بهتر سازمان در راستاي سيستم مديريت كيفيت است) ميباشد.
    مزاياي بكار گيري استاندارد:
    - بررسي مجدد فعاليت هاي سازمان بر اساس اهداف سازمان و رفع كاستي ها
    - شفافيت فرآيندها و شاخص ها در سازمان
    - جلوگيري از دوباره كاري ها به واسطه تعريف فعاليتهاي برنامه ريزي شده و سيستماتيك
    - كاهش هزينه ها
    - ايجاد اطمينان و اعتماد در درون سازمان
    - ايجاد اطمينان و اعتماد درون سازمان (مشتري)
    - افزايش توان رقابت در عرصه بين الملل
    دامنه كاربرد:
    اين استاندارد در كليه سازمانهاي توليدي، خدماتي و پژوهشي و آموزشي و …… كاربرد دارد.
    استاندارد ISO /IEC 17025
    معرفي:
    روند تخصصي شدن فعاليتهاي سازمانها موسسات و سازمانهاي تدوين كننده استاندارد را بر آن مي دارد تا نيازمنديهاي خاصي را جهت حصول اطمينان از كيفيت خدمات اين نوع سازمانها تدوين نمايند.
    علاوه بر استاندارد ISO 9001 كه الزامات عمومي سيستم مديريت كيفيت را براي كليه سازمنها بيان مي نمايد در صنايع مختلف استانداردهايي منتشر مي شود كه الزامات خاصي را براي آن تعريف مي نمايد كه اين الزامات به صورت مكمل / جايگزين الزامات عمومي ISO 9001‌ سيستم مديريت كيفيت سازمان را شكل مي دهد.
    ISO/IEC 17025 يكي از اين استانداردهاي تخصصي است كه براي تشريح سيستم مديريت كيفيت آزمايشگاهها تدوين شده است. اين استاندارد بين المللي نتيجه اجراي مجموعه الزامات ISO/IEC Guide 25 و EN 45001 است كه هم اكنون با توجه به تجربيات ناشي از اجراي دو استاندارد فوق جايگزين اين دو مي شود.
    اين استاندارد كه با همكاري كميته بين المللي الكترونيك (IEC ) و سازمان بين المللي استاندارد (ISO) تهيه شده است الزامات خود را در دو بخش سيستم مديريت كيفيت (فصل چهارم استاندارد) و نيازمنديهاي فني (فصل پنجم استاندارد) مطرح نموده است.
    در فصل چهارم استاندارد الزاماتي در خصوص سازمان، سيستم كيفيت، كنترل مستندات ، بازنگري قراردادها و..... مطرح شده كه الزامات مذكور با الزامات ISO 9001 مشابهت دارد. در فصل پنجم استاندارد الزامات فني در خصوص صلاحيت پرسنل، شرايط محيطي، روشهاي آزمون، تجهيزات و..... ذكر شده است.
    اين بخش از استاندارد نيازمنديهاي فني متعددي كه در ISO 9001 موجود نيستند را پوشش مي دهد.
    انطباق سازمان با ISO/IEC 17025 صرفاً توسط مراجع اعتبار دهنده (AB ) گواهي مي شود.
    مزاياي بكارگيري استاندارد:
    1- ايجاد اطمينان در مشتريان در خصوص خدمات آزمايشگاه
    2- كسب سهم بازار مشتريان داراي گواهينامه ISO/TS 16949 يا QS 9000 (طبق الزامات اين استاندارد در سازمانها دارنده گواهي مذكور موظف به استفاده از خدمات ازمايشگاههاي داراي گواهي ISO/IEC17025 مي باشند)
    3- ايجاد قابليت اخذ تاييد صلاحيت فني از اداره استاندارد ملي
    4- سازگاري با سيستمهاي مديريت كيفيت ISO 9001 ( به خصوص براي آزمايشگاههايي كه بخشي از يك سازمان بزرگ داراي گواهينامه ISO 9001 مي باشند )
    5- استفاده از مزاياي عمومي استقرار سيستممهاي مديريت كيفيت در سازمانها.
    دامنه كاربرد:
    اين استاندارد براي كليه آزمايشگاههاي ارايه دهنده خدمات اندازه گيري، تست، آزمون و كاليبراسيون (آزمايشگاههاي صنعتي) بدون توجه به تعداد پرسنل يا گستردگي محدوده فعاليتهاي آن قابل كاربرد مي باشد.
    استاندارد ISO/TS 16949
    معرفي:
    با وجود آنكه استانداردهاي سري ISO 9000 به دليل ماهيت مستقل خود، براي بسياري از نهادها به عنوان پايه و اساس ساخت سيستم مديريت كيفيت قرار گرفته، اما برخي از حوزه هاي اقتصادي به خصوص، مانند صنايع خودرو، كه علاقه بيشتري به برآورده شدن خواسته هاي كيفي خود دارند اقدام به تدوين الزامات ويژه خود نموده اند و اجراي اين خواسته ها را براي تامين كنندگان خود الزام نموده اند.
    از آنجا كه تعداد اين الزامات سبب بروز مشكلاتي در خصوص ارزيابي مكرر خواسته هاي متفاوت براي
    قطعه سازان طرف قرارداد , خودرو سازان مختلف شده است . بررسي ها براي حل اين مشكل منجر به تشكيل گروه كاري بين المللي صنعت خودرو (IATF‌) گرديد كه اين گروه كاري با همكاري كميته فني 176 سازمان بين المللي استاندارد (ISO ) اقدام به يكپارچه سازي الزامات خودروسازان جهان گرديد. ماحصل اين تلاش انتشار مشخصه فني ISO/TS 16949 در تاريخ 1/3/1999‌ گرديد. در تدوين اين مشخصه فني مراجع ذيل به كار گرفته شده است:

    1- سري استانداردهاي بين المللي مديريت كيفيت ISO 9000
    2- نظامنامه هاي مرجع IATF در مورد ISO/TS 16949
    3- نظامنامه هاي مرجع خودروسازان آمريكايي (سري QS 9000)
    4- نظامنامه هاي مرجع خودروسازان ايتاليايي (سري AVSQ )
    5- نظامنامه هاي مرجع خودروسازان فرانسوي (سري EAQF)
    6- نظامنامه هاي مرجع خودروسازان آلماني (سري VDA)
    چون طبق قواعد ISO‌ انتشار يك استاندارد بين المللي نياز به طي تشريفات خاصي دارد، در موارد كه به دليل نياز به بازار به وجود يك مدرك لازم است مدرك سريعتر در اختيار قرار گيرد سازمان ISO‌ اقدام به انتشار يك مشخصه فني (Technical Specification) مي نمايد و آن را با علامت ISO/TS‌ منتشر مي نمايد. يك ISO/TS پس از انتشار ظرف سه سال مورد بررسي و بازنگري مجدد قرار مي گيرد كه ماحصل اين كار بازنگري سال 2002 اين مشخصه فني و انتشار ISO/TS 16949:2002‌ مي باشد. همچنين ظرف شش سال اين نسخه فني مورد بررسي مجدد قرار گرفته و به صورت يك استاندارد بين المللي منتشر شده يا از درجه اعتبار ساقط مي شود.
    با توجه به استقبال صنعت خودرو از اين مشخصه فني و پذيرش آن توسط خودروسازان عضو IATF امروزه سيستم كيفيت بر مبناي ISO/TS 16949‌ رايجترين الگوي سيستم مديريت كيفيت در جهان مي باشد بازنگري دوم اين مشخصه فني بر اساس الزامات ISO 9001:2000 و بر اساس رويكرد فرآيندي تدوين شده و حتي خودروسازان آمريكايي اعلام نموده اند كه اين مشخصه فني به عنوان الزامات آنها نيز قابل قبول است. به كارگيري مشخصه فني ISO/TS 16949 در حال حاضر توسط شركت سازه گستر سايپا نيز الزام شده و اين گروه خودرو سازي الزامات خود را تحت عنوان AR8201‌ بر اساس اين مشخصة فني و با افزودن الزمات خاص خود منتشر كرده است.
    مشخصه فني ISO/TS 16949:2002‌ براي اولين بار توسط شركت مهندسين مشاور خانه كيفيت ترجمه و منتشر شده است كه براي اطلاع بيشتر مي توانيد اين كتاب را ملاحظه فرماييد.

    مزاياي بكارگيري استاندارد:
    1- انطباق كامل با استاندارد ISO 9001:2000 و قابليت تلفيق به خصوص براي واحدهاي توليدي كه هم براي صنعت خودرو و هم خارج از آن فعاليت مي نمايند.
    2- قابليت انطباق و سازگاري با استاندارد مديريت ، زيست محيطي ، ISO 14000‌
    3- استقرار يك سيستم مديريت كيفيت فرآيند گرا كه متضمن ايجاد بهبود مداوم در سازمان و حركت به سمت مدلهاي TQM و تعالي سازمان است.
    4- پذيرش اين سيستم توسط گروه خودرو سازي سايپا
    5- قابليت انطباق سيستم با الزامات خودرو سازان ايراني ديگر (ايران خودرو، كرمان خودرو و....)
    6- استفاده از مزاياي عمومي سيستمهاي مديريت كيفيت
    دامنه كاربرد:
    با توجه به موارد مندرج در مشخصة فني ISO/TS 16949:2002 اين الزامات با هدف جلوگيري از مميزيهاي مكرر/ مختلف مراجع صدور گواهينامه و ايجاد يك رويكرد واحد در مورد سيستمهاي مديريت كيفيت سازمانهاي توليد كننده و تامين كننده قطعات خودرو تدوين شده است. اين مشخصه قبلي براي محلهايي از سازمان كه در آنجه قطعات مشخص شده توسط مشتري براي توليد و يا خدمات پس از فروش ساخته مي شوند كاربرد دارد. بخشهاي پشتيبان (مانند مراكز طراحي ، دفتر مركزي و مراكز توزيع) به عنوان بخشي از سازمان مميزي مي شوند ولي نمي توانند به تنهايي گواهينامه دريافت نمايند اين مشخصه فني مي تواند براي زنجيره تامين خودرو سازي نيز استفاده شود. (پيمانكاران فرعي ، قطعه سازان طرف قرارداد با خودرو ساز)
    استاندارد OHSAS 18001
    معرفي:
    در سال 1998 كميته اي متشكل از انستيتو استاندارد بريتانيا، شركتهاي اصلي گواهي دهنده انگلستان و ساير سازمانهاي بين المللي استاندارد تشكيل شد كه هدف آن تهيه و تدوين استانداردي واحد بود.
    سري ارزيابي بهداشت حرفه ايaccupational health and safetyassessment series- (OHSAS 18001 ) استانداردي واحد كه در پاسخ به نياز فوري سازمانها طراحي شده و اين استاندارد قابل مميزي و اخذ گواهينامه مي باشد كه به دو بخش تقسيم شده OHSAS 18801‌ كه شامل مشخصاتي مي باشد كه بر اساس آنها گواهي كسب مي شود و OHSAS 18002 كه راهنمايي جهت پياده سازي يك سيستم مديريت بهداشت حرفه اي و ايمني مي باشد.
    ساختار OHSAS مشتمل بر 6 بخش مي باشد:
    1- نيازمنديهاي عمومي
    2- خط مشي بهداشت حرفه اي و ايمني
    3- طرح ريزي
    4- اجرا و عمليات
    5- بررسي و اقدام اصلاحي
    6- بازنگري مديريت
    ساختار استاندارد OHSAS 18001 سازگار با استانداردهاي ISO 9001:2000 و ISO14001:1996 مي باشد تا سازمانها به راحتي بتوانند سيستم مديريت كيفيت محيط زيست و بهداشت و ايمني شغلي را با يكديگر ادغام كرده و سيستم واحدي را ايجاد نمايند.
    مزاياي بكار گيري استاندارد:
    - تفكري طرح ريزي شده و مستند در ارتباط با بهداشت شغلي و ايمني
    - ساختاري روش براي مديريت OHSAS‌
    - ايجاد محيط كاري ايمن تر و سالم تر
    - افزايش آگاهي و دانش در خصوص مديريت ايمني و بهداشت شغلي
    - كاهش ريسك حوادث، رويدادها و ....... هاي شغلي
    دامنه كاربرد:
    اين استاندارد در كليه سازمنهاي توليدي و خدماتي داراي كاربرد مي باشد.
    استاندارد QS9000
    معرفي:
    مجموعه الزامات سيستم مديريت كيفيت صنايع خودروسازي امريكا كه عمدتا مربوط به شركتهاي
    فورد، جنرال موتور وكرايسلر مي باشد تحت عنوان QS9000 شناخته مي شود .آخرين بازنگري اين الزامات كه در سال 1998 منتشر شده است حاوي دو بخش است. بخش اول اين الزامات در ق
    الب الزامات عناصر بيست گانه ISO9001:1994 تدوين شده است كه در متن هريك ازعناصر بيست گانه الزامات مشترك سه خودروساز بزرگ(Big Three) به الزامات اصلي استانداردISO9001 اضافه شده است. بخش دوم استاندارد حاوي الزامات منحصر به فردهريك از خودروسازان آمريكاي است.اين الزامات توسط كميته اي به نام گروه كاري صنايع خودرو (AIAG) كه متشكل از نمايندگان صنايع خودروسازي امريكا است تدوين شده است.QS9000 يكي از شناخته شده ترين الزامات ويژه صنعت خودرو درجهان است كه علاوه بر سازمانهاي طرف قرارداد، خودروسازان آمريكا كه الزام به استقرار اين سيستم دارند، بسياري از قطعه سازان جهان داوطلبانه اقدام به استقرار اين سيستم كرده اند.

    علاوه بر نظامنامه مرجع الزامات سيستم كيفیت ( QSR ) كه شالوده اصلي والزامات اين سيستم را تشريح ميكند مجموعه الزاماتQS9000 حاوي 5 سند مرجع ديگر نيز ميباشد كه با الزامات اصلي تحت عنوان six pack شناخته مي شوند.در متن الزامات QSR درمواردي كه ضرورت داشته باشد به اين 5 نظامنامه ارجاع داده شده است. اين 5 نظامنامه مرجع عبارتند از:
    1- طرح ريزي پيش هنگام كيفيت محصول و طرح كننرل (APQP&CP)
    2- تجزيه وتحليل حالات بالقوه خرابي وآثار آن (FMEA‌)
    3- كنترل آماري فرآيند (SPC)
    4- تجزيه و تحليل سيتمهاي اندازه گيري(MSA)
    5- فرآيند تاييد قطعات توليدي (PPAP)
    هر چند در اغلب سيستمهاي كيفيت صنعت خودرو استفاده از پنج ابزار فوق به نوعي الزامي است ولي منسجم ترين نظامنامه هاي مرجع در خصوص تكنيكهاي MSA ، SPC ، FMEA مربوط به مجموعه الزمات QS 9000‌است كه در ساير سيستمها نيز از اين مراجع استفاده مي شود
    البته در مورد APQP‌ و PPAP‌ هر يك از خودرو سازان الزمات خاص خود را دارند كه تا حدودي با APQP ,PPAP سازگار و قابل انطباق است به عنوان مثال در ايران خودروسازان از فرايندي تحت عنوان SQA براي تشريح الزمات خود در مورد تكوين و توسعه محصولات جديد و فرآيند تاييد آن استفاده مي كنند كه از نظر اصولي با الزامات QS 9000 داراي نقاط اشتراك زيادي مي باشد.
    با توجه به فراگيري كاربرد QS 9000 بين قطعه سازان سراسر جهان صدور گواهي توسط موسسات گواهي دهنده در اغلب نقاط جهان حتي براي قطعه سازاني كه با خودرو سازان آمريكا طرف قرارداد نيستند رايج بوده و قطعه سازا ن دستيابي به اين گواهينامه را به عنوا ن يك هدف كيفيتي كه بيانگر تكامل سيستم كيفيت آنهاست مد نظر قرار مي دهند .
    مزايای بكارگيري استاندارد:
    1- امكان اخذ گواهي معتبر از موسسا ت گواهي دهنده كه بيانگر رشد و كمال سيستم كيفيت سازمان است
    2- استفاده از مراجع مكتوب علمي كاربردي جهت بكار گيري موثر تكنيكهاي پيشرفته كيفيتي
    3- جلب اعتماد مشتريان در خصوص توامندي كيفيتي سازمان
    4- ايجاد قابليت تطبيق سيستم كيفيت سازمان با الزامات خودرو سازان داخلي
    5- استفاده از مزاياي عمومي استقرار سيستمهاي كيفيت در سازمان
    دامنه كاربرد:
    طبق موارد ذكر شده در مقدمة QS 9000 (نظامنامه مرجع QSR ) نظام مديريت كيفيت QS 9000 براي عرضه كنندگان داخلي و خارجي زير كه با صنايع خودرو آمريكا مرتبط هستند الزام شده است:
    - تامين كنندكان مواد اوليه
    - تامين كنندگان قطعات و وسايل توليد و يدكي
    - تامين كنندگان عرضه كننده خدمات (عمليات حرارتي ، رنگ، پوشش و........)
    استاندارد Sogedac
    معرفي:
    نظام مديريت كيفيت EAQF در حال حاضر رايج ترين نظام مديريت كيفيت ويژه صنايع خودرو در ايران مي باشد. اين نظامنامه توسط اغلب شركتهاي خودرو سازي فرانسه طراحي شد

  3. این کاربر از boomba بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  4. #33
    داره خودمونی میشه ahkh2020's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2009
    محل سكونت
    TEHran
    پست ها
    58

    پيش فرض

    گرایش شناسی مهندسی صنایع

    گرايش مهندسي صنايع ، گرايش برتر كارشناسي ارشد به شمار مي‌آيد كه به فارغ‌التحصيلان كارشناسي همين رشته اختصاص دارد؛
    مهندسي صنايع در مقطع كارشناسي در چهار گرايش تقسيم‌بندي مي‌شود :

    توليد صنعتي
    برنامه‌ريزي و تحليل سيستمها
    تكنولوژي صنعتي
    ايمني صنعتي

    دو گرايش توليد صنعتي و تحليل سيستمها در قياس با گرايشهاي ايمني صنعتي و تكنولوژي صنعتي ، به دليل حوزه مفاهيم پيچيده‌تر ، گسترده‌تر و كاربردي‌تر ، داراي برجستگي چشمگيري در سطح دانايي و توانايي مي‌باشند ، دانشجوياني با سطح علمي بالاتري را به خود مي‌پذيرند و به همين دليل گرايشهاي اصلي مهندسي صنايع به شمار مي‌آيند . از اين رو پيرامون اين دو گرايش در گامهاي آتي شرح كاملتري بيان خواهيم نمود .

    مهندسي صنايع در مقطع كارشناسي ارشد داراي چهار گرايش مي‌باشد :

    مهندسي صنايع
    مهندسي سيستمهاي اقتصادي - اجتماعي
    مديريت سيستم و بهره‌وري
    مديريت مهندسي

    گرايش مهندسي صنايع ، گرايش برتر كارشناسي ارشد به شمار مي‌آيد كه به فارغ‌التحصيلان كارشناسي همين رشته اختصاص دارد ؛ سطح رقابتي براي ورود به اين گرايش بسيار بالاست و با توجه به كميت پايين پذيرش‌شوندگان ، نخبگاني كه احاطه افزونتري به دروس آزمون ارشد داشته باشند قادر به ادامه تحصيل در اين گرايش مي‌باشند .
    گرايش سيستمهاي اقتصادي - اجتماعي ، به نوعي گرايش دوم مقطع كارشناسي ارشد در حساب مي‌آيد كه فارغ‌التحصيلان ساير رشته‌هاي فني - مهندسي نيز مجازند بخت خود را براي قبولي در اين رشته بيازمايند .
    مديريت سيستم و بهره‌وري را مي‌توان چكيده دوره كارشناسي مهندسي صنايع دانست كه به فارغ‌التحصيلان ساير رشته‌هاي فني و مهندسي كه حداقل سه سال سابقه مديريتي داشته باشند اختصاص يافته است .
    لازم به يادآوريست كه گرايش مديريت مهندسي ، به عنوان يكي ديگر از گرايشهاي كارشناسي ارشد مهندسي صنايع در حال گسترش بوده و هم‌اكنون در دانشگاههايي نظير دانشگاه صنعتي اميركبير ، در اين گرايش نيز پذيرش صورت مي‌گيرد .
    دوره دكتراي مهندسي صنايع مجموعه‌اي هماهنگ از فعاليتهاي پژوهشي و آموزشي است كه موجب احاطه و دستيابي دانشجو به آثار علمي در زمينه مهندسي صنايع و توانايي در تهيه متون تحقيقاتي ، نوآوري ، كمك به پيشرفت و گسترش مرزهاي دانش در اين رشته خواهد شد .

    دوره دكترا نيز شامل سه گرايش زير است :

    مهندسي صنايع
    سيستمهاي اقتصادي - اجتماعي
    مديريت سيستم و بهره‌وري

    در گام آتي به بررسي دو گرايش اصلي مقطع كارشناسي يعني توليد صنعتي و برنامه‌ريزي و تحليل سيستمها خواهيم پرداخت ...

    گرايشهاي توليد صنعتي و برنامه‌ريزي و تحليل سيستمها را بيشتر بشناسيم !
    توليد صنعتي فن به‌كارگيري مهارتهاي تكنيكي - اقتصادي و استفاده موثر و نظام‌يافته از نيروي انساني سازمان ، ماشين‌آلات ، تجهيزات ، سرمايه ، ساختمان و مواد به منظور توليد كالا با كيفيت و كميت مطلوب مي‌باشد .
    برنامه‌ريزي و تحليل سيستمها فن به‌كارگيري روشهاي علمي جهت حل مسائل تصميم‌گيري و برنامه‌ريزي در واحدهاي صنعتي - خدماتي ، شامل جمع‌آوري اطلاعات ، تجزيه‌وتحليل داده‌ها ، مدل‌بندي و حل مساله مي‌باشد .
    با دقت و توجه موشكافانه در تعاريف فوق مي‌توان رسالت ،‌ اهداف و ويژگيهاي مهندسي صنايع را بيان نمود :
    نخستين نكته‌‌اي كه كه بايد بدان توجه كرد ، پويايي پنهانيست كه در ذات تعاريف فوق نهفته است ؛ اين جملات بيانگر حركتي مداوم و هميشگي هستند ، حركتي در جهت آنچه كه بهتر است يعني بهبود مستمر ، حركتي كه هيچگاه متوقف نمي‌شود . شما برنامه‌ريزي مي‌كنيد ، تصميم مي‌گيريد ، به اجرا درمي‌آوريد ، تجزيه‌وتحليل مي‌نماييد و آنگاه از نتايج حاصل جهت برنامه‌ريزيهاي آتي بهره مي‌بريد ؛‌ اين چرخه‌ايست كه هيچگاه از حركت باز نخواهد ايستاد و هماره رو به سوي بهبود دارد ، چرا كه ايستايي يعني مرگ و مجموعه‌هاي پويايي چون واحدهاي صنعتي - خدماتي هيچگاه به مرگ تمايل ندارند .
    نكته دوم آنكه هيچ‌يك از تعاريف فوق به‌تنهايي قادر به بيان آنچه مهندسي صنايع ادعا مي‌كند نيستند ، بلكه اين‌دو مكمل يكديگرند . گفته‌ايم كه ويژگي بارز مهندسي صنايع در تفكر بهبود مستمر وضعيت موجود بوده و هرگز از وضعيت موجود راضي نيست و تلاش مي‌نمايد تا به سوي وضعيتي مطلوبتر حركت نمايد . در وهله اول ، تصميم‌گيري و برنامه‌ريزي لازم است كه حركتيست به سوي هدف ، اما در گام بعدي به‌كارگيري و اجراي برنامه يا تصميم و سپس تجزيه‌وتحليل نتايج ، تضمين‌كننده صحت آن مي‌باشند . گرايش توليد صنعتي به نگرش نظام‌مند ، منظم و علمي گرايش برنامه‌ريزي و تحليل سيستمها نيازمند است و در نقطه مقابل ، برنامه‌ريزي و تحليل نيز به نگرش اجرايي ، كاربردي و تجربي توليد صنعتي نياز دارد .
    نكته سوم ، ديدگاه انجام‌دهي و هماهنگ‌سازي است ، چراكه مهندسي صنايع گاه بايد عوامل متضادي چون نيروي انساني ، ماشين‌آلات ، زمان ، تجهيزات ، سرمايه ، ساختمان و مواد را در قالب يك مجموعه صنعتي - خدماتي آنچنان هماهنگ سازد تا مطلوبيت لازم در كيفيت و كميت توليد را بدست آورد . اين مساله ، ويژگي ديگري را يادآور مي‌شود كه همانا تفكر كل‌گرا ، جامع و نظام‌مند مهندسي صنايع مي‌باشد . وي در هنگام برخورد با هر مجموعه ، پيش از آنكه به جزئيات بپردازد ، آنرا به ‌صورت كلي مشاهده مي‌نمايد و به تعبيري از بالا يا بيرون نگاه مي‌كند ؛ او اجازه نمي‌دهد تا يك بخش كوچك از آن مجموعه چنان مجذوبش نمايد كه از ساير قسمتها غافل گردد و ارتباط بخشهاي ديگر را با آن جزء نبيند . وي مي‌داند كه همكاري تمام آن مجموعه است كه كارايي كل را بدست مي‌دهد و انتظاري كه از مجموعه مي‌رود با هماهنگي تمام اجزا برآورده مي‌گردد .
    گفته شد كه مهندسي صنايع با مجموعه‌هاي پويايي چون واحدهاي صنعتي - خدماتي روبروست . هر مجموعه پويا داراي يك‌سري داشته‌ها يا ورودي‌ها ، يك‌سري ستاده‌ها يا خروجي‌ها و همچنين فراينديست كه اين داشته‌ها را به ستاده‌ها تبديل نمايد . ويژگي مهندسي صنايع ،‌ مشاهده هم‌زمان اين سه عامل است و اين مساله خود موجب درك ارتباط بين مجموعه‌ها و عوامل مختلف و اقدام در جهت هماهنگ‌سازي و انجام آنها مي‌شود . يك مهندس صنايع چنانچه بتواند ورودي‌ها و خروجي‌ها را اعم از فيزيكي و غيرفيزيكي در ذهن خود تصوير نمايد و همچنين پردازشها و فرايندهاي تبديل اين ورودي‌ها به خروجي‌ها را مرور كند ، آنگاه به يقين خواهد توانست سازمان را به‌ بهترين نحو اداره نمايد .
    نكته چهارم ، اصل بيشينه‌سازي كلي است كه به‌طور ذاتي در اين تعاريف به چشم مي‌خورد ؛ اگر شما يك مجموعه را بصورت جامع و نظام‌مند مشاهده كرديد ،‌ درست نيست كه تنها سعي نماييد يك جزء آن را در مطلوب‌ترين وضعيت و سطح ممكن نگه داريد و از ساير اجزا غافل بمانيد ؛ مهندسي صنايع مي‌گويد كل اين مجموعه ، يعني تمامي اجزاي آن در ارتباط با هم و به صورت هماهنگ بايد در يك سطح مطلوب قرار گيرند تا مطلوبيت كل مجموعه در بالاترين سطح قرار گيرد .
    نكته پنجم واژه موثر در تعريف ذكر شده ، است ؛ اصولا در مهندسي صنايع مفهوم بهره‌وري كاربرد فراواني دارد ؛ بهره‌وري خود انواع مختلف دارد و عموما به صورت نسبت خروجي‌ها (ستاده‌ها) به ورودي‌ها (داده‌ها) تعريف مي‌گردد . دو ركن اساسي در افزايش بهره‌وري هر مجموعه ، كارايي و اثربخشي مي‌باشند . كارايي نشان‌دهنده ميزان كل فعاليت مي‌باشد حال با هر مقصودي كه مي‌خواهد انجام شده باشد ، اما اثربخشي مبين آن قسمت از فعاليت است كه در راستاي رسيدن به هدف مجموعه انجام شده است ؛ به‌كارگيري واژه موثر نيز به همين معنا مي‌باشد .
    نكته ششم آن است مهندسي صنايع از روشهاي علمي جهت انجام كارهايش استفاده مي‌نمايد . روشهاي علمي روشهايي هستند كه كه در موارد متعدد از بوته آزمايش و تجربه گذشته‌اند و به بيان بهتر استاندارد گرديده‌اند و اين دل‌مشغولي مهندسي صنايع است كه سعي مي‌كند در هر چرخه برنامه‌ريزي ، اجرا و تجزيه‌وتحليل ، روشهاي مستند و استانداردي را در امور مختلف طراحي كند ، آنها را از حالت تجربه‌نشده خارج نمايد و وارد ذات فرايند داخلي آن مجموعه نمايد . دانش مهندسي صنايع سعي مي‌نمايد براي تمامي شرايط ، روشهاي علمي خاصي را طراحي كند تا در موارد مشخص ، اين روشها را به عنوان ابزاري در اختيار مدير قرار دهد .
    مطالب گفته شده ، به طور عمده ، مفاهيم زيربنايي و فلسفي مهندسي صنايع را تشكيل مي‌دهند به طوريكه مهندسي صنايع بايستي همواره تلاش نمايد ديدگاه‌ها و برداشتهاي جديد و تازه‌اي از اين مفاهيم كشف و تجربه نمايد . مفاهيمي چون تصميم‌گيري و برنامه‌ريزي ، مهارتهاي تكنيكي - اقتصادي ، موثر و نظام‌مند ، نيروي انساني ، زمان ،‌ ماشين‌آلات ، تجهيزات و سرمايه ، هزينه ، توليد ، كيفيت و كميت و ارتباط اين مفاهيم از دغدغه‌هاي اصلي مهندسي صنايع است .
    نكات فوق از آن جهت بيان شده است تا تاكيد گردد هيچ‌يك از گرايشهاي برنامه‌ريزي و تحليل سيستمها و توليد صنعتي به تنهايي تمام مهندسي صنايع نيستند و تنها با حضور در كنار يكديگر مي‌توان انتظار داشت مهندسي صنايع به اهداف خود نائل گردد .
    در بيان دروس اساسي اين دو گرايش بايد گفت كه وجه اشتراك فراواني در اين ميان به چشم مي‌خورد ، دروسي نظير : كنترل پروژه ، كنترل كيفيت ، طرح‌ريزي واحدهاي صنعتي ، كنترل توليد و موجوديهاي يك ،‌ اصول مديريت و تئوري سازمان ، ارزيابي كاروزمان ، تحقيق در عمليات (2 & 1) ، اقتصاد مهندسي ، آمار مهندسي ، نقشه‌كشي صنعتي (2 & 1) .
    در كنار اين ، آن دسته از دروسي كه براي يكي از دو گرايش اجباري مي‌باشند را دانشجويان گرايش ديگر مي‌توانند به صورت اختياري اخذ نمايند و بدين ترتيب سطح اشراف خود را بر حوزه‌هاي كاري مهندسي صنايع هرچه بيشتر افزايش بخشند .
    دروس اجباري پراهميت گرايش توليد صنعتي كه براي گرايش برنامه‌ريزي و تحليل سيستمها اختياري به شمار مي‌آيد عبارتند از : برنامه‌ريزي توليد ، مهندسي فاكتورهاي انساني ، طراحي ايجاد صنايع ، برنامه‌ريزي نگهداري و تعميرات ، برنامه‌ريزي و كنترل توليد و موجوديهاي دو .
    دروس اجباري پراهميت گرايش برنامه‌ريزي و تحليل سيستمها كه براي گرايش توليد صنعتي اختياري به شمار مي‌‌آيد عبارتند از : تحليل سيستمها ، شبيه‌سازي ، طراحي سيستمهاي اطلاعاتي ، برنامه‌ريزي حمل‌ونقل .
    در گام آتي تكنولوژي صنعتي و ايمني صنعتي را بيشتر خواهيم شناخت ...
    گرايشهاي ايمني صنعتي و تكنولوژي صنعتي داراي چه قابليتهايي مي‌باشند ؟
    در گام پيشين ، دو گرايش اصلي مهندسي صنايع را شناختيم ؛ اينك به سراغ دو گرايش ديگر مي‌رويم كه اگرچه در جايگاه توجه پايينتري در قياس با توليد صنعتي و برنامه‌ريزي و تحليل سيستمها قرار دارند اما خود از جمله رشته‌هاي كاربردي صنعت و خدمات به‌شمار مي‌آيند و چه‌بسا كاركردهايي داشته باشند كه ساير رشته‌هاي فني و مهندسي از آنها بي‌بهره‌ا‌ند . با تكنولوژي صنعتي آغاز مي‌كنيم :
    در تعريف تكنولوژي صنعتي مي‌توان گفت : فن به‌كارگيري مهارتهاي اجرايي و ذكاوتهاي فني در جهت طراحي تجهيزات و تسهيلات مورد استفاده در بخش توليد و خدمات و تعيين تدابير لازم براي ساخت‌وساز‌ آنان مي‌باشد . (بهينه‌سازي در ساخت‌وساز)
    تكنولوژي صنعتي گرايشيست با بينشي‌ فني‌تر از دو گرايش توليد صنعتي و برنامه‌ريزي و تحليل سيستمها كه مشابه كارشناسي ساخت و توليد در مهندسي مكانيك بوده اما مجهز به توانايي بهينه‌سازي ، آگاه به مسائل بهينه‌سازي ساخت و ساز فرآورده‌هاي صنعتي و نيز نگهداشت و راه‌اندازي فني واحد‌هاي اجرايي مي‌باشد . داراي توانايي انتقال و مديريت تكنولوژيست و نيز حفظ و حراست از آن كه به مدد امكانات سخت‌افزاري و نرم‌افزاري در جهت حفظ و نگهداري نظام فني و اجرايي گام بر مي‌دارد ؛ با مديريت تكنولوژيهاي در دسترس يا مواردي كه در قالب انتقال تكنولوژي دادوستد مي‌شوند ، در جهت افزودن كميت و كيفيت فرآورده‌ها و نيز بهره‌برداري اثربخش از امكانات در دسترس ، اقدامات موثري انجام مي‌دهد . با استفاده از تجهيزات كامپيوتري و مدارهاي منطقي قادر است طيف وسيعي از خواسته‌‌هاي اجرايي بشر را كه به دليل محدوديت‌هاي انساني به سهولت قابل تحقق نمي‌باشند ، عينيت ‌بخشد . مباحث اجرايي و مهارتي ساخت و توليد فرآورده‌هاي صنعتي ، طراحي قالب ، قيدوبست‌هاي صنعتي ، عمليات حرارتي و مباحث انتقال تكنولوژي را مي‌توان در زمره ديگر زمينه‌هاي تخصصي اين گرايش ذكر نمود . كارشناس تكنولوژي صنعتي از مرحله طراحي يك ايده و نمونه‌سازي آن گرفته تا مرحله ساخت و تدارك امكانات توليد ، همين‌طور مديريت مراحل اجرايي ، توان خدمت‌رساني دارد ؛ علاوه بر آن ، ضايعات و عوامل بروز آنها را شناسايي كرده و تاثيرات گوناگوني كه برجاي مي‌گذارند را ، مورد سنجش و ارزيابي قرار مي‌دهد .
    حال به سراغ ايمني صنعتي مي‌رويم :
    در تعريف ايمني صنعتي مي‌توان گفت : فن به‌كارگيري تدابير ويژه مهندسي در جهت ايمن‌سازي نظامهاي گوناگون كاري در مواجهه با گونه‌هاي مختلف ريسك رودرروي آنان مي‌باشد . (بهينه‌سازي در ايمن‌سازي)
    گرايش ايمني صنعتي تلفيقي از سه رشته بهداشت حرفه‌اي ،‌ مديريت صنعتي و مهندسي صنايع ( جهت‌گيري عمده به سوي مهندسي صنايع است ) با رويكرد بهساز و پيشگيرانه و در عين حال مهندسي ، در جوار متخصصين بهداشت حرفه‌اي كه با ديد پزشكي بيشتري به دنياي كار مي‌نگرند ، تلاش در ايجاد نظام‌هاي شناخت خطرات و محدود‌سازي عملكرد‌هاي غيرايمن در محيطهاي كاري داشته ، روش‌ها ، برنامه‌ها و فرآيندهايي براي كنترل و ارزيابي خطرات پي گرفته و تلاش در ايجاد فضايي سالم براي نجات حركت‌هاي بهره‌ور دارد . اين گرايش مهندسي صنايع ضمن تسلط بر آگاهيهاي عمومي مهندسي صنايع به ويژه در راستاي تطبيق دادن كار با توانايي‌هاي انساني در زمينه‌هايي همچون مهندسي فاكتورهاي انساني ، عوامل فيزيكي و شيميايي زيان‌آور محيط كار ، حفاظت صنعتي و اصول مديريت ايمني ، داراي تبحر و تخصص است . طراحي نظام‌هايي كه بتوانند از آسيب رساندن به انسانها ، امكانات و تجهيزات پيشگيري كرده ، حركت ملايم و روان اجرا را تضمين نمايد ، بخشي از توانايي‌هاي اجرايي اين متخصصين به شمار مي‌رود .
    مکانيک سيالات ، جمع‌آوري و دفع فاضلابهاي صنعتي ، مهندسي احتراق ، گازرساني ، اعلام و اطفا حريق ، ايمني در برق ، سم‌شناسي صنعتي ، ايمني ساختمان و معدن ، ارگونومي ، تهويه صنعتي ، ديگها و ظروف تحت‌فشار ، روشهاي توليد (2 & 1) ، ايمني در کشاورزي ، روانشناسي صنعتي ، عوامل شيميايي محيط کار ، اصول بهداشت محيط ، بيماريهاي شغلي ، حفاظت صنعتي ، ايمني بالابرها ، تحقيق در عمليات ، ترموديناميک و انتقال حرارت ، عوامل فيزيکي محيط کار ، اصول مديريت ايمني ، ارزيابي کار و زمان و طرح ريزي واحد هاي صنعتي از جمله دروس اصلي و تخصصي پراهميت اين گرايش به شمار مي‌آيند .
    منبع:
    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
    __________________

    ممنون كه زحمت كشيدي ولي اي كاش اين مطلب اصلاح ميكردي كه الان هر كسي با مدرك كارشناسي هر رشته اي ميتونه همه گرايشهاي ارشد صنايع رو انتخاب كنه

  5. #34
    در آغاز فعالیت hodayyeh's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2006
    پست ها
    7

    پيش فرض

    من مي خوام يه سري گزارش نمومه مربوط به كنترل كيفيت نرم افزاري تهيه كنم . كسي مي تونه كمك كنه؟ اهاييي...

  6. #35
    پروفشنال boomba's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2006
    پست ها
    782

    پيش فرض

    مقاله ISI چگونه ارزيابي مي شود؟

    مقدمه:
    گزارش ميزان ارجاع به مجله هاي (JCR (Journal citiation Report هر سال توسط انستيتو اطلاعات علمي ISI ( Institute for scientific Information) واقع در شهر فيلادلفياي آمريکا منتشر مي گردد. اين گزارش حاوي اطلاعات ارزشمندي پيرامون مجله ها و رتبه بندي آنها مي باشد.

    فاکتور تأثير (Impact Faktor)، براي نخستين بار در سال 1995 و توسط بنيانگذار ISI گارفيلد Garfield مطرح شد و به سرعت به صورت دستورالعملي جهت گزينش بهترين مجله ها به کار رفت. حقيقت اين است که اين فاکتور ابزار کاملي براي اندازه گيري کيفيت مقاله ها نمي باشد، بلکه چون روش بهتري وجود ندارد و در حال حاضر نسبت به ديگر معيارها براي ارزيابي علمي از مزايايي برخوردار است، لذا عموماً مورد استفاده قرار مي گيرد.

    JCR بيش از 7500 مجله معتبر را در حدود 200 حوزه موضوعي از سال 1997 به بعد در بر مي گيرد و با استفاده از آن مي توان مجله ها را در حوزه هاي تخصصي، طبقه بندي و شاخص هاي رتبه بندي آنها را بررسي کرد. JCR در دو نسخه موجود است، نسخه علمي آن در بر گيرنده بيش از 5900 ژورنال علمي و نسخه علوم اجتماعي مشتمل بر 1700 ژورنال است. JCR از طريق Web of knowledge به شرط پرداخت وجه اشتراک قابل بررسي است.

    ضريب تاثير (IF) چيست؟

    فاکتور تاثير به صورت ميانگين، تعداد ارجاعات به يک مورد قابل استناد (نظير مقاله پژوهشي، مقاله مروري، نامه، ياد داشت، چکيده و..) در يک مجله علمي در طول زماني معين تعريف شده است. فاکتور تأثير، تعداد ارجاعات به مقاله هاي منتظر شده در دو سال قبل مجله تقسيم بر تعداد مقاله هاي منتشر شده در دو سال مذکور است. در مواردي فاکتور تأثير مجله بطور ميانگين (که معدل فاکتور تأثير طول دوران فهرست شدن آن مجله در ISI مي باشد)، نيز مورد استفاده قرار مي گيرد. اين شاخص مهمترين و در عين حال کاربردي ترين شاخص ارزيابي مجله ها از نظر ISI است. اين عامل همه ساله توسط ISI بر مبناي ارجاعات به هر يک از مجله هاي علمي آن محاسبه مي شود و نتيجه در گزارش JCR منتشر مي شود. اين ضريب نه براي مقاله يا نويسنده بلکه براي مجله محاسبه مي شود. محاسبه بر مبناي يک دوره سه ساله صورت مي گيرد.

    چگونه يک مقاله ISI ارزيابي مي شود؟

    براي اينکه بتوانيد يک مقاله بنويسيد، لازم است در اين زمينه اطلاعاتي داشته باشيد. اگر اين مقاله را براي مؤسسه اطلاعات علمي ISI مي نويسيد، احتمالاً برايتان مهم است که بدانيد اين مقاله ها چگونه ارزيابي مي شود.

    امروزه ارزيابي مقاله هاي علمي يکي از دغدغه هاي جوامع علمي مي باشد. مؤسسه اطلاعات علميISI براي ارزيابي تحت پوشش فهرست نويسي خود، سه شاخص در نظر گرفته است:

    1-فاکتور تأثير گذار (IF): اين شاخص مهمترين و در عين حال کاربردي ترين شاخص ارزيابي مجله ها از نظر ISI است.

    2-شاخص فوري(Immediately): تعداد ارجاعات به مقاله هاي منتشر شده مجله در سال مورد ارزيابي تقسيم بر تعداد مقاله هاي منتشر شده در همان سال مجله مذکور است. اين شاخص در حقيقت شيب رشد منحني ارجاعات را بيان مي کند.

    3-شاخص نيمه عمر استناد(Cited Half-Life):نيمه عمر ارجاعات يا نيمه عمر استناد، تعداد سال هايي است که از سال ارزيابي بايد به عقب برگشت تا شاهد پنجاه درصد کل ارجاعات به مجله در سال مورد ارزيابي باشيم. به عبارت ديگر، اين شاخص مدت زماني که نيمي از کل استنادات به آن مجله صورت پذيرفته باشد را نشان مي دهد و در حقيقت سرعت کاهش ميزان ارجاعات به مجله را بيان مي کند.

    بديهي است که وقتي مقاله هاي يک مجله ارزش خود را براي ارجاعات، زود از دست بدهند (مقاله ها سطحي باشند و خيلي زود بي ارزش شوند)، تنها به مقاله هاي جديد مجله ارجاع داده مي شود. اين موضوع باعث مي شود که نيمه عمر ارجاعات به مجله کاهش يابد. بنابراين هر چه نيمه عمر ارجاعات به مجله بيشتر باشد، نشان مي دهد که ارزش مقاله هاي مجله در طول زمان بيشتر حفظ شده است و هنوز مورد ارجاع قرار مي گيرند. در مجموع هرچه نيمه عمرارجاعات به يک مجله بيشتر باشد، ارزش مجله بالاتر مي رود.

    در پايان هر سال، مجله هاي تحت پوشش فهرست نويسي ISI که در فهرست وبگاه علم (Web of Science=WOB) قرار گرفته اند، ارزيابي مي شوند. معيارهاي ارزيابي و سنجش همان شاخص هاي ارزيابي ISI (سه شاخص اشاره شده دربالا) مي باشند. نتايج اين ارزيابي نيز درگزارش هاي ارجاع مجله JCR هر سال جهت اطلاع عموم اعلام مي شود.

    در بين فاکتورهاي بالا، فاکتور تأثير، کاربردي ترين شاخص مي باشد و امروزه به طور گسترده اي در درجه بندي و ارزيابي مجله هاي مورد استفاده قرار مي گيرد. اين فاکتور در حقيقت توانايي مجله و هيأت تحريريه آن را در جذب بهترين مقاله ها نشان مي دهد.

    بانک اطلاعات ISI، مرکزي براي فهرست نمودن و پوشش دادن جامع مهمترين مجله هاي علمي منتشره در دنيا به منظور تبادل اطلاعات ميان پژوهشگران مختلف مي باشد. پر واضح است که منظور از پوشش جامع، فهرست نمودن کل مجله هاي علمي منتشر شده در جهان نمي باشد. چرا که از طرفي مقرون به صرفه نيست و از طرف ديگر تمام مجله هاي نشر يافته در جهان از استانداردهاي ISI پيروي نکرده اند و از غناي علمي لازم برخوردار نيستند. ارزيابي مجله هاي علمي ISI به طور مستمر و مداوم هر دو هفته صورت مي گيرد. ارزيابي کنندگان ISI در حدود 2000 عنوان جديد را سالانه مورد ارزيابي قرار داده و تنها 10 تا 12 درصد از مجله هاي علمي ارزيابي شده، انتخاب مي شوند. هر مجله علمي قبل از انتخاب شدن و فهرست شدن در ISI يکسري مراحل ارزيابي را پشت سر مي گذارند.

    از جمله عوامل مورد ارزيابي و رعايت استانداردهاي بانک اطلاعاتيISI، کميته علمي منتخب مجله، تنوع بين المللي مقاله هاي چاپ شده درآن، نشر به موقع مجله و جايگاه نشر آن مي باشد. لازم به ذکر است که هيچ يک از اين عوامل به تنهايي مورد بررسي و ارزيابي قرار نمي گيرد، بلکه با بررسي مجموع عوامل، يک امتياز کلي داده خواهد شد.

    از جمله مواردي که در ارزيابي مجله مورد توجه قرار دارد اين است که عنوان مقاله ها، چکيده و کلمات کليدي بايد به زبان انگليسي باشد همچنين توصيه مي شود که منابع نيز به زبان انگليسي نوشته شوند. اگر چه اطلاعات علمي مهم به تمامي زبانها به چاپ مي رسد، اما موارد ذکر شده بايد به زبان انگليسي باشد تا تحت داوري و ارزيابي ISI قرار گيرد زيرا ارزيابي کنندگان مجله هاي علمي در ISI نمي توانند عناوين ومنابع بکار رفته در مقاله ها را به زبان انگليسي ترجمه کنند. داوري علمي و تخصصي مقاله هاي چاپ شده در مجله توسط داوران نام آشناي علمي از جمله عمده ترين موارد مورد توجه ارزيابي کنندگان مي باشد که گوياي اعتبار و غناي علمي مجله است.

    سه پايگاه WOS ، EST و JCR از معتبرترين پايگاه هاي علم سنجي هستند که توسط مؤسسه اطلاعات علمي ISI تهيه و روز آمد سازي مي شوند.

    پايگاه Essential Science Indicators) ESI بر مبناي دوره هاي زماني 10 ساله، به ارائه آمار در قالب شاخص هاي تعيين شده توليد علم از جمله رتبه علمي کشورها بر اساس تعداد توليدات علمي، تعدا کل استنادها و نسبت استناد به توليدات علمي مي پردازد.

    در پايگاه Web of Science)WOS) امکان جستجو و استخراج اطلاعات در طول دوره هاي زماني مختلف بر اساس شاخص هاي گوناگون علم سنجي وجود دارد.

    پايگاه (JCR (Journal citation Reprts به ارائه گزارش استنادي نشريه ها مي پردازد.

    از طرفي تعداد نشريه هايي که هر کدام از اين پايگاه ها نمايه مي کنند نيز با ديگري متفاوت است.

    بهترين معيارهاي ISIبراي نمايه کردن مجله ها چيست؟

    در سايتISI چهار مورد به عنوان ملاک هاي اصلي نمايه شدن مجله آمده است که عبارتند از:
    1-زمان بندي نشر، تعريف شده باشد يعني معلوم باشد که فصلنامه است، ماهنامه است يا... و در موعد معين هم آماده شود.

    2-فرآيند داوري براي مجله تعريف شده باشد.

    3-قواعد نشر بين المللي را رعايت کند. براي مثال، عنوان مجله گوياي محتواي آن باشد.

    4-مقاله به هر زباني که باشد مهم نيست ولي چند مورد در آن بايد به زبان انگليسي باشد که عبارتند از: اسامي نويسندگان، عنوان، چکيده و کلمات کليدي و حتي الامکان منابع و مآخذ هم انگليسي باشد.

    موارد فرعي هم وجود دارد که شامل اين موارد است:

    1-مجله بايد حوزه بين المللي داشته باشد و به يک حوزه جغرافيايي خاص تعلق نداشته باشد.

    2-در حوزه آن مجله، ترجيحاً مجله مشابه نباشد يا اگر هست آن مجله معيار برتري نسبت به آنها داشته باشد.

    3-افراد به وجود آورنده آن حتي الامکان افراد شناخته شده اي باشند.

    4-افراد به وجود آورنده، توزيع جغرافيايي مناسبي داشته باشند مثلاً همه ايراني نباشند.

    البته موارد فرعي، نمره اضافه دارد و در قبولي يا رد مجله از طرفISI نقش بازي نمي کند.

    جايگاه توليد علم ايران در سطح بين المللي

    تحقيقات نشان مي دهد که توليد علم در ايران، ويژه در سال هاي اخير از رشد بسيار خوبي برخوردار بوده است. براساس آخرين آمار پايگاه Essential Science Indicator) ESI) طي دوره 10 ساله اخير، جمهوري اسلامي ايران در بين 145 کشور که رتبه بندي بر روي آن ها صورت پذيرفته است، در رده چهلم جهان قرار مي گيرد و اين درحالي است که در دوره 10 ساله پيشين که اول ژانويه 1997 تا 30 آوريل 2007 را در بر مي گيرد، جمهوري اسلامي ايران با 26 هزار و 495 عنوان توليد علمي، از اين نظر در بين کشورهاي جهان در رده چهل و يکم ودر بين کشورهاي اسلامي، پس از ترکيه و مصر در رده سوم قرار مي گرفت.

    در دوره 10 ساله اول (ژانويه 1997تا 30ژوئن 2007)، کل توليدات علمي ايران، 85هزار و 629بار مرود استناد قرار گرفته است که به اين ترتيب نسبت تعداد استنادها به توليدات علمي ايران، 3/11 بوده است.

    هر چند تعداد کل استنادها و همچنين نسبت استنادها به توليدات علمي ايران نسبت به دهه منتهي به 30آوريل 2007 افزايش يافته است، اما اين نظر رتبه ايران نسبت به دوره قبل تغييري نداشته است.

    از طرفي، بر اساس آمار پايگاه Web of Science)WOS)، جمهوري اسلامي ايران در دوره تقريبي 9 ماهه اول سال 2007که از اول ژانويه لغايت 25 سپتامبر سال 2007، برابر با 11 دي ماه 1385 لغايت 3 مهرماه 1386 را در برمي گيرد، داراي 6289عنوان توليد علمي نمايه شده بوده است. براساس اين آمار نيز کشورمان از نظر تعداد توليدات علمي، رتبه دوم را در بين کشورهاي اسلامي به خود اختصاص مي دهد و پس از ترکيه و قبل از مصر قرار مي گيرد.

    اين در حالي است که در همين دوره 9 ماهه، ترکيه داراي 13402عنوان، مصر داراي 2790عنوان، پاکستان داراي 1443 عنوان و عربستان سعودي داراي 1311 عنوان توليد علمي نمايه در پايگاه WOS بوده اند.

    تعداد نشريه هاي ايراني نمايه شده در پايگاه JCR در سال 2006 نسبت به سال 2005 از سه عنوان به شش عنوان افزايش يافته است.

    دکتر عبدالرضا نوروزي چاکلي، مدير سابق گروه علم سنجي مرکز تحقيقات سياست علمي کشور وعضو هيأت علمي گروه علوم کتابداري و اطلاع رساني دانشگاه شاهد، علت اين پيشرفت را اقدامات و تسهيلاتي که در سالهاي اخير جهت پژوهش در سطح کشور، برگشت بورسيه ها به کشور پس از فراغت از تحصيل، توسعه رشته هاي تحصيلات تکميلي به ويژه دوره هاي دکتري، افزايش اعزام پژوهشگران به سفرهاي کوتاه مدت جهت تحقيق و ارائه مقاله در کنفرانس هاي بين المللي و نيز راهيابي 14 عنوان نشريه ايراني به زبان انگليسي در پايگاه هاي ISIکه ورود تعداد زيادي از مقاله هاي ايرانيان را به پايگاه هاي ISI در پي داشته و زمينه مورد استناد واقع شدن مقاله هاي ايرانيان را فراهم کرده اند، عنوان کرده است.

    نتيجه گيري

    وجود مشکلاتي همچون تعامل کمتر پژوهشگران ايراني در قياس با پژوهشگران خارجي، عدم تمايل در انجام هرگونه کار گروهي و سرقت ايده ها -که در جامعه ما نسبت به جوامع ديگر شايع تر است- از جمله دلايلي عدم همکاري بين نويسندگان ايراني در خلق آثار علمي است.

    در حال حاضر به خودي خود اين تعامل در حال افزايش است زيرا اخيراً تعداد زيادي از مجله هاي معتبر خارجي مقاله هاي تک نويسنده اي را نمي پذيرند و رد مي کنند و مقاله هاي چند نويسنده اي را ترجيح مي دهند.

    زيرا اثري که با مشارکت چند متخصص به رشته تحرير در آمده، به احتمال زياد معتبرتر از اثري است که توسط يک نويسنده توليد شده است. همچنين مقاله هاي تک نويسنده اي در مقايسه با مقاله هاي چند نويسنده اي کمتر مورد استناد واقع مي شوند.

    برگزاري کنگره ها و مجامع در سطح ملي و بين المللي نيز باعث ايجاد تعامل ميان انديشمندان مي شود. اين اعتماد در پژوهشگران بايد به وجود بيايد که ايده هاي آنان محفوظ مي ماند؛ از جمله اين که نسبت به ثبت اختراعات اقدامات مؤثرتري انجام مي شود و ايده هاي علمي و پروپوزال هاي پژوهشگران در فضايي امن تر و بانگاهي صددرصد علمي و به دور از هرگونه اعمال نظر شخصي مورد بررسي واقع شوند و نتيجه ارزيابي، سريع تر به اطلاع آنان برسد.

    امروزه مهمترين روش ارزشيابي نشريه هاي علمي، علم سنجي است که معمولاً از طريق پايگاه هاي استنادي ISI و مجله همراه آنها JCR صورت مي گيرد.اين هم بايد براي ارزشيابي مجله هاي فارسي نيز به وقوع بپيوندد. بعد از جنگ جهاني دوم، جهان با حجم انتشارات روبرو شد که ارزيابي انتشارات علمي را با مشکلاتي مواجه کرد و در پي آن راهکارهايي که براي حل مشکل پيشنهاد شد، روش هاي کمي بودند که يکي از موفق ترين آنها که برد جهاني پيدا کرده است روش علم سنجي است.

    حوزه عمل علم سنجي، پايگاه هاي استنادي است. بنابراين نه تنها ايران بلکه همه کشورهايي که زبان علمي آنها غير انگليسي است به پايگاه هاي استنادي خود نيازمندند، زيرا نقص عمده پايگاه ISI تکيه فراوان آن به زبان انگليسي است. در نتيجه کشورهايي زبان ملي و علمي آنها غيرانگليسي است، تنها بخش انگليسي انتشارات علمي آنها وارد پايگاه ها مي شود و مورد ارزيابي قرار مي گيرد. شايد به همين دليل است که کشورهايي مثل چين، ژاپن، کره، مالزي، و... به تهيه نمايه هاي استنادي خود اقدام کرده اند.

    به منظور ارزيابي کل انتشارات علمي ايرانيان و نيز تحکيم هرچه بيشتر استقلال علمي کشور، ايجاد پايگاه هاي نمايه هاي استنادي علوم، علوم اجتماعي، هنر و علوم انساني درداخل الزامي است.

    منابع:


    -سخنراني دکتر عباس چاکلي، مدير سابق گروه علم سنجي مرکز تحقيقات سياست علمي کشور
    -Jouma citiation Reprts
    به نقل از: نشريه دانشگاه علم و صنعت ايران/شماره65
    منبع: نشريه اطلاعات علمي شماره357 __________________

  7. #36
    پروفشنال boomba's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2006
    پست ها
    782

    پيش فرض

    ماموریت سازمانی


    ماموریت سازمانی
    فرآیند برنامه ریزی استراتژیک یا مدیریت استراتژیک شامل سه مرحله زیر است:

    1. تدوین استراتژی.
    2. اجرای استراتژی.
    3. ارزیابی استراتژی.

    اولین قدم در مرحله تدوین استراتژیها مشخص کردن ماموریت سازمان است.
    سابقه ماموریت سازمان
    ماموریت سازمان ترجمه واژه های انگلیسی organizational mission می باشد که مفهوم ماموریت (mission )در این واژه از یک اصطلاح و مفهوم مذهبی گرفته شده است و منشاء آن کلیسا می باشد.
    کلیسا طبق اعتقادات خود، تبلیغ دین مسیحیت در نقاط مختلف جهان و دعوت سایرین به دین مسیح را از وظایف خود می دانسته ودر این راه سعی و تلاش بسیار نموده.کلیسا برای تبلیغ دین ،افرادی واجد شرایط را برای انجام این ماموریت به سایر نقاط جهان می فرستاد.این عمل ماموریت یاmission نام گرفت.این افراد با ورود به محل ،ماموریت خود را شروع کرده و مردم را به مسیحیت دعوت میکردندو کم کم اطرافیان بدین مسیح میگرویدندو آنها هم اطرافیان خود را دعوت می کردند تا جایی که عده زیادی ایمان می آوردند.
    معمولا بعد از مدتی بین افراد مسیحی و دیگران اختلاف پدید می آمد و باعث درگیری می شد.به این بهانه کشور تبلیغ کننده با حمله نظامی ،کشور دیگر را اشغال میکرد و ماجرا به نفع مسیحیت پایان می پذیرفت.بدین صورت کلیسا میشد جاده صاف کن استعمار ودر نهایت و پیرو این حوادث ثروت کلانی به سوی کلیسا روان می گردید.بطوریکه ثروتمندترین سازمان دنیا کلیسای کاتولیک است.
    همانطور که گفته شد این ماموریتها ثروت و پول و قدرت زیادی به همراه داشت،از اینرو رونق زیادی پیدا کرد ولی بعضی مامورین موفق بودند و بعضی نا موفق.
    افرادی که موفق بودند تفکر و اندیشه خود را چنین بیان میکردند:”ما احساس میکنیم از جانب خداوند رسالت داریم که گمراهان جهان را به راه راست هدایت کرده ،ایمان بیاورندو نجاتشان دهیم . ما این احساس رسالت را همیشه داریم.کلیسا برای ما فضا و بستری فراهم می آورد که ما در آن فضا و بستر ،کارمان را بهتر انجام دهیم”.(برون نگری سازمانی)
    افرادی که ناموفق بودند چنین میگفتند:”ما برای بدست آوردن قدرت،پول ،ثروت و مقام این ماموریت را انجام می دهیم و این کار را برای منافع خودمان انجام میدهیم”.(درون نگری سازمانی)
    از این تفکرات چنین نتیجه گرفته شد که:

    • افرادی که موفق می شدند به کاری که میکردند اعتقاد داشتندو واقعا در فکر نجات گمراهان بودند به همین دلیل به نتایج مورد نظر خود می رسیدند و از قبل آن پولدار و صاحب قدرت و مقام هم می شدند.
    • ولی افراد نا موفق به کاری که می کردند اعتقاد نداشتند بلکه در فکر خودشان و ثروت اندوزی و جاه و مقام بودند.

    اعتقاد به ماموریت از عوامل اصلی موفقیت در ماموریت است.نوشتن ماموریت سازمانی تقریبا ده درصد کار است.بکار گیری فرآیندی که درحین نوشتن ماموریت حالت مالکیت و اعتقاد به آن را در نیروها بوجود می آورد اصل مسئله است.ماموریت سازمانی باید در اعتقادات سازمان باشد و سازمان باید با آن به خود هویت ببخشد.
    اصل هنر مدیران و مشاورین ایجاد اعتقاد در ماموریت است.




    ادامه دارد

صفحه 4 از 4 اولاول 1234

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •