اگه خود مسافر زمان در گذشته بمیره، اختلال زمانی خاصی پیش نمیاد—از نظر دوستانش در زمان حال، اون به گذشته رفته و هیچوقت برنگشته (مثل فیلم تایم لاین)... براساس تئوری نوویکوف، اصلاً این "تقدیر" شما این بوده که به گذشته برگردی و اونجا بمیری. (قسمت سوم هری پاتر هم از ایده استفاده می کنه) ..
وجود
چند نسخه از یک نفر، "کلاً" منتفی نیست ... همونطور که
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
تئوری جهان های موازی میگه به محض اینکه فرد شروع به دستکاری گذشته بکنه،
یه خط زمانی جدید بوجود میاد (همون انشعاب از رودخانه).. این با اصل نوویکوف به هیچ وجه سازگار نیست، اما می تونه خیلی اختلالات زمانی رو توجیه کنه
(بدرد سینما میخوره!) و البته یک سوال مهم هم پیش میاره: خود مسافر زمان در
کدوم خط زمانی قرار می گیره؟ .. می تونه بین شون جابجا بشه؟
اگه سفر به گذشته عملی باشه، سفر به قبل تر از زمان تولدت هم عملی باید باشه و مشکلی نیست.
//
سریال Lost سعی کرده اساساً به تئوری قائمیت بالذات نوویکوف وفادار بمونه ... نمی دونم تا کجای Lost رو دیدی، اما اگه فصل 5 رو هم دیده باشی، حتماً این جملات دنیل فارادی یادت هست که میگه "زمان مثل یه خیابونه.. میتونی توش جلو یا عقب بری، اما نمی تونی یه خیابون جدید درست کنی .. نمی تونی چیزی رو تغییر بدی...
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
. "(اپیزود اول)
البته سریال انحرافاتی هم داره، اما قابل درکه (هدف اصلی، سرگرمیه – نه کنفرانس علمی!) و بهرحال به اون قاعده وفادار مونده .. مثلا
دزموند در فصل سوم چندین بار تلاش می کنه که
چارلی رو از مرگ نجات بده، اما نهایتاً اونچه باید رخ بده، رخ میده... براساس ایده سریال، زمان این
توانایی رو داره که تغییرات این شکلی رو
اصلاح کنه؛ پس اگه بری و
هیتلر رو در بچگی اش بکشی، یه نفر دیگه عین اون دنیا رو به آشوب می کشه و سرنوشت دنیا چندان عوض نمیشه.