تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 4 از 10 اولاول 12345678 ... آخرآخر
نمايش نتايج 31 به 40 از 94

نام تاپيک: عباس معروفی

  1. #31
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jan 2009
    پست ها
    2,264

    پيش فرض

    دست‌هات را

    که باز کنی ،

    به هیچ جا بند نیستم ،

    سقوط می‌کنم

  2. این کاربر از part gah بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  3. #32
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jan 2009
    پست ها
    2,264

    پيش فرض

    "دوستت دارم" را
    در دستانم می‌چرخانم
    از اين دست به آن دست.
    پس چرا
    هروقت می‌خواهم
    به دستت بدهم نيستی؟

    چرا اينجا نيستی

    تا
    "دوستت دارم" را
    از جنس خاک کنم،
    از جنس تنم،
    و با بوسه بپوشانمش بر تنت ؟

    بگذار
    "دوستت دارم" را
    از جنس نگاه کنم
    از جنس چشمانم
    و تا صبح به نفس‌های تو بدوزم.

  4. #33
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jan 2009
    پست ها
    2,264

    پيش فرض

    همچو یک پیانو کنارت آرمیده ام

    و انگشتانت

    نقطه نقطه ی تنم را

    به صدا در می آورد

  5. 2 کاربر از part gah بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  6. #34
    داره خودمونی میشه nahal93's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2012
    پست ها
    22

    پيش فرض

    کسی اینجا پیکر فرهاد رو خونده ؟ کارش دارم

  7. #35
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jan 2009
    پست ها
    2,264

    پيش فرض

    بخواب آقای من!

    چقدر خورشيد را انتظار می‌کشم

    تا
    چشمانت را باز کنی

  8. 2 کاربر از part gah بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #36
    Banned
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    پست ها
    2,167

    پيش فرض


    تو می دانی
    از
    مرگ نمی ترسم

    فقط
    حیف است

    هزار سال بخوابم
    و خواب تو را نبینم



  10. 4 کاربر از شاهزاده خانوم بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  11. #37
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jan 2009
    پست ها
    2,264

    پيش فرض

    هیچ‌وقت تو را ترک نمی‌کنم
    حتی اگر
    توی این دنیا نباشم

    هروقت
    به دوست‌داشتن فکر مي‌کنم
    ابديت
    و تمامي شب‌ها
    با نام تو
    بر سينه‌ام
    سنجاق مي‌شود.
    مي‌داني ؟
    مي‌داني از وقتي
    دلبسته‌ات شده‌ام
    همه‌جا
    بوي پرتقال و بهشت مي‌دهد ؟
    هرچه مي‌کنم
    چهار خط براي تو بنويسم
    مي‌بينم واژه‌ها
    خاک بر سر شده‌اند

    هرچه مي‌کنم
    چهار قدم بيايم
    تا به دست‌هايت برسم
    زانوهايم مي‌خمد .
    نه اين‌که فکر کني خسته‌ام ،
    نه اين‌که تاب راه رفتن نداشته باشم
    نه .
    تا آخرش همين است
    نگاهت به لرزه‌ام مي‌اندازد.


  12. 2 کاربر از part gah بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #38
    کاربر فعال انجمن ادبیات Puneh.A's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2010
    محل سكونت
    فیس آباد
    پست ها
    1,303

    پيش فرض

    بوی تنت را
    خدا
    در دست های من می جُست
    از رد پای تو
    به خوابم آمده بود.
    تنهاتر از همیشه
    نام تو را
    بر لبان من کشید و گفت:
    عشق من!
    چقدر لاغر شده ای؟
    لاغر و دلتنگ.




  14. 3 کاربر از Puneh.A بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  15. #39
    Banned
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    پست ها
    2,167

    پيش فرض

    در خاطراتم دست می‌ برم
    کاری می‌ کنم که از اول باشی!
    از روزی که عشق را شناختم..

  16. 2 کاربر از شاهزاده خانوم بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  17. #40
    Banned
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    پست ها
    2,167

    پيش فرض

    از اين تنهايی هزارساله خسته‌ام
    از بس تنهايی غذا خورده‌ام
    تا لقمه‌ای نان به دهن می‌گذارم
    باران شروع می‌شود
    و من چتر ندارم

    می‌دانی؟
    می‌دانی چرا بند نمی‌آيد اين باران؟
    خدا از خجالت آب شده


    عباس معروفی

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •