تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 5 از 6 اولاول 123456 آخرآخر
نمايش نتايج 41 به 50 از 56

نام تاپيک: كوروش بزرگ

  1. #41
    آخر فروم باز lahij_web's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2005
    محل سكونت
    زير خروارها خاك ...
    پست ها
    1,822

    پيش فرض

    دوست عزیز برام واضح نیست که شما چرا علاقه داری زودی بری رو تریبون !؟
    میشه اینقدر با عینک بدبینی به هموطنانت نگاه نکنی و فکر نکنی همه 30 ساله از محصولات انگلیس شدند!؟
    از صحبت هاتون و اصرارتون بر میاد که این نوع تفکر شاید زائیده افکار و پیش داوری های شما در مقابل یه متن که شاید اصل منظور رو ادا نکنه باشه

    ما در ایران سه زبان ...
    متوجه نمیشم سوال من چه ارتباطی به این توضیح واضحات داشت ؟!
    حق با شماست کاملا در این مورد مشخص ! نیازی به دفاع و مرور نداشت !
    دقیقا با استعمار و اهداف و آثارش آشنا هستم و صحبت های بنده تا اونجایی که شما اولین برداشتت رو کردی و به بسط برداشتت پرداختی چیزی جز تایید اصل عقاید شما نبود !
    ...
    به هر حال ... باز هم بر این عقیدم که بگذریم ! چون به جواب قانع کننده نمیرسیم
    ...
    کوروش نشانه یکی از ایرانیان غیور و یکی از نماد های ایران قدرتمند هست و ایرانی با توجه به گوشه گوشه ی تاریخش ( در هر برهه زمانیش ) میتونه ایران رو به جایگاه اصلیش سوق بده ...

  2. 2 کاربر از lahij_web بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #42
    Banned
    تاريخ عضويت
    Feb 2005
    محل سكونت
    آبیه آسمون
    پست ها
    1,862

    پيش فرض

    ظهور كوروش از منظرگاه يهود
    -----------------------------------------------------------
    586 ق م بخت النصر پادشاه آشوری بابل اورشلیم ( اورخالم ) را گرفت ومعبد حضرت سلیمان را ویران کرد کشتار بسیار کرد و مظالم بر قوم یهود روا داشت پس از آن هزاران هزار نفر از قوم یهود را اسیر کرده واز وطنشان به بابل کوچ داد . آنها سالها در بابل در عین اسارت برای حفظ مذهب و معتقدات خود کوشیداند کمال مطلوب آنها آزادی از دست حکومت ستمگر آشور ( نیاکان اعراب ) و بازگشت به وطن خود و تجدید بنای آن سرزمین ویران شده بود در رویای ساخت حکومتی که دیگر دچار سستی وانقراض نشود روز به شب و شب به روز میرساندن اشعیا نبی میفرماید: یهودا بدست آشوری ها خراب خواهد شد و بعد آشور هم از جهت ظلم و کبر پادشاهانش منقرض خواهد شد.
    کتاب اشعیا نبی باب دهم: وای بر آشور که عصای غضب من است که بر آنان فرود می آید ای قوم من که در صیهون ساکنید از آشور مترسید اگر چه شما را به چوب بزنند و دست ستم گر خود را چون مصریان بر شما بلند کنند زیرا خواست من بر هلاکت ایشان خواهد بود(آشور و مصر)
    وقتی یهودی ها در بابل بودن پیغمبران آنها مژده می دادند که بزودی خداوند شخصی را بر انگیزد که بنیاد ظلم در جهان را فرو خواهد کشید و ملت یهود را از اسارت بیرون آرد و دیری نگذرد که عظمت ملت یهود بازگردد.
    کتاب اشعیا باب سیزده: آشوریان و بابل که فخر کلدانی هاست دیگر آباد نشود الی الابدتهی از سکنه بماند دیگر اعراب خیمه های خود را در آنجا نزنند و چوپانها در آنجا نزیند شغالها در قصور خراب و خالی آن بگردند و مار ها در امارات آن بخزند بدانید که ناجی بزرگ خواهد آمد زیرا خداوند نظر عفو نسبت به یعقوب و فرزندان بنی اسرائیل دارد...اینها گوشه ای از پیشگویی های پیامبران یهود در رابطه با سقوط آشور و ظهور کوروش بود.
    کتاب اشعیا نبی باب 41 :سخنان مرا بشنوید کسی از مشرق می آید کسی را که همه او را مرد خدا می دانند (منظور کوروش)؟ کجاست که او قدم ننهد؟ خداوند ملل را به اطاعت او در آورد و شاهان را به پای او افکند خداوند شمشیرهای آنان را در مقابل او خاک وکمانهای آنان را کاه کرد کسی که از شمال بر انگیختم، او از طلوع آفتاب اسم مرا میستاید او ظالمان را لگد مال میکند چنان که خاک را برای ساختن آجر لگد میزنند و چنان که کوزه گر گل کوره را در هم میفشارد این است بنده مقرب من که دست او را گرفته ام برگزیده من که روح من نسبت به او با عنایت است من نفس خود را به او دادم و او راستی را برای مردمان آورد او داد آنها ا براستی بستاند خسته نشود ونرود تا آنکه عدالت را بر روی زمین بر قرار کند...
    در جایی دیگر خداوند در مورد کوروش چنین میگوید: او شبان من است و تمام مسرت مرا به اتمام خواهد رسانید. (کتاب اشعیا باب 44)
    ودر جای دیگر می آید: این اراده من است که در دست راست اوست تا به حضور وی امتها را مغلوب سازم و کمر های ظالمان را بگشایم و در ها را بر روی وی باز کنم و بدان که من همیشه پیش روی تو خواهم بود (خطاب به کوروش) جاهای ناهموار را هموار خواهم ساخت و... تا بدانی که منم خداوند یکتا که تو را به اسمت خواندم هنگامی که مرا نشناختی به اسمت خواندم و ملقب ساختم منم خدای یکتا و دیگر نیست جز من خدایی من کمر تو را بستم تا از مشرق آفتاب تا مغرب آن بدانند که سوای من احدی نیست .(اشعیا نبی باب 45)
    در کتاب ارمیا و ناحوم مکتوب است که کوروش پس از فتح بابل فرمانی بدین مضمون صادر کرد: خدای یکتا خدای آسمانها جمیع ممالک زمین را به من داده و امر فرموده است که خانه ای برای او در اورشلیم که در صیهون است بنا کنم پس کیست از شما از تمامی قوم او که خدایش با وی باشد او به هورخلم که در یهود است برود و خانه یهوه که خدای یکتا و خدای حقیقی است را بنا کند هر که برود من حامی اویم وهر که باقی بماند در پناه من است و...(کتاب عزرا باب اول)
    اسرای یهود در بابل پس از صدور این فرمان غرق شادی وشعف شدند چرا که کوروش در فرمان خود تصدیق میکرد که خدا به او امر کرده خانه ای در بیت المقدس بسازد آنچه جالب توجه است این که کوروش در منشور حقوق بشر خود که به زبان بابلی است مردوک ( بل مردوخ ) خدای بزرگ بابلی را ستایش کرده ولی در این فرمان عبارتی را استعمال کرده که در بیانیه منشور نیست حال آنکه کوروش میگوید: خانه یهوه خدای یکتا خدای حقیقی از این جا باید استنباط کرد که در آن زمان هم کوروش و هم پارسیان بین مذهب بنی اسرائیل و کلدانیان تفاوت می گذاشتن و درک کاملی از خدای آسمانی و یکتا داشته اند از این روست که خدای بنی اسرائیل را کوروش خدای حقیقی مینامد.در کتاب پیامبر بزرگ یهود دانیال حتی پیشگویی ها دقیقتر از قبل میشود و مشخصات و خصلت های کوروش بر شمرده میشود که از حوصله این بحث خارج است این بود چکیده ای از مرام انسانی که دنیا او را ستایش میکند .

  4. 2 کاربر از nafas بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #43
    Banned
    تاريخ عضويت
    Feb 2005
    محل سكونت
    آبیه آسمون
    پست ها
    1,862

    پيش فرض منشور کوروش

    نویسنده : انی کاظمی
    منشور حقوق بشر در نتیجه پیگیری‌های مستمر سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، با تدابیر ویژه امنیتی همراه با هیاتی به سرپرستی ‘جان کرتیس’ مدیر بخش خاورمیانه موزه بریتانیا از فرودگاه امام خمینی به موزه ملی ایران منتقل شد. منشور کوروش برای مدت ۴ ماه در ایران حضور خواهد داشت. این چهار ماه، فرصت مناسبی برای همه ایرانیان علاقمند است تا از این منشور دیدن کنند. این منشور در سازمان ملل نیز بعنوان منشور حقوق بشر مورد ارزیابی قرار گرفته و مورد قبول همه جهان واقع شده است.
    درباره آن:
    در حدود سال ۱۲۸۵ خورشیدی (۱۸۷۹-۱۸۸۲)به هنگام کاوشها در بابل در میان رودان (بین النهرین)، هرمز رسام ، (باستانشناس) استوانهٔ سفالین موسوم به کوروش کبیر را یافت که شامل نوشته‌هایی به خط میخی بود.۴ جنس این استوانه از گل رس است، ۲۳ سانتی‌متر طول و ۱۱ سانتی‌متر عرض دارد و دور تا دور آن در حدود ۴۰ خط به زبان آکادی و به خط میخی بابلی نوشته شده‌است.
    بررسی‌ها نشان داد که نوشته‌های استوانه در سال ۵۳۹ پیش از میلاد مسیح به دستور کوروش هخامنشی پس از شکست نبونید (بخت‌النصر) و گشوده شدن شهر بابل، نویسانده شده‌، به عنوان سنگ بنای یادبودی در پایه‌های شهر بابل قرار داده شده‌است. در حال حاضر این لوح سفالین استوانه‌ای در بخش «ایران باستان» در موزه بریتانیا نگهداری می‌شود.
    (نسخه‌بدلی از منشور کورش به عنوان کهن‌ترین فرمانِ شناخته‌شده تفاهم و همزیستی ملت‌ها در ساختمان سازمان ملل متحد در نیویورک نگهداری می‌شود. این کتیبه در فضای بین تالار اصلی شورای امنیت و تالار قیمومت جای دارد).
    ازسوی دیگر در سال‌های کنونی آشکار شد که بخشی از یک لوحه استوانه‌ای که آن را از آن نبونبید پادشاه بابل می‌دانستند، پاره‌ای از استوانه کوروش هخامنشی است که از سطر‌های ۳۶ تا ۴۳ آن می‌باشد. از این رو این قسمت که در دانشگاه ییل(Yale) آمریکا نگهداری می‌شد، به موزه لندن گسیل و به استوانه اصلی پیوست گردید.
    متن سخنرانی و کتبیه کوروش تا این اواخر نامعلوم بود. تا اینکه اکتشافات در بین النهرین از ویرانه قدیم شهر «اور» کتبیه‌ای بدست آمد و بعد از ترجمه معلوم شد، همان متن منشور آزادی نوع بشر، کوروش میباشد.
    این لوح در حال حاضر یکی از با ارزش ترین اشیای تاریخی است که در موزه بریتانیا از آن نگهداری می‌شود.
    فرمان حقوق بشر کوروش یا استوانه کوروش، به عنوان کهن ترین سند کتبی از دادگستری و مراعات حقوق بشر در تاریخ و مایه مباهات و سرافرازی ایرانیان یاد می‌شود. کوروش، موسس و آغازگر سلسله هخامنشیان، پس از تسخیر بابل اعلام عفو عمومی داد؛ ادیان بومی را آزاد اعلام کرد؛ او هیچ گروه انسانی را به بردگی نگرفت و سپاهیانش را از تجاوز به مال و جان رعایا بازداشت. او تمامی ساکنین پیشین سرزمینها را گرد هم آورده و منزلگاه آنها را به ایشان بازگرداند.
    این سند به عنوان نخستین منشور حقوق بشر شناخته شده، و به سال ۱۹۷۱ میلادی، سازمان ملل آن را به تمامی زبانهای رسمی سازمان منتشر کرد. این تأییدی است بر اینکه منشور آزادی بشریت که توسط کوروش هخامنشی در روز تاجگذاری وی منتشر شده، می‌تواند برتر باشد از اعلامیه حقوق بشر که توسط انقلابیون فرانسوی در اولین مجمع ملی ایشان صادر شده.
    اعلامیه حقوق بشر در نوع خود، در رابطه با بیان و ساختارش بسیار قابل توجه‌است، اما منشور آزادی که توسط کوروش در ۲۳ سده پیش از آن صادر شده، به نظر معنویتر میاید.
    با مقایسه اعلامیه حقوق بشر مجمع ملی فرانسه و منشور تأیید شده توسط سازمان ملل، با منشور آزادی کوروش، این آخری با در نظر گرفتن قدمت، صراحت، و رد موهومات دوران باستان در آن، باارزشتر نمود می‌کند.
    این لوح با عنوان نخستین بیانیه حقوق بشر جهانی شناخته می‌شود لوح کوروش که پس از تسخیر بابل و شکست بخت النصر توسط کوروش به عنوان سنگ بنای یادبودی در شهر بابل قرار داده شده بود نخستین بیانیه حقوق بشرجهانی است که کوروش در آن همه طوایفی را که در زمان امپراتوری بابل به اسارت درآمده بودند آزاد و به آنها اجازه نقل مکان و زندگی آزاد در هرکجای امپراتوری خود را داد. کوروش قوم یهود را نیز از اسارت امپراتوری بابل آزاد کرد.
    چه چیز باعث شده است تا فرمان کورش به این پایه از شهرت برسد؟
    پاسخ این پرسش هنگامی دریافته می‌شود که فرمان کورش را با نبشته‌های دیگر فرمانروایان همزمان خود و حکمرانان امروزی به سنجش بگذاریم و بین آنها داوری کنیم.
    آشور نصیرپال، پادشاه آشور (۸۸۴ پ‌م.) در کتیبه خود نوشته است:
    ‘‘… به فرمان آشور و ایشتار، خدایان بزرگ و حامیان من … ششصد نفر از لشکر دشمن را بدون ملاحظه سر بریدم و سه هزار نفر از اسیران آنان را زنده زنده در آتش سوزاندم … حاکم شهر را به دست خودم زنده پوست کندم و پوستش را به دیوار شهر آویختم … بسیاری را در آتش کباب کردم و دست و گوش و بینی زیادی را بریدم، هزاران چشم از کاسه و هزاران زبان از دهان بیرون کشیدم و سرهای بریده را از درختان شهر آویختم.”
    در‌کتیبه سِـناخِـریب، پادشاه آشور (۶۸۹ پ‌م.) چنین نوشته شده است:
    ‘‘… وقتی که شهر بابِـل را تصرف کردم، تمام مردم شهر را به اسارت بردم. خانه‌هایشان را چنان ویران کردم که بصورت تلی از خاک درآمد. همه شهر را چنان آتـش زدم کـه روزهای بسـیار دود آن به آسـمان می‌رفـت. نهـر فـرات را به روی شهر جاری کردم تا آب حتی ویرانه‌ها را نیز با خود ببرد.”
    در کتیبه آشور بانیپال (۶۴۵ پ‌م.) پس از تصرف شهر شوش آمده است: ‘‘… من شوش، شهر بزرگ مقدس … را به خواست آشور و ایشتار فتح کردم … من زیگورات شوش را که با آجرهایی از سنگ لاجورد لعاب شده بود، شکستم … معابد عیلام را با خاک یکسان کردم و خـدایـان و الـهه‌هـایشان را به باد یغما دادم. سپاهیان من وارد بیشه‌های مقدسش شدند که هیچ بیگانه‌ای از کنارش نگذشته بود، آنرا دیدند و به آتش کشیدند. من در فاصله یک ماه و بیست و پنج روز راه، سـرزمـین شـوش را تبدیل به یک ویرانه و صحرای لم یزرع کردم … ندای انسانی و … فریادهای شـادی … به دست من از آنجا رخت بربست، خاک آنجا را به تـوبـره کشیدم و به ماران و عـقرب‌ها اجازه دادم آنجا را اشغال کنند.”
    و در کتیبه نَـبوکَـد نَـصَر دوم، پادشـاه بـابل (۵۶۵ پ‌م.) آمـده است:
    ‘‘ … فرمان دادم که صد هزار چشم در آورند و صد هزار ساق پا را بشکنند. هزاران دختر و پسر جوان را در آتش سوزاندم و خـانـه‌ها را چنان ویران کردم که دیگر بانگ زنده‌ای از آنجا برنخیزد.”
    این رویدادهای غیر انسانی تنها به آن روزگاران تعلق ندارد. امروزه نیز مردمان جهان با چنین ستم‌ها و خشونت‌هایی روبرو هستند. هنوز جنایت‌های آمریکا در ژاپن و ویتنام، فرانسه در الجزایر، ایتالیا در حبشه و لیبی، پرتقال و اسپانیا در آمریکای لاتین، و انگلستان در سراسر جهان، از یادها نرفته‌اند. مردم هرگز فراموش نخواهند کرد که در عراق بمب‌های شیمیایی بر سر مردم بی‌دفاع حلبچه فروریخت و همه آنان از پیر و جوان و زن و کودک به وضعی رقت‌انگیز نابود شدند. در افغانستان و در میان سکوت حیرت‌انگیزِ جهانیان، صدها هزار تن از مردم غیر‌نظامی و بی‌دفاع شهرها قربانی مطامع ابر‌قدرت‌های امروز و گروهای سیاسی کشور می‌شوند، در حالیکه در زندگی روزمره نیز از قحطی و بیماری‌های همه‌گیر، از گرسنگی و وبا و سرما رنج می‌برند. در بوسنی و در کانون اروپای متمدن تنها به انگیزه‌های نژادی مردم و کودکان را بی‌دریغ و دسته‌جمعی به کام مرگ می‌فرستند. در مکه جامه سپید زائران را به سرخی می‌آلایند و جان و مال و ناموس آنان را مباح می‌شمرند.
    کشورهای بزرگ و پیشرفته و متمدن جهان، سلاح‌های مرگبار کشتار جمعی و بمب‌های شیمیایی و میکربی خود را دیگر مستقیماً بر کاشانه مردم رها نمی‌کنند، بلکه آنها را به بهایی گزاف در اختیار کشورهایی می‌گذاشتند و آنگاه باز هم به بهای گزاف به درمان زخم‌های آنان بپردازند و از نقض حقوق بشر گلایه کنند و خود را بزرگترین پشتیبان آن بدانند.
    اما علیرغم رفتارهای ناپسند پادشاهان آشور و بابل و حکمرانان امروز جهان، کورش پس از ورود به شهر بابل و با دارا بودن هرگونه قدرت‌عملی نه تنها پادشاه مغلوب را مصلوب نکرد؛ بلکه او را به حاکمیت ناحیه‌ای منصوب، و با مردم شهر نیز چنین رفتار نمود: ‘‘ … آنگاه که بدون جنگ و پیکار وارد بابل شدم، همه مردم گام‌های مرا با شادمانی پذیرفتند … مَردوک (خدای بابلی) دل‌های پاک مردم بابل را متوجه من کرد؛ زیرا من او را ارجمند و گرامی داشتم. ارتش بزرگ من به صلح و آرامی وارد بابل شد … نگذاشتم رنج و آزاری به مردم این شهر و این سرزمین وارد آید. وضع داخلی بابل و جایگاه‌های مقدسش قلب مرا تکان داد. من برای صلح کوشیدم. برده‌داری را برانداختم. به بد‌بختی‌های آنان پایان بخشیدم. فرمان دادم که همه مردم در پرستش خدای خود آزاد باشند و آنان را نیازارند. فرمان دادم هیچکس اهالی شهر را از هستی ساقط نکند. خدای بزرگ از من خرسند شد … فرمان دادم … تمام نیایشگاه‌هایی را که بسته شده بود، بگشایند. همه خدایان این نیایشگاه‌ها را به جاهای خود بازگرداندم. اهالی این محل‌ها را گرد آوردم و خانه‌های آنان را که خراب کرده بودند، از نو ساختم. صلح و آرامش را به تمامی مردم اعطا کردم.”
    کورش پس از ورود به شهر بابل (در کنار رود فرات و در جنوب بغداد امروزی) فرمان آزادی هزاران یهودی را صادر کرد که قریب هفتاد سال در بابل به اسارت گرفته شده بودند. هزاران آوند زرین و سیمین آنان را که پادشاه بابل از ایشان به غنیمت گرفته بود، به آنان بازگرداند و اجازه داد که در سرزمین خود نیایشگاهی بزرگ برای خود بر پای دارند. رفتار کورش با یهودیان موجب کوچ بسیاری از آنان به ایران شد که در درازای بیست و پنج قرن هیچگاه بین آنان و ایرانیان جنگ و خشونت و درگیری رخ نداد .
    با وجود اینکه منشور کورش هخامنشی را «نخستین اعلامیه حقوق بشر» می‌دانند، اما نوآوری چنین فرمانی از کورش نبوده است؛ بلکه این فرمان فرایند فرهنگ ایرانی بوده است. فرهنگی که هرگز دستور به غارت و آدمکشی و ویرانی نداده است. و کورش این رفتار را از مردمان سرزمین خود، از نیاکان خود، از فرهنگ رایج کشورش، در آغوش مهرآمیز مادر و از پرورش او آموخته بوده و بکار بسته است. منشور کورش هخامنشی ارمغانی است از سرزمین ایران برای جهانی که از جنگ و خشونت خسته است و از آن رنج می‌برد.
    ترجمه کتیبه

    بر گردان منشور کوروش هخامنشی نشان داد که نخستین منشور جهانی حقوق بشر را ایرانیان در سال ۵۳۸ پیش از میلاد بیان نموده و مورد اجرا گذارده‌اند.
    تاکنون یکبار در سال ۱۹۷۱ مسئولان موزه بریتانیا این لوحه را به درخواست حکومت ایران به تهران قرض دادند که مخالفت دولت انگلیس با این اقدام سبب بروز تنش میان مسئولان دولتی و موزه بریتانیا شده بود.
    در روزگاری که کوروش هخامنشی به نمایندگی ایرانیان، منشور حقوق بشر و آزادی انسان را فرستاد فخر مردمان و شاهان دیگر کشتن، سوختن و ویران کردن بود. متن این منشور چنین است:
    «منم کوروش، شاه جهان، شاه بزرگ، شاه دادگر، شاه بابل، شاه سومر و اکد، پسر کمبوجیه، … آنگاه که بدون جنگ و پیکار وارد بابل شدم، همه مردم گامهای مرا با شادمانی پذیرفتند.
    در بارگاه پادشاهان بابل بر تخت شهریاری نشستم، مردوک (مردوخ = خدای بابلیان)، دلهای پاک مردم بابل را متوجه من کرد. … زیرا من او را ارجمند و گرامی داشتم.
    ارتش بزرگ من به آرامی وارد بابل شد.
    نگذاشتم رنج و آزاری به مردم این شهر و این سرزمین وارد آید.
    برده داری را بر انداختم، به بدبختی‌های آنان پایان بخشیدم. …
    من فرمان دادم که هیچکس اهالی شهر را از هستی ساقط نکند.
    فرمان دادم که همه مردم در پرستش خدای خود آزاد باشند و کسی آنان را نیازارند.
    خدای بزرگ از کردار من خشنود شد …
    او برکت و مهربانیش را ارزانی داشت.
    ما همگی شادمانه و در صلح و آشتی مقام بلندش را ستودیم …
    من همه شهرهایی را که ویران شده بود از نو ساختم.
    فرمان دادم تمام نیایشگاه‌هایی را که بسته شده بود، بگشایند.
    همه مردمانی را که پراکنده و آواره شده بودند، به سرزمین خود برگرداندم و خانه های ویران آنان را آباد کردم، باشد که دلها شاد گردد و هر روز در پیشگاه خدای بزرگ، برایم زندگانی بلند خواستار باشند …
    من برای همه مردم جامعه‌ای آرام مهیا ساختم و صلح و آرامش را به تمامی مردم اعطا کردم.
    من به تمام سنتها، و ادیان بابل و اکد و سایر کشورهای زیر فرمانم احترام می‌گذارم.
    همه ی مردم در سرزمینهای زیر فرمان من .در انتخاب دین، کار و محل زندگی آزادند.
    تا زمانی که من زنده ام هیچکس اجازه ندارد اموال ودارایی های دیگری را با زور تصاحب کند.
    اجازه نخواهم داد کسی دیگری را مجبور به انجام کار بدون دریافت مزد کند.
    هیچکس نباید به خاطر جرمی که اقوام یا بستگان او مرتکب شده‌اند تنبیه شود.
    من جلوی برده داری و برده فروشی از زن و مرد را می گیرم و کارکنان دولت من نیز چنین کنند تا زمانیکه این سنت زشت از روی زمین برچیده شود.
    شهرهای ویران شده در آنسوی دجله و عبادتگاه های آنها را خواهم ساخت تا ساکنین آنجا که به بردگی به بابل آورده شده‌اند بتوانند به خانه و سرزمین خود بازگردند.»
    در این لوح استوانه‌ای، کوروش پس از معرفی خود و دودمانش بیان می‌کند، که چگونه آرامش و صلح را برای مردم بابل و کشور سومر به ارمغان آورده، و پیکر خدایانی که نبونید از نیایشگاه‌های مختلف برداشته و در بابل گردآوری کرده بوده را به نیایشگاه‌های اصلی آنها در میان‌رودان و غرب ایران برگردانده است. پس از آن، کوروش می‌گوید که چگونه نیایشگاه‌های ویران‌شده را از نو ساخته و مردمی را که اسیر پادشاه‌های بابل بودند به میهن‌شان برگردانده است.
    حقوق بشر در ایران باستان
    نخستین اعلامیه حقوق بشر در جهان ، درایران باستان و در زمان کوروش هخامنشی ، صادرشده است . کوروش ذوالقرنین دراین منشور ، برده داری را ممنوع اعلام کرده و به بازگرداندن همه اسیران و بردگان به سرزمین های متبوعشان ، دستورداده است . با مطالعه بخشهایی از این اعلامیه که به هنگام فتح بابل از سال ۵۵۰ سال قبل ازمیلاد صادر شد می فهمیم که کوروش دست به سنت شکنی زده و ازشیوه مرسوم آن زمان که اعمال سیاست زمین سوخته و قتل عام مغلوبین بوده احتراز می کند و می گوید :‹‹ سپاهان من ، بدون مزاحمت ، درمیان شهر بابل حرکت کردند من به هیچ کس اجازه نمی دادم که سرزمین سومر واکد را دچار هراس کند … من احتیاجات بابل وهمه عبادتگاههایش را درنظرداشتم ودربهبود وضعشان کوشیدم . من یوغ ناپسند بابل را برداشتم ، خانه های مخروبه آنان را آباد کردم ، من به بدبختی های آنان ، پایان بخشیدم .‹‹ درعصر داریوش هخامنشی نیز شاهد یک قانون جامع هستیم که به ‹‹ دادنامه داریوش ›› شهرت یافته است .
    سلسه مقرارت آیین زردشت – که وندیداد نامیده می شود . – مبتنی برهمین دادنامه است . یکی ازمظاهر حقوق بشر دردوران هخامنشی ، بردباری مذهبی است . داریوش ، دادگری وعدالتخواهی را به بهترین شیوه درزمان خودش برقرار کرد ودراین میان ، ازدادرسان ویژه مسائل دشوار حقوقی یاری می جست . اوقانون اساسی کشور را برمبنای بردباری دینی ورعایت حقوق اقلیتهای مذهبی ، تدوین کرده بود ودرنگارش این قانون، آداب ورسوم وسنتها وقوانین ومقرارت ملل مغلوب را تاجایی که به کیان امپراتوری هخامنشی لطمه نمی زد ،لحاظ کرده بود .
    اوبرای اجرای هرچه بهترقانون اساسی ، شورایی متشکل از دادرسان خانواده هخامنشی وموبدان را مسؤول نظارت براجرای قانون قرار داده بود . این شورا،گزارشهایی را که ازشهر بانان وایالتهای امپراتوری اخذ می کرد به اطلاع او می رسانید . به این ترتیب راه برهرگونه اعمال تبعیض نژادی مذهبی ، بسته می شد وکلیه ملل مغلوب باوجود تفاوتهای نژادی ، مذهبی ، زبانی و… باهم داشتند ، تحت لوای امپراتوری هخامنشی ، درصلح وصفا به سرمی بردند واین مرهون سیاست تبعیض زدایی حکمرانان وقت بوده است .
    قرنها بعد است که دراعلامیه حقوق بشر، چنین حقی برای انسانها به رسمیت شناخته شده است . درماده دوم این اعلامیه آمده است :‹‹ هرکس می تواند بدون هیچ گونه تمایز ، مخصوصا از حیث نژاد ، رنگ ، جنس ، زبان ، مذهب ، عقیده سیاسی یا هر عقیده دیگر وهمچنین ملیت ، وضع اجتماعی ، ثروت ، ولادت یا هرموقعیت دیگر ، از تمام حقوق وکلیه آزادی هایی که دراعلامیه حاضرذکر شده است ، بهره مند گردد. به علاوه هیچ تبعیضی به عمل نخواهد آمد که مبتنی بروضع سیاسی ، اداری ، قضایی یا بین الملل کشور یا سرزمینی باشد که شخص با آن تعلق دارد . خواه این کشور ، مستقل ، تحت قیمومت یا غیر خود مختار بوده یا حاکمیت آن به شکلی محدود شده باشد .
    درعصر هخامنشی ، حق پناهندگی افراد به کشورها ، مراعات می شد . ماجرای پناهندگی ‹‹ تمیستوکل ›› سردار بزرگ یونانی به دربار اردشیر هخامنشی نمونه ای از اعمال اصل رعایت حق پناهندگی اتباع کشورهای بیگانه است که درماده ۱۴ اعلامیه جهانی حقوق بشر برآن تأکید شده است : هرکس حق دارد دربرابر تعقیب ، پناهندگی جست وجو کند ودرکشورهای دیگر ، پناه اختیار کند .
    رعایت حقوق اجتماعی افراد ، یکی دیگر از نمونه های تضمینی حقوق فطری انسانها وتوجه به حقوق بشر دراین دوران است . دراسناد به دست آمده از تخت جمشید درلوح های معروف به الواح گنجینه ، پرداخت مزد کارگران ذکر شده است وحتی برای کارگران ، تسیهلات ویژه ای مانند مرخصی زایمان وجود داشته داشتند وحتی برخی مشاغل مانند کارگاههای خیاطی ، زنان سرگروه کارگران مرد و زن ، بوده اند. قرنها بعد است که درماده ۲۳ اعلامیه جهانی حقوق بشر ، برشرایط منصفانه ورضایت بخش برای کار ورفع تبیعض افراد در اخذ اجرت مساوی درمقابل کار برابر ، تأکید شده است .
    تیترآنلاین

  6. 3 کاربر از nafas بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #44
    Banned
    تاريخ عضويت
    Feb 2005
    محل سكونت
    آبیه آسمون
    پست ها
    1,862

    پيش فرض ميهماني كورش بزرگ

    ميهماني كورش بزرگ

    كورش سر سلسله هخامنشيان را به لقب، بزرگ يا كبير مي‌شناسند و اين خود نشان‌دهنده ويژگي‌هاي اين پادشاه است. بي شك كارهاي اين حاكم ايراني سبب شده‌است كه او را به اين نشان بشناسند. آن‌چه در پي مي‌آيد، يكي از ويژگي‌هاي كورش است كه در تاريخ ماندگار شده‌است و مي‌درخشد. اين مطلب در ماهنامه هوخت سال 1350 چاپ شده و درآن آمده‌است:

    بيش از دو هزار و پانصد سال پيش كورش بزرگ پس از فارغ شدن از جهانگشايي و استقرار آرامش و آسايش در سراسر شاهنشاهي‌اش، سران كشورها و استان‌هاي زير فرمانش را به ضيافتي دعوت كرد كه مي‌توان آن‌را پايه‌گذار يك كنفرانس و ميزگرد ناميد. كورش اراده كرد كه در اين ضيافت شاهانه تمام سران كشورها دوستان و يارانش شركت جويند و آن‌گونه در اين مجلس قرار گيرند كه پايين و بالايي احساس نشود. از جمله سراني كه در ضيافت حضور يافتند، عبارتند از: تيكران رييس كشور ارمنستان، گابراياس رييس آسوريها‌، آرتاباد رييس مادي‌ها، گورگاني سردسته سواران، خانادات منشي مخصوص شاهنشاه، هيستاسب از فرمانروايان و عده‌اي ديگر از سران سپاه و كارگزاران.
    در اين ضيافت، شاهنشاه بزرگ به منشي مخصوص فرمان داد كه مهمانان بايد دايره‌وار در اين مجلس بنشينند آن‌چنان كه خود نيز در ميان حلقه دايره قرار گيرد و سران كشورها دسته‌اي از طرف چپ و دسته‌اي از طرف دست راست اين دايره را به هم پيوند بخشد و كسي را احساس كمي پيش نيايد و به اين ترتيب كورش مجلس پرشكوه خود را بر گزار كرد و دوستان و ياران و همكاران خود را مورد مهر و محبت قرار داد، آن‌چنان كه براي هيچ يك گله و رنجشي مورد نيابد.
    سخناني كه در اين ضيافت رد و بدل شده و در تاريخ منعكس است گواه روشني از بزرگي پايگاه اخلاقي اين شاهنشاه است. اينك نمونه‌اي از آن: گابراياس رييس كشور آسوريان چنين بيان داشت: «شاهنشاه‌ها ما تصور مي‌كرديم كه تو در ميدان جنگ از همه برتر و جنگجوتري اما حال دريافتيم كه در مقام انسانيت و نيك منشي نيز بر همه برتري داري. كورش پاسخ داد: «با اصول اخلاقي و انسانيت و خدمت به مردم، شاهنشاهي پايدار مي‌ماند. كاميابي‌هاي من در ميدان‌هاي جنگ از راه مردم دوستي و مهرورزي به دست آمده و استوار گشته‌است؟ زيرا نتيجه جنگ خواه ناخواه مقداري سختي و بدبختي است، اما افتخار واقعي آن گاه حاصل است كه با عمل نيك و رفتار پسنديده توام و پايه آن بر مردم نوازي نهاده شده‌باشد و اگر چنين نباشد در همه حال جنگ نكوهيده است. خوشبختي من بر آن است كه براي آزادي مردم هر كشور و شاد ساختن آنها به سوي جنگ شتافته‌ام. خداوند را سپاس مي‌برم كه به اين آرزو رسيده‌ام.»
    منبع t-z-a.org

  8. این کاربر از nafas بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  9. #45
    کاربر فعال انجمن های فوتبال Abdolreza2012's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2012
    پست ها
    3,504

    پيش فرض کوروش کبیر

    چرا ایران با داشتن تاریخ کهن اصلا یادی از تاریخشون تو صداوسیما وجاهای دیگه نمیشه؟
    مخصوصا کوروش کبیر با اون همه شهرت جهانی
    خیلی از کشور ها آرزوی چنین تاریخیو دارن ولی ما این تاریخ کهن داریم ولی پاس نمیداریم

  10. #46
    آخر فروم باز Soroush-S's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2010
    محل سكونت
    Guilan
    پست ها
    3,180

    پيش فرض

    شما اگه شبکه های داخلی ببینی از هخامنشیان و کوروش بزرگ هم یاد می کنند. البته همه شبکه ها نه بیشتر شبکه مستند -4 و 1

  11. این کاربر از Soroush-S بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  12. #47
    کاربر فعال انجمن های فوتبال Abdolreza2012's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2012
    پست ها
    3,504

    پيش فرض

    شما اگه شبکه های داخلی ببینی از هخامنشیان و کوروش بزرگ هم یاد می کنند. البته همه شبکه ها نه بیشتر شبکه مستند -4 و 1
    ممنون
    بالاخره یکی جواب داد
    من چیزه زیاری تو این شبکه ها ندیدم
    در کل خوشحال میشم از تاریخ کهن ایران هم بشنویم

  13. #48
    کاربر فعال انجمن ادبیات hamid_diablo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2008
    محل سكونت
    آنجا که عقاب پر بریزد
    پست ها
    5,780

    پيش فرض

    برای مطالعه تاریختون یه سری به خیایون انقلاب بزن............

    اونجا پره از کتابهای تاریخی......

    از صدا و سیما چیز خاصی نمیتونی بدست بیاری

    به خاطر نوع حکومتی که شاهان ما داشتند سعی میکنند حرفی ازشون به میون نیارن.......

    فرقی هم براشون نداره کوروش و خشایارشاه و مهرداد و کمبوجیه و..........

  14. 3 کاربر از hamid_diablo بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  15. #49
    کاربر فعال انجمن های فوتبال Abdolreza2012's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2012
    پست ها
    3,504

    پيش فرض

    در ذیل میتوانید برخی از سخنان ارزشمند کوروش بزرگ را مطالعه نمایید :
    ۱ ) ای پسر من نیکو کار باش نه بدکار زیرا زندگانی انسان جاودان نیست و هیچ چیز از کردار نیک لازمتر نمی باشد
    ۲ ) ای پسر من بشنو تو را می گویم که بهترین بخشش ها تعلیم و تعلم است زیرا مال و مکنت زوال پذیرد و چهار پایان بمیرند ولی دانش و تربیت باقی ماند
    ۳ ) دختر شرمگین را دوست بدار و او را به مرد هوشیار و دانایی به عروسی ده زیرا مرد دانا و هوشیار مانند زمین نیکی است که چون تخم در آن بکارند حاصل نیک و فراوان از آن به عمل آید
    ۴ ) با زن فرزانه و شرمگین عروسی کن و او را دوست بدار وخود برای خود زن انتخاب کن وزن دیگری را فریب مده تا روانت گناه کار نگردد
    ۵ ) مردی را به دامادی خود برگزین که نیکخو [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] درست و دانا باشد, اگر بسیار مسکین است بسیار عیب نیست مال و مکنت از یزدان برسد
    ۶ ) چون خوشی رسد بسیار خشنود و غره مشو و چون سختی رسد غمگین و افسرده مباش زیرا هر خوشی یک ناخوشی و هر نیکی یک بدی در پی دارد
    ۷ ) از پست فطرت و بداصل قرض مگیر و وام مده زیرا تنزیل زیاد باید داد و همواره بر در خانه تو بایستد و کسان بگمارد و این برای تو زیان بزرگی است
    ۸ ) به مال و مکنت کسی چشم مینداز زیرا مال و خوشی جهان مانند مرغی است که از این درخت به آن درخت نشیند و به هیچ شاخی نماند
    ۹ ) دست از دزدی و کاهلی و هوا و هوس نفسانی بدار زیرا هر کس که نیکی کند پاداش نیکی یابد و هر که بدکار گشت به سزای سخت خواهد رسید
    ۱۰ ) نسبت به پدر و مادر خود فرمانبردار باش زیرا مرد تا پدر و مادرش زنده اند مانند شیری است که آسوده در بیشه غنوده و از هیچ کس بیم ندارد
    ۱۱ ) به رئیس و سردار خود گستاخ مباش و در خدمت استوار بایست [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] آچه بر خود نیک ندانی به دیگران نیز نیک نشمار با دوستان به یگانگی برخورد کن
    ۱۲ ) اگر تو را فرزندی است به مدرسه بفرست و به تحصیل علم بگمار زیر [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] علم ودانش چشم روشن است
    ۱۳ ) عصبانی مباش زیرا مرد عصبانی مانند آتش است که در بیشه برافروزد و تر و خشک را با هم بسوزاند
    ۱۴ ) دشمن کهنه را دوست نو مساز زیرا دشمن کهنه مانند مار سیاه است که بعد از صد سال انتقام را فراموش نکند
    ۱۵ ) مغرور و خودپسند مباش زیرا انسان مغرور چون مشک پر باد است و اگر باد آن خالی شود چیزی باقی نماند
    ۱۶ ) آنچه را که گذشته است فراموش کن و به آنچه که نرسیده رنج و اندوه مبر
    ۱۷ ) در مجالس در صدر منشین تا تو را از آنجا بلند نکنند و به جای پایین تری بنشانند
    ۱۸ ) سخن بموقع بگو زیرا بساتکلم بهتر از خاموشی و بسا خاموشی بهتر از تکلم است
    ۱۹ ) ای پسر من تو را می گویم بهترین چیزها برای سخاوت تعلیم و تربیت مردم است
    ۲۰ ) از هر خوراک مخور و زود به زود به مجلس عیش بزرگان مرو که پسندیده نیست
    ۲۱ ) ای پسر من تو را می گویم بهترین چیزها برای سخاوت تعلیم و تربیت مردم است
    ۲۲ ) همیشه و همه جا به خدا توکل کن و دوستی با کسی کن که بیشتر به تو سود رساند
    ۲۳ ) زن و فرزند خود را از تحصیل علم باز مدار تا غم و اندوه به تو نرسد و پشیمان نشوی
    ۲۴ ) اگر در پی مال و مکنتی اول آب و زمین بخر زیرا اگر ثمر ندهد اصل آن باقی است
    ۲۵ ) حضور دانشمندان را گرامی دار و از ایشان سئوال کن و جواب بشنو
    ۲۶ ) با مردی که پدر و مادر از او ناخشنودند همکار مباش تا گناهکار نباشی
    ۲۷ ) از هر کس که با تو کینه ورزد و خشم گیرد کناره جوی
    ۲۸ ) با مرد پاک نظر, کارآگاه, هوشیار و نیکخو مشورت کن
    ۲۹ ) در جنگ اگر مسئولیتی به عهده تست بسیار مواظب باش
    ۳۰ ) به فرمان یزدان و امشاسپندان گوش کن و رفتار نما
    ۳۱ ) مرد فقیر و بینوا را تمسخر مکن شاید تو نیز روزی بینوا شوی
    ۳۲ ) مرد پارسا در آسایش ماند و بدکار همیشه گرفتار اندوه است
    ۳۳ ) اگر چه افسون مار خوب بدانی ولی دست به مار نزن تا تو را نگزد
    ۳۴ ) اگر چه شناوری به خوبی دانی ولی زیاد در آب مرو تا غرق نشوی
    ۳۵ ) با هیچ کس و به هیچ آیین پیمان شکنی نکن که آسیب به تو نرسد
    ۳۶ ) فرومایه را اعتنا مکن و شخص محترم را در پایه اش پاداش رسان
    ۳۷ ) مردم دارای همان خویی هستند که از زمان شیر خوارگی خود کسب نموده اند
    ۳۸ ) سحر خیز باش تا کار خود را به نیکی به انجام برسانی
    ۳۹ ) دوست کهنه را گرامی دار و در دوستی او استوار بایست
    ۴۰ ) یزدان را ستایش کن و دل را شاد ساز تا یزدان نیکی تو را بیافزاید
    ۴۱ ) حکمرانان را نفرین مکن زیرا آنان پاسباتات مردم هستند
    ۴۲ ) هیچ فرازی بدون نشیب و هیچ نشیبی بدون فراز نیست
    ۴۳ ) مال کسی را تاراج مکن و به مال خود میامیز
    ۴۴ ) برای نام خود از کسب و کار احتراز مکن
    ۴۵ ) هر چه شنوی به عجله و بیهوده مگوی
    ۴۶ ) هر کس که برای دیگران چاه کند در آن افتد
    ۴۷ ) تا حدی که می توانی از مال خود داد و دهش نما
    ۴۸ ) کسی را فریب مده تا دردمند نشوی
    ۴۹ ) پیشوای نیک را گرامی دار و سخنش بپذیر
    ۵۰ ) جز از خویشان و دوستان چیزی از کسی وام مگیر
    ۵۱ ) نه به راست نه به دروغ هرگز سوگند مخور
    ۵۲ ) چو خواهی عروسی کنی اول مال فراهم کن
    ۵۳ ) از نیک کرداری خود غره مشو و رجز مخوان
    ۵۴ ) به رئیسها و پادشاهان خیانت مکن
    ۵۵ ) از مرد بزرگ و نیک سخن بپرس
    ۵۶ ) با دزدان معامله مکن و آنها را گرفتار نما
    ۵۷ ) از دوزخ یاد آور و کسان را به انصاف مجازات کن
    ۵۸ ) از هر کس و هر چیز مطمئن مباش
    ۵۹ ) فرمان خوب ده تا بهره خوب یابی
    ۶۰ ) بیگناه باش تا بیم نداشته باشی
    ۶۱ ) سپاس دار باش تا لایق نیکی باشی
    ۶۲ ) با مردم یگانه باش تا محترم و مشهور شوی
    ۶۳ ) راستگو باش تا استقامت داشته باشی
    ۶۴ ) متواضع باش تا دوست بسیار داشته باشی
    ۶۵ ) دوست بسیار داشته باش تا معروف باشی
    ۶۶ ) معروف باش تا زندگانی به نیکی گذرانی
    ۶۷ ) دوستدار دین باش تا زندگی به نیکی گذرانی
    ۶۸ ) مطابق وجدان خود رفتار کن که بهشتی شوی
    ۶۹ ) سخی و جوانمرد باش تا پاک و راست گردی
    ۷۰ ) با مرد قدر نشناس و ناسپاس معاشرت مکن
    ۷۱ ) روح خود را با خشم وکین آلوده مساز
    ۷۲ ) در حفظ دین بکوش زیرا سعادت روحانی از آن برسد
    ۷۳ ) در هر گفتار و کار تواضع و ا [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ب را فراموش مکن
    ۷۴ ) هرگز ترشرو و بدخو مباش
    ۷۵ ) در انجمن نزد مرد نادان منشین که تو را نادان نشمارند
    ۷۶ ) دختر خود را به شوهر هوشیار و دانا ده
    ۷۷ ) اگر خواهی از کسی دشنام نشنوی کسی را دشنام مده
    ۷۸ ) خود را به بندگی کسی مسپار
    ۷۹ ) همیشه روح خود را به یاد دار
    ۸۰ ) قبل از جواب دادن تفکر کن
    ۸۱ ) هیچ کس را تمسخر مکن
    ۸۲ ) با مرد بدکار هم راز مشو
    ۸۳ ) با مرد خشمگین همراه مشو
    ۸۴ ) با فرومایه مشورت مکن
    ۸۵ ) با مست هم خوراک مشو
    ۸۶ ) مرد بدچشم را به معاونت خود قبول مکن
    ۸۷ ) مال خود را به مرد حسود نشان نده
    ۸۸ ) از پادشاهان فرمان ناحق مخواه
    ۸۹ ) از مرد سخن چین و دروغگو سخن مشنو
    ۹۰ ) در مجازات مردم کینه مورز
    ۹۱ ) در معبر عام مجادله نکن
    ۹۲ ) با مرد بسیار متول هم خوراک مشو
    ۹۳ ) مرد راستگو را برای پیغام بفرست
    ۹۴ ) برای جاه و مقام مجادله مکن
    ۹۶ ) با مرد ادیب دشمن مباش
    ۹۷ ) با مرد نادان راز مگوی
    ۹۸ ) به هیچ کس دروغ مگو
    ۹۹ ) از بی شرم مال مگیر
    ۱۰۰ ) به نزد بدکار چیزی گرو مگذار
    سخنانی که بهش عمل میکرد نه مثله الان که . . . . . .


  16. این کاربر از Abdolreza2012 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  17. #50
    حـــــرفـه ای Babak's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2004
    پست ها
    9,154

    پيش فرض

    منبع این سخنان چیه ؟ کدوم کتیبه ؟

  18. 7 کاربر از Babak بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •