(6) گسل هاي مرتبط با رخنمون گنبد هاي نمكي :
گسلهاي زاگرس :
گسل كازرون : گسل شمالي - جنوبي كازرون در 15 كيلومتري باختر اين شهرستان قرار دارد. طول آن 450 كيلومتر برآورد شده و گسلي است پيسنگي و قديمي كه ضمن كنترل مرز باختري حوضة نمكي هرمز، بر رسوبات زاگرس نيز اثرگذار بوده به گونهاي كه ساختارهاي زاگرس را با جهت راستگرد خميده و جابهجا كرده است. در استان فارس، اين خمش بسيار چشمگير است.
شواهد نشان ميدهد كه گسل كازرون با روند به تقريب شمالي – جنوبي و يا شمال شمال باختري – جنوب جنوب خاوري داراي حركت راستگرد جزيي است. براي نمونه روندهاي زمينساختي، در شمال خليج فارس نشان ميدهد كه خط مرزي سكوي عربستان و واحد زاگرس به وسيلة اين گسل در جهت راستگرد جابهجا شده است. به ظاهر اين گسل مرز باختري گسترش حوضة تبخيري پركامبرين پسين – كامبرين ايران را تشكيل ميدهد و در طول آن دو گنبد نمكي رخنمون دارد. (اسفندياري و برزگر، 1358).
نبود دادههاي ريزلرزهاي و كمبود كانون زلزله نشانگر عدم فعاليت جديد اين گسل است، اما زمينزلزلههاي ژانويه 1967 و اكتبر 1971 در بخش جنوبي گسل كازرون، نشانگر فعاليت بخشي از گسل كازرون در دورة كواترنري است (بربريان، b 1976) .
گسل دنا (دينار) : گسل دنا با راستاي شمال شمال باختري و شيب به سمت خاور شمال خاوري يكي از گسلهاي اصلي زاگرس است كه بيش از يكصد كيلومتر طول دارد و طرفين خود را به دو بخش با ويژگيهاي زمينساختي، لرزهزمينساختي و ريختشناسي متفاوت تقسيم كرده است.
در نقشة ژيوفيزيك هوايي، ژرفاي پيسنگ مغناطيسي در بخش باختري گسل دنا حدود ده هزار متر و در بخش خاوري آن، بين 1 تا 5 هزار متر زير سطح درياست. بدينسان نتيجه شده است كه بخش خاوري اين گسل، به همراه پيسنگ، به صورت فرابوم بالا آمده است.
گسل دنا، يكي از شكستگيهاي اصلي در پي سنگ پركامبرين زاگرس است كه با فعاليتهاي بعدي خود، در مواردي بر رسوبات زاگرس تأثير گذاشته است. بدينسان كه رسوبات زاگرس را در مناطقي قطع و در مناطقي باعث پيچش و تغيير راستاي اين رسوبات و ساختارهاي آنها شده است.اطلاعات ژيوفيزيك هوايي مغناطيسي بخش جنوبي گسل دنا را به صورت دو شاخه نشان ميدهد. يكي از شاخهها به طرف جنوب ميرود و در امتداد خط كازرون قرار ميگيرد، شاخه ديگر به سوي جنوب شرق و شيراز ميرود. زون گسلي دنا در انتهاي شمالي خود يعني جايي كه به گسل بزرگ زاگرس نزديك ميشود نيز شاخه شاخه ميشود و به سمت شمال باختر متمايل ميشود. در ضمن اطلاعات ژيوفيزيكي گسل مهم ديگري را در امتداد شمالي گسل دنا نشان ميدهد كه تا درياي خزر ادامه دارد.با بررسي نقشههاي زمينشناسي، عكس هوايي و تصويرهاي ماهوارهاي چنين به نظر ميرسد كه گسلة دنا افزون بر جنبش فشاري، داراي جنبش راستالغز از گونة راستبر مهمي نيز است. اين جنبش، سبب پيچش و كشش پوزة رشتة شمالي كوه دنا شده و احتمال ميرود كوه هزاردره و چرو ادامة جابهجا شدگي كوه دنا به صورت راستبر باشد.از ويژگيهاي مهم زمينشناسي گسل دنا، بيرونزدگي شماري گنبد نمكي در درازاي آن است. در مسير اين گسل، در بخش باختري كوه دنا، سازندهاي زاگون و لالون (كامبرين) بر روي سنگهاي كرتاسه رانده شدهاند (ستودهنيا، 1975). در گسترة شمال كوه دنا، در دامنة باختري كوه درهبادامي و كوه كمانه سنگهاي كرتاسه بر روي دشت و يا سازند بختياري (پليوسن) رانده شدهاند (بربريان و قرشي، 1365).
گسل ميناب : در ناحية ميناب دو واحد زمينساختي – رسوبي زاگرس و مكران در مجاورت يكديگر قرار ميگيرند. مرز جدايي اين دو واحد، منطبق بر گسلي است كه به نام رسوبات فليشي اوليگوسن – ميوسن پاكستان، «گسل زنــدان» ناميده شده است. ولي، امروزه از آن به عنــوان گسل ميناب ياد ميشود.
در زير نمايي از گسل ميناب و گنبد هاي نمكي اطراف آن به تصوير كشيده شده است .
شكل13:نمايي از گسل ميناب و گنبد هاي نمكي اطراف آن