تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 5 از 35 اولاول 12345678915 ... آخرآخر
نمايش نتايج 41 به 50 از 342

نام تاپيک: دیالوگ‌های فراموش نشدنی / انيميشن

  1. #41
    حـــــرفـه ای Ar@m's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2006
    پست ها
    3,300

    پيش فرض

    کاپیتان هوک - اگه جای تو بودم تسلیم می شدم
    پیتر پن - اگه تو جای من بودی چه زشت بودم!

    peter pan

  2. این کاربر از Ar@m بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  3. #42
    حـــــرفـه ای Ar@m's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2006
    پست ها
    3,300

    پيش فرض

    John Smith - ما زندگی وحشی ها رو در تمام جهان بهتر می کنیم
    Pocahontas - وحشی ها؟
    John Smith - اوه منظورم تو نبودی
    Pocahontas - پس با مردمم بودی!
    John Smith - نه گوش کن، منظورم این نبود! بذار توضیح بدم
    Pocahontas - بذار برم!
    John Smith - نه نمی ذارم بری! ببین وحشی یه کلمه است. یه توضیح برای مردمی که متمدن نیستن
    Pocahontas - مثل من!
    John Smith - خب... وقتی می گم غیر متمدن منظورم اینه که ... منطورم اینه که
    Pocahontas - منظورت "هرکسی غیر از شماهاست"؟


    Pocahontas

  4. #43
    حـــــرفـه ای Ar@m's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2006
    پست ها
    3,300

    پيش فرض

    رابر - گیلبرت! دستتو بده من!
    ماریان - گیلبرت منو رها کن! وگرنه هردو با هم سقوط می کنیم! تو می تونی جون خودتو نجات بدی!
    رابر - گیلبرت! دستتو بده من! زود باش!
    ماریان - گیلبرت اون شمشیر تحمل نداره!
    گیلبرت ( با خودش) - این رابر استرانگ شجاعت عجیبی از خودش نشون می ده... و حالا تو می خوای که من تو رو رها کنم تا خودم نجات پیدا کنم؟ دو نفر بخاطر من؟

    کماندار نوجوان

  5. #44
    حـــــرفـه ای Ar@m's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2006
    پست ها
    3,300

    پيش فرض

    شیتا ( خطاب به موسکا)- می بینی؟ پادشاهی که دلسوز نباشه سزاوار پادشاهی نیست. تو هیچوقت دستت به کریستال نمی رسه! من و تو همینجا می میریم! باهم! حالا می فهمم چرا مردم Laputa ناپدید شدن. یه شعر از روستای من Gondoa هست که همه چیز رو توضیح می ده:

    ریشه ها رو از زمین بگیر
    با موسیقی باد زندگی کن
    دانه ها رو در زمستان در زمین بکار
    و با آمدن بهار همراه پرندگان شادمانی کن

    مهم نیست چقدر اسلحه داری! مهم نیست تکنولوژی تو چقدر پیشرفته است! دنیا بدون عشق نمی تونه پابرجا باشه!

    castel in the sky

  6. #45
    حـــــرفـه ای Ar@m's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2006
    پست ها
    3,300

    پيش فرض

    Winnie the Pooh - دیگه باید برم. خداحافظ خرگوش!
    خرگوش - باشه، خداحافظ البته اگه مطمئنی بیشتر از این (عسل) نمی خوای
    Winnie the Pooh - مگه هنوز عسل داری؟
    خرگوش - نه
    Winnie the Pooh - فکرشو می کردم... وای نه! کمک من گیر افتادم!
    خرگوش - ها! عالیه! همش بخاطر اینه که زیادی خوردی
    Winnie the Pooh - نخیر همش بخاطر اینه که در خونت به اندازه کافی بزرگ نیست

    .......................

    Winnie the Pooh - هیچکس خونه نیست؟
    خرگوش - نه!
    Winnie the Pooh ببخشید یعنی واقعا هیچکس خونه نیست؟
    خرگوش - هیچکس!
    Winnie the Pooh - ولی آخه یکی باید اون تو باشه که بگه "هیچکس"!

    .....................

    Tigger - سلام! من Tigger هستم
    Winnie the Pooh - اینو قبلا هم گفتی
    Tigger - اینم گفتم که گشنمه؟
    Winnie the Pooh - فکر نمی کنم
    Tigger - خب پس الان می گم! من گشنمه!

    Winnie the Pooh

  7. #46
    حـــــرفـه ای Ar@m's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2006
    پست ها
    3,300

    پيش فرض

    اندی - می شه کمکت کنم باک ماشین رو پر کنی؟
    مادر - البته ! حتی اجازه می دم ماشین رو برونی
    اندی - واقعا؟
    مادر - بله! وقتی 16 سالت شد!

    toy story

  8. #47
    حـــــرفـه ای Ar@m's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2006
    پست ها
    3,300

    پيش فرض

    Simba - پدر؟
    Mufasa - هوم؟
    Simba - پدر ما همیشه با هم هستیم نه؟
    Mufasa - بذار یه چیزی رو بهت بگم که پدرم در گذشته بهم گفت. ستاره ها رو ببین! پادشاهان بزرگ گذشته اونجان و به ما نگاه می کنن.
    Simba - واقعا؟
    Mufasa - البته. پس هروقت احساس تنهایی کردی به یاد بیار که اون پادشاهان همیشه اونجا هستن تا راهنماییت کنن و من هم اونجا خواهم بود

    Lion King

  9. #48
    حـــــرفـه ای karin's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2006
    محل سكونت
    Far away from here
    پست ها
    3,028

    پيش فرض

    بابا اسمش امیلیه!


    بازم تو عروس مرده:
    With this.....With this candle, l will......l will set your mother on fire.
    با این ..... با این شمع ، من ... من مادرت را آتش خواهم زد!

    ایول!
    خیلی باحال بود این دیالوگه...
    هوس کردم برم یه بار دیگه ببینمش!

  10. #49
    l i T e R a t U r E Ahmad's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2005
    محل سكونت
    The Green Mile
    پست ها
    5,126

    پيش فرض

    احتمالا سرت به جایی نخورده؟
    نه بابا قلمبه سلمبه چیه این دیگه داره از اون ور دیوار می افته !
    راستش، خيلي از اين كارتونها يا بهتر بگم انيميشنهايي كه اينجا نوشته ميشه رو حداكثر با اسمشون آشنايي دارم و زمان كودكي و نوجواني و ... از اين چيزا وجود نداشت. نه ستلي بود و كامپيوتري و ... . كلا دو تا كانال بود كه روي هم 10 ساعت هم برنامه پخش نميكرد. ولي كارتونهايي رو پخش ميكرد كه شده يه دنيا خاطره براي ما جووناي قديمي . ديگه تاپيكهاش هست و خودت بهتر ميدوني كدوما هستند. بعضيهاشون طنزهاي خيلي ظريف و ... داشتند كه يا برميشگت به ساختار خود كارتون ( مثل مشاهير جهان بود فكر كنم) يا به دوبلرهاي ايراني. مثلا كسي كه هم به جاي پدر پسر شجاع و هم به جاي پدر ميشا ( در كارتون "دهكده حيوانات" كه هميشه آخرش شخصيت (هاي) نهايي دور ميشد (ند) و دور ميشد (ند) و ... در نهايت پس از چند ثانيه اي در دوردستها ميپريد(ند) بالا و اون قسمت تموم ميشد ) صحبت ميكرد و بعضي وقتها تيكه هايي مينداخت خفن. يكي از اين نوع صحبتها رو بعضي وقتها همين آقاي دكتر كه يه بز پير هست ميگفت. (‌اگه تو اون دايلوگي كه نوشتم همون بزه رو تصور كني با همون نوع گفتار ، متوجه ظرافت كار ميشي )


    خب حتما كه نبايد حرفاي قلمبه سلمبه باشه

    ايول كلي به خاطر ماندگاري اين خنديديم

    دمت قيژژ



    اتفاقا يه چند روزيه تكون خوده تكونش دادم
    فكر كنم به خاطر اون بوده
    ولي برا تنوع خوب بود
    حالا بعد عمري يكي اومد اينجا ، دلشو نشكنيم

    .................................................. ............

    اتفاقا تو كارتون « دختري به نام نل » ماريو يه ديالوگ داشت كه از بس تكرارش كرد ماندگار شد
    تقريبا تو هر قسمت كه نشونش مي داد مي گفت : « نــل ، تو كجايي‌؟!‌ »

    دم خودت قيژژژژژژژژژژژ

    راست ميگي چقدر اين ديالوگ رو تكرار كردم. اين هم خاطره اي بود واقعا. مرسي .



    تشكر. خواهش ميكنم. ميدونم كه بيشتر منظورت همون ديالوگ آقاي دكتر هست.


    باشه دلشو نمی شکنیم!!!
    دست شما درد نکنه کلی دیالوگ نوستالژیکی بود لذتم بردیم!!!!
    خواهش ميكنم. اگه بخواي از اين نوع ديالوگها فراوونه. بازم بنويسم؟


    به به
    به به

    بسیار زیبا بود
    لذت بردیم بسی!

    ادامه بدید ...
    به به به به
    خواهش ميكنم. ميدونم كه منظور شما هم همون بوده.





    wow
    چي شد يه دفعه اينجا تركيد
    فكر كنم به خاطر اين ديالوگ فراموش نشدني بودش :



    با اين خاصيت بالفعل درآوردن تاپيك بسيار ماندگارتر شد
    خب در توضيح اين ديالوگ ماندگار بايد عرض كنم مربوط به قسمتي است كه پسر شجاع براي آوردن گياه كوهي و درمان « خانوم كوچولو » قصد رفتن به كوه رو داشت ....

    پ.ن : احمد شيطون معلومه بچگيات خانوم كوچولو رو خيلي دوست داشتي
    باور كن اون تركيدن تقصير من نبود ........
    ........
    دقيقا درسته.
    توضيح ديالوگ رو گفتم نه پ.ن. رو


    دایلوگ های قشنگی بودن
    ممنون از همه
    با اون پسر شجاع هم کلی خندیدم
    خواهش ميكنم آقا سپهر
    همين كه شما و ديگر دوستان رو شاد ميبينم بسي خوشحال ميشوم.

    من از طرف همه از شما خواهش می کنم!
    به همچنين

    منم همينطور

    ولي اينو داشته باشين :

  11. #50
    l i T e R a t U r E Ahmad's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2005
    محل سكونت
    The Green Mile
    پست ها
    5,126

    پيش فرض

    آنه
    تکرار غريبانه ی روزهايت چگونه گذشت
    وقتی روشنی چشمهايت در پشت پرده های مه آلود اندوه پنهان بود
    بامن بگو از لحظه لحظه های مبهم کودکيت,
    از تنهايی معصومانه ی دستها
    آيا میدانی که در هجوم دردها و غمهايت و در گيرودار ملال آور دوران زندگيت حقيقت زلالی درياچه ی نقره‌ای نهفته بود؟
    آنه
    اکنون آمده‌ام تا دستهايت را به پنجه‌ي طلايی خورشيد دوستی بسپاری و در آبی بيکران مهربانی ها به پرواز در آيی

    و اينک آن شکفتن و سبز شدن در انتظار توست
    در انتظار تو......

  12. این کاربر از Ahmad بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 4 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 4 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •