تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 3 از 35 اولاول 123456713 ... آخرآخر
نمايش نتايج 21 به 30 از 342

نام تاپيک: دیالوگ‌های فراموش نشدنی / انيميشن

  1. #21
    حـــــرفـه ای Ar@m's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2006
    پست ها
    3,300

    پيش فرض

    Zeniba- حالا سعی کن هرچقدر می تونی گذشته رو بخاطر بیاری
    Chihiro- می تونم هاکو رو بخاطر بیارم... از یه زمان خیلی دور...ولی فکر می کردم هیچوقت اون رو قبلا ندیدم
    Zeniba- برای شروع فوق العاده است! وقتی تو یکی رو ملاقات می کنی هیچوقت واقعا اون رو فراموش نمی کنی فقط زمان لازمه تا خاطراتت پیشت برگردن

    Spirited Away

  2. #22
    حـــــرفـه ای Ar@m's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2006
    پست ها
    3,300

    پيش فرض

    هاول - هیچ دلیل برای زنده بودن نمی بینم اگه نتونم زیبا باشم!!!


    سوفی- تویی که قلعه رو حرکت می دی؟
    کلسیفر- البته که منم! هیچکس دیگه ای این ورا کاری برای کردن نداره!


    قلعه متحرک هاول

  3. #23
    آخر فروم باز LeBron's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    2,119

    پيش فرض

    از Corpse Bride
    Barkis Bittern : مگه قلب بعد توقف ضربان هم میتونه بشکنه؟
    -----------
    The Corpse Bride : این منظره قشنگ نیست؟ انقدر قشنگه که نفسمو بند میاره.یعنی بند میاورد اگه نفسی داشتم...
    ----------
    The Corpse Bride : [بعد از تعقیب ویکتور در جنگل] شما اجازه دارید عروس رو ببوسید!

  4. #24
    حـــــرفـه ای Ar@m's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2006
    پست ها
    3,300

    پيش فرض

    از Corpse Bride
    Barkis Bittern : مگه قلب بعد توقف ضربان هم میتونه بشکنه؟
    -----------
    The Corpse Bride : این منظره قشنگ نیست؟ انقدر قشنگه که نفسمو بند میاره.یعنی بند میاورد اگه نفسی داشتم...
    ----------
    The Corpse Bride : [بعد از تعقیب ویکتور در جنگل] شما اجازه دارید عروس رو ببوسید!
    مرسی دیالوگ های قشنگی بودن!

  5. #25
    آخر فروم باز LeBron's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    2,119

    پيش فرض

    مرسی دیالوگ های قشنگی بودن!
    خواهشمندیم!
    -----
    از HoodWinked
    شنل قرمزی : مادر بزرگ این حکم قاب شده چیه؟
    مادربزرگ : اها اون نوشته بهترین مامان بزرگ دنیا !!!
    شنل قرمزی:(با بی حوصلگی) من چند سالیه خوندنو بلدم! این رو نوشته قهرمان مسابقات گلادیاتور ها توی قفس آهنی!
    Last edited by LeBron; 09-04-2008 at 20:42.

  6. #26
    حـــــرفـه ای Ar@m's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2006
    پست ها
    3,300

    پيش فرض

    Maleficent- باورکردنی نیست! 16 سال گذشته و شما هنوز نتونستین دختره رو پیداش کنین! مطمئنین همه جا رو گشتین؟
    - بله بله همه جا رو!
    Maleficent- شهرها؟ جنگلها؟ کوهها؟
    - بله بله! شهرها جنگلها کوهها همه خونه ها و همه گهواره ها رو گشتیم!
    Maleficent- گهواره ها؟
    - بله بله همه گهواره ها!
    Maleficent- گهواره ها! می شنوی عزیزم؟ این همه سال گذشته و اونا هنوز دنبال یه بچه بودن!!!

    Sleeping Beauty

  7. #27
    حـــــرفـه ای karin's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2006
    محل سكونت
    Far away from here
    پست ها
    3,028

    پيش فرض

    به به
    به به

    بسیار زیبا بود
    لذت بردیم بسی!

    ادامه بدید ...

  8. #28
    آخر فروم باز LeBron's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    2,119

    پيش فرض

    گستن: اگه بیشتر نمیدونستم فکر میکردم تو واقعا از این هیولا خوشت اومده
    بل: اون هیولا نیست گستن تو هیولایی!

    Beauty & The Beast
    Last edited by LeBron; 09-04-2008 at 21:58.

  9. #29
    حـــــرفـه ای Ar@m's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2006
    پست ها
    3,300

    پيش فرض

    به به
    به به

    بسیار زیبا بود
    لذت بردیم بسی!

    ادامه بدید ...
    مرسی دوست جون!
    تو چیزی یادت نمی یاد بنویسی؟

  10. #30
    آخر فروم باز *Necromancer's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2006
    محل سكونت
    Graveyard
    پست ها
    2,087

    پيش فرض

    از Corpse Bride
    Barkis Bittern : مگه قلب بعد توقف ضربان هم میتونه بشکنه؟
    -----------
    The Corpse Bride : این منظره قشنگ نیست؟ انقدر قشنگه که نفسمو بند میاره.یعنی بند میاورد اگه نفسی داشتم...
    ----------
    The Corpse Bride : [بعد از تعقیب ویکتور در جنگل] شما اجازه دارید عروس رو ببوسید!
    خب اگه این گونه باشد که من بسیار جمله این چنینی بلتم


    تو رئیس مزرعه مثلا:
    اون یارو الاغه اول فیلم بعد از رفتن مزرعه دار:
    سلام جسی مامانت چطوره؟
    اون شب که مهمونی داشتن اون پیتزایی های دو قلو اومده بودن براشون سفارششونو بیارن
    برای گرفتن سفارشا از پشت در از دست مصنوعی استفاده می کردن که دسته افتاد! یارو گاوه گفت اشکال نداره واسه خودت نگه اش دار!
    بعد اون یارو به دو قلوش گفت بین اونی که به تو پا داد با من دست داد!

    پلیسه تو شب داشت ماشین اونا رو تعقیب می کرد:
    فقط چند تا جوونن که با ماشین مامانشون اومدن تفریح یکم حالشونو می گیریم بعد ولشون می کنیم [یه نگاه به کار آموزی که کنارش نشسته بود] هه هه .. یه بازرسی سادس!
    (همین برا مام اتفاق افتاد!)

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •