نام این انيميشن/کارتون چيست؟

[Pink Floyd70]

اینم عکس اون کارتونه

[Morteza4SN]

s6.uplod.ir/i/00908/qe35ucu7kx91.jpeg

این عکس یه انیمیشن عربیه که دو تا لینک یوتیوب ازش هست:

جحا وحماره لهجات عامية
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

بشرى وحكايات جحا وحماره
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[Pink Floyd70]

اسم فارسیش چی میشه
چون تلویزیون شبکه دو پخشش میکرد

[zed2]

اسم فارسیش چی میشه
چون تلویزیون شبکه دو پخشش میکرد

من نتونستم تو جستجو هام چیزی پیدا کنم + چند تا ورژن دیگر ازش هم هست که با اسم یکسان است.
ظاهرا تنها باسه کشور های عربی هست که چندان رشدی هم نداشته.

[hessambeig]

سلام دوستان
یه انیمیشن تک قسمتی که اوایل دهه 70 از تلویزیون پخش شد. داستانش به این صورت بود که یه شکارچی یه بچه خرسو شکار میکنه و میبره خونه، مادرش نصف شب حمله میکنه به خونه شکارچی و اونو میکشه و بچه شو آزاد میکنه. بعدها پسر اون شکارچیه (که شب حمله خرس یه نوزاد بوده) به دنبال انتقام میره.
اگه اشتباه نکنم انیمیشن ژاپنی بود.
خیلی ممنون میشم اگه اسمشو بگین

[pachol001]

نه قشنگ یادمه بعد یه قلعه داشت دقیقا شبیه زورو بود گربه شمشیر داشت بک انگشتر سحرآمیزم داشت ببین مال زمانی بود که کارتون کاراگاه ملتیمر و بلیک پخش میشد

گربه استثنایی اوایل دهه 80 پخش میشد اسم انگلیسیش هم فانتوم کت هست

[pachol001]

سلام یه کارتون بود آخرای دهه 70 و اول دهه 80 از شبکه ۱ پخش میشد

دو تا مامور مخفی احمق بودن... حالا درست یادم نیست ولی یکیشون لباس سیاه میپوشید و بعضی جاها میرفت تو لباس موجودات دیگه یکیشون هم پیراهن سفید تنش بود

کسی اسم این کارتون رو میدونه؟؟

همون که یکیشون دماغ درازی داشت اسمشم clever بود
دو تا مامور بودن و رئیسشون
جای رئیسشون هم فک کنم جواد پزشکیان حرف میزد...
اگه کسی اسمشو میدونه بگه

[zakhmi87]

با سلام.شرمنده یه کارتون دیگه بود فکر کنم اوائل سال هفتاد دیدم:خیاطی که لباس پادشاه رو تحویلش داده بودن به غفلت با اتو (آخر نفهمیدم اطو درست تره یا اتو؟هههه)می سوزونه بطوری که جای اتو وسطش میمونه.از بیم جونش به فکر فرار میفته فکر کنم همون لباس پادشاه رو برمی داره و هفت مگس رو می کشه بعد یه پارچه ای جلو شکمش می بنده و روش می نویسه:من قهرمان قهرمانانم با یک ضربه هفت حریف را می خوابانم.بعدش فکر کنم از دست سربازان پادشاه فرار می کنه و به یه شهر دیگه میره.دیگه آخراش یادمه یه غولی پیدا می شه و این خیاط باشی با رد کردن از زیر پای غول و پیچوندن طناب به دور دست و پاش اونو از پا در می یاره.

منم خیلی دنبال این کارتون گشتم ولی اسمشم پیدا نکردم،


Sent from my MI MAX using Tapatalk

[mohmos]

سلام دوستان ، خیلی خوشحالم که این تاپیکو دیدم و کلی خاطره برام زنده شد

[mohmos]

سلام دوستان
دوتا کارتون هست که اسمشون یادم نیست
یکیشون درباره ی یه پسر مکزیکی بود که یه الاغ هم داشت
اون یکی یه کارتون چند اپیزودی بود که یه اپیزودش درباره کرمهای شب تاب بود یه اپیزود دیگش درباره سیب زمینیها بود یه اپیزود دیگش هم درباره اسب های تک شاخ بود

سلام ، منم خیلی دنبال این کارتون سه اپیزودی گشتم تا بالاخره پیداش کردم
اسب های تک شاخ my little ponys 1984
کرم های شب تاب the glo friends 1986
سیب زمینی ها head potato kids 1986