سلام
همینجور که از عنوان مشخص است.این تاپیک ایجاد شده که اگر دوستان نظری،نقدی،مطلی درباره این سریال دارند،اینجا ارسال کنند.
ممنونم
سلام
همینجور که از عنوان مشخص است.این تاپیک ایجاد شده که اگر دوستان نظری،نقدی،مطلی درباره این سریال دارند،اینجا ارسال کنند.
ممنونم
مجموعه "ساعت شنی" که این روزها در حال پخش از تلویزیون است بدون عبور از خطوط قرمز تأثیرگذاری خود را مدیون ورود به حیطههای نو و البته جسورانه است که به مخاطب فرصتی برای تجربههای خاص میدهد. تلویزیون جمهوری اسلامی ایران این روزها مقطعی پرمخاطره و حساس را می گذراند. ورود به حیطههای خاص و تجربه نشده در مدیوم تلویزیون از مسائلی است که اخیراً انعکاسی خاص پیدا کرده و رویکرد سیما و البته تعابیر ارائه شده از این رویکرد می تواند مورد تحلیل قرار بگیرد.
در واقع چند وقتی است مجموعههای تلویزیون تلاش میکنند با تکیه بر مضامین تازه از حد و اندازههای انتظار و سلیقه بیننده فراتر رفته و این مخاطب گریزپا را با تمهیداتی مقابل تلویزیون نگه دارند. تولیدات پرهزینه و تاریخی چون "در چشم باد" و همین مجموعه "روزگار قریب" که این روزها در حال پخش است، ماحصل نهادینه شدن این تفکر در رسانه ملی هستند که رویکرد این سازمان را در توجه به تاریخ و مقاطع تاریخی نشان می دهد.
اما در مجموعه های معاصر هم تلاش این رسانه برای متفاوت شدن چندی است خودنمایی می کند و مجموعه های "مدار صفر درجه"، "راه بی پایان"، "میوه ممنوعه" و ... نمونه های موفق این توجه هستند که فاصله فکر تا عمل را به حداقل رسانده اند. مخاطبان تلویزیون هم این تفاوت سطح را مورد توجه قرار داده و میزان استقبال از این مجموعه ها خود گویای این بذل توجه است. اما در مقابل "حلقه سبز"، "سالهای برف و بنفشه"، "شکرانه" و ... نمونه هایی هستند که نتوانستهاند اندیشه پیشرو بودن را به فعلیت مناسب بدل کنند و البته این از ویژگیهای اجتنابناپذیر آزمون و خطاست.
این روزها مجموعه "ساعت شنی" از شبکه اول سیما با شیوهای جدید در حال پخش است. رویکرد هوشمندانه در پخش یکروز در میان این مجموعه شرایطی فراهم آورده تا به نوعی اتمسفر خاص ساخته شده در مجموعه در فضای پخش هفتگی پراکنده نشود و با فشردگی به نوعی مخاطب را به طور مداوم درگیر خود کند.
ارزشهای بالقوه مجموعه با این شیوه به فعلیت مناسب رسیده و مخاطب را به شدت درگیر خود کرده است. از همین روست که هنوز چهار قسمت از پخش مجموعه نگذشته، مطالب، نقدها، نظرات و تحلیلها درباره آن آغاز شده است. هر چند نقد زودهنگام این مجموعه ۲۶ قسمتی را در نخستین گامها نوعی سهلنگری می دانیم، اما پرداختن به ویژگیهایی که این روزها به "ساعت شنی" نسبت داده میشود، در چنین مقطعی به نظر لازم می آید.
در اغلب مطالب نوشته شده مزیت این مجموعه به عبور از خطوط قرمز تلویزیون معنا میشود. تعریفی که به نظر می آید برخاسته از درکی نادرست از خطوط قرمز تلویزیون است. اینکه تا به حال سینما که عرصه آزادتری برای پرداختن به موضوعات حساس و حتی خطوط قرمز است تاکنون سراغ این موضوع نرفته، نمیتواند به این مفهوم باشد که این مجموعه خط شکنی کرده است.
در واقع شاید خط قرمز را بتوان به مفهومی بهتر به شکستن یکسری از مفاهیم، مناسبات و خطوط که در تفکر کلی جامعه وجود دارد، نسبت داد. با این اندیشه مثلاً میتوان شوخی با روحانیت در "مارمولک" یا شوخی با جنگ و شهادتطلبی در "لیلی با من است" را نوعی شکستن خط قرمز تعبیر کرد نه صرفاً وارد شدن به هر حیطه ای برای اولین بار.
تحلیل نزدیک به واقعیت این است که "ساعت شنی" موضوعی حساس و جسورانه را محور قرار داده که البته در سینما و تلویزیون تا به حال کار نشده و علت این رویکرد هم نه ممنوع بودن این حیطه بلکه به همان وجه حساسیت بازمی گردد. به نظر می آید یکسری بایدها و نبایدها در اذهان هنرمندان، مسئولان و مدیران و ... وجود دارد که آنها را از رفتن سراغ مضامینی خاص برحذر میدارد و این دور باطل دهان به دهان و سینه به سینه گشته تا اینکه بدل به خط قرمز مجازی شده، بدون آنکه در واقعیت وجود داشته باشد.
موضوع رحم های اجاره ای هم از همان مضامینی است که به نظر می آید بنا بر همین تعابیر و تحلیل های شخصی به نوعی خط ممنوع تعبیر شده و تا به حال کسی سراغ آن نرفته است. ولی احمد رفیع زاده فیلمنامهنویس "ساعت شنی" با نوع نگاه دراماتیک و مدرن خود به این مضمون و تفکری که بر کار حاکم کرده، نشان داد میتوان این موضوع را در رسانه ملی مطرح کرد آن هم بر بستر قصه ای به شدت زنانه و البته تیره.
نکته مهم دیگر در مورد "ساعت شنی" تنها ورود به حیطه های جسورانه و حساس داستانی نیست، بلکه به نظر می آید همه مجموعه عوامل به گونه ای کنار هم قرار گرفته اند که ماحصل کار چیزی فراتر از معیارهای تلویزیونی شود. از گروه بازیگران حرفه ای و بازی های درخشان، فیلمبرداری سیال، کارگردانی ساختارشکن، روایتی متقاطع ... و نهایتاً مجموعه ای که مخاطب تلویزیونی را که در بمباران مجموعه های بی بو و خاصیت قرار دارد، وادار به دیدن تفاوت ها و مقایسه می کند.
در واقع می توان "ساعت شنی" را به نوعی ترازو برای محک سطح سلیقه مخاطب تعبیر کرد که همواره دستاویز مجموعه های سطح پائین قرار می گیرد. معمولاً وقتی از سازندگان این مجموعه ها در مورد ضعف کارشان سئوال میشود سهل الوصول بودن تلویویون و پاسخ دادن به خواست و نیاز اولیه مخاطب را مطرح می کنند که آنها را به سوی روالی تکراری و نازل سوق داده است.
این درست که تماشاگر تلویزیون هم مجموعه های برنامه خانواده را نگاه می کند هم "جواهری در قصر" و هم فیلم های سینمایی برنامه سینما چهار و البته مسابقات فوتبال را. ولی این نکته دلیل نمی شود که برنامهسازان هم تلاشی برای بالا بردن معیارهای کیفی تلویزیون انجام ندهند و در واقع به ساده نگری خو کنند.
رسالت فراموش شده تلویزیون در تربیت مخاطب و ارتقاء سلیقه آنها حلقهای گمشده است که به نظر می آید آرام آرام در حال آشکار شدن و رخ نمایی است. "ساعت شنی" نمونهای است که نشان می دهد می توان به مخاطب تلویزیون اعتماد کرد و برای سلیقه اش احترام قائل بود.
سایت سیمرغ
به نظرم سریال خوبی است. بازی ها یکدسته . فیلم برداری خوبه . داستانشم با اینکه یکم سفارشی بهزیستیییه ولی بد نیست. بازیگرای بزرگی توش بازی میکنن هر جارو نگاه کنی یه ستاره میبینی... یکم من با این فیلم برداری داخل ماشین در استودیو مشکل دارم ولی اونم میزارم بابت کمبود بودجه ...نکته مهم تر اینه که بالاخره صدا و سیما قبول کرد سریالهاشو مثل خارجی ها به صورت یه روز در میون پخش کنه.
متاسفانه دو سه قسمت از این سریال رو ندیدم . دلیلش هم این بود که Tv هیچ تبلیغی برای این سریال نکرد . اخه درسته یه همچین سریالی با این موضوع نو و این همه بازیگر دوست داشتنی و توانا بدون هرگونه تبلیغ و اطلاع رسانی پخش بشه یا این که بیان یه شب در میون اون رو پخش کنن . می دونید که این کار اصلا حرفه ای نیست چون خیلی از سریال ها بیننده های خودشون با مرور زمان جذب می کنن مثل همین جواهری در قصر یا مدار صفر درجه یا راه بی پایان ...به نظرم سریال خوبی است. بازی ها یکدسته . فیلم برداری خوبه . داستانشم با اینکه یکم سفارشی بهزیستیییه ولی بد نیست. بازیگرای بزرگی توش بازی میکنن هر جارو نگاه کنی یه ستاره میبینی... یکم من با این فیلم برداری داخل ماشین در استودیو مشکل دارم ولی اونم میزارم بابت کمبود بودجه ...نکته مهم تر اینه که بالاخره صدا و سیما قبول کرد سریالهاشو مثل خارجی ها به صورت یه روز در میون پخش کنه.
به نظر می رسه که سیما ترجیح میده بیننده هاش این سریال کم باشن . دلیلش هم مشخصه ...
با این حال توی این چند قسمتی که دیدم از نحوه ی روایت داستان خوشم اومد مخصوصا قسمت های ابتدایی ...
پرداختن به اون قضیه دختر فراری به نظرم مسخره بود چون به خاطر محدودیت هایی که هست اصلا نمیشه روی این موضوعات کار کرد . نحوه ی وارد شدن این دختر به داستان که دیگه خیلی فکاهی بود ... سوار ماشین یارو شده میگه اگه هر کاری می گم نکنی جیغ می کشم . .
این قضیه فیلم برداری داخل ماشین هم که که شده اپیدمی تو سریال های ما ... فکر نمی کنم به بودجه ربطی داشته باشه چون نصب یه دوربین روی ماشین خرج انچنانی برنمی داره اونم برای یه همچین سریالی که مسلما برای بازیگرهاش کلی هزینه کرده ... فکر می کنم مشکل محدودیت زمان هست ...
در هر صورت باید منتظر بمونیم ببینیم ادامه سریال چه جوری پیش میره ...
دوست من الان خیلی از کشور ها اینجوری سریالهاشونو نشون میدن چون معتقدن یک هفته مدت زیادیه تا بیننده یه سریالو دنبال کنه مگر سریال الف باشه که البته اونم شرایط پخشش متفاوته که حالا اگر من بخوام توضیح بدم طول میکشه. ولی همون طور که خودتون دیدین سریالهای طنز و بی مزه وقتی هر شب پخش میشن بازم با بیننده ارتباط برقرار می کنن.. در هر حال این شیوه پخش تو دنیا مرسومه و ایران جزو اخرین کشورهایی هست که این کارو میکنه.البته شاید برای بار اول بیننده کمی گیج بشه چون تا به حال همچین شکل پخشی رو تجربه نکرده بوده.نوشته شده توسط S@eid [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
شاید حق با شما باشه ... خود من دیدن یه سریال رو هفته ای یکبار بیشتر می پسندم تا هفته ای سه بار ... ضمنا من روی حرفم هستم . با این روش تا مخاطب بیاد به خودش بجنبه چند قسمت از سریال رو از دست داده ...دوست من الان خیلی از کشور ها اینجوری سریالهاشونو نشون میدن چون معتقدن یک هفته مدت زیادیه تا بیننده یه سریالو دنبال کنه مگر سریال الف باشه که البته اونم شرایط پخشش متفاوته که حالا اگر من بخوام توضیح بدم طول میکشه. ولی همون طور که خودتون دیدین سریالهای طنز و بی مزه وقتی هر شب پخش میشن بازم با بیننده ارتباط برقرار می کنن.. در هر حال این شیوه پخش تو دنیا مرسومه و ایران جزو اخرین کشورهایی هست که این کارو میکنه.البته شاید برای بار اول بیننده کمی گیج بشه چون تا به حال همچین شکل پخشی رو تجربه نکرده بوده.
ضمنا چون توی خارج از ایران این روش برای پخش سریال ها جواب داده و مرسوم هست دلیل نمیشه توی ایران هم این ایده مناسب باشه و اینکه مطمئن باش شبکه ی یک برای پیشرفت و حرفه ای شدن این روش رو انتخاب نکرده بلکه دلیلش همون بود که گفتم .
موفق باشی ...
سریال خوبیه داستان خوبی
انتخاب بازیگراش خیلی خوب بوده. انتخاب بازیگرا به عهده شریفی نیا بوده
ولی برای زیره 18 سال توصیه نمیکنم
اره خیلی جالبه اولش مینوسه زیر 16 سال نبینن
ولی سریال خوبی به نظر میرسه باشه
والا چند تا از منتقدا از جمله علی معلم از این روش استقبال کردن...ولی شاید حق با شما باشه مردم ایران نتونن این طوری ارتباط برقرار کنن...ولی در هر حال هر چیزی اولش سخته .بعدش تبدیل به عادت میشه.نوشته شده توسط S@eid [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
به نظر من که هر دو نوع زمان برای پخش فیلم ها خوبه اما فیلم های خاص برای همون سبک ه پخش ...
اما در کل سبک ه فیلمش جالبه و خیلی ها هم می پسندنش...
اما منم با فیلم برداری داخل ماشین در استودیو مخالفم ... یه جوری مصنویی کرده اون قسمتهها از فیلم...
بازیگراشم خوب انتخاب شدن فقط این دختره که در نقش دختری از برای بهزیستی در فیلم حضور داره بعضی وقتا Time out میزنه...
اما در کل خسته نباشید عرض میشه به عوامل...!
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)