تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




نمايش نتايج 1 به 10 از 10

نام تاپيک: مريخ سياره ي سرخ فام

  1. #1
    داره خودمونی میشه roje_aria79's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    In The Stars
    پست ها
    146

    پيش فرض مريخ سياره ي سرخ فام

    مریخ سیاره سرخ فام
    مریخ ، سیاره سرخ فام منظومه شمسی ، نصف زمین قطر دارد و مساحت سطح آن برابر با مساحت خشکیهای روی زمین است. درست مانند زمین ، یخهای قطبی ، دره‌های عمیق ، کوه ، غبار ، طوفان و فصل دارد. در دشتهای آن مانند ماه ، گودالهای برخوردی حاصل برخورد سنگهای آسمانی دیده می‌شود. با وجود اندازه کوچکش ، بلندترین کوه و بزرگترین دره منظومه شمسی در این سیاره پیدا شده است.
    فاصله متوسط از خورشید 227/94 کیلومتر
    قطر استوا 6786 کیلومتر
    مدت حرکت وضعی 24/62 روز زمینی
    مدت حرکت انتقالی 686/98 روز زمینی
    سرعت مداری 24/14 کیلومتر در ثانیه
    دمای سطحی -120 تا 25 درجه سانتیگراد
    جرم (زمین=1) 0/11
    چگالی متوسط (آب=1) 3/95
    جاذبه (زمین=1) 0/38
    تعداد قمر 2
    جو مریخ
    جو زمین شامل ۷۷ درصد نیتروژن و ۲۱ درصد اکسیژن است. درحالی که در جو مریخ ۹۵ درصد دی اکسید کربن و فقط ۲۰ درصد اکسیژن وجود دارد. آیا فقط یک کپسول اکسیژن و یک ماسک ما را روی مریخ نجات خواهد داد؟ خیر. جو سیاره سرخ بسیار رقیق است، بطوری که بر سطح سیاره فشار جوی معادل یک صدم فشار جو زمین در سطح دریاست. اگر لباس فضایی مناسبی نپوشید که فشار هوای طبیعی را ایجاد کند، ارگانهای درونی بدن ما به دلیل فشار درونی که داریم باد می‌کنند. علاوه بر این جو مریخ محافظ خوبی در برابر تابشهای مرگبار فضایی نیست و طی مدتی نه چندان دراز این تابشها می‌تواند اثرات جبران ناپذیری بر بدن انسان بگذارد. پس باید لباس مخصوصی را به همراه داشت.
    مشخصات فیزیک مریخ
    مریخ ، سیاره سرخ ، چهارمین سیاره نزدیک به خورشید است. مریخ شباهتهای زیادی با کره زمین دارد. روزهایش کمی از روزهای زمین بلند تر و الگوی فصلهایش شبیه به الگوی فصلهای زمین است، با این تفاوت که طول فصلهایش دو برابر طول فصلهای زمین است. ابر ، آتشفشان ، دره ، کوه ، صحرا و قطبهای سفیدی که در فصول مختلف بزرگ و کوچک می‌شوند، همانند زمین در مریخ نیز یافت می‌شوند. مریخ سیاره‌ای خشک و سرد است که در آن حیات وجود ندارد، سطح مریخ مملو از صخره بوده و پوشیده از غباری قرمز رنگ است. بالاخره اینکه مریخ دارای جوی رقیق و سمی است.
    اقمار مریخ
    دیموس
    دیموس با قطری حدود 13
    کیلومتر (8مایل) کوچکتر از
    قمر دیگر مریخ (فوبوس) است.<br> فوبوس
    فوبوس دارای قطری به اندازه
    22 کیلومتر (14 مایل) بوده
    با فاصله میانگین 9400 کیلومتر
    (5840مایل) به دور مریخ می‌چرخد.
    مریخ دارای دو قمر کوچک به نامهای فوبوس و دیموس است. از شکل نا منظم و سیب زمینی مانندشان پیداست که این اقمار سیارکهایی بوده‌اند که گرفتار میدان جاذبه مریخ شده و در مدار این سیاره قرار گرفته‌اند. در سطوح هر دو قمر گودالهایی دیده می‌شود.
    حیات در مریخ
    رصد کنندگان ، با استفاده از تلسکوپهایشان با زحمت فراوان اطلاعاتی راجع به مریخ جمع آوری کردند. تمام آن اطلاعات اکنون جای خود را به اطلاعات جمع آوری شده بوسیله تعدادی از کاوشگرهای فضایی آمریکایی و روسی بخصوص مارینر 9 داده‌اند. در سال 1976، دو فضاپیمای وایکینگ در کره مریخ فرود آمدند تا نشانه‌ای از حیات در آن بیابند. با توجه به آزمایشهای وسیعی که روی نمونه‌هایی از خاک مریخ انجام شده ، تاکنون امکان وجود حیات در این سیاره اثبات نشده است.
    جووانی اسکیاپارلی (1910-1835) ، ستاره شناس ایتالیایی ، چنین تصور کرد که اشکال زاویه داری روی سطح مریخ دیده و آنها را کانال (گذرگاه) نامید. این کلمه به اشتباه ، آبراه ترجمه شد و باعث شد تا مردم باور کنند که مریخیها برای انتقال آب از کانالهای آبی استفاده می‌کنند. همچنین ، تصور می‌شد که نواحی تیره در اندازه‌های مختلف محل رشد گیاهان هستند که با تغییر فصول سال تغییر می کنند. امروزه می‌دانیم که آن گذرگاهها نوعی خطای دید بوده و آن نواحی تیره نیز صخره‌هایی هستند که هنگام از بین رفتن غبار قرمز رویشان ، آشکار می‌شوند.
    منظره مریخ
    در نیمکره جنوبی مریخ گودالهای شهابسنگی وجود دارند که 3.5 میلیارد سال از عمرشان می‌گذرد . سطح نیمکره شمالی جوانتر است، چرا که قسمت اعظم آن توسط فعالیتهای آتشفشانی اخیر پوشیده شده است. مریخ دارای دو مشخصه منحصر به فرد در منظومه شمسی است: بلندترین کوه آتشفشانی المپ مانس و دره والس مارینریس به عمق 7 کیلومتر (4.5 مایل) و عرض 600 کیلومتر (370 مایل) در این سیاره قرار دارند. همچنین ، گذرگاههای کوچکتری نیز وجود دارند که احتمال می‌رود در گذشته بر اثر جریان آب بوجود آمده باشند.
    مریخ سیاره ای است که بیشترین شباهت را با کره زمین دارد، هر چند که اندازه‌اش نصف اندازه زمین است. روز مریخی (فاصله دو طلوع خورشید) فقط 38 دقیقه از روز زمینی طولانی‌تر است. همچنین ، انحراف محور مریخ 1.7 درجه بیشتر از انحراف محور زمین است.

  2. #2
    داره خودمونی میشه roje_aria79's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    In The Stars
    پست ها
    146

    پيش فرض

    تاریخچه اکتشافات مریخ (بهرام)
    گالیله نخستین کسی است که در سال 1610 با تلسکوپ به دیدار بهرام رفت و دریافت که مریخ نیز از صوری کما بیش همانند ماه برخوردار است. اولین تصویر ارزشمند بهرام بوسیله کریستین هویگنی در سال 1659 تهیه گردید. وی همچنین به چرخش 24 ساعته یا روز بهرام پی برد که در مقایسه با مدت دقیق آن که برابر 24 ساعت و 27 دقیقه و 6/22 ثانیه است. از دقت کافی برخودار است.
    جی. دی. کاسینی ستاره شناس ایتالیائی کلاهک های سفید بهرام را در سال 1666 کشف کرد و در سال 1719 جی.مارالدی در دنباله در بررسی های کاسینی، دریافت که کلاهک های قطبی بهرام دقیقاً بر قطب های کره مزبور متمرکز نیستند.
    ویلیام هرشل در خلال سالهای 1777 تا 1783 وجود یخ و برف را در کلاهک های قطبی بهرام مسجل دانست و زمان و چرخش محوری آن را که با واقعیت بسیار نزدیک بود، محاسبه کرد. هرشب همچنین از چگونگی نور ستارگانی که در پشت مریخ قرار می گرفتند به جو رقیق بهرام پی برد و افزون بر آن میزان میل محور بهرام را نیز تعیین کرد و دریافت که راستای شفائی محور چرخش سیاره مزبور از ستاره ای بنام ذنب الدجاجه عبور می کند.
    بیشتر ستاره شناسان قدیم بر این پندار که لکه های سطح مریخ دریاهای سیاره مزبور می باشند همداستان بودند و نواحی روشن و نارنجی آن را قاره های بهرام می پنداشتند.
    در سال 1860 لیائیس ستاره شناس فرانسوی نظریه ای مبنی بر اینکه لکه های سیاره مریخ بستر اقیانوس های پیشینی هستند که از انبوه روئیدنی ها برگزیده، ارائه نمود که تا 20 سال پیش همچنان به قوت خویش باقی بود.
    وجود پدیده ای بنام ابرهای بهرام ضمن نقشه برداری از سیاره مزبور محقق گردید و برخی از مریخ شناسان را بر این گمان داشت تا آنها را گونه ای تندبادهای غبارین انگارند.
    کانال های بهرام
    جی. وی. شیپارلی ستاره شناس اهل میلان، به کمک تلسکوپ های نسبتاً پیشرفته، نقشه جدیدی از مریخ تهیه کرد و خطوط ظریف و مستقیمی را که از میان دشت ها و کویرهای بهرام می گذشتند. کانال های آبیاری مریخیان پنداشت و اظهار نظر کرد که مردمان هوشمند بهرام سیاره خویش بوسیله شبکه ای از کانال های مصنوعی که آب را از نواحی قطبی به مناطق خشک و گرم، یعنی محل سکونت ساکنان خیالی مریخ حمل می کنند. آبیاری می نمایند.
    در سال 1886 وجود کانال های بهرام بوسیله دو تن ستاره شناس دیگر بنام پروتین و ثولون که از منعکس کننده های بزرگی برای دیدار بهرام استفاده کرده بودند. تائید گردید و بعد از آنها نیز وجود کانال های مریخ تا مدت ها به گفتگو و مباحث ستاره شناسان گرمی بخشید و پرسی وال لوول بنیانگذار رصدخانه معروف ایالت آریزونا را نیز به مطالعه مریخ تشویق نمود. وی به کمک یک منعکس کننده 61 سانتیمتری به دیدار بهرام شتافت و کتابهای چندی در تائید و چگونگی شبکه کانال های بهرام به رشته تحریر در آورد.
    همزمان ستاره شناسان دیگری که آنها نیز از دستگاههای مشابهی استفاده کرده بودند وجود کانال های مریخ را انکار نمودند و آن ها را زائیده خطای دید انگاشتند. این مسئله تا زمان مسافرت سفینه های مارینر همچنان در بوته ابهام و تردید باقی بود تا اینکه سطح سیاره مزبور به یاری چشم های تلویزیونی مارینر در برابر دیدگان زمینی قرار گرفت و به بحث کانال های بهرام برای همیشه پایان داده شد و رسماً اعلام گردید که کانال های بهرام چیزی جز خطای کجثمائی عدسی تلسکوپ ها نبوده و چنین عوارضی اصلاً در سطح بهرام وجود ندارند.
    تا چندی پیش، تغییرات دوره ای لکه های تاریک بهرام را به گونه ای اندامهای زیستی وابسته می دانستند و تا زمانی که سفر مارینر 4 با موفقیت انجام یافت. این پندار ما بیش به قوت خود باقی بود. مارنیر 4 در سال 1965 از فاصله ده هزار کیلومتری سطح بهرام عبور کرد و پیام های شگرفی به زمین مخابره نمود و روشن نیست برخوردار است و گاز دی اکسید کربن عنصر عمده آن را تشکیل می دهد. مارینر 4 همچنین مشخص ساخت که لکه های سیاره مریخ از نسبت کم بازتاب پاره ای مناطق که گاه گودال و گاه فلاتهای بلندی هستند، حاصل می گردد.
    پوسته بهرام نیز همانند بسیاری از سیارات و اقمار خاکی از به باران های شهابی در امان نمانده و کما بیش آبله گون گردیده است. در سال 1969 سفینه های آمریکائی مارینر 6 و 7از کنار مریخ گذشتند و عکس های بسیار روشن و واضحی از سطح آن به زمین مخابره نمودند. در سال 1971 مارینر 9 درصد از نزدیکی به دور بهرام گردش در آمد و طی کاوش هایی که تا سال 1972 ادامه داشت، هزاران تصویر زیبا و روشن به زمین ارسال نمود. مارینر 9 طی این کاوش ها آتشفشان های بلند و دره های ژرف و بستر رودخانه ها و مسیل های فراوانی را کشف نمود و برای نخستین بار از سراسر کره بهرام به دقت کافی نقشه برداری کرد.
    نخستین سفینه از نوع وایکینگ مدارپیما در سال 1975 به مریخ روانه گردید و در ژوئن و اوت سال 1976 به حوالی بهرام رسید و در فاصله کوتاهی به دور سیاره مزبور به گردش پرداخت و پس از نقشه برداری از فرودگاههای مناسب، آرام نشین خویش را در 20 ژوئیه همان سال در نقطه ای به طول 5/47 درجه باختری و عرض 4/22 درجه شمالی فرو نشانید. آرام نشین وایکینگ 2نیز در سپتامبر همان سال در نقطه ای از دست اتوپیا به طول 226 درجه و عرض 48 درجه شمالی بر سطح بهرام فرو نشست و دستگاه لرزه نگار آن با موفقیت آغاز به کارکرد و آشکار گردید که لرزه های بهرام بسیار خفیف بوده و بندرت روی می دهند. بررسی های زمین شناسی نشان می داد که محل فرود آرام نشین های مزبور از همانندی فراوانی از نظر ساختار برخوردار بوده و رنگ اراضی آنها به قرمز متمایل است و آثاری از بستررودخانه های قدیمی در آن مشاهده می گردد و گرد و شیار قرمز رنگی که در هوا معلق است رنگی صورتی به آسمان مریخ می بخشد.

  3. #3
    داره خودمونی میشه roje_aria79's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    In The Stars
    پست ها
    146

    پيش فرض

    جو مریخ
    بطور کلی جو بهرام در مقایسه با جو زمین از پیچیدگی بسیار کمتری برخودار است. زیرا در مریخ اقیانوسی وجود ندارد تا روی دما و رطوبت اثر گذارد و افزون بر آن جو بهرام لایه ای است بسیار نازکتر و رقیق تر از جو زمین، به همین مناسبت به زودی گرم می شود و به سرعت دمای خود را از دست می دهد.
    جو مریخ کمتر از فشار جو زمین است و با فشار جو در ارتفاع سی هزار متری سطح زمین برابری می کند. بدیهی است چنین فشاری به از دست رفتن تعادل و ایستائی مایعات کمک می کند و با جابجائی سطحی مواد، گرد و غبار شدیدی را در جو پیرامون بهرام پراکنده می سازد.
    ترکیبات جو بهرام
    95 درصد بهرام را دی اکسید کربن فراگرفته است 20 درصد را نیتروژن و بین 1 تا 2 درصد دیگر را هم آرگون اشغال نموده و بقیه به مقدار کمی بخار آب، مونواکسید کربن و اکسیژن و اوزون اختصاص یافته است.
    گازهای جو بهرام همانند زمین از رها شدن گازهای درونی که عامل اصلی آنآتشفشانی است، تولید گردیده اند.
    وجود کلاهک های سفید قطبی نشانه ای از موجودیت بخار آب در جو سیاره مزبور است. پژوهش های بعمل آمده، نشان می دهد که کلاهک قطب شمال از یخ آب و کلاهک قطب جنوب از یخ دی اکسید کربن تشکیل یافته است.
    چگونگی این اختلاف هنوز به درستی روشن نیست، شاید توفان های غبارآلود با دیوباد های مریخ که در نیمکره جنوبی تولید می کردند و به سوی نیمکره شمالی روان می شوند. پدید آورنده این وضعیت باشند.
    جو مریخ برخلاف زمین فاقد لایه محافظ اوزون است و درنتیجه سطح آن در برابر تشعشعات فرابنفش خورشیدی بی پناه مانده و اکسیداسیون مواد سطحی را باعث گردیده است.
    بررسی های انجام شده نشان می دهد که جو بهرام در گذشته دور بسیار انبوه تر و متراکم تر از جو امروزی بوده و فشار آن با فشار جو زمین برابری می کرده است. وجود گازهائی چون کریپتون، آرگون و نیتروژن موید این گمان بوده و همچنین خشک رودها و مسیل های موجود در سطح سیاره وجود آبهای سطحی را یادآور می گردند.

  4. #4
    داره خودمونی میشه roje_aria79's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    In The Stars
    پست ها
    146

    پيش فرض

    آب و هوای بهرام
    آب و هوای بهرام تحت تاثیر عوامل مختلف مانند رفت بسیار زیاد جو و بی پناهی آن در برابر تشعشات خورشیدی بشدت متفاوت است. دیوبادها و توفان های غبارین که به ویژه در موقعیت پری هلیون سیاره شدت می یابند. معادل حرارتی کره مزبور را شدیداً مختل ساخته و ثبات جوی آن را از میان می برند.
    در زمستان، اختلاف دما میان نواحی نیمگانی (استوائی) و قطبی به پیدایش بادهای غرب وزان می انجاند و در تابستان پدیده ای بنام بادهای شرق وزان را موجب می گردد.
    ابر و مه و نیز از پدیده های طبیعی مریخ بشمار می آیند. با تابش خورشیدی بر سطوح یخ بسته صبحگاهی به تولید می گردد و همانند زمین در نواحی پست انباشته می شود. مه در بهرام دو گونه است، مه آنی و مه حاصله از تبخیر یخ دی اکسید کربن.
    هنگام زمستان در ارتفاعات زیاد و همچنین نواحی قطبی دما به اندازه ای کاهش می یابد که باعث تکائف دی اکسید کربن می گردد و ابرهائی از یخ خشک تولید می نماید و توفان برف ویخ همه جا را فرا می گیرد.
    دیوباد با توفان غمارین
    دیوباد که گاه سراسر مریخ را فرا می گیرد یکی از پدیده های بسیار شگفت بهرام است. مدار پیماهای وایکینگ در ماموریت های خویش 35 دیوباد را که دوتای آنها سراسری بوده اند. در طول سال 1977 ثبت نموده اند.
    میزان خورنابگیری بهرام را که در موقعیت پری هلیون سیاره به چهل درصد افزایش می یابد. با قید احتیاط می توان یکی از عوامل زایای دیوبادهای مریخ بشمار آورد و نقش کلاهک های قطبی را هم در تولید این پدیده عجیب نباید فراموش کرد.

  5. #5
    داره خودمونی میشه roje_aria79's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    In The Stars
    پست ها
    146

    پيش فرض

    سطح مریخ
    مریخ نیز مانند ماه پر از گودال است که در اثر برخورد شهاب سنگها بوجود آمده‌اند. فعالیتهای آتشفشانی نیز به عنوان عامل دوم در این کار سهیم هستند. در منطقه‌ای که سلسله تاریس نامیده می‌شود، چهار کوه آتشفشان بزرگ خاموش وجود دارد. نامهای این چهار کوه عبارتند از: الیمپوس ، آسکرائوس ، پاونیس و آرمیا. عکسهایی که سفینه‌ها از مریخ گرفته‌اند، جریانهایی از گدازه را نشان می‌دهند که‌ اکنون سرد و منجمد شده‌اند.
    در مریخ نیز ، نواحی هموار تاریکی وجود دارد که زمانی گمان می‌رفت پر از آب هستند. آنها را همانند نواحی تاریک ماه ، دریا می‌نامند. مریخ دشتی است سرخ رنگ ، خالی از حیات و پوشیده ‌از سنگهای تیره. آسمان آن به رنگ صورتی دیده می‌شود که به سبب پراکنده بودن غبار در جو است.
    سیاره مریخ به کمک تلسکوپ مانند یک قرص سرخ رنگ دیده می‌شود ، سطح آن ، نواحی مختلف تاریک و روشن و همچنین در قطبهای جنوب و شمال ، کلاهکهای سفید یخی دارد. مریخ نیز مانند زمین دارای گردش فصلی است. هنگامی ‌که یک نیمکره تابستان را می‌گذراند، نیمکره دیگر در زمستان است. در نیمه تابستان سیاره ، به علت گرمای خورشید ، کلاهکهای قطبی ذوب و کوچکتر می‌شوند و در همین موقع در نیمه دیگر که سرد و زمستانی است، کلاهکها بزرگتر می‌شوند. در یک سال مریخی که حدود دو سال زمینی طول می‌کشد، در سطح آن به ویژه در اطراف کلاهکهای یخی ، تغییرات مختلفی روی می‌دهد. نمودهای روی یخ و تغییر آنها ، سالها اخترشناسان را به این فکر وامی‌داشت که نوعی از گیاهان ساده در سطح آن وجود دارند.
    اشکال سطحی مریخ از فاصله دور
    چون یک ستاره‌شناس بایستی از میان جو سیمای مریخ را نظاره کند، معمولا سیمای مذکور به وضوح دیده نمی‌شود. یک تلسکوپ کوچک ، ویژگیهای اصلی سطح ، کلاهکهای قطبی سفید ، نواحی نارنجی متمایل به قرمز و سطوح تاریکتر را نشان می‌دهد. اشکال سطحی قابل روئیت روی مریخ ، در مقابل رنگ نارنجی متمایل به قرمز بقیه سطح ، ظاهرا سطوح خاکستری متمایل به سبز تیره هستند. این سبزی تولید شده ناشی از خطای بینایی است که تباین بین سطوح نورانی و تاریک منشا آن هستند.
    نواحی تاریک واقعا سبز نیستند، آنها در واقع قرمز با شدت خیلی زیاد و در ناحیه قرمز طیف می‌باشند. نواحی نارنجی و زرد قهوه‌ای تقریبا 70 درصد سطح مریخ را تشکیل می‌دهند. آنها ظاهر متمایل به قرمزی را به مریخ می‌دهند.
    علت سرخی مریخ
    تمامی ‌این سیاره به صورت بیابانی وسیع است. نه در سطح آن آب جریان دارد و نه در جو آن آبی وجود دارد. عکسهای رنگی ، چشم‌انداز کاملا خشک و بی‌حاصلی را نشان می‌دهد که پوشیده از سنگهای پراکنده است. رنگ سرخ این سیاره به سبب سنگهایی است که دارای اکسید آهن (زنگ آهن) هستند. از این سنگها در زمین نیز یافت می‌شود. تنها سطح مریخ این رنگ را دارد، زیرا سفینه‌های وایکینگ با خاکبرداری نشان دادند که در زیر غبار سرخ ، سنگهایی با رنگ تیره قرار دارند. به دلیل وجود غبار سرخ ، حتی آسمان مریخ نیز به همین رنگ دیده می‌شود. گاهی طوفانهای غباری بزرگ پدیدار می‌شوند و تقریبا هر ده سال ، گردباد عظیمی ‌رخ می‌دهد که تمام سیاره در آن فرو می‌رود.
    اشکال سطحی مریخ از فاصله نزدیک
    در سال 1969 میلادی سفینه فضایی مارینر 6 و 7 این دیدگاه که قسمتهایی از سطح مریخ شبیه به ماه است، را تایید کرد. این سفینه‌ها از حفره‌های قابل مشاهده مریخ و حتی زیر نواحی نازکتر کلاهکهای قطبی به وفور عکسبرداری کردند. حفره‌های مریخ شبیه حفره‌های بهم فشرده ماه هستند، اما عمق کمتری از حفره‌های ماه دارند. دو نیمکره مریخ صفات اختصاصی مکانی مختلفی دارند. نیمکره جنوبی نسبتا مسطح ، قدیمی‌تر و عمدتا حفره‌دار می‌باشد. نیمکره شمالی جوانتر با شارش‌های گدازه‌ای ، شامل تورفتگیهای متلاشی شده و آتشفشانهای مهیب است. در نزدیکی جدایی استوایی دو نیمکره یک تنگه بزرگ که والس مارینرس نامیده می‌شود، قرار دارد.
    حرکت ظاهری مریخ
    نیم قطر بلندتر مدار مریخ 1،5237Au است که تنها 1،85 درجه نسبت به دایرة ‌البروج شیب دارد. خروج از مرکز مداری آن دلالت بر این دارد که در نقطه مقابل ، فاصله زمین – مریخ است. جو رقیق مریخ امکان می‌دهد که علائم سطحی آن بخوبی فهمیده شوند. دوره تناوب چرخشی نجومی ‌مریخ 24 ساعت و 37 دقیقه و 22.6 ثانیه و محور چرخش آن نسبت به صفحه مداریش 25 درجه و 12 دقیقه میل دارد. این توافق نزدیک با خصوصیات چرخشی زمین بر این مطلب دلالت می‌کند که اگر در مریخ باشید، می‌توانید این انتظار را که فصلهای مریخی دو برابر فصلهای زمین طول بکشد، کاملا احساس کنید.
    پیدایش صخره در مریخ
    خاک‌نشین‌های وایکینگ در سال 1976 میلادی در مریخ فرود آمدند. آنها از یک سطح خشک که با تخته‌سنگهای صخره‌ای بزرگ ، در میان شن ، ماسه و لجن واقع شده بودند، عکس گرفتند. اینها سنگهای بازالتی بودند. بعضی‌ها حاوی حفره‌های کوچک بودند که ‌از آنها ظاهرا گاز رها شده ‌است. در زمین چنین بازالتهایی از گدازه‌های آتشفشانی پر از گاز کف‌دار ناشی می‌شوند. صخره‌های مریخ نیز احتمالا چنین سرچشمه‌ای داشتند. خاک مریخ شبیه خاک سفت شده بیابانهای زمین است.
    تحول سطحی
    تحول مریخ به نیمه راه تحول ماه و زمین رسیده ‌است. بعد از شکل‌گیری مریخ ، تجمع دهانه‌های برخوردی سطح آنرا پوشاند. سپس ، به زودی سیاره پوسته ، گوشته و هسته‌اش را متمایز ساخت. نواحی ضخیم‌تر پوسته به ‌ارتفاعات بیشتری صعود کردند. در مرحله دوم نواحی نازک پوسته شکسته و لبه تارسیس مرتفع شد و در سطوح اطراف ترک ایجاد کرد. در خلال این مدت ، جو اولیه مریخ چگالتر و گرمتر از جو کنونیش بود. مقدار زیادی از بخار آب ، گازهای بیرون آمده آتشفشانی را نگه داشت. ممکن است بارش با شیاردار کردن ، سطح را فرسایش داده و سپس به عمق چند کیلومتری نفوذ کرده باشد.
    تحول مقایسه‌ای مریخ با سیارات خاکی
    حرارتهای داخلی تولید شده توسط زوال رادیواکتیو ، یا باقیمانده ‌از تشکیل سیاره ، فرآیندهای تحولی سیارات زمین‌مانند را جلو می‌برد. مدت عمر این فرآیندها تقریبا متناسب با شعاع سیاره ‌است. بنابراین همانطوری که ‌انتظار داریم، زمین در این سیارات خاکی بیشترین تحول را پیدا کرده ‌است.
    مراحل تحولی سیارات خاکی
    تشکیل حرارتهای پوسته و قسمت داخلی
    جامد شدن پوسته و زیاد شدن حفره
    تشکیل آبگیرها و طغیان کردن آنها
    حفره‌دار شدن با شدت کم ، توسط خروج گاز جو
    حرکات پوسته‌ای قاره‌ها و آتشفشانها

    با این روش می‌توانیم همه وضعیت‌های تحولی سیارات خاکی را مقایسه و متمایز کنیم. هم عطارد و هم ماه تا انتهای مرحله سوم تحول یافتند. آنها سنگواره‌های ثبت شده تاریخ‌وار گذشته تمام سیارات خاکی را فراهم می‌کنند، بویژه نشان می‌دهند که بمباران سنگین و شدید در 4 میلیارد سال قبل سطحها را حفره‌دار کرده ‌است. در مریخ بعضی از آن حفره‌ها بهم فشرده شده یا تغییرات زیادی یافته‌اند که هنوز قابل مشاهده‌اند. در زمین و زهره تحولهای بعدی شواهد آن عصر را محو کرده‌اند.
    کاوش مریخ
    تلسکوپهای واقع در زمین نمی‌توانستند وجود حیات در مریخ را اثبات کنند. حتی رصدخانه‌ای برای مطالعه سیارات و بویژه مریخ ساخته شد. اما باز ماهیت نمودهای سطح مریخ جزء و اسرار باقی ماند. ولی امروزه ، سفینه‌های فضایی در مریخ فرود آمده و اطلاعات زیادی کسب کرده‌اند. در سال 1976 میلادی (1355شمسی) ، سفینه‌های وایکینگ 1 و 2 در سطح مریخ نشستند. آنها عکسهای رنگی شگفت‌آوری به زمین فرستادند و همچنین آزمایشهایی در مورد خاک آن بعمل آوردند. به غیر از این دو سفینه ، سفینه‌های زیادی به طرف مریخ روانه شده‌اند و در مدارهایی به دور آن قرار گرفته‌اند. هزاران عکسی که آنها تهیه کرده‌اند، اطلاعات ما را در مورد مریخ بسیار افزایش داده است.
    وجود حیات در مریخ
    ما امروزه می‌دانیم که هیچ نوع رستنی و حتی اشکال ساده آن مانند خزه و گلسنگ هم در مریخ وجود ندارد. اگر هم حیاتی در آن باشد، به صورت گیاهان بسیار ساده‌ای است که هنوز کشف شده‌اند. به ‌احتمال زیاد اکنون در مریخ هیچگونه حیاتی وجود ندارد ولی ممکن است در گذشته بسیار دور ، وضع دیگری در آن حکمفرما بوده باشد. زمانی در این سیاره ، جریانهای پر آب ، به صورت جویبار و رودخانه وجود داشته ‌است. در حال حاضر ، دانشمندان عقیده دارند که تنها آب موجود در مریخ در نواحی کلاهکهای یخی قطبهای آن است که هیچگاه ذوب نمی‌شوند.

  6. #6
    داره خودمونی میشه roje_aria79's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    In The Stars
    پست ها
    146

    پيش فرض

    قمرهای مریخ
    بهرام دارای دو قمر است که هر دوی آنها در سال 1877 بوسیله آساف هال آمریکائی کشف گردید. وی برای قمرهای مزبور نام های فوبوس به معنی ترس و دیموس به معنی وحشت را انتخاب کرد که هر دو از همراهان خدای اساطیری جنگ با مارس (مریخ) هستند. قمرهای بهرام خیلی کوچکند و با تلسکوپ های زمینی به صورت نقطه های نورانی بسیار کوچکی دیده می شوند.
    قمرهای مریخ به سیاره مادر بسیار نزدیکند. بطوری که قمر درونی با فوبوس روی مداری دایره ای شکل به فاصله 9270 کیلومتر از مرکز بهرام به دور سیاره مزبور می گردد و نسبت به سیاره مادر نزدیک ترین قمر در خانواده خورشیدی محسوب می شود. نزدیک بودن قمر مزبور به بهرام و نیروی جاذبه سیاره مادر، حرکت انتقالی سریعی را که یک دور کامل آن 7 ساعت و 39 دقیقه و 27 ثانیه به درازا می کشد، به فوبوس تحمیل می کند. سرعت و نزدیکی فوبوس در وحله اول این پندار را مطرح می سازد که مدار قمر مزبور به صورت مارپیچ رو به سوی سیاره مادر به مرور نزدیک گردیده و سرانجام روزگاری که شاید صد میلیون سال دیگر باشد به سطح بهرام سقوط خواهد نمود. البته تائید یا رد این پندار بایستی به بررسی های بیشتر موکول کرد.
    قمر دوم که دیموس نام دارد در مداری به فاصله 400/23 کیلومتر از مرکز مریخ به دور سیاره مادر گردش می کند و مدت گردش این قمر یک روز و 6 ساعت و 21 دقیقه و 16 ثانیه است.
    هر دو قمر از نظر چرخش و گردش همزمان هستند (یعنی در هر بار گردش یک باز نیز حول محور خویش می چرخند).
    فوبوس به اندازه ای کوچک است که از دیدگاه بهرام تقریباً هم اندازه ناهید در آسمان زمین به چشم می آید و در طول یک سال بهرام، 1300 بار از برابر خورشید عبور می کند، مع الوصف اندازه آن به قدری کوچک است که هیچگاه خور گرفت کامل را موجب نمی گردد و برای عبور از یک لبه به لبه دیگر قرص خورشید فقط به 19 ثانیه زمانی نیازمند است.
    دیموس نیز که از خاور طلوع می کند و در فاصله دورتری به گرد مریخ می گردد. خود به قدری کوچک است که از دیدگاه مریخ بیش از بهرام با شعرای یمانی از دیدگاه زمینی به چشم نمی آید. این قمر در طول یک سال مریخ 130 بار از برابر خورشید می گذرد و هر بار عبور آن فقط یک دقیقه و 48 ثانیه به درازا می کشد.
    قمرهای فوبوس و دیموس تقریباً بیضوی بوده و ابعاد آنها به ترتیب 28*23*20 کیلومتر برای فوبوس و 16*12*10 کیلومتر برای دیموس می باشد.
    برای بررسی هر چه بهتر اقمار مزبور، وایکینگ 1 از 88 کیلومتری فوبوس و وایکنیگ 2 از 28کیلومتری دیموس عبور داده شدند. سرعت گریز قمرهای بهرام بسیار کم است، بطوری که برای فوبوس از 15 متر در ثانیه و برای دیموس از 10 متر در ثانیه تجاوز نمی کند. هر دو قمر فاقد نورند و نسبت بازتاب آنها به ترتیب 5 و 7 درصد می باشد. تراکم اقمار مزبور بسیار کم و حدود 2 گرم در سانتی متر مکعب است.
    اصل و منشا این اقمار هنوز به درستی روشن نیست و به بررسی های بیشتری نیازمند است. غالب ستاره شناسان معتقدند که هم فوبوس و هم دیموس از یک منشاء اند و روزگاری هر دو در کمربند سیارگان جای داشته اند.
    سطح فوبوس از گودهای شهابی آبله گون است و شباهت فراوانی به ارتفاعات کره ماه دارد. بزرگترین گود این قمر که استیکنی نام دارد و به یاد بود همسر آساف هال یعنی nee stickney نامگذاری شده، 10 کیلومتر قطر دارد که در مقایسه با قطر قمر حفره عظیمی محسوب می شود. علاوه بر گودهای مزبور در چهره فوبوس خطوط و شیارهائی به چشم می خورد که عرض پاره ای از آنها به 500 متر می رسد. چگونگی پیدایش خطوط مزبور را بایستی در شکست ها و انقباض های ناشی از نیروی جاذبه سیاره مادر جستجو کرد.
    اما چهره دیموس تقریباً با فوبوس فرق می کند. در این قمر گودی بزرگتر از قطر 3 کیلومتر وجود ندارد و از سوی دیگر چون فاصله آن از مریخ بیشتر از فوبوس است. از این رو تا اندازه زیادی از اثرات جاذبه سیاره مادر در امان مانده و خطوط شکست در آن ظاهر نگردیده است.
    سطح قمرهای فوبوس و دیموس از لایه نازکی به قطر حدود یکی میلی متر از غبارهای فضائی پوشیده شده که احتمالاً از ریزش خردیزه های فضائی پدید آمده اند.
    یکی از ویژگیهای دیموس آن است که ستبرای غبار لایه آن ضخیم تر از فوبوس بوده و تقریباً غالب گودهای شهابی را پر کرده است.

  7. #7
    حـــــرفـه ای مرتضی nvcd's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2006
    محل سكونت
    بابل
    پست ها
    2,274

    پيش فرض نگاهي به تاريخ پربرخورد مريخ

    از حدود 30 سال پيش دانشمندان با يکي از بزرگ ترين معماهاي منظومه شمسي دست و پنجه نرم مي کردند؛ اينکه چرا مريخ دو چهره متفاوت دارد.
    هدف گيري دقيق در منظومه شمسي

    تصويرهايي که مريخ نشين هاي امريکايي وايکينگ در پايان دهه 1970 به زمين فرستادند، نشان مي دهد نيمکره شمالي مريخ يک حوضه آبگير بسيار وسيع با ارتفاع کم دارد و چنين به نظر مي رسيد که احتمالاً زماني اقيانوسي در آنجا وجود داشته است. اما نيمکره جنوبي به شدت با نيمکره شمالي متفاوت است. نيمکره جنوبي سرزمين هايي مرتفع است که آثار برخوردها در آن مشهود است. ارتفاع نيمکره جنوبي حدود هشت هزار متر بيشتر از نيمکره شمالي است. براي توجيه چهره هاي متفاوت دو نيمکره شمالي و جنوبي دو نظريه متفاوت ارائه شد. يکي از اين نظريه ها مدعي است حدود 8/3 ميليارد سال پيش، نيروهاي آتشفشاني در بخش هاي داخلي اين سياره نيروهاي عظيمي را بر سطح سياره وارد کرده و آن را رو به بالا به حرکت درآورده است.

    اما نظريه ديگري (که اولين بار در سال 1984 ارائه شد) مي گويد حوضه آبگير نيمکره شمالي در اثر برخورد يک سيارک بسيار بزرگ در ابتداي شکل گيري مريخ به وجود آمده است. اما در آن زمان بسياري از منتقدان اين نظريه را نپذيرفتند و گفتند از آنجا که اين آبگير بيضي شکل است و دايره نيست احتمال آنکه در اثر يک برخورد به وجود آمده باشد، بسيار ضعيف است. در عين حال مرز و ديواره اين آبگير ناهموار است و در ارتفاعات مختلفي مشاهده مي شود.

    اما در مقاله يي که به تازگي در نشريه «نيچر» به چاپ رسيد، پژوهشگران ناسا و موسسه فناوري ماساچوست گفتند به شواهد قانع کننده يي دست يافتند که نشان مي دهد نظريه برخورد صحيح است. آبگيرهاي بيضي شکل در جاهاي ديگر منظومه شمسي نيز وجود دارد، از جمله در قطب جنوب . به گفته اين پژوهشگران اين آبگير در اثر برخورد زاويه دار جسمي به ماه به وجود آمده است. در عين حال آنها استدلال مي کنند که فوران هاي آتشفشاني در مرزهاي آبگير مريخ باعث شده است حاشيه اين آبگير شکل منظمي نداشته باشد.

    اين گروه با جمع آوري اطلاعات از ماهواره هايي مانند مدارگرد اکتشافي مريخ و ديده بان سراسري مريخ، به بازسازي برآمدگي پيش از شروع فعاليت آتشفشان ها پرداخت و مشاهده کرد که يک آبگير بيضي شکل (که هنوز هم بزرگ ترين آبگير تمام منظومه شمسي محسوب مي شود) پديدار مي شود. فرانسيس نيمو استاديار علوم زمين و سياره ها در دانشگاه کاليفرنيا در سانتاکروز و يکي از نويسندگان اين مقاله مي گويد؛ «فکر برخورد سيارک بسيار قديمي بود، اما کسي محاسبات عددي انجام نداد تا ببيند هنگامي که يک سيارک بزرگ با مريخ برخورد مي کند، چه اتفاقي روي مي دهد.»

    جفري اندروز هانا از ام آي تي نيز نظر وي را تاييد مي کند و مي گويد؛ «هماهنگي بين شکل يک بيضي کامل و خطوط مرزي بين دو منطقه بسيار شگفت آور بود.» به گفته وي برخورد واقعاً تنها مکانيسمي است که مي تواند چنين فرورفتگي هاي بيضي شکل بزرگ مقياس را ايجاد کند.» در مقاله ديگري که در همين شماره نيچر به چاپ رسيده است، مارگاريتا مارينووا دانشجوي تحصيلات تکميلي و اودد آرانسون استاديار علوم زمين ام آي تي در پاسادنا به محاسبه اندازه و سرعت جسم برخوردکننده پرداختند. اودد آرانسون تاکيد مي کند که اين پديده قديمي ترين ويژگي مريخ است. اين ويژگي حدود چهارميليارد سال پيش و قبل از آنکه ديگر مشخصات پيچيده زمين شناختي مريخ شکل بگيرد، پديدار شده است.

    اين پژوهشگران پس از انجام حدود 500 مورد شبيه سازي با يک خوشه ابرکامپيوتر بسيار قوي و در نظر گرفتن حالت هاي مختلفي از انرژي، سرعت و زاويه برخورد سيارک توانستند به محدوده يي از پارامتر هايي که مي توانست چنين آبگيري را در مريخ به وجود آورد، دست يابند. نتيجه اين شبيه سازي ها بيانگر آن است که انرژي اين برخورد معادل صد ميليارد گيگاتن تي ان تي بود. سيارک در حالي که با سرعت 6 تا 10 کيلومتر در ثانيه حرکت مي کرد، با زاويه 30 تا 60 درجه با مريخ برخورد کرد. پژوهشگران با تلفيق اين فاکتورها به اين نتيجه رسيدند که جسم برخوردکننده بين 1600 تا 2700 کيلومتر پهنا داشت. هم اکنون اين دستاوردهاي جديد به توده عظيمي از شواهد يافت شده طي دو دهه گذشته اضافه مي شود و نشان مي دهد منظومه شمسي ما چگونه بر اثر برخوردهاي شديد سنگ هاي فضايي شکل گرفته است.

    يکي از چنين نظريه هايي مي گويد کره زمين ما نيز زماني که در دوران اوليه شکل گيري بود، در اثر برخورد يک سياره هم اندازه کره مريخ، بخشي از لايه خارجي خود را از دست داد. اين بخش در ابتدا به فضا پرتاب شد، اما بعدها جذب کشش گرانشي زمين شد و شکل کروي و همواري به دست آورد و کم کم به صورتي درآمد که ما امروزه آن را به عنوان ماه مي شناسيم.

    اندروز هانا مي گويد؛ «منظومه شمسي در سال هاي اوليه شکل گيري مکان خطرناکي براي يک سياره بود، اما اگر چنين برخوردهايي انجام نمي شد، سياره ها به شکلي که ما امروزه مي شناسيم، نبودند.»

    منبع : parssky

  8. #8
    حـــــرفـه ای seymour's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2006
    محل سكونت
    Tehran
    پست ها
    6,558

    پيش فرض

    من این مطلب رو به زبان اصلی خونده بودم .. اصلش در مورد این بود که چرا مریخ یه ذره حالت " یه وری" (حالت بیضوی) داره ... این مقاله هم در واقع همون بحثه ، اما عنوانش خوب انتخاب نشده به نظرم (هدف گيري دقيق در منظومه شمسي؟ ... یعنی چی؟)... البته قصد جسارت ندارم ...

  9. #9
    همکار بازنشسته farbod123's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    محل سكونت
    تبريز
    پست ها
    1,370

    پيش فرض مریخ

    مریخ چهارمین سیاره از سمت خورشید در منظومه شمسی است. این سیاره یکی از همسایه های نزدیک زمین در فضا می باشد. مانند بقیه اجرام موجود در منظومه شمسی عمر مریخ نیز در حدود ۶/۴ بیلیون سال تخمین زده می شود.
    رومیان باستان به تقلید از یونانیان، نام خدای جنگ خود یعنی مارس را بر روی این سیاره گذاشتند. دلیل این نامگذاری رنگ سرخ تداعی کننده خون این سیاره است. سرخ بودن این سیاره به دلیل وجود مقادیر زیاد آهن در خاک آن می باشد.
    دانشمندان این سیاره را از طریق تلسکوپ های مستقر در زمین و فضا مشاهده کرده اند. سفینه هایی نیز تلسکوپ و تجهیزاتی دیگر را با خود به این سیاره برده اند. سفینه های نخستین طوری طراحی شده بودند که با گذر از کنار مریخ به مشاهده آن بپردازند. بعدها، سفینه هایی در مداری به دور مریخ شروع به گردش نموده و یا حتی بر سطح آن فرود آمده اند اما تا کنون هیچ انسانی پای بر روی این سیاره نگذاشته است.

    دانشمندان شواهدی را مبنی بر اینکه زمانی در سطح مریخ آب جریان داشته است، پیدا نموده اند. شواهدی شامل کانال ها، دره ها و آبگذرها بر سطح مریخ. اگر این بیان از شواهد درست باشد، این امکان وجود دارد که همچنان در لایه های زیرین این سیاره آب مایع یافت شود. ضمنا یک سفینه مقادیر زیادی از یخ را در سنگهای زیرین مریخ که بیشتر نزدیک قطب جنوب این سیاره می باشند کشف کرده است.
    به علاوه، یک گروه از دانشمندان ادعا کرده اند که مدرکی پیدا نموده اند که نشان می دهد زمانی در مریخ موجودات زنده اقامت داشته اند. این مدرک شامل مواد موجود در سنگ های آسمانی پیدا شده در زمین می باشد. اما تشریح این گروه از این سنگ آسمانی هنوز نتوانسته است که بقیه دانشمندان را متقاعد کند.
    سطح مریخ نشانه ها و خصوصیات برجسته ای از قبیل یک تنگه بسیار عمیق تر و بلند تر از تنگه های موجود در زمین و کوه هایی بسیار مرتفع تر از اورست دارد.
    بر فراز سطح این سیاره اتمسفری وجود دارد که ۱۰۰ مرتبه از اتمسفر زمین رقیق تر است. با این حال این اتمسفر به اندازه ای تراکم دارد که بتواند یک سیستم آب و هوایی شامل ابرها و بادها را ایجاد نماید. طوفانهایی مهیب همراه با گرد و خاک گاهی همه سطح این سیاره سرخ را در بر می گیرند.
    مریخ از زمین بسیار سرد تر است. دمای آن از ۱۲۵- درجه سانتیگراد در نزدیک قطبها در فصل زمستان تا ۲۰ درجه سانتیگراد در میان روز و نزدیک استوا متغیر است. میانگین دمای مریخ حدود ۶۰- درجه سانتیگراد می باشد.
    مریخ با زمین تفاوت های زیادی دارد و این تفاوت ها بیشتر از فاصله دور مریخ از خورشید و کوچکتر بودن آن نسبت به زمین ناشی می شود. میانگین فاصله مریخ از خورشید حدود ۲۲۷.۹۲۰.۰۰۰ کیلومتر می باشد این فاصله تقریبا ۵/۱ برابر فاصله زمین تا خورشید است. میانگین شعاع مریخ ۳.۳۹۰ کیلومتر یعنی تقریبا نصف شعاع کره زمین می باشد.
    مشخصات مریخ
    مدار و گردش
    مانند دیگر سیارات منظومه شمسی مدار مریخ نیز به شکل بیضی می باشد. اما کشیدگی بیضی مدار مریخ از همه سیارات بیشتر است. فاصله مریخ تا خورشید در کمترین حالت ۲۰۶.۶۲۰.۰۰۰ کیلومتر و در بیشترین حالت ۲۴۹.۲۳۰.۰۰۰ کیلومتر می باشد. مریخ در هر ۶۸۷ روز زمینی یک دور کامل به دور خورشید گردش می کند. این مدت زمان یکسال در مریخ است.
    فاصله مریخ تا زمین به موقعیت هر دو سیاره در مدار خود بستگی دارد. کمترین فاصله بین این دو سیاره همسایه از یکدیگر ۵۴.۵۰۰.۰۰۰ کیلومتر و بیشترین فاصله آنها از هم ۴۰۱.۳۰۰.۰۰۰ کیلومتر میباشد.
    مانند زمین، مریخ نیز حول محور طولی از غرب به شرق د رحرکت است. روز خورشیدی مریخ ۲۴ ساعت و ۳۹ دقیقه و ۳۵ ثانیه طول می کشد. این مدت زمانیست که مریخ یک دور کامل حول محور خود نسبت به خورشید طی می کند.
    محور طولی مریخ نسبت به صفحه مداری آن عمود نیست بلکه زاویه ای تقریبا برابر ۱۹/۲۵ درجه دارد. انحراف این سیاره باعث می شود که در زمانهای مختلف، تابش نور خورشید به قسمتهای مشخص، متغیر باشد. در نتیجه در مریخ نیز مانند زمین شاهد تغییر فصل می باشیم.
    جرم و چگالی
    جرم مریخ معادل ۱۰۲۰*۴۲/۶ تن می باشد این عدد را می توان به صورت ۶۴۲ همراه با ۱۸ صفر مقابل آن نوشت. جرم زمین حدودا ۱۰ برابر جرم مریخ است. چگالی مریخ ۹۳۳/۳ گرم در هر سانتیمتر مکعب می باشد که این رقم تقریبا معادل ۷۰ درصد چگالی زمین می شود.
    نیروی گرانش
    از آنجائیکه مریخ بسیار کوچکتر و کم جرم تر از زمین است لذا نیروی گرانش آن نیز از زمین ضعیف تر و تنها ۳۸ درصد گرانش زمین می باشد. بنابراین اگر شخصی در سطح مریخ بایستد تصور می کند که ۶۲ درصد از وزن خود را از دست داده است. همینطور اگر سنگی در مریخ رها شود بسیار کندتر از زمین به سطح سیاره می رسد.
    خصوصیات فیزیکی مریخ
    دانشمندان هنوز مطالب زیادی در مورد درون مریخ نمی دانند. یک روش خوب برای شناسایی درون این سیاره کار گذاشتن تجهیزات لرزه سنج در سطح مریخ است. این تجهیزات کوچکترین حرکات و تکان های سطح و درون سیاره را ثبت کرده و به این شکل به دانشمندان برای تشخیص آنچه که درون مریخ است کمک می کند. محققان اخیرا از این روش برای مطالعه درون زمین نیز استفاده کرده اند.
    دانشمندان چهار منبع اصلی اطلاعاتی برای مطالعه درون سیاره سرخ دارند: ۱) محاسبات شامل جرم، چگالی، گرانش و ویژگی های گردش مریخ. ۲) دانش ما از دیگر سیارات. ۳) آنالیز سنگ های آسمانی پیدا شده در زمین که از مریخ آمده اند. ۴) اطلاعات جمع آوری شده توسط ماهواره هایی که دور مریخ در گردشند. آنها فکر می کنند که احتمالا مریخ نیز مانند زمین دارای سه لایه است: ۱) پوسته سنگی ۲) جبه ای متشکل از سنگهای متراکم تر که در زیر پوسته قرار گرفته است ۳) هسته ای که بیشتر از آهن تشکیل شده است.
    پوسته
    دانشمندان بر این گمانند که میانگین ضخامت پوسته مریخ در حدود ۵۰ کیلومتر می باشد. از آنجا که ارتفاعات بیشتر در نیمکره جنوبی قرار گرفته اند در نتیجه میتوان گفت که ضخامت پوسته نیمکره شمالی کمتر است.
    بیشتر پوسته احتمالا از سنگهای آتشفشانی به نام بازالت تشکیل شده است. بازالت علاوه بر مریخ در سطح زمین و ماه نیز وجود دارد. بعضی دیگر از سنگهای سطح مریخ، به ویژه در نیمکره شمالی، آندزیت (Andesite) نام دارند. آندزیت نیز نوعی سنگ آتشفشانی است که در زمین نیز یافت شده است. مقدار سیلیکای موجود در این سنگ نسبت به بازالت بیشتر است. سیلیکا ترکیبی از سیلیکون و اکسیژن می باشد.

    جبه
    جبه مریخ نیز احتمالا شبیه به ترکیب های جبه زمین است. بیشتر جبه زمین متشکل از سنگی به نام پرایدوتیت (peridotite) است. این سنگ عموما از سیلیکون، اکسیژن، آهن و منیزیوم تشکیل شده. فراوان ترین ماده معدنی در پرایدوتیت الیوین (olivine) می باشد.
    منبع اصلی گرمای درون مریخ باید شبیه به زمین باشد یعنی فعل و انفعالات هسته ای اتمهایی مانند اورانیوم، پتاسیوم و تریوم. در حین این فعل و انفعالات، میانگین دمای جبه مریخ می تواند حدود ۱۵۰۰ درجه سانتیگراد باشد.
    هسته
    مریخ احتمالا دارای هسته ای با ترکیبات آهن، نیکل و سولفور است. چگالی مریخ به نوعی مبین اندازه هسته آن می باشد. چگالی این سیاره از زمین بسیار کمتر است. در نتیجه، شعاع هسته آن نیز نسبت به شعاع هسته زمین کوچکتر است. شعاع هسته مریخ احتمالا بین ۱۵۰۰ و ۲۰۰۰ کیلومتر می باشد.
    برخلاف زمین که هسته آن عمدتا مایع و مذاب است، هسته مریخ احتمالا به صورت جامد می باشد چرا که مریخ میدان مغناطیسی چشمگیری ندارد. میدان مغناطیسی تاثیری است که یک جسم مغناطیسی در اطراف و پیرامون خود ایجاد می نماید. حرکت یک سیاره با هسته مذاب منجر به شکل گیری میدان مغناطیسی در اطراف سیاره می گردد.
    اطلاعات به دست آمده توسط پیمایشگر سراسری (Global Surveyor) نشان می دهند که برخی از قدیمی ترین سنگهای موجود در سیاره مریخ در شرایطی شکل گرفته اند که میدان مغناطیسی شدیدی در محیط وجود داشته است. بنابراین، در گذشته دور، مریخ می توانسته است که دارای درونی داغ تر و هسته مذاب باشد.
    خصوصیات سطح مریخ
    سطح مریخ دارای ویژگی های متعددی است که اغلب آنها در زمین نیز وجود دارند نظیر دشتها، دره ها، آتشفشانها، آبگذرها و یخ های قطبی. البته چاله هایی نیز در مریخ وجود دارند که در اثر برخورد سنگهای آسمانی با این سیاره به وجود آمده اند. این چاله ها به ندرت بر روی زمین دیده می شوند. گردی متمایل به رنگ قرمز تقریبا همه سطح این سیاره را فرا گرفته است.
    دشتها
    بسیاری از نواحی مریخ به صورت دشت می باشد. بیشتر این مناطق در نیمکره شمالی قرار گرفته اند. در قسمتهای شمالی نیمکره شمالی، مسطح ترین و صاف ترین مناطق منظومه شمسی قرار گرفته اند. صاف بودن این مناطق به احتمال قوی به این دلیل است که رسوبات به وجود آورنده آنها بوده اند. دلایل فراوانی وجود دارد که زمانی در سطح مریخ آب جاری بوده است. وجود آب مسبب تشکیل و جمع شدن رسوبات بوده است.
    دره ها
    در امتداد استوا نمادی چشمگیر در این سیاره قرار گرفته است. یک مجموعه بزرگ از دره ها به نام دره های مریخی. سفینه فضایی مارینر ۹ در سال ۱۹۷۱ این پدیده را در سطح مریخ کشف نمود. دره از شرق به غرب کشیده شده و طول آن حدود ۴۰۰۰ کیلومتر یعنی به اندازه عرض استرالیا و یا به اندازه فاصله بین فیلادلفیا تا سندیگو است.
    دانشمندان بر این باورند که این سیستم بر اثر شکاف خوردن قسمتی از پوسته ایجاد شده است. دره های منحصر به فرد در مجموعه دره های مریخی عرضی به بزرگی ۱۰۰ کیلومتر دارند. دره ها در قسمت مرکزی، جاییکه ۶۰۰ کیلومتر عرض دارد به یکدیگر وصل می شوند. عمق دره ها در برخی نقاط به ۸ تا ۱۰ کیلومتر می رسد.
    کانال های بزرگی در انتهای شرقی دره ها به چشم می خورند و همچنین در برخی نقاط، دره ها لایه های رسوبی دارند. وجود این کانالها و رسوبات حاکی از این است که زمانی قسمتهایی از این دره ها پر از آب بوده است.
    آتشفشانها
    مریخ بزرگترین کوه های آتشفشانی موجود در منظومه شمسی را در خود جای داده است. بلندترین آنها الیمپوس(Olympus)، ارتفاعی معادل ۲۷ کیلومتر و قطری به اندازه ۶۰۰ کیلومتر دارد که با دشتهای مسطح احاطه شده است. سه آتشفشان بزرگ دیگر مریخ آرسیا (Arsia)، آسکرئوس (Ascraeus) و پاونیز (Pavonis) نام دارند و در منطقه مرتفعی به نام تارسیس (Tharsis) قرار گرفته اند.
    همه این آتشفشانها، مانند آتشفشانهای هاوایی، دارای شیبی هستند که به تدریج زیادتر می شود. مریخ همچنین انواع زیاد دیگری از آتشفشانها را دارا می باشد. از تپه های مخروطی کوچک تا دشتهای پوشیده شده با مواد مذاب منجمد شده. دانشمندان نمی دانند که آخرین فوران آتشفشانی چه زمانی در مریخ به وقوع پیوسته است اما فورانهای جزئی ممکن است همچنان در این سیاره به وقوع بپیوندد.
    چاله ها و حوزه های برخوردی
    بسیاری از سنگ های آسمانی که در طول تاریخ سیاره مریخ با آن برخورد کرده اند منجر به ایجاد چاله هایی در سطح این سیاره شده اند. این چاله های برخوردی به دو دلیل در زمین بسیار اندک می باشند:۱) چاله هایی که قبلا ایجاد شده اند در اثر فرسایش از بین رفته اند. ۲) اتمسفر متراکم زمین مانع برخورد سنگها و در نتیجه تشکیل چاله ها می گردد.
    چاله های موجود در سطح مریخ بسیار شبیه به چاله های موجود در ماه، عطارد و دیگر اجرام منظومه شمسی است. چاله ها عمیق و کاسه ای شکلند. چاله های بزرگتر می توانند دارای قله های مرکزی باشند که در اثر ارتجاع پوسته پس از برخورد به وجود می آیند.
    در مریخ، شمار چاله ها از جایی به جای دیگر به شدت متغیر است. سطح مریخ در نیمکره جنوبی بسیار قدیمی و در نتیجه دارای چاله های بسیار زیادی است. بقیه جاها به ویژه در نیمکره شمالی جوانتر و دارای تعداد کمتری چاله می باشد.
    برخی از کوه های آتشفشانی نیز دارای چاله هایی می باشند و این امر نشان دهنده این است که زمان زیادی از فوران آنها نگذشته است. مواد مذاب آتشفشانها می تواند همه چاله های موجود را بپوشاند. پس زمان زیادی از آخرین فوران ها نگذشته است چون در غیر اینصورت تعداد چاله ها بر روی کوه های آتشفشانی بیشتر بود.
    در اطراف برخی از چاله ها رسوبات غیر معمولی به چشم می خورد. این رسوبات موادی می باشند که به هنگام برخورد سنگ آسمانی از چاله تشکیل شده به بیرون پرتاب شده اند. این شکل از رسوبات می تواند مبین این باشد که سنگ آسمانی به هنگام برخورد با آب و یا یخ در زیر زمین مواجه شده است.
    مریخ تعدادی چاله بسیار بزرگ دارد. بزرگترین این چاله ها پلانیتیا (Planitia) به معنای دشت یا حوزه پائین نام گرفته است. این چاله در نیمکره جنوبی قرار دارد و قطر آن ۲۳۰۰ کیلومتر می باشد. کف این چاله ۹ کیلومتر پائین تر از سطح است.
    کانالها، دره ها و آبگذرهایی که در نتیجه سایش و فرسایش آب به وجود می آیند در بسیاری از مناطق مریخ به چشم می خورند. از مهمترین این شواهد می توان به “کانال های طغیان” اشاره نمود. این کانالها می توانند عرضی معادل ۱۰۰ کیلومتر و طولی به اندازه ۲۰۰۰ کیلومتر داشته باشند. گمان می رود که این کانالها در پی سیلهایی مهیب شکل گرفته باشند. در بسیاری موارد به نظر می رسد که آب به طور ناگهانی در این مناطق از زیر زمین فوران کرده است.
    در نواحی دیگری از مریخ پدیده های بسیار کوچکتری به نام شبکه های دره ای وجود دارند. این شبکه ها بسیار شبیه به سیستم های رودخانه ای در روی زمین می باشند. شبکه های دره ای مریخ عرضی برابر چندین کیلومتر و طولی برابر چند صد کیلومتر دارند. این شبکه ها به نوعی پدیده هایی باستانی در مریخ به حساب می آیند. وجود آنها می تواند بیانگر این باشد که روزگاری هوا در مریخ به قدری گرم بوده که امکان وجود آب به شکل مایع وجود داشته است.
    آبگذرها از شبکه های دره ای نیز کوچکترند. آنها اغلب در ارتفاعات قرار دارند. احتمالا وجود آنها بر اثر تراوشات آب از زیر زمین به سطح، ظرف چند میلیون سال پیش می باشد.
    رسوبات قطبی
    جالب ترین پدیده در مناطق قطبی مریخ، توده های ضخیمی از لایه های رسوبی مواد می باشد. دانشمندان بر این باورند که این لایه ها با ترکیبی از یخ آب و ذرات خاک تشکیل شده اند. این رسوبات تا ارتفاع ۸۰ درجه از هر دوقطب گسترش یافته اند.
    احتمالا اتمسفر در طی مدتهای طولانی منجر به رسوب لایه هایی گردیده است. این لایه ها ممکن است مدارکی برای فعالیتها و تغییرات فصلی آب و هوا در طی گذشت زمانهای بسیار طولانی باشد. یکی از احتمالات تغییر آب و هوا در مریخ تغییر زاویه محور طولی این سیاره می باشد. این تغییرات منجر به تغییر مقدار تابش نور خورشید به قسمتهای مختلف سیاره و در نتیجه تغییرات کلی آب و هوا در مریخ می گردد. مقدار رسوباتی که اتمسفر ایجاد می کند با تغییرات گذشته در آب و هوا ارتباط مستقیم دارد.
    در بالای لایه های رسوبی موجود در هر دو نیمکره کلاهک یخ آب وجود دارد که در تمام سال به شکل یخ باقی می مانند. این لایه ها و کلاهک روی آنها چندین کیلومتر ضخامت دارد.
    در فصل زمستان کلاهک های فصلی که از لایه های یخ زده تشکیل می شوند نیز ظاهر می گردند. این کلاهک ها به خوبی توسط تلسکوپ های مستقر بر روی زمین قابل رویت می باشند. کلاهک های فصلی شامل دی اکسید کربن منجمد یا یخ خشک که از دی اکسید کربن موجود در اتمسفر به وجود می آید، می باشد. در سردترین روزهای زمستان این لایه ها تا ارتفاع ۴۵ درجه به سمت استوا گسترش می یابند.
    اتمسفر
    اکسیژن موجود در اتمسفر مریخ در قیاس با زمین بسیار اندک است. این گاز تنها ۱۳/۰ درصد از کل اتمسفر مریخ را تشکیل می دهد در حالیکه ۲۱ درصد از جو زمین ما از اکسیژن تشکیل شده است. دی اکسید کربن ۳/۹۵ درصد از اتمسفر این سیاره را شامل می شود. بقیه گازها عبارتند از نیتروژن، ۷/۲ درصد، آرگون، ۶/۱ درصد، مونوکسید کربن، ۰۷/۰ درصد و بخار آب، ۰۳/۰ درصد.
    فشار
    در سطح مریخ، فشار جو عمدتا حدود تنها ۷/۰ کیلوپاسکال یعنی تقریبا ۷/۰ درصد فشار جوی سطح زمین می باشد. با تغییر فصل در مریخ این مقدار بین ۲۰ تا ۳۰ درصد دستخوش تغییر می گردد.
    در هر زمستان تغلیظ گاز دی اکسید کربن در قطبها منجر به کاخش میزان این گاز در اتمسفر می گردد. در نتیجه فشار هوا به شکل قابل ملاحظه ای کم می شود. متضاد این فرایند در فصل تابستان صورت می گیرد. علاوه بر تغییرات فصلی، در طی روز نیز بنا به تغییر شرایط آب و هوا فشار اتمسفر نیز تغییر می کند. این پدیده در سیاره زمین نیز رخ می دهد.
    دما
    سردترین قسمتهای مریخ در ارتفاعات ۶۵ تا ۱۲۵ کیلومتری آن می باشد. در این ارتفاعات دمای هوا ۱۳۰- درجه سانتیگراد است. با کم شدن ارتفاع نسبت به سطح، دما افزایش یافته و در طی روز به ۳۰- تا ۴۰- درجه سانتیگراد می رسد.
    دمای اتمسفر مریخ در زمانهایی که با مقدار زیادی گرد و خاک آمیخته شده است، می تواند گرمتر از مواقع عادی باشد. گرد و خاک نور خورشید را جذب کرده و بیشتر آنرا به گازهای موجود در اتمسفر منتقل می نماید.
    ابرها
    در جو مریخ، ابرهایی ساخته شده از ذرات یخ زده دی اکسید کربن در ارتفاعات بالا شکل می گیرند. به علاوه تشکیل ابر و مه با ذرات یخ آب بسیار رایج است. بیشترین زمانی که مه در هوا وجود دارد اوایل صبح می باشد. در آن زمان هوا در سردترین حالت خود است درنتیجه بخار آب غلیظ می گردد.
    باد
    اتمسفر مریخ، مانند زمین، یک چرخه عمومی و الگوی بادی که همه سیاره را در می نوردد، دارد. دانشمندان با مشاهده حرکات باد و تغییرات آن به مطالعه الگوی وزش آن پرداخته اند.
    چرخه عمومی وزش باد در مریخ با دلیلی مشابه فرایند تشکیل باد در سیاره زمین شکل می گیرد. خورشید ارتفاعات پائین تر اتمسفر را بیش از ارتفاعات بالای آن گرم می کند. هوای گرم به بالا می رود، و هوای سرد به پایین آمده و جای هوای گرم را می گیرد. این روند ادامه پیدا کرده و منجر به تشکیل باد می شود.
    در مریخ، تغلیظ و تبخیر گاز دی اکسید کربن در قطبها تاثیر بسزایی در چرخه کلی دارد. با شروع زمستان، دی اکسید کربن موجود در جو در دو قطب متمرکز و غلیظ می شود. در نتیجه دی اکسید کربن بیشتری به سمت قطبها برای پر شدن جای خالی این گاز جریان می یابد. وقتی بهار از راه می رسد، دی اکسید کربن یخ زده بخار می شود و در نتیجه این گاز به سمتی دور از قطبها جریان پیدا می کند.
    بادهایی که در سطح مریخ می وزند عمدتا آرامند و سرعتی در حدود ۱۰ کیلومتر در ساعت دارند. دانشمندان تندبادهایی با سرعت ۹۰ کیلومتر در ساعت را نیز مشاهده کرده اند. با اینحال نیروی این تندبادها بسیار کمتر از تندبادهای مشابه از لحاظ سرعت در زمین می باشد. چرا که چگالی و تراکم اتمسفر مریخ از اتمسفر زمین بسیار کمتر است.
    طوفان خاک
    یکی از بارزترین جلوه های آب و هوایی در مریخ وزش بادهای همراه با گرد و خاک است. گردبادهای کوچک می توانند برای مدت کوتاهی خاک را از سطح سیاره بالا ببرند. این بادهای کوچک شبیه به گردبادهای زمینی هستند.
    طوفانهای شدید خاک زمانی آغاز می شوند که باد گرد و خاک را با خود تا اتمسفر بالا ببرد. در این هنگام هوای پیرامون ذرات خاک به دلیل جذب نور خورشید گرم می شود. هنگامیکه هوای گرم به بالا می رود، باد شدیدتر می شود و گرد و خاک بیشتری را نیز با خود به بالا می برد. در نتیجه طوفان شدید و شدیدتر می شود.
    در مقیاسهای شدیدتر، طوفان خاک می تواند منطقه ای بیش از ۳۲۰ کیلومتر و یا حتی تا چندین هزار کیلومتر را در بر گیرد. طوفانهای بزرگتر می توانند همه سطح سیاره را در فرا بگیرند. چنین طوفانهایی غیر معمول هستند اما می توانند تا ماهها ادامه داشته باشند.

    شدیدترین طوفانها قادرند همه سطح سیاره را غیر قابل رویت نمایند. چنین طوفانهایی یکبار در سال ۱۹۷۱ و بار دیگر در سال ۲۰۰۱ وزیدند.
    طوفانهای شن بیشتر در زمانهایی که فاصله مریخ از خورشید کم است رخ می دهند. دلیل این امر نیز این است که در آن زمانها خورشید بیشتر اتمسفر را گرم می نماید.
    قمر ها
    مریخ دو قمر کوچک به نامهای فوبوس (Phobos) و دیموس (Deimos) دارد. ستاره شناس آمریکایی آزف هال (Asaph Hall) در سال ۱۸۷۷ این دوقمر را کشف نمود و نامهای پسران آرس (Ares ،خدای جنگ یونانیان) را بر آنها نهاد. هر دوی این قمر ها دارای شکلی غیر متعارف و غیر هندسی می باشند. بزرگترین قطر فوبوس ۲۷ کیلومتر و بزرگترین قطر دیموس ۱۵ کیلومتر می است.
    هر دو قمر دارای چاله های فراوانی می باشند که در اثر برخورد سنگهای آسمانی با آنها تشکیل شده اند. سطح قمر فوبوس دارای شیارهای پیچیده ایست. این شیارها احتمالا ترکهایی هستند که پس از برخورد بزرگترین سنگ آسمانی با این قمر به وجود آمده اند.
    دانشمندان هنوز نمی دانند که این دو قمر در کجا تشکیل شده اند. دو احتمال وجود دارد. یا هر دوی آنها همزمان با تشکیل خود سیاره به وجود آمده اند. یا این دو قمر در حقیقت سنگ های آسمانی سرگردانی بوده اند که در میدان گرانش مریخ گیر افتاده اند. رنگ فوبوس و دیموس خاکستری تیره و تقریبا همرنگ بقیه سنگهای آسمانی می باشد.
    تکامل مریخ
    دانشمندان دانشی کلی در مورد تکامل این سیاره از ۶/۴ بیلیون سال پیش تا کنون دارند. این دانش با مطالعه چاله ها و دیگر پدیده ها و مشخصات سطح این سیاره به دست آمده است. پدیده هایی که در دوران مختلف تکامل به وجود آمده اند همچنان در سطح این سیاره موجودند. محققین یک سناریوی تکامل برای این سیاره تهیه نموده اند که در برگیرنده ابعاد، شکل و مکان پدیده های سطح آن می باشد.
    دانشمندان نسبت دوره های زمانی مناطق موجود در سطح را با توجه به چاله های برخوردی مشاهده شده، دسته بندی کرده اند. هر چه در یک منطقه تعداد چاله بیشتر باشد، عمر آن منطقه نیز بیشتر است.
    با اینحال دانشمندان هنوز نمی توانند تشخیص دهند که هر یک از دوره های تکامل دقیقا چه زمانی رخ داده اند. برای این کار آنها به دانستن سن سنگهای موجود در سطح مریخ، که در دوره های مختلف تشکیل شده اند، نیاز دارند. آنها باید این سنگها را در آزمایشگاه های پیشرفته آنالیز نمایند ولی متاسفانه تا کنون هیچ سنگی از مریخ توسط سفینه ها به زمین آورده نشده است.
    دانشمندان طول عمر مریخ را به سه دوره زمانی تقسیم کرده اند. ۱) نواکیان (Noachian). ۲) هسپرین (Hesperian). ۳) آمازونین (Amazonian). هر دوره با نام منطقه ای که در همان دوره تشکیل شده ، نام گرفته است.
    دوره نواکیان بر اساس منطقه نواکیس (Noachis) که منطقه ای مرتفع در نیمکره جنوبی است نام گرفته. در طول دوره نواکیان، تعداد بیشماری اجرام سنگی در ابعاد مختلف با مریخ برخورد کرده اند. برخورد این اجرام چاله هایی در ابعاد گوناگون در منطقه ایجاد کرده است. در این دوره همچنین چندین آتشفشان عظیم فعال بوده اند.
    به علاوه در این دوره فرسایش سطح توسط آب منجر به شکل گیری شبکه های دره ای در مریخ شده است. وجود این شبکه بیان گر این است که دمای مریخ در دوره نواکیان بسیار گرمتر از دمای کنونی سیاره بوده است.
    دوره هسپرین
    بمباران های شدید دوره نواکیان تدریجا به پایان رسید و دوره هسپرین آغاز شد. این دوره بنا به منطقه هسپریا پلانیوم (Hesperia Planum) اینچنین نامگذاری شده است. دشتی مرتفع در عرضهای پائین جغرافیایی نیمکره جنوبی.
    در طی دوره هسپرین فعالیتهای آتشفشانی ادامه داشته اند و مواد مذاب بیشتر چاله های به وجود آمده در دوره نواکیان را پوشاندند. اغلب بزرگترین کانالهای موجود در سیاره مربوط به دوره هسپرین می باشند.
    دوره آمازونین همراه با تشکیل چاله های کوچک است و تا به امروز ادامه یافته است. نام این دوره بر اساس نام منطقه آمازونیس پلانیتیا(Amazonis Planitia)، که دشت کم ارتفاعی در عرضهای پائین جغرافیایی نیمکره شمالی است گرفته شده.
    فعالیتهای آتشفشانی در این دوره نیز ادامه داشته اند و برخی از بزرگترین آتشفشانها مربوط به این دوره هستند. جوانترین عناصر موجود در مریخ، شامل رسوبات یخ در قطبها نیز به این دوره تعلق دارند.
    امکان وجود حیات
    احتمالا روزگاری در مریخ حیات وجود داشته است. حتی ممکن است موجودات زنده هنوز در این سیاره دوام آورده و وجود داشته باشند. مریخ تقریبا به طور قطعی سه عامل اصلی را که دانشمندان برای وجود حیات ضروری می دانند دارا می باشد: ۱) عناصر شیمیایی مانند کربن، هیدروژن، اکسیژن و نیتروژن ۲) منبع انرژی ۳) آب مایع.
    عناصر شیمیایی در طول تاریخ این سیاره همیشه در آن وجود داشته اند. نور خورشید نیز منبع انرژی به حساب می آید. علاوه بر نور خورشید گرمای درون سیاره نیز نوعی منبع انرژی ثانوی است. در زمین، گرمای درونی سیاره ما، زندگی گونه های زیستی اعماق دریا و شکاف پوسته ها را تضمین می کند.
    آب مایع به شکلی واضح مسبب به وجود آمدن پدیده های سطح مریخ از جمله کانالهای بزرگ، دره های کوچک و آبگذرهای جوان آن است. به علاوه مقادیر زیادی یخ آب در نزدیک قطب جنوب و احتمالا قطب شمال آن وجود دارد. بنابراین آشکار است که زمانی آب مایع در این سیاره جاری بوده است. احتمالا امروزه در زیر لایه های رویی این سیاره آب مایع هنوز یافت می شود.
    در سال ۱۹۹۶، گروهی به سرپرستی دیوید مک کی (David S. McKay)، زمین شناس مرکز فضایی جانسون ناسا در هوستون، اعلام نمودند که مدرکی از وجود جانوران میکروسکوپی در مریخ پیدا کرده اند. آنها این مدرک را در درون یک قطعه سنگ آسمانی که خود را به زمین رسانده بود، کشف کردند. این قطعه سنگ به احتمال زیاد در اثر برخورد سنگی بزرگتر با مریخ از سطح این سیاره کنده شده و پس از میلیونها سال سفر در فضا سرانجام وارد جو زمین شده است.
    این مدرک شامل مولکولهای بنیانی پیچیده، ذراتی از نوعی ماده معدنی به نام مگنتیت (magnetite) که درون برخی از انواع باکتریها تشکیل می شود و سازه های بسیار ریزی که فسیلهای میکروسکوپی هستند می باشد. استنتاج دانشمندان جدال آمیز است اما در هر صورت تا کنون برای اثبات وجود حیات در مریخ هیچ توافق علمی جامعی پیدا نشده است.
    تاریخ مطالعات مریخ
    مشاهده از زمین
    نخستین ستاره شناسان به کمک تلسکوپ هایی بر روی زمین به وجود کلاهک های قطبی و تغییرات آنها در فصول مختلف پی برده بودند. آنها همینطور نشانه ها تیره و روشنی کشف نمودند که شکل و مکان آنها در تغییر بود.
    در اواخر قرن ۱۹ ستاره شناس ایتالیایی به نام شیاپارلی (Giovanni V. Schiaparelli) اعلام کرد که شبکه ای از خطوط تیره را در سطح مریخ مشاهده کرده است. بسیاری از ستاره شناسان نیز رویت چنین پدیده ای را تائید کردند. درمیان آنان ستاره شناس امریکایی به نام پرسیوال لاول (Percival Lowell) نیز حضور داشت. او وجود این کانالها را به ساکنین مریخ نسبت داد.
    نشانه های تیره و روشن متغیری که ستاره شناسان در گذشته وجود آنها را گزارش کرده بودند در واقع بادهای مریخی بودند که در گستره سطح این سیاره می وزند. برخی از ستاره شناسان نخستین اعتقاد داشتند که تغییر این نشانه ها به دلیل رشد و نابودی گونه های گیاهی است.
    مشاهده بوسیله فضاپیما
    سفینه های روبوتیک از دهه هفتاد قرن پیش شروع به مشاهده دقیق این سیاره نمودند. ایالات متحده در سال ۱۹۶۴ مارینر ۴ و در سال ۱۹۶۹ مارینر ۶ و مارینر ۷ را ارسال کرد. هر کدام از آنها حدود ۶ ماه بعد به مدار مریخ رسیدند. تصاویر تهیه شده توسط این سفینه ها نشان داد که مریخ سیاره ایست خشک و سترون، دارای چاله هایی فراوان نظیر ماه و بدون هیچ گونه اثر و آثاری از حیات.
    در سال ۱۹۷۱، مارینر ۹ به مدار مریخ ارسال شد. این سفینه توانست از ۸۰ درصد سطح این سیاره نقشه برداری کند. برای اولین بار آتشفشانها و سیستم های دره ای این سیاره توسط این سفینه کشف شدند. همچنین نواحی دیده شد که شبیه به بسترهای خشک رودخانه بود.
    ماموریت بعدی به مریخ، ماموریت وایکینگ بود که توسط ایالات متحده در سال ۱۹۷۵ صورت گرفت. وایکینگ شامل دو مدارگرد و دو مریخ نشین بود. هدف اصلی آن پیدا کردن حیات در این سیاره بود. محل فرود مریخ نشینها توسط مدارگردها تعیین شد و آنها در جولای و سپتامبر ۱۹۷۶ در سطح سیاره سرخ فرود آمدند. مریخ نشینها توانستند برای نخستین بار تصاویری را از نزدیک در این سیاره تهیه کنند. آنها از خاک مریخ نمونه گیری کردند. هیچ نشانی از حیات توسط آنها پیدا نشد.
    دو ماموریت موفقیت آمیز دیگر، مریخ نشین رهیاب (Pathfinder) و مدارگرد پیمایشگر سراسری مریخ (Mars Global Surveyor) بود. ایالات متحده هر دوی آنها را در سال ۱۹۹۶ ارسال نمود. بخش اساسی ماموریت رهیاب انجام دادن سیستم جدید فرود بر این سیاره بود. این مریخ نشین در جولای ۱۹۹۷ به کمک بالشت های بزرگ بادی در مریخ با موفقیت فرود آمد. رهیاب یک خودروی کوچک به نام سوجورنر (Sojourner) به معنای ساکن موقتی یا آدم سیار را نیز با خود به سطح مریخ برد. رهیاب تصاویر منحصر به فردی را از مریخ به زمین ارسال کرد و سوجورنر آنالیزهایی را در سنگها و خاک مریخ به انجام رساند. مردم در سرتاسر جهان از تلوزیون های خود تصاویر سوجورنر را در حال کار مشاهده می کردند.
    پیمایشگر مریخ تعدادی از وسایل و تجهیزات اندازه گیری علمی را با خود حمل می کرد. یک دستگاه لیزر ارتفاع سنج با ارسال امواج لیزری ارتفاعات موجود در سطح سیاره را معین نمود. این دستگاه نقشه ای از ارتفاعات سطح مریخ تهیه کرد که در آن همه ارتفاعاتی که حداقل یک متر بلندی دارند مشخص گردید. یک طیف سنج مادون قرمز ترکیب بندی بعضی از مواد معدنی موجود در سطح مریخ را مشخص نمود. یک دوربین با حساسیت بسیار بالا نیز توانست تصاویری از یک منطقه جدید ژئولوژیک تهیه نماید. این منطقه شامل لایه هایی رسوبی بود که احتمالا توسط آب مایع و رسوبات آن تشکیل شده است به اضافه آبگذرهای کوچکی که آنها نیز توسط آب مایع شکل گرفته بودند.
    در اپریل ۲۰۰۱، ایالات متحده سفینه ادیسه مریخ را ارسال کرد. این سفینه تجهیزاتی را برای آنالیز شیمیایی ترکیب بندی سطح مریخ و لایه های زیرین آن به منظور کشف وجود یخ آب در سطح و یا زیر سطح این سیاره و همچنین مطالعه پرتوهای پیرامون مریخ به همراه داشت. ادیسه مریخ در اکتبر ۲۰۰۱ در مداری نزدیک سیاره قرار گرفت. در سال ۲۰۰۲، این سفینه مقادیر زیادی یخ آب در زیر سطح مریخ کشف نمود. بیشتر یخ کشف شده در منطقه جنوبی سیاره و در قسمت جنوب ۶۰ درجه عرض جغرافیایی قرار دارد. دانشمندان انتظار دارند که در نیمکره شمالی، قسمت شمال ۶۰ درجه عرض جغرافیایی، نیز یخ وجود داشته باشد. به هرحال در زمانی که اکتشاف صورت می گرفت مقادیر زیادی دی اکسید کربن منجمد در منطقه وجود داشت و مانع از شناسایی لایه های زیرین می شد. یخ آب پیدا شده در یک متری زیر خاک وجود دارد. ۵۰ درصد از حجم این خاک را یخ آب تشکیل می دهد. کل حجم یخ کشف شده ۱۰.۴۰۰ کیلومتر مکعب است، یعنی دو برابر حجم لازم برای پر کردن دریاچه میشیگان.
    پیمایشگر مریخ نتوانست در عمق بیش از ۱ متر یخ پیدا کند. به همین دلیل دانشمندان هنوز نمی توانند حجم کلی یخ موجود در مریخ را تخمین زنند.
    در آگوست سال ۲۰۰۳ مریخ به زمین نزدیکتر شد. فاصله آن در ۶۰.۰۰۰ سال اخیر به این نزدیکی نبوده است. در آن سال دانشمندان سه سفینه جدید را به این سیاره ارسال کردند. ماموریت مارس اکسپرس مربوط به آژانس فضایی اروپا بود و شامل یک مدارگرد مجهز به تجهیزات علمی و یک مریخ نشین به منظور آنالیز خاک سیاره و کشف مدارک وجود حیات می شد. ایالات متحده نیز دو مریخ نورد به نامهای اسپریت (Spirit) و آپورچونتی (Opportunity) به مریخ ارسال کرد تا به کاوش در مناطق مختلف سطح مریخ بپردازند.
    در دسامبر ۲۰۰۳، مارس اکسپرس به مداری پیرامون مریخ رسید و مریخ نشین بیگل ۲ (Beagle) را به سطح سیاره فرستاد. مارس اکسپرس بلافاصله شروع به ارسال تصاویر و دیگر اطلاعات به زمین نمود اما سرپرستان این ماموریت موفق به برقراری ارتباط با بیگل نشدند و این مریخ نشین در سیاره گم شد. در اوایل ژانویه ۲۰۰۴، مریخ نورد امریکایی اسپریت با موفقیت فرود آمد. آپورچونتی کمی دیرتر ارسال شد و در همان ماه آن نیز با موفقیت فرود آمد. این دو مریخ نورد تصاویر دقیقی از پدیده های سطح مریخ ارسال کردند و شروع به آنالیز سنگها و خاک آنجا به منظور پیدا کردن مدرکی حاکی بر وجود حجم زیادی آب مایع در سطح مریخ در گذشته های نه چندان دور نمودند.
    در مارس ۲۰۰۴، دانشمندان امریکایی اعلام کردند که آنها به این نتیجه رسیده اند که در منطقه مریدیانی پلانیوم (Meridiani Planum) یعنی جائیکه مریخ نورد آپورچونتی در آن فرود آمد، زمانی مقادیر زیادی آب مایع وجود داشته است. مدرک آنها برای این ادعا سنگی بود که از قسمتهای زیرین به بیرون سر زده بود. آنالیزهای آپورچونتی نشان داد که این سنگ حاوی مقادیر زیادی نمک سولفات است که دارای سولفور و اکسیژن می باشد. در سیاره زمین، این مقدار نمک سولفات تنها در سنگهایی یافت می شود که یا در درون آب شکل گرفته اند و یا مدتها در معرض جریان آب بوده اند.
    ماموریت مریخ نوردها تنها برای ۹۰ روز زمانبندی شده بود اما از آنجا که هر دوی آنها به خوبی کار می کردند مدت ماموریتشان تمدید شد. در ژوئن ۲۰۰۴، آپورچونتی به داخل چاله ای بزرگ رفت و به آنالیز سنگهای زیرین آن منطقه پرداخت. اسپریت نیز در همان ماه با طی مسیری به طول ۳ کیلومتر به مجموعه ای از تپه های مشهور به تپه های کلمبیا رسید. آنها ماهها به کاوش خود در این مناطق ادامه دادند.

  10. #10
    همکار بازنشسته farbod123's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    محل سكونت
    تبريز
    پست ها
    1,370

    پيش فرض نواحی جنوبی مریخ انباشته از آب های منجمد






    بررسی هایی که اخیرا توسط ناسا (NASA) در نواحی قطب جنوب مریخ انجام شده نشان می دهد حجم آب های یخ زده در این منطقه به اندازه ای است که در صورت تبدیل شدن به مایع، قادر است با عمقی در حدود ۱۰.۹۲۷ متر کل سیاره را بپوشانند!
    اطلاعات مذکور از رادار MARSIS که یکی از تجهیزات جدید و پیشرفته آژانس فضایی ایتالیایی وابسته به ناسا به شمار می رود به دست آمده است.
    بدون شک از آنجائیکه حیات موجودات زنده به آب وابسته است، پی بردن به تاریخچه پیدایش این آب ها و سرنوشت آنها در آینده، راهگشایی برای ادامه مطالعات در مورد وجود یا عدم وجود حیات در مریخ خواهد بود. MARSIS ضخامت لایه های منجمد نواحی شمال مریخ را نیز محاسبه نموده است.
    جفری پلاوت (Jeffrey Plaut) از لابراتوار JPL کالیفرنیا در این باره اظهار داشته: “لایه های یخ موجود در قطب جنوب مریخ به آسانی ناحیه ای به وسعت تگزاس را پوشش می دهد. میزان آب مریخ پیش از این نیز به طور تخمینی محاسبه شده بود اما هیچگاه به اطمینان و حساسیتی که رادار فوق بدست آورد نبوده است.”
    جیوانی پیکاردی (Giovanni Picardi) مدیر ایتالیایی تحقیقات MARSIS می گوید: “به نظر می رسد این دستگاه ابزار کاملا قدرتمندی جهت انجام محاسبات مربوط به لایه های اعماق مریخ است و اهداف مورد نظر تیم تحقیقاتی ما را به طور کامل جوابگوست.”
    MARSIS نه تنها برای اولین بار امکان دیدن لایه های موجود در اعماق مریخ را برای دانشمندان میسر نموده است، بلکه از جزئیات حیرت آوری نیز پرده برداری کرده. اطلاعات بدست آمده سبب شده تا دانشمندان بتوانند درک بهتری از موقعیت و طرز قرارگیری لایه ها در سطح اصلی و سطوح زیرین مریخ داشته باشند.
    لایه های یخی که در نواحی قطبی مریخ قرار دارند توسط رویه سفیدی از دی اکسید کربن منجمد شده و آب پوشیده شده اند. گرد و غبار بسیاری از لایه ها را تیره و تار نموده اما با این وجود قدرت انعکاس و نفوذ رادار توانسته در حدود ۹۰ درصد این لایه ها را آب یخ زده تشخیص دهد.
    به هر ترتیب دانشمندان مشغول بررسی این نکته هستند که آیا شرایط آب و هوایی بسیار سرد مریخ سبب شده که لایه های یخ به صورت آب مایع درنیایند؟
    پلاوت (Plaut) در ادامه اظهاراتش می گوید: “شاید سرمای موجود در مریخ و در نتیجه سرد شدن لایه های داخلی، سبب شده سطح خارجی مریخ از سطح زمین سفت تر باشد.”
    منبع:
    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •