تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 5 از 416 اولاول 1234567891555105 ... آخرآخر
نمايش نتايج 41 به 50 از 4151

نام تاپيک: Naruto / بحث مانگای ناروتو

  1. #41
    پروفشنال fswteam's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    محل سكونت
    The Desert Of Gaara
    پست ها
    633

    پيش فرض


    کشور:برگ
    سن:13
    گروه خوني:o
    Hyuuga Neji بچه ي سرنوشت
    سه چيز که به وضوح تو اون ديده ميشه :آرام و خونسرد و متين.شناخته شده به عنوان اعجوبه ي خانواده ي هيوگا.نژي يک نابغه است که تعدادي از با اعتبار ترين تکنينک هاي خانواده رو استاده!يک سال هم از ناروتو بزرگتره.نژي Byakugan رو که يکي از قديمي ترين ها در نوع خودش در Hidden Leaf رو داره که جد واقعي خانواده ي اوچيها ست.نژي با چشما ي سفيدش شناخته مي شه.(البته همه ي قبيله اش اينجورين).خب با اين ارث سلتنطي نژي يه پسر کاملا مغروره.اون عقيده داره که همه چيز رو سرنوشت معين مي کنه و ما انسان ها هيچ کاري نمي تونيم بکنيم.براي همچين مرد جوان و با استعدادي بزرگترين افت اينه که رفتار تند و انتقام جويانش در مقابل مردم باعث مورد نفرت واقع شدنش ميشه.
    خاندان Hyuuga به دو بخش تقيسم ميشه:اصلي و فرعي(Main House and the Branch House) .دليل جدايي اونها اينه که Main House مقرر شده که خون اصلي هيوگا رو نگه داره و مانند يک ميراث نگه داري بشه.و Branch house ساخته شده تا از Main House به هر قيمتي حتي مرگ محافظت کنه.و اين باعث شده سهم Branch House ناديده گرفته بشه.اعضاي Branch House در سن جواني تحت يک نفرين وحشتناک قرار مي گيرند.نفرين اينه که يک جوتسو روي اونها اعمال مي شه و علامت Bird in the Cage (پرنده در قفس) بر روي پيشوني اونها نقش مي بنده و تا مرگ همونجا مي مونه.اين داغ نه تنها Main House رو از Branch House جدا مي کنه بلکه باعث مي شه که Main House بر افراد پاييني خاندان کنترل داشته باشند.يک اشاره ي ساده ي دست درد و رنج زيادي رو به مغز کسايي که اون علامت رو دارن وارد مي کنه و اگه لازم باشه مي تونه به راحتي اونا رو بکشه.نژي از Branch House و مثل آدم هاي خونه اش و پدرمرحومش اين علامت رو داره و اينجاست که از خانه ي اصلي و Hinata دختر عموش نفرت داره.
    وقتي نژي 4 ساله بوده يک شينوبي از کشور ابر به کشور برگ مياد تا يک قرار داد رو امضا کنه چون دسته ها ي مبارز مدتي تو جنگ بودن.در همين زمان اعجوبه ي خاندان هيوگا منولد شد. اين اعجوبه دختر عموي نژي يعني هيناتا بود.اين همون زماني بود که علامت بر پيشاني نژي نقش بسته شد.پدر هاي نژي و هيناتا دوقلو بودند.پدر هيناتا ,هياشي,زودتر متولد وعضو خانه ي اصلي شد.پدر نژي ,هيزاشي ,هم در خانه ي فرعي قرار گرفت.اين هياشي بود که علامت رو بر نژي گذاشت و اون رو واقعا عضوي از فرعي ها کردو اون بود که قسم خورد براي بقيه ي عمرش از خونشون محافظت کنه.چند روز بعد از اينکه اون شينوبي از کشور ابر اومد شخصي سعي کرد تا هيناتا رو بدزده.هياشي به سرعت از شر اون مزاحم خلاص شد و نشون داد که اين همون شينوبي اي هست که براي امضاي قرارداد اومده.معلوم شد که کشور ابر هم مثل خيلي از کشورهاي ديگه مي خواد به راز هيوگا و بياکوگان دست پيدا کنه.
    خشم از مرگ يکي از رهبران کشور ابر باعث شد که هياشي قرباني شود.بعد از کلي فکر کردن کشور برگ تصميم گرفت که در مقابل خواسته ي ابر تسليم بشه.اگر چه براي حفظ خون, هيزاشي قرباني شد و جسدش با برادرش عوض بشه.اين دليل تنفر نژي ست.زندگي پدرش بي هيچ درنگي به خاطر صلاح خانه فدا شد.نژي تمام تنفرش از خانه ي اصلي رو متوجه هيناتا کرده بود,هر چند اون از نژي خيلي ضعيفتره وهمچنين به عنوان يه نينجا بي کفايته.بچه اي با ظرفيتي که مي تونه قدرت نهايي هيوگا رو به حد خودش برسونه.هدف اون اينه که خانه ي اصلي رو پشت سر بگذاره و آنقدر قوي بشه که کسي نتونه با اون مقابله کنه و هيچ شکي درش نيست که با سلاح بياکوگان به همچين هدفي برسه.
    چشماي نژي به اون اين امکان رو ميدن که بتونه تکنيک هاي استثنايي رو انجام بده اما اونا همچنين راحتي داشتن يک امنيت کامل رو بهش ميدن.يکي از تکنيک هاي کليدي Heavenly Spin است.استفاده ازتمام پتانسيل بياکوگان اين امکان رو به نژي مي ده که بتونه 359 درجه اطراف بدنش رو ببينه و تمام حمله هايي رو که بهش نزديک مي شه رو احساس کنه. بعد با استفاده از Hakkeshou(هنر رزمي چيني مبارزه ي نرم با مشت ) در گاه هاي چاکرا هاش رو باز مي کنه و مقدار زيادي چاکرا مصرف ميکنه تا حمله هاي وارده رو متوقف کنه.اون از بدنش استفاده مي کنه تا با سرعت زياد بچرخه تا هر چيزي رو که در دسترسشه از بين ببره. اين تکنيک تا کنون فقط توسط خانه ي بالا استفاده مي شده.به دست آوردن اين تکنيک توسط نژي يک امر غير عاديست. مثال ديگه اي از حمله هاي نژي 64 دست Hakke است. اين يک تکنيک خاص است که هر دريچه اي از چاکراي رقيب رو مسدود مي کنه و کاملا سوراخ هاي چکراي بدن رقيب رو مي گيره که اجراي هر گونه جوتسويي رو بي فايده مي کنه.64 دست Hakke ظرفيت فيزيکي بسيار بالايي رو مي طلبه و بي شک استفاده ي راحت از اون توسط نژي استعدادش رو به عنوان يک نينجا نشون مي ده.

  2. #42
    پروفشنال fswteam's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    محل سكونت
    The Desert Of Gaara
    پست ها
    633

    پيش فرض


    سن : 51
    روز تولد : August 2 ( يازده مرداد )
    گروه خوني : B
    قد : 163.1
    وزن : 48.9
    کشور : آتش
    شهر : konoha


    Tsunsde نوه ( يا نتيجه ) ي هوکاگه ي اول هست به همين خاطر اهالي konoha براي اون احترام خاصي قائل اند و اون رو با لقب " Hime " ( شاهزاده خانم ) صدا مي زنن. ( به جز ناروتو که بهش مي گه مامان بزرگ )
    Tsunade مثل orochimaru و Jiraiya يکي از شاگرد هاي هوکاگه ي سوم ( Sarotobi ) هست . اين سه نفر به خاطر استعداد و مهارت هاي خاصي که داشتن به Sanin معروف شدن ولي بعد از مدتي به خاطر خيانت هاي orochimaru گروهشون از هم پاشيد .

    يکي از دارايي هاي ارزشمند Tsunade يک گردنبند سبز رنگه قيمتي که از پدر بزرگش به ارث برده . Tsunade در روز تولد 12 سالگي برادرش Nawaki اون رو بهش مي ده . Nwaki آرزوش بوده که مثل پدر بزرگش هوکاگه بشه و با تمام وجود از konoha و مردم اون دفاع کنه . ( هوکاگه ي اول حس مسوليت خاصي نسبت به اهالي konoha داشت . ) Tsunade هم براي اين که به برادرش نشون بده تو خون و وجودت هم از يک هوکاگه است گردنبد رو به اون مي ده . دقيقا فرداي روز Nawaki مي ميره .

    مرگ nawaki به Tsunade خيلي ضربه مي زنه . اين حادثه باعث مي شه که Tsunade به استاد قبلي خودش ( که در اون موقع هوکاگه شده بوده ) پيشنهاد بده که همراه هر گروه شينوبي که براي ماموريت ميفرستن يه نفر
    به عنوان پزشک ( Medical nin ) بره . هوکاگه هم به خاطر اين که آموزش چنين گروهي وفت زيادي مي بره پيشنهاد رو رو ميکنه .
    تنها کسي که توي اون جمع از Tsunade طرفداري ميکنه jonin جواني به اسم Dan بود . ( خواهر dan هم توي يکي از جنگ ها به دليل رسيدگي دير مرده بوده ) بعد از بحثي که بين dan و هوکاگه در مي گي ره , هوکاگه پيشنهاد tsunade رو قبول مي کنه .

    حمايت dan و اين که او هم مثل tsunade يکي از عزيزانش رو از دست داده بود باعث مي شه روابطشون صميمي تر بشه . tsunade بعد از مدتي شيفته ي طرز تفکر و ايدال هاي ميشه بعدشم عاشق خودش .
    وقتي dan تصميم مي گيره هوکاگه بشه tsunade گردنبندش رو به اون ميده .
    نمي دونم سرنوشت tsunade از اول با رنگ سياه نوشته بودن يا اين که گردنبندش نحس بود ....... به هر حال dan هم در يکي از جنگ ها به شدت زخمي مي شه . حتي tsunsde هم که در شفا دادن و درمان بقيه مهارت داشت نتونست زندگيش را نجات بده .

    بعد از اين دو حادثه مقام هوکاگه براي tsunsde مثل فرشته ي مرگي شد که برادر و عشقش رو ازش گرفت .
    فکر مي کرد اون 2 تا براي اين مردن که ميخواستن هوکاگه بشن . ( مثلا nawaki که اون موقع ginin بود هميشه با بزرگ تر از خودش در ميافتاد . tsunade هم بهش مي گفت توي اين وضعيت ها فرار کن برو . تيکه کلام nawaki
    هم اين بود که يک مرد هيچ وقت فرار نمي کنه .)
    خلاصه tsunade از هرچي که مربوط به هوکاگه شدنه متنفر ميشه و بعد از مدتي konoha رو با خواهرزاده ي دان
    shizune ترک ميکنه .

    بعد از مبارزه ي orochimaru با هوکاگه ي سوم , به دليل نفريني که روي دست هاش قرار مي گيره توانايه حرکت دادن دست هاش رو از دست مي ده . ( از شدت درد يکي از افرادي که مي خواستن بهش دارو بدن رو مي کشه)
    orochimaru دنبال tsunade مي ره تا دست هاش رو در مان کنه و حاضر مي شه درعوض اين کار Tsunde , دان و برادرش رو با جوتسو هاي منوعه زنده کنه . اين پيشنهاد جواب نه محکمه Tsunade رو شل ميکنه . orochimaru هم که قيافه ي وارفته ي tsunade رو مي بينه يک هفته به اون فرصت فکر کردن مي ده .

    توي اون يک هفته tsunsde با ناروتو و jiraiya رو به رو مي شه . ( از ملاقاتش با orochimaru چيزي نمي گه )
    jiraiya اين خبر رو به tsunade مي ده که تو رو به عنوان هوکاگه ي پنجم انتخاب کردن . tsunade هم اين مقام رو با لحن خيلي بدي رد مي کنه و ميگه : فقط آدم هاي احمق هوکاگه مي شن !
    ناروتو هم غيرتي ميشه و بلند ميشه tsunade بزنه !
    ناروتو و Tsunade مي رن بيرون براي مبارزه . tsunade با يک انگشت و ناروتو با تمام وجود !
    ناروتو سعي ميکنه جتسوي spiraling sphere رو tsunade اجراکنه . اما موفق نمي شه . شباهت بيش از اندازه ي ناروتو به nawaki و اين که مي خواد هوکاگه بشه tsunade رو به ياد گذشته ي غم انگيز خودش مي اندازه و سعي مي کنه ذوق تاروتو رو کور کنه . tsunade به ناروتو مي گه اگه نتوني اين جتسو رو تا آخر اين هفته کامل ياد بگيري ليقت هوکاگه شدن رو نداري . ( سر کيف پول ناروتو و گردنبند خودش هم شرط مي بنده .)
    ناروتو هم کم نمياره شروع ميکنه به تمرين . حتي شب ها هم نمي خوابه . ( اين نکته رو در نظر داشته باشيد که اين تکنيک يک ninjutsu يه فوق العاده سخت رده ي A هست که هوکاگه يه چهارم سه سال وقت صرف يادگيريش ميکنه .)

    يک هفته تموم مي شه . tsunade سعي مي کنه با وانمود کردن اين که مي خواد orochimaru رو درمان کنه بکشتش . ولي kabuto مانع اين کار ميشه .
    توي مبارزه اي که بين tsunade و orochimaru و shizune و kabuto و jiraiya و ناروتو در مي گيره ترس tsunade از خون از بين مي ره . بهش ثابت مي شه که ناروتو لياقت هوکاگه شدن رو داره و طبق شرط گردنبندش رو با تمام آرزو هاي nawaki و dan به ناروتو مي ده .
    درطول مبارزه tsunade خودش رو به عنوان هوکاگه ي پنجم معرفي ميکنه وبا اين عنوان با orochimaru ميجنگه .

    يکي از جتسو هاي جالب tsunade اينکه خودش رو جوان نگه ميداره . ( در اصل 50 سالشه ولي مثل يک دختر 20 ساله به نظر مي رسه . ) همچنين اون اين توانايي رو داره که سللول هاي بدنش رو باز سازي کنه ولي اين کار از عمرش کم ميکنه !

    tsunade خيلي اهل قماره . معمولا هم مي بازه . به همين خاطر به The legendary sucker معروفه.

  3. #43
    پروفشنال fswteam's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    محل سكونت
    The Desert Of Gaara
    پست ها
    633

    پيش فرض


    کشور : کشور آتش, دهکده ي برگ مخفي
    سن : 12-13 , تو قسمت دوم 15
    قد : 150.1 Cm, تو قسمت دوم 165 وزن : 35.9 Kg
    تولد : بيست و هشتم مارچ
    گروه خوني : O
    وضعيت کنوني : چونين
    سکورا عضو روشنفکر و جذاب تيم 7 کاکاشي, که در اصل تشکيل شده از خودش و ناروتو و سسوکه. هارونو يعني زمين بهاري و سکورا يعني شکوفه ي گيلاس که در ژاپن به خاطر کوتاهي دوره ي زندگيش و زيباييش مورد احترامه.در چيني شکوفه ي گيلاس مظهر زيبايي زن و در زبان گياهان به معناي عشق مس باشد.
    در ژوئن 2006 در American Shonen Jump کيشيموتو به اين اشاره کرده بود که سکورا بهترين معلم نينجا مي شه چون در شخصيتش رخنه ها يي وجود داره مثل دنبال کردن سسوکه اما اون نرمال ترين شخصيته. اون هم چنين اشاره کرد که سکورا و راک لي به منظور نشان دادن ضعف هاي انساني اند. تو مشهورترين شخصيت Shonen Jump هم جزء 10 نفر اول بوده.
    سابقه
    برعکس همتيمي هاش گذشته ي اون خالي از هر گونه تراژدي واقعي بوده. فقط از طرف هم سناش تو آکادمي تخريب مي شده , جايي که حساسيتش در مورد پيشاني بزرگش باعث مي شد که همکلاسي هاش اذيتش کنن. Ino Yamanaka با اون دوست شد و روباني بهش داد که مي تونست صورتش رو برجسته نشون بده تا پيشونيش ديگه اون رو اذيت نکنه. دوستي با اينو باعث شد که سکورا شخصيتش رو کامل کنه و بيشتر به خودش ارزش بده. وقتي که اعتماد به نفسش بيشتر شد عاشق سسوکه شد کسي که اينو هم عاشقش بود. سکورا وقتي اين رو فهميد رابطشون رو قطع کرد بنا براين دو نفري که مي تونستن شايسته ي مهرباني سسوکه باشن يک رقابت تلخ بينشون شروع شد. هر دو اين رقابت رو تا مبارزشون تو امتحان چونين حفظ کردن و بعد از اون رابطشون شروع به خوب شدن شد. هر چند رابطه اي همراه با رقابت ايجاد کردن و هر دو سعي مي کنن که ديگري رو شکست بدن.
    شخصيت
    در شروع سري تنها ويژگي قابل توجه سکورا شيدايي براي سسوکه بود. در ابتدا اين شامل دنبال کردن اون تو هر کجا براي تلاش براي کمک کردن به اون و ارزش دادن به عقايدش و توانايي هاش بيشتر از بقيه بود. وقتي که سسوکه در موقعيت هاي خطرناک تري قرار گرفت نمايش احساسات سکورا به سمت اهميت به خوشحالي سسوکه سوق پيدا کرد. اولين بار که ديده شد وقتي اون به نظر اومد مرده او با گريه کردنش به خاطر از دست دادن اون با Shinobi Code مخالفت کرد. وقتي که معلوم شد که نمرده بوده سکورا اين متود را براي نشان دادن احساساتش ادامه داد. قديمي ترين مثال اين , Cursed Seal است که سسوکه به عنوان منبعي از قدرت از اروشيمارو گرفت. به علاوه نگراني براي سسوکه وقتي که اون مريض شد بعد از استفاده از طلسم, سکورا نگران اين بود که جاذبه ي اون طلسم سسوکه رو از کونوها دور نکنه. بعدا ترسش واقعي شد و سسوکه دهکده رو براي پيدا کردن اروشيمارو ترک کرد. قبل از اينکه اون بره سکورا اون رو تو خروجي دهکده ملاقات کرد و از اون خواهش کرد که بمونه, اگرچه درخواستش هم براي رفتن با اون رد شد, راضي بود هر کاري بکنه که با اون باشه. تنها جواب سسوکه هم يک تشکر ساده قبل از بي هوش کردنش بود.
    با رفتن سسوکه به نظر اومد احساسات سکورا در مورد اون از تنها يک عشق به يک دوست عزيز تغيير کرد.الان به خودي خود تلاش اون اينه که سسوکه رو به کونوها بر گردونه و در تمام کارها با ناروتو همراه مي شه فقط به اين دليل. با اين وجود ويژگي هاي شبيه به دوست که اون الان با سسوکه موافقه, سکورا با اون مبارزه نميکنه اگر اين به اين معني که اون مي تونه از ديگران محافظت کنه يا برگردوندن اون رو به خونه راحتتر مي کنه.(اگه کسي زبانش خوبه ببينه مي تونه اين قسمت رو بهتر ترجمه کنه*) وقتي که نظر اون در مورد سسوکه تغيير کرد سکورا نمي خواست اجازه بده کسي در مورد بدي اون حرف بزنه وکسي رو که در مورد اون بد دهني کنه رو تويک آن مي زنه.
    شبيه احساساتش در مورد سسوکه نظر سکورا در مورد ناروتو هم از قديمي ترين ويژگي هاي شخصيتيشه. در مورد ناروتو هرچند که سکورا در ابتدا اون رو يک احمق بي استعدادي که هدفش تو زندگي آزار هميشگيه اونه تلقي مي کرد. وقتي که سکورا بعضي وقتا به احمق تلقي کردن اون مي پرداخت, خيلي ازدانستني هاش رو در مورد ناروتو رد کرد به طوري که اون دو بيشتر وقت رو با هم مي گذروندن. در طول هر مبارزه ناروتو ثابت کرد که مي تونه تعداد بسيار زيادي جوتسوي پيچيده رو با روش هاي مبتکرانه ي زيادي به کارببره, باعث شد که سکورا به اون به عنوان يک هم تيمي با پشت سر گذاشتن هر ماموريت بيشتر ارزش بذاره. اون حتي فهميد که نسبت به پيشرفت ناروتو حسادت مي کنه و سعي مي کنه تا متود هاي قوي شدن اون روکپي کنه. وقتي که سسوکه کونوها رو ترک کرد سکورا از ناروتو خواهش کرد که ناروتو اون رو برگردونه و اون رو به عنوان تنها کسي که ظرفيت دنبال سسوکه رفتن رو داره باور کرد. ناروتو قول داد که سسوکه رو برگردونه و باعث شد که اين عهد هميشگي اون بشه. اين با اين همراه بود که احساسات ناروتو براي اون بزرگ شد و براي اون وقتي که اون بعد از تلاش نا موفقش تو بيمارستان موند ناراحت شد.وقتي که ناروتو ادعا کرد که روزي سسوکه رو برگردونه, سکورا هم تصميم گرفت که دفعه ي بعد اون رو با هم برگردونن.
    در قسمت دوم سکورا سختي هاي زيادي در زندگي ناروتو رو ياد گرفت, مخصوصا اينکه اون روباه نه دو رو داره و آکاتسوکي به دنبال اون مي گرده به خاطر اين. به علاوه اگر آکاتسوکي موفق مي شد و ناروتو رو مي گرفت و روباه رو از بدن اون خارج ميکرد , ناروتو مي مرد. به خاطر اين سکورا يک نگراني ذهني در مورد ناروتو پيدا کرد و براي مشکلاتي که ناروتو با اونها روبرو مي شد ناراحت شد. براي کمک به اون در مواجهه با موانع سکورا محافظ اون شد و هرکاري که لازم بود انجام مي داد تا اون در امان باشه. به محض اينکه فهميد توانايي هاي پزشکي اي که اون در طول زمان ياد گرفته در مواجه شدن با روباه شيطاني ناکارامده, سکورا سعي کرد که ببينه آيا چيز هاي ديگه اي هست که اون ياد بگيره تا بيشتر به درد ناروتو بخوره. در نتيجه ي اين احساسات تازه کشف شده سکورا عموما بيشتر ويژگي هاي شخصيتي ناروتو رو مي پذيره و بيشتر مي تونه با اون درست کار کنه. مستقل از احساسات اون در مورد هم تيمي هاش تصميمات سکورا در طول قسمت اول تغييراتي کرد. وقتي که اون اين رو تو اون موقع متوجه نشده بود نقش اوليه ي سکورا محافظت از مقصود علاقه اش در تيم 7 بود در حال که ناروتو, سسوکه و کاکاشي هرگونه نيروي خصومت آميزي رو پس زدن. اين نبود تا مرحله ي دوم امتحان چونين که سکورا فهميد که چقدر اين نقش نامطلوبه, به اين عنوان که اون تنها گارد هم تيمي هاي مغلوبشه موقع حمله ي گنين هاي Sound . هرچند که اون سعي کرد با يک سري تله هاي از قبل پيش بيني شده اونها رو دور نگه داره تلاشش در مقابل تيم گنين ناموفق موند و Kin Tsuchi تونست سکورا رو از موهاش بگيره و اون رو از حرکت باز داره. وقتي که kin به اون گفت که بيشتر به خودش برسه تا به توانايي هاي نينجاييش, سکورا ناراحت شد که مردم هميشه به خاطر اون مبارزه مي کنن و اون نميتونه به خاطر خودش مبارزه کنه.در تصميم براي عوض کردن اين, سکورا با کوناي موهاش رو بريد تا خودش رو از چنگال Kin نجات بده و تمام قدرتش رو در مبارزه با اونها به کار گرفت. به اندازه ي کافي وقت گرفت تا نيرو کمکي برسه. اين تصميم جديد در ادمه ي سري ثابت موند, به اين ترتيب سکورا به کمک هم تيمي هاش اومد وقتي که به کمک نياز داشتن.
    سکورا در درونش يک سکوراي دروني داشت, ابراز احساسات درونيشه که معرف نظرات واقعي سکورا در مورد چيزهاست وقتي که به نظر مياد چيز ديگه اي رو نشون مي ده. ظاهر سکوراي دروني به طور نمونه با يک علامت تعجب Shānnarō علامت گذاري شده. اين عبارت معني واقعي نداره اما معمولا ترجمه مي شه hell yeah يا hell no يا damn it که به موقعيت بستگي داره. به علاوه با عبارت Cha! داخل انيمي انگليسيش جايگزين شده شبيه کاري که با dattebayo ناروتو کردن و تبديلش کردن به Believe it! . سکوراي دروني خيلي کم ظاهر مي شه. آخرين پيدا شدنش در حين مبارزه ي سکورا تو امتحان چونين بود (جايي که به طور غير مستقيم گفت که سکوراي دروني مي تونه شبيه ساختاري متفاوت در ذهن سکورا باشه). سکوراي دروني بعدا به طور خيلي مختصر داخل يکي از filler arc(نميدونم يعني چي!) هاي انيمي و در شروع قسمت دوم دوباره نشون داده شد. اين تفاوت بزرگ بين چهره ها شبيه اينه که سکورا با خودش بيشتر راحت ميشه و ديگه هر چي که ميگه با احساس واقعيش مغايرت نمي کنه.
    توانايي ها
    در شروع سري, سکورا توانايي هاي معين خيلي کمي داره و تنها ويژگي قابل توجه با هوش بودنشه. تيز بودن تو حفظ کردن مطالب ودر امتحان دادن تو آکادمي, سکورا مي تونه بيشتر از خيلي از همسني هاش به سوالات جواب بده. اين بيشتر در طول قسمت نوشتني امتحان چونين خودش رو نشون مي ده, طوري که سکورا جزء معدود دانش آموزاييه که بدون تقلب مي تونه به سوالات تستي جواب بده. در ابتدا استعداد سکورا خيلي درخشان نشون نمي ده و استعداد و استقامت کليش زير متوسطه. هر چند خيلي زود بعد از يکي از ماموريت هاي تيم 7 , سکورا مي فهمه که قدرت کنترلش روي چاکرا خيلي عاليه و مي تونه جوتسو ها رو با بيشترين بازدهشون انجام بده.
    کنترل چاکراي سکورا در قسمت 1 کم اتفاق ميوفته و به خاطر اينه که کسي بهش ياد نداده که چه جوري ازش استفاده کنه. تنها همکاري اي که به وجود مياد در طول تاخت و تاز به کونوها, جاييه که کنترل روي چاکراش به اون اجازه مي ده که اون يکي از چند گنيني باشه که مي تونه گنجوتسويي رو که تو منطقه پخش شده رو دفع کنه. بعد از اينکه سسوکه کونوها رو ترک کرد و تلاش ناروتو براي برگردوندن اون بي نتيجه موند, سکورا شاگرد سوناده شد و تحت آموزش هايي قرار گرفت که کنترل چاکراي اون درش به کار ميومد. وقتي چيزايي که اون ياد گرفته بود در طول anime's filler arcs نشون داده شد نقش بزرگي رو ايفا نکردن تا سري دوم.
    با آموزش هاي سوناده سکورا يک medic-nin (نينجاي پزشک) مبارز شد. توانايي هاي پزشکيش تا حالا به اون اجازه رو داده که زخم هاي شديد ديگران رو با يک تلاش کوچولو مداوا کنه و اونجور که تو کارتون ديده مي شه بدن هاي مرده رو بازسازي کنه. به نظر مياد که توانايي هاش خيلي بيشتر از يک نينجاي پزشک با تجربه است, طوري که اون مي تونه زخم هايي رو درمان کنه که به نظر مياد موفق نميشه. اين اولين بار وقتي ديده شد که اون تکنينک خارج کردن زهر (Dokunuki no Jutsu ) رو به کار گرفت تا از چاکراش استفاده کنه و زهر رو از بدن Kankuro خارج کنه بدون اينکه آسيب بدني به اون وارد کنه. و سپس اقدام به ساخت پادزهري براي اون کرد که کسي قبلا نساخته بود. در آموزشش سکورا همچنين ياد گرفته بود که در يک زمان کوتاه از حرکات دشمن آگاه بشه همونطور که يک پزشک خوب بايد بتونه از آسيب ديدن دوري کنه و در مبارزه زنده بمونه اگر که مي خواد هدفش رو انجام بده.
    اگه اون نتونه از مبارزه دوري کنه, سکورا مي تونه رو قدرتش که سوناده به اون ياد داده حساب کنه. با تقويت و آزاد کردن چاکراش در يک زمان گيري دقيق, سکورا مي تونه به راحتي هر مانعي رو نابود کنه. در طول زمان و با تکرار زياد سکورا مي تونه از اين قدرت به طور غريزي استفاده کنه و لازم نيست که تلاش زيادي بکنه. اين نيرو, همراه با مهارت پزشکيش, استعداد جديدش و زيبايي که در طول زمان به دست اورده باعث شده که خيلي ها سکورا رو سوناده اي ديگه ببينن و ممکنه حتي از استادي اون پيشي بگيره.
    خلاصه ي مطلب
    اگرچه سکورا در طول سري 1 در خيلي از اکشن هاي هم تيمي هاش حاضره, ولي اون نقش کليدي بازي نکرد تا سري دوم. جايگاه نو ظهور اون در داستان اولين بار در مبارزش با ساسوري از اعضاي آکاتسوکي توانست با کمک چيو اون رو شکست بده پيدا شد. به خاطر موفقيتش, ساسوري به اون در مورد يکي از جاسوس هاي رديف اروشيمارو گفت که به اون و بقيه ي تيم 7 اين شانس رو داد که بتونن سسوکه رو پيدا کنن. با وجود تلاش هاي اونها و عضو جديد تيم Sai, در برگردوندن سسوکه ناموفق موندن. يکبار ديگر آموزش شکست دادن سسوکه ي اروشيمارو رو ديدن وهرچند ناروتو و سکورا تصميم گرفتن که دوباره تلاش کنن و بعد از جمع آوري تيم 8 نفره عازم پيدا کردن سسوکه يا هدف سسوکه , ايتاچي شدند.سکورا قبلا رد سسوکه رو گرفته بود گرچه در واقع به نظر مياد که اون به دنبال هم تيمي جديد سسوکه Karin مي باشد.

  4. #44
    پروفشنال fswteam's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    محل سكونت
    The Desert Of Gaara
    پست ها
    633

    پيش فرض


    سن : 16 ( فقط همين بود)

    sai بچه ي يتيمي بود توي سازماني به نام Root بزرگ شد . در اون جا به sai ياد دادن که نبايد احساس داشته باشه وهيچ حس تعلق و وابستگي نسبت به ديگران داشته باشه . ( البته اين رو تقريبا به همه ي نيجا ها مي گن ولي اين جا قوانين سخت گير تره )
    sai خيلي قشنگ نقاشي مي کشيد وهمين استعداد نقاشي توجه يکي از اعضا که از sai بزرگتر بوده رو به خودش جلب کرد . sai و اون فرد ارتباط نزديکي باهم پيدا کردن و sai مثل يک برادر بزرگتر به اون نگاه ميکرد . sai از بودن با اون احساس خوشبختي مي کرد و دوست داشت تمام ماموريت ها رو با اون انجام بده . اما متاسفانه برادرش در اثر يک بيماري مي ميره . با مردن اون اميد به زندگي sai هم از بين مي ره و sai دوباره به بي احساس ترين عضو Root تبديل مي شه . به موجودي که تمام عمرش آموزش دبده بود که اون جوري باشه .
    هنگام ملحق شدن sai به تيم 7 بي احساس بودنش براش مشکل بزرگي مي شه . sai براي اولين بار سعي مي کنه موقع لبخند زدن طبيعي به نظر برسه ولي هم تيمي هاي جديدش عدم صميميت آشکار اون رو حس مي کردن .
    بعد از اين که sai مدت بيشتري با اون ها مي مونه و ارتباط نزديک ناروتو رو با بقيه مي بينه ياد خودش و برادرش مي افته وبه ابن نتيجه مي رسه که چيز هايي که بهش ياد دادن اشتباه ست و شروع مي کنه که سردي خودش رو کنار بزاره . sai سعي مي کنه چيز هايي رو که بهش گفته بودن فراموش کنه و خودش براي زندگيش قانون بزاره . ساکورا و ناروتو و کاکاشي هم با لبخند هاي ناشيانه ي sai ( که خيلي سعي مي کرد طبيعي به نظر بياد ) احساس صميميت بيشتري مي کردن .
    توي تلاشي که sai مي کنه تا با ديگران ارتباط برقرار کنه اين عادت رو پيدا کرده بوده که افراد رو با اسم هاي الکي صدا کنه . ( توي يه کتاب خونده بود که اين کار بامزه ست و دوست يابي رو آسون مي کنه )
    مثلا به ساکورا مي گفت : " hag " يعني " عجوره , جادوگر پير "
    بعد مدتي آدم ها رو با ويژگي هاي خيلي آشکار صدا مي کنه . مثلا به چوجي مگه : " چاقالو "
    (خيلي هم براش جالب بوده که هيچ کس واقعيت وجودش رو قبول نداره )
    براي همين افراد رو با برعکس اون چيزي که به نظرش مي امد صدا مي کرد . مثلا به Ino ميگفت : خوشکل
    sai هميشه سعي مي کرد که مفيد باشه و به همه کمک کنه . مثلا بک بار که دست هاي ناروتو آسيب ديده بود . نمي تونست غذا بخوره بهش غذا ميده . ( البته تاروتو زياد خوشش نيومد , بيشتر دوست داشت ساکورا بهش غذا بده . سکورا هم که ..... )


    sai استعداد نقاشي فوق العاده اي داره و همين استعداد برگه برنده ي jutsu هاشه . sai مي تونه روي طومار نقاشي بکشه و به اون زندگي بده و وادار به حرکت کنه . ( اندازه ي اون ها هم دست خودشه )
    مثلا پرنده بکشه و با اون پرواز کنه يا با جوهر از خودش کپي درست کنه .
    sai همچنين مي تونه کلمات نوشته شده روي طومار رو به حرکت دراره وبراي ارتباط از اونا استفاده کنه .

    sai از طرف يکي از افراد ما فوقش به نام Danzo به تيم 7 ملحق مي شه تا ساسوکه رو به konoha برگردونه .
    ماموريت اصلي سای اين بوده که ساسوکه رو به عنوان خائن کونوا پيدا کنه اما انگيزه سای بعد از مدتي خوشحالي ساکورا وناروتو ميشه .

  5. #45
    پروفشنال fswteam's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    محل سكونت
    The Desert Of Gaara
    پست ها
    633

    پيش فرض



    orochi به معني مار بزرگ و maru نام براي مذكر است و در اين صورت اوروشيمارو يعنيمارو مار بزرگ!
    ماوريت هاي به اتما رسانده:
    Missions Completed
    D-Rank:
    16
    C-Rank: 332
    B-Rank: 521
    A-Rank: 491
    S-Rank: 108


    از او به عنوان يكي از خدايان شينوبي ياد مي شود. همچنين او به همراه جيرايا و تسوناده به عنوان سه سنين افسانه ايي ياد مي شوند.
    حتي مورينو ابيكي ( morino ibiki ) كه يك نينجاي متخصص در امور شكنجه و گرفتناطلاعات است , اعتراف مي كنه كه از اوروشيمارو با پوست سفيد و زبان دراز و چشم هاييشبيه خزندگان هميشه مي ترسيده! ( ايبيكي هموني بود كه امتحان كتبي شونين رو گرفت ). اوروشيمارو هميشه علاقه وافر به يادگيري تكنيك هاي متنوع و حتي ممنوعه نشون داده وحتي چندتا از اونا رو هم به تنها شاگردش مي تاراشي آنكو ياد داد. همچنين اون يهامضا از خودش روي گردن آنكو كه همون curse ( به معني نفرين ) هست رو باقي گذاشت كهالبته غير فعاله. ( درواقع تنها از هر 10 نفر كي مي تونه از نفرين اوروشيمارو جونسالم درببره. بنابراين آنكو از مردي كه خيلي بهش اعتقاد داشت متنفر شد)

    اوروشيمارو 50 سال قبل از آغاز سريال متولد شد. او در سن 6 سالگيآكادمي نينجا ها رو تموم كرد. اون شاگرد هوكاگه سوم زاروتبي بود.
    بعد از مدتياوروشيمارو متوجه شد كه هرچقدر يك نينجا قوي باشه بازهم روزي خواهد مرد, بنابراينرفت دنبال راهي كه نميره! پس رفت به دنبال يوتسوهاي ممنوعه و شروع به ياد گرفتناونها كرد. نتيجه اين بود كه توسط شوراي دهكده از انتخاب شدن به عنوان هوكاگه چهارممنع شد. در اين موقع بود كه اوروشيمارو از دهكده رفت و تصميم گرفت براي خودش كاركنه. اون انسان ها رو مي گرفت و روي اونها آزمايش مي كرد. اون حتي از ميان شونينها, جونين ها و ANBU ها هم قرباني انتخاب مي كرد.

    يكياز آزمايشاتي كه انجام داد اين بود كه ژن هاي هوكاگه شوداي رو به 60تا بچه تزريقكرد تا بتونه توانايي هاي شوداي رو به اون بچه ها القاء كنه. اما 59تا از بچه هامردن و تنها كسي كه زنده موند به نام ياماتو بعدا يك ANBU بسيار قوي شد و تونست ازتونايي هاي شوداي استفاده كنه. ( بعدا در سريال جديد ناروتو شيپودن, ياماتو به جايكاكاشي سرپرستيه گروه ناروتو رو به عهده مي گيره و روزي كه اوروشيمارو و ياماتو باهم روبه رو مي شن اوروشيمارو از ياماتو مي ترسه!)

    اما روزي مخفي گاهش توسطهوكاگه سوم شناسايي شد. ازش سئوال شد كه داري چي كار مي كني؟ اوروشيمارو هم گفتصادقانه گفت دارم روي يوتسويي كار مي كنم كه بتونم باش همه تكنيك ها رو ياد بگيرم ومرگ رو هم فريب بدم. متاسفانه هوكاگه سوم در اون لحظه به اون رحم كرد و گذاشتاوروشيمارو زندگيشو نجات بده.
    بعد جيرايا به دنباله اوروشيمارو ميره و ازشتقاضا ميكنه برگرده ولي اون احساسات جيرايا رو مسخره مي كنه. ( اين داستان شبيهناروتو و سازوكه است). در آخر اون دوتا با هم مبارزه مي كنن. بعد از اون مبارزهجيرايا تصميم مي گيره ديگه براي نجات اوروشيمارو كاري نكنه.
    بعد از اون ماجرااوروشيمارو تكنيك immortal خودشو كامل مي كنه. يعني مي تونه روحشو در يك دنياي ديگهنگه داره و در مقابل فكر خودشو به درون جسم يكي ديگه وارد كنه. ( يعني همون كهجسمشو عوض مي كنه) اون اين تكنيكو روي يك زن جوان امتحان كرد كه موفقيت اميز بود.

    پس از انكه اوروشيمارو يوتسوي تغيير جسم خودشو كامل كرد, تصميم گرفت از دهكده برگ (konoha) انتقام بگيره. در اين زمان يعني 13 سال قبل از شروع سريال اون عضوآكاتسوكي ميشه و هم تيمي اول ساسوري از دهكده شن مي شه. به نظر اوروشيمارو سادهترين راه براي فراگيري تمام يوتسو ها داشتن شارينگان و كپي كردن تكنيك هاست. ينابراين وقتي در آكاتسوكي بوده تصميم مي گيره با استفاده از يوتسوي تغيير جسم , جسم ايتاچي اوشيا رو تصاحب كنه. ولي ايتاچي متوجه نقشه اون ميشه و ميزنه اوروشيمارورو دربوداغون ميكنه. ( درواقع اوروشيمارو از مانگكيو شارينگانه ايتاچي خيلي ميترسيده). بنابراين اوروشيمارو آكاتسوكيو با دلخوري و آگاهي كامل از نقشه هاي اوناترك مي كنه ولي انگشتر گروه آكاتسوكيو نگه مي داره. اين 6 سال قبل از شروع سريالاتفاق مي افته.

    ساسوري خيلي از يوتسوي تغيير جسم اوروشيمارو خوشش مياد. بنابراينتصميم مي گيره با استفاده از تكنيك mind control يك جاسوس به نام كابوتو ياكوشي روبه سازمان اوروشيمارو مي فرسته.
    5
    سال قبل از شروع سريال اون كيميمارو رو پيدامي كنه و اونو با خودش به سازمانش مي بره و تعليم ميده.
    4
    سال قبل از شروعسريال اوروشيمارو , زاكو رو پيدا مي كنه.
    1
    سال قبل از شروع سريال اوروشيماروتكنيك mind control ساسوري رو خنثي مي كنه. و كابوتو مي شه مرد دست راست اوروشيماروو خيلي به اون وفادار مي مونه. در اين زمان اوروشيمارو به كشور مزارع برنج سفر ميكنه و گروه صوت مخفي رو تشكيل مي ده.
    اما هنوز آرزوي آموختن تاميه تكنيك ها دراوروشيمارو هست. او مي دونه كه ايتاچي يك نفر ديگه از خاندان اوشيا رو زنده نگهداشته. و اون كسي نيست جز برادر ايتاچي , سازوكه اوشيا. بنابراين نقشه ايي ميكشه كهبه سازوكه نزديك بشه. براي دست يافتن به سازوكه اون ماموران مختلفي رو به امتحانشونين مي فرسه و البته خودشم با لباس مبدل وارد ميشه. اون 3 تا مامور از طرف دهكدهصوت مي فرسه. سپس سه تا هم از طرف دهكده برگ به سرپرستيه كابوتو و همچنين خودش همبه اتفاق 2 نفر ديگه لباس هاي نينجا ها چمن رو برمي دارن و خودشون جاي اونا جا ميزنن. به هرحال پس از يكسري ماجراها اوروشيمارو مفق ميشه يك نفرين ( Curse ) رويگردنه سازوكه باقي بگذاره. اون به سازوكه ميگه من در چشمان تو قدرت و نفرت بيشتريرو نسبت به برادرت مي بينم. تو بزودي براي كسب قدرت به پيش من خواهي آمد.

    پس از اين كه اوروشيمارو به مسابقه شونين نفوذ مي كنه و روي گردن سازوكه , نفرين خودشو قرار ميده ميره كه مرحله دوم نقشش اجرا كنه. اون مي خواد كه به دهكده برگ حمله كنه ولي تنهايي نم تونسته. بنابراين ميره و كازكاگه دهكده شن (كازكاگه چهارم) رو مي كشه و خودشو به جاي اون جا ميزنه و به نينجاهاي دهكده شن (Suna) دستور ميده كه وسط مسابقات شونين به دهكده برگ حمله كنند. در اين مسابقات قرار بود از گارا در هيولاي درون اون براي حمله استفاده كنن. در اين ميان اون خودش به عنوان تماشاگر مسابقات به عنوان كازكاگه دهكده شن در ميدان كناره زاروتوبي هوكاگه سوم مي شينه. وقتي حمله شروع ميشه اوروشيمارو با استاد سابق خودش زاروتوبي درگير ميشه .
    اوروشيمارو در اين مبارزه از يك يوتسوي ممنوعه استفاده مي كنه و هوكاگه هاي اول و دوم و چهارم را فراخواني مي كنه كه زاروتوبي جلوي اومدن هوكاگه چهارم رو مي گيره. خلاصه پس يك مبارزه بسيار سطح بالا در سطح هوكاگه ها< زاروتوبي مجبور ميشه خداي مرگ رو احضار كنه و روح هوكاگه هاي اول و دوم رو در اختيار اون قرار بده. ( برخلاف ميل قلبيش). همچنين مي خواسته روح اوروشيمارو رو هم بگيره كه اوروشيمارو از پش توسط يك شمشير مخصوص به زاروتوبي حمله مي كنه.خلاصه اينكه زاروتوبي كشته ويشه ولي موفق ميشه اون قسمت از روح اوروشيمارو رو كه مربوط به دستاش بوده ز بدنش خارج كنه. بنابراين پس از اين مبارزه ائرئشيمارو دستاشو از دست مي ده و ديگه نمي تونه با استفاده از نشانه هاي انگشتان هيچ يوتسويي اجرا كنه.
    در اين زمالن حمله با شكست روبه رو ميشه و اوروشيمارو به همراه ماموراش فرار مي كنن. كابوتو كه يك نينجاي پزشك بسيار قهاره تمام تلاششو مي كنه كه دستاي اوروشيمارو رو مداوا كنه ولي موفق نميشه. اوروشيمارو ميگه فقط يك نفرو رو مي شناسم كه در پزشكي اونقدر تبهر داره كه مي تونه دستاي منو مداوا كنه و اون تسوناده هوكاگه پنجم است. بنابراين با كابوتو به دنبال تسوناده ميرن. ولي در بين راه جيرايا و ناروتو به كمك تسوناده ميان و اوروشيمارو پس از يك مبارزه با هم تيمي هاي سابقش بازم مجبور مي شه فرار كنه.
    پس از اين ماجرا اوروشيمارو 4 بادي گارد مخصوص خودش ار دهكده صوت رو به دهكده برگ مي فرسه تا از سازوكه براي پيوستن به اوروشيمارو به طور رسمي دعوت كنن. سازوكه در جريان ورود آكاتسوكي به دهكده برگ خيلي نسبت به برادرش و حتي ناروتو احساس ضعف مي كرد و حس انتقام در وجودش موج مي زد< به درخواست اوروشيمارو پاسخ مثبت ميده.
    در هنگام آوردن سازوكه اوروشيمارو 4 بادي گارد خودش و كيميمارو رو مي فرسه تا جلوي نينجاهاي برگ ( كيبا, شوجي, راك لي, نيجي , شيكيمارو و ناروتو ) رو بگيرن ولي با امدن نينجاهاي دهكده شن يعني گارا و كانكورو و تيماري براي جبران حمله به دهكده برگ شكست مي خورن و همشون كشته مي شن. كابوتو به اوروشيمارو ميكه حيف بود كه كيميمارو كشته شد ولي اوروشيمارو ميگه با وامدن سازوكه ديگه نيازي به كيميمارو نيست. در اين حال اون چون واقعا ديگه نمي تونست از دستاش استفاده كنه مجبور ميشه از يوتوسوي تغيير جسم خودش استفاده كنه و روحشو به درون يكي از زندانيهاش مي فرسه و دوباره دستاي نو بدست مياره. اوروشيماو هروقت اي كارو مي كنه ديگه تا 3سال نمي تونه از ايو يوتسو استفاده كنه. در سريال جديد نارتو شيپودن , ناروتو و ساكورا دو سال و نيم فقط تمرين كردند و حالا فقط 6 ماه فرصت دارن سازوكه رو برگردونن.....قبل از اين كه اوروشيمارو جسم سازوكه رو تصاحب كنه.


  6. #46
    پروفشنال fswteam's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    محل سكونت
    The Desert Of Gaara
    پست ها
    633

    پيش فرض

    نام :آنکوميتاراشي ANKO MITARASHI
    سن :24رتبه: جونينمعلم: اوروچيماروهم تيمي:------------
    تکنيک ممنوع:مار دوگانه ويرانگربيو: در باره او اطلاعات زيادي هنوز آشکارنشده است . وي در کونوها بدنيا آمده و در همان جا بزرگ شده است. ما اولين بار او راطي آزمون چونين(chunin) به عنوان ممتحن پر سر و صداي آزمون دوم مي بينيم .
    آنکو و ميتاراشياجزاي غذاي مورد علاقه وي dango هستند . آنکو از آن تيپ دختر هاي شبيه پسرهاست .گاهي وقت ها فعاليت آنکو بسيار زيلد است . در طي آزمون چونين يه ورود فعال و ديناميکي رو جلو تر از برنامه زمانبندي انجام داد.
    بي پروايي و خنده هايممتد وي به زودي وقتي مي فهمد که استاد اسبقش به دهکده بازگشته است محو مي شود . سالها پيش اوروچيمارو زماني که انکو تحت نظر او بود از او استفاده کرده بودو سپس ويرا مانند زباله اي رها کرده بود،به همين دليلآنکو از استاد خود به شدت ناراحت بود .اوروچيمارو آنکورا هم نفرين کرده بود ،چنان که اگر آنکو ضعيف مي شد او را مي کشت.وي يکي از از دهدانش آموزبود که با نفرين آسمان مهر شده بود و تنها کسي بود که زنده ماند شانس زندهماندن پس از نفرين 10 % است.از آنجا که آنکو فاقد هوس قدرت و انتقام بود که برايتغذيه نفرين ضروري مي باشند، اوروچيمارو فکر آنکو را پاک کرد و او را در سرزميندريا رها رها کرد.با وجود اينکه آنکو اعتقاد داشت اوروچيمارو وي را به اين علت رهاکرده ديگر براي او جذاب نيست بازديد دهکده باعث شد که آنکو به ياد بياورد که زمانيکه دريافت که اوروچيمارو واقا براي او نگران نيست تصميم به ترک اوروچيماروگرفت.
    در طي زماني که بااوروچيمارو بود تعداد بسيار زيادي از تکنيک هاي اوروچيمارو را ياد گرفت . از جملهاحضار مار ها .همچنين او آموخته بود چگونه تکنيک زوج (دو تا) مار کشنده رو( sojasosaino jutso :مارهاي دو قلو همديگر رو مي کشند) را به کار ببرد که دو تا ماررو احضار مي کند که مچ دست وي و رقيب او را نيش ميزنند و هر دو را مي کشند . وي ميخواست اين تکنيک را زماني اوروچيمارو را در آزمون چونين ديد روي وي اجرا کند امااوروچيمارو به راحتي توانست از دست آنکو فرار کند.

  7. #47
    پروفشنال fswteam's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    محل سكونت
    The Desert Of Gaara
    پست ها
    633

    پيش فرض


    نام: راک لي
    سن: 14
    روز تولد: 27 ماه نوامبر
    معلم: مايت گاي (Might Guy)
    درجه: ج نين
    محل سکونت:سرزمين آتش ( دهکده ي پنهان پشت برگ ها)

    راک لي در تيم گاي همراه با ني جي (يا نجي) هيوگا و تن تن مي باشد تکنيک راک لي و گاي شباهت هايي به بروسلي خودمان دارد.
    راک لي در اوايل تحصيل خود در آکادمي به خاطر ناتوانايي او در استفاده از نينجتسو و گنجتسو (يا جنجتسو) موردتمسخر هم کلاسيانش قرار مي گرفته ولي او هميشه به آنها مي گفته که تاي جتسو ي خويش را قوي خواهد کرد زيرا آرزو دارد نينجاي بزرگي شود و اين آرزو را هم برآورده خواهد کرد.

    زماني که لي به تيم گاي ميرود،گاي در برآورده کردن آرزوي لي کمک بسياري مي کند و تاي جتسوي او را تا حد بسيار بالايي تمرين مي دهد براي اين که لي ، گاي را به ياد زماني که او هم يک ج نين بوده مياندازد.
    لي از زمان وارد شدن به تيم گاي نجي را رقيب خود فرض کرده و هميشه مي خواسته که او را شکست دهد ولي نجي او را رقيب بزرگي براي خود ندانسته و او را تنها يک بازنده فرض ميکرده ولي،لي مي خواسته که به نجي نشان دهد که تمرين زياد ميتواند استعداد را شکست دهد (منظور از استعداد ک کي گن کاي نجي يا همان بيا کوگان مي باشد)
    ارتباط لي با گاي باعث شده که لي به يک کپي از گاي تبديل شود و بسياري از عادات ظاهري و باطني گاي را پيدا کند مانند علاقه به تمرين زياد ، ابروهاي کلفت ، لباسهاي يک شکل و...
    همان طور که گاي بسياري ازعادت هاي خويش را به گاي انتقال داده بسياري از تکنيکهاي خود بر پايه ي تايجتسو را هم به لي ياد داده . يکي از اين تکنيک ها باز کردن پنج تا از درهاي شاکرا مي باشد که بسياري از نينجا هاي قوي هم قادر به انجام اين کار نمي باشند استفاده از اين تکنيک معمولا ممنوع مي با شد زيرا به فرد استفاده کننده ضرر بسياري مي رساند براي همين لي فقط در مواقع خاص شامل زماني که پاي مرگ و زندگي درميان باشد و براي نجات يک فرد عزيز مي تواند از اين جتسو استفاده کند.
    همچنين از ديگر جتسو هاي ممنوعه ي لي تکنيک لو توس است که همانند باز کردن در شاکرا به خود فرد ضررزيادي مي رساند. همچنين لي به پاهاي خود وزنه هايي را وصل کرده که قدرت لگد هاي او را افزايش مي دهد و سرعت او را بالا مي برد در حالي که لي وقتي وزنه ها را از پاي خود جدا مي کند در هنگام دويدن با چشم معمولي قابل رويت نيست.
    لي خود را رقيب سازوکه نيز ميداند و در هنگام ثبت نام براي تست چونين (chunin exam) براي اين که ببيند چه قدر قوي شده و توانايي مبارزه با نجي را دارد با سازوکه مي جنگد که در هنگام اين جنگ سازوکه با آنکه با استفاده از شارينگان خود حرکات لي را مي ديده ولي نمي توانسته با سرعتي که لي داشته حملاتش را خنثي شازد در آخر مبارزه لي از تکنيک لو توس استفاده ميکند و در همين هنگام سازوکه تکنيک لي را با شارينگانش بررسي و کپي کرده (که در مسا بقات چونين در مرحله ي دوم و سوم از آن استفاده مي کند)ولي قبل از اين که تکنيک او کامل اجرا شود توسط يک معلم خود که يک لاک پشت است نگه داشته مي شود و معلم اصليش گاي ظاهر شده و اورا تنبيه مي کند (نمي دونم ولي شايد گاي همون لاک پشتس شايد هم گاي با استفاده از جتسوي احضار اين لاک پشت را احضار کرده شايد هم اصلا اين لاک پشته يه نفره ديگست اينو نمي دونم از دوستان مي خوام که اگه هر کدوم از گزينه ها درسته بگن)


    لي در مرحله ي دوم چونين تست از گارا شکست مي خورد و گارا با استفاده از تکنيک تابوت شني دست و پاي لي را مجروح مي کند ولي لي دوباره با آنکه ذهنش بيهوش شده بوده دوباره پا مي شود و وقتي گارا دوباره سعي مبارزه کردن با او را دارد و شن هاي خود را به سوي لي ميفرستد گاي به مبارزه وارد مي شود و مبارزه را تامام ميکند که اين کار باعث به هم ريختن اعصاب گارا ميشود.
    اين مجروحيت لي باعث مي شود که دکتر ا بگويند که او ديگر حق مبارزه ندارد و نبايد ديگر يک نينجا باشد که اين روي روحيه ي گاي و لي تاثير بسيار بدي ميگذارد مخصوصا در مرحله آخر تست چونين که لي متوجه مي شود که ناروتو نجي را شکست داده که لي آرزوي شکست دادن او را داشت و سازوکه با گارا مي جنگد کسي که لي را شکست داده ولي فکر کنم سوناده لي را با استفاده از يکي از تکنيکهاي کابوتو مداوا خواهد کرد.

  8. #48
    پروفشنال fswteam's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    محل سكونت
    The Desert Of Gaara
    پست ها
    633

    پيش فرض


    سن : 50-51 , در قسمت دوم 53تولد : 11 نوامبرگروهخوني : B
    قد : 191.2وزن : 87.5دهکده ي فعلي : Konohagakure
    معني تحتاللفظي اسمش "coming on one's own" هست که شخصيتش رو توصيف مي کنه؛بي سروصدا پيداشمي شه و غيبش مي زنه. همچنين به تفريحات منحرف او اشاره مي کنه. کانجي روي هدبندپيشونيش به معناي oil يا نفت هسنش. اسم ژيرايا به خاطر احترام به کاراکتري با هميناسم از Jiraiya Goketsu Monogatari به معناي داستان ژيراياي شجاع نامگذاري شده. ژيرايا در احضار وزغ هاي بزرگ و جادو هاي وزغي تبحر داره. در اون داستان ژيرايا وسوناده يک زوج ازدواج کرده بودن. تو اونجا اسمش به شکل "児雷也" نوشته مي شه که معنيرعد جوان مي ده که از داستان چيني Kaishi از اسم Garaiya مياد .
    سابقهدرکودکي ژيرايا و هم تيمي هاش اروشيمارو و سوناده دانش آموزان هوکاگه ي سوم بودن. اينسه تا به خاطر توانايي هاي نمونشون به اسم سه نينجاي افسانه اي يا Sannin شناخته ميشن و خود ژيرايا به عنوان "Toad Hermit" يا وزغ تنها يا منزوي شناخته مي شه.در سالهايي که با هم توي يک تيم بودن ژيرايا با اروشيمارو روابط خوبي بر قرار کرده بود واونو يه دوست خوب قلمداد مي کرد. وقتي که جونين شد يک تيم رو رهبري مي کرد و سنسيهوکاگه ي چهارم و دو گنين ناشناخته ي ديگه شد. سالها بعد که اروشيمارو به کونوهاخيانت کرد و از دهکده فرار کرد ژيرايا به دنبال اون رفت و سعي کرد که دوستش رو قانعکنه که بر گرده. اروشيمارو قبول نکرد و به ژيرايا حمله کرد و کونوها رو براي هميشهترک کرد. اون سعي مي کرد که براي فرار اروشيمارو دليلي پيدا کنه در نهايت فهميد کهدوستش بر نمي گرده. بعد از اون ژيرايا کونوها رو ترک کرد تا بتونه فعاليت هاياروشيمارو رو دنبال کنه و بعدا تشکيلاتي رو که اروشيمارو عضوش شده بود رو دنبالکرد:آکاتسوکي.
    شخصيتعلي رقم اين حقيقتي که اون کونوها رو براي سال ها ترککرده بود, وفاداري به زادگاهش رو ترک نکرد. در طول حمله ي اروشيمارو به کونوها اونبراي حفاظت از کونوها کمک کرد تا نيرو هاي مهاجم به کونوها رو دور کنن. وقتي کهکونوها خودش رو نيازمند يک هوکاگه ي جديد بعد از مرگ ساروتوبي ديد ژيرايا داوطلب شدتا دنبال سوناده بگرده تا اون وارث هوکاگه ي سوم بشه , بعد از اينکه خودش اين کاررو رد کرد. بعد از اينکه سوناده رو پيدا کرد شک کرد که اون مي خواد به اروشيماروکمک کنه و گفت که اگه اون به دهکده خيانت کنه مي کشتش. در نهايت معلوم شد که سونادهبه دهکدش پايبنده, ژيرايا به اون پيوست تا با هم اروشيمارو رو شکست بدن.
    ژيرايايه آدم به شدت منحرف و هميشه فضوله, به جاهاي دور مي ره و از تکنيک Transparent Escape استفاده مي کنه تا بدون اينکه گرفته بشه روي زن هاي لخت جاسوسي کنه (يا بهقول خودش تحقيقات)! اون هرگز منحرف بودنشو مخفي نمي کنه و به نظر مياد که بهشافتخار هم ميکنه. همونطور ديده مي شه که اون تو بچه گيش در اين مورد به هوکاگه يسوم مي گه. با وجود اين خوشش نمياد که ناروتو اون رو جلوي بقيه Ero-sennin (Perverted hermit , Erotic hermit , Pervy Sage )صدا کنه.
    بعضي وقتا انحرافاتاخلاقي اون عليهش استفاده مي شه و اون جور که ديده مي شه ناروتو اون رو وادار ميکنه تا بهش تعليم بده بعد از يه نمايش ساده از S*e*x*y Technique . بعدا وقتي دو تااز اعضاي آکاتسوکي مي خواستن حواسش رو پرت کنن يه زنو هيپنوتيزم کردن تا مشغولشکنن. وقتي که تلاششون در آغاز نتيجه داده بود, ژيرايا نقششون رو فهميد فقط به خاطراينکه زنها اين طوري علاقشون به اون رو ابراز نمي کنن. يک بار هم فضولي اون مشکلبزرگي رو براش ايجاد کرد؛ وقتي که تو جوونيش سوناده رو ديد مي زده, سوناده دو بازوو شيش تا از دنده هاي اون و بعضي از اعضاي بدنش رو به عنوان تنبيه شکوند.
    زمانيبعد از ترک کونوها, ژيرايا نويسنده ي رمان هاي بزرگسالان شد و معروف ترين کارش"Make Out Paradise" کتاب مورد علاقه ي کاکاشي شد. بعد ها ناروتو يکي از کتاب هاي Icha Icha ي ژيرابا رو به طور نا شناس نوشت و کتاب خيلي معروف شد يعني توانايي ناروتو تونوشتن کتاب به اندازه ي ژيراياست يا اينکه توانايي نويسندگي ژيرايا از يه بچه بهترنيست! به نظر مياد شهرت سري هاي Icha Icha پول خوبي در اورده, به طوري که دفترچه يچک اون نشون مي ده اون تقريبا پول داره (ناروتو مي گه که کلي صفر آخرشه). با وجودپولدار بودنش, ژيرايا از گرفتن پول هاي ناروتو و خرج کردنشون براي منافعش و زنهافروگذار نمي کنه.
    توانايي هاژيرايا از وقتي که داخل سري پيداش شده ديده نشدهکه با تمام و قدرت بجنگه. وقتي که ايتاچي و کيسامه براي دزديدن ناروتو اومده بودنقبل از اينکه ژيرايا با اون اونها مبارزه کنه فرار کردن. در جايي ديگه بعدا برايمبارزه با اروشيمارو به سوناده پيوست ولي مسمومييتش توسط سوناده باعث شد که نتونهبه خوبي حرکت و مبارزه کنه. جايي که مي تونه چند جوتسوي موثر رو به کار ببره بهخاطر تاثير دارو خيلي موفق نبود. با وجود اين کمبود نمايش توانايي هاي اون, ژيرايااشاره مي کنه که تو زندگيش تا حالا دوبار به حد مرگ رسيده (يه بار وقتي سوناده روديد مي زده و يه بار هم وقتي ناروتو رو درس مي داده.) و اين نشون مي ده که خيليقويه. ايتاچي و کيسامه هم اشاره مي کنن به اين که اگه با اون وارد مبارزه بشن حتمامغلوب خواهند شد حتي اگه با هم مبارزه کنن.
    بيشتر جوتسو هايي که تا حالا ديدهشده که اون اجرا کنه بيشتر مربوط به احضار وزغ ها بوده و در اون به درجه اي رسيدهکه مي تونه گامابونتا رو احضار کنه. اون همچنين مي تونه مري يک وزغ آتشين نفس کهتقريبا نابود نشدنيست رو احضار کنه با Toad Mouth Bind . وقتي که جوتسو برايپوشاندن ناحيه به کار برده شد اون مي تونه شکم رو به طور دلخواه براي به دامانداختن نينجاهاي زيادي کنترل کنه.
    علاوه بر احضار وزغ ها مي تونه از Earth Release: Swamp of the Underworld استفاده کنه تا يه باتلاق بزرگ رو زير هدف درستکنه که توانايي بلعيدن اون رو داره. همچنين از Fire Release: Great Fireball Technique براي حمله به دشمن استفاده مي کنه. و براي مقاصد تدافعي با استفاده از Needle Guardian موهاي خودش رو تيز مي کنه تا مثل يک حفاظ اون رو بپوشونه و ازحملات دشمن در امان نگه داره.
    نشون داده شده که ژيرايا در مورد تکنيک مهر کردناطلاعات بسياري داشته باشه, و از اونها هم زياد استفاده کرده. در اولين ملاقاتش باناروتو اون به سرعت متوجه طلسم روي شکم ناروتو شد و فهميد که اين وسيله اي براينگهداري روباه نه دم درون ناروتوست. به محض اينکه فهميد توانايي طلسم در مخلوط کردنچاکراي ناروتو با روباه توسط يک طلسم ديگه مختل شده (و به سرعت هم متوجه شد که ميتونه کار اروشيمارو باشه) از Five Elements Unseal استفاده کرد تا اونو بر طرف کنه. بعدا از Fire Sealing Method استفاده کرد تا آتش رو درون يک اسکرول کنه, براي آموزشهاي آينده. در طول دو سال هم Subdue Seal رو ساخت تا تاثيرات روباه رو با ناروتو درطول ارتباط کاهش بده.

  9. #49
    پروفشنال fswteam's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    محل سكونت
    The Desert Of Gaara
    پست ها
    633

    پيش فرض


    ماتسوري يعني " Fastival " . اون يکي از شاکردان مدرسه ي جديد نينجاييشهر شنه . ماتسوري تنها کسي بود که گارا رو به عنوان استادش انتخاب کرد و اون رو " Garra-sensi " صدا ميزد . ( نازي !! )
    ماتسوري بعد از اين که شاهده قتل پدر و مادرش بود از هر نوع سلاح وحشتداشت . بعد از مدتي ماتسوري به وسيله ي Shitenshounin دزيده ميشه . در واقع اونا ميخواستن از ماتسوري به عنوان يک طعمه استفاده کنن تا گارا رو به سمت خودشون بکشن واز چاکراي اهريمن نهفته در گارا براي زنده کردن بنيان گذاره شهر Takumi
    ( seimei ) استفاده کنن و بعد هم از 5 کشور اصلي ( همون آتش . شن و .... ) انتفام بگيرن .
    ماتسوري بعد از آزاد شدنش در يک جا ناروتو رو از يک حمله ي کشنده ي seimei نجات مي ده و متوجه مي شه که سلاح ها فقط براي کشتن نيست . مي شه تزشون برايمحافظت از ديگران هم استفاده کرد و ترس ماتسوري کمي کمتر مي شه . بعد از شکست seimei ماتسوري با گارا و تنماري و کانکورو برميگرده شهر شن ولي قبل از رفتنش از shikamaru مي خواد که به ناروتو بگه که اون تونست چيزي رو که گارا سعي مي کرد به منبفهمونه رو بهم ياد بده !! واين که راه نينجايش رو ادامه ميده وشاگرد گارا مي مونه .
    ظهور بعدي ماتسوري در Naruto Shippūden هست . ماتسوري جزو تيميهست که از شهر شن ميان ودنبال گارا مي گردن . شخصيت ماتسوري بعد از بودن با گارا بهطور کلي عوض مي شه و ماتسوري ديگه اون دختره ساکتي که از سلاح مي ترسه نمي مونه !!

  10. #50
    پروفشنال fswteam's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    محل سكونت
    The Desert Of Gaara
    پست ها
    633

    پيش فرض

    برای امروز کافیه سعی کردم فعلا اطلاعاتی در مورد بعضی شخصیت ها که توسط بعضی افراد که در فروم اصلی ناروتو بود و انها زحمت کشیدند ترجمه کردند رو در اینجا بزارم اینطوری راحت تر همه اطلاعات پیدا می کنند از دوستان خواهش مندم اطلاعات مهم رو فقط در اینجا بفرستند از پست های زیاد خود داری کنند و فقط در مورد ناروتو صحبت کنند اگر هرگونه مشکلی بود منو ببخشید و بهم اطلاع بدید تا برطرف کنم خواهشا از پیام خصوصی بهم اطلاع بدید تا من بعضی موارد رو ویرایش یا اضافه کنم
    از همتون ممنونم،قربان شما، کوچیک شما (محمد )

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •