تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 89 از 89 اولاول ... 39798586878889
نمايش نتايج 881 به 890 از 890

نام تاپيک: ترجمه ی اسامی بازی ها

  1. #881
    پروفشنال Shadow of Destiny's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2007
    محل سكونت
    The Most Cursed Country
    پست ها
    623

    پيش فرض

    به به ... داش حمیدم اومد.

    من فکر میکنم که قیام مارک اکو یا به پا خاستن ویا بیداری مارک اکو مناسبتر باشه تا مارک اکو در بلنداها..
    خب من چرا باید می گفتم در بلندا ها ؟ چون خود game spot گفته بودش که اینجا منظور از getting up این هستش.
    یادت نمیاد ؟ قبلا هم گفته بودما...

    Getting Up is a reference to getting your name up on the wall, not necessarily climbing up to huge heights to do so. But in Marc Ecko's new graffiti-laced action game, Getting Up: Contents Under Pressure, you'll have plenty of chances to do both. As a mixture of third-person fighting, Prince of Persia-like acrobatics, and frequent stops to get your name up on various surfaces around the near-future city of New Radius, there's a good deal of variety to the action in the game. But Getting Up has more to offer than just exciting gameplay.

    فوق محرک حقیقی
    بدیهه با حقیقی خیلی فرق داره ها ؟

    اصلا منظورت از هم و خم چیه؟
    من یه دمو از بازی دیدم که تو اون بانجو یه سری قطعات رو سر هم میکرد و واسه خودش هواپیما و هلی کوپتر و تانک و... میساخت و من فکر میکنم اینجا منظور پیچ و مهره ها باشه، شاید هم اشتباه کنم،مطمئن نیستم..

    فعلا.
    اول بگو هم و خم از لحاظ گرامری مشکل داره ؟

    منظورم اینه:

    the nuts and bolts of sth INFORMAL the practical details of a subject or job:
    • They're good guys, but I'm not sure how familiar they are with the nuts and bolts of the banking system.
    Last edited by Shadow of Destiny; 03-08-2008 at 21:42.

  2. #882
    پروفشنال
    تاريخ عضويت
    Apr 2007
    پست ها
    474

    پيش فرض

    آقا من اینجام طعمه های خوبی میبینم
    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
    من برم پروژمو تحویل بدم دو سه روز دیگه میام گل کاریمو شروع کنم

    راستی خستم نباشید

  3. #883
    داره خودمونی میشه black hawk84's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2007
    پست ها
    147

    پيش فرض

    خب من چرا باید می گفتم در بلندا ها ؟ چون خود game spot گفته بودش که اینجا منظور از getting up این هستش.
    یادت نمیاد ؟ قبلا هم گفته بودما...

    Getting Up is a reference to getting your name up on the wall, not necessarily climbing up to huge heights to do so. But in Marc Ecko's new graffiti-laced action game, Getting Up: Contents Under Pressure, you'll have plenty of chances to do both. As a mixture of third-person fighting, Prince of Persia-like acrobatics, and frequent stops to get your name up on various surfaces around the near-future city of New Radius, there's a good deal of variety to the action in the game. But Getting Up has more to offer than just exciting gameplay
    با این توضیحات ایا میشه گفت بلند اوازگی مارک اکو؟چون اسم خودشو روی دیوارهای بلند مینویسه تا مشهور بشه.

    بدیهه با حقیقی خیلی فرق داره ها ؟

    بديهه

    لغت نامه دهخدا
    بديهه - [ fndii ] - [ ]
    آوا : ب َ ه'َ / ه'ِ
    نوع لغت : از ع ، اِ
    فینگلیش :
    شرح : ناگاه و ناانديشيده گفتن چيزي و يا خواندن شعري . هر چيزي که بگويند و يا بکنند بدون تامل و تفکر و بدون يادآوري و في الفور. ناگاه . بخيال خود. زودانداز. (ناظم الاطباء). بديهة. بدون انديشه سخن گفتن يا شعر سرودن . نينديشيده . (فرهنگ فارسي معين ). در اصطلاح بلغاء آن است که منشي يا شاعر کلام را بي رويت و فکر انشاء کند و اين را ارتجال نيز نامند. (از کشاف اصطلاحات الفنون ). انشاي شعري يا لطيفه اي بحسب مقتضاي مقام بي فکر و تامل . (از آنندراج ). گفتن سخني يا شعري يا لطيفه اي بحسب مقتضاي مقام بي فکر و تامل . (از آنندراج ). گفتن سخني يا شعري بي تهيه . چُست گويي .


    بديهي

    لغت نامه دهخدا
    بديهي - [ fndid ] - [ ]
    آوا : ب َ هي ي
    نوع لغت : ع ص نسبي
    فینگلیش :
    شرح : منسوب به بديهة. ناگهاني . (ناظم الاطباء). مرتجل . (فرهنگ فارسي معين ).
    بدون فکر و يادآوري و تامل و انديشه . (ناظم الاطباء).
    آشکار و پيدا و ظاهر و هويدا. (ناظم الاطباء). روشن . آشکار. واضح . (فرهنگ فارسي معين ).
    (اصطلاح منطق) چيزي که بخودي خود ظاهر و هويدا باشد
    . (از ناظم الاطباء). هر تصور يا تصديق که درک آن محتاج بتفکر نباشد.تصديق بديهي چون کل اعظم از جزء است . يا دو نقيض نه اجتماع مي کنند و نه ارتفاع . مقابل نظري . (يادداشت مولف ). چيزي که علم آن موقوف بتفکر نباشد چنانکه واحد نصف اثنين است . (از غياث اللغات ). ضروري مقابل نظري . مقدمات اوليه ، و آن چيزي است که تصور دو طرف آن کافي است و نسبت در جزم عقل به اوست . بعبارت ديگر آنچه را که عقل مقتضي بداند در موقع تصور دو طرف و نسبت هم محتاج به استعانت غير نباشد و اين معني از معني قبل اخص است بواسطه آنکه شامل تصور نيست و نيز بواسطه آن که شامل حسيات و تجربيات و غير آن نيست . آنچه عقل به مجرد توجه به آن بدون استعانت بحس خواه تصور و خواه تصديق اثبات کند و اين معني نيز از معني قبل اخص است زيرا شامل تصور و تصديق هم هست . (از کشاف اصطلاحات الفنون ). آنچه نزد عقل در بادي نظر مورد قبول باشد. تصور يا تصديقي که حصول آنها متوقف بر کسب و استدلال نباشد بديهيات بر شش قسمند: اوليات . فطريات . مشاهدات . متواترات . حدسيات . تجربيات . (فرهنگ فارسي معين ). و رجوع به مباني فلسفه تاليف سياسي 260 شود.

    لغت نامه معین
    بديهي - [ fndid ] - [ ]
    آوا : (بَ)
    نوع لغت : (ص نسب .)
    فینگلیش :
    شرح : 1 ـ روشن ، آشكار. 2 ـ آن چه كه عقل براي پذيرفتنش نياز به استدلال ندارد.
    ریشه : ع.

    می بینی که بدیهه یعنی ناگهانی و فوری ولی بدیهی یعنی چیزی که واضح و اشکاره و این دوتا باهم فرق دارن و من به خاطر همین گفتم حقیقی، حالا میشه گفت فوق محرک بدیهی یا اشکار ولی بدیهه غلطه البته شاید منظور تو بدیهیه باشه که مونث بدیهی ه و همون معنی رو هم میده .
    اول بگو هم و خم از لحاظ گرامری مشکل داره ؟

    منظورم اینه:

    the nuts and bolts of sth INFORMAL the practical details of a subject or job:
    • They're good guys, but I'm not sure how familiar they are with the nuts and bolts of the banking system
    فکر نکنم اصطلاحی به اسم هم و خم داشته باشیم ولی شاید منظورت چم و خم باشه:

    چم و خم
    لغت نامه دهخدا
    چم و خم - [ l ol ] - [ ]
    آوا : چ َ م ُ خ َ
    نوع لغت : اِ مرکب ، از اتباع
    فینگلیش :
    # شرح : ادب در معاشرت بازيرکي و استادي . اظهار ادب با زبان و اشارات لب و روي .
    # ادا و اطوار. قر و غربيله . ناز و کرشمه . و رجوع به چميدن شود.
    # راه و روش وصول به مقصود، زيرکان و موقعشناسان را. پيچ و خم هر کار يا هر امري که هوشمندان دريابند.

    شاید چم و خم درست باشه ولی من با توجه به دمویی که دیدم میگم پیچ و مهره ها.

  4. این کاربر از black hawk84 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  5. #884
    پروفشنال Shadow of Destiny's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2007
    محل سكونت
    The Most Cursed Country
    پست ها
    623

    پيش فرض

    با این توضیحات ایا میشه گفت بلند اوازگی مارک اکو؟چون اسم خودشو روی دیوارهای بلند مینویسه تا مشهور بشه.
    بلند آوازگی خیلی خوبه. اما اسمشو رو دیوارهای بلند نمی نویسه.. اسمشو رو دیوار می نویسه.


    بديهه

    لغت نامه دهخدا
    بديهه - [ fndii ] - [ ]
    آوا : ب َ ه'َ / ه'ِ
    نوع لغت : از ع ، اِ
    فینگلیش :
    شرح : ناگاه و ناانديشيده گفتن چيزي و يا خواندن شعري . هر چيزي که بگويند و يا بکنند بدون تامل و تفکر و بدون يادآوري و في الفور. ناگاه . بخيال خود. زودانداز. (ناظم الاطباء). بديهة. بدون انديشه سخن گفتن يا شعر سرودن . نينديشيده . (فرهنگ فارسي معين ). در اصطلاح بلغاء آن است که منشي يا شاعر کلام را بي رويت و فکر انشاء کند و اين را ارتجال نيز نامند. (از کشاف اصطلاحات الفنون ). انشاي شعري يا لطيفه اي بحسب مقتضاي مقام بي فکر و تامل . (از آنندراج ). گفتن سخني يا شعري يا لطيفه اي بحسب مقتضاي مقام بي فکر و تامل . (از آنندراج ). گفتن سخني يا شعري بي تهيه . چُست گويي .


    بديهي

    لغت نامه دهخدا
    بديهي - [ fndid ] - [ ]
    آوا : ب َ هي ي
    نوع لغت : ع ص نسبي
    فینگلیش :
    شرح : منسوب به بديهة. ناگهاني . (ناظم الاطباء). مرتجل . (فرهنگ فارسي معين ).
    بدون فکر و يادآوري و تامل و انديشه . (ناظم الاطباء).
    آشکار و پيدا و ظاهر و هويدا. (ناظم الاطباء). روشن . آشکار. واضح . (فرهنگ فارسي معين ).
    (اصطلاح منطق) چيزي که بخودي خود ظاهر و هويدا باشد. (از ناظم الاطباء). هر تصور يا تصديق که درک آن محتاج بتفکر نباشد.تصديق بديهي چون کل اعظم از جزء است . يا دو نقيض نه اجتماع مي کنند و نه ارتفاع . مقابل نظري . (يادداشت مولف ). چيزي که علم آن موقوف بتفکر نباشد چنانکه واحد نصف اثنين است . (از غياث اللغات ). ضروري مقابل نظري . مقدمات اوليه ، و آن چيزي است که تصور دو طرف آن کافي است و نسبت در جزم عقل به اوست . بعبارت ديگر آنچه را که عقل مقتضي بداند در موقع تصور دو طرف و نسبت هم محتاج به استعانت غير نباشد و اين معني از معني قبل اخص است بواسطه آنکه شامل تصور نيست و نيز بواسطه آن که شامل حسيات و تجربيات و غير آن نيست . آنچه عقل به مجرد توجه به آن بدون استعانت بحس خواه تصور و خواه تصديق اثبات کند و اين معني نيز از معني قبل اخص است زيرا شامل تصور و تصديق هم هست . (از کشاف اصطلاحات الفنون ). آنچه نزد عقل در بادي نظر مورد قبول باشد. تصور يا تصديقي که حصول آنها متوقف بر کسب و استدلال نباشد بديهيات بر شش قسمند: اوليات . فطريات . مشاهدات . متواترات . حدسيات . تجربيات . (فرهنگ فارسي معين ). و رجوع به مباني فلسفه تاليف سياسي 260 شود.

    لغت نامه معین
    بديهي - [ fndid ] - [ ]
    آوا : (بَ)
    نوع لغت : (ص نسب .)
    فینگلیش :
    شرح : 1 ـ روشن ، آشكار. 2 ـ آن چه كه عقل براي پذيرفتنش نياز به استدلال ندارد.
    ریشه : ع.

    می بینی که بدیهه یعنی ناگهانی و فوری ولی بدیهی یعنی چیزی که واضح و اشکاره و این دوتا باهم فرق دارن و من به خاطر همین گفتم حقیقی، حالا میشه گفت فوق محرک بدیهی یا اشکار ولی بدیهه غلطه البته شاید منظور تو بدیهیه باشه که مونث بدیهی ه و همون معنی رو هم میده .
    باشه.. قبول اما نیاز نبود ما رو بزنی.

    اما بدیهی خالی قابل قبول نیست. اصل بدیهی و یا اصل آشکار .. من با فرا محرک موافقم.

    پس بگیم: فرا محرک اصل بدیهی.. یا اصلا بهتره بگیم فرا محرک اکسیم (آریان پور اکسیم هم به کار برده).. حالت دیگه میشه گفت: فرا محرک قانون.. چون یه اصل حقیقی و بدیهی می تونه قانون باشه.

    فکر نکنم اصطلاحی به اسم هم و خم داشته باشیم ولی شاید منظورت چم و خم باشه:

    چم و خم
    لغت نامه دهخدا
    چم و خم - [ l ol ] - [ ]
    آوا : چ َ م ُ خ َ
    نوع لغت : اِ مرکب ، از اتباع
    فینگلیش :
    # شرح : ادب در معاشرت بازيرکي و استادي . اظهار ادب با زبان و اشارات لب و روي .
    # ادا و اطوار. قر و غربيله . ناز و کرشمه . و رجوع به چميدن شود.
    # راه و روش وصول به مقصود، زيرکان و موقعشناسان را. پيچ و خم هر کار يا هر امري که هوشمندان دريابند.

    شاید چم و خم درست باشه ولی من با توجه به دمویی که دیدم میگم پیچ و مهره ها.
    فکر نکنم نیاز بوده باشه که اینو هم از فرهنگ در بیاری.. دیگه اونقدرام بوق نیستیم...

    البته هم و غم رو با چم و خم قاطی پاتی کردم اساسی..

    مرسی

    البته اگه بازیش در مورد پیچ و مهره باشه ترجمه درستش میشه پیچ و مهره.. اما اگه نه که میشه.. چم و خم.
    Last edited by Shadow of Destiny; 05-08-2008 at 10:12.

  6. #885
    پروفشنال Shadow of Destiny's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2007
    محل سكونت
    The Most Cursed Country
    پست ها
    623

    پيش فرض

    پاکر جان ممنون.

    راستی چرا لینک دانلود بازی رو گذاشتی ؟ ما دایل آپی های بد بخت بیچاره رو چه به این حرفا.

  7. #886
    آخر فروم باز Scary Feelings's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2008
    محل سكونت
    دور از خودم تا جایی که امکان داره
    پست ها
    3,370

    پيش فرض

    سلام میخواستم بدونم ترجمه این بازی چیه ممنون:Teenage Mutant Ninja Turtles Battle Nexus

  8. #887
    پروفشنال
    تاريخ عضويت
    Apr 2007
    پست ها
    474

    پيش فرض

    ما اومدیم
    پاکر جان ممنون.

    راستی چرا لینک دانلود بازی رو گذاشتی ؟ ما دایل آپی های بد بخت بیچاره رو چه به این حرفا.
    چاکرتیم داداش
    من منظورم عنوانه بازیا بود فقط چون کمیابن شاید زیاد کسی نشنیده باشه

    سلام میخواستم بدونم ترجمه این بازی چیه ممنون:Teenage Mutant Ninja Turtles Battle Nexus
    Teenage Mutant Ninja Turtles
    لاک پشت های نینجا

    Battle Nexus
    اممم...
    نقل قول نوشته شده توسط wikipedia.org
    In the fictional universe of the Teenage Mutant Ninja Turtles 2003 animated series the Battle Nexus is a "nexus" of dimensions connecting various worlds, including Earth and the Triceraton homeworld.
    پیکار اتصل فک کنم مناسبه

    پس:

    لاک پشت های نینجا:پیکار اتصال

  9. #888
    پروفشنال M659's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2007
    محل سكونت
    With My Dignity
    پست ها
    761

    پيش فرض

    سلام.
    از زحماتتون ممنون ولی به نظر من واقعا معنی کردن اسم یک سری بازی ها درست نیست ، مثل همین Crysis که معنی شده "بهران" ، درسته Crisis ، بحران هستش ولی منظور سازنده ها اینجا در حقیقت منعکس کردن اسم شرکت آلمانی پشت این بازی "Crytek " و همین طور موتور بازی "CryEngine 2 " هستش.
    این نظر شخصی من بود. ضمن اینکه در موزد اسم بازی ها ، آهنگ ها و فیلم ها هم این اشتباه میشه. مخصوصا اگر اسم معنای عمیق تری داشته باشه که به راحتی قابل فهم نباشه.
    از توجهتون ممنون

  10. #889
    پروفشنال Shadow of Destiny's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2007
    محل سكونت
    The Most Cursed Country
    پست ها
    623

    پيش فرض

    سلام به همه دوستان..

    در ابتدا باید بگم واقعا متاسفم که مدیرا هنوز این تاپیک مهم رو استیکی نکردن تا بقیه بتونن استفاده کنن.. یعنی این تاپیک ارزش اون تاپیک هایی رو که استیکی شدن نداره ؟ واقعا متاسفم..

    و دیگه اینکه از اینکه سر نمی زنم شرمنده... بی نهایت سرم شلوغ شه...

    سلام.
    از زحماتتون ممنون ولی به نظر من واقعا معنی کردن اسم یک سری بازی ها درست نیست ، مثل همین Crysis که معنی شده "بهران" ، درسته Crisis ، بحران هستش ولی منظور سازنده ها اینجا در حقیقت منعکس کردن اسم شرکت آلمانی پشت این بازی "Crytek " و همین طور موتور بازی "CryEngine 2 " هستش.
    این نظر شخصی من بود. ضمن اینکه در موزد اسم بازی ها ، آهنگ ها و فیلم ها هم این اشتباه میشه. مخصوصا اگر اسم معنای عمیق تری داشته باشه که به راحتی قابل فهم نباشه.
    از توجهتون ممنون
    او توجه تون ممنونم دوست عزیز اما....

    از اونجایی که این موضوع رو با Native ها هم مطرح کردم بعضی ها اعتقاد داشتن که این همون Crisis یعنی بحرانه و به همون دلیل که شما گفتین شکل Crysis رو گرفته.. و بعضی های دیگه هم معتقد بودن که اصلا Crysis می تونه نام یه محلی باشه...

    به هر حال نظر ها متفاوته... اصول و روش و تکنیک ترجمه هم کار سختیه.. بعضی اوقات موضوع سلیقه به میون میاد که آدمو وادار می کنه بر اساس سلیقه عمل کنه...

    به نظر من بهران ترجمه خوبیه... (از اونجایی که مطمئنم سرچ نکردین ببینین چقدر در موردش توضیح دادم) باید بگم که چون کلمه بهران هم می تونه فرم و معنی بحران رو داشته باشه و هم می تونه اصلا اسم مکان یا چیز خاصی باشه در نوع خودش بهترین ترجمه برای Crysis به حساب میاد...

    اصلا من یه سوال ازتون می پرسم... بهران یعنی چی ؟ (اگه جواب اینو بدین مطمئنا جواب سوال خودتونم می گیرید)

    بعضی وقتا نیازه که آدم از تکنیک استفاده کنه و پایبند اصول نباشه... البته حرف شما هم درسته و ما هم تمام اسما رو ترجمه نکردیم.

    مثلا یه مورد دیگه هم داشتیم به نام Mortal Kombat.. همه مون می دونیم که چیزی به نام Kombat نداریم... و اون Combat هستش به معنی مبارزه یا پیکار.... حالا دلیل اینکه چرا سازنده بازی اومده یه همچین فرمی رو برای این کلمه انتخاب کرده نامعلومه..

    به نظر شما می تونیم ترجمه کنیم: کمبات مرگبار ؟ (فکر نمی کنین برای کسی که این ترجمه رو می شنوه کلمه کمبات براش بی معنی و نامفهوم جلوه کنه ؟)
    پس بعضی اوقات لازمه که با مراجعه به تکنیک و اصول ترجمه، اقدام به ترجمه کنیم... (البته لابلای این تاپیک مفصل در مورد Mortal Kombat توضیح داده شده..)

    با تشکر...


    به زودی اگه وقت کنم لیست چند تا بازی جدید رو میذارم...
    Last edited by Shadow of Destiny; 22-10-2008 at 18:43.

  11. #890
    داره خودمونی میشه Fantasy Hero's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2014
    محل سكونت
    Rabanastre
    پست ها
    58

    پيش فرض

    کسی معنی grandia رو می دونه ؟ من که می گم سرزمین بزرگ.

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •