تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 1 از 15 1234511 ... آخرآخر
نمايش نتايج 1 به 10 از 144

نام تاپيک: عوامل اجتماعی خرافه پرستی

  1. #1
    آخر فروم باز ghazal_ak's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    پست ها
    1,260

    پيش فرض عوامل اجتماعی خرافه پرستی

    ناامیدی از رسیدن به آنچه خواست و آرزوی دیرینه یا نه همین امروز ماست بعضی اوقات وادارمان می کند تا به خرافه رو بیاوریم و از نیروهایی نامعلوم کمک بگیریم. این پدیده مختص کشور ما یا برهه زمانی خاصی نیست. حتی طبقات مختلف اجتماعی هم در این مورد به یکدیگر شبیه می شوند.
    دکتر جغتایی، جامعه شناس و کارشناس مسائل آموزشی، با اشاره به ریشه تاریخی این موضوع می گوید؛ «فال و فالگیری نتیجه اعتقادات خرافی است. افراد با اعتقادات خرافی بیشتر از دیگران به این فرهنگ رو می آورند هر چند این موضوع در فرهنگ گذشتگان بیشتر قابل مشاهده است، به گونه یی که این فرهنگ در افراد قبیله نشین آفریقایی بیشتر از سایر جوامع دنیا مشهود است.»
    به نوشته روزنامه اعتماد او توضیحات بیشتری هم دارد؛ «باید به این نکته اشاره کرد که تفکر حاکم بر یک محیط بر باورهای فردی افراد تاثیر می گذارد و می تواند میزان گرایش و باور مردم به خرافات را کاهش یا افزایش دهد. از طرف دیگر بشر در زمینه اعتقاد به خرافه سابقه یی به اندازه طول تاریخ دارد و این در ذات بشر هم هست که هر چند رو به آینده حرکت می کند اما گهگاهی به گذشته برگردد.»
    فرار از وضعیت موجود از جمله عواملی است که انسان ها را از زندگی در واقعیت دور می کند. دکتر قرائی مقدم، استاد دانشگاه و جامعه شناس، این عامل را از جمله عوامل اجتماعی رو آوردن افراد به خرافات می داند؛ «وقتی افراد جامعه توانایی برآورده کردن نیازها و خواسته هایشان را از لحاظ فکری، اقتصادی و اجتماعی ندارند یا نمی توانند به خواسته هایی مثل ازدواج، طلاق و... دست پیدا کنند به خرافات و فالگیری رو می آورند.»
    رو آوردن به خرافه هم از خصوصیاتی است که بیشتر در کشور های جهان سوم دیده می شود. چرا؟
    چرایی این موضوع را هم از زبان دکتر قرائی مقدم بخوانید؛ «در مشرق زمین و در کشورهای فقیر که افراد نمی توانند به امیال و خواسته های خود در حالت واقعی برسند و از دیگر طرف مسوولان هم توانایی برآورده کردن خواسته های مردم را ندارند گرایش به خرافات بیشتر می شود و هر چقدر مردم از طبقات پایین تر اجتماع باشند و فقیرتر باشند به رمل و اسطرلاب اعتقاد بیشتری پیدا می کنند.»
    او در عین حال که معتقد است خرافات بیشتر در کشورهای فقیر دیده می شود، می گوید؛ «البته در امریکا هم نعل اسب را خوش یمن می دانند و در کشور انگلیس هم خرافات به شدت رواج دارد.»
    این استاد دانشگاه اعتقادات جالب تری هم دارد؛ «خرافات البته متاثر از فرهنگ ما هم هست و باورهای سنتی ما خرافه را توجیه می کند. کما اینکه از گذشته دور شاهد اعتقاد ایرانیان به نیروی مرموزی به نام مانا بوده ایم. ایرانیان باستان اعتقاد داشتند مانا در برخی از درختان و جانوران و اشیا وجود دارد و می تواند باعث نجات افراد یا برآورده شدن حاجات شود.»
    انتقادات او به فرهنگ موجود ادامه دارد؛ «رواج خرافه گرایی که متاسفانه بعضی عناصر فرهنگی هم آن را تائید می کند برای جامعه مضر است و باعث می شود مردم به رویا و توهم رو بیاورند. در واقع خرافه و خرافه پرستی جامعه را از کار و کوشش و فعالیت و پیشرفت و توسعه یافتگی به شدت بازمی دارد.»
    البته و صدالبته که نمی شود آثار مضر خرافه پرستی را تنها در چند جمله خلاصه کرد. پس قرائی مقدم باز هم از این آثار مخرب می گوید؛ «خرافات از نظر اقتصادی تن پروری و بیهوده گری را گسترش می دهد. از نظر اجتماعی هم موجب ضعف روحیه تلاش و کوشش در جامعه می شود و نوعی انفعال را در جامعه تزریق می کند.»
    شاید تصورات ذهنی و کلیشه یی به ما بقبولانند که تنها افراد بیسواد یا کم سواد سراغ فالگیری و سرکتاب باز کردن و دعانویسی و اموری اینچنینی می روند درحالی که دکتر قرائی مقدم این موضوع را رد می کند؛ «هرچند تحصیلات کم و آموزش و پرورش ضعیف باعث گسترش خرافات در جامعه می شوند اما صد درصد افرادی که به خرافات گرایش پیدا می کنند کم سواد نیستند. افراد تحصیلکرده یی هم که آگاهی لازم را در این زمینه ندارند، موجب افزایش خرافات می شوند.»
    در میان تمام عوامل فرهنگی نمی توانیم نقش دولتمردان و مسوولان را در رواج خرافه نادیده بگیریم؛ «در جوامعی که مسوولان توانایی برآورده کردن نیاز های مردم را ندارند گرایش به خرافات بیشتر می شود.»
    با وجود تمام این عوامل نمی توانیم به حل این مشکل در آینده یی نزدیک امیدوار باشیم؛ «خرافه و خرافه پرستی از قدیم الایام بوده و هست و به این زودی رفع نمی شود. معمولاً خرافات در جوامعی که سطح فرهنگ پایینی دارند، رشد می کند.»
    با وجود اینکه تا اینجا از مضرات فال و فالگیری گفته شده اما شاید بشود کارکرد مثبتی هم برای این پدیده نه چندان خوشایند و در حال رشد پیدا کرد. در هر صورت پدیده ها به طور مطلق شر نیستند. پس به فالگیری هم می توان از جنبه یی مثبت نگاه کرد؛ «فال گرفتن از یک جنبه مثبت است چون مدتی هر چند محدود به افراد نوعی امید و رضایت می دهد.» اما باید دید این نتیجه مثبت می تواند دلیلی مناسب برای رواج خرافه باشد؟
    قرائی مقدم با وجود اینکه خودش از این جنبه مثبت صحبت کرده خودش هم آن را دلیلی ناکافی برای رواج خرافه می داند؛ «رضایت خاطری که همراه با خرافه به دست می آید افراد را به خرافه و خرافه پرستی بیشتر و پذیرش این موضوع که انسان موجودی بدون اراده است و در زندگی واقعی خود نقش چندانی ندارد، سوق می دهد.»

  2. 4 کاربر از ghazal_ak بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #2
    کاربر فعال فلسفه B.Russell's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2014
    پست ها
    1,005

    پيش فرض

    به نظرم اینکه عوامل خرافه پرستی رو ریشه یابی کنیم، دردی رو دوا نمیکنه.
    چون هیچ انسانی باور نداره اونچه که بهش اعتقاد داره خرافات هست، باید ببینیم چطوری میشه باهاش مقابله کرد.
    ما تنها چیزی که یاد گرفتیم توهین به باورهای دیگران بوده بدون در نظر گرفتن اینکه اون کسی که از نظر ما خرافه پرست هست، بخش زیادی از احساساتش رو به باورهاش گره زده و ما صرفا با منطق میخواهیم احساسات اونهارو عوض کنیم.
    و فقط و فقط یک کلمه یادگرفتیم، هی میگیم علم علم علم !!!

    و به قول صادق هدایت :

    ما چقدر به سادگی نیاکانِ خودمان خندیدیم، روزی می آید که آیندگان به خرافات ما خواھند خندید !!

  4. 8 کاربر از B.Russell بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #3
    کاربر فعال انجمن موضوعات علمی Saeed Dz's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2011
    محل سكونت
    ______
    پست ها
    1,855

    پيش فرض

    به نظرم اینکه عوامل خرافه پرستی رو ریشه یابی کنیم، دردی رو دوا نمیکنه.
    چون هیچ انسانی باور نداره اونچه که بهش اعتقاد داره خرافات هست، باید ببینیم چطوری میشه باهاش مقابله کرد.
    ما تنها چیزی که یاد گرفتیم توهین به باورهای دیگران بوده بدون در نظر گرفتن اینکه اون کسی که از نظر ما خرافه پرست هست، بخش زیادی از احساساتش رو به باورهاش گره زده و ما صرفا با منطق میخواهیم احساسات اونهارو عوض کنیم.
    و فقط و فقط یک کلمه یادگرفتیم، هی میگیم علم علم علم !!!

    و به قول صادق هدایت :

    ما چقدر به سادگی نیاکانِ خودمان خندیدیم، روزی می آید که آیندگان به خرافات ما خواھند خندید !!
    تفاوت مقابله با توهین و برخورد چه چیزی هست؟

    ببینید به نظر من دید ما نسبت به این مسائل غلطه و چیزی که توهین نیست رو توهین میدونم و نه اینکه واقعن توهین باشه. در واقع تا وقتی کسی نظری رو شخصی نگه میداره و بیانش نمیکنه کسی هم با اون فرد کاری نداره اما به محض ابراز نظر اون شخص باید بدونه که ناخودآگاه در معرض نقد خواهد بود و این توهین نیست بلکه یک حق ذاتیه. همونطور که فرد حق ابراز نظر داره، فرد نقاد یا مخالف هم حق ابراز نظر داره اما مشکل اینجاست که وقتی طرف مخالف اینکار رو میکنه ما خودمون اون رو توهین تعبیر میکنیم!

  6. 2 کاربر از Saeed Dz بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #4
    داره خودمونی میشه
    تاريخ عضويت
    Jul 2013
    پست ها
    144

    پيش فرض

    جادو چه طور؟ایا جادو خرافه است و یا خیر؟حتما شما هم دیدید که برفرض مثال میگن یه مهمونی اومده خونه یک نفر و چون جادو بلد بوده بین اهل خونه دعوا راه انداخته!!!!بعضیا میگن جادو وجود داره و بعضیا میگن نه؟نظر دوستان در این مورد چیه؟

  8. #5
    کاربر فعال انجمن موضوعات علمی Saeed Dz's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2011
    محل سكونت
    ______
    پست ها
    1,855

    پيش فرض

    جادو چه طور؟ایا جادو خرافه است و یا خیر؟حتما شما هم دیدید که برفرض مثال میگن یه مهمونی اومده خونه یک نفر و چون جادو بلد بوده بین اهل خونه دعوا راه انداخته!!!!بعضیا میگن جادو وجود داره و بعضیا میگن نه؟نظر دوستان در این مورد چیه؟
    خرافه هست.

  9. #6
    کاربر فعال فلسفه B.Russell's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2014
    پست ها
    1,005

    پيش فرض

    تفاوت مقابله با توهین و برخورد چه چیزی هست؟

    ببینید به نظر من دید ما نسبت به این مسائل غلطه و چیزی که توهین نیست رو توهین میدونم و نه اینکه واقعن توهین باشه. در واقع تا وقتی کسی نظری رو شخصی نگه میداره و بیانش نمیکنه کسی هم با اون فرد کاری نداره اما به محض ابراز نظر اون شخص باید بدونه که ناخودآگاه در معرض نقد خواهد بود و این توهین نیست بلکه یک حق ذاتیه. همونطور که فرد حق ابراز نظر داره، فرد نقاد یا مخالف هم حق ابراز نظر داره اما مشکل اینجاست که وقتی طرف مخالف اینکار رو میکنه ما خودمون اون رو توهین تعبیر میکنیم!
    مقابله کردن یعنی مهار کردن گسترش یک چیزی، توهین کردن یعنی تحقیر کردن و پست شمردن.
    این دوتا خیلی با هم فرق دارن.

    مثلا شما از یک حرکت خاصی تو زندگیت لذت میبری، چیزهایی هم که ادم ازشون لذت میبره الزاما منطق پشتش نیست و دلیلی هم برای نقدش نیست.
    اما من از اون چیزی که شما لذت میبری نه تنها لذت نمیبرم بلکه چون بهش احساسی هم ندارم صرفا میام با عقلم اونو تحلیل میکنم و نتیجه میگیرم لذت شما یک حرکت احمقانه هست بنابراین میام کلا زیر سئوالت میبرم که شما شعور نداری داری از این چیز بخصوص لذت میبری.

    این شیوه ای بوده که معمولا تو کشور ما در برابر قشر عظیمی از ملت با باورهای درست یا غلط گرفته شده و میشه.
    برای همین اونا همیشه گاردشون بسته است و این احساس رو دارن که اگر باورشون رو ازشون بگیری کل زندگیشون رو ازشون گرفتی پس تا حد جان باهات مقابله میکنن.

    اگر ما روش های درست بحث کردن و نقد کردن باورهای خرافی که ریشه در احساسات داره رو بلد بودیم، وضعمون این نبود ای شیخ سعید.

  10. این کاربر از B.Russell بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  11. #7
    کاربر فعال انجمن موضوعات علمی و علوم انسانی havzhini's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2012
    پست ها
    1,565

    پيش فرض

    مثلا شما از یک حرکت خاصی تو زندگیت لذت میبری، چیزهایی هم که ادم ازشون لذت میبره الزاما منطق پشتش نیست و دلیلی هم برای نقدش نیست.
    اما من از اون چیزی که شما لذت میبری نه تنها لذت نمیبرم بلکه چون بهش احساسی هم ندارم صرفا میام با عقلم اونو تحلیل میکنم و نتیجه میگیرم لذت شما یک حرکت احمقانه هست بنابراین میام کلا زیر سئوالت میبرم که شما شعور نداری داری از این چیز بخصوص لذت میبری.
    ایا لذت بردن جواز این هست که ما اجازه بدیم هر چیزی انجام بشه و کسی هم حق نقدش رو نداشته باشه؟
    مثلا خیلیها از مخدر لذت میبرن ایا شما عقیده دارید باید ازاد باشه؟
    خیلیها از کودک ازاری لذت میبرن ایا باید ازاد و بدون نقد باشه؟

    در مورد خرافه هم مثلا افرادی در علم پزشکی با خرافه دخالت میکنن نظر شما چیه؟
    فردی ادعا میکنه با یک ورد سرطان رو درمان میکنه ولی مریض باید دکتر و دوا رو کلا کنار بزاره
    نظرتون در این باره چیه؟

    یا اینکه گروهی با خرافه دنبال کسب درامد و قدرت هستن چطور؟
    مثلا میلیاردها دلاری که در همین کشور ما روی قبور ریخته میشه نظرتون دربارش چیه؟

    صرف اینکه در چیزی احساس وجود داره دلیلی برای نقد نشدنش نیست
    و دقیقا به دلیل احساسی بودن خیلی مسائل افراد شیاد هم با به بازی گرفتن احساسات مردم عادی وارد میشن و کلاه نمدی برای خودشون میبافن
    Last edited by havzhini; 28-04-2014 at 10:12.

  12. #8
    داره خودمونی میشه
    تاريخ عضويت
    Jul 2013
    پست ها
    144

    پيش فرض

    ایا لذت بردن جواز این هست که ما اجازه بدیم هر چیزی انجام بشه و کسی هم حق نقدش رو نداشته باشه؟
    مثلا خیلیها از مخدر لذت میبرن ایا شما عقیده دارید باید ازاد باشه؟
    خیلیها از کودک ازاری لذت میبرن ایا باید ازاد و بدون نقد باشه؟
    البته که حرف شما درسته و لذت بردن شخص از چیزی دلیل بر این نیست که کسی حق نقدش رو نداشته باشه.مثل همین لذت از مصرف مواد مخدر و یا کودک ازاری.

    مثلا میلیاردها دلاری که در همین کشور ما روی قبور ریخته میشه نظرتون دربارش چیه؟
    منظورتون از میلیاردها دلاری که روی قبور ریخته میشه چیه؟
    صرف اینکه در چیزی احساس وجود داره دلیلی برای نقدش نیست
    این نقل قولی که در پایین تر کردید با نقل قولی که در ابتدای پست ذکر کردید متناقضه.در نقل قول بالا گفتید لذت بردن شخص از چیزی جواز بر این نیست که در مورد اون لذت نقد نشود مثل کودک ازاری.اما در نقل قول پایین تر می گویید صرف اینکه در چیزی احساس وجود داره دلیلی برای نقدش نیست.در نهایت نظر نهایی شما چیست؟؟؟

  13. #9
    کاربر فعال فلسفه A.M.D.D.E.V.I.L's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2009
    محل سكونت
    Void
    پست ها
    2,053

    پيش فرض

    اگر قدرت دست خرافه دوستان باشه ، کسایی که میخوان موفق بشن و دوست دارن در زندگی قدرت بیشتری داشته باشن هم خرافه پرست میشن .

  14. #10
    کاربر فعال انجمن موضوعات علمی و علوم انسانی havzhini's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2012
    پست ها
    1,565

    پيش فرض

    منظورتون از میلیاردها دلاری که روی قبور ریخته میشه چیه؟
    منظور مشخص هست
    خرافه + احساسات

    این نقل قولی که در پایین تر کردید با نقل قولی که در ابتدای پست ذکر کردید متناقضه.در نقل قول بالا گفتید لذت بردن شخص از چیزی جواز بر این نیست که در مورد اون لذت نقد نشود مثل کودک ازاری.اما در نقل قول پایین تر می گویید صرف اینکه در چیزی احساس وجود داره دلیلی برای نقدش نیست.در نهایت نظر نهایی شما چیست؟؟؟
    اشتباه لفظی بود که اصلاح شد
    صرف اینکه در چیزی احساس وجود داره دلیلی برای نقد
    نشدنش نیست

  15. این کاربر از havzhini بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


صفحه 1 از 15 1234511 ... آخرآخر

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •