تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 4 از 15 اولاول 1234567814 ... آخرآخر
نمايش نتايج 31 به 40 از 144

نام تاپيک: عوامل اجتماعی خرافه پرستی

  1. #31
    کاربر فعال فلسفه B.Russell's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2014
    پست ها
    1,005

    پيش فرض

    مثلا فردی بیماری داره و برای درمان بیماریش در خلوت خودش میخواد به اسمان یا زمین یا سنگ یا کهکشان و ... دخیل ببنده و طلب شفا کنه هیچکس نمیتونه ایرادی بر این فرد بگیره
    وقتی ایراد وارد میشه و بحث تبدیل به خرافات میشه که این فرد بجای درمان پزشکی(یا حتی همزمان با درمان پزشکی) بره سراغ رمال و فالگیر و سید و امامزاده و عرفان حلقه! و ....
    علت اصرار بر این حماقت از نظر شما چیه؟
    مگه میشه انسانی اینقدر واضح و مبرهن آثار حماقت رو ببینه و بازم دست به دامانش باشه؟

    حتما یک چیزی در اون حماقته هست که جذبش میکنه.
    شما که بحث های علمی دوست دارین خواهشا بگین چه چیزی حماقت رو به عده ای با این قدرت چسبونده.

  2. این کاربر از B.Russell بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  3. #32
    حـــــرفـه ای
    تاريخ عضويت
    Jul 2006
    پست ها
    7,602

    پيش فرض

    1- شما لذت رو یکطرفه نگاه میکنید !!! خرافات همانطور که قصدش سوق دادن انسان به یکسری لذت هست، جلوی انچه لذت او باشد را هم میگیرد، مثل همین گربه سیاه که اشاره کردین، سد راهی هست بر لذت زندگی بی دردسر.

    اون کسی هم که ساعت ها خودش رو محبوس میکنه و دعا میکنه، از نظر جسمی بهش آسیب هم تحمیل میشه ولی بازم برای اون لذتی که دنبالش هست داره این کارو انجام میده. شما صدتا مثال دیگه از خرافات هم بزنی، باز هدفش لذت هایی مثل جاودانگی و راحت طلبی و قدرت و... هست، اگر وسیع تر نگاه کنید میبینید که اینا لذت هست و خرافات هدفش رسیدن به این مثلا کمال های لذت هستند.


    2- علم یکی از راه های پاسخ دادن به خرافات هست، اما نه علم پرخاشگر !!
    مثلا علم ثابت کند انسان و میمون دارای یک ریشه مشترک هستند، شما میتوانید در تاپیک فرگشت مواضع همین علم رو ببینید.

    به فردی که عمری با اشرف مخلوقات بودن خودش زندگی کرده (درست یا غلط) میان میگن تو میمونی و عشقت مثل جفت گیری میمون ها میمونه و همش دروغه و محبت مزخرفه و واکنش مغزه و... این اتفاقا یعنی جهل نه برخورد علمی و روانشناختی.

    کسی اگر علم زیاد داشته باشه همه چیز رو مستقیم و یکباره نمیگه اگر هدفش اصلاح باشه، بلکه برای کاستن از ری اکشن های شدید قدم به قدم جلو میاد، چیزی که من در اکثر دوستان در اینجا و جاهای دیگه و تو کشور نمیبینم.
    همون اول کار میخوان بزنن به قلب فرمانده خرافات و انتظار دارن طرف پذیرای اظهاراتشون هم باشه !!!


    3- توهم از نظر من یعنی از خود بیخود شدن و قدم زدن در دنیاهایی که ارتباطی با دنیای واقعی ندارند اما برای فرد یا دلنشین تر هستن یا عذاب آور تر.
    شما میگی علم ایکس باکس رو آورده پس خوبهف علم قرص ابکس رو هم اورده، میندازی بالا با خودت حال میکنی و علم هم ثابت کرده منشا اون چی هست. نتیجه میشه دور شدن از واقعیت، رسیدن به انزوا، جنایت به دلیل خود فرو رفتگی و...

    ریشه اکثر جنایات هم یا از سوی معتقدین به ماورالطبیعه بوده، یا از سوی معتادین فیلم های جنایی، یا بازی های رایانه ای کشت و کشتار، اینا اثرات توهم و گسترش خرافات تو قرن جدید هستند، دور شدن از واقعیت و بعدش انجام ناهنجاری در واقعیت به دلیل بک گراند توهمی.


    4- سنگ محک شما برای احمقانه بودن باور یک اکثریت چیست؟
    لطفا با ذکر مثال توضیح بدین، من مدام وارد مصداق ها میشم ولی شما کلی گویی میکنید.

    مثلا بفرمایید چرا آرامش گرفتن از طریق دخیل بستن به یک درخت یک جور خرافات محسوب میشه ولی آرامش گرفتن به کمک موسیقی نه.
    آیا علم برای هر انسانی (یک نفر یا یک گروه زیاد) قادر به دادن حکم کلی هست؟

    مثلا علم ثابت کنه گوش دادن به موسیقی در موقع استرس خیلی خوبه، بنده گوش میکنم حالم بدتر میشه شما گوش میکنی میری فضا.
    چرا فکر میکنید علم میتونه تو هر حوزه ای مخصوصا حوزه های احساسی پا بذاره رو متوجه نمیشم و اگر چیزی با منطق شما احمقانه بود، دلیلی نداره با منطق دیگران نیز احمقانه باشه.

    1-خیر فکر میکنم بزرگترین عارضه خرافات اینه که انسان از نیروهای خودش برای حل مشکلات یا رسیدن به لذت (در هر دو جنبه مثبت و منفی) یا درک یک موضوع غافل میشه و میخواد جواب و نتیجه حاضر و آماده از یک مافوق قدرتمند به اون عرضه بشه

    2-موافقم البته در طول تایخ همواره این خرافات بوده که با پرخاشگری و برچسب زدن به علوم و دانشمندان و روشنفکران اونها رو طرد و حذف کرده!دیگه نیاز به اشاره علم ستیزی واضح برخی ادیان و سنن در طول تاریخ نیست هست؟کلیسا ...

    3-خب این حالت از خود بیخود شدن میتونه تحت تاثیر خیلی چیزها باشه عشق(دید فیزیولوژی!) مشروبات الکلی و همونطور که اشاره کردید مواد مخدر اما باز هم طبق صحبت قبل من کارکرد فواید و مضراتش کاملا مشخص و در یک چهارچوبه من هیچ وقت نگفتم علم ایکس باکس رو آورد پس خوبه گفتم ضرر و فایده مشخص داره افراط درش مشکلات ثابت شده روحی روانی و استفاده بجا مناسب افزایش خلاقیت و جنبه آموزشی اما نشنیدم کسی با ایکس باکس امر خارق العاده ای انجام بده!
    مغلطه میفرمایید قبل از پیشرفت علم و ظهور سینما و ... هم قتل و جنایات بوده انگیزه هر دوره متفاوت و با توجه به شرایط وقت هست اتصال سینما موسیقی و سرگرمی به خرافات به بهانه اثرات سو اثبات شده اونها قابل قبول نیست!
    اون عملی که موجب خرافه شمردن سینما و سرگرمی شد رو نرسوندید و من قانع نشدم ...

    4-من عقیده ای رو احمقانه جلوه ندادم از بحث قبلی به این نتیجه رسیدم شرایط فعلی قوانین فعلی! نمیتونیم با قوانین گذشته در حال زندگی کنیم یا فکر کنیم چون در آینده ممکن قوانین دیگه ای بیان اینها همه اشتباهه! و بعد این نکته رو اضافه کردیم حتی اگه عقیده ای از نظر علم امروز رد شده باشه تا وقتی محدود به حریم شخصی افراده کاملا محترمه و بعد مثالی زدم که نشون بدم چطور این قضیه از شخص خارج میشه و میخواد به همه تحمیل بشه پاسخش رو هنوز نگرفتم از شما...

    دقیقا به دلیلی که میفرمایید علم در برخی موارد نتونسته گزاره کلی برای همه انسان ها صادر کنه بنابر این دلیل نداره چیزی که موجب لذت یا ترس شما میشه برای من هم قطعا همون کاربرد رو داشته باشه و شما عقیده خودتون رو تحمیل کنید!

    +

    مگه میشه انسانی اینقدر واضح و مبرهن آثار حماقت رو ببینه و بازم دست به دامانش باشه؟
    به دست شما درد نکنه! حماقت بشر بی پایانه ...

    حتما یک چیزی در اون حماقته هست که جذبش میکنه.
    شاید هم یه چیز دیگه هست که به سمت اون عمل هلش میده و مانع بینش و درک صحیح میشه؟!یا بهتر بگیم اجازه هرگونه درک و برداشت دیگه ای رو میگیره؟اینجاست که بحث اختیار و انتخاب پیش میاد در جوامع سنتی بررسی کنید این موضوع رو جواب واضحه!

    در این جوامع سنتها آداب و رسوم و ادیان از زمان تولد بدون حق اختیار و انتخاب و البته شناخت تحمیل میشن!بدون هیچ شناخت(قابل فهم نیست) ابتدا ایمان بیارید تا باور کنید!(پاسخ به پرسش کنندگان در مورد تثلیث!) البته از این مثال ها زیاده ...

    فکر میکنم شما همونطور که در ابتدا اشاره کردید علاقه ای به علل و عوامل ترویج خرافه و علم ستیزی و ایزوله کردن یک جامعه سنتی ندارید و بدون این شناخت قطعا به راه روش درستی برای برخورد نخواهیم رسید...

    از نظر من بحث پایان یافته اگر چیزی جز پافشاری بر مواضع قبلی نداریم این نقل قول ها رو ادامه ندیم بهتره


  4. #33
    کاربر فعال انجمن موضوعات علمی و علوم انسانی havzhini's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2012
    پست ها
    1,565

    پيش فرض

    مرسی

    مسائل شخصی تا وقتی شخصی هستند که به دیگران تحمیل نشن خلاف اونها جرم تلقی نشه و در تصمیمات کلی اجتماع مثل امور اقتصادی و نوع کشورداری هم به ضرر مردم و مملکت نباشه!بعضی ها با شخصی سازی توجیه میکنن اما در طرف مقابل اگه فرد یا افرادی اعتقادات شخصی دیگه ای داشته باشن پذیرفته نیست و محکوم به بدترین شکنجه ها و حتی سلب حق حیات هستند !؟

    این صحبت در مورد طوفان شن رو هم مغلطه میدونم چون علم نه تنها یکجا بلکه بارها در طول تاریخ شکست خورده هنوز هم ناقصه اما پیشرفت میکنه و رو به جلو میره دلیل میشه ما بدون استدلال چیز دیگه ای رو بپذیریم؟چون مرگ انسان ها قطعی تلقی میشه با توجه به علم امروز ما باید چیز دیگه ای رو بپذیریم؟در گذشته هم بیماری های عفونی رو که موجب تب میشدن تصور میشد که روح بیمار در جهنم هست و به خاطر اعمال بدش شکنجه میشه و باید بمیره؟! (همین رو مقایسه کنیم با سالهای دور که چقدر پیشرفت علم پزشکی طول عمر انسان رو افزایش داد و سطح سلامت و بهداشت عمومی چقدر بالاتر رفت!بیماری های ساده ای که منجر به مرگ میشن تا حد زیادی ریشه کن شدن)

    من دقیقا متوجه سوال شما از خودم نشدم
    ولی همونطور که گفتم تا وقتی چیزی در حریم خصوصی فرد هست پس نمیتونه برای افراد دیگه یا جامعه ضرری داشته باشه که لازم به برخورد باشه
    ولی وقتی فرد حتی بخواد چیزی رو به بچه خودش تسری بده اونموقعه باید در مقابلش موضع گرفت

    مثلا فردی برای تمام کارهاش فال بگیره هیچکس نمیتونه جلوش رو بگیره
    یا کسی برای برطرف شدن مشکلش به انواع روشهای خرافی رو بیاره از نظر من کسی حق نداره در مقابلش موضع بگیره
    ولی اگر فردی برای کسب درامد از دیگران فال گرفت و راهنماییهای غلط کرد باید باهاش برخورد بشه
    یا کسی بجای فکر درمان کودکش اون رو پیش دعوا نویس و رمال و امامزاده ببره باید باهاش برخورد کرد
    یا کسی ادعا کنه من فلان بیماری رو با دعا و انرژی و جن و پری درمان میکنم باید بشدت در مقابلش ایستاد


    علت اصرار بر این حماقت از نظر شما چیه؟
    مگه میشه انسانی اینقدر واضح و مبرهن آثار حماقت رو ببینه و بازم دست به دامانش باشه؟

    حتما یک چیزی در اون حماقته هست که جذبش میکنه.
    شما که بحث های علمی دوست دارین خواهشا بگین چه چیزی حماقت رو به عده ای با این قدرت چسبونده.
    از نظر من حماقت علت نمیخواد و خوده حماقت علت هست
    ولی بزرگترین علت رو اوردن به خرافات از نظر من اول تنبلی و راه میانبر زدن هست و دلیل دیگش استیصال فرد در حل مشکلش هست

    مثلا وقتی کسی به ما میگه باید 10سال تلاش کنی برای رسیدن به یک هدفی که داری ولی در مقابل کسی دیگه میاد میگه من با یک دعا یا ورد یا پودر یا نگه کردن لای کتاب و ... کاری میکنم همین فردا به هدفت برسی شما کدام رو انتخاب میکنی؟
    مثلا اگر تنبل( تنبل ذهنی و روانی) باشید حتما سراغ راه یک شبه میرید

    یا دلیل دیگش مستأصل و لاعلاج بودن مشکلمون هست که افراد از نبودن راه حل درست مشکل سواستفاده میکنن و با خرافات میخوان دکانی برای خودشون باز کنن و افراد هم چون هیچ راه دیگه ای ندارن به سمت این خرافات به عنوان راه اخر کشیده میشن

  5. این کاربر از havzhini بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  6. #34
    کاربر فعال فلسفه B.Russell's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2014
    پست ها
    1,005

    پيش فرض

    فکر میکنم شما همونطور که در ابتدا اشاره کردید علاقه ای به علل و عوامل ترویج خرافه و علم ستیزی و ایزوله کردن یک جامعه سنتی ندارید و بدون این شناخت قطعا به راه روش درستی برای برخورد نخواهیم رسید...

    از نظر من بحث پایان یافته اگر چیزی جز پافشاری بر مواضع قبلی نداریم این نقل قول ها رو ادامه ندیم بهتره
    مهم کارنامه عملی و آن هم در واقعیت هست.
    اینکه شما ببینید با چند درصد کردار و رفتارتون یا صحبت هاتون تونستین انسان هایی رو قانع کنید دست از یکسری خرافات بکشن و بنده چقدر تونستم.
    من در مورد شما اطلاعی ندارم و قضاوتی هم نمیکنم، اما حداقل برای خودم میدونم چه تعداد انسان رو به شیوه ای که میدانم صحیح تر هست، یعنی برخورد از طریق همون باورهای احساسی نه منطق مطلق از همون ابتدا، به سمتی ببرم که دست از خیلی چیزا بکشن.
    شعار هم نیست.

    به امید موفقیت در فضای واقعی.

  7. #35
    کاربر فعال فلسفه B.Russell's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2014
    پست ها
    1,005

    پيش فرض

    ولی بزرگترین علت رو اوردن به خرافات از نظر من اول تنبلی و راه میانبر زدن هست و دلیل دیگش استیصال فرد در حل مشکلش هست

    مثلا وقتی کسی به ما میگه باید 10سال تلاش کنی برای رسیدن به یک هدفی که داری ولی در مقابل کسی دیگه میاد میگه من با یک دعا یا ورد یا پودر یا نگه کردن لای کتاب و ... کاری میکنم همین فردا به هدفت برسی شما کدام رو انتخاب میکنی؟
    مثلا اگر تنبل( تنبل ذهنی و روانی) باشید حتما سراغ راه یک شبه میرید

    یا دلیل دیگش مستأصل و لاعلاج بودن مشکلمون هست که افراد از نبودن راه حل درست مشکل سواستفاده میکنن و با خرافات میخوان دکانی برای خودشون باز کنن و افراد هم چون هیچ راه دیگه ای ندارن به سمت این خرافات به عنوان راه اخر کشیده میشن
    ولی چیزی که من در واقعیت بیشتر میبینم، آدمایی که هیچ خرافاتی ندارن بیشتر تن پرور تر هستن و به خاطر دانسته هاشون سوار هستند.
    اون کشاورز و کارگری که کلی هم خرافات داره از بوق سگ تا شام کار میکنه و تنبلی خیلی کمی شاملش میشه. اینی که شما میگین صرفا شامل زن های خرافاتی خاله خان باجی میشه که پی سفره انداختن و... هستن.

    اما به عنوان راه آخر، حتی اگر فرض کنیم توهم مطلق هست، در صورتیکه توهم مشکل گشا باشه چه ایرادی داره؟
    توهم به هر حال پدیده ای هست که تو زندگی بشری هست، همانطور که تخیل هست اگر درست بشه کنترلش کرد تبعات مثبت هم خواهد داشت.

    مثل کسی که میخواهد جراحی باشه و بهش مورفین تزریق میکنن تا درد نکشه، توهم یکجور مورفین روحی در بسیاری از مواقع بحرانی هست که علم انسان رو تنها میذاره تا از درد کشیدن بمیره.

    من یک چیزی رو میگم امیدوارم یک کم روش فکر کنین، شما بدجوری دیدتون به زندگی سیاه هست و من رو یاد فیلسوفان سیاه میندازین.
    حتی اگر حقیقت کاملا تلخ و مشخص باشه، دلیلی نداره پیوسته به خود تحقیری روی بیاریم و هرچیز غیر علمی که مبنای تخیلی یا توهمی داره اما میتونه به انسان امید بده رو ازش بگیریم.

  8. #36
    کاربر فعال انجمن موضوعات علمی و علوم انسانی havzhini's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2012
    پست ها
    1,565

    پيش فرض

    ولی چیزی که من در واقعیت بیشتر میبینم، آدمایی که هیچ خرافاتی ندارن بیشتر تن پرور تر هستن و به خاطر دانسته هاشون سوار هستند.
    اون کشاورز و کارگری که کلی هم خرافات داره از بوق سگ تا شام کار میکنه و تنبلی خیلی کمی شاملش میشه. اینی که شما میگین صرفا شامل زن های خرافاتی خاله خان باجی میشه که پی سفره انداختن و... هستن.
    دوست عزیز به معنای کلمات گستره تر نگاه کنید
    منظور از تنبلی فقط تنبلی بدنی و زوربازو نیست و تنبلی فکری و منطقی و شعوری هم داریم
    کشاورزی که به قول شما از بوق سگ کار میکنه ولی وقتی نوبه کار کشیدن از مغز و شعور و منطقش میشه سریعا میره سراغ اونکه میگه مغز و شعورت رو تعطیل کن فقط این دعا رو بخون گره کارت باز میشه یا برو فلان امامزاده مریضت شفا پیدا میکنه ولی کسی به منطق و شعور توضیحی براش میده کلا تلف کردن وقت هست
    پس لطفا یک مقدار گستره دیدتون رو بازتر کنید تا بهتر مسائل براتون تفهیم بشه

    اما به عنوان راه آخر، حتی اگر فرض کنیم توهم مطلق هست، در صورتیکه توهم مشکل گشا باشه چه ایرادی داره؟
    توهم به هر حال پدیده ای هست که تو زندگی بشری هست، همانطور که تخیل هست اگر درست بشه کنترلش کرد تبعات مثبت هم خواهد داشت.
    دوست عزیز چیزی اگر مشکل گشا باشه که دیگه خرافات نیست
    شما در تعریف خرافات هم مشکل دارید
    به عملی خرافات میگن که سود و ثمری نداره و فقط یک عمل عبث و بی ثمر هست که تکرار میشه

    بحث توهم و تخیل هم کلا با بحث خرافات جداست
    مثلا توهم اعتقاد به خدا و جهان دیگه و ... از نظر من توهم هست که در جای خودش شاید( شاید) برای بعضی افراد مفید باشه و این ربطی به خرافات نداره
    وقتی تبدیل به خرافات میشه که با این عقیده و توهم علمی غلط و اشتباه انجام میشه که هدر دادن انرژی و وقت هست

    مثل کسی که میخواهد جراحی باشه و بهش مورفین تزریق میکنن تا درد نکشه، توهم یکجور مورفین روحی در بسیاری از مواقع بحرانی هست که علم انسان رو تنها میذاره تا از درد کشیدن بمیره.
    کدام توهم و خرافات تونسته انسان رو از درد کشیدن نجات بده که علم نتونسته؟
    بازم میگم بحث توهم( که خودش بیماری و مرض هست) هیچ ارتباطی به خرافات نداره
    میشه مثال بزنید کدام خرافات تونسته جلوی درد کشیدن فردی رو بگیره؟
    حتی توهم که شما میگید جلوی درد کشیدن رو نمیگیره بلکه بیمار فقط دچار این توهم میشه که دردی نداره وگرنه درد وجود داره

    من یک چیزی رو میگم امیدوارم یک کم روش فکر کنین، شما بدجوری دیدتون به زندگی سیاه هست و من رو یاد فیلسوفان سیاه میندازین.
    دوست عزیز نه من در جایگاهی هستم تفکر شما رو تجزیه و تحلیل و توصیه ای کنم به شما و نه شما در این جایگاه هستین
    پس لطفا بحث رو شخصی نکنید و فقط روی موضوع و صحبتهایی که میشه تمرکز کنین و قضاوت اون هم بدون شناخت و علم رو کنار بزارید

    حتی اگر حقیقت کاملا تلخ و مشخص باشه، دلیلی نداره پیوسته به خود تحقیری روی بیاریم و هرچیز غیر علمی که مبنای تخیلی یا توهمی داره اما میتونه به انسان امید بده رو ازش بگیریم.
    ولی درباره این بخش صحبتتون باید ارجاعتون بدم دوباره همین چند پست اخر من مطالعه کنید
    گفتم که فردی میخواد روزی هزاربار فال بگیره یا دخیل ببنده و ... کسی نمیتونه ایرادی بهش بگیره و به قول شما اگر این توهم براش خوب هست اشکالی نداره
    ولی ایا با این تئوری شما بهتر نیست کلا ما علم و شعور و منطق رو کنار بزاریم و فقط سراغ توهم بریم؟( هرچند اکثریت قالب انسانها همین کار رو میکنن)
    وقتی خرافات و توهم و تخیل برای همه چیز دوا هست دیگه چه احتیاجی به علم ؟

    جواب من این هست خیر باید توهم و خرافات رو از انسان گرفت و بهش علم و دانش و منطق داد تا زندگی بهتری داشته باشه وگرنه زندگی بر پایه توهم در واقعیت سالم و درست نیست بلکه فقط یک توهم هست

  9. 2 کاربر از havzhini بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  10. #37
    حـــــرفـه ای
    تاريخ عضويت
    Jul 2006
    پست ها
    7,602

    پيش فرض

    من دقیقا متوجه سوال شما از خودم نشدم
    ولی همونطور که گفتم تا وقتی چیزی در حریم خصوصی فرد هست پس نمیتونه برای افراد دیگه یا جامعه ضرری داشته باشه که لازم به برخورد باشه
    ولی وقتی فرد حتی بخواد چیزی رو به بچه خودش تسری بده اونموقعه باید در مقابلش موضع گرفت

    مثلا فردی برای تمام کارهاش فال بگیره هیچکس نمیتونه جلوش رو بگیره
    یا کسی برای برطرف شدن مشکلش به انواع روشهای خرافی رو بیاره از نظر من کسی حق نداره در مقابلش موضع بگیره
    ولی اگر فردی برای کسب درامد از دیگران فال گرفت و راهنماییهای غلط کرد باید باهاش برخورد بشه
    یا کسی بجای فکر درمان کودکش اون رو پیش دعوا نویس و رمال و امامزاده ببره باید باهاش برخورد کرد
    یا کسی ادعا کنه من فلان بیماری رو با دعا و انرژی و جن و پری درمان میکنم باید بشدت در مقابلش ایستاد
    سو تفاهم شده ... من با شما موافقم /
    سوال از افرادی بود که با حریم شخصی خوندن عقاید هرچند خلافش ثابت شده باشه و هرچند جمعی و یا حتی جبار باشه هرگونه نقدش رو توهین و تمسخر تلقی میکنن!


    مهم کارنامه عملی و آن هم در واقعیت هست.
    اینکه شما ببینید با چند درصد کردار و رفتارتون یا صحبت هاتون تونستین انسان هایی رو قانع کنید دست از یکسری خرافات بکشن و بنده چقدر تونستم.
    من در مورد شما اطلاعی ندارم و قضاوتی هم نمیکنم، اما حداقل برای خودم میدونم چه تعداد انسان رو به شیوه ای که میدانم صحیح تر هست، یعنی برخورد از طریق همون باورهای احساسی نه منطق مطلق از همون ابتدا، به سمتی ببرم که دست از خیلی چیزا بکشن.
    شعار هم نیست.

    به امید موفقیت در فضای واقعی.
    باز هم مغلطه ... بدون پاسخ دادن به حتی یک مورد از بحث!خیلی این شاخه و اون شاخه میکنید دوست گرامی علت حضور من در این بحث پست اول شما بود تمام این ها رو گفتم در واقع نوشتم که شاید بپذیرید عقاید حتی منسوخ و رد شده با علم روز (یا بهترین حالت فعلا اثبات نشده!) تا وقتی محترم هستند که برای شخص باشند (نه وقتی با بزرگترین بلندگو تبلیغ و تحمیل بشن و خلاف اونها جرم تلقی بشه!)در غیر این صورت نقدشون کاملا آزاده ...
    اگه پاسخی به پرسش های پست قبل بنده دارید بفرمایید در غیر این صورت من برعکس شما وظیفه هدایت اجباری (حال با منطق باشه یا احساس) کسی رو ندارم !تا وقتی علت و منشا هست به ازای هر 1 نفری که شما هدایت میکنید! هزاران نفر گمراه میشن در راه رهانیدن انسان ها از خرافات به وسیله خرافات! اون هم بدون داشتن تعریف صحیح از خرافات و بدون توجه به عوامل و دلایل خرافه موفق باشید (چه در دنیای مجازی چه واقعی)


  11. #38
    کاربر فعال فلسفه B.Russell's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2014
    پست ها
    1,005

    پيش فرض

    [h
    باز هم مغلطه ... بدون پاسخ دادن به حتی یک مورد از بحث!خیلی این شاخه و اون شاخه میکنید دوست گرامی علت حضور من در این بحث پست اول شما بود تمام این ها رو گفتم در واقع نوشتم که شاید بپذیرید عقاید حتی منسوخ و رد شده با علم روز تا وقتی محترم هستند که برای شخص باشند نه وقتی با بزرگترین بلندگو تبلیغ و تحمیل بشن و خلاف اونها جرم تلقی بشه!
    اگه پاسخی به پرسش های پست قبل بنده دارید بفرمایید در غیر این صورت من برعکس شما وظیفه هدایت اجباری (حال با منطق باشه یا احساس) کسی رو ندارم !تا وقتی علت و منشا هست به ازای هر 1 نفری که شما هدایت میکنید! هزاران نفر گمراه میشن در راه رهانیدن انسان ها از خرافات به وسیله خرافات! اون هم بدون داشتن تعریف صحیح از خرافات و بدون توجه به عوامل و دلایل خرافه موفق باشید (چه در دنیای مجازی چه واقعی)
    خودتون در آخرین خط نوشته تون، میگین بحث رو ادامه ندیم، منم صرفا یک جواب کلی دادم !!!
    اونوقت میگین مغلطه میکنید !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! !!!


    یعنی دقیقا فک من به کیبورد خورد از این حرف شما.
    خوب دیگه این حرفای شما صرفا آرمانشهره که نمیتونه جنبه عملی به خودش بگیره.


    وگرنه من خیلی خوشگل تر و شیک و پیک تر از شما میتونم 99 درصد عقاید دیگران رو زیر سئوال ببرم و بگم راه حلش علم هست.
    اما وقتی به عرصه عمل رسیدم هاج و واج بمونم که با این اکثریت خرافاتی چیکار میتونم انجام بدم و نهایتا از دستشون فرار کنم.


    من از انسان هایی که ادعای یک روش مقابله با خرافات رو دارن، کارنامه عملی طلب میکنم
    متاسفانه نظراتی که در عمل نتیجه ندادن، ارزش کاربردی نداره.
    چون خرافات هارو با این روش های علمی شما نمیشه از بین برد، هر وقت کارنامه عملی از کسی برای از بین بردنش داشتین به من هم نشون بدین استفاده کنم.
    خرافات رو باید رفته رفته ضعیف کرد تا از بین بره، یکدفعه از ریشه خشکانده نمیشه اخوی.

  12. 2 کاربر از B.Russell بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #39
    کاربر فعال فلسفه B.Russell's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2014
    پست ها
    1,005

    پيش فرض

    دوست عزیز به معنای کلمات گستره تر نگاه کنید
    منظور از تنبلی فقط تنبلی بدنی و زوربازو نیست و تنبلی فکری و منطقی و شعوری هم داریم
    کشاورزی که به قول شما از بوق سگ کار میکنه ولی وقتی نوبه کار کشیدن از مغز و شعور و منطقش میشه سریعا میره سراغ اونکه میگه مغز و شعورت رو تعطیل کن فقط این دعا رو بخون گره کارت باز میشه یا برو فلان امامزاده مریضت شفا پیدا میکنه ولی کسی به منطق و شعور توضیحی براش میده کلا تلف کردن وقت هست
    پس لطفا یک مقدار گستره دیدتون رو بازتر کنید تا بهتر مسائل براتون تفهیم بشه


    دوست عزیز چیزی اگر مشکل گشا باشه که دیگه خرافات نیست
    شما در تعریف خرافات هم مشکل دارید
    به عملی خرافات میگن که سود و ثمری نداره و فقط یک عمل عبث و بی ثمر هست که تکرار میشه

    بحث توهم و تخیل هم کلا با بحث خرافات جداست
    مثلا توهم اعتقاد به خدا و جهان دیگه و ... از نظر من توهم هست که در جای خودش شاید( شاید) برای بعضی افراد مفید باشه و این ربطی به خرافات نداره
    وقتی تبدیل به خرافات میشه که با این عقیده و توهم علمی غلط و اشتباه انجام میشه که هدر دادن انرژی و وقت هست


    کدام توهم و خرافات تونسته انسان رو از درد کشیدن نجات بده که علم نتونسته؟
    بازم میگم بحث توهم( که خودش بیماری و مرض هست) هیچ ارتباطی به خرافات نداره
    میشه مثال بزنید کدام خرافات تونسته جلوی درد کشیدن فردی رو بگیره؟
    حتی توهم که شما میگید جلوی درد کشیدن رو نمیگیره بلکه بیمار فقط دچار این توهم میشه که دردی نداره وگرنه درد وجود داره


    دوست عزیز نه من در جایگاهی هستم تفکر شما رو تجزیه و تحلیل و توصیه ای کنم به شما و نه شما در این جایگاه هستین
    پس لطفا بحث رو شخصی نکنید و فقط روی موضوع و صحبتهایی که میشه تمرکز کنین و قضاوت اون هم بدون شناخت و علم رو کنار بزارید


    ولی درباره این بخش صحبتتون باید ارجاعتون بدم دوباره همین چند پست اخر من مطالعه کنید
    گفتم که فردی میخواد روزی هزاربار فال بگیره یا دخیل ببنده و ... کسی نمیتونه ایرادی بهش بگیره و به قول شما اگر این توهم براش خوب هست اشکالی نداره
    ولی ایا با این تئوری شما بهتر نیست کلا ما علم و شعور و منطق رو کنار بزاریم و فقط سراغ توهم بریم؟( هرچند اکثریت قالب انسانها همین کار رو میکنن)
    وقتی خرافات و توهم و تخیل برای همه چیز دوا هست دیگه چه احتیاجی به علم ؟

    جواب من این هست خیر باید توهم و خرافات رو از انسان گرفت و بهش علم و دانش و منطق داد تا زندگی بهتری داشته باشه وگرنه زندگی بر پایه توهم در واقعیت سالم و درست نیست بلکه فقط یک توهم هست

    حضرت آقا خرافات رو چطوری میخوای از یک انسان خرافاتی بگیری؟
    خواهشا مثل اون دوستمون کیانوش خان صرفا حرف و شعار قشنگ نزنین.


    چون شاید جهان بینی تئوریک من و شما و کیانوش فرق چندانی با هم نکنه ولی جهان بینی عملیمون زمین تا آسمون فرق داره.
    اینایی هم که از شما میپرسم دلیلش شخصی کردن بحث نیست.
    چون نه هویت حقیقی شما اینجا مشخص هست نه هویت حقیقی بنده که هی میگین بحث رو شخصی نکن.


    شما وقتی قادر نباشی در زندگیت یک انسان خرافاتی رو با این راه حل هایی که میدین از خرافاتش باز دارین، با عرض معذرت همه اینارو باید بذارین دم کوزه.
    خرافات مثل سم میمونه که باید آرام آرام کشیدش بیرون.
    برای آرام آرام خارج کردن خرافات هم نمیشه سریعا دست به دامان علم شد و طرف رو کوبید.
    باید مرحله به مرحله خرافاتش رو تضعیف کنی و براش جایگزین بذاری.


    من هم نگفتم خرافات همه چیز علم هیچ !!!
    اما تو کفه ترازو باید برای هر انسانی وزن اینهارو در نظر بگیری و نسخه متناسب با اون رو بپیچی.


    کما اینکه به قیمت فریب دادن خفیف باشه و رفته رفته تقویت کردن.


    در باب مبارزه با خرافات باید همانند تزریق واکسن که یکجور میکروب ضعیف شده است عمل کرد.
    حالا شما بگو خوب نیست بدن رو گول بزنیم و فریبش بدیم، بذاریم مرد بار بیاد با بیماری مستقیم بجنگه !!!

  14. این کاربر از B.Russell بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  15. #40
    حـــــرفـه ای
    تاريخ عضويت
    Jul 2006
    پست ها
    7,602

    پيش فرض

    خودتون در آخرین خط نوشته تون، میگین بحث رو ادامه ندیم، منم صرفا یک جواب کلی دادم !!!
    اونوقت میگین مغلطه میکنید !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! !!!


    یعنی دقیقا فک من به کیبورد خورد از این حرف شما.
    خوب دیگه این حرفای شما صرفا آرمانشهره که نمیتونه جنبه عملی به خودش بگیره.


    وگرنه من خیلی خوشگل تر و شیک و پیک تر از شما میتونم 99 درصد عقاید دیگران رو زیر سئوال ببرم و بگم راه حلش علم هست.
    اما وقتی به عرصه عمل رسیدم هاج و واج بمونم که با این اکثریت خرافاتی چیکار میتونم انجام بدم و نهایتا از دستشون فرار کنم.


    من از انسان هایی که ادعای یک روش مقابله با خرافات رو دارن، کارنامه عملی طلب میکنم
    متاسفانه نظراتی که در عمل نتیجه ندادن، ارزش کاربردی نداره.
    چون خرافات هارو با این روش های علمی شما نمیشه از بین برد، هر وقت کارنامه عملی از کسی برای از بین بردنش داشتین به من هم نشون بدین استفاده کنم.
    خرافات رو باید رفته رفته ضعیف کرد تا از بین بره، یکدفعه از ریشه خشکانده نمیشه اخوی.
    امیدوارم فکتون خیلی درد نگرفته باشه

    به صورت علمی میشه خیلی بهتر هم جواب میده تا مناظره تک به تک با میلیونها انسان!

    یکی از راه ها میتونه تغییر و اصلاح در نظام و شیوه آموزشی باشه هم ساختار و هم محتوا خیلی راحت تره که کودکی که هنوز ذهنش شکل نگرفته و باور های خاصی نداره رو درست شکل داد و از خرافات دور کرد تا اینکه به سن بالا برسه و ... و این مورد نه تنها برای خرافه کاربرد داره بلکه حلال بسیاری از مشکلات جوامع هست!

    یکدفعه نمیدونم چه بازه زمانی هست اما قطعا این روش سریع تر از روش های عملی و با کارنامه و سابقه نوع شما به نتیجه میرسه و البته ریشه در یک نسل خشکانده میشه نه جمع کوچکی از جامعه ...

    دیگه جدا ببندیم بحث رو تمام


  16. این کاربر از Kianoosh بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •