تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 3 از 15 اولاول 123456713 ... آخرآخر
نمايش نتايج 21 به 30 از 144

نام تاپيک: عوامل اجتماعی خرافه پرستی

  1. #21
    کاربر فعال فلسفه B.Russell's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2014
    پست ها
    1,005

    پيش فرض

    ببخشید، شاید به خاطر بحث و سر و کله زدن با مذهبیون به این موارد حساس شدم چون معمولن از این موارد استفاده و خیلی از مفاهیم و ... رو به نفع خودشون تغییر میدن.

    ببینید بحث ما در مورد احترام به عقاید و حقوق انسانها بود و هست! پس متوجه نمیشم عقاید بنده چه ارتباطی به بحث داره.
    اگر بخوام رک جواب بدم به این سوال، واقعن و صادقانه با دونستن اینکه فردی این اعتقاد رو داره هیچ تصور خاصی از اون توو ذهنم پدید نمیاد و تا وقتی نظرش رو نشر نده و ابراز نکنه هیچ واکنشی چه در ذهنم و چه خارج از اون نشون نمیدم چون اصلن اهمیت نداره.
    فقط یکی به روح اعتقاد نداره و یک فرد داره و همین؛ شما تفاوتی میبینی بین این دو؟!
    من این رو متوجه نمیشم که چرا دوستان در حوزه علوم انسانی همش میگن اینا نظر شخصی من نیست، بحث شخصی نمیکنم.
    اتفاقا نظرات تماما شخصی هست که حالا یک عده قبل تر ممکنه بهش اشاره کرده باشن ولی شما به هر دلیلی مثل تجربه و...بهش انس گرفتی.

    این نظرات شما با توجه به جهان بینی جناب سعید خان داره مطرح میشه و از مغز ایشون، مسلما ایشون در یک بحث هیچ وقت نمیاد چیزی رو که خودش قبول نداره با دیگری کلنجار بره، پس همه بحث ها شک نکنید شخصی هستند.

    بله خیلی فرق هنست بین اعتقاد داشتن به یک پدیده و اعتقاد نداشتن به اون، شمای نوعی فرضا اگر به روح اعتقاد نداری به این دلیل هست که اون رو یک اعتقاد متحجرانه یا غیرمنطقی و بی پایه اساس میبینی و اینکه یکی بهش اعتقاد داره رو کسی میدونی که دقیقا آنچه شما به عنوان شاخصه منفی تو ذهنت داری، اون میپرسته.
    اینکه بگیم هیچ فرقی ندارن، یکجور شعار دادن هست.

    اگر اعتقاد به امری از سوی من خرافه محسوب بشه، یعنی غیرمنطقیست، غیرعقلیست، ساده لوحانه است.
    پس کسی هم که بهش اعتقاد داره، آدمی غیرمنطقی، کم عقل و ساده لوح خواهد بود، یک نتیجه گیری خیلی مشخص.

    حالا چطوری باید باهاشون برخورد کرد دیگه برخوردها متفاوته و من خودم فعلا راهی منطقی براش پیدا نکردم.
    بهتره به جای حرف زدن هرکس مثلا بگه چطوری توانسته یک انسانی رو از ثیک خرافات بخصوصی دور کنه، اینجا پیدا کردن راه عملی مهم هست نه اینکه هی ما با هم کلنجار بریم.

  2. این کاربر از B.Russell بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  3. #22
    حـــــرفـه ای
    تاريخ عضويت
    Jul 2006
    پست ها
    7,602

    پيش فرض

    بله علوم تجربی و بسیاری از علوم، در صورتیکه یقینی بر اونها حاصل نشه در آینده خرافات میشه.

    مثلا تا مدت ها در علم فیزیک این باور در جهان مرسوم بود که اگر دو جسم را همزمان با هم رها کنی، جسم سنگین تر زودتر به زمین میرسد.
    و به دلیل نبود امکانات آزمایشگاهی برای نقض این تئوری، صدها سال این تئوری فیزیکی قابل قبول بود.

    تا بالاخره با از بین بردن اصطکاک و نیروهای مخالف ثابت کردن، یک پر و یک گلگوله فولادی همزمان با هم به زمین میرسن. پس مشخص شد اون باور علمی خرافات بوده.

    ریشه خرافات خیلی گسترده تر از چیزی هست که شما میفرمایید.

    اگر مردمانی از عصر دور با دخیل و پرستش عشق میکنن، مردمان نسل امروز با خزیدن در پستوها و بازی ابکیس باکس و پلی استیشن و... که ممکنه روزی ایندگان بخندن که این خل ها ساعت ها خودشون رو تو اتاق حبس میکردن و تو توهماتشون بازی انجام میدادن.
    خوبه داریم به نقطه مشترک میرسیم پس طبق اینها اگه امروز کسی به مفاهیم قوانین گذشته و رد شده اعتقاد داشته باشه (مثلا با قاطعیت بگه در سقوط آزاد در خلا جسم سنگین تر شتاب بیشتر داره یا عامل بیماری زا ارواح کوچک هستند) این میشه غیر قابل پذیرشه!بله؟کسی از مردم اون زمان انتظار نداشته با توجه به پیشرفت علمی و شرایط وقت همین دستاوردها رو داشته باشن !و این نسبت برای ما و ایندگان نیز صادقه! اگه کسی انسانهای اولیه رو خل تصور کنه و بهشون بخنده که چرا با مکافات فراوان آتش روشن میکرده باید حتما تجدید نظر بکنه تو افکارش! اما اگه امروز کسی تو آشپزخونه با وجود فندک و کبریت و فرگازهای مدرن بخواد با سنگ چخماخ آتیش روشن کنه چطور؟!...

    پس:

    برای پرسش هایی که علم پاسخ قطعی و اثبات شده بهش داده نیازی به تمسک جستن به غیر نیست !
    نیاکان ما با توجه به زمان و شرایط خودشون برداشتی داشتند که ممکنه با امروز و فردای ما بسیار متفاوت باشه دلیلی برای توهین و تمسخر اونها نیست!مشکل وقتی هست که با قوانین گذشته بخوایم در حال زندگی کنیم!

    اشاره کردید به خرافه های شخصی؟من میخوام بپرسم اگه جمع زیادی شامل اکثریت یک جامعه متفق القول معتقد به یک خرافه شخصی باشن چطور بازم این شخصی میشه؟!عمیقا باور داریم که یک چیز احمقانه حتی اگه میلیونها نفر هم بهش اعتقاد داشته باشن بازم احمقانه ست!

    مثلا:
    -من عمیقا اعتقاد دارم وقتی با یک کلاه روی سر میخوابم انرژی بیشتری میگیرم و بهتر فعالیت میکنم!
    -خیلی خوب!اگه به بهتر خوابیدن و فعال تر شدن شما کمک میکنه چی ایرادی داره؟
    -ما عمیقا اعتقاد داریم وقتی با یک کلاه روی سر میخوابیم انرژی بیشتری میگیریم و بهتر فعالیت میکنیم!پس هر کس که بدون کلاه بخوابه به اعتقادات ما توهین کرده مجرمه و باید مجازات بشه ...
    -!!!

    این هم که خرافه رو میارید توی بحث لذت از یک چیزهایی رو متوجه نمیشم؟شما دو موضوع کاملا متفاوت رو دارید مقایسه میکنید ایکس باکس و اینها لذت هستند بله پیشرفت در سرگرمی بشر هستند بله اما امروز کسی برای امور ماورا الطبیعه ازشون استفاده میکنه؟موقع بازی میگه ای ایکس باکس به من قدرت پول سلامتی همسر و ... بده!؟ در گذشته با قربانی کردن انسان برای خداوند محصول عشق نمیکردند!تفریح و بازی نبود عزیز جان قضیه خیلی جدی بود و امروز هم هست...


  4. 4 کاربر از Kianoosh بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #23
    کاربر فعال فلسفه B.Russell's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2014
    پست ها
    1,005

    پيش فرض

    خوبه داریم به نقطه مشترک میرسیم پس طبق اینها اگه امروز کسی به مفاهیم قوانین گذشته و رد شده اعتقاد داشته باشه (مثلا با قاطعیت بگه در سقوط آزاد در خلا جسم سنگین تر شتاب بیشتر داره یا عامل بیماری زا ارواح کوچک هستند) این میشه غیر قابل پذیرشه!بله؟کسی از مردم اون زمان انتظار نداشته با توجه به پیشرفت علمی و شرایط وقت همین دستاوردها رو داشته باشن !و این نسبت برای ما و ایندگان نیز صادقه! اگه کسی انسانهای اولیه رو خل تصور کنه و بهشون بخنده که چرا با مکافات فراوان آتش روشن میکرده باید حتما تجدید نظر بکنه تو افکارش! اما اگه امروز کسی تو آشپزخونه با وجود فندک و کبریت و فرگازهای مدرن بخواد با سنگ چخماخ آتیش روشن کنه چطور؟!...

    پس:



    نیاکان ما با توجه به زمان و شرایط خودشون برداشتی داشتند که ممکنه با امروز و فردای ما بسیار متفاوت باشه دلیلی برای توهین و تمسخر اونها نیست!مشکل وقتی هست که با قوانین گذشته بخوایم در حال زندگی کنیم!

    اشاره کردید به خرافه های شخصی؟من میخوام بپرسم اگه جمع زیادی شامل اکثریت یک جامعه متفق القول معتقد به یک خرافه شخصی باشن چطور بازم این شخصی میشه؟!عمیقا باور داریم که یک چیز احمقانه حتی اگه میلیونها نفر هم بهش اعتقاد داشته باشن بازم احمقانه ست!

    مثلا:
    -من عمیقا اعتقاد دارم وقتی با یک کلاه روی سر میخوابم انرژی بیشتری میگیرم و بهتر فعالیت میکنم!
    -خیلی خوب!اگه به بهتر خوابیدن و فعال تر شدن شما کمک میکنه چی ایرادی داره؟
    -ما عمیقا اعتقاد داریم وقتی با یک کلاه روی سر میخوابیم انرژی بیشتری میگیریم و بهتر فعالیت میکنیم!پس هر کس که بدون کلاه بخوابه به اعتقادات ما توهین کرده مجرمه و باید مجازات بشه ...
    -!!!

    این هم که خرافه رو میارید توی بحث لذت از یک چیزهایی رو متوجه نمیشم؟شما دو موضوع کاملا متفاوت رو دارید مقایسه میکنید ایکس باکس و اینها لذت هستند بله پیشرفت در سرگرمی بشر هستند بله اما امروز کسی برای امور ماورا الطبیعه ازشون استفاده میکنه؟موقع بازی میگه ای ایکس باکس به من قدرت پول سلامتی همسر و ... بده!؟ در گذشته با قربانی کردن انسان برای خداوند محصول عشق نمیکردند!تفریح و بازی نبود عزیز جان قضیه خیلی جدی بود و امروز هم هست...
    خرافات با ایجاد توهم هایی دلنشین، ایجاد لذت میکند. حتی همون قتل و عملیات انتحاری و... برای اون فرد لذت بخشه، چون میکشه که بره بهشت !!

    حالا دو جور لذت ناشی از خرافات داریم، لذت هایی که صرفا شامل خود فرد خرافاتی میشه، لذت هایی که رسیدن به اون در گرو آزار رساندن به دیگران هست.
    تو بخش لذت هایی که آزار به دیگران میرسونه، مسلما باید مقابله به مثل کرد اونم با شدتی که بهت آسیب میرسونه.

    اما عمده خرافاتی که ما باهاش روبرو هستیم، خودلذتی هست تا دیگر آزاری.
    منم در مورد نحوه برخورد با این گروه عمده صحبت داشتم و چند بار هم گفتم منظورم خرافات هایی که لذت آن به قیمت آسیب رساندن به دیگران باشه نیست ولی شما توجه نفرمودین.

    خرافات در درجه اول ایجاد توهم میکنه، حالا اون توهم میتونه به مارالطبیعه ختم بشه یا نشه، فرقی در اصل موضوع نداره.

    کسی که ساعت ها خودش رو در اتاق حبس میکنه و بازی میکنه و توهم میزنه و نمیتونه ازش دل بکنه فرقی نداره با کسیکه نصفه شب بیدار میشه وصل بشه به آسمان ها !!! اما کسی به شکل های نوین خرافات و توهم زیاد گیر نمیده و تحقیر هم نمیکنه، اما مقابله با شیوه های کهن خرافات با توهین همراه هستن.

    منم کل حرفم این بود که ما راه درستی رو در قبال خرافات های شخصی (غیر آسیب زا به دیگران) پیش نگرفتیم؛ برای همینم تو کشور ما نه تنها کمتر نمیشه بلکه بدتر میشه و حتی اونیکه یکسری خرافات از نظر مارو کنار میذاره به دلیل جهش یهوویی، آدم ضد ارزش و آسیب زایی در میاد.
    نظرات من هم بیشتر منطبق بر حقیقت جامعه ما هست، اگر شما فکر میکنید این نحوه برخورد با اکثریت خرافاتی کشور ما درست بوده و استمرارش هم نتیجه میده، میتونید ادامه بدین.

  6. #24
    حـــــرفـه ای
    تاريخ عضويت
    Jul 2006
    پست ها
    7,602

    پيش فرض

    خرافات با ایجاد توهم هایی دلنشین، ایجاد لذت میکند. حتی همون قتل و عملیات انتحاری و... برای اون فرد لذت بخشه، چون میکشه که بره بهشت !!

    حالا دو جور لذت ناشی از خرافات داریم، لذت هایی که صرفا شامل خود فرد خرافاتی میشه، لذت هایی که رسیدن به اون در گرو آزار رساندن به دیگران هست.
    تو بخش لذت هایی که آزار به دیگران میرسونه، مسلما باید مقابله به مثل کرد اونم با شدتی که بهت آسیب میرسونه.

    اما عمده خرافاتی که ما باهاش روبرو هستیم، خودلذتی هست تا دیگر آزاری.
    منم در مورد نحوه برخورد با این گروه عمده صحبت داشتم و چند بار هم گفتم منظورم خرافات هایی که لذت آن به قیمت آسیب رساندن به دیگران باشه نیست ولی شما توجه نفرمودین.

    خرافات در درجه اول ایجاد توهم میکنه، حالا اون توهم میتونه به مارالطبیعه ختم بشه یا نشه، فرقی در اصل موضوع نداره.

    کسی که ساعت ها خودش رو در اتاق حبس میکنه و بازی میکنه و توهم میزنه و نمیتونه ازش دل بکنه فرقی نداره با کسیکه نصفه شب بیدار میشه وصل بشه به آسمان ها !!! اما کسی به شکل های نوین خرافات و توهم زیاد گیر نمیده و تحقیر هم نمیکنه، اما مقابله با شیوه های کهن خرافات با توهین همراه هستن.

    منم کل حرفم این بود که ما راه درستی رو در قبال خرافات های شخصی (غیر آسیب زا به دیگران) پیش نگرفتیم؛ برای همینم تو کشور ما نه تنها کمتر نمیشه بلکه بدتر میشه و حتی اونیکه یکسری خرافات از نظر مارو کنار میذاره به دلیل جهش یهوویی، آدم ضد ارزش و آسیب زایی در میاد.
    نظرات من هم بیشتر منطبق بر حقیقت جامعه ما هست، اگر شما فکر میکنید این نحوه برخورد با اکثریت خرافاتی کشور ما درست بوده و استمرارش هم نتیجه میده، میتونید ادامه بدین.

    دوست عزیز خرافات صرفا در جنبه مثبت نیستند که با توهم های دلنشین ایجاد لذت کنند! توهم دلنشین و لذت ناشی از خرافه با جنبه سلبی و منفی (امروز یک گربه سیاه دیدم حتما برام اتفاق بدی میفته!) کجاست؟

    با احترام به نظر شما ,خیر اکثرا دگر آزاری هست اونم نه به شکلی که شما میگید(کودک آزاری و ترور ...) به شکلی هست که تصمیمات اکثریت خرافه پرست اشتباه و علاوه بر ضرر خودشون به ضرر اقلیت هم هست!یا تحویل کردن عقیده خودشون به دیگران البته من هم تا جای ممکن با تمسخر و توهین و کنش و واکنش مخالف هستم اما شما هم راه استدلال و منطق رو بسته میدونی و استفاده از علم رو خطا!خب چی میمونه؟زور؟

    اگر کسی مثلا در بازی ایکس باکس افراط میکنه(باز من ارتباط سرگرمی رو با خرافات متوجه نمیشم؟ سرگرمی یک چهارچوب مشخص داره در طول تاریخ بشر هم از گل بازی و خمیر بازی و عروسک های ساده به دنیای دیجیتال امروز پیشرفت کرده!قرار نیست مثلا در یک اتاق صندلی بذاریم و بگیم این جای خالی ایکس باکس هست و امروز در مورد مسائل مهمی باهاش مشورت خواهیم کرد!!!کاربرد معایب و مزایاش رو میدونیم!) هیچ عملی انجام نداده که از نظر علمی قابل توجیه و اثبات نباشه!آخرین باری که چک کردم کسی موقع تماشای تلویزیون و بازی کردن ارواح رو احضار نکرده بود! جمله قرمز رو اصلا نمیتونم درک کنم حتما در مورد عملی که استناد میکنید بهش برای خرافه بودن و توهم زدن مثلا بازی های کامپیوتری رو مصداقی توضیح بدید تماشای یک رقابت ورزشی یک فیلم یا گوش دادن به موسیقی که همراه با لذت و علاقه فرد هست چه نوع توهمی ایجاد میکنه؟یک تعریف هم از توهم بدید... فقط خواهشا نگید که از نظر شما همزادپنداری یا اثرات سو مدیا نامناسب سن مخاطب توهم نامیده میشه!طبق صحبت قبلم این مورد کاملا هماهنگ با قوانین فعلی دنیای ماست اگر در آینده افراط در تفریح خرافات و وجود روح واقعیت اثبات شدند حرف شما صحیح تا اون موقع ...


    اشاره کردید به خرافه های شخصی؟من میخوام بپرسم اگه جمع زیادی شامل اکثریت یک جامعه متفق القول معتقد به یک خرافه شخصی باشن چطور بازم این شخصی میشه؟!عمیقا باور داریم که یک چیز احمقانه حتی اگه میلیونها نفر هم بهش اعتقاد داشته باشن بازم احمقانه ست!

    مثلا:
    -من عمیقا اعتقاد دارم وقتی با یک کلاه روی سر میخوابم انرژی بیشتری میگیرم و بهتر فعالیت میکنم!
    -خیلی خوب!اگه به بهتر خوابیدن و فعال تر شدن شما کمک میکنه چی ایرادی داره؟
    -ما عمیقا اعتقاد داریم وقتی با یک کلاه روی سر میخوابیم انرژی بیشتری میگیریم و بهتر فعالیت میکنیم!پس هر کس که بدون کلاه بخوابه به اعتقادات ما توهین کرده مجرمه و باید مجازات بشه ...
    -!!!
    پاسخ این سوال رو هم نگرفتم

    من هیچ جا نگفتم نحوه برخورد درست بوده و نتیجه داده یا اصلا چطور باشه چون این بحث گره میخوره با مسائلی که نمیتونیم در اینجا بهشون بپردازیم! چرا مردم با کمیت بالا و کیفیت پایین(جعیت زیاد ولی فقیر و سطح و فرهنگ و دانش پایین) مطلوب برخی جوامع هستند؟باز هم پست اول به نکات خوبی اشاره کرده چرا ابزارهای آگاهی دهنده و تبادل اطلاعات در این جوامع محدود شده هستند و تمایل برای ایزوله کردن و حفظ اجباری جامعه سنتی وجود داره؟ و ...



  7. #25
    كاربر فعال اتومبیل، متفرقه، سبک زندگی MOHAMMAD_ASEMOONI's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    محل سكونت
    زمین پهناور خدا (أرضُ اللّٰه الواسعة)
    پست ها
    9,749

    پيش فرض

    حمله ی یک قوم خرافه پرست به یک قوم غیر خرافه پرست و پیروزی خرافات به علت طوفان شن ، چه ربطی به نادانی داره ؟
    سلام . اگر نادان در بینشان نبود اصلاً جنگی در نمیگرفت و اگر نادان نبودند ( اگر علم و دانش کافی داشتند ) در طوفان شن هم پیروز میشدند . شکّی به دل راه ندین که سرچشمه ی همه ی مشکلات بشر از نبود یا کمبودِ علم و دانش هست .
    Last edited by MOHAMMAD_ASEMOONI; 29-04-2014 at 06:18.

  8. #26
    آخر فروم باز HORROR's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2009
    محل سكونت
    هیچ جا
    پست ها
    1,497

    پيش فرض

    واقعا ارزش حرفها رو به روشنی میشه تشخیص داد تو این تاپیک.. بعضیها سعی میکنن واقعا به دیگران کمک کنن ... به جای تعصب امیز بودن نوع تفکر و برخورد بهتره چیز بدردبخور یاد گرفت... هر کسی که باشی و با هر پست و مقامی آخر سر منطق کم میاری مگه اینکه احمق باشی و گوشت بدهکار نباشه...

  9. این کاربر از HORROR بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  10. #27
    کاربر فعال انجمن موضوعات علمی و علوم انسانی havzhini's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2012
    پست ها
    1,565

    پيش فرض

    من متوجه خرافه شخصی و غیرشخصی که بعضی دوستان مطرح میکنن نمیشم
    افکار عقاید اعمال باورها و ... شخصی هرفرد در حریم خصوصی و درونی فرد رو هیچکس با هیچ توجیه نمیتونه مورد نقد قرار بده یا باهاش برخورد کنه وقتی این موارد فقط در حریم خصوصی فرد جای داشته باشه

    وقتی چیزی خرافات خونده میشه که فرد و افرادی عقیده یا عملی رو انجام یا تبلیغ میکنن که در انظار عموم باشه و دیگران رو هم تشویق به اون علم یا تفکر کنن
    ولی هیچ اصول و منطق و درک و علمی پشت اون عقیده و تفکر وجود نداشته باشه

    مثلا فردی بیماری داره و برای درمان بیماریش در خلوت خودش میخواد به اسمان یا زمین یا سنگ یا کهکشان و ... دخیل ببنده و طلب شفا کنه هیچکس نمیتونه ایرادی بر این فرد بگیره
    وقتی ایراد وارد میشه و بحث تبدیل به خرافات میشه که این فرد بجای درمان پزشکی(یا حتی همزمان با درمان پزشکی) بره سراغ رمال و فالگیر و سید و امامزاده و عرفان حلقه! و ....

  11. 2 کاربر از havzhini بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  12. #28
    حـــــرفـه ای
    تاريخ عضويت
    Jul 2006
    پست ها
    7,602

    پيش فرض

    افکار عقاید اعمال باورها و ... شخصی هرفرد در حریم خصوصی و درونی فرد رو هیچکس با هیچ توجیه نمیتونه مورد نقد قرار بده یا باهاش برخورد کنه وقتی این موارد فقط در حریم خصوصی فرد جای داشته باشه

    وقتی چیزی خرافات خونده میشه که فرد و افرادی عقیده یا عملی رو انجام یا تبلیغ میکنن که در انظار عموم باشه و دیگران رو هم تشویق به اون علم یا تفکر کنن
    ولی هیچ اصول و منطق و درک و علمی پشت اون عقیده و تفکر وجود نداشته باشه
    مرسی

    مسائل شخصی تا وقتی شخصی هستند که به دیگران تحمیل نشن خلاف اونها جرم تلقی نشه و در تصمیمات کلی اجتماع مثل امور اقتصادی و نوع کشورداری هم به ضرر مردم و مملکت نباشه!بعضی ها با شخصی سازی توجیه میکنن اما در طرف مقابل اگه فرد یا افرادی اعتقادات شخصی دیگه ای داشته باشن پذیرفته نیست و محکوم به بدترین شکنجه ها و حتی سلب حق حیات هستند !؟

    این صحبت در مورد طوفان شن رو هم مغلطه میدونم چون علم نه تنها یکجا بلکه بارها در طول تاریخ شکست خورده هنوز هم ناقصه اما پیشرفت میکنه و رو به جلو میره دلیل میشه ما بدون استدلال چیز دیگه ای رو بپذیریم؟چون مرگ انسان ها قطعی تلقی میشه با توجه به علم امروز ما باید چیز دیگه ای رو بپذیریم؟در گذشته هم بیماری های عفونی رو که موجب تب میشدن تصور میشد که روح بیمار در جهنم هست و به خاطر اعمال بدش شکنجه میشه و باید بمیره؟! (همین رو مقایسه کنیم با سالهای دور که چقدر پیشرفت علم پزشکی طول عمر انسان رو افزایش داد و سطح سلامت و بهداشت عمومی چقدر بالاتر رفت!بیماری های ساده ای که منجر به مرگ میشن تا حد زیادی ریشه کن شدن)


  13. این کاربر از Kianoosh بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  14. #29
    کاربر فعال انجمن موضوعات علمی Saeed Dz's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2011
    محل سكونت
    ______
    پست ها
    1,855

    پيش فرض

    من این رو متوجه نمیشم که چرا دوستان در حوزه علوم انسانی همش میگن اینا نظر شخصی من نیست، بحث شخصی نمیکنم.
    اتفاقا نظرات تماما شخصی هست که حالا یک عده قبل تر ممکنه بهش اشاره کرده باشن ولی شما به هر دلیلی مثل تجربه و...بهش انس گرفتی.

    این نظرات شما با توجه به جهان بینی جناب سعید خان داره مطرح میشه و از مغز ایشون، مسلما ایشون در یک بحث هیچ وقت نمیاد چیزی رو که خودش قبول نداره با دیگری کلنجار بره، پس همه بحث ها شک نکنید شخصی هستند.
    من نگفتم اینا نظر شخصی من نیست، بلکه گفتم که من اون بخش از زندگیم رو که شخصی میدونم با دیگران به اشتراک نمیذارم وگرنه تمام صحبت هایی که کردم مطمئنن سایه ای از تفکراتم هستش.

    بله خیلی فرق هنست بین اعتقاد داشتن به یک پدیده و اعتقاد نداشتن به اون، شمای نوعی فرضا اگر به روح اعتقاد نداری به این دلیل هست که اون رو یک اعتقاد متحجرانه یا غیرمنطقی و بی پایه اساس میبینی و اینکه یکی بهش اعتقاد داره رو کسی میدونی که دقیقا آنچه شما به عنوان شاخصه منفی تو ذهنت داری، اون میپرسته.
    اینکه بگیم هیچ فرقی ندارن، یکجور شعار دادن هست.
    خیر، اگر بنده به چیزی اعتقاد ندارم تنها و تنها دلیلش اینکه با شواهد پشتیبانی نمیشه! و اگر به چیزی اعتقاد دارم تنها و تنها دلیلش اینکه با شواهد پشتیبانی میشه و با اونها تناسب داره (لااقل در زمان حال و ممکنه در اینده تناسبی نداشته باشه).
    در رابطه با کسی که اعتقاداتش متفاوت هست با اعتقادات من در وهله در مورد اعتقاداتش هیچ قضاوتی نمیکنم و در وهله دوم هیچ تفاوتی هم نمیبینم. من اعتقادم اینه و اون شخص اعتقادش چیز دیگری، موضوع خیلی سادست.
    اون چیزی که من در موردش نظر میدم یا نقدش میکنم، صحبت ها و رفتار اون شخص هست و اینها خیلی متفاوت هستن با هم. من با لامپ کم مصرف تا زمانی که در قلمرو شخصی بمونه کاری ندارم بلکه نور متصاعد شده از اون رو نقد میکنم و یا لامپی که از قلمرو شخصی خارج میشه.

    اگر اعتقاد به امری از سوی من خرافه محسوب بشه، یعنی غیرمنطقیست، غیرعقلیست، ساده لوحانه است.
    پس کسی هم که بهش اعتقاد داره، آدمی غیرمنطقی، کم عقل و ساده لوح خواهد بود، یک نتیجه گیری خیلی مشخص.
    اما من برعکس شما فکر میکنم اعتقادات تا زمانی که در قلمرو شخصی هستن محترمند و در مورد افراد هم اینطور قضاوت نمیکنم. دلیلش هم مشخصه و اون اینکه انسان موجودی هستش که از شرایط، داده ها و خیلی از موارد تاثیر میپذیره و به مرور تفکراتش تغییر میکنه. تمام مهارت های انسان به مرور پیشرفت میکنن و در بستر اطلاعات پرورش پیدا میکنن و به نظرم تنها کاری که ما میتونیم بکنیم اینکه اطلاعات درست رو نشر بدیم و کاری کنیم که شخص در مرحله اول یاد بگیره همه چیز میتونن درست یا غلط باشن و شک یک گناه اشتباه نیست و در مرحله دوم یاد بگیره خودش تفکر کنه و موضوعات رو شخصن از هم بسنجه.

    حالا چطوری باید باهاشون برخورد کرد دیگه برخوردها متفاوته و من خودم فعلا راهی منطقی براش پیدا نکردم.
    بهتره به جای حرف زدن هرکس مثلا بگه چطوری توانسته یک انسانی رو از ثیک خرافات بخصوصی دور کنه، اینجا پیدا کردن راه عملی مهم هست نه اینکه هی ما با هم کلنجار بریم.
    خرافات و در کل تفکرات مثل سرامیک ها و کاشی های کف یک محل هستند. همیشه در آوردن اولین کاشی سخته اما بعداز اون کار بسیار راحت میشه.
    بهترین راه به نظر من صحبت و تابو شکنیه و همینطور میشه از نشان دادن که بیشترین تاثیر رو داره استفاده کرد و در هر حال باید کاری کرد که خود شخص به نتیجه برسه نه اینکه چیزی بهش تحمیل بشه!
    برای مثال من ویدیوی یک شامپانزه رو در فیسبوک به اشتراک گذاشتم که مثل انسان غذا میپزه و استفاده میکنه که بعداز دیدن اون چند نفر در موردش سوال کردن و نگاهشون به نظریه فرگشت تغییر پیدا کرد یا سعی میکنم اون بخش از رفتار های میمون ها و دیگر حیوانات رو نشان بدم و به اشتراک بذارم که خیلی شبیه ما هستن.


    در پایان امین زیر آبی نرو بیا نظر بده.

  15. این کاربر از Saeed Dz بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  16. #30
    کاربر فعال فلسفه B.Russell's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2014
    پست ها
    1,005

    پيش فرض

    دوست عزیز خرافات صرفا در جنبه مثبت نیستند که با توهم های دلنشین ایجاد لذت کنند! توهم دلنشین و لذت ناشی از خرافه با جنبه سلبی و منفی (امروز یک گربه سیاه دیدم حتما برام اتفاق بدی میفته!) کجاست؟

    با احترام به نظر شما ,خیر اکثرا دگر آزاری هست اونم نه به شکلی که شما میگید(کودک آزاری و ترور ...) به شکلی هست که تصمیمات اکثریت خرافه پرست اشتباه و علاوه بر ضرر خودشون به ضرر اقلیت هم هست!یا تحویل کردن عقیده خودشون به دیگران البته من هم تا جای ممکن با تمسخر و توهین و کنش و واکنش مخالف هستم اما شما هم راه استدلال و منطق رو بسته میدونی و استفاده از علم رو خطا!خب چی میمونه؟زور؟

    اگر کسی مثلا در بازی ایکس باکس افراط میکنه(باز من ارتباط سرگرمی رو با خرافات متوجه نمیشم؟ سرگرمی یک چهارچوب مشخص داره در طول تاریخ بشر هم از گل بازی و خمیر بازی و عروسک های ساده به دنیای دیجیتال امروز پیشرفت کرده!قرار نیست مثلا در یک اتاق صندلی بذاریم و بگیم این جای خالی ایکس باکس هست و امروز در مورد مسائل مهمی باهاش مشورت خواهیم کرد!!!کاربرد معایب و مزایاش رو میدونیم!) هیچ عملی انجام نداده که از نظر علمی قابل توجیه و اثبات نباشه!آخرین باری که چک کردم کسی موقع تماشای تلویزیون و بازی کردن ارواح رو احضار نکرده بود! جمله قرمز رو اصلا نمیتونم درک کنم حتما در مورد عملی که استناد میکنید بهش برای خرافه بودن و توهم زدن مثلا بازی های کامپیوتری رو مصداقی توضیح بدید تماشای یک رقابت ورزشی یک فیلم یا گوش دادن به موسیقی که همراه با لذت و علاقه فرد هست چه نوع توهمی ایجاد میکنه؟یک تعریف هم از توهم بدید... فقط خواهشا نگید که از نظر شما همزادپنداری یا اثرات سو مدیا نامناسب سن مخاطب توهم نامیده میشه!طبق صحبت قبلم این مورد کاملا هماهنگ با قوانین فعلی دنیای ماست اگر در آینده افراط در تفریح خرافات و وجود روح واقعیت اثبات شدند حرف شما صحیح تا اون موقع ...




    پاسخ این سوال رو هم نگرفتم

    من هیچ جا نگفتم نحوه برخورد درست بوده و نتیجه داده یا اصلا چطور باشه چون این بحث گره میخوره با مسائلی که نمیتونیم در اینجا بهشون بپردازیم! چرا مردم با کمیت بالا و کیفیت پایین(جعیت زیاد ولی فقیر و سطح و فرهنگ و دانش پایین) مطلوب برخی جوامع هستند؟باز هم پست اول به نکات خوبی اشاره کرده چرا ابزارهای آگاهی دهنده و تبادل اطلاعات در این جوامع محدود شده هستند و تمایل برای ایزوله کردن و حفظ اجباری جامعه سنتی وجود داره؟ و ...
    1- شما لذت رو یکطرفه نگاه میکنید !!! خرافات همانطور که قصدش سوق دادن انسان به یکسری لذت هست، جلوی انچه لذت او باشد را هم میگیرد، مثل همین گربه سیاه که اشاره کردین، سد راهی هست بر لذت زندگی بی دردسر.

    اون کسی هم که ساعت ها خودش رو محبوس میکنه و دعا میکنه، از نظر جسمی بهش آسیب هم تحمیل میشه ولی بازم برای اون لذتی که دنبالش هست داره این کارو انجام میده. شما صدتا مثال دیگه از خرافات هم بزنی، باز هدفش لذت هایی مثل جاودانگی و راحت طلبی و قدرت و... هست، اگر وسیع تر نگاه کنید میبینید که اینا لذت هست و خرافات هدفش رسیدن به این مثلا کمال های لذت هستند.


    2- علم یکی از راه های پاسخ دادن به خرافات هست، اما نه علم پرخاشگر !!
    مثلا علم ثابت کند انسان و میمون دارای یک ریشه مشترک هستند، شما میتوانید در تاپیک فرگشت مواضع همین علم رو ببینید.

    به فردی که عمری با اشرف مخلوقات بودن خودش زندگی کرده (درست یا غلط) میان میگن تو میمونی و عشقت مثل جفت گیری میمون ها میمونه و همش دروغه و محبت مزخرفه و واکنش مغزه و... این اتفاقا یعنی جهل نه برخورد علمی و روانشناختی.

    کسی اگر علم زیاد داشته باشه همه چیز رو مستقیم و یکباره نمیگه اگر هدفش اصلاح باشه، بلکه برای کاستن از ری اکشن های شدید قدم به قدم جلو میاد، چیزی که من در اکثر دوستان در اینجا و جاهای دیگه و تو کشور نمیبینم.
    همون اول کار میخوان بزنن به قلب فرمانده خرافات و انتظار دارن طرف پذیرای اظهاراتشون هم باشه !!!


    3- توهم از نظر من یعنی از خود بیخود شدن و قدم زدن در دنیاهایی که ارتباطی با دنیای واقعی ندارند اما برای فرد یا دلنشین تر هستن یا عذاب آور تر.
    شما میگی علم ایکس باکس رو آورده پس خوبهف علم قرص ابکس رو هم اورده، میندازی بالا با خودت حال میکنی و علم هم ثابت کرده منشا اون چی هست. نتیجه میشه دور شدن از واقعیت، رسیدن به انزوا، جنایت به دلیل خود فرو رفتگی و...

    ریشه اکثر جنایات هم یا از سوی معتقدین به ماورالطبیعه بوده، یا از سوی معتادین فیلم های جنایی، یا بازی های رایانه ای کشت و کشتار، اینا اثرات توهم و گسترش خرافات تو قرن جدید هستند، دور شدن از واقعیت و بعدش انجام ناهنجاری در واقعیت به دلیل بک گراند توهمی.


    4- سنگ محک شما برای احمقانه بودن باور یک اکثریت چیست؟
    لطفا با ذکر مثال توضیح بدین، من مدام وارد مصداق ها میشم ولی شما کلی گویی میکنید.

    مثلا بفرمایید چرا آرامش گرفتن از طریق دخیل بستن به یک درخت یک جور خرافات محسوب میشه ولی آرامش گرفتن به کمک موسیقی نه.
    آیا علم برای هر انسانی (یک نفر یا یک گروه زیاد) قادر به دادن حکم کلی هست؟

    مثلا علم ثابت کنه گوش دادن به موسیقی در موقع استرس خیلی خوبه، بنده گوش میکنم حالم بدتر میشه شما گوش میکنی میری فضا.
    چرا فکر میکنید علم میتونه تو هر حوزه ای مخصوصا حوزه های احساسی پا بذاره رو متوجه نمیشم و اگر چیزی با منطق شما احمقانه بود، دلیلی نداره با منطق دیگران نیز احمقانه باشه.

  17. این کاربر از B.Russell بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •