تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 2 از 15 اولاول 12345612 ... آخرآخر
نمايش نتايج 11 به 20 از 144

نام تاپيک: عوامل اجتماعی خرافه پرستی

  1. #11
    حـــــرفـه ای
    تاريخ عضويت
    Jul 2006
    پست ها
    7,602

    پيش فرض

    اول اینکه بالا کشیدن تاپیک سال 2007 رو تبریک میگم
    باید ابتدا بیان کنیم منظورمون از خرافه چیه؟دوستمون گفت
    اینکه اون کسی که از نظر ما خرافه پرست هست، بخش زیادی از احساساتش رو به باورهاش گره زده و ما صرفا با منطق میخواهیم احساسات اونهارو عوض کنیم.و فقط و فقط یک کلمه یادگرفتیم، هی میگیم علم علم علم !!!و به قول صادق هدایت :
    ما چقدر به سادگی نیاکانِ خودمان خندیدیم، روزی می آید که آیندگان به خرافات ما خواھند خندید !!
    به این شکل حتی خود علوم تجربی هم خرافه هستند!چونکه ما صرف تطبیق با شرایط حال و تجربه خودمون اونها رو به عنوان معیاری جهانی پذیرفتیم مثل قوانین فیزیک که ممکنه در آینده خلاف بعضی نظریه ها ثابت بشه(همونطور که از گذشته تا امروز بوده) و آنها به ما خواهند خندید؟ ...
    اما نه من فکر میکنم خرافات بیشتر ریشه در باورها و سنتهای یک جامعه داره که اکثرا ناشی از عدم آگاهی و سطح پایین فرهنگ و علم و ناتوانی در درک یک رویداد!
    در مشرق زمین و در کشورهای فقیر که افراد نمی توانند به امیال و خواسته های خود در حالت واقعی برسند و از دیگر طرف مسوولان هم توانایی برآورده کردن خواسته های مردم را ندارند گرایش به خرافات بیشتر می شود و هر چقدر مردم از طبقات پایین تر اجتماع باشند و فقیرتر باشند به رمل و اسطرلاب اعتقاد بیشتری پیدا می کنند.»
    در گذشته عامل بیماری زا رو ارواح کوچکی میپنداشتند که قادر به دیدنشون نیستیم و ورد دعا طلسم چاره درمان بود یونانی ها برای هر مساله خدایی داشتند باروری آب و ... امروز به جای دعا به خداوند آب و باران و قربانی کردن در فصل برداشت توانایی بارور کردن ابر ها شیوه های نوین کشاورزی و اصلاح ژنتیکی به میان اومده کسی برای درمان سرماخوردگی جمجمه نمیشکافه و مبتلایان به انواع خاص بیماری های اعصاب و روان جن زده و تسخیر شده نامیده نمیشن!

    هرچند علم پیشرفت شگرفی در زندگی انسان ایجاد کرده اما باز هم به همه مسائل پاسخ نداده و فکر میکنم تا پر شدن این خلا که با پیشرفته تر شدن تمدن نوع بشر همزمان بزرگتر هم خواهد شد!(عملا پر نشدنی) اعتقاداتی برای پر کردن این خلا وجود خواهد داشت درست یا نادرست موثر یا بی تاثیر!در همین موضوع پزشکی و سلامت بعضی بیماری ها با فناوری امروز غیر قابل درمان شناخته میشن اینجاست که ذات طبیعی انسان و همون احساساتی که دوستان اشاره کردن به میان میاد و موجب میشه فرد برای رهایی از مرگ دست به دامن هر چیز دیگه ای بشه که بعضا هم نتیجه داده سوال اینجاست آیا ما میتونیم به این اعتقادات خرافه بگیم؟

    شاید در گذشته ورد و طلسم هیچ تاثیری در درمان اون سرماخوردگی نداشته و شاید در آینده ثابت بشه افکار انسان ها دارای جرم و تاثیر واقعی و فیزیکی هستند (دعا و نیایش و انرژی مثبت و این مباحث ...) اما چیزی که به قطع امروز میدونیم اینه برای پرسش هایی که علم پاسخ قطعی و اثبات شده بهش داده نیازی به تمسک جستن به غیر نیست !

    حالا همین موضوع رو بخوایم بیاریم تو وادی مذهب که خرافه گرایی و آداب و رسومی که اصلا و ابدا ریشه تاریخی در برخی مذاهب نداشتند(یا اونهایی که داشتند) چه صدماتی وارد کردند!به دلیل قوانین انجمن امکان پذیر نیست

    جادو چه طور؟ایا جادو خرافه است و یا خیر؟حتما شما هم دیدید که برفرض مثال میگن یه مهمونی اومده خونه یک نفر و چون جادو بلد بوده بین اهل خونه دعوا راه انداخته!!!!بعضیا میگن جادو وجود داره و بعضیا میگن نه؟نظر دوستان در این مورد چیه؟
    زمانی به تردستی های سریع اما کاملا شدنی برای هر انسانی جادو میگفتند! حالا من از شما میپرسم آیا نمیشه رابطه بین چند نفر, قوم حتی کشور رو به هم زد بدون اینکه از چیز ماورایی و خارق العاده استفاده کنیم!؟

    اگر قدرت دست خرافه دوستان باشه ، کسایی که میخوان موفق بشن و دوست دارن در زندگی قدرت بیشتری داشته باشن هم خرافه پرست میشن .
    یا ممکنه تحولاتی رخ بده و جای ارزش ها و ضد ارزش ها عوض بشن بلند مدت و طولانیه اما شدنیه

  2. 3 کاربر از Kianoosh بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #12
    كاربر فعال اتومبیل، متفرقه، سبک زندگی MOHAMMAD_ASEMOONI's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    محل سكونت
    زمین پهناور خدا (أرضُ اللّٰه الواسعة)
    پست ها
    9,744

    پيش فرض جهل و نادانی , بلایِ جانِ انسان

    سلام
    علت همه ی مشکلات بشر فقط یک چیز هست .
    جهل ( نادانی - نداشتنِ علم و دانش کافی .
    این یک قانون عمومی هست و هیچ استثنائی هم نداره .
    فقط یک مشکل ذکر کنید که علتش جهل و نادانی نباشه .
    Last edited by MOHAMMAD_ASEMOONI; 28-04-2014 at 13:27. دليل: تصحیح

  4. #13
    کاربر فعال فلسفه A.M.D.D.E.V.I.L's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2009
    محل سكونت
    Void
    پست ها
    2,053

    پيش فرض

    حمله ی یک قوم خرافه پرست به یک قوم غیر خرافه پرست و پیروزی خرافات به علت طوفان شن ، چه ربطی به نادانی داره ؟

  5. 3 کاربر از A.M.D.D.E.V.I.L بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  6. #14
    کاربر فعال انجمن موضوعات علمی Saeed Dz's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2011
    محل سكونت
    ______
    پست ها
    1,855

    پيش فرض

    مقابله کردن یعنی مهار کردن گسترش یک چیزی، توهین کردن یعنی تحقیر کردن و پست شمردن.
    این دوتا خیلی با هم فرق دارن.
    این معنی که شما فرمودی برای کلمه تقابل دقیقن عکس مهار کردن هستش.
      محتوای مخفی: معنی کلمه تقابل در لغت نامه های مختلف 

    لغت نامه دهخدا
    تقابل . [ ت َ ب ُ ] (ع مص ) با یکدیگر هم بر شدن . (زوزنی ). با یکدیگر هم روی شدن . (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ). با هم روباروی شدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). با همدیگر روبرو شدن . (آنندراج ). تواجه . (اقرب الموارد).

    فرهنگ فارسی معین
    (تَ بُ) [ ع . ] (مص ل .) برابر شدن ، رو به روی هم واقع شدن .

    فرهنگ لغت عمید
    روبه‌رو شدن؛ برابر شدن؛ روبه‌روی هم واقع شدن.


    سوال: من در بینش و نگرش شخصیم به جادو اعتقاد دارم، آیا من نمیتونم این اعتقاد رو داشته باشم؟
    جواب: شما می تونید این اعتقاد رو داشته باشید حتا اگر غلط باشه.

    ~snipped~

    سوال: من به کروی- بیضی بودنی زمین اعتقاد ندارم و زمین رو مسطح میدونم، آیا من نمیتونم این اعتقاد رو داشته باشم؟
    جواب: شما میتونید این اعتقاد رو داشته باشید حتا اگر غلط باشه.

    اما تمام این جواب ها منوط به این هستش که این اعتقادات شخصی باشن و شخصی بمانند. اگر شما اراده کنید که این اعتقادات رو بسط بدید به جامعه و بیانشون کنید حتمن مورد نقد و حتا حمله ی نظرات مخالف قرار خواهند (چون بحث به نوعی تقابل هستش که میتونه شدید هم باشه) گرفت و این یک توهین نیست بلکه یک حق ذاتیه برای تک تک انسان ها. اگر شما بخواید نظراتتون رو قالب بر جامعه و فضای فرهنگی یک جامعه کنید قطعن برخورد ها شدیدتر خواهد بود و حتا از فضای نقد هم شاید خارج بشه. اینکه باید بیشتر به این موضوعات دقت کرد که در عین سادگی بسیار پیچیده هستن.
    مثلا شما از یک حرکت خاصی تو زندگیت لذت میبری، چیزهایی هم که ادم ازشون لذت میبره الزاما منطق پشتش نیست و دلیلی هم برای نقدش نیست.
    اما من از اون چیزی که شما لذت میبری نه تنها لذت نمیبرم بلکه چون بهش احساسی هم ندارم صرفا میام با عقلم اونو تحلیل میکنم و نتیجه میگیرم لذت شما یک حرکت احمقانه هست بنابراین میام کلا زیر سئوالت میبرم که شما شعور نداری داری از این چیز بخصوص لذت میبری.
    در اینجا من مثال از کجا متوجه شده که شمای مثال از یک حرکت خاص لذت میبره؟! قاعدتا شمای مثال این موضوع رو ابراز کرده یا نشون داده و یا ... و اون رو از حالت شخصی خارج کرده بنابر همین موضوع من مثال حق داره نقد خودش رو ارائه بده چون اگر این موضوع صرفن یک موضوع شخصی بود نباید ابراز میشد! و در واقعن فرد مورد نظر خودش باعث نقد یک موضوع شاید شخصی شده.

    این شیوه ای بوده که معمولا تو کشور ما در برابر قشر عظیمی از ملت با باورهای درست یا غلط گرفته شده و میشه.
    برای همین اونا همیشه گاردشون بسته است و این احساس رو دارن که اگر باورشون رو ازشون بگیری کل زندگیشون رو ازشون گرفتی پس تا حد جان باهات مقابله میکنن.
    اتفاقن به نظر من این موضوع که اگر باور های کسی رو ازش بگیریم کل زندگیش رو ازش گرفتیم حرف کاملن درستیه. اما مشکل اونجایی پیش میاد که باور ها در واقع باور های اون شخص نیستند بلکه بهش تزریق شدن بدون هیچ منطق و نشانه ای که پشتیبانیشون کنه یا مشکل وقتی پیش میاد که باور ها جنبه مقدس و 100% صحیح بودن پیدا میکنن. شخصیت و باور ها نباید به کسی دیکته بشن بلکه شخص باید شخصیت و باور های خودش رو خودش انتخاب کنه و بسازه. هر فرد باید بدونه که باور ها تقدس یا حقی ندارن بلکه این انسانها هستند که حق دارند!

    سعید فیصل میگه: احترام به حقوق انسان ها بیسار مهم از احترام به عتقادات و باور ها هست زیرا که انسان ها حق دارند و باور ها و فرهنگ ها حق ندارند.

    اگر ما روش های درست بحث کردن و نقد کردن باورهای خرافی که ریشه در احساسات داره رو بلد بودیم، وضعمون این نبود ای شیخ سعید.
    به اعتقاد بنده در صورتی که ما از حقوقمون آگاه بودیم و به افراد سودجویی که به نام خیلی از موارد! و برای پیشبرد اهداف سیاسی - اقتصادی و در نهایت نفع گروهیشون جولان میدن اجازه ی ابراز وجود نمیدادیم الان وضع ما این نبود جناب راسل. ما باید یاد بگیریم که هیچکس حق دیکته ی هیچ چیز رو به کسی نداره بلکه باید صحبتش رو بکنه و فرد، فقط خود فرد انتخاب کنه یا نکنه. اگر روشی غیر از این به کار بره یک روش کثیف و برای پیشبرد اهداف هست.

    در نهایت بحث در مورد حقوق انسان بهتره در [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] پیگیری بشه.
    Last edited by A M ! N; 29-04-2014 at 09:37. دليل: {خارج از تاپیک}

  7. 2 کاربر از Saeed Dz بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  8. #15
    کاربر فعال فلسفه B.Russell's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2014
    پست ها
    1,005

    پيش فرض

    ایا لذت بردن جواز این هست که ما اجازه بدیم هر چیزی انجام بشه و کسی هم حق نقدش رو نداشته باشه؟
    مثلا خیلیها از مخدر لذت میبرن ایا شما عقیده دارید باید ازاد باشه؟
    خیلیها از کودک ازاری لذت میبرن ایا باید ازاد و بدون نقد باشه؟

    در مورد خرافه هم مثلا افرادی در علم پزشکی با خرافه دخالت میکنن نظر شما چیه؟
    فردی ادعا میکنه با یک ورد سرطان رو درمان میکنه ولی مریض باید دکتر و دوا رو کلا کنار بزاره
    نظرتون در این باره چیه؟

    یا اینکه گروهی با خرافه دنبال کسب درامد و قدرت هستن چطور؟
    مثلا میلیاردها دلاری که در همین کشور ما روی قبور ریخته میشه نظرتون دربارش چیه؟

    صرف اینکه در چیزی احساس وجود داره دلیلی برای نقد نشدنش نیست
    و دقیقا به دلیل احساسی بودن خیلی مسائل افراد شیاد هم با به بازی گرفتن احساسات مردم عادی وارد میشن و کلاه نمدی برای خودشون میبافن
    دوست گرامی من در مورد خرافه های شخصی صحبت میکنم و خرافه هایی که خوب و بدش صرفا متوجه شخص انجام دهنده است.

    کودک آزاری و... انسان دیگری رو هم درگیر میکنه، در قالب لذت های خرافی که من بهش اشاره کردم نمیگنجه.

    این مواردی که شما اشاره میکنی، یکجورایی حمله آنچه شما فرد خرافاتی نامیده اید به شماست، که اینجا بسته به هر اجتماعی باید عکس العمل نشون داد.
    اما فرضا کسی میره تو امامزاده برای راحتی دل خودش دخیل میبنده، با وجودیکه شما میدونی صرفا تلقینه بری بهش بگی اسکول و خر و... میشه شامل نحوه برخورد ما با خرافات و تو جامعه ما هم صرفا این مورد هست که بیشتر تنش زا شده.

  9. #16
    کاربر فعال فلسفه B.Russell's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2014
    پست ها
    1,005

    پيش فرض


    به این شکل حتی خود علوم تجربی هم خرافه هستند!چونکه ما صرف تطبیق با شرایط حال و تجربه خودمون اونها رو به عنوان معیاری جهانی پذیرفتیم مثل قوانین فیزیک که ممکنه در آینده خلاف بعضی نظریه ها ثابت بشه(همونطور که از گذشته تا امروز بوده) و آنها به ما خواهند خندید؟ ...
    اما نه من فکر میکنم خرافات بیشتر ریشه در باورها و سنتهای یک جامعه داره که اکثرا ناشی از عدم آگاهی و سطح پایین فرهنگ و علم و ناتوانی در درک یک رویداد!
    بله علوم تجربی و بسیاری از علوم، در صورتیکه یقینی بر اونها حاصل نشه در آینده خرافات میشه.

    مثلا تا مدت ها در علم فیزیک این باور در جهان مرسوم بود که اگر دو جسم را همزمان با هم رها کنی، جسم سنگین تر زودتر به زمین میرسد.
    و به دلیل نبود امکانات آزمایشگاهی برای نقض این تئوری، صدها سال این تئوری فیزیکی قابل قبول بود.

    تا بالاخره با از بین بردن اصطکاک و نیروهای مخالف ثابت کردن، یک پر و یک گلگوله فولادی همزمان با هم به زمین میرسن. پس مشخص شد اون باور علمی خرافات بوده.

    ریشه خرافات خیلی گسترده تر از چیزی هست که شما میفرمایید.

    اگر مردمانی از عصر دور با دخیل و پرستش عشق میکنن، مردمان نسل امروز با خزیدن در پستوها و بازی ابکیس باکس و پلی استیشن و... که ممکنه روزی ایندگان بخندن که این خل ها ساعت ها خودشون رو تو اتاق حبس میکردن و تو توهماتشون بازی انجام میدادن.

  10. #17
    کاربر فعال فلسفه B.Russell's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2014
    پست ها
    1,005

    پيش فرض

    این معنی که شما فرمودی برای کلمه تقابل دقیقن عکس مهار کردن هستش.
      محتوای مخفی: معنی کلمه تقابل در لغت نامه های مختلف 

    لغت نامه دهخدا
    تقابل . [ ت َ ب ُ ] (ع مص ) با یکدیگر هم بر شدن . (زوزنی ). با یکدیگر هم روی شدن . (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ). با هم روباروی شدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). با همدیگر روبرو شدن . (آنندراج ). تواجه . (اقرب الموارد).

    فرهنگ فارسی معین
    (تَ بُ) [ ع . ] (مص ل .) برابر شدن ، رو به روی هم واقع شدن .

    فرهنگ لغت عمید
    روبه‌رو شدن؛ برابر شدن؛ روبه‌روی هم واقع شدن.


    سوال: من در بینش و نگرش شخصیم به جادو اعتقاد دارم، آیا من نمیتونم این اعتقاد رو داشته باشم؟
    جواب: شما می تونید این اعتقاد رو داشته باشید حتا اگر غلط باشه.

    سوال: من به کروی- بیضی بودنی زمین اعتقاد ندارم و زمین رو مسطح میدونم، آیا من نمیتونم این اعتقاد رو داشته باشم؟
    جواب: شما میتونید این اعتقاد رو داشته باشید حتا اگر غلط باشه.

    اما تمام این جواب ها منوط به این هستش که این اعتقادات شخصی باشن و شخصی بمانند. اگر شما اراده کنید که این اعتقادات رو بسط بدید به جامعه و بیانشون کنید حتمن مورد نقد و حتا حمله ی نظرات مخالف قرار خواهند (چون بحث به نوعی تقابل هستش که میتونه شدید هم باشه) گرفت و این یک توهین نیست بلکه یک حق ذاتیه برای تک تک انسان ها. اگر شما بخواید نظراتتون رو قالب بر جامعه و فضای فرهنگی یک جامعه کنید قطعن برخورد ها شدیدتر خواهد بود و حتا از فضای نقد هم شاید خارج بشه. اینکه باید بیشتر به این موضوعات دقت کرد که در عین سادگی بسیار پیچیده هستن.

    در اینجا من مثال از کجا متوجه شده که شمای مثال از یک حرکت خاص لذت میبره؟! قاعدتا شمای مثال این موضوع رو ابراز کرده یا نشون داده و یا ... و اون رو از حالت شخصی خارج کرده بنابر همین موضوع من مثال حق داره نقد خودش رو ارائه بده چون اگر این موضوع صرفن یک موضوع شخصی بود نباید ابراز میشد! و در واقعن فرد مورد نظر خودش باعث نقد یک موضوع شاید شخصی شده.


    اتفاقن به نظر من این موضوع که اگر باور های کسی رو ازش بگیریم کل زندگیش رو ازش گرفتیم حرف کاملن درستیه. اما مشکل اونجایی پیش میاد که باور ها در واقع باور های اون شخص نیستند بلکه بهش تزریق شدن بدون هیچ منطق و نشانه ای که پشتیبانیشون کنه یا مشکل وقتی پیش میاد که باور ها جنبه مقدس و 100% صحیح بودن پیدا میکنن. شخصیت و باور ها نباید به کسی دیکته بشن بلکه شخص باید شخصیت و باور های خودش رو خودش انتخاب کنه و بسازه. هر فرد باید بدونه که باور ها تقدس یا حقی ندارن بلکه این انسانها هستند که حق دارند!

    سعید فیصل میگه: احترام به حقوق انسان ها بیسار مهم از احترام به عتقادات و باور ها هست زیرا که انسان ها حق دارند و باور ها و فرهنگ ها حق ندارند.


    به اعتقاد بنده در صورتی که ما از حقوقمون آگاه بودیم و به افراد سودجویی که به نام خیلی از موارد! و برای پیشبرد اهداف سیاسی - اقتصادی و در نهایت نفع گروهیشون جولان میدن اجازه ی ابراز وجود نمیدادیم الان وضع ما این نبود جناب راسل. ما باید یاد بگیریم که هیچکس حق دیکته ی هیچ چیز رو به کسی نداره بلکه باید صحبتش رو بکنه و فرد، فقط خود فرد انتخاب کنه یا نکنه. اگر روشی غیر از این به کار بره یک روش کثیف و برای پیشبرد اهداف هست.

    در نهایت بحث در مورد حقوق انسان بهتره در [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] پیگیری بشه.
    من که متوجه نشدم این معانی که شما از تقابل آوردی کجاش توهین و تحقیر کردن داشت !!!
    و کجاش با مفهوم مهار کردن من منافات داشت.
    شما برای مهار کردن یک چیز باید با اون پدیده روبرو بشی (تقابل) اما به دور از تحقیر (توهین)، بگذریم بحث های ملا لغتی وار رو انجام ندیم بهتره.

    منظورتون از اینکه میگین باید برخورد کنیم با بسط این باورها در جامعه چیه؟
    برخورد فیزیکی؟ برخورد کلامی یا برخورد...؟

    مثلا کسی معتقده لذت در چسبیدن به ضریح هست و میاد این باور رو از طریق رسانه ها گسترش میده، شما هم تریبون میخوای حمله کنی دیگه درسته؟
    حالا شما میگی، لذت در بازی پلی استیشن هست، لذت در قلیون کشیدن هست و ...، بالاخره از چیزایی لذت میبری تو زندگیت.

    تا کجا اجازه میدی دیگران این لذت های شمارو زیز سئوال ببرن و تا کجا انتظار داری بهت اجازه بدن اونارو نشر بدی؟
    چون فرضا شما یک بازی ساز کامپیوتر هستی و بازی جدید میسازی، از نظر من این بازی ها فقط انسان رو متوهم میکنه و میام جلوی کار شمارو میگیرم، ساکت میمانی یا دلیل علمی میاری که این تکنولوژی ها خرافات نیستن چون من لذت میبرم ازش.

  11. #18
    کاربر فعال انجمن موضوعات علمی Saeed Dz's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2011
    محل سكونت
    ______
    پست ها
    1,855

    پيش فرض

    من که متوجه نشدم این معانی که شما از تقابل آوردی کجاش توهین و تحقیر کردن داشت !!!
    و کجاش با مفهوم مهار کردن من منافات داشت.
    بیشتر توجه کنید، من نیاوردم بلکه در لغت نامه دهخدا، معین و ... اومده. مقابله یعنی برخورد (رو به رو شدنی که در لغت نامه ها هم اومده به معنی برخورد هستش نه رو به رو شدن) و در اکثر موارد برخورد همراه با خشونت هست. برای مثال یک نفر بی قانونی میکنه و پلیس با اون فرد برخورد میکنه و یا اینکه برای مثال یک دانش آموز تکالیفش رو انجام نمیده و معلمش با اون فرد برخورد میکنه. درجات برخورد یکسان نیستن، میتونن یک تذکر باشن یا اینکه همراه با توهین.
    تفاوت مقابله با توهین و برخورد چه چیزی هست؟
    شما برای مهار کردن یک چیز باید با اون پدیده روبرو بشی (تقابل) اما به دور از تحقیر (توهین)، بگذریم بحث های ملا لغتی وار رو انجام ندیم بهتره.

    منظورتون از اینکه میگین باید برخورد کنیم با بسط این باورها در جامعه چیه؟
    برخورد فیزیکی؟ برخورد کلامی یا برخورد...؟
    برای مهار یک پدیده یا اندیشه میشه از روش های خشن و همراه با توهین هم استفاده کرد و هم میشه از روش های مسالمت امیز و بدون توهین؛ پس این مسئله باید در مورد مهار کردن مشخص باشه که چه نوع مهاری منظور و مقصوده. موافق هستم که از این بحث بگذریم.

    تمام پستم رو دوباره مطالعه کردم و پیدا نکردم جایی گفته باشم " باید با بسط باور ها در جامعه برخورد کنیم" پس لطفن مشخص کنید کجا منظورتونه تا پاسخ بدم.

    مثلا کسی معتقده لذت در چسبیدن به ضریح هست و میاد این باور رو از طریق رسانه ها گسترش میده، شما هم تریبون میخوای حمله کنی دیگه درسته؟
    در مورد اینکه اون شخص اینکار رو میکنه هیچ مشکلی نیست اما در رابطه با گسترس از طریق راسانه باید یگم مسئولین رسانه ملی در وحله اول نباید اینکار رو کنن اما اگر کردن خب بله میشه این موضوع رو نقد کرد مثل موضوعات دیگر.

    حالا شما میگی، لذت در بازی پلی استیشن هست، لذت در قلیون کشیدن هست و ...، بالاخره از چیزایی لذت میبری تو زندگیت.
    تا کجا اجازه میدی دیگران این لذت های شمارو زیز سئوال ببرن و تا کجا انتظار داری بهت اجازه بدن اونارو نشر بدی؟

    چون فرضا شما یک بازی ساز کامپیوتر هستی و بازی جدید میسازی، از نظر من این بازی ها فقط انسان رو متوهم میکنه و میام جلوی کار شمارو میگیرم، ساکت میمانی یا دلیل علمی میاری که این تکنولوژی ها خرافات نیستن چون من لذت میبرم ازش.
    من اینارو نمیگما.

    ترجیح میدادم بحث شخصی نشه و در غالب مثال ها و دیگر موارد بحث رو دنبال کنیم اما به هر حال من معمولن لذتامو با کسی تقسیم نمیکنم و حتا چیزایی مثل گوش کردن به موسیقی رو وقتی در یک جمعی هستم یا محل های عمومی سعی میکنم از هدفون استفاده کنم یا از اون کار صرف نظر کنم. تا هر کجا که لازم باشه میتونن نقد منطقی کنن و در رابطه با نشر هم تا جایی که آزادی و حقوق دیگران رو نقض نکنه.

    در رابطه با مثال سازنده بازی، کارم رو ادامه میدم و نقد هاش رو پاسخ میدم. فرد نقاد حق جلوگیری کار من رو نداره اما حق نقد رو داره.
    چرا؟
    چون من این بازی رو به جامعه تحمیل نمیکنم و به زور از افراد نمیخوام که بیان و بازی رو خریداری کنن بلکه من این بازی رو تولید کردم و افراد آزادی دارن که اون رو خریداری کنن یا نکنن.

  12. این کاربر از Saeed Dz بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  13. #19
    کاربر فعال فلسفه B.Russell's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2014
    پست ها
    1,005

    پيش فرض

    بیشتر توجه کنید، من نیاوردم بلکه در لغت نامه دهخدا، معین و ... اومده. مقابله یعنی برخورد (رو به رو شدنی که در لغت نامه ها هم اومده به معنی برخورد هستش نه رو به رو شدن) و در اکثر موارد برخورد همراه با خشونت هست. برای مثال یک نفر بی قانونی میکنه و پلیس با اون فرد برخورد میکنه و یا اینکه برای مثال یک دانش آموز تکالیفش رو انجام نمیده و معلمش با اون فرد برخورد میکنه. درجات برخورد یکسان نیستن، میتونن یک تذکر باشن یا اینکه همراه با توهین.



    برای مهار یک پدیده یا اندیشه میشه از روش های خشن و همراه با توهین هم استفاده کرد و هم میشه از روش های مسالمت امیز و بدون توهین؛ پس این مسئله باید در مورد مهار کردن مشخص باشه که چه نوع مهاری منظور و مقصوده. موافق هستم که از این بحث بگذریم.

    تمام پستم رو دوباره مطالعه کردم و پیدا نکردم جایی گفته باشم " باید با بسط باور ها در جامعه برخورد کنیم" پس لطفن مشخص کنید کجا منظورتونه تا پاسخ بدم.


    در مورد اینکه اون شخص اینکار رو میکنه هیچ مشکلی نیست اما در رابطه با گسترس از طریق راسانه باید یگم مسئولین رسانه ملی در وحله اول نباید اینکار رو کنن اما اگر کردن خب بله میشه این موضوع رو نقد کرد مثل موضوعات دیگر.


    من اینارو نمیگما.

    ترجیح میدادم بحث شخصی نشه و در غالب مثال ها و دیگر موارد بحث رو دنبال کنیم اما به هر حال من معمولن لذتامو با کسی تقسیم نمیکنم و حتا چیزایی مثل گوش کردن به موسیقی رو وقتی در یک جمعی هستم یا محل های عمومی سعی میکنم از هدفون استفاده کنم یا از اون کار صرف نظر کنم. تا هر کجا که لازم باشه میتونن نقد منطقی کنن و در رابطه با نشر هم تا جایی که آزادی و حقوق دیگران رو نقض نکنه.

    در رابطه با مثال سازنده بازی، کارم رو ادامه میدم و نقد هاش رو پاسخ میدم. فرد نقاد حق جلوگیری کار من رو نداره اما حق نقد رو داره.
    چرا؟
    چون من این بازی رو به جامعه تحمیل نمیکنم و به زور از افراد نمیخوام که بیان و بازی رو خریداری کنن بلکه من این بازی رو تولید کردم و افراد آزادی دارن که اون رو خریداری کنن یا نکنن.
    منظورم آوردن مطلب توسط شما از فرهنگ دهخدا بود !!!
    خیلی به شیوه ملا لغتی به نوشته ها نگاه میکنین، اینجوری من هم میتونم واژه به واژه حرفای شمارو ببرم تو فرهنگ لغت و بگم اینجا معنیش انست و تبصره هم آنست.
    مفهوم آنچه توضیح دادم واضح بود، مهار کردن بدون توهین.
    حالا اینکه مقابله کردن صدجور ممکن هست دیثگه تفسیر و زیرشاخه هاش هست که من شفاف گفتم کدام نو مهار کردن منظورم هست.

    حالا شما باز برین تو فرهنگ لغت بگین مهار یعنی انچه بر دهان اسب میزنن، یکی از معناهای مهار افسار نیز هست، پس مردم اسبند و ...
    پس خواهشا به جای بحث کلیشه ای لغت به لغت روی مفاهیم مانور بدین.

    مثلا شما به روح اعتقادی نداری، درسته؟ من هم ندارم.
    وقتی در بحث با کسی که به روح اعتقاد داره هستی، تو ذهن خودت به اون فرد چی نسبت میدی؟
    لطفا این سئوال رو اول شفاف و رک جواب بدین، میرسیم به نحوه برخورد ناشی از تفکر.

  14. #20
    کاربر فعال انجمن موضوعات علمی Saeed Dz's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2011
    محل سكونت
    ______
    پست ها
    1,855

    پيش فرض

    منظورم آوردن مطلب توسط شما از فرهنگ دهخدا بود !!!
    خیلی به شیوه ملا لغتی به نوشته ها نگاه میکنین، اینجوری من هم میتونم واژه به واژه حرفای شمارو ببرم تو فرهنگ لغت و بگم اینجا معنیش انست و تبصره هم آنست.
    مفهوم آنچه توضیح دادم واضح بود، مهار کردن بدون توهین.
    حالا اینکه مقابله کردن صدجور ممکن هست دیثگه تفسیر و زیرشاخه هاش هست که من شفاف گفتم کدام نو مهار کردن منظورم هست.

    حالا شما باز برین تو فرهنگ لغت بگین مهار یعنی انچه بر دهان اسب میزنن، یکی از معناهای مهار افسار نیز هست، پس مردم اسبند و ...
    پس خواهشا به جای بحث کلیشه ای لغت به لغت روی مفاهیم مانور بدین.

    مثلا شما به روح اعتقادی نداری، درسته؟ من هم ندارم.
    وقتی در بحث با کسی که به روح اعتقاد داره هستی، تو ذهن خودت به اون فرد چی نسبت میدی؟
    لطفا این سئوال رو اول شفاف و رک جواب بدین، میرسیم به نحوه برخورد ناشی از تفکر.
    ببخشید، شاید به خاطر بحث و سر و کله زدن با مذهبیون به این موارد حساس شدم چون معمولن از این موارد استفاده و خیلی از مفاهیم و ... رو به نفع خودشون تغییر میدن.

    ببینید بحث ما در مورد احترام به عقاید و حقوق انسانها بود و هست! پس متوجه نمیشم عقاید بنده چه ارتباطی به بحث داره.
    اگر بخوام رک جواب بدم به این سوال، واقعن و صادقانه با دونستن اینکه فردی این اعتقاد رو داره هیچ تصور خاصی از اون توو ذهنم پدید نمیاد و تا وقتی نظرش رو نشر نده و ابراز نکنه هیچ واکنشی چه در ذهنم و چه خارج از اون نشون نمیدم چون اصلن اهمیت نداره.
    فقط یکی به روح اعتقاد نداره و یک فرد داره و همین؛ شما تفاوتی میبینی بین این دو؟!

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •