تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 1 از 37 1234511 ... آخرآخر
نمايش نتايج 1 به 10 از 362

نام تاپيک: هایکو

  1. #1
    حـــــرفـه ای karin's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2006
    محل سكونت
    Far away from here
    پست ها
    3,028

    پيش فرض هایکو

    هایکو ، کوتاه ترین نوع شعری در جهان است که توسط ژاپنی ها به ادبیات جهان معرفی شده است ، امروزه اغلب مردم جهان شعر ژاپن را با هایکو می شناسند . هایکو شعری است ۱۷ هجایی که در سه سطر نوشته می شود ، سطر اول و سوم هر کدام پنج هجا و سطر دوم هفت هجا دارند . هایکو نه وزن دارد و نه قافیه و آرایه های کلامی در آن به ندرت به کار می رود . حدود دو هزار سال پیش هایکو جزوی از یک فرم شعری ۳۱ هجایی به نام تانکا بود که از دو بخش تشکیل می شد و معمولا آن را شاعران به شیوه ی پرسش و پاسخ می سرودند . بخش نخست تانکا ۱۷ هجا دارد و بخش دوم آن ۱۴ هجا . تانکا به معنی شعر کوتاه است و در مقابل آن چوکا قرار دارد که به معنی شعر بلند است . با اینکه در ژاپن به غیر از تانکا و چوکا چندین فرم شعری دیگر هم وجود دارد شعرهای کوتاه محبوبیتشان بیش از بقیه است . در قرن شانزدهم میلادی به تدریج بخش ۱۷ هجایی تانکا مستقل شد و آن را هاکایی یا هایکو نامیدند .
    هایکو در ابتدا محتوایی طنز آمیز داشت و به تدریج بر اثر در آمیختن با فلسفه ی ذن اعماق و جوانب آن گسترش یافت . ایجاز و سادگی و در عین حال عمق هایکو و هنر تصویری بدیع آن علاوه بر آنکه در چهار قرن گذشته شاعران زیادی را در ژاپن به خود کشانده است در دوره ی معاصر در خارج از ژاپن هم با استقبال قشر کتابخوان و شاعران و هنرمندان مواجه شده است و علاوه بر ترجمه هایکوهای ژاپنی به اغلب زبانهای دنیا ،درسراسرجهان شاعرانی پیدا شده اندکه به سرودن شعر به شیوه ی هایکوهای ژاپنی می پردازند .
    امروزه هایکو دوستان و هایکو سرایان سراسر جهان دارای انجمنهای خاص در سطح محلی و ملی و بین المللی هستند و با برگزاری همایشها و سمینارهای دوره ای و یا از طریق سایتهای اینترنتی به بحث و تبادل نظر در مورد هایکو و تاریخچه و ابعاد هنری آن می پردازند .
    هایکو هم اکنون در اقصی نقاط جهان به زبانی برای زندگی تبدیل شده است به تعبیری می توان گفت هایکو شعر نیست زیبایی نیست بلکه خود زندگی ست . تجربه ی شهودی هستی است که این مادر ِ همه ی هنرهای اصیل است . هایکوی عمیق همیشه ساخته ی ذن است . اما ذن یعنی مشاهده و تفکریعنی دیدن چیزها چنان که هستند و در تجربه های عمیق شهودی تجلی میکنند نه لزوما آن ذن که یکی از فرقه های بودایی مهایانه است . یاد آوری این نکته ضروری است که هایکو شعر کوتاه نیست . خیلی از تک بیت ها یا مصرع های فارسی هست که کوتاه تر از هایکوی هفده هجایی ژاپنی است.با این همه نمیتوان آن را هایکو نامید .
    هایکو دارای دو منظره توامان . چیزی فراتر از فرم ادبی است . راه و وسیله ای است برای دیدن و درک دنیای پیرامون . هر هایکو لحظه ای را در خود تسخیر می کند . لحظه ای عادی که آوازش تا به دورها شنیدنی ست . و وقتی که این لحظه ، یم دم انسان را به بودنش به باور می رساند تا با خود بگوید : « خیلی آشناست ... این را من نیز دیده ام ، شنیده ام و ... »

    رولان بارت در کتاب امپراطوری نشانه ها نوشته ای با عنوان دستبرد به معنا دارد او می گوید : « هایکو دارای خاصیتی شبح وار است و آن اینکه هر کس همواره تصور می کند به سادگی اشعاری همانند آن بسراید ولی ممکن است هرگز نتواند »


    چند نمونه هایکو :

    باعبور مار
    کمر راست کرد
    نرم نرمک، علف


    ایکدا سومیکو



    می اندیشم
    این آخرين سال من ست!
    ميخورم اين خرمالو را


    ماساوكا شيكي



    بر خيابان اصلي
    چترهاي رنگارنگ-
    باران پاييزي


    ماریا تیرنسا

  2. 9 کاربر از karin بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #2
    حـــــرفـه ای karin's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2006
    محل سكونت
    Far away from here
    پست ها
    3,028

    پيش فرض قواعد نوشتن هایکو

    1. همیشه تعداد هجاهای هایکوی خود را بشمارید.
    2. هفده هجا را در یک سطر بنویسید.
    3. هفده هجا را در سه سطر بنویسید.
    4. هفده هجا را در سه بند به ترتیب پنج، هفت و پنج هجایی بنویسید. (قالب استاندارد ژاپنی)
    5. هفده یا کمتر از هفده هجا را در سه بند به ترتیب کوتاه، بلند و کوتاه بنویسید. (قالب رایج در زبانهای اروپایی)
    6. کل هایکو را با یک نفس باید بتوان خواند.
    7. از فصل واژه ها (کلماتی که به فصل خاصی از سال ارجاع می دهند استفاده کنید).
    بهارواژه: شکوفهٔ گیلاس
    تابستان‌واژه: کرم شب‌تاب
    پاییزواژه: خرمالو
    زمستان‌واژه: برف
    نوروزواژه: پایان سال،
    8. در پایان بند اول یا دوم (اما نه هردو) سکوت قرار دهید.
    9. هرگز اجازه ندهید که سه بند هایکوی شما پشت سر هم تشکیل یک جمله کامل بدهند.
    10. ترتیبی دهید که رابطه یا تقابل بندهای اول و دوم تنها پس از خواندن بند سوم مشخص شود.
    11. همیشه از زمان حال استفاده کنید و در مورد اینجا و اکنون بنویسید.
    12. استفاده از اسامی خاص و ضمایر شخصی را تا حد ممکن محدود کنید.
    13. تا جای ممکن از وجه استمراری استفاده نکنید.
    14. بد نیست اگر دو بند از سه بند شما (اول و دوم) ساختار نحوی یکسان داشته باشند.
    15. در مورد ترتیب تصاویری که هر یک از بندها به دست می هند فکر کنید. مثلا ابتدا یک منظره از دور، بعد بخشی از آن منظره از نزدیک تر و در نهایت یک کلوزآپ.
    16. لب مطلب را برای بند آخر نگه دارید.
    17. سعی کنید بند اول تا جای ممکن جذاب و گیرا باشد.
    18. همیشه فقط در مورد چیزهای معمولی، با روشی معمولی و با زبانی معمولی بنویسید.
    19. به مطالعه ذن بپردازید و بگذارید هایکوی شما مصداق روش بی کلام تصویرسازی باشد.
    20. ادیان و فلسفه های مختلف را مطالعه کنید و بگذارید اثر آنها در پس زمینه هایکوی شما انعکاس یابد.
    21. تنها از تصاویر عینی استفاده کنید.
    22. سعی کنید به سطوح چندگانه از معنا دست یابید. سطوح بیرونی شامل تصاویر عادی و در سطوح عمیق تر فلسفه حیات و جهان بینی شما.
    23. از تصاویری استفاده کنید که برانگیزاننده انزوای خودخواسته و فقر داوطلبانه باشند. (سابی)
    24. از تصاویری استفاده کنید که برانگیزاننده نوستالژی رمانتیک باشند. (وابی)
    25. تضادها را بیابید و در هایکوی خود به تصویر بکشید.
    26. از جناس و بازی با کلمات استفاده کنید.
    27. در مورد چیزهای ناممکن به شکلی معمولی صحبت کنید.
    28. از تصاویر تداعی گر معانی متعالی استفاده کنید (از جنگ و جنایت و مسائل جنسی صحبت نکنید)
    29. تنها از تصاویر مربوط به طبیعت استفاده کنید. (از اشاره مستقیم به مسائل انسانی خودداری کنید)
    30. عواطف انسانی را با اشاره به جنبه های مختلف طبیعت تداعی کنید.
    31. از هرگونه اشاره مستقیم به خود در هایکو اجتناب کنید.
    32. استفاده از علائم سجاوندی (نقطه، ویرگول، خط تیره و...) در هایکو مانعی ندارد.
    33. گاهی برای ایجاد ایهام از آوردن علائم سجاوندی خودداری کنید.
    34. قواعد نگارشی زبان خود را به طور کامل رعایت کنید.
    35. از آوردن قافیه پرهیز کنید.
    36. از آوردن اوزان غیرهجایی (مانند وزن های عروضی فارسی) خودداری کنید.
    37. از واج آرایی (تکرار آواهای مشابه در یک بند) استفاده کنید. (مثل تکرار «چ» در مصرع «سرو چمان من چرا میل چمن نمی کند...»)
    38. از آواهای کلمات برای انعکاس دادن احساسات خود استفاده کنید.
    39. همیشه هایکوی خود را به یک اسم ختم کنید.
    40. از هر الهام و شهود آنی به عنوان نقطه آغازی برای خلق یک هایکو استفاده کنید.
    41. از آوردن فعل های زیاد خودداری کنید.
    42. هر جا که توانستید حروف اضافه را حذف کنید. (مانند از، در، به، با، بین، میان، روی و...)
    43. قیدها را حذف کنید.
    44. برای هر اسم بیش از یک معرف (توصیف کننده هایی مانند صفات و...) نیاورید.
    45. با هایکوی خود مثل شعر برخورد کنید. هایکو جمله زیبای روی کارت پستال نیست.
    46. هر هایکویی را که به ذهنتان رسید بنویسید. حتی بدترینشان را. زیرا می توانند الهام بخش آثاربهتر بعدی باشند

  4. 4 کاربر از karin بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #3
    حـــــرفـه ای karin's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2006
    محل سكونت
    Far away from here
    پست ها
    3,028

    پيش فرض مشهورترین هایکو سرایان ژاپن

    به هر كتاب هايكو كه نگاه كنيد از چهار هايكوسرا به عنوان بزرگترين هايكو سرایان ژاپن نام برده شده است.
    ماتسوئو باشوريا،بوسون،ايسا،شيكي


    ماتسوئو باشو (1644 ـ 1694 م)


    در يك خانواده سامورايي بدنيا آمد. درباره زمان قبل از هايكو سرا شدنش اطلاعات زيادي در دست نيست.

    در سال 1644 بدنيا آمد. نام كودكي اش كين ساكو بود . سالهاي زيادي از عمرش در سفر بود. و از معابد و طبيعت زيبايي ژاپن ديدن ميكرد. و در مورد آنها هايكو و نثر مينوشت. او نام مستعارش را از درخت موز گرفت . باشو در زبان ژاپني به معناي درخت موز است.
    بيش از ديگر شاعران ، هايكو باشو ست و باشو هايكو ست. باشو هايكو را ابداع نكرد بلكه هايكو را يك ژانر جدي و پر آوازه ساخت. قبل از باشو هايكو يك نوع بازي كم اهميتي بود كه در دربار توسط اديبان بازي ميشد. نوعي بازي با كلمات بود كه پر از جناس و كنايه بود. اما باشو هايكو را بالا برد.

    مشهورترين هايكو ي باشو بركه كهن ميباشد.

    بركه كهن
    جهيدن غوكي
    صداي آب

    توجه داشته باشيد كه چگونه هر سه عنصر درين هايكو همزمان جدا و به هم پيوسته ست.
    غوك ، بركه ، و صداي جهيدن غوك. اينجا عملي صورت گرفته و
    حركت ناگهاني و سكوتي كه براي لحظه اي با جهيدن غوكي اتفاق ميافتد.

    بعضي ها اين هايكو را نوعي روشن شدگي بودايي مي بينند.و بعضي آنرا تصويري واقعي مي بينند.

    بوسون (1716 ـ 1783 م)

    يو سا بوسون دومين هايكو سرای بزرگ به شمار مي آيد. شخصيت اش با باشو تفاوت زيادي دارد. اما هايكوسرای جوانتر احترام زيادي براي هايكو سرای بزرگتر قائل بود كه در هايكوها و نقاشي هايش نمايان ست. بوسون هم هايكوسرا و هم نقاش بود. به عنوان نقاش ، او يكي از بزرگترين پيروان سبك نانگا شمرده ميشود.كه از نقاشان چيني آن زمان الهام گرفته اند. هرچند كه باشو يك تجربه گر بزرگ بود و آواره اما بوسون بيشتر عمرش را صرف خواندن و نوشتن و نقاشي و ميگساري كرد. او يك مرد خانواده دار بود و خودش را وقف دخترش كرد. در مورد او هايكوهاي محبت آميزي نوشت و نامه هايي كه بيانگر نگراني او از ازدواج دخترش با مردي ست كه لياقت او را نداشته ست.
    بعضي از بهترين هايكوهاي بوسون تحت تاثير باشو و شاعران چيني ست اما بايد ياد اوري شود كه در ژاپن كپي و تحت تاثير شاعران و نويسندگان بزرگتر بودن جز اصلي خلق اثر ست.
    براي مثال اين هايكوي بوسون

    كنار بركه كهن
    پير ميشود غوك-
    برگهاي ريخته

    بوسون به كاربرد ايماژ و رنگ مشهور ست .
    گلهاي سفيد!
    از شكاف ديوار
    بهار مي آيد

    ميانديشد
    بهار اينجاست
    دريا ، دريا

    ايسا (1764 ـ 1827 م)

    كوباياشي ايسا در پنجمين روز از پنجمين ماه در سال 1763 به دنيا آمد. و ياتارو ناميده شد.
    ايسا نام مستعاري ست كه بعدا آنرا انتخاب كرد و به معناي يك فنجان چاي ست. بيشتر سالهاي زندگي ايسا غم انگيز است. وقتي دو ساله بود مادرش مرد و وقتي سيزده ساله بود مادر بزرگش. بعدا سه فرزندش و اولين همسرش كيكو مردند . و او را تنها گذاشتند تااينكه در سه سال آخر عمرش با يك دختر سامورايي ازدواج كرد.
    در هايكوهاي ايسا خبري از زندگي غم انگيزش نيست.بر خلاف ان نشان دهنده انست كه ايسا سرنوشت خود را پذيرفته ست. ايسا به انسان گرايي و همدردي با جهان ، از يك شاليكار گرفته تا يك كك مشهور ست.
    وي زبان محاوره ولهجه‌هاي مختلف را در هايكوهايش به‌كار برده ست. ايسا چيزهاي كوچك و بي ارزش را دوست مي‌داشت و آنها را عميقاً درك مي‌كرد و به چيزهايي كه احترامي بر نمي‌انگيختند عشق مي‌ورزيد.

    ايسا "قلب هايكو " شناخته ميشود. چون در مقابل نگاه واقع گرايانه بوسون و ذن درون گرايانه باشو او لحن انسان گرايانه اي دارد.
    يكي از برجسته ترين هايكوهاي ايسا براي مرگ دخترش ساتو سروده ست.

    این جهانِ ِ شبنمی
    بی شک شبنمی ست
    وهنوز...

    در اين هايكو اندوهي كه از مرگ فرزندش به او رسيده صرفا در منظره اي مي گنجاند . كه در ابتدا ناپايداري زندگي با ايماژ شبنم نشان ميدهد و تكرار ان نشان دهنده پذيرفتن اين واقعيت ست. " و هنوز ..." نشان ميدهد كه او هنوز در ايسا يا در بهشت يا در هايكو يا با تناسخ زنده ست.

    شيكي (1867 ـ 1902 م)

    چهارمين هايكو سرای بزرگ ماساوكا شيكي ست . او در سال 1869 متولد شد . هايكوهايش داراي تصاوير واقعي ست و شامل اشيا و تصاوير و رنگ ها و اشكال و تقابلشان با همديگر ست.
    او به عنوان هايكو سرای نو گرا شناخته شده ست. شيكي كلمه هوكو را نيز به هايكو تغيير داد.
    او به جنبه روحاني و درون گرايي باشو واكنش نشان داد و برخلاف آن عمل كرد.
    شيكي بيشتر عمر كوتاهش را با بيماري گذراند.

    می اندیشم
    این آخرين سال من ست!
    ميخورم اين خرمالو را

    شيكي همچنين بنيانگذار مجله هوتوتو گيسو (فاخته )در سال 1899 ست. هايكوهايش فاقد جنبه هاي انسان گرايانه ايسا و حسهاي روحاني و درون گرايانه باشو ست. هايكوهايش مانند نقاشي ست.

    شبانه ماه سپید
    تابستان
    بر بادبان سپید


    در بررسي هايكو اين چهار هايكو سرا نمايانگر چهار طرز نگاه متفاوت به جهانند: ديدن با روح ، با چشم ، با دل ، و با سر . باشو روحاني ست. بوسون هنرمند است. ايسا انسان گراست و شيكي واقع گرا.


  6. 3 کاربر از karin بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #4
    آخر فروم باز pedram_ashena's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2006
    محل سكونت
    من هم همانجام ;)
    پست ها
    3,303

    پيش فرض

    俳句

    مثل ساقه‌ی گیاهی ترد
    گره‌ام بزنید به چوبی، چیزی
    ترسیده‌ام
    مدام باد می‌آید

    ========

    津田清子
    猟夫と鴨同じ湖上に夜明け待つ
    ------------
    satsuo to kamo onaji kojou ni yoake matsu
    Tsuda Kiyoko
    ------------
    گرد يک درياچه
    سپيده دم را انتظار می کشند
    هم شکارچی و هم مرغابی
    ------
    تسودا کييوکو

  8. 3 کاربر از pedram_ashena بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #5
    آخر فروم باز pedram_ashena's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2006
    محل سكونت
    من هم همانجام ;)
    پست ها
    3,303

    پيش فرض

    中田尚子
    銀漢や三つの国の銀貨持ち
    --------
    ginkan ya mitsu no kuni no ginka mochi
    Nakada Naoko
    --------
    سکه های سيمين سه ديار
    در سينه دارد کهکشان
    -------
    ناکادا نااوکو

  10. 2 کاربر از pedram_ashena بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  11. #6
    حـــــرفـه ای karin's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2006
    محل سكونت
    Far away from here
    پست ها
    3,028

    پيش فرض باران بهاری/spring rain

    هایکوهایی از ایسا/Issa

    clang once more
    mountain temple bell!
    spring rain


    Issa

    دگرباره دنگ دنگ ِ
    ناقوس معبدکوهستان
    باران بهاری

    ---------------------------------------------

    welcome to my house!
    First Month's very first
    spring rain

    Issa

    به خانه ام
    خوش امدی
    اولین باران بهاری
    --------------------------------------------

    rice field crane
    again, come on down!
    spring rain


    Issa

    درنای شالیزار
    دوباره فرودآی!
    باران بهاری
    --------------------------------------------

    the pigeon too
    sings to six a.m.
    spring rain


    Issa

    کبوترنیز
    می خواند صبح زود
    باران بهاری

    ----------------------------------------------

    at my dinner tray
    a sparrow chirps...
    spring rain


    Issa

    بر سینی شامم
    جیک جیک گنجشکی
    باران بهاری

    --------------------------------------------
    in spring rain
    a bit bedraggled...
    Tone River crane


    Issa

    درباران بهاری
    اندکی خیس شده
    درنای رودخانه تون

    --------------------------------------------
    deer gamboling
    in the grass...
    spring rain


    Issa

    در علف
    آهویی جست وخیزکنان
    باران بهاری

    --------------------------------------------

    in spring rain
    chasing the elusive fish...
    dog on the shore


    Issa

    درباران بهاری
    به دنیال ماهی گریزان
    سگی درساحل

    ----------------------------------------------

    even the field mouse
    squeaks, "What luck!"
    spring rain


    Issa

    حتی موش مزرعه
    فریادمی زند"چه شانسی"
    باران بهاری

    ----------------------------------------------
    walking along
    a baking pan on her head...
    spring rain


    Issa

    قدم زنان
    ماهی تابه ای برسرش
    باران بهاری
    ----------------------------------------------

    with his sake he lounges
    on a wall...
    spring rain


    Issa

    باساکه اش
    لم میدهدبه دیوار...
    باران بهاری
    ---------------------------------------------

    first thing after waking up
    spring rain
    in my eyes


    Issa

    پس ازبیدارشدنم
    اولین چیزی که می بینم
    باران بهاری
    -----------------------------------------------


    on one side
    snow falling, on the other
    spring rain!


    Issa

    ازیک سو
    بارش برف ؛ ازسوی دیگر
    باران بهاری !
    ----------------------------------------------

    dawn--
    in a stone's hollow
    spring rain


    Issa

    سپیده دم
    درشکاف سنگی
    باران بهاری

    -------------------------------------------------

    not missing
    the spring rain's blessing...
    blades of grass


    Issa

    ازدست نمیدهد
    برکت باران بهاری
    تیغه های علف

    --------------------------------------------------


    spring rain
    on an ancient road...
    the pickle vendor


    Issa

    باران بهاری
    برجاده قدیمی
    ترشی فروش
    -------------------------------------------------

    the little shrine
    is all azaleas...
    spring rain


    Issa

    معبدکوچک
    پراز ازالیه ها
    باران بهاری

    -----------------------------------------------
    spring rain--
    others have flowers
    I, a little thicket


    Issa

    باران بهاری
    دیگران گلهایی دارند
    من ، بیشه ای کوچک

    ---------------------------------------------
    spring rain--
    gone vegetable-picking
    with a little lantern


    Issa

    باران بهاری
    رهسپار چیدن سبزی
    با فانوسی کوچک

    --------------------------------------------

    crossing the field
    with a paper lantern...
    spring rain


    Issa

    می گذرم از مزرعه
    بافانوس کاغذی
    باران بهاری
    --------------------------------------------

    today too
    looking at the same mountain...
    spring rain


    Issa

    امروز نیز
    می نگرم به همان کوه...
    باران بهاری

    ----------------------------------------------
    the daffodils
    have become flowers!
    spring rain


    Issa

    نرگسها
    گل داده اند
    باران بهاری

    -----------------------------------------------

    for everythicketeverythicket...
    springrain

    Issa

    برای هر بیشه ای
    هر بیشه ای
    باران بهاری
    ------------------------------------------------

    a day for wandering
    a day for haiku...
    spring rain


    issa

    باران بهاری
    یک روزبرای پرسه زدن
    یک روزبرای هایکو


    منبع:haiku.blogfa.com

  12. 3 کاربر از karin بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #7
    حـــــرفـه ای karin's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2006
    محل سكونت
    Far away from here
    پست ها
    3,028

    پيش فرض dawn/سپيده دم

    هایکوهایی از ایسا/Issa


    to one side

    of my paper lantern...

    spring's first dawn



    Issa



    در يك سوي


    فانوس كاغذي ام


    نخستين سپيده دم بهاري


    ------------------------------------------


    at my hu/t
    what will come of it?
    spring's first dawn



    Issa



    در كلبه ام


    بر سرش چه خواهد آمد؟


    نخستين سپيده دم بهاري


    ------------------------------------------


    "Spring's first dawn!"

    the priest pretending

    to sweep


    Issa



    نخستين سپيده دم بهاري


    راهب وانمود ميكند


    به جارو زدن


    ---------------------------------------------


    in dawn frost
    at the bathhouse door
    knocking



    Issa



    ميكويد


    در سرماي سحري


    بر در گرمابه


    ----------------------------------------------


    my New Year's toast
    with straw sandals on...
    dawn



    Issa



    اولين نوشيدني سال نو


    با صندلهاي حصيري به پا


    سپيده دم


    ----------------------------------------------


    at dawn
    I start the spring...
    borrowed clothes



    Issa



    در سپيده دم


    آغاز ميكنم بهار ...


    لباسهاي عاريتي


    -------------------------------------------------


    dawn--
    from atop the wheat
    "Cuckoo!"



    Issa



    سپيده دم


    بر فراز گندم


    "كوكو!"


    --------------------------------------------------


    at dawn
    no people in sight...
    lotus blossoms



    Issa



    در سپيده دم


    كسي به چشم نميايد...


    نيلوفران آبي


    ------------------------------------------------


    little by little
    the summer night turns dawn...
    people's faces



    Issa



    كم كم


    شب تابستاني صبح ميشود...


    چهره هاي مردم


    ----------------------------------------------


    at dawn a keepsake
    left on the window
    red leaves



    Issa



    سحربرپنجره


    يادگاري جا ميگذارد


    برگهاي سرخ


    ----------------------------------------------


    even at dawn
    spring haze hovers...
    Sumida River



    Issa



    حتي در سپيده دم


    مه بهاري معلق در هوا


    رودخانه سوميدا


    -----------------------------------------------


    autumn dawn--
    to the pretty sky flies
    a mosquito



    Issa



    سپيده دم بهاري


    پرواز ميكند پشه اي


    به آسمان زيبا


    -----------------------------------------------


    gobble up
    my dawn dream...
    cuckoo!



    Issa



    مي بلعد


    روياي سحري ام را


    كوكو!


    -----------------------------------------------


    at dawn
    coolness is restored...
    my house



    Issa



    در سپيده دم


    دوباره سرد ميشود


    خانه ام


    ----------------------------------------------


    at dawn by the plum tree
    there's one too...
    beating his bowl



    Issa



    در سپيده دم


    يكي نيزكنار درخت آلو


    بركاسه اش مي كوبد


    -------------------------------------------------


    dawn--
    with snow I make
    Lord Buddha



    Issa



    سپيده دم


    با برف ميسازم


    بوداي بزرگ


    ------------------------------------------------


    dawn--
    through a hole in the wall
    the cold



    Issa



    سپيده دم


    از شكاف ديوار


    سرما


    -------------------------------------------------


    my shadow too
    fit and trim...
    dawn of spring



    Issa



    سايه ام نيز


    سپيده دم بهاري


    تر و تميز


    --------------------------------------------------


    in the storehouse
    the hoe glinting...
    year's first dawn



    Issa



    در انبار


    بيل برق ميزند


    اولين سپيده دم


    ---------------------------------------------------


    dawn--
    in a stone's hollow
    spring rain



    Issa



    سپيده دم


    در شكاف سنگ


    باران بهاري


    ----------------------------------------------------


    even the snow falls
    politely...
    spring's first dawn



    Issa



    حتي برف


    به آرامي مي بارد


    اولين سپيده دم بهاري


    -------------------------------------------------


    the samurai street
    perfectly silent
    spring's first dawn



    Issa



    ساكت ساكت


    خيابان سامورايي


    نخستين سپيده دم بهاري


    -----------------------------------------------


    at dawn people
    passing through...
    withered fields



    Issa



    در سپيده دم


    ميگذرند مردم از ميان...


    مزارع خشك


    -----------------------------------------------


    dawn--
    the glint of leeks
    in the sink



    Issa



    سپيده دم


    درخشش تره ها


    در ظرفشويي


    ---------------------------------------------


    dawn--
    the windblown, exhausted
    maiden flowers



    Issa



    سپيده دم


    خسته از وزش باد


    گلهاي ماده


    ----------------------------------------------


    autumn dawn--
    nearing the month's end
    lantern in the eaves



    Issa



    سپيده دم پاييزي


    نزديك اواخر ماه


    فانوسهايي بر لبه بام



    منبع:haiku.blogfa.com

  14. 2 کاربر از karin بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  15. #8
    حـــــرفـه ای karin's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2006
    محل سكونت
    Far away from here
    پست ها
    3,028

    پيش فرض سانتوکا تانه دا


    سانتوكا تانه دا (1882-1940) يك هايكو نويس فرم شكن است كه ساختار 5-7-5 هجايي را كنار گذاشت.

    نام واقعي سانتوكا ، شُو ایچی بود . جواني اش پر از رنج و اندوه هايي همچون خودكشي مادر و ورشكستگي خانواده اش بود.
    زندگي سانتوكا ممكن ست غم انگيز به نظر آيد . پسر مرد عياشي بود كه تمام دارايي اش را در معامله اي از دست داد و ورشكسته شد .وقتي هشت ساله بود مادرش با انداختن خود در چاه خودكشي كرد . ترك تحصيل ؛ از دست دادن كار ، ميخوارگي ؛ ازدواج ناموفق و يك بار خودكشي ناموفق با قطار.و...از ناكامي هاي زندگي اوست.
    سانتوكا را از روي ريل برداشتند و به نزديكترين معبد ذن بردند و گی یان موچیزووکی اُشُ راهب بزرگ معبد مردي مهربان بود و بي هيچ پرسش و سرزنشي او را پذيرفت و به او اجازه داد تا هر زمان كه بخواهد آنجا بماند. سانتوكا هميشه به بوديسم علاقمند بوده و بعد از يكسال تفكر ذن (مديتيشن ) و كار در معبد در سن چهل و دو سالگي او راهب ذن شد. ذني كه او تمرين كرد گرچه سنتي اما غير معمول بود. آن ذن تنها راه رفتن بود . جاده بي انتها ، خانه و رهبانگاهش شد. پس از راهب شدن عمر را به سير و سفر در سراسر ژاپن گذراند. و فقط ده ماه قبل از مرگش خانه نشين شد. كلبه كوچكي كه در ان اقامت گزيد به نام ايسسوُ و به معني علف هرزي ست كه اين كلبه در شمال دانشگاه اِ هی مِ و كتابها يش در موزه شيكي نگهداري مي شود.

    گفته اند كه سانتوكا بيش از بيست و هشت هزار مايل راه رفت و هر صبح بي پول و بي غذا و حتي بي آنكه بداند به كجا مي رسد و يا كجا مي ماند به راهش ادامه ميداد. راه سختي بود اما اين راه برايش آفتاب و باران، بخشش و خصومت، غذا و گرسنگي، لبخند و اخم و سلامتي و بيماري، تشنگي و آب ، تنهايي و لحظات مصاحبت، غم و شادي داشت اما لحظه هايي كه در آن زيست به همه چيز چه خوب و چه بد روي خوش نشان داد همانطور كه گی یان مهربان او را آنگونه پذيرفته بود.

    ثبت افكار و احساسات ودرك و بينش و رويارويي او با خود و كشف خود در هايكوهايش نمايان ست. سادگي مطلق ؛ درستي و عدم حضور تصنع و تزوير ويژگي هايكوهاي اوست. در جهان اينگونه ما هايكوهاي سانتوكا مانند هوايي تازه، خنك و پاك ست.

    منبع:haiku.blogfa.com

  16. #9
    پروفشنال malakeyetanhaye's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    محل سكونت
    in my mind
    پست ها
    804

    پيش فرض

    من هیچم
    سترگی هستی
    چشمانم را كور می كند

    (رضا آشفته)

  17. این کاربر از malakeyetanhaye بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  18. #10
    پروفشنال malakeyetanhaye's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    محل سكونت
    in my mind
    پست ها
    804

    پيش فرض

    سری می‌تکاند درخت
    به وداع آخرین پرنده؛
    شامگاه تابستانی.

  19. این کاربر از malakeyetanhaye بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


صفحه 1 از 37 1234511 ... آخرآخر

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •