تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 2 از 6 اولاول 123456 آخرآخر
نمايش نتايج 11 به 20 از 60

نام تاپيک: سریال راه بی پایان

  1. #11
    پروفشنال alfy's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    پست ها
    621

    پيش فرض

    قصه این راه‌ بی‌پایان...



    مصطفی عزیزی، تهیه‌کننده:
    بعد از موفقیت مسابقه <تلاش> و سریال <مسافر> از نظر جذب مخاطب، مدیر وقت گروه اقتصاد شبکه اول جناب مهندس ارژمند، که مسابقه تلاش را برای‌شان طراحی و تهیه کرده بودم، ‌از من خواستند تا طرح سریالی در زمینه مسائل اقتصادی بنویسیم و به گروه ارائه دهم. اگر بخواهیم آن طرح را در یک جمله خلاصه کنیم آن جمله این است: <جوانی که طی شکست عشقی به خارج رفته است، بعد از مدت‌ها به کشور باز می‌گردد. او با طرح ایده‌ای برای تولید کالایی مهم در داخل کشور که با موانعی از سوی واردکنندگان آن کالا رو به رو می‌شود...> و این خلاصه‌تک‌جمله‌ای <راه بی‌پایان> نیز هست و آن سال، سال ۸۱ بود.
    آن طرح اولیه که نامش از آن روز تا همین چند روز پیش <بوی گندم> بود در شبکه اول و شورای اقتصاد سازمان تصویب شد، اما بعد به دلیل تغییرات مدیریتی که اتفاق افتاد طرح به شبکه سوم منتقل شد و در این فاصله سیناپسی نسبتاً کامل و دو قسمت اول سریال را نوشته بودم و طرح تصویب شد در شبکه سوم و این سال ۸۲ بود.
    سیزده قسمت را کامل نوشته بودم که به این نتیجه رسیدم باید کار را به کس دیگری بسپارم. علیرضا بذرافشان و مهدی شیرزاد از اینجای ماجرا وارد شدند و در همین زمان این شانس و فرصت برای ما پیش آمد که از راهنمایی‌های ارزشمند علیرضا افخمی بهره‌مند شویم و این سال ۸۳ بود.
    بیست و شش قسمت توسط بذرافشان و شیرزاد با نظارت کیفی علیرضا افخمی نوشته شد، اما از نظر آقای افخمی فیلمنامه هنوز جای کار داشت. از اینجا همایون اسعدیان وارد ماجرا شد. اسعدیان کارگردانی کار را به شرط این که تغییراتی در فیلمنامه بدهد پذیرفت و سال، سال ۸۴ بود.
    باز جلسات مشترک چهار یا پنج‌نفره بود و بحث بر روی فیلمنامه که بذرافشان به <زیرزمین> رفت تا زیرزمین را برای افخمی بنویسد و اسعدیان و شیرزاد نوشتن فیلمنامه نهایی را دنبال کردند و چند قسمتی که آماده شد کار پیش‌تولید و سپس تولید آغاز شد، ماه، ماه مهر بود و سال، سال ۸۵.
    تولید فیلم یا سریال با گروهی همدل دلنشین که قرار است چندین ماه یار گرمابه و گلستان یکدیگر شوند و شب و روز را با هم سپری کند کاری بس فرح‌بخش و مصفاست. هرچند فیلمسازی جزو کارهای سخت محسوب می‌شود و به راستی کار بسیار دشوار و انرژی‌بری است و تمام زندگی دست‌اندرکاران‌اش را تحت تأثیر قرار می‌دهد و شب و روز و عزا و عروسی نمی‌شناسد، اما در نهایت چون کل گروه خود را در تولید اثری، که مهر هنر جمعی را بر پیشانی دارد، سهیم می‌داند، این رنج‌ها را به جان می‌خرد تا به گنج نشستن بر دل مردمان دست یابد و این دیگر حکایت ماه و سال نیست.کار روی فیلمنامه در طول تصویربرداری ادامه داشت:‌اعتماد و همدلی آقای تخشید، مدیر محترم گروه فیلم و سریال و آقای شیروانیان، ناظر کیفی موجب شد بتوانیم با فراغ بال کار تولید و نوشتن فیلمنامه در چارچوب سیناپس تصویبی را پیش ببریم. از شما چه پنهان اکنون که قسمت اول پخش شده است و چند روز دیگر تا پایان تصویربرداری باقی نمانده، هنوز سکانس پایانی نوشته نشده است. پایان همیشه مهم‌تر از آغاز است که این پایان است که در یادها می‌ماند و راه ما راهی است بی‌پایان و فصل فصل بهار است و سال سال ۸۶.
    Last edited by alfy; 23-08-2007 at 21:37.

  2. #12
    پروفشنال alfy's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    پست ها
    621

    پيش فرض

    یه چیز دیگه ای که منو راضی نکرده و سوال برانگیزه ! اینکه مگه "توتونچی" به دخترش "غزل" نگفت که عموت یعنی "اکبر ابولحسنی" اونو میخواسته.پس چرا رفتار غزل با عموئه هیچ تغییری نمیکنه و به اون واکنشی نشون نمیده.
    آره منم نفهمیدم چرا اینجوری شد!!1
    هنوز باید صبر کرد
    مطمئنآ یه اتفاقایی می افته

  3. #13
    پروفشنال alfy's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    پست ها
    621

    پيش فرض

    همايون اسعديان در گفت و گو با فارس:
    «راه بي‌پايان» زندگي واقعي انسانها را به تصوير مي‌كشد
    خبرگزاري فارس: كارگردان مجموعه تلويزيوني «راه بي‌پايان» گفت: داستان‌هاي اين مجموعه تلويزيوني روايتگر زندگي واقعي مردمي است كه با آنها زندگي مي‌كنيم.


    همايون اسعديان در گفت و گو با خبرنگار راديو و تلويزيون فارس گفت: در زندگي روزمره انسان‌ها داستان‌هاي زيادي وجود دارد وبسياري از اين داستان‌ها شبيه همان چيزهايي است كه ما در قالب سريال‌هاي تلويزيوني مي‌بينيم.
    وي افزود:راه بي‌پايان نيز مجموعه‌اي از همين داستانهاست كه در كنار يكديگر چيده شده‌اند و شما آنها را مي‌بينيد. شايد درگير شدن با اين مشكلات براي برخي عجيب به نظر برسد ولي همه اينها در جامعه ما وجود دارد و افراد بسياري را با خود درگير كرده است.
    وي در ادامه درباره تعدد داستان‌ها و ماجراهادر قالب يك مجموعه گفت: براي اينكه داستان‌ها واقعي‌تر پيش برود و خط قصه‌گويي ماجرا را نگه داريم دست به اين كار زده‌ايم و هنگام نوشتن فيلمنامه نيز تلاش كرديم كه هر قسمت در اوج تمام شود ولي گاهي اوقات نقاط اوج مورد نظر، هنگام تصويربرداري در بيش از 45 دقيقه شكل مي‌گرفت كه اين اتفاق اجتناب‌ناپذير بود. با اين حال سعي كرديم كه پايان هر قسمت، نقطه‌اي كليدي براي قسمت بعد باشد.
    وي تصريح كرد: تمام تلاش ما در اين مجموعه بر اين بوده كه داستان‌ها به طور زنجيره‌اي پيگيري شوند و اگر در جايي قصه‌ها بايكديگر تداخل زيادي پيدا كرده‌اند و دنبال كردن ماجرا را براي مخاطب سخت كرده‌اند مشكل از ماست و ضعف در كارگرداني محسوب مي‌شود.
    مجموعه تلويزيوني «راه بي‌پايان» به تهيه‌كنندگي «مصطفي عزيزي» ساخته شده و بازيگراني چون آتيلا پسياني،فرهاد اصلاني، سيد مهرداد ضيايي، حميد مهين‌دوست، سيد محمدحسين عمراني، مهدي صباغي، بيتا سحرخيز، آزاده صمدي، هومن سيدي، بابك بهشاد، حميد رضا هدايتي، محبوبه بيات، مهران رجبي، زويا امامي، علاء محسني و مجيد ياسر در آن بازي كرده‌اند.
    داستان اين مجموعه تلويزيوني كه توسط «علي‌رضا بذرافشان» و «مهدي شيرزاد» نوشته شده درباره جواني به نام منصور پوروطن است كه پس از ده سال به ايران بازمي‌گردد. او در تلاش است، براي اولين بار پروتزهاي پزشكي داخلي بدن انسان را در ايران توليد كند. اين كار به مذاق ابوالحسني وتوتونچي كه واردات پروتز ايران درانحصار آن‌ها است، خوش نمي‌آيد. آن دو وانمود مي‌كنند سرمايه‌گذاراني علاقمند به توليد پروتز درايران هستند و در واقع قصدشان اين است با جذب منصور و انداختن او در يك روند فرسايشي، جلوي توليد پروتز را بگيرند. منصور درحدود 10سال پيش خواستگار غزل، دختر توتونچي بوده كه در آن زمان به خاطر مخالفت شديد توتونچي اين ازدواج سرنگرفته، برخورد منصور با غزل عشق قديمي او را زنده كرده و پيشنهاد وسوسه كننده‌ توتونچي و ابوالحسني به وي باعث مي‌شود او حاضر به همكاري و اجراي طرحش با آن‌ها شود...
    همايون اسعديان در كارنامه خود كارگرداني فيلم‌هايي چون نيش، مردآفتابي، شوخي، آخربازي و ... سريال‌هاي شب روباه، چراغ جادو،‌ بچه‌هاي خيابان و اگه بابام زنده بود را دارد.

  4. #14
    آخر فروم باز R10MessiEtoo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2005
    پست ها
    1,049

    پيش فرض زين راه بي‌نهايت

    همشهري؛ نيره رضايي مطلق:منصور پوروطن، جواني كه پس از يك شكست عشقي از ايران خارج شده، حالا پس از 10 سال به كشورش برگشته است.
    او مهندس پليمر است و به دنبال پيدا كردن سرمايه‌گذار خصوصي براي راه‌اندازي خط توليد پروتز در ايران است. قصه «راه بي‌پايان» از همين نقطه شروع مي‌شود؛ در حالي كه مخاطب فكر مي‌كند با يك قصه علمي روبه‌روست، از همان لحظات ابتدايي حسي به مخاطب مي‌گويد كه اين عشق همچنان دنباله‌دار است.

    منصور پوروطن، جواني كه پس از يك شكست عشقي از ايران خارج شده، حالا پس از 10 سال به كشورش برگشته است. او مهندس پليمر است و به دنبال پيدا كردن سرمايه‌گذار خصوصي براي راه‌اندازي خط توليد پروتز در ايران است.

    قصه «راه بي‌پايان» از همين نقطه شروع مي‌شود؛ در حالي كه مخاطب فكر مي‌كند با يك قصه علمي روبه‌روست، از همان لحظات ابتدايي حسي به مخاطب مي‌گويد كه اين عشق همچنان دنباله‌دار است.

    همايون اسعديان ـ كارگردان سريال راه بي‌پايان ـ از جمله كساني است كه در پي مهاجرت خيلي از كارگردانان سينما به تلويزيون، حالا تلويزيون را براي كار كردن راحت‌تر مي‌داند. تجربه «غول چراغ جادو» و «بچه‌‌هاي خيابان» براي او خاطره‌انگيز است و حالا با تأمل و دقت، مجموعه‌اي ساخته است كه هم روي فيلمنامه‌ درستي مي‌‌چرخد و هم از پختگي او در كارگرداني حكايت مي‌كند.

    «راه بي‌پايان»، داستانش را مي‌تواند بر ارتباطات ناسالم اقتصادي و باندهاي مافيايي و پولشويي قرار دهد يا با پيش كشيدن قضيه پروتز، وارد يك فاز شعاري درباره خودكفايي و جلوگيري از فرار مغزها شود اما اسعديان همه اين قصه‌ها را در دل چند قصه فرعي پخش مي‌كند و همه حرف‌هايش را به دور از شعارزدگي در لابه‌لاي روابط ميان آدم‌ها ـ كه البته در يك مثلث عشقي گير افتاده‌اند- بيان مي‌كند.

    يك داستان سر و شكل‌‌دار كلاسيك
    شايد فيلمنامه را بتوان يكي از مهم‌ترين نقاط قوت اين سريال بدانيم. عليرضا بذرافشان و مهدي شيرزاد يك سال تمام براي نگارش اين فيلمنامه وقت گذاشته‌اند. البته اين دو چون همكلاسي هم بودند و اتفاقا يكي كامپيوتر و ديگري هوافضا خوانده بود، آوردن مسائل علمي مهندسي در دل داستان برايشان خيلي سخت نبود اما مسئله اين است كه اعتقاد خودشان بر اين بوده كه يك خط روايي انتخاب شود و لابه‌لاي آن اطلاعات خردشده به مخاطب داده شود.

    اما از طرف ديگر، نگاه مستقل اسعديان به فيلمنامه باعث شد كه تلفيقي از تجارب يك كارگردان و ايده‌هاي نو نويسندگان جوان، داستاني جذاب پديد آورد. انگار كه قرار است در هر قسمت يك گره ايجاد شود و بعد با گشوده شدن گره و مشكل در قسمت بعد، داستان وارد مرحله جديدتر و مشكلات تازه‌تر شود.

    شايد مخاطب در ابتدا فقط دوست داشته رابطه غزل و منصور را دنبال كند اما بعدتر با ورود اكبر ابوالحسني به داستان و رقابت او با منصور، اين موتور گرم مي‌شود و بعدتر وقتي داستان پيام اجتماعي- اقتصادي‌اش را مي‌‌دهد، آن وقت تازه متوجه مي‌شويم كه قرار بوده لابه‌لاي اين داستان اصلي چه فرعياتي نيز گفته شود.

    حتي وجوه شخصيتي كاراكترها هم به تدريج و آرام‌آرام نمايان مي‌شود و ما به نوبت، اول با منصور بعد غزل، بهزاد، منيرخانم، مينا، اكبر، دايي و حتي راننده‌اي كه بهزاد را به قتل مي‌رساند و ميكائيل آشنا مي‌شويم و حس مي‌كنيم كه هر شخصيتي براي خودش پرونده جداگانه‌اي دارد كه به موقع گشوده مي‌شود.

    با اين حال، مي‌شود حدس زد كه علاقه نويسندگان سريال به شخصيت ابوالحسني تا چه حدي بود كه آن را يك شخصيت مقتدر و قوي خاكستري ترسيم كرد‌ه‌اند و در واقع، او را نفر اول سريال قرار داده‌اند و بعد علاقه اسعديان به داستان‌هاي اجتماعي و معضلات و بزهكاري‌هايي كه دور و بر جوانان وجود دارد، باعث شده آنها را در قصه فرعي مينا و منير خانم به تصوير بكشد.

    مثلث عشقي با چاشني پروتز
    نكته ديگري كه در سريال بيشتر به چشم مي‌آيد، نبود آدم‌هاي منفي است. از اكبر ابوالحسني گرفته تا دايي و بهزاد، هيچ‌كدام در دوسر طيف سياه و سفيد قرار نمي‌گيرند. شايد در بعضي لحظات ابوالحسني را مردي هوسباز و جاه طلب ببينيم اما سكانس گفت و گوي او با لاك‌پشتش به عنوان همدم او كمكش كرده كه او از تك بعدي شدن نجات پيدا كند.

    حتي موقعيت مينا كه به خاطر مشكلات خانوادگي و تنهايي‌اش به منير خانم روي آورده است هم در ميانه داستان ترميم مي‌يابد. ضمن اينكه چهره‌اي كه ما از غزل به عنوان يك شخصيت مرفه پولدار مي‌بينيم، كاملا با نمونه‌هاي رايجش در سريال‌ها فرق مي‌كند؛ او از گيشه‌هاي رايج دختر پولدار پوك مغز و افاده‌اي دور شده است و اتفاقا باعث شده ما به درون او نزديك‌تر شويم.

    از طرف ديگر، شخصيت مينا هم كه دست پرورده خود اسعديان در فيلمنامه است با ظاهر معصوم و ساده‌اش كاملا متعادل درآمده است. اسعديان كه قبل از اين در «بچه‌هاي خيابان» هم نشان داده بود كه به معضل اعتياد علاقه‌مند است، اين بار اعتياد را در نمونه ملموس و رايج امروزي در ميان دختران به نمايش گذاشته و هر كسي مي‌تواند از زاويه ديد خودش به موضوع نگاه كرده و شخصيت مينا را تحليل كند.

    شايد اگر چنين شخصيتي در حد ظاهر منصور باقي مي‌ماند، داستان غزل و منصور كمتر انرژي‌زا بود اما علاقه پنهاني و زيرپوستي وحيد و مينا دركنار علاقه غزل و منصور باعث شده كه ما با دغدغه‌هاي آشناي اجتماع اطراف‌مان رو به رو شويم و مينا را دختري مي‌بينيم كه به خاطر مرگ مادرش، دچار افسردگي مي‌شود و اين انفعال و مظلوميت، او را به راه‌هاي خطرناك مي‌كشاند.

    ادامه دارد....
    Last edited by R10MessiEtoo; 25-08-2007 at 14:12.

  5. #15
    پروفشنال alfy's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    پست ها
    621

    پيش فرض

    چند نکته ی کوتاه

    • آزاده صمدی و هومن سیدی زوج موفق سریال راه بی پایان میباشند.
    • آن دو بعد از چند روز از عقدشان روی پیشنهاد راه بی پایان فکر کردند.
    • آن دو در زمان اوایل کار مشغول اثاث کشی بودند.
    • نظرات هومن در کار آزاده بسیار تاثیر گذار بوده.
    • هومن مایله تا نقشای منفیرو هم تجربه کنه.
    • این اولین کار تلویزیونیه آزاده است.

  6. #16
    داره خودمونی میشه amironline's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2004
    محل سكونت
    تبریز
    پست ها
    91

    پيش فرض

    سریال فوق العاده جالبیه...مخصوصا میکائیل!
    آره نقش میکائیل مثل پيام بازرگانيه
    Last edited by amironline; 26-08-2007 at 06:49.

  7. #17
    آخر فروم باز meisam317's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2005
    محل سكونت
    تبريز
    پست ها
    1,131

    پيش فرض

    این آزاده خانم با این قیافه خویب و صدای خوبترش اینده خوبی دارد .

  8. #18
    پروفشنال Mahdi_Shadi's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2007
    پست ها
    621

    پيش فرض

    خداييش از بهترين سريال‌هاي چند سال اخيره. استفاده از معروف ترين آهنگه گروهه Gipsy King هم كه من واقعاَ دوسش دارم، تو بعضي صحنه‌ها كلّي فيلمو قشنگ كرده

  9. #19
    آخر فروم باز Ehsani's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2004
    محل سكونت
    Alone In The Rain
    پست ها
    1,453

    پيش فرض

    تو این سه چهار سال اخیر البته بعد از سریال صاحب دلان ، تنها سریالی بوده که دنبالش کردم

    تو یه مصاحبه هم که روزنامه جام جم با کارگردانش کرده بود ..اسعدیان گفته بود که

    هدف من از ساخت این سریال آشتی دادن مخاطب با تلویزیون بوده ! ...

    احتمالا منظورش من بودم ! ..فقط نفهمیدم این موضوع رو از کجا متوجه شده که من با TV قهر کردم !!

    راستي توتونچي كي به غزل گفت. من كه چيزي نديدم. احتمالا توهم زديد
    ...من هم این موضوع رو ندیدم ...

  10. #20
    پروفشنال alfy's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    پست ها
    621

    پيش فرض

    آلبوم عکس (1)






















Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •