تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 11 از 17 اولاول ... 789101112131415 ... آخرآخر
نمايش نتايج 101 به 110 از 161

نام تاپيک: ◄◄ نکات مهم در بهداشت و تغذيه کـــــودکــــــان ►►

  1. #101
    اگه نباشه جاش خالی می مونه DΔRK's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2011
    محل سكونت
    شـــهر تــ هران ـیره
    پست ها
    336

    پيش فرض چاقي ، كودكان را منزوي مي‌كند

    شايد تاكنون به تغيير رفتار فرزندتان زياد دقت نكرده باشيد؛ دختري كه بعد از مدرسه با عجله به زمين بازي مي‌رفت و ساعت‌ها آنجا بازي مي‌كرد، حالا فقط ترجيح مي‌دهد مقابل تلويزيون بنشيند و با يك كاسه پر از چيپس، خودش را سرگرم كند يا پسركي كه قبلا بازيكن تيم فوتبال مدرسه بود، حالا با چند نوشابه و ساندويچ جلوي كامپيوترش مي‌نشيند و ساعت‌ها بازي مي‌كند.

    شايد هم دوستانش مانند گذشته با او در تماس نيستند و او وقتي از خانه خارج مي‌شود، نگران و ناراحت است. هر دفعه هم از او بپرسيد چه اتفاقي افتاده است، جواب مشخص است؛ «همه چيز خوبه».
    اگر اين شرايط براي شما هم آشنا به نظر مي‌رسد، زودتر دست به كار شويد؛ چون متخصصان عقيده دارند پرخوري يكي از نشانه‌هاي افسردگي است و اضافه وزن نيز مي‌تواند كودك را منزوي و گوشه‌گير كند. اما نگران نباشيد، چون والدين قادر هستند با راهنمايي‌ها و كمك‌هاي خود اين چرخه را از بين ببرند.
    افسردگي و پرخوري با هم ارتباط دارند
    تقريبا يك نفر از هر 5 كودك آمريكايي چاق است. البته بايد توجه داشته باشيم اين آمار نسبت به سال 1980 تقريبا 3 برابر شده است. همچنين افسردگي كودكان به نسبت گذشته افزايش يافته است. افسردگي و چاقي كودكان، هميشه باهم ارتباط دارد.
    طبق تحقيقي كه سال 2001 انجام شده بود، مشخص شد كودكاني كه افسرده هستند، در بزرگسالي بيشتر با مشكل اضافه وزن روبه‌رو مي‌شوند. در حقيقت احساس تهي بودن ناشي از افسردگي، كودكان را تشويق به مصرف كربوهيدرات‌ها و شكلات مي‌كند. چون اين خوراكي‌ها باعث انتشار مواد شيميايي خاصي در بدن مي‌شود كه حس بهتري به بچه‌ها مي‌دهد. گاهي نيز بيماري‌هاي جسمي مانند تيروئيد يا كم خوني سبب بروز افسردگي مي‌شود و داروهاي ضدافسردگي نيز اضافه وزن را در پي خواهد داشت.
    زمينه‌هاي مشترك چاقي و افسردگي
    تشخيص افسردگي كودكان به نسبت بزرگسالان كاري دشوار است. طبق يك نظرسنجي كه ميان 1500 كودك 9‌تا 10 سال انجام گرفت، مشخص شد 20 درصد كودكاني كه چاق بودند، احساس ناراحتي مي‌كردند. اين در حالي بود كه تنها 8 درصد كودكاني كه وزن متعادل داشتند، چنين حسي را تجربه مي‌كردند.
    البته بايد توجه داشته باشيد افسردگي و چاقي علائم مشتركي نيز دارند؛ مشكلات خواب، داشتن زندگي بي‌تحرك و عادت‌هاي غذايي نادرست از جمله اين علائم هستند. همچنين چاقي و اضافه وزن مي‌تواند با مشكلات اعتماد به نفس هم مرتبط باشد و به همين دليل نيز سبب افسردگي فرد شود.
    علاوه بر اين، بي‌تحركي يا بي‌علاقگي به انجام كارها نيز از ويژگي‌هاي اوليه افسردگي است كه منجر به افزايش وزن مي‌شود. به همين دليل مشخص است هرچه كودكان زمان بيشتري را مقابل تلويزيون يا بازي‌هاي رايانه‌اي بگذرانند، كالري كمتري مي‌سوزانند و در نتيجه چاق‌تر مي‌شوند. البته علاوه بر اين‌كه آنها فرصت ورزش و فعاليت بدني را از دست‌مي‌دهند، از همراهي و بازي با همسن و سالان نيز محروم مي‌شوند. پس فراموش نكنيد با تغيير شيوه زندگي كودكان، نه تنها به كاهش وزن آنها كمك مي‌كنيد، بلكه حس و حال بهتري نيز به آنها مي‌بخشيد. در حقيقت متخصصان همگي اعتقاد دارند ورزش كردن و فعاليت داشتن بهترين شيوه براي مقابله با افسردگي و چاقي است.
    نكاتي براي والدين
    خطرات و عوارض ناشي از اختلالات خواب، عدم فعاليت و عادات غذايي نامناسب براي همه مشخص است، اما پدر‌و‌مادر در اين زمينه چه كاري مي‌توانند انجام دهند؟
    - به ياد داشته باشيد كودكان هميشه نيازمند عشق شما هستند، با هر وزن و هر ظاهري. بنابراين هميشه به فرزندتان بدون قيد و شرط عشق بورزيد.
    - ‌الگوي خوبي براي كودك خود باشيد. پدر و مادر بايد با رعايت رژيم غذايي مناسب به كودك نشان دهند كه رفتار و عادات غذايي صحيح چيست.
    - ‌كودك را براي پرخوري سرزنش نكنيد. باوجود اين‌كه اين رفتار در هيچ شرايطي درست نيست، ولي بخصوص زماني كه كودك افسرده و ناراحت است بايد بيشتر مواظب باشيد.
    - افسردگي كودك را درمان كنيد. با درمان افسردگي، كودك بهتر مي‌تواند با شرايط و احساسات بدي كه دارد مقابله كند و به زندگي بهتري ادامه دهد.
    كاهش وزن براي حفظ سلامت
    فراموش نكنيد هيچ وقت نبايد كودك را به دليل زيبايي ظاهري، تشويق به كاهش وزن كنيد. هميشه بايد به حفظ سلامت او بينديشيد و اين نكته را به خود كودك نيز بياموزيد.
    در نهايت نيز به خاطر داشته باشيد، تغيير عادات هم براي كودكان سخت است و هم براي بزرگسالان. بنابراين زياد سخت نگيريد و تنها هدف اصلي را كه تغيير تدريجي شيوه‌هاي نادرست است، يادآوري كنيد


    Webmd

  2. #102
    کاربر فعال انجمن ادبیات Lady parisa's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2006
    پست ها
    2,598

    13 استفاده موبایل برای کودکان

    عضو هيات علمي دانشگاه آكسفورد انگلستان گفت: هنوز شواهد قطعي درباره بيماري‌زايي موبايل در دنيا ثابت نشده و تحقيقات ادامه دارد، اما دولت انگلستان به خانواده‌ها توصيه كرده از مكالمه طولاني كودكان با موبايل جلوگيري كنند.

    وی در پاسخ به اين پرسش كه برخي مواقع در رسانه‌ها اعلام مي‌شود كه استفاده از موبايل باعث بيماري‌هاي‌هايي از جمله سرطان، سكته مغزي، آلزايمر و بيماري‌هاي سَر مي‌شود آخرين وضعيت تحقيقاتي در اين زمينه در دنيا به چه صورت است، اظهار كرد: تا آنجا كه من اطلاع دارم هيچ گونه شواهدي از نتايج تحقيقات علمي وجود ندارد كه موبايل تاثير مخربي در اين زمينه بيماري‌ها داشته باشد.

  3. #103
    کاربر فعال انجمن ادبیات Lady parisa's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2006
    پست ها
    2,598

    12 با ‌١٥ اصل تغذیه‌ای برای كودكان آشنا شوید

    بی‌اشتهایی یا بد غذای كودك یكی از مشكلات جدی تغذیه‌ای است چرا كه ممكن است منجر به سوء تغذیه جدی شود. بنابراین باید دانست تنها گرسنگی نیست كه كودك را به سوی غذا می‌كشاند و یا فقط سیر بودن موجب دوری از غذا نمی‌شود بلكه عوامل گوناگونی مانند عادت‌های خانواده و آموزش‌هایی كه كودك در خانواده فرا گرفته است بر اشتهای كودك تاثیر می‌گذارند.

    استقلال طلبی و رشد ذهنی یكی از شاخص‌های اصلی دوران كودكی است كه با ایجاد تغییرات شخصیتی در این دوران نسبت به سنین پایین‌تر همراه است. این مسئله می‌تواند با ایجاد روحیه استقلال طلبی در كودكان موجب بی‌نظمی در عادات غذایی آنها شود.

    امروزه تغذیه كودك خیلی آسان نیست ممكن است كودكان نوپا یا پیش دبستانی یك غذا را سه روز پیاپی بخورند و روز چهارم از خوردن آن خودداری كنند و حتی حاضر به چشیدن آن هم نشوند. این مسئله نشان دهنده نداشتن یك الگوی غذایی مشخص در این كودكان است و ناشی از حس استقلال طلبی و میل به انتخاب غذا توسط خود آنهاست.

    با توجه به نقش رفتار مادر در شكل‌گیری عادات غذایی كودك به منظور كاهش مشكل بدغذایی كوكان، توجه به برخی نكات تغذیه‌ای ضروری است.

    نكاتی كه والدین در غذا دادن به كودكان بد غذا و كم اشتها باید رعایت كنند:

    - كودك برای خوردن باید احساس گرسنگی كند. فعالیت پیش از غذا مصرف نكردن شیرینی، شربت و مایعات شیرین در بین وعده‌های غذایی و خواب آلوده نبودن به این امر كمك می‌كند.

    - از غذاهای مورد علاقه آنها استفاده شود.

    - در دادن غذا به كودك باید صبور بود.

    - باید هنگام غذا دادن به كودك با او صحبت كرد و او را به خوردن غذا تشویق كرد.

    - زمان خوردن غذا را می‌توان با ابراز محبت برای كودك لذت بخش كرد.

    - در زمانی كه كودك با علاقه غذا می‌خورد می‌توان از او تعریف و تمجید كرد.

    - غذای كودك را باید به روش‌های مختلف همچون دادن غذای جدید، تغییر در تركیب غذاها، مزه، بافت، نحوه طبخ، تزئین غذاها به شكل حیوانات، گل و عروسك و استفاده از بشقاب‌های رنگین متنوع كرد.

    - در صورت امتناع از غذا، می‌توان آن را با غذای مورد علاقه‌اش مخلوط كرد یا آن را در فرصتی دیگر امتحان كرد.

    - سفره غذای كودك در محیطی تمیز، آرام، دوستانه، راحت، مطمئن و همراه با دیگران باشد.

    - ساعات برنامه غذایی كودك متغیر نباشد، باید فاصله زمانی بین مصرف میان وعده را با وعده اصلی رعایت كرد.

    - در زمان غذاخوردن، كودك نباید خیلی گرسنه یا خیلی خسته باشد.

    - باید اجازه داد كودك خود در مورد سیرشدنش تصمیم بگیرد. اگر در یك وعده مقدار كمتری غذا بخورد مسلما در وعده دیگر جبران خواهد كرد.

    - غذاها را نباید خیلی زود و براساس تمایل كودك عوض كرد.

    - برای خوردن غذا جایزه در نظرگرفته نشود.

    - نباید انتظار داشت كودك خیلی تمیز و مرتب مطابق با خواسته شما غذا بخورد. ریخت و پاش غذا را می‌توان با ملایمت و به تدریج محدود كرد.

    پیشنهاد غذاهای جدید


    بهترین راه پیشنهاد دادن غذای جدید این است كه مادر غذا را درست كرده و مقدار كمی در كنار بشقاب كودك بگذارد و اجازه دهد كودك غذا را بچشد و اگر دوست نداشت آن را از دهانش درآورده و در كنار بشقابش بگذارد. اگر كودك دوست داشت به عنوان جایزه، یك نوع غذای مورد علاقه او را درست كنید. مدت زیادی طول می‌كشد كه كودك غذای جدید را دوست داشت باشد. اگر كودك غذایی را دوست نداشت غذا را چند روز بعد دوباره به او بدهید.

    ‌ استفاده از غذهای متنوع

    غذاهایی كه مادر برای كودك تهیه می‌كند باید شامل هر چهار گروه غذایی باشد. اجازه دهید كودك انواع مختلف غذا را امتحان كند حتی اگر مادر آن غذا را دوست ندارد. كودك احتیاج به تصمیم‌گیری در مورد انتخاب غذای مورد علاقه خود دارد. همچنین مادر نباید انتظار داشته باشد كودك غذاهای متنوع را دوست داشته باشد.

    زمان مناسب برای غذا دادن به كودك

    وقتی به كودكان نوپا و پیش‌دبستانی، وعده اصلی و میان وعده غذایی در زمان منظم داده شود، بهتر می‌پذیرند؛ پس اجازه بدهید كودك در زمان‌های معین غذا بخورد. لازم است وعده‌های اصلی با میان وعده حدود دو تا سه ساعت فاصله داشته باشند. برنامه غذایی كودك را طوری تنظیم كنید كه با برنامه غذایی خانواده یكسان باشد. برای خوردن غذا هیچ اصراری نكنید. غذا را روی میز یا سر سفره در یك جای مناسب گذاشته و پیشنهاد كنید غذا را بخورد. در موقع غذا خوردن تلویزیون را خاموش و وسایل بازی او را جمع كنید. اجازه بدهید كودك از راهی كه دوست دارد غذا را بخورد. در هنگام غذا خوردن در كنار كودك نشسته و در مورد غذا و اینكه چه غذایی را برای ناهار یا شام روز بعد دوست دارد صحبت كنید.

    ‌ اگر كودكتان شیر نمی‌خورد؛‌ ماست را جانشین شیر كنید و دوغ و ماست را در وعده‌های غذایی او بگنجانید.

    - در بعضی از غذاها از شیر استفاده كنید. مثلا آرد و كره و شیر را به سوپ اضافه كنید یا به او شیربرنج یا فرنی بدهید.

    - شیرخوردن به مقدار كم را تدریجا با او امتحان كنید.

    اگر كودكتان سبزی یا میوه نمی‌خورد؛ ممكن است در این سن یك نوع میوه یا سبزی را نخورند. هركدام را كه بهتر می‌خورند بیشتر بدهید اما گه گاه آنهایی را كه نمی‌خورند دوباره امتحان و پیشنهاد كنید.

    - سبزی‌هایی مانند كرفس و هویج را بپزید (له نشود بلكه كمی ترد باشد) و بگذارید كودك آن را با دست بردارد و بخورد.

    - كمی ماست چكیده بر روی سبزی‌های پخته بریزید یا سبزی را با نان و پنیر به او بدهید.

    - اگر میوه نمی‌خورد آن را رنده یا به تكه‌های كوچك تقسیم كنید و با كمی خامه به او بدهید.

    اگر كودكتان شیرینی زیاد می‌خورد؛ خرید شیرینی و درست كردن غذاهای شیرین را كاهش دهید.

    - در تهیه غذاهای شیرین، شكر كمتری استفاده كنید.

    - موادی مانند بستنی و شكلات را به عنوان جایزه یا هدیه به كودك ندهید.

    - مراقب دندان‌های كودك باشید و پس از مصرف مواد شیرین دندان‌های او را مسواك كنید.

    اگر كودكتان گوشت تكه‌ای نمی‌خورد؛ گوشت را به قطعات بسیار كوچك و ریز تقسیم كنید كه به خوبی پخته و به راحتی خورده شود (مانند حلیم گندم).

    - قطعات بسیار ریز گوشت مخلوط با حبوبات را كاملا بپزید و نرم كنید و همراه با یك قاشق غذاخوری روغن زیتون و یك قاشق مرباخوری آب لیموترش یا آب نارنج تازه به كودك بدهید.

    - گوشت چرخ كرده را به صورت كوفته قلقلی درآورید یا به صورت مخلوط با گوجه فرنگی به جای سس روی ماكارونی بریزید.

    - كتلت (گوشت، سیب‌زمینی و تخم مرغ) را به اندازه‌های كوچك و زیبا تهیه كنید یا به صورت مخلوط با آب گوجه فرنگی و لوبیا و برنج (لوبیا پلو) بپزید.

    - از گوشت مرغ یا ماهی استفاده كنید.

    - اگر كودك هیچ یك از انواع گوشت را نمی‌خورد از جانشین‌های آن مانند تخم مرغ، عدس، پنیر با بادام یا گردو، لوبیا چیتی پخته، شیر و ماست استفاده كنید.

    - برنج را با آب گوشت یا مرغی كه می‌پزید به صورت كته نرم با انواع سبزی‌ها یا عدس سرو كنید.

    اگر كودك‌تان تخم مرغ سفت شده نمی‌خورد؛‌ تخم مرغ سفت شده را با كمی كره یا شیر نرم كنید.

    - زرده و سفیده تخم مرغ را بزنید و داخل سوپ بریزید و بگذارید چند جوش بزند.

    - سیب‌زمینی پخته شده و تخم مرغ سفت شده را رنده كنید و به آن كمی كره یا روغن زیتون بزنید، یا به آن ماست و روغن زیتون بزنید یا كمی شیر اضافه كنید.
    - تخم مرغ را بزنید و با نصف استكان ماست در ته قابلمه‌ای كه برای او كته درست می‌كنید، بریزید.

  4. این کاربر از Lady parisa بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  5. #104
    کاربر فعال انجمن ادبیات Lady parisa's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2006
    پست ها
    2,598

    پيش فرض افسردگی در کودکان

    بيشتر مردم فكر مي‌كنند افسردگي فقط مختص بزرگسالان است و آنها را تحت تاثير قرار مي‌دهد، در حالي‌كه متخصصان مي‌گويند كودكان و نوجوانان هم مي‌توانند افسردگي را تجربه كنند. البته اين نكته هم مهم است كه تشخيص افسردگي ميان كودكان نسبت به بزرگسالان دشوارتر است.

    علت اين موضوع هم مشخص است، بعضي از بچه‌ها احساسات خود را درست مانند يك بزرگسال بيان مي‌كنند، در حالي كه گروهي ديگر با رفتارهايي غيرقابل كنترل سعي دارند حس‌شان را نشان دهند. اگر اين نوع برخوردهاي كودك مدت زمان زيادي ادامه نداشته باشد و به خودي‌خود برطرف شود، جاي هيچ نگراني نيست و نشان مي‌دهد كودك به زندگي معمول خود برگشته است.

    اما هميشه هم شرايط به همين سادگي نيست؛ گاهي اوقات پس از اين‌گونه رفتارها مشكلاتي به وجود مي‌آيد كه ادامه آنها حتي ممكن است زندگي آينده كودك را تحت‌تاثير قرار دهد. اين موضوع را همواره به ياد داشته باشيد كه كودكان و نوجوانان نسبت به اتفاقاتي كه اطرافشان روي مي‌دهد بسيار حساس هستند. در نتيجه بدون همراهي مناسب از طرف شما ممكن است چنان پريشان و نگران شوند كه كنار‌آمدن با شرايط برايشان غير ممكن به نظر برسد.

    پس به اشتباه تصور نكنيد بچه‌ها دچار مشكلات ذهني و روحي نمي‌شوند؛ بلكه اين مشكلات در هر سن و سالي ممكن است فرد را درگير كند و دردسرساز شود. علاوه بر اين، وقتي كسي از نظر روحي ناراحت و خسته است، رفتارهايش هم غيرقابل پيش‌بيني خواهد بود. پس شايد طبيعي باشد در اين وضعيت كودك شما عصباني و خشمگين باشد و رفتاري تهاجمي از خود نشان دهد. گاهي نيز تا حدي ناراحت و غمگين مي‌شود كه ممكن است نگران سلامت او شويد. اين بچه‌ها پس از مدتي ممكن است حتي احساس كنند توانايي زندگي كردن در شرايط معمول و طبيعي را ندارند و نمي‌توانند مانند ديگران از زندگي خود لذت ببرند.

    چرا بچه‌ها افسرده مي‌شوند؟

    بچه‌ها هم درست مانند بزرگ‌ترها دلايل خاص خود‌را براي غمگين و افسرده بودن دارند؛ گاهي دور بودن از پدر يا مادر چه به دليل مرگ و چه به دليل جدايي والدين از هم مي‌تواند براي كودك اتفاقي غيرقابل تحمل باشد. البته اگر پدر يا مادر خودشان هم افسرده باشند، موجب غمگين‌تر شدن كودك مي‌شوند. احساس تنهايي يا كنار گذاشته شدن نيز ميزان غم و اندوه را افزايش و كودك را در وضعيتي دشوار قرار مي‌دهد. گاهي نيز مدرسه و درس و مشق دليلي براي نگراني و اضطراب كودك است.

    علاوه بر اينها تعويض خانه، گم كردن اسباب بازي مورد علاقه، تولد نوزادي جديد يا سپردن كودك به فردي غريبه براي نگهداري مي‌تواند باعث ناراحتي و پريشاني كودكان شود؛ دلايلي كه شايد كمتر به آنها توجه كنيم و حتي متاسفانه گاهي مورد تمسخر بزرگ‌ترها هم قرار ‌گيرد.

    علائم افسردگي را بموقع تشخيص دهيد

    معمولا تشخيص افسردگي كودكان كاري دشوار است، چون آنها معمولا در حال خنديدن و بازي كردن هستند و در همين حال ممكن است افسردگي در لايه‌هاي زيرين زندگي آنها شكل گيرد. پس اگر كودك نوپاي شما هميشه گريان است، اشتهاي خوبي ندارد و نيمه‌هاي شب به دليل ديدن كابوس از خواب مي‌پرد شايد دچار چنين مشكلي شده باشد. بچه‌هايي هم كه در سن مدرسه رفتن هستند ممكن است به شكلي ديگر غم و ناراحتي خود را نشان دهند؛ آنها علاقه‌اي براي رفتن به مدرسه و شركت در فعاليت‌هاي گروهي ندارند و حتي گاهي ممكن است از رفتن به مدرسه امتناع كنند. بعضي از آنها تحريك‌پذير و عصباني مي‌شوند به‌طوري كه شايد كنترل رفتارشان براي خانواده سخت باشد. گروهي نيز اعتماد به نفس خود را از دست مي‌دهند.

    چگونه به كودكان كمك كنيم؟


    وقتي كودك را غمگين و افسرده مي‌بينيد، اول از همه بايد جلوي پيشرفت اين وضعيت را بگيريد؛ اين حس و حال نبايد مدتي طولاني ادامه پيدا كند. در اين صورت اعتماد به‌نفس كودك با مشكل روبه‌رو مي‌شود و حتي ممكن است مشكلاتي در زندگي آينده او ايجاد شود. نااميد نشويد؛ به شيوه‌هاي مختلفي مي‌توانيد به بهبود وضعيت او كمك كنيد. مراجعه به روان‌شناس و روانپزشك و كمك گرفتن از مشاوران خانواده از جمله شيوه‌هايي است كه به شما و كودكتان كمك مي‌كند. البته علاوه بر اين كارها، مي‌توانيد از موسيقي، ورزش و... هم كمك بگيريد. در نهايت به خاطر داشته باشيد اگر حس مي‌كنيد اين حالات كودك يا بزرگسال چيزي بيش از يك ناراحتي زودگذر است، در همان مراحل اوليه از فردي متخصص كمك بخواهيد تا از بروز مشكلات در طولاني مدت پيشگيري شود.
    Last edited by Lady parisa; 18-07-2011 at 14:18.

  6. این کاربر از Lady parisa بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  7. #105
    کاربر فعال انجمن ادبیات Lady parisa's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2006
    پست ها
    2,598

    پيش فرض به بچه ها یاد بدهیم قلدری نکنند

    خيلي ناراحت‌‌كننده است كه بفهميد فرزندتان به ديگران زورگويي مي‌كند و در مدرسه به عنوان قلدر شناخته مي‌شود. به همان اندازه كه پذيرش اين امر سخت است، مهم است كه همان موقع با آن برخورد كنيد.

    اين زورگويي و قلدري چه فيزيكي باشد و چه كلامي، اگر متوقف نشود موجب بروز رفتارهاي خشونت‌‌آميز و ضداجتماعي بيشتر شده و در موفقيت فرزندتان در درس، تحصيل و توانايي او براي دوستيابي و حفظ دوستانش، اختلال ايجاد مي‌كند.

    درك رفتار قلدرمآبانه

    بچه‌ها به دلايل مختلف قلدري مي‌كنند. بعضي از آنها به‌ خاطر احساس ناامني اين‌كار را مي‌كنند. زورگفتن به يك نفر كه به نظر مي‌رسد از نظر احساسي و فيزيكي ضعيف‌‌تر است فرد را دچار اين احساس مي‌كند كه مهم‌تر و محبوب‌تر است و كنترل اوضاع را در دست دارد. در ساير موارد، بچه‌ها به اين دليل قلدري مي‌كنند كه نمي‌دانند زورگفتن به بچه‌هاي ديگر كه به خاطر جثه، ظاهر، نژاد يا مذهب متفاوت با اوست، كاري اشتباه و غيرقابل قبول است.

    در برخي موارد، قلدري جزئي از يك روند مداوم از رفتارهاي خشونت‌ آميز و جسورانه است. اين بچه‌‌ها براي يادگرفتن نحوه كنترل خشم و عصبانيت يا ساير احساسات قوي خود نياز به كمك دارند و شايد مهارت لازم براي همكاري و مشاركت با ديگران را نداشته باشند. مشاوره‌‌هاي تخصصي مي‌تواند به كودكان در كنار آمدن با احساسات، محدود كردن قلدري‌ها و بالا بردن مهارت‌هاي اجتماعي كمك كند. بعضي از بچه‌‌هايي كه در مدرسه قلدري مي‌كنند، رفتار ديده شده در خانه را تقليد مي‌كنند. بچه‌هايي كه درمعرض رفتارها و روابط خشونت‌ آميز در خانواده خود هستند معمولاً ياد مي‌گيرند كه با ديگران هم همانطور برخورد كنند و فكر مي‌كنند كه با قلدري كردن مي‌توانند كنترل بچه‌هاي ديگر كه به نظرشان ضعيف مي‌آيند را در دست بگيرند.

    كمك به بچه‌‌ها براي كنار گذاشتن قلدري

    اجازه بدهيد فرزندتان بداند كه قلدري كردن رفتاري غيرقابل‌ قبول است و مي‌تواند عواقب جدي در خانه، مدرسه و اجتماع براي آنها داشته باشد. سعي كنيد دليل پشت اين رفتار فرزندتان را بفهميد. در برخي موارد، بچه‌‌ها به اين دليل قلدري مي‌كنند كه در كنترل احساساتي مثل عصبانيت، خستگي يا عدم ‌امنيت مشكل دارند. در ساير موارد، اين بچه‌‌ها راه‌‌هاي همكاري كردن براي حل مشكلات و تعارضات و همچنين درك تفاوت‌‌ها را ياد نگرفته‌‌اند.

    چند راهكار

    قلدري را جدي بگيريد. كاري كنيد كه فرزندتان حتماً بفهمد كه شما قلدري كردن در خانه يا هر جاي ديگر را تحمل نمي‌كنيد. قوانيني براي قلدري‌‌ها و رعايت كردن آن بگذاريد. اگر با گرفتن امتيازهايي كه به فرزندتان داده‌ايد مي‌خواهيد او را تنبيه كنيد، دقت كنيد كه اين كار حتما به‌ جا و مناسب باشد. مثلا اگر فرزندتان از طريق ايميل، اس‌‌ام‌‌اس يا سايت‌هاي اجتماعي قلدري مي‌كند، ارتباطات كامپيوتري و تلفني او را براي مدتي محدود كنيد. اگر فرزندتان در خانه با خواهر و برادرها يا ديگران رفتاري خشن دارد، آن را متوقف كنيد.

    راه‌هاي مناسب‌‌تري براي واكنش و دور شدن از موقعيت به كودك آموزش دهيد. به بچه‌ها ياد بدهيد با ديگران با مهرباني و احترام رفتار كنند. به فرزندتان ياد بدهيد كه درست نيست تفاوت‌ها را مسخره كند (مثلا تفاوت‌هاي نژادي، قومي، ظاهري، مذهبي، نيازهاي خاص، جنسيتي، وضعيت مالي و اقتصادي) و سعي كنيد حس همدردي براي افرادي كه با او متفاوت هستند در او ايجاد كنيد.

    در مورد زندگي اجتماعي فرزندتان بيشتر بدانيد. بر عواملي كه ممكن است بر رفتار فرزندتان در محيط مدرسه يا هر مكاني كه قلدري كردن در آنجا اتفاق مي‌افتد تاثيرگذار است، دقت كنيد. با والدين دوستان فرزندتان، همسالان او، معلمان و مشاوران مدرسه گفت‌وگو كنيد. آيا بقيه بچه‌ها هم قلدري مي‌كنند؟ دوستان فرزندتان چه طور؟ در مدرسه بچه‌ها با چه فشارهايي روبه‌‌رو هستند؟ درمورد اين روابط با فرزندتان حرف بزنيد و سعي كنيد آنها را در فعاليت‌‌هاي خارج از مدرسه شركت دهيد تا دوستي‌هاي جديد ايجاد كنند.

    رفتار خوب را در آنها تقويت كنيد. تقويت مثبت از تاديب منفي بسيار موثرتر است. كارهاي خوب فرزندتان را ببينيد و زماني كه رفتارهايي مثبت و سازنده از خود نشان مي‌دهد، او را تحسين كنيد.

    الگوي خوبي باشيد. به نحوه حرف زدن خود و نحوه برخورد با مشكلات دقت كنيد. اگر با خشونت رفتار كنيد اين احتمال وجود دارد كه شما را الگوي خودشان قرار دهند. سعي كنيد رفتارهاي مثبت هركس را به فرزندتان نشان دهيد نه رفتارهاي منفي آنها را و وقتي در زندگي خودتان مشكلاتي ايجاد مي‌شود، در مورد سختي‌ها و دشواري‌‌هايي كه داريد و طريقه برخوردتان با احساساتتان با كودكتان صادق باشيد.

    از خانه شروع كنيد

    وقتي به دنبال تاثيراتي كه بر فرزندتان وجود دارد هستيد، اول به اتفاقاتي كه در خانه مي‌افتد دقت كنيد. بچه‌هايي كه با داد و فرياد، فحش دادن، تحقير كردن، انتقادهاي خشن يا عصبانيت فيزيكي بزرگ مي‌شوند، احتمال اين‌كه آن رفتارها را در اجتماع نشان دهند بسيار بالاست.

    كاملا طبيعي است كه بچه‌ها با خواهر و برادرهاي خود در خانه دعوا كنند. تا زماني كه احتمال خطر خشونت فيزيكي وجود ندارد، عاقلانه است كه خودتان را دخالت ندهيد، اما بايد فحش دادن‌ها و رفتارهاي فيزيكي آنها را بخوبي تحت نظر داشته باشيد تا بتوانيد هرازگاهي در مورد رفتارهاي قابل‌ قبول با فرزندتان صحبت كنيد. خيلي مهم است كه رفتار خودتان را هم كنترل كنيد. به نحوه حرف زدنتان با كودك و واكنشي كه به احساسات قوي خود مي‌دهيد، دقت كنيد. ممكن است موقعيت‌هايي ايجاد شود كه نياز به تاديب و انتقاد سازنده داشته باشد، اما اجازه ندهيد كه اين مساله به فحش دادن و تهمت زدن كشيده شود. اگر از رفتار فرزندتان راضي نيستيد، به او بگوييد كه دوست داريد رفتارش را تغيير دهد. اگر خانواده شما زندگي پر استرسي دارند كه فكر مي‌كنيد ممكن است با رفتار فرزندتان در ارتباط باشد، مي‌توانيد از مشاوران و معلمان مدرسه او كمك بگيريد. پزشكان روان‌شناس و مشاوران هم مي‌توانند در اين زمينه به شما كمك كنند.

    درخواست كمك

    براي كمك به يك كودك به منظور دست كشيدن از قلدري، با معلمان، مشاوران و ساير مسوولان مدرسه صحبت كنيد تا آنها موقعيت‌هايي كه موجب قلدري كردن مي‌شود را پيدا كنند. همچنين پزشكتان هم مي‌تواند كمكتان كند. اگر فرزندتان سابقه جنگ‌طلبي و مشكل در كنترل عصبانيت دارد، حتما او را براي ارزيابي نزد متخصص ببريد. در كمك به كودكان براي كنار گذاشتن قلدري، يادتان باشد كه رفتار بد، خود به‌ خود از بين نمي‌رود. به موفقيت و خوشبختي كه دوست داريد فرزندتان در مدرسه، كار و روابط خود در طول زندگي داشته باشد فكر كنيد و بدانيد كه متوقف كردن قلدري در اين لحظه به شما براي رسيدن به آن اهداف كمك مي‌كند.

  8. #106
    کاربر فعال انجمن ادبیات Lady parisa's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2006
    پست ها
    2,598

    13 با من درست حرف بزن

    برقراری ارتباط صحیح با فرزندان یكی از مهارت‌های زندگی است كه باید آن را بیاموزیم.ارتباط با كودك به شكل سخنرانی، نصیحت و موعظه، كمترین میزان اثربخشی را دارد.




    بیشتر افراد تصور می‌كنند بچه‌ها تا یك سالگی و زمانی كه با كلمات قابل تشخیص سخن نگویند، نمی‌توانند ارتباط برقرار كنند كه این تصوری اشتباه است.

    جنین پیش از تولد و هنگامی كه در رحم قرار دارد، می‌تواند در سطح ابتدایی ببیند ، بشنود ، تجربه كند ، بچشد و به خاطر بسپارد ، مهم‌تر از همه او می‌تواند احساس كند. بنابراین مشخص است كه ارتباط به صورت كلامی یا غیركلامی با كودكی كه در رحم قرار دارد، ارزشمند است.


    ارتباط كلامی مادر با كودك بهترین نوع یادگیری و ارتباطی است كه پیش از تولد صورت می‌گیرد چرا كه كودك شیوه تكلم مادر را در رحم تقلید می‌كند و از این رو پیش از تولد گفت و شنود را می‌آموزد. از طرف دیگر گفت‌وگوی اولیه غیركلامی در رحم، یكی از مهم‌ترین مراحل در گفت‌وگویی است كه در طول زندگی خود تجربه خواهیم كرد چرا كه تاثیر آن بر شخصیت آینده ما فوق‌العاده چشمگیر است. بنابراین یك مادر می‌تواند با گفت‌وگو با كودكی كه در رحم دارد، بر رشد او تاثیر بگذارد.


    كودك می‌تواند بشنود و به آن چه كه گفته می‌شود، واكنش نشان دهد، این یعنی یك ارتباط واقعی. بعدها بچه‌ها در سنین 3 تا 4 ماهگی به طور شفاهی ارتباط برقرار می‌كنند. آنها از طریق صداهایی كه ایجاد می‌كنند با والدین ارتباط برقرار كرده و این ارتباط تقریبا تا 9 ماهگی كه صداها به صورت ممتد و پیوسته درمی‌آیند، ادامه پیدا می‌كنند.


    والدین باید به این مهم توجه داشته باشند كه بچه‌ها به طور غریزی نمی‌دانند كه چطور باید افكار و احساساتشان را بیان كنند همچنین آنان به طور خودكار، آماده گوش دادن به دستورها و پیروی از آنها نیستند به همین دلیل آنها باید برای انجام این مسوولیت آموزش ببینند و والدین در اغلب مواقع مجبورند روش‌های ارتباطی خود را بهبود بخشند. در واقع باز نگهداشتن پل ارتباطی میان والدین و كودكان فوق‌العاده مهم است.


    ما از طریق ایجاد ارتباط صحیح از كودكان‌مان می‌خواهیم تا افكار و احساساتشان را با ما در میان بگذارند تا بتوانیم آنها را درك كرده و در بحران‌های زندگی به آنها كمك كنیم. ما از آنها می‌خواهیم به جای آن كه واكنش منفی نشان دهند، احساسات خود را به طور مناسب بیان كنند. از آنها می‌خواهیم كه به حرف ما گوش كنند و كاری را كه از آنها می‌خواهیم انجام دهند.




    گوش دادن صحیح
    گوش دادن به شیوه‌ای موثر، در واقع نوعی مهارت است. مهارتی كه به والدین قابلیت و قدرت تصدی مسوولیت ارتباط با كودكشان را می‌دهد. گاهی پیدا كردن یك وقت مناسب برای گوش دادن به حرف‌های كودكان مشكل است ولی والدین اگر به برقراری یك ارتباط خوب می‌اندیشند و می‌خواهند پیوندهای ارتباطی خوبی با فرزندانشان داشته باشند، انجام این كار برای آنها ضروری است.


    زمانی كه به عنوان پدر یا مادر قصد برقراری ارتباطی موثر را با فرزند خود دارید بایستی سعی كنید روی درك احساس فرزندتان تمركز كنید. در این مرحله آرامش خود را حفظ كرده و به خود بگویید كه می‌خواهید احساسات كودكتان را كاملا درك كنید، نه این كه فقط وضع موجود را عوض یا كنترل كنید.


    لازم است به كودك اجازه بدهید تمام حرف‌هایش را بزند و تا قبل از اتمام صحبت‌های او نباید صحبت كنید یا تصمیم بگیرید. نكته مهم دیگر این است كه ما به عنوان پدر یا مادر ملزم نیستیم فقط وارد ارتباط كلامی با فرزندانمان شویم؛ می‌توانیم از تماس چشمی ، لبخند ، نگاه پرمعنا و حتی قدم زدن با او استفاده كنیم.


    شاید بتوان به وسیله یك نگاه یا یك لبخند، بوسیدن به موقع كودك یا یك رابطه غیركلامی صحیح اثراتی را ایجاد كرد كه هرگز به وسیله یك ساعت جدل و گفت‌وگو نتوان این كار را انجام داد. والدین در روش درست گوش دادن بایستی از امر و نهی كردن بپرهیزند.

    مثلا به جای این كه به كودك بگوییم «تو باز هم شلختگی كردی» بهتر است بگوییم «من دوست ندارم لباس‌های كثیف كف زمین باشد.» به این ترتیب كودك هم تحقیر نمی‌شود. در ارتباط با كودكانمان باید دقت كنیم كه آنها نیاز به همدلی و همدردی و درك واقعی دارند. نیاز دارند ما وقت صرفشان كنیم و با دقت به آنها نگاه كنیم و بشنویم.


    در اینجا مهم گوش دادن واقعی و صمیمانه است. به عبارت دیگر، ابراز همدردی باید كودك را به سخن گفتن و تخلیه هیجانات وادار كند نه این كه علامتی برای خاتمه بحث باشد. به خصوص زمانی كه كودك واقعا دلخور و عصبی است. به بیان دیگر، در شیوه شنیدن واقعی و موثر، هرجا كه واقعا قادر به درك یا تفسیر بیانات كودك نیستیم، تامل كنیم و از او بخواهیم تا واضح‌تر توضیح دهد.



    توجه كنید زمانی كه هنوز صحبت‌های كودكتان كاملا تمام‌نشده نباید جواب بدهید چرا كه آنان باید بیان افكار و احساساتشان را تمرین كنند تا هویتشان شكل بگیرد و احساسات سركوب‌شده خود را رها كنند. برخی از والدین تصور می‌كنند كه با گوش دادن به صحبت‌های فرزندانشان در واقع آنان را گستاخ می‌كنند و ممكن است هرچه به زبانشان می‌آید، بیان كنند. یا این‌كه اگر به فرزندانشان بادقت گوش كنند، در واقع خواسته‌های آنان را پذیرفته‌اند. این نگرانی‌ها، مخصوص والدینی است كه به اقتدار، قدرت و تسلط خود مشكوك‌ هستند. والدین موظفند شیوه گفت‌و‌گوی محترمانه را به كودكانشان آموزش دهند و این امر با رعایت ادب و آرامش توسط خود آنها میسر است.



    از طرفی اگر كودك صحبت كردن را تجربه نكند و والدین نیز تمایلی به شنیدن واقعی نداشته باشند، كودك رنجش عمیقی را حس می‌كند و نمی‌داند با احساسات سركوب‌شده‌اش چه كند. چنین كودكی ممكن است مطیع و فرمانبردار خوبی باشد ولی قلبا احساس می‌كند كه به او بی‌توجهی و بی‌احترامی شده است.




    پاره‌ای از عادات ناپسند

    شستشوی مغزی:

    ما هر روز بدون آن‌كه آگاه باشیم،‌ فرزندانمان را شستشوی مغزی می‌دهیم. مطالعات علمی نشان می‌دهند برای شستشوی مغزی لازم نیست كسی را به حالت خلسه ببریم. اگر حرفی به اندازه كافی تكرار شود، در ذهن ناخودآگاه نقش می‌بندد. برای بسیاری از والدین فرصت‌های زیادی پیش می‌آید تا به ذهن ناخودآگاه كودك خود پیام‌های منفی یا مثبت ارسال كنند.

    برای مثال، اگر هنگامی كه فرزندتان در حال تماشای تلویزیون است یا روی نوعی بازی تمركز دارد، به طور مرتب به او گفته شود كه بچه زرنگی است، كودك باور نیرومندی پیدا می‌كند كه زرنگ است و از این رو رفتار فردی زرنگ را از خود نشان می‌دهد. یا اگر به دفعات به او بگویید كه او كودن است، او آن را باور خواهد كرد. پس كلمات شما می‌تواند سازنده یا مخرب باشد. هرچه باشد شما بزرگ‌تر و قوی‌تر هستید پس حق با شماست.




    سركوفت زدن:
    سركوفت زدن یك نوع بدزبانی آشكار، صریح و مستقیم است كه اغلب والدین نسبت به فرزندانشان انجام می‌دهند. برخی از شایع‌ترین سركوفت‌ها این است كه به فرزند خود بگویید او كودن، احمق، زشت یا چاق است و هرگز به جایی نخواهد رسید. یا رفتار بدی كه وی در گذشته مرتكب شده است را به او یادآوری كنید یا در حضور دوستان و همسن و سالانش، وی را تحقیر كنید و به نوعی به تقویت باورهای منفی وی در مورد خودش بپردازید.



    گوشه و كنایه زدن:

    برخی از انواع دیگر بدزبانی به صورت نامحسوس ادا می‌شود كه شكل غیرمستقیم بدزبانی است. معمول‌ترین این بدزبانی، استفاده از شوخی مانند گوشه و كنایه زدن یا سربه‌سر گذاشتن می‌باشد. بعضی از والدین با استفاده از همین روش در مكان‌های عمومی از فرزندان خود انتقاد می‌كنند و سپس می‌گویند كه شوخی كرده‌اند. این كار حیله بی‌رحمانه و ظالمانه‌ای در حق كودك است؛ چراكه هرقدر هم كه وانمود كنید كه شوخی كرده‌اید، نمی‌توانید رفتارتان را توجیه كنید و متاسفانه بیش از آنچه كه فكر كنیم، این رفتار رواج دارد.



    قضاوت‌ كردن:

    متداول‌ترین اسلحه كلامی كه علیه بچه‌ها در همه سنین مورد استفاده قرار می‌گیرد، قضاوت كردن است. بسیاری از والدین بدون آگاهی نسبت به رفتار خویش این كار را انجام می‌دهند. قضاوت درباره كودك، روش زیركانه‌ای برای كنترل اوست؛ اما نتیجه‌ای جز احساس دلسردی ، سرزنش ، ناامیدی و طردشدگی در كودك به بار نمی‌آورد. یكی از را‌ه‌های قضاوت كردن، تحقیر یا كوچك شمردن افكار و احساسات و موفقیت‌های كودك است. با این كار به كودك خود می‌گوییم كه احساسات، ایده‌ها و رفتار او خوب نیستند و او آدم بی‌ارزشی است. بیشتر بچه‌ها از ترس این‌گونه قضاوت‌ها با گوشه‌گیری و قطع ارتباط با والدینشان، واكنش نشان می‌دهند.



    عیب‌جویی كردن:

    عیب‌جویی نوع دیگری از قضاوت است. والدین عیب‌جو این نیاز دائمی را در خود احساس می‌كنند تا مرتب از كودك ایراد بگیرند و «بایدها» را به او گوشزد كنند. این انتقاد دایمی بسیار فلج‌كننده است. بسیاری از والدین عیب‌جو، كمال‌گرایانی هستند كه انتظارهای غیرواقعی از خود و فرزندانشان دارند. این عیب‌جویی می‌تواند به صورت كلامی و غیركلامی ابراز شود. گاهی یك نگاه حاكی از عدم رضایت، جانشین بسیاری از كلمات نامهربانانه و غیرمشوقانه می‌شود.

    عیب‌جویی نه‌تنها از نظر هیجانی به كودك آسیب می‌رساند بلكه به او می‌آموزد تا نسبت به رفتار دیگران نیز عیب‌جو باشد. عیب‌جویی كودك را به كناره‌گیری از والدین تشویق می‌كند و گاه سبب می‌شود تا كودك خشم و ترس خود از آنان (والدین) را به صورت تنفر یا پرخاشگری نشان دهد.



    برقراری ارتباط صحیح

    ما به هنگام برقراری ارتباط با بزرگسالان مجبور هستیم آنها را در نظر بگیریم، با آنها هماهنگ شویم و خواسته‌هایمان را به طور صریح بیان كنیم، اما در ارتباط با كودكان، این فرد بزرگسال است كه بر اساس ساختار سنتی ارتباط بزرگسال با كودك، كودك را هدایت می‌كند و وی را به سمت برقراری ارتباط آمرانه و سلطه‌جویانه و یكجانبه سوق می‌دهد. در ارتباطی كه بزرگسال در آن نقش مسلط را دارد، موقعیت او تضمین شده است و كودك وابسته و تابع او می‌شود و چنین ارتباطی قطعا اثربخش نخواهد بود.

    كودكان در صورتی می‌توانند مشكلات خود را حل كنند كه گوش شنونده‌ای در اختیار داشته باشند تا در موقع ناراحتی با آنها همدردی كنند. باید به كودكان خود كمك كنیم تا احساسات خود را بشناسند. برای این كار لازم است ابتدا به سخنان آنها توجه نشان دهیم و خوب گوش كنیم و با بیان كلماتی مانند جدا ، واقعا ، خوب و... به آنها نشان دهیم كه احساساتشان قابل درك است.




    پژوهشگران معتقدند فرزندان در بیان مشكلات به والدینی كه توجه كافی به سخنان آنها ندارند، دچار اشكال می‌شوند. پدر یا مادر اصلا لازم نیست حرفی بزند، گاهی وقت‌ها همان سكوت همراه با توجه و گوش دادن موثر برای كودك كافی است. وقتی كودك مورد سرزنش، پرسش و نصیحت قرار می‌گیرد، تصمیم‌گیری صحیح برای او بسیار مشكل خواهد بود.

    كلماتی مانند راستی، خوب و تظاهر آن می‌تواند در ارتباط با كودك برای حل مشكلات او بسیار مفید باشد. این كلمات همراه باكمی توجه، زمینه‌ای را ایجاد می‌كند كه كودك افكار و احساسات خود را جستجو كند و راهی برای حل مشكل بیابد. زمانی كه كودكان چیزی را درخواست می‌كنند كه نمی‌توانند به آن دست یابند، پدر و مادر، اغلب با دلیل و منطق برای آنها علت را توضیح می‌دهند.


    بیشتر وقت‌ها هر چه آنها بیشتر توضیح می‌دهند، اعتراض كودكان شدیدتر می‌شود. شما با ایجاد ارتباط می‌توانید به جای ذكر توضیح و آوردن منطق، خواسته‌های كودك را در دنیای تخیلات وی تحقق بخشید. بعضی مواقع قبول واقعیت برای كودك همین كه وی احساس كند پدر و مادرش درك می‌كنند كه او چقدر چیزی را می‌خواهد، برایش آسان‌تر خواهد بود.



    بنابراین راه ارتباط با كودك ، توجه به سخنان وی ، واقعیت بخشیدن به احساس او از طریق قابل درك جلوه دادن سخنانش ، پیدا كردن نامی برای احساس او و تحقق بخشیدن به خواسته‌های او در دنیای تخیلاتش است، اما مهم‌تر از كلام، طرز فكر پدر و مادر است. اگر نظر ما با كلام ما همسو نباشد، سخنان ما احساس حقارت و تردید را در كودك شكل می‌دهد.


    گفتار ما به طور مستقیم در قلب كودك نفوذ می‌كند
    و همخوانی میان كلام و رفتار ما، راه این نفوذ را هموار می‌سازد. كودكان معمولا خواسته‌های خود را با صدای بلند و رسا اعلام می‌كنند. اگر می‌خواهید فرزندتان درباره موضوعی به راحتی تصمیم بگیرد، آن موضوع را برایش توضیح دهید. زمانی كه بزرگ‌ترها موضوعی را توضیح می‌دهند، فرزندانشان آسان‌تر می‌توانند كار صحیح را تشخیص دهند.


    دادن اطلاعات نیز به ارتباط موثر با كودك كمك می‌كند. وقتی كه دیدید فرزندتان كار نادرستی انجام داده است به جای سرزنش به او اطلاعات درست درباره آن كار بدهید. با این كار، كودك خود بهتر می‌تواند كار صحیح را انتخاب كند. كودكان معمولا دوست ندارند موعظه بشنوند. ارتباط با كودك به شكل سخنرانی، نصیحت و موعظه، كمترین میزان اثربخشی را دارد.


    اگر می‌خواهید به كودكتان تذكری دهید، سعی كنید كوتاه‌ترین كلمه و جمله را انتخاب كنید تا اثر مطلوب داشته باشد. كودكان دوست دارند، احساسات واقعی پدر و مادر خود را درك كنند. سعی كنید درباره احساس خود با فرزندانتان صحبت كنید. مثلا اگر موقع صحبت كردن، حرفتان را قطع می‌كند، بگویید: «من وقتی كسی حرفم را قطع می‌كند، خیلی ناراحت می‌شوم.»



    بعضی مواقع نوشتن یك كلمه، تاثیر بیشتری نسبت به گفتن برجای می‌گذارد. برای ارتباط موثر با فرزندانی كه خواندن و نوشتن می‌دانند، استفاده از یادداشت‌‌نویسی توصیه می‌شود. لازم است والدین به یاد داشته باشند انتقال پیام با استفاده از زور، تهدید و تنبیه كمترین اثربخشی را دارد و اثرات ناگواری بر ارتباطات بعدی والدین با فرزند می‌گذارد.



    بعضی والدین، نتیجه بدرفتاری كودك را با تنبیه نشان می‌دهند، اما واقعیت این است كه در ارتباطات موثر با كودكان هیچ جایی برای تنبیه وجود ندارد.


    در زمان تنبیه، كودك به جای احساس پشیمانی از كرده خود و سعی در جبران آن ذهن خود را مشغول خیالبافی برای انتقام می‌كند. بنابراین تنبیه چاره كار نیست، بلكه در ارتباط والدین با كودك ایجاد اختلال می‌كند.



    راهكارهایی برای گفت و شنود بهتر با فرزندان

    * در حین صحبت كردن، كودك خود را مجبور كنید به چشم‌هایتان نگاه كند
    چرا كه از آنجایی كه حواس كودكان به آسانی پرت می‌شود، لازم است اطمینان حاصل كنید كه به هنگام صحبت كردن به شما نگاه می‌كند. اگر كودكتان از نگاه كردن به چشمان شما می‌ترسد یا احساس ناراحتی می‌كند، به او بیاموزید تا به دهان یا تمام صورتتان نگاه كند.



    * سعی كنید آرام ولی محكم صحبت كنید.
    اگر معمولا هنگامی كه كاری از كودكتان می‌خواهید صدایتان را بلند می‌كنید، كودك یاد می‌گیرد تا هنگامی كه صدایتان را به حداكثر نرسانده‌اید، به شما بی‌توجهی كند.



    * با جملات ساده صحبت كنید.
    از كلماتی كه كودكتان نمی‌فهمد استفاده نكنید، سعی كنید ساده و روشن حرف بزنید. دستورات و توضیحات طولانی ممكن است باعث فراموش شدن بخش‌های اصلی صحبت‌تان شود. در ضمن یاد بگیرید پرچانگی نكنید.



    * احساسات‌تان را به كودك بگویید،
    بدون آن‌كه به طور مستقیم از كودك انتقاد كنید، به او بگویید كه در مورد اعمال و رفتارش چه احساسی دارید.



    * به طور مرتب با كودكتان صحبت كنید.
    هر روز، زمانی را به این كار اختصاص دهید حتی اگر این زمان، 5 دقیقه هنگام خوابیدن كودك باشد.



    * در حین صحبت كردن سعی كنید از مهارت‌هایی استفاده كنید تا مكالمه را زنده نگه دارید
    مثلا از پرسش‌هایی مانند: «بعدش چی شد؟» یا «اون چی گفت؟» برای افزایش اعتماد كودك و به حرف كشیدن او استفاده كنید.



    * بگذارید كودك حس كند كه شما از درد دل كردن با او خوشحالید.

    وقتی در مورد مسائلش با شما صحبت می‌كند، بگذارید حس كند كه شما احساس خوبی نسبت به این كار دارید.




    منبع : jamejamonline.ir

  9. این کاربر از Lady parisa بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  10. #107
    کاربر فعال انجمن ادبیات Lady parisa's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2006
    پست ها
    2,598

    پيش فرض جلوی خاک بازی کودکان را نگیرید

    در تازه ترین تحقیقات انجام شده در دانشگاه کرنل نیویورک مشخص شد: خاک بازی کودکان و ورود گرد و غبار به سیستم گوارشی کودکان خطری برای سلامتی آنان ندارد.

    به گزارش ایسنا در اروپای شرقی، بسیاری از کودکان عادت دارند تا هنگام خاک بازی دستان کثیف خود را به دهان ببرند که معمولا مورد خوشایند والدین نیست.

    با این حال جدیدیترین تحقیقات صورت گرفته بر روی ۴۸۰ کودک در نیویورک نشان می دهد گل و خاک به مانند سپری در برابر انگل ها و سموم عمل می کند و ورود مقداری از آن به سیستم گوارشی کودک علاوه بر بالابردن مقاومت بدن در برابر بیماری‌ها مشکلی برای سیستم گوارشی ایجاد نمی کند.

    در این مطالعه گفته شده كه بیش از دو هزار سال پیش در برخی از مناطق روستایی برای درمان اختلالات روده ای و اسهال از خاک رس و گل استفاده می‌شد.
    براساس گزارش پایاگاه اطلاع رسانی دلفی، با این حال این بدان معنا نیست که به کودکان آموزش داده شود تا خاک بخورند بلکه نباید از ورود احتمالی گرد و غبار و خاک به دستگاه گوارشی کودک نگران شد.

  11. این کاربر از Lady parisa بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  12. #108
    کاربر فعال انجمن ادبیات Lady parisa's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2006
    پست ها
    2,598

    13 جان کودکان را نجات می دهید اگر...

    1. بچه‌ها را به خوردن سالاد آن هم قبل از غذا عادت بدهيد.

    2. اگر نگران پروتئين رسيده به بدن كودك‌تان هستيد، در سالاد او برش‌هاي تخم‌مرغ آب‌پزو لوبياي پخته شده اضافه كنيد. به اين ترتيب هم چاق نمي‌شود و هم يك غذاي كامل نوش جان كرده.

    3. موقع شام بشقاب‌هاي بچه‌ها را عوض كنيد. به جاي پيش‌دستي كوچكي كه براي سالاد گذاشته‌ايد، در بشقاب بزرگي كه براي غذاي اصلي اختصاص داده بوديد، سالاد بكشيد. به اين ترتيب كوچولو بيشتر سالاد مي‌خورد تا غذا.

    4. با اين تصور كه بچه‌ها در سن رشد هستند و به آساني كالري‌هاي اضافي را مي‌سوزانند، به غذاي آنها روغن اضافه نكنيد. در مورد غذاي آنها هم مثل خودتان در مصرف روغن صرفه‌جويي كنيد يا از اسپري‌هاي روغن استفاده كنيد. هر يك قاشق غذاخوري روغن 120 كالري و يك قاشق غذاخوري كره 100 كالري انرژي دارد.

    5. اگر كودك‌تان قبل از ناهار بهانه‌گيري مي‌كند و هله‌هوله مي‌خورد زودتر به او ناهار بدهيد. بعضي از بچه‌ها از ساعت 11 شروع به پر كردن شكم‌شان با غذاهاي مختلف مي‌كنند و تا ساعت يك كه ‌وقت ناهار است، كلي ريزه‌خواري كرده‌اند. بهتر است همان ساعت 11 ناهار كودك را به او
    بدهيد.


    6. لبنيات مصرفي كودكان را از نوع كم‌چرب انتخاب كنيد؛ اين كار به جذب بهتر كلسيم لبنيات در بدن كودك شما هم كمك مي‌كند.

    7. ميان‌وعده‌ها را فراموش نكنيد.

    8. 5 وعده ميوه در روز را فراموش نكنيد. اگر كودك سير باشد، كمتر سراغ هله‌هوله خوردن خواهد رفت.

    9 غذاهاي پركالري و شيرين را تا جايي كه مي‌توانيد تهيه نكنيد و در صورت تهيه، آن‌ها را در دسترس كودك نگذاريد؛ در عوض ميوه‌ها را شسته و آماده مصرف روي ميز‌هال قرار دهيد.

  13. #109
    کاربر فعال انجمن ادبیات Lady parisa's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2006
    پست ها
    2,598

    12 وقتي براي شام بيرون مي‌رويم چه كار كنيم؟

    سالم غذا خوردن الزاما با بيرون غذا خوردن تعارضي ندارد اما بايد راه انتخاب سالم را بدانيد و آن را به كودكان هم آموزش دهيد.

    اگر مي‌خواهيد بچه‌ها دستورات تغذيه سالم را در منزل جدي بگيرند، نبايد سر زدن به رستوران‌ها و بيرون غذا خوردن را از زندگي آنها حذف كنيد. تنها كاري كه بايد بكنيد اين است كه غذا خوردن در بيرون از منزل را محدود كرده و فقط به موقعيت‌هاي خاص اختصاص دهيد اما وقتي به رستوران مي‌رويد حواس‌تان به نكات زير باشد:

    1. زمان سفارش ساندويچ براي كودكان خواهش كنيد تا مقدار كمتري از مواد داخل ساندويچ، هر چه كه باشد، در داخل آن گذاشته شود.

    2. بچه‌ها را به استفاده از سس قرمز به جاي سس سفيد تشويق كنيد. سس قرمز كالري اندكي دارد، درحالي‌كه سس سفيد بسيار چرب و پركالري است.

    3. سبد نان را از روي ميزتان برداريد.

    4. قبل از غذا براي بچه‌ها سوپ سفارش دهيد.

    5. با بچه‌ها سري به سالاد بار بزنيد و اجازه دهيد قبل از غذا سالاد بخورند.

    6. به جاي سفارش دادن همه غذاها به‌صورت كمبو، يك سيب‌زميني سرخ كرده سفارش دهيد و همه با هم از آن بخوريد.

    7. در بين نوشيدني‌ها دوغ را انتخاب كنيد يا آب‌پرتقال طبيعي كه اين روزها در بسياري از رستوران‌ها سرو مي‌شود.

    8. براي كودكان غذاها را با سايز كوچك‌تر سفارش دهيد.

  14. #110
    کاربر فعال انجمن ادبیات Lady parisa's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2006
    پست ها
    2,598

    12 30 راه برای افزایش بهره هوشی کودکان

    با به کارگیری سی شیوه ساده از هنگام بارداری تا پایان دوسالگی افزون بر رشد جسمانی مناسب، زمینه های افزایشبهره هوشی کودکان را تقویت کنید. از آنجا که پایه ریزی و شکل گیری رشد جسمانی و ذهنی کودکان از هنگام بارداری تا پایان دو سالگی است، به کارگیری این ۳۰ شیوه به طور هماهنگ به رشد همه جانبه و مناسب کودک کمک می کند.



    ● در هنگام بارداری


    ۱) تیروئیدتان را آزمایش کنید زیرا کم کاری خفیف تیروئید در خانمهای باردار سبب کاهش معنی داری در هوش کودکان می شود.


    ۲) کولین مصرف کنید، این ماده مغذی در گوشت، تخم مرغ و حبوبات وجود دارد.


    ۳) ویتامین هایی را که پزشک در دوران بارداری برای شما تجویز می کند مصرف کنید.


    ۴) با جنین خود حرف بزنید و او را صدا کنید.


    ۵) از نوشیدن قهوه و خوردن دارو بدون تجویز پزشک اجتناب کنید.





    ● در شش ماهه نخست پس از تولد به این نکات توجه داشته باشید


    ۶) فرزندتان را با شیر مادر تغذیه کنید.


    ۷) در صورت بروز افسردگی بعد از زایمان ، برای درمان آن اقدام کنید.


    ۸) منابع غنی از آهن مانند گوشت، سبزیجات، تخم مرغ و میوه های تازه مصرف کنید.


    ۹) در زمان شیردهی خوردن غذاهای حاوی ویتامین۱۲ B مانند مخمر، نان، غذاهای دریایی و تخم مرغ را فراموش نکنید.


    ۱۰) برای کودکتان موسیقی به ویژه موسیقی سنتی و کلاسیک پخش کنید.


    ۱۱) کودک را ماساژ دهید ، مطالعات نشان داده اند که ماساژ روزانه کودکان رشد مغزی آنان را به میزان قابل توجهی افزایش می دهد.





    ● از شش ماهگی تا یک سالگی کودک چه کنیم؟


    ۱۲) با کودکتان به طور مستقیم و چشم در چشم صحبت کنید.


    ۱۳) معنای لغات را با اشاره ارتباط دهید ؛ به طور مثال هنگامی که نام چیزی را می برید به آن اشاره کنید یا کودک را در مقابل آن نگه دارید.


    ۱۴) با هدیه های مخصوص کودکان، او را تشویق کنید.


    ۱۵) اجازه آزادی حرکت به کودکان بدهید، بگذارید که آنها کنجکاوی غریزی شان را همواره به کار برند.


    ۱۶) تشخیص و فرق گذاری بین اشیا را به کودکتان با پرسش و گفتن جواب درست بیاموزید.


    ۱۷) کودکان از آموزش اجباری خوششان نمی آید، از آن بپرهیزید.


    ۱۸) هنگامی که فرزندتان احساس خستگی کرد، آموزش را قطع کنید.





    ● دوران یک تا دو سالگی کودک


    ۱۹) کودکان را با غذاهای سرشار از آهن تغذیه کنید.


    ۱۰) به کودکان میان وعده های سالم و مغذی بدهید و از دادن میان وعده های بی فایده مانند پفک و چیپس به کودک خودداری نمایید.


    ۲۱) برای کودکتان کتاب بخوانید.


    ۲۲) در حضور او مطالعه کنید.


    ۲۳) برای او اسباب بازی های کمک آموزشی تهیه کنید.


    ۲۴) با کودک خود بازی کنید. شرکت در بازی های دسته جمعی ، مهارت های هوش اجتماعی کودک را افزایش می دهد.


    ۲۵) مطمئن شوید کودکتان خوب استراحت کرده است، خوابیدن دستکم ده ساعت در شبانه روز برای او لازم است.


    ۲۶) هنگامی که با کودکتان صحبت می کنید صداهای اضافی مانند رادیو و تلویزیون را خاموش کنید و نور را در حد متوسط نگاه دارید.


    ۲۷) درخواست های تکراری کودک را اجابت کنید. تکرار ارتباط نورون ها را در مغز تقویت می کند بنابراین اگر برای چندمین بار از شما می خواهد کتابی را برایش بخوانید ، بدون اصرار و پافشاری روی خواندن یک داستان دیگر ، آن را برای او بخوانید.


    ۲۸) وقتی کودک نوپای شما به چیزی اشاره می کند و نامش را می پرسد در جوابش به او اطلاعات بیشتری بدهید. به طور مثال: آن یک توپ است، یک توپ آبی با خط های قرمز.


    ۲۹) در تربیت کودک انضباط همراه با محبت فراوان داشته باشید.


    ۳۰) هرگز به کودکتان نگویید «تو چیزی نمی فهمی» زیرا اگر کودک آن را باور کند، حرف شما تحقق خواهد یافت.

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •