تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 1 از 934 123451151101501 ... آخرآخر
نمايش نتايج 1 به 10 از 9340

نام تاپيک: اشعـار عاشقـانـه

  1. #1
    داره خودمونی میشه Mah$a's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2007
    محل سكونت
    tehran_karaj
    پست ها
    59

    پيش فرض اشعـار عاشقـانـه

    خيلی برام عجيب بود كه اينجا تاپيكی در مورد شعر عاشقانه نديدم و در حالی كه زيبايي و ظرافت اين نوع شعر برای همه محرز و مسلم و قابل لمسه .
    شعرهايي كه اينجا گذاشته می شه فقط كافيه شعر عاشقانه باشه همين و همين؛
    هر كس می تونه هر شعر عاشقانه ای كه شنيده و به نظرش شعر زيبايي اومده اينجا بذاره تا همه از خوندنش لذت ببرن اما لطفا اين نكات رعايت بشه:
    • شعرهای خودتون رو اينجا نذاريد برای اينكار يه تاپيك مخصوص هست.
    • توجه كنيد كه شعری كه قراره اينجا بذاريد دارای ارزش ادبی هم باشه.
    • ذكر نام شاعر
    • شعرها رو تا حد امكان كامل بنويسيد.
    Last edited by Mah$a; 14-09-2007 at 12:36.


  2. #2
    داره خودمونی میشه Mah$a's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2007
    محل سكونت
    tehran_karaj
    پست ها
    59

    پيش فرض

    لبانت
    به ظرافت شعر
    شهوانی ترین بوسه ها را به چنان شرمی مبدل می کند
    که جاندار غار نشین از آن سود می جوید
    تا به صورت انسان دراید

    و گونه هایت
    با دو شیار مّورب
    که غرور تو را هدایت می کنند و
    سرنوشت مرا
    که شب را تحمل کرده ام
    بی آن که به انتظار صبح
    مسلح بوده باشم،
    و بکارتی سر بلند را
    از رو سپیخانه های داد و ستد
    سر به مهر باز آورده ام


    هرگز کسی این گونه فجیع به کشتن خود برنخاست
    که من به زندگی نشستم!

    و چشمانت از آتش است

    و عشقت پیروزی آدمی ست
    هنگامی که به جنگ تقدیر می شتابد

    و آغوشت
    اندک جائی برای زیستن
    اندک جائی برای مردن
    و گریز از شهر
    که به هزار انگشت
    به وقاحت
    پاکی آسمان را متهم می کند


    کوه با نخستین سنگ ها آغاز می شود
    و انسان با نخستین درد

    در من زندانی ستمگری بود
    که به آواز زنجیرش خو نمی کرد -
    من با نخستین نگاه تو آغاز شدم

    توفان ها
    در رقص عظیم تو
    به شکوهمندی
    نی لبکی می نوازند،
    و ترانه رگ هایت
    آفتاب همیشه را طالع می کند

    بگذار چنان از خواب بر ایم
    که کوچه های شهر
    حضور مرا دریابند
    دستانت آشتی است
    ودوستانی که یاری می دهند
    تا دشمنی
    از یاد برده شود
    پیشانیت ایینه ای بلند است
    تابنک و بلند،
    که خواهران هفتگانه در آن می نگرند
    تا به زیبایی خویش دست یابند

    دو پرنده بی طاقت در سینه ات آوازمی خوانند
    تابستان از کدامین راه فرا خواهد رسید
    تا عطش
    آب ها را گوارا تر کند؟

    تا آ یینه پدیدار آئی
    عمری دراز در آن نگریستم
    من برکه ها ودریا ها را گریستم
    ای پری وار درقالب آدمی
    که پیکرت جزدر خلواره ناراستی نمی سوزد!
    حضور بهشتی است
    که گریز از جهنم را توجیه می کند،
    دریائی که مرا در خود غرق می کند
    تا از همه گناهان ودروغ
    شسته شوم
    وسپیده دم با دستهایت بیدارمی شود


    احمد شاملو

  3. 13 کاربر از Mah$a بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  4. #3
    داره خودمونی میشه Mah$a's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2007
    محل سكونت
    tehran_karaj
    پست ها
    59

    پيش فرض

    تو را به جای همه زنانی که نشناختم دوست دارم .
    تو را به جای همه روزگارانی که نمی زیستم دوست دارم .
    برای خاطر عطر نان گرم
    و برفی که آب می‌شود
    و برای نخستین گل‌ها
    تو را به خاطر دوست داشتن دوست دارم .
    تو را به جای همه کسانی که دوست نمی‌دارم دوست می‌دارم .
    بی تو جز گستره‌ یی بی‌کرانه نمی‌بینم
    میان گذشته و امروز.
    از جدار آیینه‌ی خویش گذشتن نتوانستم
    می‌بایست تا زندگی را لغت به لغت فرا گیرم
    راست از آن گونه که لغت به لغت از یادش می‌برند.
    تو را دوست می‌دارم برای خاطر فرزانه‌گی‌ات که از آن من نیست
    به رغم همه آن چیزها که جز وهمی نیست دوست دارم
    برای خاطر این قلب جاودانی که بازش نمی‌دارم
    می‌اندیشی که تردیدی اما تو تنها دلیلی
    تو خورشید رخشانی که بر من می‌تابی هنگامی که به خویش مغرورم
    سپیده که سر بزند
    در این بیشه‌زار خزان زده شاید گلی بروید
    شبیه آنچه در بهار بوئیدیم .
    پس به نام زندگی
    هرگز نگو هرگز


    پل الوار




  5. #4
    داره خودمونی میشه Mah$a's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2007
    محل سكونت
    tehran_karaj
    پست ها
    59

    پيش فرض

    تو را نگاه می کنم
    خورشید چند برابر می شود و روز را روشن می کند!
    بیدار شو
    با قلب و سر رنگین خود
    بد شگونی شب را بگیر
    تو را نگاه می کنم و همه چیز عریان می شود
    زورق ها در آب های کم عمقند...
    خلاصه کنم:دریا بی عشق سرد است!
    جهان این گونه آغاز می شود:
    موج ها گهواره ی آسمان را می جنبانند
    (تو در میان ملافه ها جا به جا می شوی
    وخواب را فرا می خوانی)
    بیدار شو تا از پی ات روان شوم
    تنم بی تاب تعقیب توست!
    می خواهم عمرم را با عشق تو سر کنم
    از دروازه ی سپیده تا دریچه ی شب
    می خواهم با بیداریِ تو رویا ببینم!

    " پلالوار"

  6. 7 کاربر از Mah$a بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #5
    داره خودمونی میشه Mah$a's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2007
    محل سكونت
    tehran_karaj
    پست ها
    59

    پيش فرض

    از پا تا سرت
    سراسرت
    نوری و نیرویی
    وجود مقدست را در بر گرفته است
    جنس تو ، جنس نان
    نانی که آتش او را می پرستد
    عشقم خاکستری زیر خاک بود
    من با تو گر گرفتم
    عشق من
    عزیزم
    پیشانی ات . پاهایت و دهانت
    نانی است مقدس که زنده ام می دارد
    آتش به تو درس خون داد
    از آرد تقدس را فرا بگیر
    و از نان بوی خوش را

    پابلو نرودا

  8. 7 کاربر از Mah$a بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #6
    حـــــرفـه ای Marichka's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2005
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    5,662

    پيش فرض

    سلام دوستان

    در همين ابتداي تاپيك يه سري مطالبي رو خدمتتون يادآوري مي كنم:


    - از قرار دادن متن ترانه هاي معاصر يا قديم در اين تاپيك خودداري بفرماييد؛

    - نام شاعر در انتهاي شعردر صورت امكان ذكر بشه؛

    - و به محتواي اشعار هم خود عزيزان سعي كنن كه نظارت مناسبي داشته باشن.

    - اشعار قرار داده شده واجد زيبايي ادبي بوده و هر نوع شعري رو به خصوص به فواصل كوتاه قرار نديد كه باعث بشه حجم تاپيك بالا بره و محتوا افت كنه؛ در كل اشعار زيبا و ممتازي رو سعي بشه كه قرار بگيره.

    از توجه شما ممنونم

    هميشه موفق باشيد

  10. 7 کاربر از Marichka بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  11. #7
    داره خودمونی میشه lil_jon's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    محل سكونت
    teh
    پست ها
    100

    پيش فرض

    ز دو دیده خون فشانم، ز غمت شب جدایی
    چه کنم؟ که هست اینها گل خیرآشنایی

    همه شب نهادهام سر، چوسگان، بر آستانت
    که رقیب در نیاید به بهانهی گدایی

    مژهها و چشم یارم به نظرچنان نماید
    که میان سنبلستان چرد آهوی ختایی

    در گلستان چشمم ز چه روهمیشه باز است؟
    به امید آنکه شاید تو به چشم من درآیی

    سر برگ گل ندارم، به چه رو روم به گلشن؟
    که شنیدهام ز گلها همه بوی بیوفایی

    به کدام مذهب این به کدام ملت است این؟
    که کشند عاشقی را، که توعاشقم چرایی؟

    به طواف کعبه رفتم به حرم رهم ندادند
    که برون در چه کردی؟ که درون خانه آیی؟

    به قمار خانه رفتم، همه پاکباز دیدم
    چو به صومعه رسیدم همه زاهدریایی

    در دیر میزدم من، که یکی زدر در آمد
    که : درآ، درآ، عراقی، که توهم از آن مایی

    عراقی..

  12. 9 کاربر از lil_jon بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #8
    داره خودمونی میشه Mah$a's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2007
    محل سكونت
    tehran_karaj
    پست ها
    59

    پيش فرض

    آمدي وه كه چه مشتاق و پريشان بودم
    تا برفتي ز برم صورت بي جان بودم
    نه فراموشيم از ذكر تو خاموشي بود
    كه در انديشه اوصاف تو حيران بودم
    بي تو در دامن گلزار نخفتم يك شب
    كه نه در باديه ی خارمغيلان بودم
    زنده مي كرد مرا دم به دم اميد وصال
    ورنه دور از نظرت كشته هجران بودم
    به تولاي تو در آتش محنت چو خليل
    گوييا در چمن لاله و ريحان بودم
    تا مگر يك نفسم بوي تو آرد دم صبح
    همه شب منتظر مرغ سحر خوان بودم
    سعدي از جور فراقت همه روز اين مي گفت
    عهد بشكستي و من بر سر پيمان بودم

    سعدی
    Last edited by Mah$a; 30-07-2007 at 08:53.

  14. 8 کاربر از Mah$a بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  15. #9
    داره خودمونی میشه Mah$a's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2007
    محل سكونت
    tehran_karaj
    پست ها
    59

    پيش فرض

    تو از دردی كه افتادست بر جانم چه می دانی؟
    دلم تنها تو را دارد ولی با او نمی مانی
    تمام سعی تو كتمان عشقت بود در حالی
    كه از چشمان مستت خوانده بودم راز پنهانی
    فقط يك لحظه آری با نگاهی اتفاق افتاد
    چرا عاقل كند كاری كه بازآرد پشيمانی؟

    Last edited by Mah$a; 30-07-2007 at 09:08.

  16. 7 کاربر از Mah$a بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  17. #10
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    واقعا دوستت دارم


    واقعا دوستت دارم


    گرچه شايد گاهي

    چنين به نظر نرسد


    گاه شايد به نظررسد

    كه عاشق تو نيستم

    گاه شايد به نظر رسد

    كه حتي دوستت هم ندارم

    ولي درست در همين زمان هااست

    كه بايد بيش از هميشه

    مرا درك كني

    چون در همين زمان هاست

    كه بيش از هميشه عاشق تو هستم

    ولي احساساتم جريحه دار شده است

    با اين كه نمي خواهم

    مي بينم كه نسبت به تو

    سرد و بي تفاوتم

    درست در همين زمان هاست كه مي بينم

    بيان احساساتم برايم خيلي دشوار مي شود

    اغلب كرده تو ؛كه احساسات مرا جريحه دار كرده است

    بسيار كوچك است

    ولي آن گاه كه كسي را دوست داري

    آن سان كه من تو را دوست داري

    هركاهي ؛كوهي مي شود

    و پيش از هر چيزي اين به ذهنم مي رسد

    كه دوستم نداري

    خواهش مي كنم با من صبور باش

    مي خواهم با احساساتم

    صادق تر باشم

    و مي كوشم كه اين چنين حساس نباشم

    ولي با اين همه

    فكر مي كنم كه بايد كاملا اطمينان داشته باشي

    كه هميشه

    از همه راههاي ممكن

    عاشق تو هستم


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •