تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 9 از 934 اولاول ... 56789101112131959109509 ... آخرآخر
نمايش نتايج 81 به 90 از 9340

نام تاپيک: اشعـار عاشقـانـه

  1. #81
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    ممنون از همه دوستانی که توی تاپیک شرکت می کنن و اشعار قشنگی را اینجا قرار می دهند
    فقط دوستان لطف کنید از ارسال چندین پست پشت سر هم در یک مدت کوتاه خود داری کنید

    مرسی از توجهتون

  2. #82
    داره خودمونی میشه Mah$a's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2007
    محل سكونت
    tehran_karaj
    پست ها
    59

    پيش فرض

    لبخند چشم تو
    تنها دلیل من که خدا هست و این جهان زیباست
    وین حیات عزیز و گرانبها ست
    لبخند چشم توست
    هرچند با تبسم شیرینت آنچنان از خویش میروم که نمیبینمش درست
    لبخند چشم تو در چشم من وجود خدا را آواز میدهد
    درجسم من تمامی روح حیات را پرواز میدهد
    جان مرا که دوریت از من گرفته است
    شیرین و خوش دوباره به من باز میدهد


    فريدون مشيری






  3. #83
    اگه نباشه جاش خالی می مونه •*´• pegah •´*•'s Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    محل سكونت
    neverland
    پست ها
    467

    پيش فرض

    نمیدونم چی شدش
    پای خودنو یس چشمات
    روی کاغذ نگاهت
    یهو لرزیدش و لغزید و نوشتم:
    دوست دارم,عزیزم,دوست دارم
    به خدا دست خودم نیست
    دوست دارم
    چی میشه یه بار تو شهر قلب تو, پا بذارم
    آخه ظالم چی کار کنم
    دوست دارم
    دوست دارم
    ...
    نمیدونم چی شدش که جسارت کردم این بار
    دل به دریا زدم اینبار
    توی آخرین ترانه ام,قلبم از عشق نترسید و نوشتم:
    دوست دارم,عزیزم,دوست دارم
    به خدا دست خودم نیست
    دوست دارم
    چی میشه یه بار تو شهر قلب تو, پا بذارم
    آخه ظالم چی کار کنم
    دوست دارم
    دوست دارم
    ...
    توی آخرین ترانه ام,خط به خط از تو می گم
    به خدا دست خودم نیست
    همشون کار دله
    میدونم خیلی جسارت کردم اما , تو بدون
    که گناهش پای من نیست
    همش اصرار دله
    ...
    نمیدونم چی شدش
    پای خودنو یس چشمات
    روی کاغذ نگاهت
    یهو لرزیدش و لغزید و نوشتم:
    دوست دارم,عزیزم,دوست دارم
    به خدا دست خودم نیست
    دوست دارم
    چی میشه یه بار تو شهر قلب تو, پا بذارم
    آخه ظالم چی کار کنم
    دوست دارم
    دوست دارم

  4. #84
    آخر فروم باز diana_1989's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2007
    پست ها
    1,078

    پيش فرض

    آشناي غم تنهايي من



    داغ دستان مرا باور کن



    که براي تو چنين مي سوزد



    روح لغزنده شبهاي مرا باور کن



    که به ياد تو چنين مي شورد



    طپش قلب مرا باور کن



    که به نام تو چنين مي کوبد



    نازنين باور تنهايي من



    شعله قلب مرا باور کن



    رقص آتش شدن و بودن را



    تو بيا قاصدک بوته آرام خيال



    در ميان غم وغوغاي وصال



    مرگ مرداب مرا باور کن



    قصه عاشق صادق شدن ساحل را



    اي که فقدان تو عصيان من است



    غم تنهايي تو مرگ من است



    حاصل عمر تو بر جان من است



    نازنين عمر مرا باور کن

  5. این کاربر از diana_1989 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  6. #85
    آخر فروم باز diana_1989's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2007
    پست ها
    1,078

    پيش فرض

    چرا تو جلوه ساز اين

    بهار من نمي شوي

    چه بوده آن گناه من

    كه يار من نمي شوي

    بهار من گذشته شايد

    شكوفه جمال تو

    شكفته در خيال من

    چرا نمي كني نظر

    به زردي جمال من

    بهار من گذشته شايد

    تو را چه حاجت ؟ نشانه من ؟

    تو يي كه پا نمي نهي به خانه من

    چه بهتر آنكه نشنوي ترانه من

    نه قاصدي كه از من آرد

    گهي به سوي تو سلامي

    نه رهگذاري از تو آرد

    گهي براي من پيامي

    بهار من گذشته شايد

    ولي تو بي غم از غم شبانه من

    چو نشنوي زبان عاشقانه من

    خدا تو را از من نگيرد

    نديدم از تو گرچه خيري

    به ياد عمر رفته گريم

    كنون كه شمع بزم غيري

    بهار من گذشته شايد

    غمت چو کوهی ٫ به شانه من

    ولی تو بی غم از غم شبانه من

    چو نشنوي زبان عاشقانه من

    خدا تو را از من نگيرد

    نديدم از تو گرچه خيري

    به ياد عمر رفته گريم

    کنون که شمع بزم غیری

    بهارمن گذشته شاید

  7. #86
    آخر فروم باز diana_1989's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2007
    پست ها
    1,078

    پيش فرض

    منو با یه بوسه ببر تا ستاره بمونو یه لحظه نگام کن دوباره
    تو چشمای نازت یه دنیا امیده منو با یه بوسه ببر تا سپیده
    تو بودی که عشقو به قلبم سپردی منو تا به جشن شب و آینه بردی
    تو که باشی دنیا قشنگه همیشه دیگه حتی پرواز برام ساده میشه

    منو با یه بوسه ببر تا ستاره یه شب زیر باروون صدام کن دوباره
    بزار جون بگیرم از هرم نفسهات طلوعی به پا کن با آتیش دستات

    هنوز موهات توی خونه مونده نگاهت منو تا به ابرا رسونده
    تو همزاد نوری یه نور مقدس به تو دل سپردن چه آسون و سادس
    کمک کن که از عشق ترانه بسازم هزار بار دیگه به تو دل ببازم
    غمت رو به دست فراموشی بسپار بگو نازنینم که خوابی یا بیدار

    .................................................. ..........

  8. #87
    آخر فروم باز diana_1989's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2007
    پست ها
    1,078

    پيش فرض

    تن تو ظهر تابستونو به یادم میاره رنگ چشمای تو بارونو به یادم میاره
    وقتی نیستی زندگیم فرقی با زندون نداره قهر تو تلخیه زندونو به یادم میاره
    من نیازم تو رو هر روز دیدنه از لبت دوست دارم شنیدنه
    تو بزرگی مثه اون لحظه که بارون میزنه تو همون خونی که هر لحظه تو رگهای منه
    تو مثه خواب گل سرخی لطیفی مثه خواب من همونم که اگه بی تو باشه جون میکنه
    تو مثه وسوسه ی شکار یه شاپرکی تو مثه شوق رها کردن یه باد بادکی
    تو همیشه مثه یه قصه پر از حادثه ای تو مثه شادیه خواب کردنه یه عروسکی
    تو قشنگی مثه شکلایی که ابرا میسازن گلای اطلسی از دیدنه تو رنگ میبازن
    اگه مردای تو قصه بدونن که اینجایی برای بردن تو با اسب بال دار میتازن
    من نیازم تو رو هر روز دیدنه از لبت دوست دارم شنیدنه

  9. #88
    آخر فروم باز diana_1989's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2007
    پست ها
    1,078

    پيش فرض

    فرمانروای عشقم وقتی ازت میخونم
    سردار عشقمم اما تو باشی من میمونم

    بهم نگو دیوونه ام که خوب خودم میدونم
    که رسم و راه عشق رو سر از همه میدونم

    خدا خدا میکنم تو رو صدا میکنم
    به نام نامی عشق تو رو به تو نگاه میکنم

    واست دعا میکنم ببین چه ها میکنم
    محشر عاشقی رو واست به پا میکنم

    صاحب این دل تویی تموم جونم تویی
    تو هر ترانه ی من نغمه ی سازم تویی

    بازم میگی دیوونه ام که قدرتو میدونم
    الماس کوه نور و روی موهات میشونم

    بهم نگو دیوونه ام .... بهم نگو دیوونه ام !

  10. #89
    آخر فروم باز diana_1989's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2007
    پست ها
    1,078

    پيش فرض

    به میخونه نمیرم که شب بی تو هدر شه
    با اون دو چشم مستت میخوام شبم سحر شه


    یه وقت خدا نکرده نزاری چشم به در شم
    دیوونه چشاتم شبونه در به در شم

    یه شب دو شب هزار شب میخوام مست تو باشم
    به پای عشق بمیرم مثله پروانه ها شم

    ای داد انگار بر جور دلو باختم
    ای کاش عشقو زودتر میشناختم !

    آخه خبر نداری با اولین سلامت یه دنیا سادگی بود تو نبض هر کلامت
    تو از خودت میگفتی من در خودم میمردم واسه عمری که بی تو گذشته غم میخوردم

  11. #90
    داره خودمونی میشه Mah$a's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2007
    محل سكونت
    tehran_karaj
    پست ها
    59

    پيش فرض

    به التماس نجیبم بخند حرفی نیست

    شکسته پای شکیبم بخند حرفی نیست

    در امتداد جنونم بیا و رو در رو

    به خنده ‫های عجیبم بخند حرفی نیست

    از آخرین نفس کوچه هم پرم دادند

    به این غروب غریبم بخند حرفی نیست

    طلسم اشک مرا با فریب دزدیدند

    تو هم برای فریبم بخند حرفی نیست

    من از عبور نگاهی شکسته ام، آری

    شکستن است نصیبم بخند حرفی نیست

    به حال من پری دل گرفته هم خندید

    تو هم بخند حبیبم ـ بخند حرفی نیست


    مسعود سلاجقه

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •