تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 53 از 934 اولاول ... 34349505152535455565763103153553 ... آخرآخر
نمايش نتايج 521 به 530 از 9340

نام تاپيک: اشعـار عاشقـانـه

  1. #521
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    کشتی های عاشق

    سوت می کشند.


    مردان عاشق

    آه

    طعمشان یکی ست!

  2. 2 کاربر از دل تنگم بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #522
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    نگران نباش
    پاچه هایم را بالا زده ام
    تا فرقِ میان رعیت و عاشق
    معلوم نشود.

  4. #523
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    در وصل هم ز عشق تو ای گل در آتشم
    عاشق نمی‌شوی که ببینی چه می‌کشم
    با عقل آب عشق به یک جو نمی‌رود
    بیچاره من که ساخته از آب و آتشم
    دیشب سرم به بالش ناز وصال و باز
    صبحست و سیل اشک به خون شسته بالشم
    پروانه را شکایتی از جور شمع نیست
    عمریست در هوای تو میسوزم و خوشم
    خلقم به روی زرد بخندند و باک نیست
    شاهد شو ای شرار محبت که بی‌غشم
    باور مکن که طعنه‌ی طوفان روزگار
    جز در هوای زلف تو دارد مشوشم
    سروی شدم به دولت آزادگی که سر
    با کس فرو نیاورد این طبع سرکشم
    دارم چو شمع سر غمش بر سر زبان
    لب میگزد چو غنچه‌ی خندان که خامشم
    هر شب چو ماهتاب به بالین من بتاب
    ای آفتاب دلکش و ماه پری‌وشم
    لب بر لبم بنه بنوازش دمی چونی
    تا بشنوی نوای غزلهای دلکشم
    ساز صبا به ناله شبی گفت شهریار
    این کار تست من همه جور تو می‌کشم

  5. #524
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    ترسم این است که پاییز تو یادم برود
    حس اشعار دل انگیز تو یادم برود

    ترسم این است که بارانی چشمت نشوم
    لذت چشم غزلخیز تو یادم برود

    بی شک آرامش مرگ است درونم٫وقتی
    حس از حادثه لبریز تو یادم برود

    من به تقویم خدایان زمان شک دارم
    ترسم این است که پاییز تو یادم برود

    با غزلها ت بیا چون همه چیزم شده اند
    قبل از آنی که همه چیز تو یادم برود




    ( علي اكبر رشيدي )

  6. #525
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    آن گاه که چشم بسته
    و روی طنابی که یک سرش در دست تو بود
    بند بازی میکردم
    دریافتم که همیشه در عشق
    مساله اعتماد بوده است
    میان چشم های بسته من و
    دست های لرزان تو !!!!

  7. این کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  8. #526
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    تنها ماندم
    با چشمانی آزرده از هجوم تلخ تند باد ها
    با چهره ای تکیده از سرمای زندگی
    بی عشق ؛
    و حتی امید .
    تنها ماندم
    بی چراغ ، در جاده ی تاریک زندگی ,
    بی ماه هم ؛
    آسمان دلش نسوخت برای پاهای برهنه
    برای جاده ی پر سنگ
    برای من ؛
    تو
    برای عشق دیرینه ی مان

  9. #527
    اگه نباشه جاش خالی می مونه •*´• pegah •´*•'s Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    محل سكونت
    neverland
    پست ها
    467

    پيش فرض

    لمس کن کلماتی را که برایت می نویسم
    تا بخوانی و بفهمی چقدرجایت خالیست . . .
    تا بدانی نبودنت آزارم می دهد . . .
    لمس کن نوشته هایی را که لمس ناشدنیست و عریان . . .
    که از قلبم بر قلم و کاغذ می چکد
    لمس کن گونه هایم را که خیس اشک است و پُر شیار . . .
    لمس کن لحظه هایم را
    . . .
    تویی که نمیدانی من که هستم٬
    لمس کن این با تو نبودن ها را
    لمس کن . . .

  10. 2 کاربر از •*´• pegah •´*• بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  11. #528
    پروفشنال god_girl's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2008
    پست ها
    548

    پيش فرض

    به دست غم گرفتارم ، بیا ای یار ، دستم گیر
    به رنج دل سزاوارم ، مرا مگذار ، دستم گیر
    یکی دل داشتم پر خون ، شد آن هم از کفم بیرون
    چو کار از دست شد بیرون ، بیا ای یار دستم گیر
    ز وصلت تا جدا ماندم ، همیشه در عنا ماندم
    از آن دم کز تو واماندم ، شدم بیمار ، دستم گیر
    کنون در حال من بنگر : که عاجز گشتم و مضطر
    مرا مگذار و خود مگذر ، درین تیمار دستم گیر
    به جان آمد دلم ، ای جان ، ز دست هجر بی پایان
    ندارم طاقت هجران به جان ، زنهار ، دستم گیر
    همیشه گرد کوی تو ، همی گردم به بوی تو
    ندیدم رنگ روی تو ، از آنم زار ، دستم گیر
    چو کردی حلقه در گوشم ، مکن آزاد و مفروشم
    مکن جانا فراموشم ، ز من یاد آر ، دستم گیر
    شنیدی آه و فریادم ، ندادی از کرم دادم
    کنون کز پا در افتادم ، مرا بردار ، دستم گیر
    نیابم در جهان یاری ، نبینم غیر غم خواری
    ندارم هیچ دلداری ، توئی دلدار ، دستم گیر
    عراقی ، چون نه ای خرم ، گرفتاری به دست غم
    فغان کن بر درش هر دم ، که ای غمخوار دستم گیر

  12. #529
    پروفشنال god_girl's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2008
    پست ها
    548

    پيش فرض

    به خاطر آور ، كه آن شب به برم ،
    گفتي كه : بي تو ، ز دنيا بگذرم .
    كنون جدايي نشسته بين ما
    پيوند ياري ، شكسته بين ما .
    گريه مي كنم
    با خيال تو
    به نيمه شب ها ،
    رفته اي و من
    بي تو مانده ام
    غمگين و تنها .
    بي تو خسته ام
    دل شكسته ام
    اسير دردم ،
    از كنار من
    مي روي ولي
    بگو چه كردم
    رفته اي و من ، آرزوي كس
    به سر ندارم .
    قصه ي وفا با دلم مگو
    باور ندارم .......

  13. #530
    پروفشنال god_girl's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2008
    پست ها
    548

    پيش فرض

    عبور باید کرد تا افق پیداست

    عبور باید کرد تا جای قدمهایت برجاست

    عبور باید کرد تا خدا اینجاست
    عبور باید کرد از مقابل این لبخندهای فرو خورده
    از میان این منظره های چروک خورده
    از اجتماع این همه قلبهای ترک خورده
    باید وا گذاشت
    و رها کرد
    این عشق های خط خطی را
    این ثانیه های پاپتی را
    باید عبور کرد از امواج بی کسی
    باید عبور کرد

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •