به تنهایی خود کرده ام خوجفت چشانم میکند سوسو
چشمان قرمزم میخ گشته بر درکسی هست آیا بر من زند سر؟
به تنهایی خود کرده ام خوجفت چشانم میکند سوسو
چشمان قرمزم میخ گشته بر درکسی هست آیا بر من زند سر؟
سلام
در این تاپیک فقط نوشته های نثر خودتون را قرار بدهید
اشعار خود را در تاپیک زیر بگذارید
ممنونکد:برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
من اکثر نوشته هام کوتاه هستن نمی دونم مناسب این تاپیک هست یا نه ...
به سلامتی آدم
ایمان دارم حتی اگر خدا هم آدم را به زمین تبعید نمی کرد آدم آنقدر خدا را می پرسید که تاب دیدن ناامیدی خدایش را نداشت و خود را به زمین محکوم می کرد حتی اگر مجبور می شد خودش زمین را بنا کند ...
Last edited by S.A.R.A; 09-10-2007 at 14:03.
به سلامتی آخرین دیکته مشترک !
وقتی که گفتم " خداحافظ " از خودم نگفتم ... از روی دست تو نگاه کردم ...
نمی دونم شاید عمداً دستتو باز گذاشته بودی !
سهم من ازاین دنیاست
میتوانم آنراتقدیم تو کنم
میتوانم هروقت بخواهم آنرا طلب کنم
زلال است بی منت میاید
وآرام میکند روح خسته مرا
من دوستش دارم
وتومیفهمی که دلگیرم تنهاوبیکس
صورتم راگرم میکندومحتاج نوازش
ودستان تو آرامم میکند
تنهاییم رامی گیردازمن وتپش حیات می بخشد
دوستش دارم این تنها سهم شیرین من ازروزگاراست
اشـــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــک
وخدادیده گانم رابدان محتاج نمود
تادرحسرت بازگشتن به آسمان همیشه
بگـــــــــــــــــــــــ ـریم
چون میگریم آسمان ازدرون چشمانم به زمین میچکد
آسمان ازمن می آیدنه من از آسمان
مهرداد
دیگرنخواهم نوشت،صدایم رانخواهی شنید
وقت رفتن است ،تمام شد
تصویرم بجامانده ،قلمم بردفتر،نگاهم به آسمان
توپلکهایم رامی بندی،ومن ازآسمان به تومینگرم
تومیخوانی،وبارهابه عکسم خیره می شوی،باورنمیکنی؛ من نیستم
خاطرات زبانه میکشد،حالا صدایم چون نسیم میماندودل رامیلرزاند
آخ کاش وقتی که بود.......وامروز
من هستم تنفس خاکی میکنم پس مثل همانروز مراببین،صدایم رامیشنوی؟
کلمات دفترم به همان شیرینی است؟
کاش افسانه حیات را باورمیکردیم،آیاخوابهایمان به پایان خواهد رسید؟
مهم نیست ،جدی نگیر فقط بخوان
من ازآسمان به تومینگرم تاتونیزبه آسمان بیایی
مهرداد
CITY SLICKER
گاهی فقط یک کلمه
ماه بکش ، خونه بکش ، بگو خوشی
سبزه بکش ، گل بکش ، بگو شادی
راه بذار بیراه بذار کمون بیار
سفید بذار ، زرد بذار ، قوس بیار
جنگل ، آب ، آبشار
درخت ، برگ ، کوهسار
راستی چی میخواستی بگی؟
جنگ ، بابا ، شهید بابا
سوسوی فانوس ، موج موج دریا
دل دل عاشق ، ناز ناز یار
آب بیار ، آتش بیار ، زمین بیار
گلاب بپاش ، عطر بپاش ، گل بپاش
زمزمه کن ، شعر بخون
هلهله کن ، ساز بزن
ابر بپاش ، نقل بپاش ، باران بپاش
راستی چی می خواستی بگی؟
جنگ، بابا ،شهید، بابا
چادر بزن ، کوچ بکن ، در بزن ، جاده واکن
نور بیار ،سبدبیار ، نبات بیار
عسل بیار ،باده بیار ، می بیار
قدم بزن ، آبله کن
تاول بزن ،زخم کن
عرق بپاش ، شرم بریز ، حوصله کن
راستی چی می خواستی بگی؟
جنگ ، بابا ، شهید ، بابا
شعر نگو ، یار نخواه ، ناز نیا ،
غم بخور ، سوز بخواه ، ناله بیار
تشنه بشو ، کام نگیر ، آه بکش
رسوایی ، غریبی ، بی همنوایی
عاشقی ، بی سامانی ، در به دری
روح ، جسم، باد ، خاک
عذاب ، دوزخ ، خلوت ، نگاه
راستی چی می خواستی بگی؟
جنگ ، بابا ، شهید ، بابا
دیگه نرو ، بی ما نرو
دیگه نیا ، با ما نیا
دیگه نخواب ، بی ما نخواب
دیگه نبین ، ما را نبین
فاصله کن ، سقوط کن
اوج تویی ، قافله کن
ساز بخواه ، طرب بخواه، هروله کن
راستی چی می خواستی بگی؟
جنگ ، بابا ، شهید ، بابا
کلام من ، سکوت من ،
شعر من ، غزل من
خوب من ، بد من
زشت منم ، یار منم ، غار منم
ساز منم ، ناز منم ، عشق منم
سوز تویی ، روز تویی ، جان تویی
سبزه تویی ، وصل تویی ، آخر تویی
نا کام ، بی محتوا ، سرگردان
راستی چی می خواستی بگی/
جنگ ، بابا ، شهید ، بابا
کلاغ پر ، زمین پر ، دریا پر
روح پر ، خوب پر ، گل پر
عسل پر ، عشق پر ،سبزه پر
آب پر ، آبشار پر ، جنگل پر
درخت پر ، برگ پر ، کوهسار پر
گلاب ، ساز پر ناز پر
جنگ پر ، شهید پر ، بابا پر
راستی چی می خواستی بگی ؟
جنگ ، بابا ، شهید ، بابا ،
مهرداد
CITY SLICKER
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)