برخی از بزرگان به سرزمین معینی تعلق دارند؛ برخی هستند که دامنه ی نفوذشان از سرزمین خودشان تجاوز می کند و سراسر عصر و دوره ای را شامل می شوند؛ بزرگان معدودی نیز هستند که پا از عصر و دوران خود فراتر می گذارند و بر تاریخ جهان سایه می افکنند . و به یقین دانته یکی از این کسان است.
دانته آلیگیری Dante Alighieri در ماه مه سال 1265 در شهر فلورانس بدنیا آمد. قرنی که دانته در آن به دنیا آمد نزدیک به اواخر قرون وسطی بود که تدریجا وارد دوره ی رنسانس می شد. او ضاع این قرن بدین ترتیب بود : جنگ های صلیبی که از سال 1096 شروع شده بود رو به پایان بود . 60 سال پیش از تولد دانته چنگیز یورش وحشیانه ی خود را از مغولستان به سوی مغرب آغاز کرد. اروپا دست خوش تفرقه و جنگ بود و هیچ سرزمینی به پراکندگی ایتالیا نبود. هر ایالت از یک سو اسیر اختلافات و دست بندی های شدید سیاسی داخلی بود و از سوی دیگر با یکدیگر در جنگ و جدال به سر می بردند. فلورانس که یکی از شهرهای بزرگ ایتالیا بود از این اتفاقات گریزی نداشت.
در چنین اوضاع آشفته ای دانته سالیان کودکی و جوانی خود را گذراند. از تحصیلات اولیه او اطلاع چندانی در دست نیست ولی قطعا این تحصیلات دامنه دار بوده است. ظاهرا وی در دانشگاه " بولونیا " که در آن عصر شهرت خاص داشته تحصیل کرد، اما قسمت عمده ی رشد فکری و فلسفی خود را مرهون دانشمند بزرگ " برونتو لاتینی " است که در سرود پانزدهم دوزخ ، به تفصیل و احترام از او نام می برد.
عشق افسانه ای و معروف دانته به بئاتریس که آشنایی نزدیکی با هم داشتند از سنین کودکی آغاز شد. اما این عشق که آتش آن از 9 سالگی دانته شعله ور گشت تا ابد به صورت افلاطونی باقی ماند، زیرا بئاتریس با مردی دیگر ازدواج کرد و اندکی بعد به ژوئن سال 1290 در 24سالگی درگذشت. این مرگ نابهنگام روح دانته را تکان داد و اورا که هنوز شاعری جوان وناپخته بود چنان آماده ی شاعری کرد که سرانجام نامش در تاریخ جاودانه گشت. در کمدی الهی بئاتریکس نماد مظهر حق است و در ادبیات، ستایشی که دانته از این زن کرده نظیر ندارد. دانته در کتاب معروف دیگر خود زندگانی نو چنین می گوید: " امیدوارم درباره ی او آن چیزی را بگویم که تاکنون درباره ی هیچ زنی گفته نشده است." و چه زیبا به حرف خود جامه عمل پوشانید. با این اوصاف ، عشق دانته به بئاتریکس مانع از آن نشد که وی پس از مرگ محبوبه ی خود روی به عشق های دیگر نیاورد و سراغ دیگر زنان نرود. الاخره یکسال بعد از مرگ معشوقه اش با جما ازداج کرد.
در سی سالگی وارد وارد عرصه ی سیاسی شد و در سمت رئیس دیوان عالی کشور بود که هلیه پاپ بیش از ده نطق آتشین ایراد کرد . در سال 1300 که برای برقراری صلح به همراه دو تن دیگر راهی واتیکان شد، فلورانس به دست سیاه ها افتاد. در این تغییر حکومت بزرگان زیادی قربانی شدند که دانته معروف ترین آنهاست. در سال 1302 نخستین حکم غیابی علیه دانته صادر شد که در آن به جرم سو استفاده از اموال دولتی علاوه بر جریمه ی نقدی، دو سال از فلورانس تبعید میشد. تقریبا 40روز پس از آن ، حکم تازه ای علیه او صادر شد که اگر او به دست مقامات قضایی فلورانس بیفتد زنده زنده در آتش سوزانده شود.
به این ترتیب دانته از دیار خود آواره شد و تا آخر عمر این دربدری را به دوش کشید. بیست سال باقیمانده عمر دانته در شهر های مختلف ایتالیا گذشت. در همه جا او را به گرمی می پذیرفتند. اما حسرت بازگشت به وطن هرگز او را رها نکرد. در این دوران دربدری بود که شاهکار کمدی الهی(La Divina Commedia) نوشته شد. البته نقلی هست که هفت سرود اول دوزخ در فلورانس سروده شده بود و بعد از تبعید دانته خانواده اش آن را برای او فرستادند و وی نوشتن کمدی را از سر گرفت. هم چنین عده ای معتقداند که اولین سرود های کمدی الهی قبل از عشق بئاتریس نگاشته شده که با این تفسیر ، نوشتن آن بیش از 30 سال طول کشیده است.
نکته ای دیگر اینکه خودِ دانته کتاب را فقط کمدی نامیده بود و لقب الهی یا آسمانی آن در حدود سه قرن بعد به آن اضافه شد. پرواضح است که اطلاق کمدی از طرف دانته به معنای کمدی که ما می شناسیم نیست. خود چنین توضیح می دهد که تراژدی اثری است منظوم با سبک شعر خواص ، کمدی یعنی اثری با سبک متوسط و ترانه یعنی اثری با سبک عامیانه. و او کتاب خود را در مقابل انئیس ِ ویرژیل کمدی نامید. همچنین کمدی ماجرایی است که بر خلاف تراژدی از بد شروع می شود و به حسن عاقبت می رسد که از این نظر نام کمدی برازنده ی کتاب اوست.