تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 3 از 5 اولاول 12345 آخرآخر
نمايش نتايج 21 به 30 از 46

نام تاپيک: محمد علی سپانلو

  1. #21
    داره خودمونی میشه Baran_ns's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    پست ها
    109

    پيش فرض

    سهم خدا و شیطان

    سهم خدا و شیطان درهستی تو چیست ؟
    رخساره ی تو معصوم اما تنت هوس ناک
    دلداده ی تو هیچ جوابی نیافت
    گل های دست خورده ی گلدان
    یا دست کارهای هنرمندان ؟
    در ماجرای تو
    نقش نقاب و پیراهن معکوس شد
    زیرا که بی گناهی از چشم بد مصون است
    و هیچ نقابی گناه را پنهان نمی کند
    معصوم یا اثیم ؟
    جوینده ای که گیج معما شد
    صدبار قصه را به عبث دوره کرد
    عیاش بود ، تارک دنیا شد
    جایی که لازم است نپوشاندی

  2. #22
    داره خودمونی میشه Baran_ns's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    پست ها
    109

    پيش فرض

    در ساحل شب

    در ساحل شب
    که چشم لیموها روشن بود
    ما نیز کلید نور را چرخاندیم
    در تاریکی کتاب را وا کردیم
    تا حافظه ی دریا بیدار شود
    با پرتو خودداری ، بر صفحه ی ما ، دریا می تابید
    انگار یکی منتظر کشفی باشد
    یا قایقی از شعر خودش را بسراید
    آن گاه به راز واژه ها پی بردیم
    آواز جدید با الفبای کهن
    آواز به گل نشستن شادی
    یک ماه که اندوه بر او بارید
    دیدیم که هیچ واژه ای ساکت نیست
    چشمان زنی که تهنیت می گفت
    هر گونه تولد را
    در جشن زنی که بعد ها باید زاییده شود
    و شعله ی لیمویی اندیشه
    از چک بلوز او به دریا می ریخت

  3. #23
    داره خودمونی میشه Baran_ns's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    پست ها
    109

    پيش فرض

    کفش دخترانه

    گاهی که شب برای تو تفسیر می کند که به فکر سفر نباش اعصاب جاده ها برای تو ناامن است
    می گویی اختراع سفر محض یک نفر ؟ رمزی است خنده آور
    این راه ها که وقت تصادف می چرخند ، این چهره های که قدم
    می زنند بیرون جامعه ی مدنی ، از راز شب پرند ، خورشیدغیابی است
    که دفتر سراب را امضا نمی کند . این اسکلت که روی بالکن قوز
    کرده از گردش بهار چه می فهمد ! از پیچش سکوت در فواصل
    گفتار ، عطری که اضطراب گل سرخ است
    و سرنوشت سقف که می چکد آب ایا سقوط نیست ؟
    او در فضا شناور می ماند ، با خنده ی عمیق اسکلتی ، گنجشک ها در
    اطرافش از شعر لانه می سازند ، تک جمله های بی رنگ از ابرها
    مرکب می گیرند
    این شهر پر نوای من است ، پس من سفر نخواهم رفت ، و در
    محله جشنی است امشب ،من بام های پست و کوتاه را مانند
    شستی پیانو صدرنگ می نوازم . ایا کدام دست هنرمند ، حتی در
    اوج بیماری ، محتاج دستگیری است
    انگار سرخ گل نمونه ی خون طبیعت باشد ، در شیشه کرده اند و با نی می نوشند
    هر وقت هم که تجزیه اش می کنیم افشرده های بوسه و عطر وداع از آن
    به دستمی اید . و نام مستعار گل سرخ ، سرنخی که در اداره ی آگاهی از آن به کیفر گلخانه می رسند

    میعاد در سه راهی باریک ، مشکوک در هوای مه آلود ، تا دختری
    از سفره خانه ی شیطان تو را دعوت کند به شام
    تو هیچ چیز نداری که پنهان کنی ، حتی زیبایی فنا شده ی عکس هایت را
    پس جای هیچ پنهان کاری در هیکل تو نیست
    جز کفش دخترانه که پوشیدی
    بر پنجه های آن دو میخک بلند دمیده
    شکل دو پرچم سرخ

  4. #24
    داره خودمونی میشه Baran_ns's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    پست ها
    109

    پيش فرض

    برای ملکه هایی که یک ملت اند

    در دست چپ ستاره
    در دست راستش قلمی
    ژالیزیانا ملکه ای دارد
    اگر قلم را به من بدهد می توانم
    ستاره را بسرایم
    تا آسمان ترانه ی انسان شود
    اگر ستاره را به من بدهد
    جوهر درخشانی برای قلم اختراع خواهم کرد
    اگر قلم ، اگر ستاره را به من می بخشید
    آسمان تازه ای می نوشتم
    برای ملتی که ملکه یکی از آن هاست
    برای ملکه هایی که یک ملت اند

  5. #25
    داره خودمونی میشه Baran_ns's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    پست ها
    109

    پيش فرض

    اشتباه برمی گردد

    وقتی که چراغ های باران روشن شد
    بیگشانه شنید
    آواز عروج را : قدم های سبک
    از پله ی فرش پوش بالا آمد
    تا خانه ی میعاد ، ملاقات غروب
    با شمع
    شراب
    دود
    افسانه
    با قصه ی اتفاق های روزانه
    هر قصه قرا بود
    با نقطه ی بوسه ای به پایان برسد
    بیرون ، شب در کرانه ها می لغزید
    میدان « آلزیا » تا کوی گلاسی یر
    محمور چراغ های شان در باران
    در نور شبانه ، خواب می دیدند
    زن ، غرق نوازش ، به چه می اندیشید ؟
    تا عشق آمد گرشته از یادش رفته
    در بین دو بوسه ، ناگهان مکثی کرد
    در بین دو آه
    ناگاه فراموشی آمد
    عشق از یادش رفت
    این کیست ؟ به هیچ کس نمی مانست
    این مرد کجایی است ؟ نمی دانست
    یک مرتبه ایستاد باران به همان هوس که می بارید
    بیگانه دوباره مثل خود می شد
    زن گفت که اشتباه برمی گردد

  6. #26
    داره خودمونی میشه Baran_ns's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    پست ها
    109

    پيش فرض

    فکس

    کم کم خطوط دورنگار
    بی رنگ می شود
    ازنامه های عاشقانه در اینده
    یک دسته کاغذ سفید به جا می ماند
    در پاکتی که نام تو بر پشت آن
    آواز ناشناسی می خواند
    در قصه ای علیه فراموشی
    من با تو روی عشق گرو بستم
    آن حقه را که نام و نشان تو داشت
    گرچه به خاطرت نیست ، نشکستم
    میراث من همین هاست
    ایا به چشم کس برسد ؟ شک دارم
    شک دارم این که بختی باشد
    در کشف رمز های سفید فکس
    رئح زبان که از قفس خط پرید و رفت
    اما بعید نیست ، پس از سالها
    چشمان عاشقی که شبیه توست
    راهی به کشف قصه ی ما یابد
    جای گر گرفتگی واژه ها

  7. #27
    داره خودمونی میشه Baran_ns's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    پست ها
    109

    پيش فرض

    چه زمان بود؟

    چون در آن جانب راه
    چشم بر پنجره ی باغ می اندازم
    زلف خکستری زن - زن همسایه
    لحظه ای می دمد از قاب سیاه
    لتی از پنجره می چرخد
    عکس بر می دارد
    لحظه ای جام زلال
    لحظه ای آبی ژرف
    سایه ی کوه شمال
    ککل کوچک برف
    چه زمان بود و کجا
    کوه البرز به سر تاج گل برفی داشت
    بانوی همسایه
    زلف خرمایی و شنگرفی داشت ؟

  8. #28
    داره خودمونی میشه Baran_ns's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    پست ها
    109

    پيش فرض

    چند باری که بلبل را دیده ام

    مدت عمرم چند باری بلبل را دیده ام
    عروسک مومی در کاسه ی عید یا شنیده ام
    کودکان نواخته اند و درختان بخشیدند
    چند بار با نوای او از خواب در آمد کودک
    شمد را رنگ بلبل پنداشت
    بلبلی در کودک بود یا کودکی در درخت
    لانه ای کنار نهر دهکده ای
    سبدی همرنگ کاه ، شاهکار بافنده ای خوش آواز
    گهواره ی تخم های صدفی رنگ و جلا خورده
    پیش از همه پیغامش را می شنیدم
    در نغمه ی او منتظر چیزی بودم که اتفاق نمی افتاد
    در لیتل رک ، در آلبوکرک ، در قلب ایالات متحده
    میان همهمه ی ترافیک ، شکل های متشنج
    چهچهه بلبل ، پر حوصله و نومید ، پیوسته دخالت می کرد
    با همان شیوه که در پرتو شمع ، روی آب سبز
    در کاسه ی چینی می چرخید
    بلبلی غرق شده در گلدان
    کشتی پرداری در خاکستر پارو می زد
    پشت دیوار ، در این مزبله ی نزدیک
    بین تایرهای اوراقی ، قوطی های زنگ زده ، کاغر های تاخورده
    باز آوازش را می شنوم
    می توانم که بپرسم قدر آوازش را می داند ؟
    گرچه در بستر بیماری ، شاعری خفته که بلبل را از
    حفظ نمی داند
    روزگاری ، ته یک جام قدیمی ، نقش بلبل را دید
    که می لغزید تا دانش لب هایش
    گرچه در ویرانه ، بین خرده ریز زندگی شهری
    تکه ای مخمل آبی
    و در آن گرمی لمبرهای مهمانان باقی
    مخمل آبی نقش فرسوده ی بلبل دارد
    طرحی از شاعر فرسوده که می کوشد یاد آرد
    در کجای تن او بلبل پنهان است

  9. #29
    داره خودمونی میشه Baran_ns's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    پست ها
    109

    پيش فرض

    این آقا

    بسیار چیزها را فراموش می کند این آقا
    کتاب های کهنه ی متروک در اتاقک انباری
    که مارمولک از میان شان می دود و
    سطرهای شعر را با پنجه هایش تقطیع می کند
    لباس های شسته که مدت هاست اتو را فراموش کرده اند
    از این قبیل است پرواز عقربه های ساعت
    که علت زمانی خود را به جا نمی آورد
    کلاغ خانگی او
    به جای غاریدن می زنگد
    این خانه پر از عجایب است
    آن سوی کتاب های شعر
    مردی زیبا و سفید پوش
    در تابوتش خفته
    در دستش فندکی طلایی دارد

  10. #30
    داره خودمونی میشه Baran_ns's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    پست ها
    109

    پيش فرض

    به الیانا

    الیانا
    نامت شبیه قاره ای گمشده
    من هم برای زندگیم قاره ای کشف کرده ام
    بی مرز و بی حصار ، اما نه مستقل
    شبه جزیره ای
    که با سراب زمان بندی شد
    الیانا
    از آن چه دوست داشته ای دفاع کن
    وابستگی بدون تعهد
    ایین سرزمینت باشد
    پیوند ، در سکوت ، شکوفا شود
    و ذهن منتقل کند تفاهم ناگفته را
    شاید به من بیاموزی
    چگونه براندازم
    این فصل بدگمانی را
    از سرزمین تازه بهارم

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •