بعد از ماست اين بار سيمان!نوشته شده توسط bineshan [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
نسل 6630 در حال انقراض!
بعد از ماست اين بار سيمان!نوشته شده توسط bineshan [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
نسل 6630 در حال انقراض!
سلام
متاسفانه پر چرب بود ، اما گوشی فقط یک مدت بو میدادنوشته شده توسط Rjoun [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اره منم یکم از موسیر بدم میاد اگر موسیری بود که حتما گوشی را میشستمنوشته شده توسط arash_zp [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
بای
همین امسال چهارشنبه سوری بود
خلاصه ما هم گوشی رو به این کیف های کمری هست که اویزون می کنن گذاشته بودیم و درش هم باز بود
خلاصه ما از رو اتیش پریدیم بعد دیدم همه دارن دادو فریاد میکنن که گوشی کی بود افتاد تو اتیش !!!
ما هم زدیم زیر خنده گفتیم عجب بدبختی بوده طرف !!!!!
خلاصه یکی رفت و با چوب گوشی رو انداخت بیرون
گوشی که تا و له شده بود و در حال سوختن بود !!!
ما رو میگی گفتیم اااااااا چقدر شبیه گوشی ماست !!!!( گوشی خودم کو ؟؟؟؟؟؟؟؟)
میگم اون چهارشنبه سوری برای ما عزا شد !!!!!
خدا بیامرز خیلی گوشی خوبی بود !!!!( منظورم N70 بود )
روحش شاد
اخه 6630 رو که تو جیب شلوار میذاری انگار یه نارنجک تو جیبته تو جیب پیراهن هم پیراهن اویزون میشه پایین حقش بود بیوفته تو بتن سیمان
قدیما A800 سامسونگ داشتم یه بند دستی هم براش گذاشته بودم
تو بیکاری هم کارم شده بود مثه تصبیح که می چرخونن منم بندشو مینداختم تو انگشتم
می چرخوندمش ! بخصوص موقع درس خوندن ! همش از تو انگشتم در میومد میخورد به در و دیوار و سقف !
تو خونه دانشجویی که بودیم اتاقمون یه دونه لامپ بیشتر نداشت ! همه داشتیم درس میخوندیم منم داشتم
گوشیمو میچرخوندم که یهو از انگشتم در رفت خورد به لامپ و لامپ ترکید ! اون وقت شب دیگه لامپ گیر نمیومد
مجبور شدیم بخوابیم ! D: صب رفتیم سر امتحان دیدیم هیچی بلد نیستم ! خلاصه هممون افتادیم !
یه آخم نمیگفت گوشی بیچاره !
یه 6630 هم داشتم تو جیبم بود ! رفتم خونه دوستم تازه خریده بودن !
رفتیم استخر رو بهم نشون بده که شوخی شهرستانیش گل کرد و حولم داد تو استخر !
1 دقیقه داشتم از تو استخر بهش فحش میدادم ( آخه حال داد نمیخواستم بیام بیرون )
که یهو یاد گوشیم افتادم زود اومدم بیرون اول باتریشو در آوردم بعد دوباره بهش فحش
دادم ! رفتم خونه گذاشتمش جلو سشوار ! درست شد !
تازه کلی هم روحیش بعد از اون استخر رفتن شاد شده بود !
مورد بعدی
در مورد 3250ـه !
1 ماه پیش سر یه مسئله ی با مسئول آموزش دانشگاه داشتم اعصابم داغون شد !
اومدم بیرون ! داشتم منفجر میشدم ! گوشیمو کوبیدم زمین ! همه دکمه هاش پاشید
اینور اونور ! باتریشم در اومد !
آخرشم دکمه "0" پیدا نشد که نشد ! DD:
مزیت این کار این بود که باعث شد کسانی که منو دیدن به روحیه ی خسته ی من پی ببرن و زیاد
رو اعصاب من با لاستیک یخ شن take off نکنن !
دكي سعيد مرسي ، عالي بودند
.
.
يه بار با بچز دم در خونه( جلوي ر خروجي خونه ما پله داره ) نشسته بوديم من گوشي رو از جيبم در آوردم گذاشتم كنارم ، اصلا حواسم بهش نبود رفتم تو آب بيارم اومدم بر گردم يه چي به بچز بگم و بعد برم كه پام رفت رو گوشي و منم 2 تا پله + نصف كوچه رو با هاش رفتم . گوشي فقط يه جرجري كرد و قابش در آمد ولي من........ بخش پايينيم 1و2 روزي تعطيل بود ..
در ان حادثه گوشي 1% و من 99% صدمه ديديم
يه بار با 206 رفيقم داشيم ميرفتيم گردش(چه گردشي)6600روي داشبورد بود رسيديم به يه فلكه 6600 با يه چرخشه ناگهاني از پنجره ماشين به بيرون پرتاب شد ولي از اونجايي كه قواي جسماني نوكيا خوبه و همه بدن ساز هستن بجز چندتا خط اتفاقي خاص نيافتاد!
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)