از زندگی شخصی و تاریخ تولد و تحصیلات بابا طاهر در تذکره ها شرح حالی نیست جز اینکه در اوج شهرت دراواسط قرن پنجم با طغرل شاه اولین سلسله ی سلاجقه هم معاصر بوده است و دیگر اینکه نام پدر بابا طاهر فریدون بوده به استناد رباعی که فرموده:( نصیحت بشنو از پور فریدون که شعله از تنور سرد نایو) بابا طاهر فرزندی هم به نام فریدون داشته که در زمان حیات وی فوت شده ( فریدون عزیزم رفت از دست بوره کز نو فریدونی بسازم) این شاعر و عارف به زبانهای عربی و لری بمانند فارسی تسلط کامل داشته است بابا طاهر عریان در همدان فوت شده و آرامگاه اش در شمال شهر همدان می باشد
حکایات زیادی در مورد بابا طاهر گفته شده که در تاریخ قید نشده است و دلیلی ِ هم بر درست بودن و باور این حکایات نیست با این حال بد نیست به دو نمونه از این حکایات نقل قول از( دیوان اشعار بابا طاهر به تصحیح و مقدمه ی مهدی الهی قمشه ای) نظری افکند: روزی خواهر زاده طاهر مسئله مشکلی از علم نجوم پرسید و از پاسخ فوری طاهر تعجب کرد طاهر فرمود عجب مدار که من هنگام بنای افلاک و ستارگان آنجا بودم و دیگر: طاهر بکُشته ی عین القضاۃ گفت برخیز که عاشقان چنین نخُسبند او برخاست و سر خود بدست گرفت و دوید خلق بدنبالش تا بقبرستانی که هم اکنون به چاله ی عین القضاۃ مشهور است دویدند و عین القضاۃ در آن چاله پنهان شد.
چند نمونه از دو بیتی های بابا طاهر:
به صحرا بنگرُم صحرا ته وینمُ
به دریا بنگرُم دریا ته وینمُ
بهر جابنگرمُ کوه و در و دشت
نشان رُوی زیبای ته وینمُ
یکی درد و یکی درمان پسندد
یکی وصل و یکی هجران پسندد
من از درمان و درد و وصل و هجران
پسندم آنچه را جانان پسندد
دلا خوبان دل خونین پسندند
دلا خون شو که خوبان این پسندند
متاع کفر و دین بی مشتری نیست
گروهی آن گروهی این پسندند
اگر شیری اگر میری اگر مُور
گذر باید کنی آخر لب گور
دلا رحمی بجان خویشتن کن
که مُورانت نهند خوان و کنند سور
من آن رندُم که گیرُم از شهان باج
بپوشُم جوش و بر سر نهُم تاج
فرو ناید سر مردان به نامرد
اگر دارُم کشند مانند حلّاج