سریال خویه و خوبتر از اون موسیقی متنشه
سریال خویه و خوبتر از اون موسیقی متنشه
می خواستم اطلاعاتی راجع به سریال مدار صفر درجه بدهم. اول اینکه این سریال از چهار کشور بازیگر دارد. ایران.فرانسه که دوست دختره شهاب حسینی به نام ناتالی فرانسویه و شوهرش هم ایرانیه و تاحدی می تونه فارسی حرف بزنه.سوم لبنانی که پیر داغر که به جای فتاحی بازی می کنه لبنانیه. و چهارم مجارستان که بازیگرای دانشگاه مجارین. خواننده این سریال هم علیرضا قربانیه که خواننده سریال شب دهم بوده و ایشون خواننده ارکستر سمفونیک ایران هستن.
چند بیتی هم از شعر زیبای تیتراژ پایانی:
وقتی ابد چشم تو را پیش از ازل می آفرید
وقتی زمین ناز ترا در آسمانها می کشید
وقتی عطش طعم تورا در اشکهایم می چشید
من عاشق چشمت شدم نه عقل بود و نه گلی
چیزی نمی دانم از این دیوانگی و عاقلی
وقتی که من عاشق شدم شیطان به نامم سجده کرد
ادم زمینی تر شد و عالم به آدم سجده کرد
شعر زیبای بالا از استاد و دکتر افشین یداللهی است. در ضمن صحنه های خارجی فیلم (به جز برج ایفل و اطرافش) در شهرک سینمایی کشور مجارستان ساخته شده است. والسلام.
جديدا مجله همشري جوان براي اين هفته اش يك پرونده در مورد مدار صفر درجه رفته
به نظر من كه سريال خيلي قشنگيه داستان قوي داره و ديالوگ هايي محكم .
بر اساس نظرسنجي از تعدادي از شهروندان در خصوص سريال «مدار صفردرجه» به نظر ميرسد بيشتر روايت وقايع در بستر تاريخي در اين سريال مورد توجه قرار گرفته است.
گزارش نظرسنجي خبرنگار سرويس تلويزيون خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا) كه اغلب به صورت تصادفي با دانشجويان انجام شده حاكي است:
دختر 25 ساله، دانشجوي رشته حقوق ساكن منطقه 8 با بيان اين مطلب كه به سريال «مدار صفر درجه» بسيار علاقه دارم ميگويد:«مدار صفر درجه» به مسائل سياسي آن زمان نگاه تازهيي دارد و در خصوص دانشجوهايي كه آن زمان براي تحصيل به خارج اعزام ميشدند اطلاعات خوبي را در اختيار قرار ميدهد و خيلي خوشحالم از اين كه يك ايراني را اين قدر مطلع به تصوير كشيدهاند.
پسري 21 ساله دانشجوي رشته انسانشناسي دانشگاه تهران، ساكن منطقه 12، «مدار صفردرجه» را از جمله سريالهايي عنوان ميكند كه يكي از اساتيدشان تاكيد كرده حتما نگاه كنند.
به اعتقاد او سريال «مدار صفر درجه» به واقعيت و تاريخ نزديك است و به خوبي به فضاي خارج از كشور در آن زمان پرداخته است.
مرد 34 ساله ساكن منطقه 3 با بيان اين مطلب كه سريال «مدار صفردرجه» در مجموع خوب وجذاب است، ميگويد: استفاده از لوكيشنهاي خارجي، نمايش دوران مهمي از تاريخ ايران ازنكات قابل توجه اين سريال است. اما پيچيدگي برخي مسائل سياسي موجود در فيلمنامه و پر رنگ كردن مسائل عاطفي بين دانشجويان توي ذوق ميزند.
وي از اين كه در برخي از صحنههاي سريال به كلي گويي در خصوص اسلام و يهود پرداخته شده انتقاد ميكند.
زن 28 ساله كارشناس در رشته علوم اجتماعي ساكن خيابان آزادي درباره سريال «مدار صفردرجه» اظهار ميكند: اين سريال مرا به ياد كارهاي مرحوم علي حاتمي وسريالهايي مثل كيف انگليسي مياندازد. با اين تفاوت كه سريال «مدار صفر درجه» به اندازه هزينهاي كه برايش صرف شده موفق نيست.
خانم 39 ساله مهندس مواد ساكن منطقه 4 ميگويد: سبك كارهاي حسن فتحي و همچنين تاريخ معاصر ايران را دوست دارم. اما بازيگران سريال «مدار صفر درجه» نتونستهاند به خوبي از عهده نقشهايشان برآيند.
خانم 31 ساله ديپلم - ساكن تهرانپارس ـ با بيان اين كه در سريال «مدار صفر درجه» فارسي را قشنگ صحبت ميكنند ميگويد: از اينكه شخصيتها در اين سريال اين قدر مودب هستند خوشحالم و در اين سريال اطلاعات خوبي درباره تاريخ آن زمان و مسائل سياسي كه در آن جريان داشته در اختيار مخاطب قرار ميگيرد.
دختر 27 ساله دانشجوي كارشناسي ارشد رياضي، ساكن نظامآباد معتقد است: بيان و روايت تاريخي سريال «مدار صفر درجه»، دلنشين و بازي بازيگران آن ضعيف است.
پسر 16 ساله ساكن پاسداران با اشاره به جالب و تازه بودن ايده سريال «مدار صفر درجه» ميگويد: سريال مدار صفر درجه قصد روايت زمان جنگ جهاني دوم وتاريخ آن روز را دارد. اما بسيار مبهم است و در ضمن دكورها و صحنههاي سريال بسيار قشنگ است.
خانم 29 ساله دانشجوي كارشناسي ارشد كشاورزي بيوتكنولوژي ساكن منطقه 1 از اين كه دانشجويان قديمي ايراني در خارج از كشور به گونهاي به تصوير كشيده شدهاند كه فقط به دنبال مسائل عشقي وعاشقي بودهاند انتقاد ميكند ميگويد: روي هم رفته سريال «مدار صفردرجه» كار جديدي است اما متاسفانه در سريالهاي ما دانشجوها به تنها چيزي كه فكر نميكنند درس است .
:: فشار اسرائیل بر دولت مجارستان به خاطر یک سریال ::
کد:برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
Last edited by ARASH66; 27-06-2007 at 10:40.
متن کامل تیتراژ پایانی:
وقتی گریبان عدم با دست خلقت می دریدوقتی ابد چشم تورا پیش از ازل می آفریدوقتی زمین ناز تورا در آسمان ها می کشیدوقتی عطش طعم تورا با اشک هایم می چشیدمن عاشق چشمت شدمچیزی نمی دانم از این دیوانگی یا عاقلیدر عقل بود و در دلی
یک آن شد این عاشق شدنآن دم که چشمانت مرا از عمق چشمانم ربوددنیا همان یک لحظه بود
گفتی که من عاشق شدمآدم زمینی تر شد و عالم به آدم سجده کردشیطان به نامم سجده کرد
من بودم و چشمان توچیزی نمی دانم از این دیوانگی یا عاقلینه آتشی و نه گلی
در عقل بود ودر دلي اشتباه است نه عقل بود ونه دلي.نوشته شده توسط vahed [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
گفتي كه من عاشق شدم اشتباه است وقتي كه من عاشق شدم
خيلي ممنون از شعر
جنگ جهانی دوم (۱۹۴۴-۱۹۴۰م) پیش از آنکه یک کشورگشایی و سلطهطلبی نژادی تلقی شود، ریشه در تضاد افکار سیاسی و تعارض فلسفی ایدئولوژیهای ابتدای قرن بیستم دارد تا جایی که «آدولف هیتلر» سال ۱۹۲۵ در کتاب «نبرد من» اعلام کرد که باید در فکر «فضایی برای حفظ موجودیت نژاد ژرمن» بود و باید برای این مهم «به شرق نگریست.»
او سپس برای به دست آوردن بازارهای جدید برای محصولات آلمانی مساله نابودی «یهودیت – بلشویسم» را مطرح كرد.
از این رو مجموعه «مدار صفردرجه» در جهت روایت موازی حوادث تاریخی جنگ جهانی، پیرنگ تفکرات غالب اجتماعی-فلسفی آن دوران را در بستر داستان خود روایت میکند. طرح داستانی مجموعه بر مبنای سه محور «حوادث تاریخی جنگ جهانی»، «تفکرات سیاسی- فلسفی آن دوران» و «شرایط و مناسبات داخلی- خارجی ایران» تعریف میشود.
بر این اساس نویسنده سعی دارد با طرح داستان در دل اروپای جنگزده و انتخاب کشوری صاحب اندیشه و فلسفه بنیادین(فرانسه) هر دو جنبه فیزیکی و روانی فضای موجود را انعکاس دهد.
در این میان انتخاب کلاس فلسفه و دانشجویان با ملیتها و مذاهب متفاوت میتواند بستر مناسبی برای پیشبرد سیر معنایی داستان باشد تا جایی که شخصیتپردازی و خلق موقعیت درام به سمتی پیش میرود که شخصیتهای داستان در موقعیتها و تنگناهای متفاوت معرفی و پرداخته شوند.
تعارض فکری ابتدا میان قهرمانهای اصلی (حبیبوسارا) شکل میگیرد و ریشه در سوءتفاهمات فلسفی- مذهبی دارد؛ این چالش اولیه بازنمایی از اختلاف عقایدی است که همواره موجب شکاف عمیق میان مسلمانان و یهودیان بوده است.
پیشرفت منطقی درام و روشنگری افکار شخصیتها منجر به شکلگیری حلقه عاطفی داستان و تاکید بر یکسویی ادیان این دو میشود. هر چند ظهور پدیده «صهیونیست» در قالب شخصیت منفی (عموی سارا) این رابطه را تحتالشعاع قرار میدهد و در ادامه نطفه شکلگیری لابیهای صهیونیستی و ریشهیابی پدیدههایی چون «هولوکاست» در لایههای درونیتر فیلم ظاهر میشود.به همین سیاق روابط بین زوج دانشجوی آلمانی-فرانسوی (اشمیت و ماریا) نیز بر مبنای جبر تاریخی پیش آمده (جنگ) دچار چالشهای اساسی میشود.
افتراق و جدایی ناخواستهای که بر این دو حاکم میشود ما به ازای درونی جنگ بین دولی است که در پسزمینه داستان جاری است. تمامی این گرهافکنیهای داستانی، خود مبین شرایط خاص پیرامونی قهرمانان داستان نیز هست.
اما زمانی این روند دراماتیک دچار سکته روایی میشود و بازتاب تفکرات فلسفی-سیاسی شخصیتها به شکل رو و اغراقشدهای بر روابط عاطفیشان سایه میافکند تا جایی که عموم دیالوگها و سکانسهای دونفره تبدیل به مناظره سیاسی یا مکاشفه فلسفی آکادمیک میشود.
حجم دیالوگهای مربوط به یک پلان مشخص به قدری زیاد و آکنده از ارجاعات فلسفی میشود که حس همذاتپنداری مخاطب را دچار خدشه میکند. تعاریف و توصیفات فلسفی-تاریخی که در کلاس فلسفه از زبان قهرمان داستان جاری میشود، آنقدر زیاد هست که ادامه آن در دیالوگهای دو نفره مابین «حبیب وسارا» تصنعی جلوه کند.
این روند علاوه بر فاصلهگذاری مابین حس صحنه و مخاطب، منجر به تاثیر سوء بر دوبلاژ مجموعه نیز شده است.برخی از انتقاداتی که به دوبلاژ مجموعه یا سینک نبودن دیالوگها عنوان شده بود، ناشی از این عدم تعادل میان حجم دیالوگ و طول منطقی پلان است.
در اینکه تعداد بسیار زیادی از اساتید دوبلاژ در این مجموعه گویندگی میکنند، شکی نیست اما زمانی که گوینده با سرعت تکلم غیرمتعارف و یک نفس، دیالوگهای طولانی را با ریتم تند بیان میکند، حس دراماتیک صحنه به شدت افت میکند.
«حسن فتحی» در تجربه سریال عظیم قبلیاش نیز از این ناحیه ضربه خورده بود؛ در سریال «روشنتر از خاموشی» که قصد داشت معانی عمیق «حکمت صدرایی» و شرایط سیاسی «صفویه» را به مخاطب انتقال دهد، شاهد انفکاک حسی تماشاگر با شخصیتهای داستان بودیم. آنجا نیز استفاده غیراصولی از «لهجههای گوناگون» که به قصد باورپذیری انجام شده بود، کارکردی معکوس پیدا کرد. بیان تصنعی یا اغراقشده دیالوگها بخش زیادی از جذابیتهای تصویری و دراماتیک داستان را کاهش میدهد.
فیلمنامه مجموعه سعی داشته تمام کدگذاریها و خطکشیهای مرسوم در روایتهای تاریخی اینچنینی را رعایت کند. شخصیتهای مثبت و منفی و حوادث پیشبرنده به شکل کلاسیک و از روی نمونههای موفق این ژانر الگوبرداری شده است.
شخصیتهایی که ویژگیهای اخلاقی– اجتماعی متفاوت هر کدام، بیانگر مقطعی از جریانهای اجتماعی حاکم بر آن دوران است. این مساله هم در مورد شخصیتهای خارجی(فرانسوی،آلمانی، یهودی و...) و نیز شخصیتهای ایرانی مانند عوامل سفارت، دانشجویان ایرانی، خانواده پارسا و... به شکل حساب شده درآمده است.
در این میان ادامه سیر داستان در ایران و بازتاب شرایط جنگ جهانی در اوضاع سیاسی- اجتماعی داخلی، نیمه دوم روایت مجموعه را شکل میدهد.
در پی زبانه کشیدن آتش جنگ مابین آلمان و روسیه، کشور ایران با وجودی که از همان ابتدا سیاست بیطرفی اتخاذ كرد بهواسطه سیاستهای رضاشاه (۱۳۲۰ــ۱۳۰۴.ش) مبنی بر طرفداری از آلمان هیتلری و نیز به دلیل موقعیت استراتژیک، مورد توجه دول متفق قرار گرفت. از این رو، با حمله متفقان در سوم شهریور ۱۳۲۰ش ایران عملا به صحنه منازعه میان دول متخاصم تبدیل شد.
تاثیرات منفی این حمله با ناکارآمدی ارتش ۱۲۷هزار نفری رضاشاه، چنان جو سرخوردگی و یأسی در جامعه ایران بهویژه در میان نخبگان جوان و قشر تحصیلکرده به وجود آورد که اغلب ایشان با استفاده از فضای باز سیاسی ناشی از ورود متفقان و سقوط دیکتاتور (رضاشاه)، جذب گروهها و دستجات مختلف شدند.
تمامی حوادث و اتفاقات این بازه زمانی میتواند به عنوان نقاط عطف یا بحرانی داستان تبدیل شود و به پیشبرد پرکشش و تعلیقگونه سریال کمک کند به شرط آنکه تاکیدات تاریخی بیش از حد، نفس قصهگویی مجموعه را خدشهدار نکند.
بدون شک کلیت ساختاری و سینمایی مجموعه «مدار صفردرجه» از استاندارد بالایی در میان سریالهای سیما برخوردار است اما به همان میزان توقع مخاطبان نیز در ارائه مجموعههای تاریخی رده «الف» در سطح بالاتری قرار میگیرد.
مخاطبی که سریال «کیف انگلیسی» را با این حس و حال تجربه کرده اکنون انتظار نمونهای غنیتر و جذابتر در این ژانر را دارد. توقعی که از سازندگان این مجموعه با تجربیات موفق «پهلوانان نمیمیرند» و «شب دهم» دور از انتظار نیست.
lهدی پورامین
روزنامه هممیهن
واقعا فقط می تونم بگم متاسفم برای تولید این سریال .... دلایل
1- از یک طرف می خوان المان رو خراب کنن که واقعا این طوری نبوده و خود شخص پیشوا به هیچ وجه کسی رو بی دلیل نمی کشت ولی شاهد این بودیم که یک پسر کشته شد توی خیابون...
2- از یک طرف می خوای رابطه ایرانی ها رو با المانی ها خراب کنه سر قضیه این یهودیا ...
3- از یک جهت می خواد یهودی هارو خراب کنه که می خوان برن فلسطین...
4- از جهت دیگه نابودی فرهنگ ایرانی ها در زمان رضا شاه...
ولی اگر به فیلم نگاه کنیم دقیقا 4 نکته بالا توش واضحه ! دروغ های زیادی هم به کار می برند.... ولی اخر این فیلم اسلام پیروز می شه !! و بقیه اوت می شن !!!
ولی ما نباید از رابطه ایران و المان غافل باشیم چون هیچ حکومتی چه اسلامی و چه کمونیستی و چه دمکراتیک نمی تونه خاطرات شیرین شخص پیشوا و والا حضرت رو فراموش کنه و امیدوارم این تمدن و این نژاد با طرز فکر بعضی از سیاست مدیران زهر خورده نابود نشه..
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)