تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 1 از 2 12 آخرآخر
نمايش نتايج 1 به 10 از 18

نام تاپيک: اصطلاحات ادبی

  1. #1
    آخر فروم باز sise's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    Anywhere but here
    پست ها
    5,772

    پيش فرض اصطلاحات ادبی

    آشنایی بابرخی ازاصطلاحات ادبی



    نثر: درلغت پراکندن وانتشاردادن است ودراصطلاح ادب به سخنی که عاری ازوزن وقافیه باشد«نثر»گویند.



    نظم : درلغت دانه های مرواریدرابه رشته کشیدن ودراصطلاح ادب به کلامی گفته می شود که مقیّدبه وزن وقافیه باشد.



    منثور: به سخنی که به شکل نثرباشدکلام «منثور»گویند.



    منظوم : به سخنی که به شکل نظم باشدکلام «منظوم »گویند.



    شعر: سخنی است موزون وخیال انگیزوتفاوت میان شعرونظم دراین است که نظم کلامی موزون و مقفي است ولی شعرکلامی موزون ومخّیل است ،امّاچون مفهوم شعرکلّی است اغلب به جای نظم کلمه ی شعربه کاربرده می شود.



    بیت : درلغت به معنی خانه و دراصطلاح کم ترین مقدار شعر و به عبارت دیگر واحد شعر است که از دو مصراع تشکیل شده است . اگر شاعرمقصود خودرا تنها در یک بیت بیان کند، به آن بیت «فرد» می گویند . «تک بیت » ، «مفرد» از دیگر نام های آن است .

    از«تک بیت »بیشتردراثنای سخنرانی ها،خطبه هاونامه هااستفاده می شود.تک بیت های صائب مشهوراست .



    *مردی نه به قوت است وشمشیرزنی آن است که جوری که توانی ،نکنی

    *پیشانی عفوتوراپرچین نسازدجرم ما آیینه کی برهم خورداززشتی تمثالها

    (صائب )

    مصراع : هربیت شامل دوقسمت است .هریک ازاین قسمت ها،«مصراع »نام دارد.مصراع یا مصرع ،درلغت به معنی یک لنگه ازدردوتختی ودراصطلاح نیمی ازیک بیت است .



    مصرّع : بیتی که هردومصراع آن قافیه داشته باشد،«مصرّع »نام دارد.

    بشنوازنی چون حکایت می کند وزجدایی ها شکایت می کند

    سینه خواهم شرحه شرحه ازفراق تابگویم شرح درداشتیاق



    وزن : باشنیدن هریک ازمصراع ها، آهنگ خاصّی راحّس می کنیم که آن را در یک جمله معمولی نمی یابیم .این آهنگ که در تمام مصراع ها یکسان است ، همان« وزن شعر» است. وزنی که در هریک ازمصراع ها احساس می شود، تابع نظمی است که در چگونگی قرارگرفتن کلمات آن مصراع وجود دارد؛ به گونه ای که اگر در هر مصراع کلمه ای حذف شود یا جای کلمه یا کلماتی تغییر کند، آن وزن نخستین احساس نخواهد شد. در هر شعر تمام مصراع ها هم وزن اند. از این هم وزنی است که تعداد وترتیب هجاها درهردومصراع یکی است. علمی که درباره وزن شعر سخن می گویدعروض نامیده می شود.

    ردیف : ردیف ازویژگی های شعرهای سنّتی است .ردیف درپایان هربیت تکرارمی شودواین تکرار برتأثیرموسیقی شعرمی افزاید.تکراردرانسجام شعرموثراست ومانندقافیه تداعی معانی راممکن می سازد ونیزموجب تأکیدمی شود.

    ای ساربان آهسته ران که آرام جانم می رود

    وان دل که باخودداشتم بادلستانم می رود

    من مانده ام مهجورازاو،بیچاره ورنجورازاو

    گویی که نیشی دورازاو،دراستخوانم می رود

    (سعدی )



    به پایان مصراع اول شعرومصراع های زوج بنگرید؛واژه ی «می رود»به صورت یک کلمه ی مستقل وبه یک معنی درپایان همه آنهاتکرارشده است .این واژه «ردیف »نام دارد.

    ردیف می تواندیک یاچندواژه یایک جمله باشد.



    گوهرخودراهویداکن کمال این است وبس

    خویش رادرخویش پیداکن کمال این است وبس

    (حاج میرزاحبیب خراسانی )



    مردّف : شعری که ردیف دارد«مردّف »خوانده می شود.



    قافیه : به حروف مشترک که درکلمات آخرقرینه های سخن منظوم تکرارمی شود«قافیه » گویند وکلماتی که این حروف مشترک درآنهاآمده است «کلمات قافیه »نامیده می شوند.



    ای ساربان آهسته ران کارام جانم می رود

    وآن دل که باخودداشتم بادلستانم می رود

    من مانده ام مهجورازاو،بیچاره ورنجورازاو

    گویی که نیشی دورازاو،دراستخوانم می رود

    گفتم به نیرنگ وفسون ،پنهان کنم ریش درون

    پنهان نمی ماندکه خون برآستانم می رود

    به واژه ها ی قبل ازدریف درپایان مصراع اول ومصراع زوج شعرفوق بنگرید؛حروف «انم » درپایان همه این واژه هاتکرارشده است واین حروف مشترک«قافیه»نام دارد و کالماتی نظیر«جانم ،دلستانم ،استخوانم و...»که این حروف مشترک درآن هاآمده است ، «کلمات قافیه »نامیده می شوند.قافیه علاوه برتأتیرموسیقایی ،به تنظیم فکرواحساس شاعر کمک می کند،به شعراستحکام می بخشد،مصراع ها وبیتهاراجدامی کندوبدان ها تشخیص می دهدوباتداعی معانی درآفرینش مفاهیم نووتازه به شاعرکمک می کند.



    نکته : درشعرسنتّی قافیه اجباری وردیف که پس ازقافیه می آیداختیاری است.



    نکته : قافیه درشعرنیمایی نظم مشخصی ندارد.



    قالب : اگربه نحوه ی تکرارقافیه ی «انم »درشعری که خواندیددقت کنید،درمی یابیدکه قافیه درپایان مصراع اول شعروهمه مصراع های زوج آمده است .شکلی که قافیه به شعرمی بخشد ، « قالب » نام دارد.تفاوت قالب ها،تفاوت درچگونگی قافیه آن هاست .زیراقافیه می تواندتنهادرپایان مصراع فردیازوج یادرآخرهردومصراع یک بیت بیاید.اگرنحوه ی تکرار قافیه دردویاچندشعریکسان باشد،تعدادابیات ،محتواووزن نوع قالب رامشخص خواهند کرد.



    نکته : شعرسنّتی قالبهای متفاوت دارداماقالب شعرنیمایی ازکوتاه وبلندشدن مصراع هاحاصل می شود.



    تخّلص : به نام شعری شاعرتخّلص می گویندکه معمولاًدرغزل دربیت پایانی شاعرنام خویش رامی آوردهم چون حافظ ،سعدی .تخّلص گاه دربیت های ماقبل آخرمی آید.



    فراق یارکه پیش توکاه برگی نیست بیاوبردل من بین که کوه الونداست

    زضعف طاقت آهم نماندوترسم خلق گمان برندکه «سعدی»زدوست خرسنداست



    ¯¯¯



    «حافظ »به زیرخرقه قدح تابه کی کشی دربزم خواجه پرده زکارت برافکنم

    تورانشه خجسته که در من یزید فضل شدمنّت مواهب اوطوق گردنم

  2. #2
    آخر فروم باز sise's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    Anywhere but here
    پست ها
    5,772

    پيش فرض

    بلاغت : درلغت چیره زبانی ،زبان آوری ، شیواسخنی ؛دراصطلاح ادب آوردن کلام مقتضای مقام.مثلاًاگرمقتضای حال اطناب وتفصیل است ،کلام رامفصّل آوردندواگربه عکس مقتضای حال شنونده ایجازواختصاراست کلام رامختصروموجزاداکنند.



    فصاحت : فصاحت درلغت به معنی ظهوردربیان است وآن رادرفارسی گشاده زبانی وچرب زبانی وگویایی ،معنی کرده اندوحاصل نشودمگرآن که درسخن ازلغات وترکیبات خوش آهنگ ورایج استفاده شود.

    علم معانی : دانشی است که به یاری آن حالات گوناگون سخن به منظورهماهنگی باحال شنونده وخواننده شناخته می شود.

    مخاطب مادربرابرسخن حالات متفاوت ممکن است داشته باشدهم چون آگاهی یابیخبری ونادانی .

    دراین علم ازچندمبحث اساسی که هریک به اقسامی تقسیم می شودبحث می کند.مادراین جابه سه مبحث ایجاز،اطناب ومساوات می پردازیم:



    ایجاز : ایجازعبارت است ازبیان مقصودومعنی درکوتاه ترین لفظ وکمترین عبارت مشروط برآن که رساننده مقصودباشد.بهترین نمونه ایجازکلام فردوسی درتوصیف رستم درشاهنامه است .

    *چنانچه ایجازبه حدی باشدکه مخّل ومعنی باشدویابیان مقصودنکند،آن را«ایجازمخّل » گویند.



    اطناب : آوردن الفاظی است زایدوبسیارکه معنی آن کم واندک باشد.مناجات کفرآمیزچوبان باخدا ونکوهش موسی درمثنوی مولانانمونه ای ازطناب است .



    *اگراطناب ودرازسخنی موجب ملال شنونده وخواننده گرددبه آن «اطناب ممّل»گویند.

    بهترین نمونه های ایجازواطناب رادرقرآن کریم داریم .



    مساوات : یعنی آوردن لفظ به اندازه معنی وبرعکس .البّته دّقت درمساوات لفظ ومعنی باعث روشنی معنی می شود و ازاین جهت کلامی که باحفظ سادگی درآن مساوات هم به کار رود ازباب رسانیدن مقصودگوینده بسیارمناسب است .بهترین نمونه مساوات درکلام سعدی دیده می شود.

    سهل و ممتنع :به سخنی اطلاق می شودکه درظاهرساده وآسان جلوه کند،چنان که تصور شودنظیرآن رابه آسانی توان گفت ،امادرعمل معلوم شودکه دشواروممتنع است .اشعارسعدی ازاین ویژگی برخورداراست .

    مناظره : شیوه ی پرسش وپاسخ یاگفت وشنودکه دراصطلاح ادبی به آن «مناظره » می گویند،که درادبیات فارسی سابقه ای طولانی دارد . درشعرفارسی ،اسدی توسی رامبتکرفن مناظره دانسته اند. مناظره ی «فرهادباخسرو» درمنظومه ی خسرو وشیرین نظامی نشانگر استادی وتوانایی شاعر بزرگ گنجه است . ازمعاصرین استادانه ترین نمونه های مناظره ،مناظرات زیباوآموزنده ی پروین اعتصامی است .به دونمونه مناظره درزیرتوجه کنید:



    نخستین بارگفتش کزکجایی بگفت ازدارملک آشنایی

    بگفت آنجابه صنعت درچه کوشند بگفت انده خرندوجان فروشند

    بگفتاجان فروشی درادب نیست بگفت ازعشق بازان این عجب بیست ...

    (نظامی )

    ¯¯¯

    محتسب مستی به ره دیدوگریبانش گرفت

    مست گفت:«ای دوست ،این پیراهن است افسارنیست»

    گفت:«مستی ،زان سبب افتان وخیزان می روی»

    گفت:«جرم راه رفتن نیست ،ره هموارنیست » ...

    (پروین اعتصامی )

  3. #3
    آخر فروم باز sise's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    Anywhere but here
    پست ها
    5,772

    پيش فرض

    انواع سخن منظوم یاقالب های شعر



    1- قصیده : نوعی نظم یاکلام منظوم است که بیش از17بیت دارد.موضوع قصیده عبارت است ازمدح ،هجو،موعظه ،شکایت ازروزگار،وصف مجالس بزم ورزم ،وصف مناظره قصرها وهماننداینهاوگاهی نیزمسائل فلسفه وحکمت .ساختمان قصیده چنان است که مصراع اول بیت نخست بامصراع دوم همان بیت ومصراع دوم سایرابیات دارای قافیه است .بیت آغازین قصیده رامطلع گویندودرقصیده های درازممکن است که شاعرمطلع دیگری بیاوردکه آن راتجدیدمطلع نامند.بعضی ازاجزای تشکیل دهنده ی قصیده عبارتنداز:

    1ـ تغزّل یا تشبیب : مقدّمه ی قصیده راگویند .بیشتر شاعران مدیحه سرا در آغاز قصیده چندبیتی درباره موضوع های گوناگون ازجمله ،طلوع وغروب خورشید،وصف بهار،خزان ،یک شب پرستاره وغیراین هامی سرایندوسپس به مدح می پردازند این چندبیت نخستین راکه ربطی به مدح نداردتغّزل (شعرعاشقانه گفتن )ویاتشبیب(یادروزگارجوانی کردن )می نامند.

    2ـ تخلّص : رابط میان تغزّل واصل قصیده است .تخلّص یابیت گریزبعدازمقدمه می آیدوبه معنی رهایی ازمقدمه وپرداختن به موضوع اصلی است .

    3-تنه ی اصلی : مقصوداصلی شاعراست بامحتوایی چون مدج ،رثا،پندواندرزوعرفان وحکمت و...

    قصیده وغزل درتعدادادبیات ودرون مایه باهم تفاوت دارند.متوسط ابیات قصیده چهل تاپنجاه بیت است ودرازترین آنهابه حدود300بیت می رسد.سرودن قصایداستوار وپرمعنی درحدشاعران بزرگ است .تعدادابیات غزل های نغزوزیباویکدست از10بیت بیشتر نیست .

    فرخی سیستانی ،عنصری ،منوچهری ،ناصرخسرو،مسعودسعد،سنایی ،انوری ،جمال الدین اصفهانی ،خاقانی ازقصیده سرایان مشهوربه شمارمی آیند.بهارومهرداد اوستاازگویندگان معاصردرقصیده هستند.



    آرایش قافیه درقصیده چنین است :



    ________________________ ò ___________________ò

    ________________________ ___________________ò

    ________________________ ___________________ò

    ________________________ ___________________ò

    ________________________ ___________________ò





    نکته :نام دیگرتغّزل وتشبیب ،نسیب است .

    قصیده بدون مقدمه راقصیده محدودیامقتضب نامند،به قصیده چکامه وچامه نیزگفته می شود.



    درزیربه ذکرقصیده ی داغگاه ازفرخی سیستانی وقصیده ی دیوان مداین ازخاقانی بسنده می کنیم :



    چون پرندنیلگون برروی پوشدمرغزار پرنیان هفت رنگ اندرسرآردکوهسار

    خاک راچون ناف آهومشک زایدبی قیاس بیدراچون پّرطوطی برگ رویدبی شمار

    بادگویی مشک سوده دارداندرآستین باغ گویی لعبتان ساده دارداندرگوشوار

    ارغوان لعل بدحشی دارداندرمرسله نسترن لؤلؤی مکنون دارداندرگوشوار

    راست پنداری که خلت های رنگین یافتند باغ های پرنگارازداغگاه شهریار

    داغگاه شهریاراکنون چنان خرّم بود کاندروازنیکویی حیران بماندروزگار

    سبزه اندرسبزه بینی چون سپهراندرسپهر خیمه بینی چون حصاراندرحصار...

    (فرخی سیستانی )

    ¯¯¯



    هان،ای دل عبرت بین ازدیده عبرکن ،هان ایوان مداین راآینیه ی عبرت دان

    یک ره زلب دجله منزل به مداین کن وزدیده دوم دجله برخاک مداین ران

    خوددجله چنان گریدصددجله ی خون ،گویی کزگرمی خونابش آتش چکدازمژگان

    ازآتش حسرت بین بریان جگردجله خودآب شیندستی کاتش کندش بریان

    تاسلسله ی ایوان بگسست مداین را درسلسله شددجله ،چون سلسله شدپیچان

    مابارگه دادیم ،این رفت ستم برما برقصرستمکاران گویی چه رسدخذلان

    بردیده ی من خندی کاینجازچه می گرید گویندبرآن دیده کاینجانشودگریان





    این هست همان ایوان کزنقش رخ مردم خاک دراوبودی دیوارنگارستان ...

    (خاقانی )

  4. #4
    آخر فروم باز sise's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    Anywhere but here
    پست ها
    5,772

    پيش فرض

    1ـ غزل : یکی دیگرازانواع مهم شعرفارسی غزل است که بین 5تا16 بیت ودرمواردی تابیش از20بیت داردکه تمام ابیات بریک وزن وقافیه اند.ساختمان غزل همانندقصیده است .بدین معنی که مصراع اول بیت اول بامصراع دوم همان بیت ومصراع های دوم سایرابیات هم قافیه است . موضوع غزل برخلاف قصیده درخدمت امیال وخواستهای خودشاعراست، ازعشق وآرزووشکایت ازیاروامثال آن وگاهی باورهای فلسفی وعرفانی واخلاقی واجتماعی .

    منظور از عشق در تغزّلات ،عشق صوری وزمینی ودرغزلیات عرفانی که عالی ترین تجلیات عاشقانه وربّانی درشعرفارسی است ،عشق الهی وآسمانی است .

    نخستین بیت غزل رامطلع وآخریین بیت آن راکه اغلب همراه باذکرتخّلص شاعراست ،مقطع نامند.تخّلص درغزل برخلاف تخّلص درقصیده عنوان شعری شاعراست ودرواقع امضای شاعر درپایان آن است وازدوره ی مغول به بعدبیشترمعمول شد.

    رودکی ،کمال الدین اصفهانی ،سعدی وحافظ ،فخرالدین عراقی ،مولوی ،صائب ،خواجوی کرمانی ،عطارراغزلیات زیباونغزاست .

    غزل پردازان دوران معاصربسیارندوازآن میان باید:ملک الشعرای بهار،رهی معیری ، استاد شهریار ،هوشنگ ابتهاج ،دکترحمیدی شیرازی وبسیارکسان دیگررانام برد.ازمخالفان غزل ناصرخسرومشهورتراست .



    نکته : زیباترین وبرجسته ترین بیت ازلحاظ لفظ ومعنی وقصیده رابیت الغزل وبیت القصیده ویاشاه بیت می گویند.



    آرایش قافیه درغزل :



    _________________________ò ___________________ò

    _________________________ ___________________ò

    _________________________ ___________________ò

    _________________________ ___________________ò

    _________________________ ___________________ò





    درزیربه ذکرچندغزل می پردازیم :



    درخرابات مغان نورخدامی بینم این عجب بین که چه نوری زکجامی بینم

    جلوه برمن مفروش ای ملک الحاج که تو خانه می بینی ومن خانه خدامی بینم

    خواهم اززلف بتان نافه گشایی کردن فکردوراست هماناکه خطامی بینم

    سوزدل اشک روان آه سحرناله شب این همه ازنظرلطف شمامی بینم

    کس ندیده است زمشک ختن ونافه چین آنچه من هرسحرازبادصبامی بینم

    دوستان عیب نظربازی حافظ مکنید

    که من اورازمحّبان شمامی بینم

    (حافظ )

    ¯¯¯



    یارمرا،غارمرا،عشق جگرخوارمرا یارتویی ،غارتویی ،خواجه !نگه دارمرا

    نوح تویی روح تویی فاتح مفتوح تویی سینه ی مشروح تویی بردراسرارمرا

    نورتویی سورتویی دولت منصورتویی مرغ که طورتویی ،خسته به منقارمرا

    قطره تویی ،بحرتویی ،لطف تویی،قدرتویی قندتویی ،زهرتویی،بیش میازارمرا

    روزتویی ،روزه تویی ،حاصل در یوزه تویی آب تویی ،کوزه تویی ،آب ده این بارمرا

    دانه تویی ،باده تویی،جام تویی پخته تویی ،خام تویی ،خام بمگذارمرا

    این تن اگرکم تندی ،راه دلم کم زندی راه شدی ،تانبدی این همه گفتارمرا

    (مولوی )

    ¯¯¯



    نه دل مفتون دلبندی ،نه جان مدهوش دلخواهی نه برمژگان من اشکی،نه برلبهای من آهی

    نه جان بی نصیبم را،پیامی ازدلارامی نه شام بی فروغم را،نشانی ازسحرگاهی

    نیابدمحفلم گرمی ،نه ازشمعی نه ازجمعی نداردخاطرم الفت ،نه بامهری نه باماهی

    به دیداراجل باشد،اگرشادی کنم روزی به بخت واژگون باشد،اگرخندان شوم گاهی

    کی ام من؟آرزوگم کرده ای تنهاوسرگردان نه آرامی،نه امیدی ،نه همدردی ،نه همراهی

    گهی افتان وخیزان،چون غباری دربیابانی گهی خاموش وحیران ،چون نگاهی به نظرگاهی

    رهی، تاچندسوزم دردل شبهاچوکوکبها به اقبال شررنازم که داردعمرکوتاهی

    (رهی معیری )

  5. #5
    آخر فروم باز sise's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    Anywhere but here
    پست ها
    5,772

    پيش فرض

    3-مثنوی (دوگانگی ،مزودج ) : نوعی ازکلام منظوم است که هردومصراع آن یک قافیه دارد وبنابراین درمثنوی هربیت دارای قافیه ای جداگانه است وازاین رومثنوی به ظاهرآسانترین نوع شعراست ،هرچندسرودن مثنوی زیباودلنشین کارآسانی هم نیست .وجه تسمیه وعلت نامگذاری این قالب شعری (مثنوی )بدان جهت بوده است که هربیت مصراع هایش دوبه دوهم قافیه هستند.چون در مثنوی محدودیت بیت وجودنداردونیزقافیه درهربیت تفاوت می کنداشعاردراز ومنظومه های داستانی ، حماسی ، عاشقانه ، تاریخی وفلسفی و عرفانی به صورت مثنوی ودراوزان مختلف سروده می شوند.ازآن جاکه موضوع مثنوی متنوع ومتفاوت است برخی آن رابه چهارنوع تقسیم بندی کرده اند:



    1-مثنوی رزمی (حماسی ) : مانندشاهنامه فردوسی ،گرشاسب نامه اسدی توسی

    2-مثنوی بزمی (عاشقانه ) : مانندخسرووشیرین نظامی ،ویس ورامین فخرالّدین اسعدگرگانی

    3-مثنوی عرفانی (معنوی ) : مانندمثنوی مولانا،حدیقةالحقیقةسنایی ومنطق الطیرعطار

    4-مثنوی حکمی (اخلاقی –اجتماعی ) : مانندبوستان سعدی



    نمونه های دیگرمثنوی : مخزن الاسرارنظامی، هفت پیکر ، لیلی و مجنون نظامی ،گلشن راز شیخ محمودشبستری ،جام جم اوحدی مراغدرای ،تحفةالاحرارجامی ،یوسف وزلیخاجامی .

    ازشاعران معاصری که درسرودن مثنوی موفق بوده اند:نام هوشنگ ابتهاج ،حمیدی شیرازی ،علی معلم واحمدعزیزی قابل ذکراست .



    درزیربه ذکرچندنمونه می پردازیم :

    جنبش اول که قلم برگرفت حرف نخستین زسخن درگرفت

    پرده ی خلوت چوبرانداختند جلوت اول به سخن ساختند

    تاسخن آوازه ی دل درنداد جان تن آزاده به گل درنداد

    چون قلم آمد،شدن آغازکرد چشم جهان رابه سخن بازکرد...

    (نظامی ،مخزن الاسرار)

    ¯¯¯

    شبی یاددارم که چشمم نخفت شنیدم که پروانه باشمع گفت

    که من عاشقم گربسوزم رواست تراگریه وسوزباری چراست

    بگفت ای هوادارمسکین من برفت انگبین یارشیرین من

    چوشیرینی ازمن به درمی رود چو فرهادم آتش به سرمی رود

    که ای مدّعی عشق کارتونیست که نه صبرداری نه یارای ایست ...

    (سعدی ،بوستان )

    ماچون دودریچه روبه روی هم آگاه زهربگومگوی هم

    هرروزسلام وپرسش وخنده هرروزقرارروزآینده

    عمرآینه ی بهشت ،امّاآه بیش ازشب وروزتیرودی کوتاه

    نه مهرفسون نه ماه جادوکرد نفرین به سفرکه هرچه کرداوکرد

    (مهدی اخوان ثالث )

    مشنوای دوست که غیر از تو مرا یاری هست یاشب و روز به جز فکر توام کاری هست

    به کمند سرزلفت نه من افتادم وبس که به هرحلقه موئیت گرفتاری هست

    گربگویم که مراباتوسروکاری نیست درودیوارگواهی بدهدکاری هست

    هرکه عیبم کندازعشق وملامت گوید تاندیدست ترا،برمنش انکاری هست

    صبربر جوررقیبت چه کنم گرنکنم همه دانندکه درصحبت گل خاری هست

    نه من خام طمع عشق تومی ورزم وبس که چون من سوخته درخیل توبسیاری هست

    من چه درپای توریزم که پسند تو بود جان وسررانتوان گفت که مقداری هست

    عشق سعدی نه حدیثی است که پنهان ماند داستانی ست که برهرسربازاری هست

    (سعدی )

  6. #6
    آخر فروم باز sise's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    Anywhere but here
    پست ها
    5,772

    پيش فرض

    -قطعه : عبارت است ازابیاتی متحددروزن وقافیه دربیان یک اندیشه وشرح یک حکایت و واقعه .تنهاقالب شعری است که بیت مصّرع نداردوهم قافیه بودن دومصراع بیت نخست درقطعه الزامی نیست .دارای وحدت موضوع است .موضوع آن پند و اندرز است . تعداد ابیاتش2 الی60 و معمولاًبین 20-2 می باشد.

    قطعات ناصرخسرو،ابن بمین ،سعدی وازمعاصرین پروین اعتصای وایرج میرزا مشهور است .



    نمایش قافیه درقطعه چنین است :

    ________________________ _____________________ò

    ________________________ _____________________ò

    ________________________ _____________________ò

    ________________________ _____________________ò

    ________________________ _____________________ò



    نکته :درقطعه فقط مصراع های زوج هم قافیه است .حداقل قطعه دوبیت است .



    نکته :تنهاقالب شعری که تمام ابیاتش مصّرع است مثنوی است .

    به چندقطعه ی زیرتوجه کنید:

    دوست مشمارآن که درنعمت زند لاف یاری وبرادرخواندگی

    دوست آن باشدکه گیرددست دوست درپریشان حالی ودرماندگی

    (سعدی )

    گویندمراچوزادمادر پستان به دهن گرفتن آموخت

    شبهابرگاهواره ی من بیدارنشست وخفتن آموخت

    دستم بگرفت وپابه پابرد تاشیوه ی راه رفتن آموخت

    یک حرف ودوحرف برزبانم الفاظ نهادوگفتن آموخت

    لبخندنهادبرلب من به غنچه ی گل شکفتن آموخت

    پس هستی من زهستی اوست تاهستم وهست دارمش دوست

    (ایرج میرزا)

    زمانه ،پندی آزادواردادمرا زمانه راچونکوبنگری همه پنداست

    به روزنیک کسان گفت :غم مخورزنهار بساکساکه به روزتوآرزومنداست

    (رودکی )

    روزی گذشت پادشهی ازگذرگهی فریادشوق برسرهرکوی وبام خاست

    پرسیدزان میانه یکی کودک یتیم کاین تابناک چیست که برتاج پادشاست

    آن یک جواب دادچه دانیم ماکه چیست پیدااست آنقدرکه متاعی گرانبهاست

    نزدیک رفت پیرزنی گوژپشت وگفت این اشک دیده ی من وخون دل شماست

    مارابه رخت چوب شبانی فریفته است این گرگ سالهاست که با گّله آشناست

    آن پارساکه ده خردوملک ،رهزن است آن پادشاکه مال رعّیت خورد،گداست

    به قطره ی سرشک یتیمان نظاره کن تا بنگری که روشنی گوهرازکجاست

    پروین ،به کجروان سخن ارزاستی چه سود کوآنچنان کسی که نرنجدزحرف راست

    (پروین اعتصامی )

  7. #7
    آخر فروم باز sise's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    Anywhere but here
    پست ها
    5,772

    پيش فرض

    -رباعی : عبارت است ازچهارمصراع که مصراع های اول ،دوم وچهارم آن هم قافیه هستندوگاه مصراع سوم بادیگرمصراع هاهم قافیه است . رباعی بروزن لا حول و لاقوة الّا بالله بنا می شود. موضوع رباعی عبارت است ازمسائل حکمی ،فلسفی ،شکوه ازکوتاهی عمروگشوده نشدن راز آفرینش وگاه شکایت ازدوست وتنهایی وجدایی .

    عطار، مولانا،بیدل وشیخ ابوسعیدازمشهورترین رباعی سرایان تاریخ ادبیات ایران هستند.

    ازگویندگان رباعی دردوران معاصربایدازسیدحسن حسینی ،نصرالله مردانی ،وحیدامیری و مصطفی علی پورنام برد.



    نکته :رباعیات خیام ازدیگرشاعران مشهورتراست .

    نکته :آغازگررباعی رودکی بوده است

    نکته :ازقالب های رایج شعرانقلاب اسلامی رباعی است ومفاهیمی چون عشق وشهیدو شهادت ازجمله مفاهیم محوری انقلاب هستند.



    آرایش قافیه دررباعی چنین است :



    (1)

    ______________ò ______________ò
    ______________ ______________ò





    (2)

    ______________ò ______________ò
    ______________ò ______________ò






    چندنمونه رباعی ازدیروزوامروز:



    هرذرّه که درخاک زمینی بوده ست پیش ازمن وتوتاج ونگینی بوده ست

    گرداز رخ نازنین به آزرم فشان کان هم رخ خوب نازنینی بوده است

    (خیام )



    گرمردرهی میان خون بایدرفت ازپای فتاده سرنگون بایدرفت

    توپای به راه درنه وهیچ مپرس خودراه بگویدت که چون بایدرفت

    (عطار)

    من درد تورا زدست آسان ندهم دل برنکنم زدوست ،تاجان ندهم

    ازدوست به یادگار،دردی دارم کان دردبه صدهزاردرمان ندهم

    (مولوی )



    هرچندکه ازآینه بی رنگ تراست ازخاطرغنچه هادلم تنگ تراست

    بشکن دل بی نوای ماراای عشق این ساز،شکسته اش خوش آهنگ تراست

    (سیدحسن حسینی )



    سرسبزترین بهارتقدیم توباد آوای خوش هزارتقدیم توباد

    گفتندکه لحظه ای است روییدن عشق آن لحظه هزاربارتقدیم توباد

    (وحیدامیری )



    6 ـ دوبیتی : دوبیتی یاترانه ازجهت قافیه همانندرباعی است وتفاوت آن بارباعی دروزن آن ها است .معمولاًدوبیتی هابروزن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیل سروده می شوند.موضوع دوبیتی بیان حال وروزشاعرومشکلات روزانه ،آرزوهای نخستین انسان وگاهی باورهای فلسفی ومطالب عرفانی است. مشهورترین گویندگان دوبیتی باباطاهروفایزدشتستانی هستند.دوبیتی باباطاهربه فهلویات یاپهلویات معروف است.



    نکته: تفاوت دوبیتی ورباعی دروزن آن هاست بدین معنی هجای اولش بادوحرف (هجای کوتاه ) ورباعی باسه حرف (هجای بلند)شروع می شود.هرمصراع دوبیتی 11هجاودررباعی 12- 13 هجامی باشد.

    به چندنمونه دوبیتی توّجه کنید:



    زدست دیده و دل هردوفریاد که هرچه دیده بینددل کندیاد

    بسازم خنجری نیشش زفولاد زنم بردیده تادل گرددآزاد

    (باباطاهر)



    سحرگاه زآرزوی شوق دیدار کشاندم خویش بربالین دلدار

    ادب نگذاشت (فایز)بوسدش لب همی سودم به زلفش چشم خونبار

    (فایز)



    نه دارم مهربانی های هابیل نه بغض وبخل بی پایان قابیل

    تمام حاصلم مشتی ترانه است مفاعیلن مفاعیلن مفاعیل

    (سلمان هراتی )



    سحربر شاخساربوستانی چه خوش می گفت مرغ نغمه خوانی

    بیاورهرچه اندرسینه داری سرودی ،نامه ای ،آهی ،فغانی

    (اقبال لاهوری )

    نمایش قافیه دردوبیتی چنین است :

    (1)

    ______________ò ______________ò
    ______________ ______________ò



    (2)

    ______________ò ______________ò
    ______________ò ______________ò

    7- چهارپاره (دوبیتی نو) : نوعی شعرکه بابندهایاخانه های چهارمصراعی سروده می شود.همه بندهای چهارپاره ازنظرمعناباهم پیونددارند.هربنددارای دوبیت است وازدیدگاه قافیه آزادترازدوبیتی است ،زیرانیازی نیست که درمصراع 1و2و4هم قافیه باشند،کافی است که مصراع های زوج هم قافیه شود.

    فریدون تولّلی ،فریدون مشیری ،دکترخانلری وملک الشعرای بهارازبهترین چارپاره سرایان محسوب می شوند.



    نمایش قافیه چنین است :

    ______________ò ______________ò _______________ ________________ò

    ______________ š ______________ š _______________ ________________ò

    õõõ õõõ

    ______________ò ______________ò _______________ ________________ò

    ______________ò ______________ ò _______________ ________________ò



    نمونه ای ازچارپاره ی فریدون توللّی که دوبندآن رادرزیرمی آوریم :

    دور،آن جاکه شب فسونگرومست خفته بردشت های سردوکبود

    دور ،آن جاکه یاس های سپید شاخه گسترده برترانه ی رود

    õõõ

    دور،آن جاکه می دمدمهتاب زردوغمگین زقلّه ی پربرف

    دور،آن جاکه بوی سوسن ها رفته تادرّه های خامش وژرف

  8. #8
    آخر فروم باز sise's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    Anywhere but here
    پست ها
    5,772

    پيش فرض

    ترجیع بندوترکیب بند : این نوع شعربه چندبخش یابندتقسیم شده که هرپاره ی آن درروزن بابندهای دیگرمشترک است اماازلحاظ قافیه باآن هایکی نیست درپایان هربندبیتی عیناًتکرامی شود که باآن بندهادروزن مساوی ولی درقافیه متفاوت است که به آن «بیت برگردان » یا «واسطةالعقد» گویند.ترجیع بندمعمولاًدارای وحدت موضوع است ؛یعنی یک مطلب واحددرآن طرح وتوصیف می شود.

    اگردرپایان هربندآن تک بیت (بیت برگردان )تغییرکندوعیناًتکرارنشودآ قالب شعری را ترکیب بندخوانند.

    ترجیع بندهاتف اصفهانی (اقلیم عشق )مشهورترین است .واسطه العقد ترجیع بندهاتف این است :



    که یکی هست وهیچ نیست جزاو وحـــــده لاالــــــه الّــاهـــــــو



    سعدی نیزترجیع بندمشهوردارد،که بیت برگردان آن چنین است :



    بنشینم وصبرپیش گیرم دنباله ی کارخویش گیرم



    محتشم کاشانی ازمشهورترین گویندگان ترکیب بنداست .ترکیب بندمشهورجمال الّدین عبدالرزاق اصفهانی درنعت وستایش پیامبر(ص)قابل ذکراست .






    نمایش وشکل هندسی ترجیع بندچنین است :

    ________________________ ò ____________________ò

    ________________________ ____________________ò

    ________________________ ____________________ò

    ________________________ ____________________ò

    ________________________ ____________________ò

    __________________æ

    __________________æ

    ________________________ ™ ____________________™

    ________________________ ____________________™

    ________________________ ____________________™

    ________________________ ____________________™

    ________________________ ____________________™

    __________________æ

    __________________æ



    درزیربه نمونه ای ازترجیع بندوترکیب بندتوجّه کنید:



    ای زلف تو،هرخمی کمندی چشمت به کرشمه ،چشم بندی

    مخرام بدین صفت ،مبادا کزچشم بدت ،رسدگزندی

    ای آینه ،ایمنی که ناگاه درتورسدآه دردمندی

    یاچهره بپوش یابسوزان برروی چوآتشت سپندی

    دیوانه عشقت ای پری روی عاقل نشودبه هیچ پندی

    تلخ است دهان عیش ازصبر ای تنگ شکر ،بیارقندی ...

    بنشینم وصبرپیش گیرم

    دنباله ی کارخویش گیرم

    درداکه به لب رسیدجانم آوخ که زدست شدعنانم

    کس دیدچومن ضعیف هرگز کزهستی خویش درگمانم

    پروانه ام اوفتان وخیزان یکباره بسوزووارهانم

    گرلطف کنی بجای اینم ورجورکنی سزای آنم

    جزنقش تونیست درضمیرم جزنام تونیست برزبانم

    گرتلخ کنی به دوری ام عیش یادت ،چوشکرکنددهانم ...

    بنشینم وصبرپیش گیرم

    دنباله ی کارخویش گیرم



    نمونه ترکیب بندازجمال الدین عبدالرزاق اصفهانی :



    ای ازبرسدره شاهراهت وی قبّه ی عرش تکیه گاهت

    ای طاق نهم رواق بالا بشکسته زگوشه ی کلاهت

    هم عقل دویده دررکابت هم شرع خزیده درپناهت

    مه طاسک گرد ن سمندت شب طرّه ی پرچم سیاهت ...

    ایزدکه رقیب جان خردکرد

    نام توردیف نام خودکرد

    ای مسندتو،ورای افلاک صدرتووخاک توده ،حاشاک

    درراه توزخم ،محض مرهم بریادتو،زهرعین تریاک

    طغرای جلال تولعمرک منشورولایت تولولاک

    نه حقّه وهفت مهره پیشت دست توودامن توزان پاک ...

    خواب توولابنام قلبی

    خوان توابیت عندربّی

  9. #9
    آخر فروم باز sise's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    Anywhere but here
    پست ها
    5,772

    پيش فرض

    9ـ مسمّط : از«مسمّط» به معنی به رشته کسیدن مرواریدگرفته شده است .دراصطلاح ادب نوعی ازشعراست که دارای چندبندمی باشدهربندآن دارای چندمصراع هم قافیه است که درپایان هربندمصراعی باقافیه ای جداگانه آورده می شودکه قافیه مصراع های آخرتمام بندهایکی است .این قالب شعری ابتکارمنوچهری دامغانی شاعرقرن پنجم است .

    نمایش قافیه دراین شعرچنین است :

    __________________ ò _________________ò

    ___________________ò _________________ò

    __________________ò

    __________________™

    __________________æ _________________æ

    __________________ æ _________________æ

    _________________æ

    _________________™



    نکته : مسمّط هابراساس تعدادمصراع های هربندنام گذاری می شوند:مسمّط مخمس (5مصراع )،مسمّط مسدّس (6مصراع )و...

    درزیرنمونه ای ازمسمّط منوچهری ذکرمی شود:

    خیزید و خز آرید که هنگام خزان است بادخنک ازجانب خوارزم وزان است

    آن برگ رزان بین که برآن شاخ وزان است گویی به مثل پیرهن رنگرزان است

    دهقان به تعّجب سرانگشت گزان است

    کاندرچمن وباغ نه گل ماندونه گلنار

    طاووس بهاری رادنبال بکندند پرّش ببریدندوبه کنجی بفکندند

    خسته به میان باغ ،به زاریش پسندند اونه نشینندونه گویندونه خندند

    وین پرّنگارنیش براوبازبنندند

    تاآذرمه بگذرد،آیدسپس آذار

    10ـ مستزاد : درلغت به معنی « زیاد ذکرشده » است ودراصطلاح ادب شعری است که درپایان هرمصراع پاره ای به آن می افزایندکه دروزن به آن نیازی نیست امابامعنای مصراع ارتباط دارد.کهن ترین مستزاد رابه قرن پنجم نسبت داده اند.مولوی نیزغزلی زیبا درمستزاد داردکه چنین آغازمی شود:



    هرلحظه به شکلی بت عیّاربرآمد دل بردونهان شد

    هردم به لباس دگرآن یاربرآمد گه پیروجوان شد



    نمونه دیگرازشاعرمعاصراستادجلال الدین همایی متخلّص به «سنا»:

    گرحاجت خودبری به درگاه خدا باصدق وصفا

    حاجات توراندخداوندروا بی چون وچرا

    زنهارمبرحاجت خوددربرخلق باجمه دلق

    کزخلق نیایدکرم وجودوعطا بی شرک وریا



    نکته : تنهاقالب شعری سنتی است که مصراع های آن مساوی نیستند



    11ـ ملمّع : ملمّع شعری است که یک پاره آن (مصراع یابیت )فارسی وپاره دیگرآن به لفظ دیگری باشد،(عربی ،ترکی ).البته درکتب سنتی بدیع «لفظ دیگر»رافقط عربی گرفته اند.ملمّع معمولاًبه شکل غزل است .

    به دونمونه ملّمع درزیرتوجه کنید:

    سل المصانع رکباًتهیم فی الفلوات توقدرآب چه دانی که درکنارفراتی

    شبم به روی توروزاست ودیده ام به توروشن وان هجرت سواءعشیتی وغداتی

    اگرچه دیربماندم ،امیدبرنگرفتم مضی الزّمان وقلبی یقول انّک آت

    (سعدی )

    óóó



    تونیک وبدخودهم ازخودبپرس چرابایدت دیگری محتسب

    ومن یتق الله یجعل له ویرزقه من حیث لایحتسب

    (حافظ )

  10. #10
    آخر فروم باز sise's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    Anywhere but here
    پست ها
    5,772

    پيش فرض

    -شعرنیمایی : ازدوجهت قابل برسی است :



    1ـ محتواودرون مایه 2- شکل وقالب

    ازجهت درون مایه ،نگاه به طبیعت وجهان ،جهت گیری اجتماعی واستفاده ازنماددرطرح مسائل اجتماعی ،انعکاس فضاهای طبیعی ورنگ محلّی درشعرازویژگی های محتوایی شعرنیمایی است .

    ازنظرقالب وشکل ،کوتاه وبلندشدن مصراع هاوجابه جایی قافیه هاازویژگی های شعرنیمایی به شمارمی آید.



    شعرمعاصر(شعرنو)بعدازنیمادر سه شکل ادامه یافت :



    1-شعرآزاد( نیمایی ) : که وزن دارد اما جا ی قافیه درآن مشخص نیست؛ مانند برخی از سروده های سهراب سپهری ،اخوان ثالث وقیصرامین پور



    2 ـ شعرسپید(شعرمنثور) : آهنگ دارداماوزن عروضی نداردوجای قافیه درآن مشخص نیست ؛مانندبرخی ازاشعارسهراب سپهری ،اخوان ثالث وموسوی گرمارودی واحمد شاملو



    3-موج نو : که نه آهنگ داردنه قافیه ونه وزن عروضی وفرق آن بانثردرتخّیل شعری است ،مانندبرخی ازاشعاراحمدرضااحمدی



    نکته :شعرموج نوبه دشواری وپیچیدگی مشهوراست .

    نکته :منظومه ی افسانه نیماسرآغازشعرنواست .

    نمونه هایی ازشعرنیمایی :



    تورا من چشم در راهم . شباهنگام

    که می گیرند در شاخ «تلاجن» سایه هارنگ سیاهی

    وزان دل خستگانت راست اندوهی فراهم

    تورا من چشم در راهم شباهنگام

    درآن دم که برجادّه ها چون مرده ماران ،خفتگانند؛

    درآن نوبت که بندددست نیلوفربرپای سروکوهی دام ؛

    گرم یادآوری یانه

    من ازیادت نمی کاهم ،

    تورامن چشم درراهم .

    (نیما)

    من مسلمانم

    قبله ا م یک گل سرخ

    جانمازم چشمه ،مهرم نور

    دشت سجاده ی من

    من وضوباتپش پنجره ها می گیرم .

    من نمازم راوقتی می خوانم

    که اذانش راباد،گفته باشدسرگلدسته ی سرو

    من نمازم راپی «تکبیره الاحرام »علف می خوانم ،

    پی «قدقامت »موج

    (سهراب سپهری )



    گربدین سان زیست بایدپست

    من چه بی شرم ام ،اگرفانوس عمرم رابه رسوایی نیاویزم

    بربلندکاج خشک کوچه ی بن بست

    گربدین زیست بایدپاک

    من چه ناپاکم ،اگرننشانم ازایمان خود،چون کوه

    یادگاری جاودانه برترازبی بقای خاک :

    (احمدشاملو)

صفحه 1 از 2 12 آخرآخر

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •