تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 1 از 3 123 آخرآخر
نمايش نتايج 1 به 10 از 22

نام تاپيک: شعر نو حماسي

  1. #1
    اگه نباشه جاش خالی می مونه 68vahid68's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    محل سكونت
    tehran
    پست ها
    214

    پيش فرض شعر نو حماسي

    حماسه تاريخي ايران با "شاهنامه فردوسي" ، "رستم نامه آزاد سرو سيستاني " ، "گرشاسنامه اسدي توسي" و .... شناخته مي شود
    به صورت داستانهايي كامل با قهرمانهايي اعجاب آور و خارق العاده هستند
    اما در حماسه نو كه دست آورد مهدي اخوان ثالث مي باشد از زمينه داستاني كمرنگ تر مي شود ، اشعار وي از شخصيت هاي رستم گونه فاصله مي گيرد و بياني اجتماعي تر پيدا مي كند.
    اخوان در مجموعه زمستان نشان داد كه له سبكي جديد از شعر حماسي دست يافته است ، سرماي دي ، برف ، تگرگ و طوفان فضاي سنگين جامعه را نشان مي دهد. و اخوان در مبارزه با زمانه و مشكلات جامه است و از ضحاكها خبري نيست.
    البته شعر نو حماسي در اخوان ثالث خلاصه نمي شود اما اخوان بهترين نماينده اين سبك (كه خود مبدع آن است ) مي باشد

  2. #2
    اگه نباشه جاش خالی می مونه 68vahid68's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    محل سكونت
    tehran
    پست ها
    214

    پيش فرض

    سگها و گرگها
    1
    هوا سرد است و برف آهسته مي بارد
    ز ابري ساكت و خاكستري رنگ
    زمين را بارش مثقال، مثقال
    فرستد پوشش فرسنگ، فرسنگ

    سرود كلبه بي روزن شب
    سرود برف و باران است امشب
    ولي از زوزهاي باد پيداست
    كه شب مهمان توفان است امشب

    داوان بر پرده هاي برفها، باد،
    روان بر بالهاي باد، باران،
    درون كلبه بي روزن شب،
    شب توفاني سرد زمستان،

    آواز سگها
    -«زمين سرد است و برف آلوده و تر،
    هوا تاريك و توفان خشمناك است ‍؛
    كشد مانند ـ گرگان ـ باد، زوزه،
    ولي ما نيكبختان را چه باك است؟»

    ـ« كنار مطبخ ارباب، آنجا ،
    بر آن خاك ارههاي نرم خفتن،
    چه لذت بخش و مطبوع است ؛ وانگاه
    عزيزم گفتت و جانم شنفتن »

    ـ«وز آن ته ماندههاي سفره خوردن،»
    ـ«وگر آن هم نباشد استخواني ‍.»
    ـ«چه عمر راحتي دنياي خوبي ،
    چه ارباب عزيز و مهرباني!»

    ـ«ولي شلاق !....اين ديگر بلايي است...»
    ـ«بلي اما تحمل كرد بايد؛
    درست است اينكه الحق درناك است ،
    ولي ارباب آخر رحمش آيد ،

    گذارد ، چون فروكش كرد خشمش ،
    كه سر بر كغش و بر پايش گذاريم
    شمارد زخمهامان را و ما اين –
    محبت را غنيمت ميشماريم...»

    2
    خروشد باد وبارد همچنان برف
    زسقف كلبه بي روزن شب ،
    شب توفاني سرد زمستان،
    زمشتان سياه مرگ مركب

    آواز گرگها

    ـ« زمين سرد وبرف آلوده وتر
    هوا تاريك و توفان خشمناك است
    كشد-مانند سگها – باد زوزه،
    زمين و آسمان با ما به كين است»

    -«شب وكولاك رب انگيز و وحشي،
    شب وصحراي وحشتناك وسرما ؛
    بلاي نيستي ، سرماي پرسوز
    حكومت مي كند بر دشت وبر ما.»

    -«نه ما را گوشه كنج كنامي ،
    شكاغ كوهساري سرپناهي ،
    -« نه حتي جنگلي كوچك كه بتوان
    در آن آسود بي تشويش گاهي»

    -«دو دسمن در كمين ماست؛ دايم
    دو دشمن مدهد ما را شكنجه
    برون : سرما ، درون :اين آتش جوع
    كه بر اركان ما افكنده پنجه.»

    -«و...اينك...سومين دشمن كه ناگاه
    برون جست از كين و حمله ور شد .
    ...سلاح آتشين...بيرحم ...بيرحم
    ...نه پاي رفتن ني جاي برگشت...»
    -«بنوش اي برف گلگون شو، بر افروز
    كه ابن خون ، خون ما بي خانمانها ست.
    كه اين خون، خون گرگان گرسنه است
    كه ابن خون ،خون فرزندان صحراست.»

    -«در اين سرما ،گرسنه ،زخم خورده ،
    دويم آسيمه سر بر برف چون باد.
    ولي كن عزت آزادگي را
    نگهبانيم، آزاديم، آزاد.»
    (مهدي اخوان ثالث)

  3. #3
    اگه نباشه جاش خالی می مونه 68vahid68's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    محل سكونت
    tehran
    پست ها
    214

    پيش فرض

    خدايا ! پر از كينه شد سينه ام.
    چو شب رنگ درد و دريغا گرفت
    دل پاك رو ز آيينه ام.

    دلم ديگر آن شعله شاد نيست.
    همه خشم وخون است و درد و دريغ.
    سرايي شهرك آباد نيست.

    خدايا ! زمين سرد و بي نور شد.
    بي آزرم شد عشق از او دور شد
    كهن گور شد مسخ شد كور شد.

    مگر پشت اين پرده آبگون
    تو ننشسته اي بر سرير سپهر
    به دست اندرت رشته چند و چون ؟

    شبي جبه ديگر كن و پوستين
    فرود آي از آن بارگاه بلند
    رها كرده خويشتن را ببين.

    زمين ديگر آن كودكد پاك نيست.
    پر آلودگيهاست دامان وي
    كه خاكش بسر گر چه جز خاك نيست

    گزارشگران تو گويا دگر
    زبانشان فسرده ست ؛ يا روز وشب
    دروغ ودروغ آورنئت خبر .

    كسي ديگر اينجا تو را بنده نيست .
    در اين كهنه محراب تاريك ، بس
    فريبنده هست و پرستنده نيست.

    علي رفت ؛ زرتشت فرمند خفت.
    شبان تو گم گشت، و بوداي پاك
    رخ اندر شب ني روانا نهفت.

    نماندست جز «من» كسي بر زمين .
    دگر ناكسانند ونامردمان؛
    بلند آستين و پليد آستان.

    همه باغها پير و پژمرده اند.
    همه راهها مانده بي رهگذر.
    همه شمع وقنديلها مرده اند.

    تو گر مرده اي جانشين تو كيست ؟
    كه پرسد ؟ كه جويد ؟كه فرمان دهد؟
    وگر زنده اي ، كين پسنديده نيست.

    مگر ضخره هاي سپر بلند ،
    -كه بودند روزي به فرمان تو -
    سر از امر و نهي تو پيچيده اند؟

    مگر مهر و توفان وآب ، اي خداي!
    دگر نيست در پنجه پير تو؟
    گه گويي : بسوز ، و بروب ، وبراي.

    گذشت ، آي پير پريشان! بس است.
    بميران ، كه دونند و كمتر ز دون
    بسوزان ؛كه پستد و زآن سوي پست.

    يكب بشنو اين نعره خشم را،
    براي كه بر پا نگاه داشتي،
    زميني چنين بي حيا چشم را؟

    گر اين بردباري براي من است ؛
    نخواهم من ايت صبر وسنك و تو را ؛
    نبيني كه ديكر نه جاي من است ؟

    از اين غرقه در ظلمت و گمراهي ،
    ازين گوي سرگشته ناسپاس،
    چه ماندست،جز قرنهاي تهي ؟

    گران است اين بار بر دوش من
    گران است ،كز پاس شرم وشرف ،
    بفرسود روح سيه پوش من

    خدايا ى غم آلو شد خانه ام.
    پر از خشم وخون است و درد ودريغ
    دل خسته پير ديوانه ام.
    (مهدي اخوان ثالث)

  4. #4
    اگه نباشه جاش خالی می مونه 68vahid68's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    محل سكونت
    tehran
    پست ها
    214

    پيش فرض

    اسب‌هاي زخمي
    از حسنعلي فرجي
    اي اسب‌هاي زخمي‌من! كو سوارتان؟
    در‌هاي و هوي دلهره گُم‌ شد غبارتان؟
    بس دشت‌هاي تشنه كه جوياي معجزه است
    بس چشم‌هاي خسته كه در انتظارتان
    اي باغ‌هاي لاله، شهيدانِ سرخ‌پر
    اي دست‌هاي سبز سحر، از تبارتان
    در تنگناي سخت زمان گير كرده‌ايم
    اي كاش باز هم بوزد ذوالفقارتان
    آنقدر مثل آب زلاليد و با صفا
    گم مي‌شود در آينه و گل، مزارتان
    اينك پس از غروبِ شما از فراز عشق
    مائيم و ناله‌هاي دلِ بي‌قرارتان

  5. #5
    اگه نباشه جاش خالی می مونه 68vahid68's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    محل سكونت
    tehran
    پست ها
    214

    پيش فرض

    1)البته شعر فوق نو نبود ولي به دليل معصر بودنش تو اين تايپيك گذاشتم



    2) از شعر حماسي اخوان گفتم ونوشتم اما بخشي مهم از شعر حماسي معاصر را شعر دفاع مقدس تشكيل
    مي دهد
    شعر دفاع مقدس از دوران جنگ آغاز شد و شاعر رزمنده و غير رزمنده براي افزايش روحيه همرزمان لحن حماسي را بر گزيدند
    پس ججنگ نيز به ياد برزگداست شهدا اين سبك هنوز در ابديات معاصر جاريست

  6. #6
    اگه نباشه جاش خالی می مونه 68vahid68's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    محل سكونت
    tehran
    پست ها
    214

    پيش فرض

    شهادت‌ آمد ‌امّا…
    از رسول شريفي
    من و تو عشق را باور نكرديم
    ميان خون و آتش سَر نكرديم
    شهادت‌آمد ‌امّا اي دريغا!
    گلويي از شهادت ‌تَر نكرديم

  7. #7
    اگه نباشه جاش خالی می مونه 68vahid68's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    محل سكونت
    tehran
    پست ها
    214

    پيش فرض

    لباس‌خاكي‌ها
    ازسيد محمد جواد شرافت
    نديدم آينه‌اي چون لباس‌خاكي‌ها
    همان قبيله كه بودند غرقِ ‌پاكي‌ها
    به عشق زنده شدن، «عند ربِّهم» بودن
    شده ست حاصل آن‌ها ز سينه چاكي‌ها
    دليل غربتشان، اهلِ خاك بودنِ ماست
    نه بي ‌مزار‌ شدن‌ها، نه بي پلاكي‌ها
    به آسمان كه رسيدند رو به ما گفتند:
    زمين چقدر حقير است، آي خاكي‌ها!

  8. #8
    اگه نباشه جاش خالی می مونه 68vahid68's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    محل سكونت
    tehran
    پست ها
    214

    پيش فرض

    شعر دفاع مقدس به طور كامل حماسي نيست و در دوران بعد از جنگ حال و هواي غنايي گرفته است
    اما شعرهايي كه در دوران دغاع مقدس سروده شده اند جنبه حماسي آنها غلبه دارد تا در تهييج سربازان كارآمدي بيشتري داشته باشند

    شعرهاي فوق تمامي بعد از جنگ سروده شده اند
    Last edited by 68vahid68; 02-07-2007 at 17:20.

  9. #9
    اگه نباشه جاش خالی می مونه 68vahid68's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    محل سكونت
    tehran
    پست ها
    214

    پيش فرض

    زمستان

    سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت
    سرها در گریبان است
    کسی سر بر نیارد کرد پاسخ گفتن و دیدار یاران را
    نگه جز پیش پا را دید ، نتواند
    که ره تاریک و لغزان است
    وگر دست محبت سوی کسی یازی
    به کراه آورد دست از بغل بیرون
    که سرما سخت سوزان است
    نفس ، کز گرمگاه سینه می اید برون ، ابری شود تاریک
    چو دیدار ایستد در پیش چشمانت
    نفس کاین است ، پس دیگر چه داری چشم
    ز چشم دوستان دور یا نزدیک ؟
    مسیحای جوانمرد من ! ای ترسای پیر پیرهن چرکین
    هوا بس ناجوانمردانه سرد است ... ای
    دمت گرم و سرت خوش باد
    سلامم را تو پاسخ گوی ، در بگشای
    منم من ، میهمان هر شبت ، لولی وش مغموم
    منم من ، سنگ تیپاخورده ی رنجور
    منم ، دشنام پس آفرینش ، نغمه ی ناجور
    نه از رومم ، نه از زنگم ، همان بیرنگ بیرنگم
    بیا بگشای در ، بگشای ، دلتنگم
    حریفا ! میزبانا ! میهمان سال و ماهت پشت در چون موج می لرزد
    تگرگی نیست ، مرگی نیست
    صدایی گر شنیدی ، صحبت سرما و دندان است
    من امشب آمدستم وام بگزارم
    حسابت را کنار جام بگذارم
    چه می گویی که بیگه شد ، سحر شد ، بامداد آمد ؟
    فریبت می دهد ، بر آسمان این سرخی بعد از سحرگه نیست
    حریفا ! گوش سرما برده است این ، یادگار سیلی سرد زمستان است
    و قندیل سپهر تنگ میدان ، مرده یا زنده
    به تابوت ستبر ظلمت نه توی مرگ اندود ، پنهان است
    حریفا ! رو چراغ باده را بفروز ، شب با روز یکسان است
    سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت
    هوا دلگیر ، درها بسته ، سرها در گریبان ، دستها پنهان
    نفسها ابر ، دلها خسته و غمگین
    درختان اسکلتهای بلور آجین
    زمین دلمرده ، سقف آسمان کوتاه
    غبار آلوده مهر و ماه
    زمستان است




    مهدي اخوان ثالث

  10. #10
    اگه نباشه جاش خالی می مونه 68vahid68's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    محل سكونت
    tehran
    پست ها
    214

    پيش فرض

    يك مشكلي برام پيش اومد و اون مشكل با طرح يك سوال ايجاد شد" فرق ادبيات پايداري و حماسي چيه ؟"
    حقيقتش من جواب اين سوال را بلد نيستم پس اگر تا مدتي كه اينجا به اين سوال پاسخي ندادم يا جوابي نشيدم حق بدهيد كه نميتونم از هم تفكيكشون كنم

صفحه 1 از 3 123 آخرآخر

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •