تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 4 از 42 اولاول 1234567814 ... آخرآخر
نمايش نتايج 31 به 40 از 418

نام تاپيک: اشعار مادر

  1. #31
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    آسودگی از محنت ندارد مادر
    آسایش جان و تن ندارد مادر
    دارد غم و اندوه جگر گوشه خویش
    ورنه غم خویشتن ندارد مادر

  2. #32
    حـــــرفـه ای Marichka's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2005
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    5,662

    پيش فرض

    سلام دوستان

    از تاپيك خوب و زيبايي كه شروع كردين ممنونم.

    لطف كنيد و با توجه به محتواي انجمن فقط اشعار و قطعات ادبي مرتبط با ستايش مادر رو در اين تاپيك قرار بدين.

    تاپيك ويرايش شد

    پايدار و پيروز باشيد

  3. #33
    آخر فروم باز persian365's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2007
    محل سكونت
    اینترنت
    پست ها
    1,267

    پيش فرض

    مادرم آغوش خود را باز کن

    نوگلت ء طفلت ء جوانت ناز کن

    این منم مادر که تالان آمدم

    ناتوان از جور رندان آمدم

    دیدی آخر مهربانی حاصلش جز غم نبود ؟!

    شمع بودن ء سوختن ء راهش نبود؟!

    مادرم دیدی که مردی نیست در میدان رزم !

    روبهانند این ستمکاران بزم!

    شوق پرواز و پریدن خواب بود

    در قفس ماندن تکیدن باب بود

    نوگلانت را در آغوشت بگیر

    گرچه گردون کرده آنها را اسیر!

    زندگی رنگش دگر یکرنگ نیست

    با نبود مهربانی و صداقت آدمی دلتنگ نیست

    آخر اندوه کدام از ماست در پیشانی ات

    یا ستمهای چه زهاکیست در بی تابی ات؟

    مادرم آغوش گرمت را به رویم باز کن

    هرچه غم در سینه ات داری برایم ساز کن

    این من و این قلب رنجور از ستم

    می کنم تقدیم تو جانم که ارزانیست کم!

  4. #34
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    مادرم! اي هميشگي بهار
    اي قرار اي بهار ماندگار
    اي شكوه شهر من
    جاي جاي شعر من
    كهنه و سپيد و نو
    واژه واژه خط به خط
    تك تكش فداي تو

  5. #35
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    سرمشق تمام هستيم مادر من بود
    استاد ازل قوت جان مادر من بود
    انكس كه فنا كرد تمام هم خود را
    از بهر بقاي پسرش مادر من بود

  6. #36
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض


    از تـو عاشقتـر در ايـن دنيـا نديــدم
    از همــان روزي كــه يــزدان آفريــدم
    بــس ملامتهــا كــه بهــر مــن كشيـدي
    لحظـــه اي هـــم روي آسايـــش نديـدي
    اي بسـا شبهـا كـه خــود بيدارمانــدي
    بهـر مـن زيبـا تريـن افسانـه خوانـدي
    قطــره قطــره شيـــره جانـــت مكيـدم
    از تـو بـوده گـر بدينجـا مـن رسيــدم
    مهـر تــو درسينــه ام جاريســت جـاري
    عشـق تـو انــدر دلــم باقيســت باقـي
    مــادرم عشـــق مـــن اي آرامـــش مـن
    اي تمــام احتيـــاج و خواهـــش مـــن
    مـن دعايـت مــي كنــم پاينــده باشـي
    تـا ابـد اي شمـع جـان تابنــده باشـي

  7. #37
    آخر فروم باز diana_1989's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2007
    پست ها
    1,078

    پيش فرض

    بنام سلام تقدیمت میکنم
    در دفتر دلم شعری مینویسم
    سبزتر از بهار ساده تر از گل
    و روشن تر از خورشید
    خوشبوتر ازگل
    در دفتر دلم شعری مینویسم که عظمت تو را حکایت کند
    اینک در بهاری دیگر پننجره ی دلی را به باغ تو آغاز میکنم
    عشق تو باشکوهتر از هر منظره ای است دوستی را در چه واژه ای میتوان جای داد
    و با چه چیزی میتوان گفت
    و به چه کسی نسبت داد
    و چه چیز را دز دنیا میتوان گفت
    « مــــــــــــــــــادر »

  8. #38
    حـــــرفـه ای mahsoft's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2004
    محل سكونت
    پيش بابايی شماره‌شناسنامه: پلــــــاک ¼
    پست ها
    6,359

    پيش فرض

    تو را چه بنامم ای مادر،
    تندیس عشق،گنجینه مهر،مظهر محبت؟........
    ای عروس آفرینش که از گیسویت عصمت،از دیدگانت مهر،از مژگانت نور،از دستانت کرامت،از لبهایت سخن عشق می بارد

  9. #39
    حـــــرفـه ای mahsoft's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2004
    محل سكونت
    پيش بابايی شماره‌شناسنامه: پلــــــاک ¼
    پست ها
    6,359

    پيش فرض

    وقتيکه من بزرگ شدم، شايد

    معمار شوم

    آنگاه

    تمامي جهان را همچون بامي

    بر فراز دستان تو

    ستون خواهم کرد



    وقتيکه من بزرگ شدم، شايد

    پزشک شوم

    آنگاه

    با عطر تو

    نوشدارويي خواهم ساخت

    بر تمام دردهاي جهان

    و آنگاه به سلامتي شان

    با لب هاي تو

    بر گونه هاي شادي تمام کودکان جهان

    بوسه خواهم زد



    وقتيکه من بزرگ شدم، شايد

    يکروز با چتر گيسوان تو

    از آسمان آرزوهايت

    پروازي کنم بر آستان زمين

    [زميني که پاي تو آنرا نگه داشته است ]

    و آنگاه

    خواهم دويد تا مرزهاي درونت

    و در پنهانترين گوشه هاي جنگل سبز آغوش تو

    پنهان خواهم شد



    اکنون را که نام نهادي فصل کاشت

    فردا که من بزرگ شدم

    در زمان برداشت

    مادرم، به تو قول مي دهم

    من تو را دوست خواهم داشت


    شعر از : فرهاد جاويدي، تهران، ۱۹۸۵

  10. #40
    آخر فروم باز persian365's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2007
    محل سكونت
    اینترنت
    پست ها
    1,267

    12 مادر

    باتو پر آوازه شدم ، ای مونس دنیایم

    با توبه اوج می رسم ،ای توگل خوش بویم


    گر چه هجرت کرده امشب کمی بیمارم

    چون به اندیشه ات می رسم ، چون گلی شادانم


    در بهار عشق تو ، بهرت غزل می خوانم

    چون تمام شعر من تقدیم تو باد ، مادرم


    من تمام خواهشم ، در زندگی فقط تویی

    تو تمام هستی ام ، آرزویم ، رویایم


    تو فرشته خدایی ، که برای من طلوعی

    چو به وقت ناامیدی ، مرهمی به روی دردم


    مریم پاک و مقدس ، مادر خوب وعزیزم

    همیشه جلوه وجودت ، هست تسلای وجودم



    توسط: سلماز شجاعیان

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •