»» آنچه كه از چاپ ميدانيد

[pedram_ashena]

ممنون آنيل .به زودي شاهد تغيرات بزرگي در زمينه چاپ در اينجا خواهيد بود.براي همين ما مجبوريم آهسته قدم برداريم تا ....

ساويس جان تئوري را فعلا با تاريخچه شروع كرديد پس ادامه بديد تا تمام بشه.بعد زحمت تهيه يك ليست انواع چاپ با زير مجموعه اش را بكشيد (چاپهاي متدوال متمايز باشند تا كاملتر به آنها بپردازيم)تئوري اين ليستها را هم با كمك هم رديف ميكنيم

[Anildy]

سلام.

اول به آقای پدرام بگم اسم من «آنيل دی» Anildy هست نه آنيل.

دوم اينکه سوال دارم. در مورد تاريخچه چاپ. می شه روش چاپ سنگی رو بيشتر توضيح بديد. من بيشتر می خوام بدونم چاپ سنگی هم مثل چاپ سربی که توضيح داديد برای چاپ متن از حروف و کنار هم قرار دادن اونها به دست می آد يا نه؟ و در مورد تصویر در چاپ سنگی هم می شه بگيد چه جوری يه تصوير رو با سنگ چاپ می کردند؟
ممنون.
شاگرد نيمکت آخر «آنيل دی»

[saviss]

سلام.

اول به آقای پدرام بگم اسم من «آنيل دی» Anildy هست نه آنيل.

دوم اينکه سوال دارم. در مورد تاريخچه چاپ. می شه روش چاپ سنگی رو بيشتر توضيح بديد. من بيشتر می خوام بدونم چاپ سنگی هم مثل چاپ سربی که توضيح داديد برای چاپ متن از حروف و کنار هم قرار دادن اونها به دست می آد يا نه؟ و در مورد تصویر در چاپ سنگی هم می شه بگيد چه جوری يه تصوير رو با سنگ چاپ می کردند؟
ممنون.
شاگرد نيمکت آخر «آنيل دی»

اول ..سلام
دوم متشکر از توجه
=========
درجواب شما باید بگم که :
خیر چاپ سنگی با چاپ سربی خیلی فرق میکنه...
درآینده درمورد این تفاوت ها حتما بحث می کنیم
خیالتون راحت باشه
=========
ظاهرا پدرام توپ رو انداخت توی زمین من.....
=============
اما پدی جان فکر کنم که مباحث تئوریک ..قرار بود یا شما باشه
و
مباحث عملی بامن...
متشکر میشم که این تاپیک رو باهم ادامه بدیم...
اگه هم توی تقسیم بندی بین تئوری و عملی مشکل منبع دارید..
منpmمیدم برای شما
==========
پدی جان بیزحمت
تقسیم بندی رو اعلام کنین
متشکر میشم
وگرنه بارتاپیک رو من باید به تنهائی به دوش بکشم

[AOM]

تاریخچه که خیلی مهم نیست 500 سال پیش یه کاری میکردن.جای این بحث ها توی کتاب های تاریخه.مگر اینکه شما دوست داشته باشید این روش دوباره بیاد.اگه بحث عملی بیاد فکر نمیکنید بهتر باشه؟؟

[saviss]

تاریخچه که خیلی مهم نیست 500 سال پیش یه کاری میکردن.جای این بحث ها توی کتاب های تاریخه.مگر اینکه شما دوست داشته باشید این روش دوباره بیاد.اگه بحث عملی بیاد فکر نمیکنید بهتر باشه؟؟

اول سلام
دوم:
من خودم به شخصه فکرمیکنم تا تاریخچه ی چیزی روندونیم(هرچند بطور گذرا)نمی تونیم درمورد ادامه ش هم زیاد مانوربدیم
بحث تاریخ چه رو هم که قبلاعرض کردم ....

این هم که درمورد تاریخ چاپ عرض کردم منظورم سیرتاریخی تکامل صنعت چاپ بود که گمونم بیشتراز یکی دوتا پست رو حداکثر پرنمیکنه مگه اینکه بخوایم روی هرکدومشون حدود دوهفته بطوراختصاصی کارکنیم (گمونم این برمیگرده به نحوه ی پیش رفتن تاپیک ....مثلاممکنه یکی از دوستان بپرسن ((بهترین روش چاپ روزنامه چیه؟))که جوابش استفاده از سیستم چاپ وب(باوب اینترنت اشتباه نشه )یا روتاری هست
درمجموع فکرمیکنم از همون ابتدا که گفتم ...یعنی تاریخچه ی مختصرشروع کنیم ...وبه سیستم های امروزی برسیم

درنتیجه ممکنه برای شما کسل کننده باشه اما مبحث پایه هست ویکمی هم شیرین(حالا به جاهایی شیرینش هم میرسیم)
اگرهم نیازی احساس شد که تاریخ چه هارو مفصلتر بگیم ....یا بعدا توی همین تاپیک میذاریم یا تاپیک مجزامیزنیم که مخلوط نشند(البته من بادومی موافقتر هستم)
============================
اما درمورد چاپ سنگی :
یکی از قدیمی ترین انواع چاپ روش سنگی هست . این نوع چاپ بیشترجهت چاپ کتاب مورد استفاده قرار میگرفت .
در این نوع چاپ ابتدا نقوش ویا متن به وسیله مرکب مخصوصی که از دوده،روغن پخته (معمولا پی )، موم و سقز تهیه شده بود روی یک کاغذضدآب کشیده ویا نوشته می شد . این کاغذ را برای مدتی ( یک تا دو شبا نه روز ) در اب نگاه می داشتند تا نرم بشه بعد انرا بصورت صاف روی سنگ آهکی صاف سائیده شده قرار داده و حرارت می دادند تا نقوش به منافذ سنگ انتقال پیدا کند، وقتی که روی سنگ مرکبی میشد(یعنی مرکب کاملا منافذ بسیارریز سنگ رو پرمیکرد) روی سنگ رو تیزاب (اسید) میزدند(باصطلاح آماده ش میکردند) تا حروف روی سنگ به اندازه یک میلیمتر ( در اثر حل شدن سطح سنگ در تیزاب ) برجستگی پیدا کند ومابقی سنگ فرورفته بشه . بعد از اینکه فرورفتگی لازم ایجاد شد با استفاده از نورد یا غلتک سطح سنگ رو مرکبی میکردندسپس کاغذ را روی سنگی که حالا تبدیل به کلیشه شده قرار میادند وبوسیله ی دست گاه های پائی یا دستی (مثلا پرس های چرخ وفلکی) وبعدامکاانیکی
درکل کار پردردسری بود!!
================================================
حالا این هم ازقسمت شیرین ماجرا
یک روش جالب دیگه چاپ سنگی هم هست که:
این نوع چاپ كه در سال 1798 توسط اَلواسان اِمُلدِر اختراع شد، یك تكنیك گرافیكی است كه در آن با استفاده از رنگ روغن، نقاشی بر روی یك صفحه از سنگ آهك منتقل می‌شود، به‌طوری كه فقط قسمت‌های نقاشی شده، رنگ‌های چاپی را می‌پذیرند و بقیه‌ی قسمت‌ها رنگ‌های چاپی را پس می‌زنند. سپس با پرس كردن، نقاشی بر روی كاغذی كه در بالای آن قرار گرفته است، چاپ می‌شود.
برای حكاكی بر روی سنگ می‌توان نقاشی را مستقیماً بر روی آن كشید و یا نقاشی را بر روی آن چاپ كرد.
مارك شاگال در كنار تابلوهای نقاشی و تابلوهای ویترا، تنوعی پرمحتوا و غنی در گرافیك ایجاد كرد. چاپ سنگی امكانات گسترده‌ای را برای شاگال ایجاد كرد؛ او بر حسب وسیله (ابزاری) كه به كار می‌گرفت، می‌توانست نتیجه‌ای بدیع و زیبا به دست آورد و آثار لیتوگرافی‌اش را مانند نقاشی‌های آبرنگ و رنگ روغن لطیف و زیبا تولید كند. از آن‌جایی كه رنگ در آثار شاگال خیلی با اهمیت بود و چاپ سنگی امكان گسترده‌ای از تنوع رنگ در اختیارش قرار می‌داد، شاگال این نوع چاپ را بر انواع دیگر چاپ ترجیح می‌داد.
تكنیك چاپ سنگی نه‌تنها مارك شاگال كه شمار زیادی از هنرمندان دیگر، مانند هنری تولوز لوترك و پابلو پیكاسو را سحر كرد.


درمورد تفاوتش با چاپ بوسیله ی حروف سربی هم باید بگم دوتا از تفاوت های اساسی اینها هستند:
دراین روش اولا تیراژکارپائین بود ولی حروف سربی تیراژ بالاتری رو تحمل میکنند
ثانیا نقوش ومتون بطور یک پارچه به روی سنگ (کلیشه)منتقل میشدند....مثلا اگه کسی که طرح اول رو می کشید درجائی یک حرف رو غلط نوشته بود باید کلیشه به کلی ازنو ساخته میشد ولی درچاپ باحروف سربی چون حروف بطور مجزا درکنارهمدیگه قرارمیگرفتند امکان تصحیح خطا بدون به هم خوردن فرم چاپی وجودداشت
=======
اما شباهت:
هردوی اینها جزو روش های چاپ برجسته طبقه بندی میشن
==================
ویرایش:
مبحث بعدی :
چاپ باحروف سربی

[pedram_ashena]

تاريخچه چاپ سنگي در ايران

چاپ سنگی يا ليتوگرافی نيز برای نخستين بار چون چاپ سربی در تبريز داير شد . استاد سعيد نفيسی در همان مقاله چاپ مصور در ايران می نويسد، چاپ سنگی در ايران نخست در تبری داير و عباس ميرزا نايب السلطنه محمدصالح شيرازی که به ميرزا صالح تبريزی معروف بوده به روسيه برای فراگرفتن هنرهای جديده می فرستد. نامبرده با خود دستگاه چاپ سنگی به تبريز آورد و از نخستين کتاب های سنگي، قرآنی است که در سال 1250 ق. و زادالمعاد که در سال 1251 ق. بيرون آمده و چاپخانه سنگی تهران نيز ده سال بعد در سال 1260 قمری داير شده و نخستين کتاب آن حديقةالشيعه تأليف ملااحمد اردبيلی است . بنابراين برطبق اسناد و مدارک موجود کتاب های سربي، می توان گفت چاپخانه سربی 17 سال قبل از چاپخانه سنگی در ايران تاسيس شده است .
رواج چاپ سنگی 22 سال طول کشيد

تاريخچه چاپ سربي در ايران

در سال 1290 قمری ناصرالدين شاه در سفر خود به فرنگ از استانبول يک دستگاه چاپخانه سربی با حروف عربی و لاتين به قيمت پانصد ليره عثمانی خريده و دستگاه مزبور را با يک نفر حروف چين راهی طهران کرد _در مقاله چاپخانه و روزنامه در ايران درباره سرنوشت اين چاپخانه بعد از رسيدن به تهران ادامه می دهد . . .

ولی در طهران اهمال شده و در بوته تعويق ماند تا آنکه درسال 1292 بارون نرمان اجازه نشر روزنامه فرانسوی به اسم پاتری (وطن) تحصيل کرده و چرخ مطبعه را تعمير و حروف را صاف کرده و به کار انداخت.

استاد محيط طباطبائی در مقاله چاپ سربی و سنگی ذکر می کند

تا بازگشت ناصرالدين شاه از سفر اول اروپا کسی در صدد احيای صنعت چاپ سربی برنيامد چاپخانه سربی جديد عهد ناصری را هم که برای چاپ روزنامه سربی ايران آورده بودند به زودی شکست و از کار افتاد و بار ديگر اين کار تا سفر مضفرالدين شاه به فرنگ و خريد چاپخانه موسوم به شاهنشاهی موقوف ماند.

آقای حسين محبوبی اردکانی در کتاب تاريخ مؤسسات تمدنی جديد در ايران مطالبی چون دو مقاله ديگر می گويد و در دنباله آن می افزايد . . .

. . . چاپخانه سربی و آخرين بار در حدود سال 1296 قمری در تهران داير و س از مدتی تعطيل شد و آخرين بار در حدود سال 1314 قمری چاپخانه سربی در تهران تاسيس گشت و دنباله آن تا امروز ادامه يافت

قطع کتاب‌هاي چاپ سنگي

اندازه و قطع کتاب هاي چاپ سنگي بسته به اندازة کاغذ هايي بود که براي اين منظور در نظر گرفته مي شد.

به طور کل مي‌توان قطع اين گونه کتاب ها را بر اساس جدول زير تقسيم بندي نمود:

بازو بندي اندازه (تقريباً :30*20 ميليمتر) بغلي اندازه تقريباً: (40*60 ميليمتر)

جانمازي اندازه (تقريباً: 70*120 ميليمتر) حمايلي اندازه (تقريباً: 70*120 ميليمتر، که در زير لباس به صورت حمايل آويزان مي‌شد)



رقعي اندازه (تقريباً: 160*220 ميليمتر) وزيري کوچک اندازه(تقريباً: 160*220 ميليمتر)

وزيري اندازه (تقريباً: 160*240 ميليمتر) وزيري بزرگ اندازه (تقريباً: 200*300 ميليمتر)

سلطاني اندازه (تقريباً: 300*400 ميليمتر) رحلي کوچک اندازه(تقريباً: 250*400 ميليمتر)

رحلي بزرگ اندازه(تقريباً: 350*600 ميليمتر) رحلي اندازه(تقريباً: 300*500 ميليمتر)

خشتي (طول و عرض کتاب در اندازة مساوي)

دلايل برتري چاپ سنگي بر چاپ سربي

1. کمتر بودن اشتباه در چاپ سنگي،

2. هزينة کم و سهولت کار با چاپ سنگي،

3. استفاده از لوازم و ادوات داخلي (در حالي که چاپخانه هاي سربي نياز به ابزار و ادوات وارداتي داشتند)،

4. رواج خـوشنـويـسي به عـنوان يکي از هنرهاي بزرگ ملي ايران و ديگر ممالـک

اسـلامي (موردي که بـا رواج چـاپ سـربـي در حال از بين رفتن بود، و از اين رو به

چاپ سنگي اهميت بيشتري داده مي شد)،

5. تأکيد بر انتشار کتاب هاي ديني، احاديث، اخبار و ادعيه، و ... که با چاپ سنگي بهتر از کار در مي آمد.

روش کار در چاپ سنگي ،چاپچي هاي ايران

ابتدا مطالب يا تصاوير مورد نظر با مرکب مخصوص روي کاغذهاي مشمع مخصوصي که زرد رنگ بود نوشته مي شد. بعد به مدت 24 ساعت در داخل آب نگه داشته مي شد و سپس روي سنگ مخصوص که قبلاً ساييده شده و حرارت گرفته و داغ شده بود برگردانيده مي شد تا خطوط به روي سنگ انتقال يابند. سپس بر روي سنگ اسيد نيتريک ريخته مي شد تا محل خالي سنگ (يعني اطراف نوشته ها) به اندازة يک ميليمتر حل شود و نوشته هاي روي سنگ به صورت برجسته نمايان گردد.

سپس با غلتک، مرکب بر روي سنگ نقش مي بست و با فشار يکسان و يکنواخت سنگ بر روي کاغذ، عمل چاپ صورت مي گرفت.

براي آن که در هنگام چاپ، مرکب چاپ اطراف نوشته ها و خط ها را نگيرد از مخلوطي از آب و اسيد و محلول صمغ عربي استفاده مي شد. استادکار با قلم، جاهاي خوب گرفته‌نشده را اصلاح مي کرد و به آن صمغ مي زد تا برجسته شود. بعد از محکم کردن سنگ با تسمه بر روي ماشين چاپ، کارگر مرکب‌زن با يک غلتک، مرکب را آهسته روي لوح مي ماليد. کارگر ديگري به نام کاغذگذار، ورق را با احتياط روي سنگ مي‌گذاشت. چرم گذار با ورقه اي از چرم ضخيم روي کاغذ را مي پوشاند. اين کار سبب مي شد فشار وارد بر تمام سطوح کاغذ، يکسان باشد. دو نفر غلتک‌کش با حرکت غلتک و با يک فشار عمودي، عمل چاپ را انجام مي دادند. کاغذ بردار، کاغذ چاپ‌شده را بر مي‌داشت و لايه‌گذار، يک لايه ميان ورقه هاي چاپ‌شده مي گذاشت تا کاغذهاي چاپ شده زودتر خشک شوند.

ماشين قادر بود ساعتي 200 برگ چاپ کند و با هر سنگ هفتصد برگ چاپ مي‌شد. در پايان، سنگ ساب‌ها سنگي را که يک بار از آن استفاده شده بود، از چاپ درمي آوردند، آن را گرم مي کردند و سپس با يک سمبادة زبر به اندازة کف دست، آنقدر روي سنگ مي ساييدن تا نوشته ها کاملاً پاک شود. بعد از آن با اسيد رقيق، آن رامي شستند تا براي مرحلة بعدي که شامل نوشتن، تيزابکاري و... است آماده باشد

[zaminshenas]

با سلام خدمت دوستان عزیز

با اجازه آقا پدارم من جلسه اول تدریس ایشون رو به صورت pdf در اوردم تا دوستان راحتر استفاده کنن

این هم لینکش

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

یا حق

[saviss]

با سلام خدمت دوستان عزیز

با اجازه آقا پدارم من جلسه اول تدریس ایشون رو به صورت pdf در اوردم تا دوستان راحتر استفاده کنن

این هم لینکش

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

یا حق

ممنون
پس با این ترتیب شدیم یک تیم 3نفره
پس بهتره با هماهنگی همدیگه این تاپیکو پیش ببریم
(ورود سایردوستان نیز آزاد است....حتی شما دوست عزیز)
میتونیم کارهارو قسمت کنیم (100دفعه به این پدی گفتم به خرجش نرفت که نرفت)
اگه شما موافقین کار هارو تقسیم میکنیم
1-کارهای نرم افزاری و غیره با پدرام
2-PDFباشما
3-موضوعات سخت افزاری (رفع مشکلات و تجربیات )هم بامن
اگه موافقید یکجوری اعلام کنید که تاپیک رو پیش ببریم
==================
ضمنا درخواست قبلی من برای ادغام تاپیک های مرتبط (هرچند میدونم که کارسختیه)کماکان پابرجاست
متشکرم

[zaminshenas]

ممنون
پس با این ترتیب شدیم یک تیم 3نفره
پس بهتره با هماهنگی همدیگه این تاپیکو پیش ببریم
(ورود سایردوستان نیز آزاد است....حتی شما دوست عزیز)
میتونیم کارهارو قسمت کنیم (100دفعه به این پدی گفتم به خرجش نرفت که نرفت)
اگه شما موافقین کار هارو تقسیم میکنیم
1-کارهای نرم افزاری و غیره با پدرام
2-PDFباشما
3-موضوعات سخت افزاری (رفع مشکلات و تجربیات )هم بامن
اگه موافقید یکجوری اعلام کنید که تاپیک رو پیش ببریم
==================
ضمنا درخواست قبلی من برای ادغام تاپیک های مرتبط (هرچند میدونم که کارسختیه)کماکان پابرجاست
متشکرم

من با پیشنهاد شما موافقم ، فقط هر مطلبی که مدیم قبلش با پیغام خصوصی به هم خبر بدیم ،تا هماهنگ باشیم

یا حق

[arizona]

با سلام.خیلی اتفاقی این تاپیک رو دیدم.اگه اجازه بدین من هم به عنوان کسی که چند سالی هست پای ماشین چاپ خاک کاغذ و پودر خشک کن میخورم،تو بحثتون شرکت کنم.
با ساویس عزیز موافقم که باید بحث طراحی و چاپ رو کاملا از هم جدا کرد.از قدیمیا که بپرسین میگن:چاپ راهیه که انتها نداره(طراحی رو نمیدونم)چه رسد به اینکه یکی بخواد تو هر دو رسته اوستا بشه.یه نکته در مورد دوستانی که میخوان ناظر چاپ بشن:اگه میخواین تو کارتون موفق باشین،یا علی بگین و یه مدت برین پای ماشین چاپو خاک کاغذ بخورین،یه کم محدودیتهای ماشین چاپ رو ببینین و بشناسین،اونوقت انتظاراتتون رو با اون محدودیت ها تطبیق بدین.
فکر نمیکنم اون دوستی که به همین راحتی گفتc=70 y=70 m=70 k=100 بدونه چاپ یه همچین چیزی روی گلاسه 115 گرمی،اونم دورو،با یه ماشین تکرنگ یا دورنگ یعنی چی.(این دقیقا وقتیه که چاپچی به زمین و زمان...)
یه طراح قبل از اینکه کامپیوترش رو روشن کنه،باید بدونه که کاری رو که میخواد طراحی کنه:
1-با چه ماشینی قراره چاپ بشه(دو ورقی-چهارو نیم...)
2-مارک ماشین!!!(هایدلبرگ-رولند....)
3-نوع کاغذ(تحریر-گلاسه-مقوا....)
4-گراماژ گاغذ
5-تعداد برجک ماشین(تکرنگ-دورنگ-چهاررنگ)
شاید اینا از نظر بعضی از دوستان اقراق آمیز باشه،اما همین نکاته که یه طراح خوب و آگاه رو از یه طراح معمولی متمایز میکنه.
اگه جسارت نباشه،باید بگم که اکثر ناظرین چاپ عزیز،کمتری اطلاعی از اصول چاپ ندارن.به همین خاطره که اصولا چاپچی ها رابطه خوبی با اونا ندارن.همین امروز یکی از دوستان که اتفاقا ناظر چاپ هم هست،بهم گفت نمیدونم چرا زیاد کارام خراب میشه.یه نمونه از جلد یه مجله رو بهم نشون داد که کارش از پشت زدن گذشته بود(یه کنده کاریه حسابی)ساویس میفهمه من چی میگم.انگار هر رنگی دوبار چاپ شده بود!(بس که رنگها بالا گرفته شده بود )تنها نصیحتی که بهش کردم این بود:زینکهاتو بسپار به چاپچی،اسمت رو هم اول مجله به عنوان ناظر فنیه چاپ بنویس،بعد برو خونه استراحت کن و باقیه کار رو به چاپچی بسپار،دیگه کارت خراب نمیشه!!!
آخه همه که مثل من نیستن که بگن باشه،چشم ،بعد کار خودشونو بکنن.
به هر حال خوشحال میشم بیام اینجا و از دوستان چیز یاد بگیرم.تمام چیزایی که گفتم در رابطه با چاپ افست بود.خوشحال میشم از اساتید محترم چیز یاد بگیرم.یا حق.