تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 2 از 4 اولاول 1234 آخرآخر
نمايش نتايج 11 به 20 از 34

نام تاپيک: کامل ترین مجموعه ضرب المثل های فارسی

  1. #11
    حـــــرفـه ای Mohammad Hosseyn's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2005
    محل سكونت
    ...
    پست ها
    5,651

    پيش فرض

    " خ "



    خار را در چشم ديگران مي بينه و تير را در چشم خودش نمي بينه !

    خاشاك به گاله ارزونه، شنبه به جهود !

    خاك خور و نان بخيلان مخور ! (( ... خار نه اي زخم ذليلان مخور ))

    خاك كوچه براي باد سودا خوبه !

    خال مهرويان سياه و دانه فلفل سياه --- هر دو جانسوز است اما اين كجا و آن كجا ؟!

    خاله ام زائيده، خاله زام هو كشيده !

    خاله را ميخواهند براي درز ودوز و گرنه چه خاله چه يوز !

    خاله سوسكه به بچه اش ميگه : قربون دست و پاي بلوريت !

    خانه اي را كه دو كدبانوست، خاك تا زانوست !

    خانه اگر پر از دشمن باشه بهتره تا خالي باشه !

    خانه خرس و باديه مس ؟

    خانه داماد عروسيست، خانه عروس هيچ خبري نيست !

    خانه دوستان بروب و در دشمنان را مكوب !

    خانه قاضي گردو بسياره شماره هم داره !

    خانه كليمي نرفتم وقتي هم رفتم شنبه رفتم !

    خانه نشيني بي بي از بي چادريست !

    خانه همسايه آش ميپزند بمن چه ؟!

    خدا به آدم گدا، نه عزا بده نه عروسي !

    خدا برف را به اندازه بام ميده !

    خدا جامه ميدهد كو اندام ؟ نان ميدهد كو دندان ؟

    خدا خر را شناخت، شاخش نداد !

    خدا داده بما مالي، يك خر مانده سه تا نالي !

    خدا دير گيره، اما سخت گيره !

    خدا را بنده نيست !

    خدا روزي رسان است، امااِهني هم مي خواد !

    خدا سرما را بقدر بالا پوش ميده !

    خدا شاه ديواري خراب كنه كه اين چاله ها پر بشه !

    خدا گر ببندد ز حكمت دري --- ز رحمت گشايد در ديگري !

    خدا ميان دانه گندم خط گذاشته !

    خدا ميخواهد بار را بمنزل برساند من نه، يك خر ديگه !

    خدا نجار نيست اما در و تخته رو خوب بهم ميندازه !

    خدا وقتي بخواد بده، نميپرسه تو كي هستي ؟

    خدا وقتي ها ميده، ور ور جماران هم ، ها ميده !

    خدا همه چيز را به يك بنده نمي ده !

    خدا همونقدر كه بنده بد داره، بنده خوب هم داره !

    خدايا آنكه را عقل دادي چه ندادي و آنكه را عقل ندادي چه دادي ؟ ((خواجه عبدالله انصاري ))

    خدا يه عقل زياد بتو بده يه پول زياد بمن !

    خر، آخور خود را گم نميكنه !

    خراب بشه باغي كه كليدش چوب مو باشه !

    خر، ار جل ز اطلس بپوشد خر است !

    خر است و يك كيله جو !

    خر از لگد خر ناراحت نميشه !

    خر باربر، به كه شير مردم در !

    خر به بوسه و پيغام آب نمي خوره !

    خربزه شيرين مال شغاله !

    خربزه كه خوردي بايد پاي لرزش هم بشيني !

    خربزه ميخواهي يا هندوانه : هر دو دانه !

    خربيارو باقلا بار كن !

    خر، پايش يك بار به چاله ميره !

    خرج كه از كيسه مهمان بود --- حاتم طايي شدن آسان بود !

    خر چه داند قيمت نقل و نبات ؟

    خر خالي يرقه ميره !

    خر، خسته - صاحب خر، ناراضي !

    خر خفته جو نمي خوره !

    خر ديزه است، به مرگ خودش راضي است تا ضرر بصاحبش بزنه !

    خر را با آخورميخوره، مرده را با گور !

    خر را جايي مي بندند كه صاحب خر راضي باشه !

    خر را كه به عروسي ميبرند، براي خوشي نيست براي آبكشي است !

    خر را گم كرده پي نعلش ميگرده !

    خر، رو به طويله تند ميره !

    خرس، تخم ميكنه يا بچه ؟ از اين دم بريده هر چي بگي برمياد !

    خرس در كوه، بو علي سيناست !

    خرس شكار نكرده رو پوستشو نفروش !

    خر سواري را حساب نميكنه !

    خر، سي شاهي ، پالون دو زار !

    خر كريم را نعل كردن !

    خر كه جو ديد، كاه نميخوره !

    خر، كه علف ديد گردن دراز ميكنه !

    خر گچ كش روز جمعه از كوه سنگ مياره !

    خر لخت راپالانشو بر نميدارند!

    خر ما از كرگي دم نداشت !

    خر ناخنكي صاحب سليقه ميشود !

    خروار نمكه، مثقال هم نمكه !

    خر وامانده معطل چشه !

    خروسي را كه شغال صبح ميبره بگذار سر شب ببره !

    خر، همان خره پالانش عوض شده !

    خريت ارث نيست بهره خداداده س !

    خري كه از خري وابمونه بايد يال و دمشو بريد !

    خوشبخت آنكه خورد و كِشت، بدبخت آنكه مرد و هِشت !

    خواب پاسبان، چراغ دزده !

    خنده كردن دل خوش ميخواد و گريه كردن سر وچشم !

    خواهر شوهر، عقرب زير فرشه !

    خواست زير ابروشو برداره، چشماشو كور كرد !

    خواهي نشوي رسوا همرنگ جماعت شو !

    خوبي لر به آنست كه هر چه شب گويد روزنه انست !

    خودتو خسته ببين، رفيقتو مرده !

    خودشو نميتونه نگهداره چطور منو نگهميداره ؟

    خود گوئي و خود خندي، عجب مرد هنر مندي !

    خودم كردم كه لعنت بر خودم باد !

    خوردن خوبي داره ، پس دادن بدي !

    خوشا بحال كساني كه مردند و آواز ترا نشنيدند !

    خوشا چاهي كه آب از خود بر آرد !

    خوش بود گر محك تجربه آيد بميان --- تا سيه روي شود هر كه دراو غش باشد .

    خوش زبان باش در امان باش !

    خولي بكفم به كه كلنگي بهوا !

    يك ده آباد به از صد شهر خراب !

    خونسار است و يك خرس !

    خير در خانه صاحبش را ميشناسد !

    خيك بزرگ، روغنش خوب نميشه !

  2. این کاربر از Mohammad Hosseyn بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  3. #12
    حـــــرفـه ای Mohammad Hosseyn's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2005
    محل سكونت
    ...
    پست ها
    5,651

    پيش فرض " د "

    دادن بديوانگي گرفتن بعاقلي !

    دارندگيست و برازندگي !

    داري طرب كن، نداري طلب كن !

    داشتم داشتم حساب نيست، دارم دارم حسابه !

    دانا داند و پرسد نادان نداند و نپرسد !

    دانا گوشت ميخورد نادان چغندر !

    دانه فلفل سياه و خال مهرويان سياه --- هر دو جانسوز است اما اين كجا و آن كجا !

    دايه از مادر مهربانتر را بايد پستن بريد !

    دختر، تخم تر تيزك است !

    دختر تنبل، مادر كدبانو را دوست داره !

    دخترميخوهي ماماش را بين --- كرباس ميخواهي پهناش را ببين !

    دختر همسايه هر چه چل تر براي ما بهتر !

    دختري كه مادرش تعريف بكنه براي آقا دائيش خوبه !

    درازي شاه خانم به پهناي ماه خانم در !

    در بيابان گرسنه را شلغم پخته به ز نقره خام !

    در بيابان لنگه كفش، نعمت خداست !

    در پس هر گريه آخر خنده ايست !

    در جنگ، حلوا تقسيم نميكنند !

    در جواني مستي، در پيري سستي، پس كي خدا پرستي ؟!

    در جهان هر كس كه داره نان مفت، ميتواند حرفهاي خوب گفت !

    در جهنم عقربي هست كه از دستش به مار غاشيه پناه ميبرند !

    در جيبش را تار عنكبوت گرفته است !

    در چهل سالگي طنبور ميآموزد در گور استاد خواهد شد !

    در حوضي كه ماهي نيست ، قورباغه سپهسالاره !

    در خانه ات را ببند همسايه تو دزد نكن !

    در خانه اگر كس است يكحرف بس است !

    در خانه بيعاره ها نقاره ميزنند !

    در خانه مور، شبنمي طوفانست !

    در خانه هر چه، مهمان هر كه !

    درخت اگر متحرك شدي ز جاي بجاي --- نه جور اره كشيدي نه جفاي تبر !

    درخت پر بار، سنگ ميخوره !

    درخت پر بار، سنگ ميخوره !

    درخت كاهلي بارش گرسنگي است !

    درخت كج جز بآتش راست نميشه !

    درخت گردكان باين بلندي --- درخت خربزه الله اكبر !

    درخت هر چه بارش بيشتر بشه، سرش پائين تر مياد !

    درد دل خودم كم بود، اينهم قرقر همسايه !

    درد، كوه كوه مياد، مومو ميره !

    در دروازه را ميشه بست، اما در دهن مردم و نميشه بست !

    در دنيا هميشه بيك پاشنه نميچرخه !

    در دنيا يه خوبي ميمونه يه بدي !

    در ديزي وازه، حياي گربه كجا رفته !

    در زمستان، الو، به از پلوه !

    در زمستان يه جل بهتر از يه دسته گله !

    درزي در كوزه افتاد !

    در زير اين گنبد آبنوسي، يكجا عزاست يكجا عروسي !

    درس اديب اگر بود زمزمه محبتي --- جمعه به مكتب آورد طفل گريز پاي را . ((‌ نظيري نيشابوري ))

    در شهر كورها يه چشمي پادشاست !

    در شهر ني سواران بايد سوار ني شد !

    در عفو لذتيست كه در انتقام نيست !

    در كار خير حاجت هيچ استخاره نيست ! ((‌ حافظ شيرازي ))

    در كف شير نر خونخواره اي --- غير از تسليم و رضا كو چاره اي ؟

    در مجلس خود راه مده همچو مني را --- كافسرده دل افسرده كند انجمني را !

    درم داران عالم را كرم نيست --- كريمان را بدست اندر درم نيست !

    در مسجده، نه كند نيست نه سوزوندني !

    در نمك ريختن توي ديگ بايد به مرد پشت كرد !

    درويش از ده رانده، ادعاي كدخدائي كند !

    درويش موميائي، هي ميگي و نميائي !

    درويش را گفتند : در دكانتو ببند دهنشو هم گذاشت !

    در، هميشه بيك پاشنه نميگرده !

    درهفت آسمان يك ستاره نداره !

    دزد،آب گرون ميخوره !

    دزد بازار آشفته ميخواهد!

    دزد باش و مرد باش !

    دزد به يك راه ميرود، صاحب مال به هزار راه !

    دزد حاضر و بز حاضر !

    دزد ناشي به كاهدون ميزنه !

    دزدي آنهم شلغم ؟ !

    دزدي كه نسيم را بدزدد دزد است !

    دست بالاي دست بسيار است . (( در جهان پيل مست بسيار است ... ))

    دست به دنبك هر كي بزني صدا ميده !

    دست بريده قدر دست بريده را ميدونه !

    دست بشكند در آستين، سر بشكند دركلاه !

    دست بيچاره چون بجان نرسد --- چاره جز پيرهن دريدن نيست !

    دست بي هنر كفچه گدئيست !

    دست پشت سر نداره !

    دست پيش را گرفته كه پس نيفته !

    دستت چربه، بمال سرت !

    دستت چو نميرسد به خانم --- درياب كنيز مطبخي را !

    دستت چو نميرسد به كوكو، خشكه پلو را فرو كو !

    دست تنگي بدتر از دلتنگي است !

    دست خالي براي تو سر زدن خوبه !

    دست در كاسه و مشت در پيشاني !

    دست، دست را ميشناسه !

    دست دكاندار تلخ است !

    دست راست را از چپ نميشناسه !

    دستش به خر نميرسه پالان خر را بر ميدارد !

    دستش به دم گاو بند شده !

    دستش به عرب و عجم بند شده است !

    دستش بدهنش ميرسه !

    دستش در كيسه خليفه است !

    دستش را به كمرش گرفته كه از بيگي نيفته !

    دستش شيره ايست يا دستش چسبناك است !

    دستش را توي حنا گذاشت !

    دست شكسته بكار ميره، دل شكسته بكار نميره !

    دست شكسته وبال گردنه !

    دستش نمك نداره !

    دست كار دل و نميكنه و دل كار دست و نميكنه !

    دستش كجه !

    دست كه به چوب بردي گربه دزده حساب كار خودشو ميكنه !

    دست كه بسيار شد بركت كم مي شود !

    دست ما كوتاه و خرما بر نخيل . (( پاي ما لنگ است و منزل بس دراز )) ((‌ حافظ شيرازي ))

    دست ننت درد نكنه !

    دست و روت را بشور منم بخور !

    دست و رويش را با آب مرده شور خانه شسته است !

    دستي را كه حاكم ببره خون نداره يا ديه نداره !

    دستي را كه نميتوان بريد بايد بوسيد !

    دستي را كه از من بريد، خواه سگ بخورد خواه گربه !

    دشمنان در زندن با هم دوست شوند !

    دشمن دانا بلندت ميكند --- بر زمينت ميزند نادان دوست !

    دشمن دانا كه غم جان بود --- بهتر از دوست كه نادان بود . ((‌ نظامي ))

    دشمن نتوان حقير و بيچاره شمرد . (( داني كه چه گفت زال با رستم گرد )) ((‌ سعدي ))

    دعا خانه صاحبش را ميشناسد !

    دعا كن (( الف )) بميره يا دعا كن بابات بميره !

    دعوا سر لحاف ملا نصرالدين بود !

    دلاكها كه بيكار ميشوند سر هم را ميتراشند !

    دل بيغم دراين عالم نباشد --- اگر باشد بني آدم نباشد .

    دل سفره نيست كه آدم پيش هر كس باز كنه !

    دلش درو طاقچه نداره !

    دلم خوشه زن بگم اگر چه كمتر از سگم !

    دلو هميشه از چاه درست در نمياد !

    دماغش را بگيري جانش در مياد !

    دم خروس از جيبش پيداست !

    دمش را توي خمره زده است !

    دندن اسب پيشكشي را نميشمارند !

    دنده را شتر شكست، تاوانش را خر داد !

    دنيا پس از مرگ ما، چه دريا چه سراب !

    دنيا دمش درازه !

    دنيا جاي آزمايش است، نه جاي آسايش !

    دنيا، دار مكافاته !

    دنيا را آب ببره او راخواب ميبره !

    دنيا را هر طور بگيري ميگذره !

    دنيايش مثل آخرت يزيده !

    دنيا محل گذره !

    دو تا در را پهلوي هم ميگذارند براي اينست كه به درد هم برسند !

    دو خروس بچه از يك مرغ پيدا ميشوند، يكي تركي ميخونه يكي فارسي !

    دود از كنده بلند ميشه !

    دود، روزنه خودشو پيدا ميكنه !

    دو دستماله ميرقصه !

    دور اول و بد مستي ؟

    دور دور ميرزا جلاله ، يك زن به دو شوهر حلاله !

    دوري و دوستي !

    دوست آنست كه بگرياند. دشمن آنست كه بخنداند !

    دوست همه كس، دوست هيچكس نيست !

    دوستي بدوستي در، جو بيار زرد آلو ببر !

    دوستي دوستي از سرت ميكنند پوستي ؟!

    دوصد گفته چو نيم كردار نيست !

    دو صد من استخوان بايد كه صدمن بار بردارد !

    دوغ در خانه ترش است !

    دوغ و دوشاب در نظرش يكيست !

    دو قرت و نيمش باقيه !

    دو قرص نان اگر از گندم است و گر از جو --- دوتاي جامه اگر كهنه است و گر از نو .

    هزار مرتبه بهتر بنزد ابن يمين --- زفرمملكت كيقباد و كيخسرو .

    ده انگشت را خدا برابر نيافريده !

    ده، براي كدخدا خوبه و برادرش !

    ده درويش در گليمي بخسبند و دو پادشاه در اقليمي نگنجند .

    دهنش آستر داره !

    دهنش چاك و بست نداره !

    دهن مردم را نميشود بست !

    دهنه جيبش را تار عنكبوت گرفته !

    ديده مي بينه، دل ميخواد !

    دير آمده زود ميخواد بره !

    دير زائيده زود ميخواد بزرگ كنه !

    ديشب همه شب كمچه زدي كو حلوا ؟!

    ديگ به ديگ ميگه روت سياه ، سه پايه ميگه صل علي !

    ديگران كاشتند ما خورديم، ما ميكاريم ديگران بخورند !

    ديگ ملا نصرالدين است !

    ديوار حاشا بلنده !

    ديوار موش داره ، موش هم گوش داره !

    ديوانه چو ديوانه به بيند خوشش آيد !

  4. #13
    حـــــرفـه ای Mohammad Hosseyn's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2005
    محل سكونت
    ...
    پست ها
    5,651

    پيش فرض " ذ "

    ذات نايافته از هستي بخش --- كي تواند كه شود هستي بخش ؟! (( جامي ))

    ذره ذره كاندرين ارض و سماست --- جنس خود را همچو كاه و كهرباست . ((مولوي ))

    ذره ذره جمع گردد وانگهي دريا شود .

  5. #14
    حـــــرفـه ای Mohammad Hosseyn's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2005
    محل سكونت
    ...
    پست ها
    5,651

    پيش فرض " ر "

    راستي هيبت اللهي يا ميخواهي منو بترسوني ؟!

    راه دزد زده تا چهل روز امنه !

    راه دويده، كفش دريده !

    رحمت بكفن دزد اولي !

    رخت دو جاري را در يك طشت نميشه شست !

    رستم است و يكدست اسلحه !

    رستم در حمام است !

    رستم صولت و افندي پيزي !

    رسيده بود بلايي ولي به خير گذشت . (( نريخت درد مي و محتسبز دير گذشت ... )) (( آصفي هروي ))

    رطب خورده كي منع رطب چون كند !

    رفت زير ابروش را برداره چشمش را هم كور كرد !

    رفت به نان برسه بجان رسيد !

    رفتم ثواب كنم كباب شدم !

    رفتم خونه خاله دلم واشه ، خاله خسبيد دلم پوسيد !

    رفتم شهر كورها ، ديدم همه كور، منهم كور !

    رقاصه نميتونست برقصه ميگفت زمين كجه !

    رند را بند و قحبه را پند سود نكند !

    رنگم ببين و حالمو نپرس !

    روبرو خاله و پشت سر چاله !

    روده بزرگه روده كوچيكه رو خورد !

    روز از نو، روزي از نو !

    روز گار آئينه را محتاج خاكستر كند !

    روزگار است اينكه گه عزت دهد و گه خوار دارد --- چرخ بازيگر از اين بازيچه ها بسيار دارد .(( قائم مقام فراهاني ))

    روزه خوردنشو ديدم، ولي نماز كردنش را نديده ام !

    روزي به قدمه !

    روزي گريه دست زن شلخته است !

    روضه خوان پشمه چال است !

    روغن چراغ ريخته وقف امامزاده !

    روغن روي روغن ميره ، بلغور، خشك ميمونه !

    رو مسخرگي پيشه كن و مطربي آموز --- تا داد خود از كهتر و مهتر بستاني . (( عبيد زاكاني ))

    روي گدا سياهه ولي كيسه اش پره !

    ريسمان سوخت و كجيش بيرون نرفت !

    ريش و قيچي هر دو در دست شماست !

  6. #15
    حـــــرفـه ای Mohammad Hosseyn's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2005
    محل سكونت
    ...
    پست ها
    5,651

    پيش فرض " ز "

    ز آب خرد، ماهي خرد خيزد --- نهنگ آن به كه از دريا گريزد !

    زاغم زد و زو غم زد، پس مانده كلاغ كورم زد !

    زبان بريده بكنجي نشسته صم بكم --- به از كسي كه نباشد زبانش اندر حكم . (( سعدي ))

    زبان خر را خلج ميدونه !

    زبان خوش، مار را از سوراخ بيرون ميآورد !

    زبان سرخ سر سبز ميدهد بر باد --- بهوش باش كه سر در سر زبان نكني .

    زبان گوشت است بهر طرف كه بچرخاني ميچرخه !

    زخم زبان از زخم شمشير بدتره !

    زدي ضربتي ضربتي نوش كن !

    زرد آلو را ميخورند براي هسته اش !

    زرنگي زياد فقر ميآره !

    زرنگي زياد مايه جوانمرگيست !

    ز عشق تا بصبوري هزار فرسنگ است ! (( دلي كه عاشق و صابر بود مگر سنگ است ؟ )) (( سعدي ))

    زعفران كه زياد شد بخورد خر ميدهند !

    زكوة تخم مرغ يك دانه پنبه دونه است !

    زمانه ايست كه هر كس بخود گرفتار است ! (( تو هم در آينه حيران حسن خويشي ... )) (( آصفي هروي ))

    زمانه با تو نسازد، تو با زمانه بساز!

    زمستان رفت و رو سياهي به زغال موند !

    زن آبستن گل ميخوره اما گل داغستان !

    زن ازغازه سرخ رو شود و مرد از غزا !

    زن بد را اگر در شيشه هم بكنند كار خودشو ميكنه !

    زن بلاست ، اما الهي هيچ خانه اي بي بلا نباشه !

    زن بيوه را ميوه اش ميخواهند !

    زن تا نزائيده دلبره، وقتيكه زائيد مادره !

    زن جوان را تيري به پهلو نشيند به كه پيري !

    زن راضي، مرد راضي، گور پدر قاضي !

    زن سليطه سگ بي قلاده است !

    زن كه رسيد به بيست، بايد بحالش گريست !

    زنگوله پاي تابوت !

    زن نجيب گرفتن آسونه، ولي نگهداريش مشكله !

    زن و شوهر جنگ كنند، ابلهان باور كنند !

    زني كه جهاز نداره، اينهمه ناز نداره !

    زورش بخر نميرسه پالون خر را بر ميداره !

    زور داري، حرفت پيشه !

    زور دار پول نميخواد، بي زور هم پول نميخواد !

    زهر طرف كه كشته شود اسلام است !

    زير اندزش زمين است و رواندازش آسمون !

    زير پاي كسي پوست خربزه گذاشتن !

    زير دمش سست است !

    زير ديگ اتش است و زير آدم آدم !

    زير سرش بلنده !

    زير شالش قرصه !

    زير كاسه نيم كاسه ايست .

    زيره به كرمان ميبره !

  7. #16
    حـــــرفـه ای Mohammad Hosseyn's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2005
    محل سكونت
    ...
    پست ها
    5,651

    پيش فرض " س "

    سال به دوازده ماه ما مي بينيم يكدفعه هم تو ببين !

    سال به سال دريغ از پارسال !

    سالها ميگذاره تا شنبه به نوروز بيفته !

    سالي كه نكوست از بهارش پيداست !

    سبوي خالي را بسبوي پر مزن !

    سبوي نو آب خنك دارد !

    سبيلش آويزان شد !

    سبيلش را بايد چرب كرد !

    سپلشت آيد و زن زايد و مهمان عزيزت برسد !

    سخن خود تو كجا شنيدي، اونجا كه حرف مردمو شنيدي !

    سر بريده سخن نگويد !

    سر بزرگ بلاي بزرگ داره !

    سر بشكنه در كلاه، دست بشكنه در آستين !

    سر بي صاحب ميتراشه !

    سر بيگناه، پاي دار ميره اما بالاي دار نميره !

    سر پيري و معركه گيري !

    سر تراشي را از سر كچل ما ميخواد ياد بگيره !

    سر حليم روغن ميرود !

    سر خر باش، صاحب زر باش !

    سر را با پنبه ميبرد !

    سر را قمي مي شكنه تاوانش را كاشي ميده !

    سر زلف تو نباشد سر زلف دگري !

    سرش از خودش نيست .

    سرش به تنش زيادي ميكنه !

    سرش به كلاش ميارزه !

    سرش بوي قرمه سبزي ميده !

    سرش توي حسابه !

    سرش توي لاك خودشه !

    سرش جنگه اما دلش تنگه !

    سرش را پيراهن هم نميدونه !

    سر قبري گريه كن كه مرده توش باشه !

    سر قبرم كثافت نكن از فاتحه خواندنت گذشتم !

    سر كچل را سنگي و ديوانه را دنگي !

    سر كچل و عرقچين !

    سركه مفت از عسل شيرين تره !

    سركه نقد بهتر از حلواي نسيه است !

    سركه نه در راه عزيزان بود --- بار گرانيست كشيدن بدوش ! (( سعدي ))

    سر گاو توي خمره گير كرده !

    سر گنجشكي خورده !

    سر گنده زير لحافه !

    سرم را ميشكنه نخودچي جيبم ميكنه !

    سرم را سرسري متراش اي استاد سلماني --- كه ما هم در ديار خود سري داريم و ساماني .

    سرنا را از سر گشادش ميزنه !

    سرناچي كم بود يكي هم از غوغه اومد !

    سري را مه درد نيمكند دستمال مبند !

    سري كه عشق ندارد كدوي بي بار است . (( لبي كه خنده ندارد شكاف ديوار است ... ))

    سري كه عشق ندارد كدوي بي بار است . (( لبي كه خنده ندارد شكاف ديوار است ... ))

    سزاي گرانفروش نخريدنه !

    سسك هفت تا بچه ميآره يكيش بلبله !

    سفره بي نان جله، كوزه بي آب گله !

    سفره نيفتاده ( نينداخته ) بوي مشك ميده !

    سفره نيفتاده يك عيب داره ! سفره افتاده هزار عيب !

    سفيد سفيد صد تومن، سرخ و سفيد سيصد تومن، حالا كه رسيد به سبزه هر چي بگي ميارزه !

    سقش سياه است !

    سگ بادمش زير پاشو جارو ميكنه !

    سگ باش، كوچك خونه نباش !

    سگ پاچه صاحبش را نميگيره !

    سگ، پدر نداشت سراغ حاج عموشو ميگرفت !

    سگ چيه كه پشمش باشه !

    سگ درحضور به از برادر دور !

    سگ در خانه صاحبش شيره !

    سگ داد و سگ توله گرفت !

    سگ دستش نميشه داد كه اخته كنه !

    سگ را كه چاق كنند هار ميشه !

    سگ زرد برادر شغاله !

    سگست آنكه با سگ رود در جوال !

    سگ سفيد ضرر پنبه فروشه !

    سگ سير دنبال كسي نميره !

    سگش بهتر از خودشه !

    سگ كه چاق سد گوشتش خوراكي نميشه !

    سگ گر و قلاده زر ؟!

    سگ ماده در لانه، شير است !

    سگ نازي آباده، نه خودي ميشناسه نه غريبه !

    سگ نمك شناس به از آدم ناسپاس !

    سگي به بامي جسته گردش به ما نشسه !

    سگي كه براي خودش پشم نميكند براي ديگران كشك نخواهد كرد !

    سگي كه پارس كنه ، نميگيره !

    سلام روستائي بي طمع نيست !

    سنده را انبر دم دماغش نميشه برد !

    سنگ به در بسته ميخوره !

    سنگ بزرگ علامت نزدنه !

    سنگ بنداز بغلت واشه !

    سنگ خاله قورباغه را گرو ميكشه !

    سنگ كوچك سر بزرگ را ميشكنه !

    سنگ مفت، گنجشك مفت !

    سنگي را كه نتوان برداشت بايد بوسد و گذاشت !

    سواره از پياده خبر نداره، سير از گرسنه !

    سودا، به رضا، خويشي بخوشي .

    سودا چنان خوشست كه يكجا كند كسي ! (( دنيا و آخرت به نگاهي فروختيم )) (( قصاب كاشاني ))

    سودا گر پنير از شيشه ميخوره !

    سوداي نقد بوي مشك ميده !

    سوراخ دعا را گم كرده !

    سوزن، همه را ميپوشونه اما خودش لخته !

    سوسكه از ديوار بالا ميرفت مادرش ميگفت : قربون دست و پاي بلوريت !

    سهره ( سيره ) رنگ كرده را جاي بلبل ميفروشه !

    سيب سرخ براي دست چلاق خوبه ؟!

    سيب مرا خوردي تا قيامت ابريشم پس بده !

    سيبي كه بالا ميره تا پائين بياد هزار چرخ ميخوره !

    سيبي كه سهيلش نزند رنگ ندارد ! (( تعليم معلم بكسي ننگ ندارد ))

    سيلي نقد به از حلواي نسيه !

  8. #17
    حـــــرفـه ای Mohammad Hosseyn's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2005
    محل سكونت
    ...
    پست ها
    5,651

    پيش فرض " ش "

    شاگرد اتو گرم، سرد ميارم حرفه، گرم ميارم حرفه !

    شاه خانم ميزاد، ماه خانم درد ميكشه !

    شاه مي بخشه شيخ عليخان نمي بخشه !

    شاهنامه آخرش خوشه !

    شب دراز است و قلندر بيكار !

    شب سمور گذشت و لب تنور گذشت !

    شب عيد است و يار از من چغندر پخته ميخواهد --- گمانش ميرسد من گنج قارون زير سر دارم !

    شبهاي چهارشنبه هم غش ميكنه !

    شپش توي جيبش سه قاب بازي ميكنه !

    شپش توي جيبش منيژه خانومه !

    شتر اگر مرده هم باشد پوستش بار خره !

    شتر بزرگه زحمتش هم بزرگه !

    شتر پير شد و شاشيدن نياموخت !

    شتر خوابيده شم بلندتر از خر ايستاده است !

    شتر در خواب بيند پنبه دانه --- گهي لف لف خورد گه دانه دانه !

    شتر ديدي نديدي ؟!

    شتر را چه به علاقه بندي ؟

    شتر را گفتند : چرا شاشت از پسه ؟ گفت : چه چيزم مثل همه كسه !

    شتر را گفتند : چرا گردنت كجه ؟ گفت : كجام راسته !

    شتر را گفتند : چكاره اي ؟ گفت : علاقه بندم . گفتند : از دست و پنجه نرم و نازكت پيداست !

    آن يكي مي گفت استر را كه هي --- از كجا مي آيي اي فرخنده پي

    گفت : از حمام گرم كوي تو --- گفت : خود پيداست از زانوي تو !

    شتر را گم كرده پي افسارش ميگرده !

    شتر سواري دولا دولا نميشه !

    شتر كه نواله ميخواد گردن دراز ميكنه !

    شتر كجاش خوبه كه لبش بده ؟!

    شتر گاو پلنگ !

    شتر مرد و حاجي خلاص !

    شتر مرغ را گفتند : بار بردار . گفت : من مرغم . گفتند : پرواز كن . گفت : من شترم !

    شترها را نعل ميكردند، كك هم پايش را بلند كرد !

    شراب مفت را قاضي هم ميخوره !

    شريك اگر خوب بود خدا هم شريك ميگرفت !

    شريك دزد و رفيق قافله !

    شست پات توي چشمت نره !

    شش ماهه به دنيا اومده !

    شعر چرا ميگي كه توي قافيه اش بموني ؟!

    شغال، پوزش بانگور نميرسه ميگه ترشه !

    شغال ترسو انگور خوب نميخوره !

    شغال كه از باغ قهر كنه منفعت باغبونه !

    شغالي كه مرغ ميگيره بيخ گوشش زرده !

    شكمت گوشت نو بالا آورده !

    شكم گشنه، گوز فندقي !

    شلوار نداره، بند شلوارش را مي بنده !

    شمر جلودارش نميشه !

    شنا بلد نيست زير آبكي هم ميره !

    شنا بلد نيست زير آبكي هم ميره !

    شنونده بايد عاقل باشه !

    شنيدي كه زن آبستن گل ميخوره اما نميدوني چه گلي !

    شوهر كردم وسمه كنم نه وصله كنم !

    شوهر برود كاروانسرا، نونش بياد حرمسرا !

    شوهرم شغال باشد، نونم در تغار باشد !

    شير بي يال و اشكم كه ديد --- اينچنين شيري خدا هم نافريد . (( مولوي ))

  9. #18
    حـــــرفـه ای Mohammad Hosseyn's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2005
    محل سكونت
    ...
    پست ها
    5,651

    پيش فرض " ص "

    صابونش به جامه ما خورده !

    صبر كوتاه خدا سي ساله !

    صداش صبح در مياد !

    صد پتك زرگر، يك پتك آهنگر !

    صد تا گنجشك با زاق و زوقش نيم منه !

    صد تا چاقو بسازه، يكيش دسته نداره !

    صد تومن ميدم كه بچه ام يكشب بيرون نخوابه وقتي خوابيد ، چه يكشب چه هزار شب !

    صد رحمت به كفن دزد اولي !

    صد سال گدائي ميكنه هنوز شب جمعه را نميدونه !

    صد سر را كلاه است و صد كور را عصا !

    صد من پرقو يكمشت نيست !

    صد من گوشت شكار به يك چس تازي نميارزه !

    صد موش را يك گربه كافيه !

    صفراش به يك ليمو مي شكنه !

    صنار جيگرك سفره قلمگار نمي خواد !

    صنار ميگيرم سگ اخته ميكنم، يه عباسي ميدم غسل ميكنم !

  10. #19
    حـــــرفـه ای Mohammad Hosseyn's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2005
    محل سكونت
    ...
    پست ها
    5,651

    پيش فرض " ض "

    ضرب خورده جراحه !

    ضرر را از هر جا جلوشو بگيري منفعته !

    ضامن روزي بود روزي رسان !

    ضرر بموقع بهتر از منفعت بيموقعه !

    ضرر كار كن، كار نكردنه !

  11. #20
    حـــــرفـه ای Mohammad Hosseyn's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2005
    محل سكونت
    ...
    پست ها
    5,651

    پيش فرض " ط "

    طاس اگر نيك نشيند همه كس نراد است !

    طالع اگر اري برو دمر بخواب !

    طاووس را به نقش و نگاري كه هست خلق --- تحسين كنند و او خجل از پاي زشت خويش !(( سعدي ))

    طبل تو خاليست !

    طبيب بيمروت، خلق را رنجور ميخواهد !

    طشت طلا رو سرت بگير و برو !

    طعمه هر مرغكي انجير نيست !

    طمع آرد بمردان رنگ زردي !

    طمع پيشه را رنگ و رو زرده !

    طمع را نبايد كه چندان كني --- كه صاحب كرم را پشيمان كني !

    طمع زياد مايه جونم مرگي ( جوانمرگي ) است !

    طمعش از كرم مرتضي علي بيشتره !

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •