تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 11 از 640 اولاول ... 7891011121314152161111511 ... آخرآخر
نمايش نتايج 101 به 110 از 6393

نام تاپيک: اشعار سکوت، تنهایی و مرگ

  1. #101
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    اين زندگي غمزده غير از قفسي نيست
    تنها نفسي هست ولي هم نفسي نيست
    اين قدر نپرسيد كجا رفت و كي آمد
    اشعار پراكنده ي من مال كسي نيست

  2. این کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  3. #102
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    ناگهانی تر از آمدنت، می روی
    بی بهانه
    من می مانم و باران های بی اجازه
    و
    قلب عاشقی که سپاسگزارت می ماند تا ابد:
    متشکرم که به من فهماندی که:
    چه قدر می توانم دوست بدارم
    و
    عاشق باشم بی توقع!
    باور کن، بی توقع!

  4. #103
    حـــــرفـه ای mehrdad21's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2005
    محل سكونت
    tehran
    پست ها
    2,312

    پيش فرض

    یکی از شعر های مورد علاقه ام

    ما سه تن بوديم

    که راهي شديم

    و راه بانان ديار درد

    از سايه هاي ما فراري شدند

    تو هم نبودي اگر

    راهي مي شديم

    در اين غم زار جاودانه ي جنون

    بر پيشخوان منحني داغ

    ما خوابيده ايم در بيداري زمان

    مرده ايم در لحظه هاي ميعاد

    يادگاري هايمان را بر تابوت هاي تنگ خويش

    حک کرده ايم




    به ميخانه التجا برديم

    پياله ترک برداشت

    در معبر نسيم نشستيم

    توفان به پا خاست



    ما مرده ايم در خاطرات بلند ياد

    تو هم برو

    تو هم که نباشي

    پاهايم

    با کوره راه وحشت و جنون

    گلاويز مي شوند

    گيرم که تا نيمروز حادثه

    تا پيشخوان مرگ

    سه نوبت سوار و پياده شويم

    ولي فکر مي کنيم ايستاده ايم

    ساکن نمي شويم مگر در باد

    آرام نمي گيريم مگر در خاک

    در چهره ام ببين مرگ را

    ما مسافران تقديريم

    سر روي زانوهاي عشق نهاديم

    بي سر شديم

    پا در گذرگاه يار نهاديم

    بي پا شديم

    دستي به گيسوان باد کشيديم

    بي دست شديم

    ولي هستيم

    مي رويم

    تا نا کجا

    تا گم شدن در کوچه هاي خلوت خاک

    تا هر چه بوي کافور و سدر

    تا نقش فرياد بر لب هاي سکوت

    اين گونه تا خلسه ي جاودان عشق

    تا بي کران جاده ي زمين

    خويش را بدرقه مي کنيم



    تا نفس داريم

    بهتر است فکري براي جواز دفن کنيم

    زنده ماندن مان خلاف قانون است

    يادت نرود

    ما سه تن بوديم...

  5. #104
    حـــــرفـه ای mehrdad21's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2005
    محل سكونت
    tehran
    پست ها
    2,312

    پيش فرض


    داستان من و تو ، افسانه ء قشنگي است.
    يک افسانه قشنگ ، پايان قشنگي دارد؛ يا ندارد؟ يادم نيست.
    زمان ، حافظه اش خوب است ؛ مطمئنم مي داند.
    برايش صبر مي کنم ، تا افسانه ء قشنگمان را به پايان برساند.
    مي داني،
    من مي دانم- هر چه که پيش آيد -
    هر کسي هر روز هر جايي داستان من و تو را بخواند ،
    به خودش خواهد گفت :‌
    داستان من و تو ، افسانه ء قشنگي است.

  6. #105
    اگه نباشه جاش خالی می مونه 68vahid68's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    محل سكونت
    tehran
    پست ها
    214

    پيش فرض فروغ

    مرگ من روزي فرا خواهد رسيد
    در بهاري روشن از امواج نور
    در زمستاني غبار آلود و دور
    يا خزاني خالي از فرياد و شور

  7. #106
    اگه نباشه جاش خالی می مونه 68vahid68's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    محل سكونت
    tehran
    پست ها
    214

    پيش فرض

    شمعيم و خوانديم خط سرنوشت خويش
    ما را براي سوز و گداز آفريده اند

    زيب النسا

  8. #107
    اگه نباشه جاش خالی می مونه 68vahid68's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    محل سكونت
    tehran
    پست ها
    214

    پيش فرض

    من نگويم كه به درد دل من گوش كنيد
    بهتر آن است كه اين قصه فراموش كنيد

    Last edited by 68vahid68; 02-07-2007 at 21:33.

  9. #108
    اگه نباشه جاش خالی می مونه 68vahid68's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    محل سكونت
    tehran
    پست ها
    214

    پيش فرض

    در شبان غم تنهايي خويش
    عابد چشم سخن گوي تو ام
    من در ايت تيره شب جانفرسا
    زائر ظلمت گيسوي تو ام

    حميد مصدق
    Last edited by 68vahid68; 02-07-2007 at 21:39. دليل: شاعر را يادم رفته بود بنوسيم

  10. #109
    اگه نباشه جاش خالی می مونه 68vahid68's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    محل سكونت
    tehran
    پست ها
    214

    پيش فرض

    من قامت بلند تو را در قصيده اي
    با نقش قلب سنگ تو تصوير مي كنم

    حميد مصدق

  11. #110
    اگه نباشه جاش خالی می مونه 68vahid68's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    محل سكونت
    tehran
    پست ها
    214

    پيش فرض

    مرا درديست بي درمان اگر گويم زبان سوزد
    اگر پنهان كنم ترسم كه مغز استخوان سوزد

    شاعر اين شعر را نمي شناسم

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •