تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 54 از 638 اولاول ... 44450515253545556575864104154554 ... آخرآخر
نمايش نتايج 531 به 540 از 6373

نام تاپيک: شعر گمنام

  1. #531
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    هرگز نخواستم که فقط نان بیاورم
    من می روم برای تو باران بیاورم

    تا بشکفد گل از گل تو ، سبزتر شوی
    قدری بهار بعد زمستان بیاورم

    تا ریشه ...ریشه... ریشه کنی استوارتر،
    از قلب خود برای تو گلدان بیاورم

    گلدان من به وسعت باغی ست بی حصار
    باور نکن برای تو زندان بیاورم

    باور نکن که نقطه شوم : بی خیال و شوم !
    بر جمله شروع تو پایان بیاورم

    با من بیا که رسم جهان را عوض کنیم
    تا من از این حقیقت عریان بیاورم –

    - تعریف تازه ای که غزل را غزل کند
    سوگند می خورم که به قرآن! بیاورم

    این عاشقانه است که هی ظالمانه بر
    ابر لطیف روح تو سوهان بیاورم ؟!

    چکش بیاورم من و سندان بیاوری ،
    چکش بیاوری تو و سندان بیاورم ؟!

    ...

    آیینه شو که شکل غزل را عوض کنم
    جانی به این طبیعت بی جان بیاورم !

    ...

    گیسوی توست عطر بهارانه های چای
    یک استکان بریز که قندان بیاورم :

    قندان ِ واژه های ِفراموش ِبی غزل !
    بر لب سرود بوسه و عصیان بیاورم !

    باور کن استواری هر عشق بوسه است !
    دست مرا بگیر که برهان بیاورم !

    حالا که چلستون غزل بیستون شده ،
    ویرانه را دوباره به سامان بیاورم !

    آه ای دلیل ! آتش ِلب را شکوفه کن !
    تا باز هم به معجزه ایمان بیاورم !




    سیامک بهرام پرور

  2. #532
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    وقتی خدا بهشت معطر درست کرد

    از برگ گل برای تو پیکر درست کرد

    می شد که مهربان و پر از عشق و با وفا

    اما تو را به شیوه ی دیگر درست کرد

    یعنی برای عشوه ی خونریزت ای عزیز

    او قصد خیر داشت که زیبایت آفرید

    اما قشنگ بودن تو شر درست کرد

    بالا بلند من تو کجایی و من کجا

    ما را مگر نه اینکه برابر درست کرد

    دانست تا ابد به تو هرگز نمی رسم

    روز ازل دو چشم مرا تر درست کرد

    با چند استخوانقفس سینه ی مرا

    زندان بی دریچه و بی در درست کرد

    تا خویش را همیشه بکوبد به سینه ام

    قلب مرا شبیه کبوتر درست کرد

    این شعر هم که مملو از اشک و آه شد

    باید دوباره خط زد و از سر درست کرد



    مهدی مردانی

  3. #533
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    پای این ثانیه ها رودی جاریست

    که تو را خواهد برد

    تا غریبانه رویای خوش یک ماهی

    خواهد افتاد به راه

    و تو را خواهد برد




    (علی خانی )

  4. #534
    حـــــرفـه ای Ar@m's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2006
    پست ها
    3,300

    پيش فرض

    خداحافظی که می کنی
    دو دقیقه نمی گذرد از رفتنت
    که دلم تنگ می شود!
    و فکر می کنم به فاصله هایی که کش می آیند
    دورتر می شوند
    و دلم می گیرد!
    امروز که می روم
    یادم نرفته بجای خداحافظی بگویم:
    زود برمی گردم
    و این "زود"
    شاید برای روزها
    ماهها
    و سالها
    طول بکشد اما
    دیگر دو دقیقه گذشته از رفتنم
    نه دلت تنگ می شود
    نه فکر می کنی به فاصله هایی که کش می آیند و دورتر می شوند
    و دلت از این محاسبه غریب
    نخواهد گرفت!

  5. این کاربر از Ar@m بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  6. #535
    آخر فروم باز bidastar's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2005
    محل سكونت
    محل سکونت
    پست ها
    2,695

    پيش فرض

    تو گمان میکنی که عشق و ایمان منی

    من به ایمان ، به عشق و به گمان میخندم

    بعد از این عشق به هر عشق جهـــــــــان میخندم

    هر که آرد سخن عشق به میان میخندم

    به هوس بازی این بی خبران میخندم

    من از آن روزی که دلدارم رفت

    به غم و شادیه عشق دگران میخندم

    خنده تلخ من از گریه غم انگیز تر است

    کارم از گریه گذشته به آن میخندم

  7. #536
    آخر فروم باز bidastar's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2005
    محل سكونت
    محل سکونت
    پست ها
    2,695

    پيش فرض

    وقتی كه چشم حادثه بیدار می شود

    هفت آسمان به دوش تو آوار می شود

    خواب زنانه ایست به تعبیر گل مكوش

    گل در زمین تشنه ی ما خار می شود

    برخیز تا به چشم ببینی چه دردناك

    آئینه پیش روی تو دیوار می شود

    دیگر به انتظار كدامین رسالتی

    وقتی عصای معجزه ها مار می شود

    وحشت نشسته باز به هر برگ هر كتاب

    تاریخ را ببین كه چه تكرار می شود

  8. #537
    آخر فروم باز bidastar's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2005
    محل سكونت
    محل سکونت
    پست ها
    2,695

    پيش فرض

    باید بود

    باید زیست

    باید از رود به دریا زد و رفت

    باید از موج گذشت

    موج آشفته در این بحر طویل

    باید رفت

    باید رفت تا ساحل عشق

    ساحلی انباشته از مهر و صفا

    پاک تر از نور سفید

    که در آن ساحل گرم

    بتوان آسوده نشست

    باید ماند

    باید ماند در ساحل عشق

    باید زیست در آن ساحل گرم

    باید آن وقط که بر آشفت زمین

    گرمی عشق سپر کرد ،بر آن حکم یقین

  9. #538
    آخر فروم باز bidastar's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2005
    محل سكونت
    محل سکونت
    پست ها
    2,695

    پيش فرض

    کاش میشد هیچ کس تنها نبود
    کاش میشد دیدنت رویا نبود
    گفته بودی با تو می مانم ولی...
    رفتی و گفتی و اینجا جا نبود
    سالیان سال تنها مانده ام
    شاید این رفتن سزای من نبود
    من دعا کردم برای بازگشت
    دست های تو ولی بالا نبود
    باز هم گفتی که فردا میرسی
    کاش روز دیدنت فردا نبود.
    Last edited by bidastar; 09-02-2008 at 15:11.

  10. #539
    آخر فروم باز bidastar's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2005
    محل سكونت
    محل سکونت
    پست ها
    2,695

    پيش فرض

    دلم گرفته و هر سوی خانه‌ام ابریست
    دلم گرفته و گریه دوای دردم نیست
    حریف نی لبك و سوز دل نمی‌گردم
    ولی درون دلم بذر صبر پروردم
    خداست شاهد این حرف و عشق می‌داند
    كه روز جمعه نگاهم به جاده می‌ماند
    به آتشی كه دلم را همیشه سوزانده است
    دوای درد عدالت كنار در مانده‌ست
    دری است فاصله من و یك سبد رویا
    دری است فاصله من و یوسف زهرا
    دلم گرفته، دقایق هنوز در راهند
    و عاشقان شقایق هنوز در راهند
    دلم گرفته، كسی نیست، جاده بی‌رنگ است
    دلم گرفته و این قلب ساده بی‌رنگ است
    همیشه مانده‌ام اینجا، همیشه می‌مانم
    عبور می‌كند آیا كسی؟ نمی‌دانم!
    _______________

  11. #540
    آخر فروم باز bidastar's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2005
    محل سكونت
    محل سکونت
    پست ها
    2,695

    پيش فرض

    کاش که میون تو وعشق این همه نقطه چین نبود

    کاش عاشقت نمی شدم...

    میشه عاشق نشد و از تو گذشت

    مشه دشمن خدا شد و ستاره ها رو دید نزد

    کاش که نمی شناختمت

    میشه رو آسمون چنگ زدو خورشید رو خط خطی کرد

    کاش عاشقت نمی شدم...

    میشه عاشق نشد و از تو گذشت

    میشه واسه پرنده ها دونه نریخت

    میشه عشق و کشت و از تو نگفت

    کاش که نمی شناختمت

    کاش که میون تو وعشق این همه نقطه چین نبود

    واسه این دل خسته

    یه عشق نیمه کار نبود...

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •