نقش قبرس در سیاست جهانی
عوامل داخلی مؤثر در سیاست خارجی
نقش عوامل خارجی مؤثر در سیاست خارجی
موقعیت منطقهای
حفظ تماميت ارضي، استقلال و تمايل به بىطرفى و عدم مداخله در بحرانها و کشمکشهاى بينالمللى بهعنوان مهمترين اصول سياست خارجى قبرس مطرح مىباشند. قبرس خواهان برقرارى روابط دوستانه با تمام همسايگان خود و بهخصوص کشورهاى اروپائى مىباشد و بهعنوان يک کشور غير متعهد از اوايل استقلال خود با سازمان جنبش کشورهاى غير متعهد همکارى نزديکى دارد و تمايل زيادى به عضويت کامل در جامعه اروپا را دارد و در اين خصوص از هيچ کوششى فروگذار نمىنمايد، قبرس خواهان حضور فعال در محافل و سازمانهاى بينالمللى مىباشد و به دنبال حمايت از برنامههاى توسعهٔ اقتصادى از طريق برنامهها و طرحهاى پنجساله مىباشد. در حال حاضر سياست جديد قبرس فاصله گرفتن از سياست عدم تعهد و جهان سومى و روى آوردن به اروپا مىباشد.
نقش قبرس در سياست جهانى
بهطور کلى مىتوان سياست خارجى قبرس را به دو بخش تقسيم کرد:
۱. مسئلهٔ قبرس
۲. روابط خارجى با ديگر کشورها.
مسئلهٔ قبرس بيشتر تحت تأثير عوامل خارجى مثل نظريات انگليس، سياستهاى يونان و ترکيه قرار دارد، اما در بخش دوم قبرس در روابط خود با ديگر کشورها و مجامع بينالمللى از سياستى مستقل و با توجه به منافع خود پيروى کرده است. در مجموع نقش قبرس در سياست جهانى با توجه به منفعل بودن سياست خارجى اين کشور از کشورهاى ترکيه و يونان بهصورت مشخص و جدا مطرح نمىباشد.
عوامل داخلى مؤثر در سياست خارجى
در اين خصوص مىتوان به عواملى نظير کليساهاى ارتدوکس قبرس و افکار عمومي، احزاب سياسى اتحاديههاى تجارى خصوصي، مالى و کارگرى اشاره نمود. الف- بهطور کلى کليسا در قبرس کليساى سياسى است، بخش اعظم جنگ داخلى در قبرس ناشى از نظريات افراطى کليسا مىباشد. کليسا يک کانال تلويزيونى مختص بهخود دارد. ب- احزاب سياسى نيز در حال حاضر ۷ حزب مىباشند که عبارتند از: حزب دمکراتيک رالي، حزب ترقىخواه کارگران، حزب سوسياليست، حزب ليبرال، حزب اديسوک، حزب جنبش دمکراتهاى آزاد. ج- اکثر مردم قبرس به امور سياسى و بينالمللى علاقهمند هستند و اطلاعات خوبى در اين زمينه دارند و اظهارنظر مىکنند، تقريباً همهٔ مردم باسواد روزنامه مطالعه مىنمايند.
نقش عوامل خارجى مؤثر در سياست خارجى
مىتوان گفت که هر يک از دو بخش جنوبى و شمالى قبرس در اعمال سياست خارجى خود بهصورت منفعل از سياست خارجى کشور مادر خود يعنى يونان و ترکيه عمل مىکنند.
موقعيت منطقهاى
جزيرهٔ قبرس بهدليل اهميت سوقالجيشى و استراتژيک خود و قرار گرفتن در محل تلاقى سه قارهٔ اروپا، آسيا و آفريقا همواره در سياست بينالمللى جايگاه ويژهاى را به خود اختصاص داده است و در واقع مىتوان گفت بروز مسئلهٔ قبرس حاصل مطامع قدرتهاى جهانى در منطقهٔ حساس مديترانهٔ شرقى مىباشد. چرا که مسائل مبتلا به دو جامعهٔ ترک و يونانى قبرس منحصر به فرد نيست و کشورهاى زيادى هستند که ترکيبى از چند مليت هستند ولى آنچه مشکلات قبرس را لاينحل مىنماياند شايد موقعيت استراتژيک اين کشور و واقع شدن در منطقهٔ منازعهٔ بين دو کشور يونان و ترکيه و مطامع قدرتهاى غربى مىباشد.