تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 3 از 233 اولاول 12345671353103 ... آخرآخر
نمايش نتايج 21 به 30 از 2330

نام تاپيک: بخشي زيبا از كتابي كه خوانده ام

  1. #21
    داره خودمونی میشه khorshid khanoom's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2007
    پست ها
    63

    پيش فرض

    هستي پر از نعمت و فراواني است- ما قادر به تحليل بردن آن نيستيم. هستي پايان ناپذير است به لحاظ زيبايي، به لحاظ لذت بخش بودن و به لحاظ تبركش.
    الماس هاي اشو

  2. #22
    داره خودمونی میشه khorshid khanoom's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2007
    پست ها
    63

    پيش فرض


    ... من ديگر اين جا كاري ندارم. مي خواهم بروم.
    شاه كه دلش براي داشتن يك رعيت غنج مي زد گفت:
    - نرو ، نرو، وزيرت مي كنم!
    - وزير چي؟
    - وزيرِ... وزير دادگستري!
    - آخر اين جا كسي نيست كه محاكمه بشود.
    پادشاه گفت: - معلوم نيست. من كه هنوز گشتي دور قلمروم نزدم. خيلي پير شده ام، براي كالسكه جا ندارم، پياده روي هم خسته ام مي كند.
    مسافر كوچولو كه خم شده بود تا نگاهي هم به آن طرف اخترك بيندازد گفت: - بَه! من نگاه كرده ام، آن طرف هم ديارالبشري نيست.
    پادشاه به اش جواب داد: -خب! پس خودت را محاكمه كن. اين كار مشكل تر هم است. محاكمه كردن خود از محاكمه كردن ديگران خيلي مشكل تر است. اگر توانستي در مورد خودت قضاوت درست بكني معلوم مي شود يك فرزانه ي تمام عياري.
    مسافر كوچولو گفت: - من هر جا باشم مي توانم خودم را محاكمه كنم ، چه احتياجي دارم اين جا بمانم؟
    پادشاه گفت : - هوم! هوم! فكر مي كنم يك جايي تو اخترك من يك موش پير هست. صدايش را شب ها مي شنوم. مي تواني او را به محاكمه بكشي و گاه گاهي هم به اعدام محكومش كني. در آن صورت زندگي او به عدالت تو بستگي پيدا مي كند. گيرم تو هر دفعه عفوش مي كني تا هميشه زير چاق داشته باشيش. آخر يكي بيشتر نيست كه.
    مسافر كوچولو جواب داد: - من از حكم اعدام خوشم نمي آيد. فكر كنم ديگر بايد بروم.
    پادشاه گفت: - نه!
    اما مسافر كوچولو كه آماده ي عزيمت شده بود و ضمنا هم هيچ دلش نمي خواست كه اسباب ناراحتي سلطان پير بشود گفت:
    - اگر اعلي حضرت مايلند اوامرشان دقيقا اجرا بشود مي توانند فرمان خردمندانه اي در مورد من صادر بفرمايند. مثلا مي توانند به بنده فرمان بدهند ظرف يك دقيقه راه بيفتم. تصور مي كنم زمينه هم آماده باشد...
    چون پادشاه جوابي ندادمسافر كوچولو اول دودل ماند اما بعد آهي كشيد و به راه افتاد. آن وقت پادشاه با شتاب فرياد زد: - سفير خودم كردمت!
    حالت بسيار شكوهمندي داشت...
    مسافر كوچولو همان طور كه مي رفت تو دلش مي گفت: - اين آدم بزرگ ها راستي راستي چقدر عجيبند!
    ...
    مسافر كوچولو- آنتوان دو سنت تگزوپه ري- ترجمه: احمد شاملو

  3. 2 کاربر از khorshid khanoom بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  4. #23
    داره خودمونی میشه khorshid khanoom's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2007
    پست ها
    63

    پيش فرض

    خوشبختي گاهي يك بركت است اما معمولا يك فتح است. لحظه ي جادويي روز ياري مان مي كند تا دگرگون شويم، وادارمان مي كند به جست و جوي روياهامان برويم. رنج خواهيم برد، لحظه هاي دشواري خواهيم داشت، مايوس مي شويم- اما همه ي اين ها گذرايند و اثري بر جا نمي گذارند. در آينده مي توانيم مغرورانه و با ايمان به گذشته بنگريم.
    كنار رود پيدرا نشستم و گريستم- پائلو كوئلو

  5. #24
    اگه نباشه جاش خالی می مونه N.P.L's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2006
    پست ها
    376

    پيش فرض

    -زندگی چه زیبا می شد وبدبختی ها چه تحمل پذیر اگر به رنجهای حقیق بس می کردیمبی آنکه به اشباح و غولهای ذهن گوش بدهیم.
    -بزرگترین احتیاج مردم زمین عشق واعتماد است.
    -در عشق هرگز بدی وجود ندارد.
    -بر اثر کمبود محبت است که اهریمن بر ما می تازد.


    آهنگ روستایی
    آندره ژید

  6. #25
    اگه نباشه جاش خالی می مونه swastika's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2006
    محل سكونت
    Earth womb
    پست ها
    410

    پيش فرض

    چه چيز مي تواند چون يك گلوله فريب را آشكار سازد؟
    هرمان ملويل-شيلو

  7. این کاربر از swastika بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  8. #26
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    من نشستم و گریه کردم . افسانه ها می گویند که هر چه در آبهای این رودخانه بیفتد ، چه برگ ، چه حشره ، چه پر یک پرنده ، همه چیز در بستر این رودخانه به سنگ بدل می شود . آه ف حاضرم هرچه دارم بدهم تا بتوانم قلبم را از سینه بیرون کشم و آن را به رودخانه پرتاب کنم . آن وقت دیگر نه رنجی می ماند نه افسوسی و نه خاطره ای . من در ساحل رودخانه ی پیدرا نشستم و گریه کردم . سرمای زمستان باعث شد که اشکهایم را روی گونه هایم احساس کنم . انها با ابهای بسیار سرد رودخانه درآمیختن و گذشتند . در جایی این رودخانه به رودی دیگر می پیوندد و باز به رودی دیگر تا جایی که بس دور از چشمهای من و قلب من همه ی ابها با دریا می امیزد . باشد که اشکهای من تا دوردست جاری شود تا عشق من هرگز نداند که من روزی به خاطر او اشک ریخته ام . باشد که اشکهای من تا دوردستها جاری شود و انگاه من رودخانه ، صومعه ف کلیسای پیرنه و راههای را که با هم پیمودیم فراموش خواهم کرد . جاده ها ف کوهها و مزارع رویاهایم را فراموش خواهم کرد . رویاهایی که از ان من بودند ولی نمی شناختمشان . آن لحظه جادویی را به یاد خواهم اورد . لحظه ای که گفتن یک اری یا نه می تواند زندگی انسان را عوض کند ........ همه داستانهای عاشقانه به هم شبیه هستند .


    در ساحل رودخانه پیدرا نشستم و گریه کردم


    به نظرم این قسمت واقعا قشگ است

  9. 3 کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  10. #27
    اگه نباشه جاش خالی می مونه western's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2007
    محل سكونت
    for sale
    پست ها
    467

    پيش فرض

    زندگی مثل یک پازل می مونه وقتی قطعه ای رو نگاه می کنی کج و بی معنی وکوچیکه اما اون تکه ای از یک تـابلوی قـشنگه که اگه نباشـه شکل تابلو ساخته نمی شه...ما اگه هـر قطعه رو درست سر جاش بذاریم تابلوی زندگی مون کامل و قشنگ می شه!)
    از رمان رانده شدگان خودم!!!

    Last edited by western; 30-04-2007 at 10:06.

  11. این کاربر از western بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  12. #28
    حـــــرفـه ای Ar@m's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2006
    پست ها
    3,300

    پيش فرض

    ربکا همانطوری مرد که زندگی می کرد

    ربکا
    دافنه دوموریه

  13. این کاربر از Ar@m بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  14. #29
    اگه نباشه جاش خالی می مونه N.P.L's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2006
    پست ها
    376

    پيش فرض

    -آنچه که آدم از آن هراس دارد به آن بدی نیست که آدم تصورش را می کند. خود آن ترسی که اجازه می دهیم تا در ذهن خود انباشته شود بدتر از وضع موجود می باشد.
    -اگر تغییر نکنیم نابود خواهیم شد.


    چه کسی پنیر مرا برداشت؟

  15. 2 کاربر از N.P.L بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  16. #30
    داره خودمونی میشه هبوط's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2006
    پست ها
    156

    پيش فرض

    جنایت تنها در این نیست که دیگری را بکشی بلکه بیشتر در این است که خود زنده بمانی
    سقوط آلبر کامو

  17. این کاربر از هبوط بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •