.
جز جنگ هیج چیز دیگری نمیتواند حقارت ادم ها و بزرگیشان را یک جا در خود پنهان کند و نشان دهد
خانوم / مسعود بهبود
.
جز جنگ هیج چیز دیگری نمیتواند حقارت ادم ها و بزرگیشان را یک جا در خود پنهان کند و نشان دهد
خانوم / مسعود بهبود
من نمی خواهم از احساس خودم نسبت به شما حرف بزنم .ولی بهترین چیزی که در این مورد می توانم بگویم این است که شما برای من نه یک مدیر بلکه خدا هستید و دوست دارم این رابطه مقدس که مانند مذهب پرتوهای فروزانش دلم را گرم و مغزم را نورانی کرده است همیشه همچنان پاک و دست نخورده بماند .
(سیندخت نوشته علی محمد افغانی)
زندگی حتی وقتی انکارش می کنی، حتی وقتی نادیده اش می گیری، حتی وقتی نمی خواهی اش از تو قوی تر است.. از هر چیز دیگری قوی تر است.
آدم هایی که از بازداشتگاه های اجباری برگشته اند دوباره زاد ولد کردند. مردان و زنانی که شکنجه دیده بودند ، که مرگ نزدیکانشان و سوخته شدن خانه هاشان را دیده بودند، دوباره به دنبال اتوبوس ها دویدند، به پیش بینی هواشناسی با دقت گوش کردند و دخترهایشان را شوهر دادند. باور کردنی نیست اما همین گونه است. زندگی از هر چیز دیگری قوی تر است...
من اورا دوس داشتم/ انا گاوالدا
مارلا میگه: وقتی بیست و چهار سالته هیچ تصویری نداری که چقدر ممکنه سقوط کنی، ولی من زود فهمیدم..
باشگاه مشت زنی/چاک پالانیک/ترجمه پیمان خاکسار/چشمه
هر کسی به اندازه ای که ما را دوست دارد باید ذهن و دلمان را اشغال کند نه به اندازه ای که ما دوستش داریم .
فراموش کردن همیشه سخت تر از به یاد آوردن است .
درد
صادق کرمیار
Last edited by hanna0; 01-02-2016 at 20:19.
کسانی هستند که از بیست سالگی شروع به جان کندن میکنند در صورتی که بسیاری از مردم فقط در هنگام مرگشان خیلی اهسته و ارام مثل پیه سوزی که روغنش تمام شود خاموش میشوند.
بوف کور
صادق هدایت
چند روز قبل یک نفر در دریا غرق شده بود. مردم گرچه به شجاعت و دلدار بودن تظاهر میکردند، زیاد سر به سر دریای پرهیاهو و ناآرام نمیگذاشتند.
موجی که به عجله از روی شنهای ساحل بالا میآمد و در پی طعمهی تازهتری میگشت دیگر چیزی نمییافت و نومید و خجول خود را جمع میکرد و در دامان آبیرنگ مادر بی رحم خود پنهان میشد.
از رنجی که می بریم - جلال آل احمد
در حال حاضر همه کوشش کسانیکه مدعی حکومت بر ایران هستند بر این است که سرآمدان و نخبگان جامعه ایرانی را از میان ببرند و یا از کشور برانند و تا حدی هم توفیق یافته اند. اما سرانجام با شکست روبرو خواهند شد و نخواهند توانست به مقصود خود نایل گردند.
پاسخ به تاریخ / محمدرضا پهلوی
محتوای مخفی: مصداق این روزها
Last edited by banii; 28-04-2016 at 00:49.
.
ما برای در پیش گرفتن این سفر، شیر یا خط انداختیم...
شیر آمد؛
یعنی باید رفت...
و ما رفتیم...
اگر خط هم می آمد و حتی اگر ده بار پشت سر هم خط می آمد،
ما آن را شیر می دیدیم و به راه می افتادیم...
انسان میزان همه چیز است...
نگاه من است که به همه چیز معنا می دهد...
ما می خواستیم اینگونه باشد و شد...
مهم نبود که آیا شتابزده تصمیم گرفتیم یا نه...
مهم آن بود که گام در راهی می گذاشتیم که دوست داشتیم...
هنگامی که باز گشتیم دیگر آن آدم پیشین نبودیم...
بزرگ تر شده بودیم...!
خاطرات سفر با موتورسیکلت /حضرت چهگوارا
...اینجا نورفوک است جایی که در کودکی اعتقاد داشتم هر چیزی که گم میشود ار آنجا سر در می آورد...شکل مزرعه روبرویم شکل سایه میگیرد سایه تومی(دوست از دست رفته کاراکتر)او نزدیکتر میشود برایم دست تکان میدهد و حتی شاید صدایم کند...خیالپردازی ام هرگز از این فراتر نرفت-اجازه ندادم که برود-گرچه صورتم غرق اشک شد.نه هق هق زدم و نه مهارم را از دست دادم.فقط کمی صبر کردم و بعد برگشتم سمت ماشین و راه افتادم تا به جایی بروم که قرار بود بروم...
پایان تلخ رمان هرگز رهایم نکن اثر ایشی گورو وترجمه زیبای سهیل سمی ...که چندی پیش در شبکه نمایش فیلم ان را هم پخش کردند
Last edited by sistani14; 17-06-2016 at 22:39.
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)