نقش رستم يکى از مهمترين و زيباترين آثار باستانى سرزمين پارس است. اين مجموعه در حدود ۵/۲ کيلومترى تختجمشيد، در کوه حاجىآباد (نقش رستم)، باقى مانده است. در نقش رستم آثار سه دوره مشخص ديده مىشود:
۱. آثار دوره ايلامى از ۶۰۰ تا ۲۰۰۰ ق.م
۲. آثار دوره هخامنشى از ۶۰۰ تا ۳۳۰ ق.م
۳. دوران ساسانى از سال ۲۲۴تا ۶۵۱ م.
کتيبهاى نيز از دوران معاصر (حدود ۱۰۰ سال پيش) وجود دارد.
آثار ايلاميان
از دوره ايلاميان در نقش رستم نقش برجسته محو شدهاى در نقش رستم (نقش هفتم از سمت راست) وجود دارد که در دوره ساسانى روى آن نقش ديگرى از بهرام دوم ساسانى نقر شد. اين نقش محو شده از دو خدا تشکيل شده که روى مارهايى نشستهاند و لباسهاى چيندار به تن دارند. اين نقش متعلق به دو مرحله يکى همزمان با نقش کورانگون در ممسنى و ديگرى در دوره ايلامى جديد يعنى هزاره اول پيش از ميلاد است.
آرامگاههاى هخامنشى
در نقش رستم آرامگاهها و معبد آناهيتا از دوره هخامنشيان به جاى مانده است.
آرامگاه پادشاهان هخامنشى از سمت راست به شرح زير است:
- آرامگاه خشيارشا (۴۴۵-۴۸۶ ق.م)
- آرامگاه داريوش (۴۸۶-۵۲۲ ق.م)
- اردشير اول (۴۲۴-۴۶۵ ق.م)
- داريوش دوم (۴۰۵-۴۲۴ ق.م)
پهناى هر يک از آرامگاهها ۱۹ و درازاى آنها ۹۳/۲۲ متر است و تقريباً در ارتفاع حدود ۲۶ مترى قله کوه قرار دارند.
فضاى خارجى آرامگاهها که عموماً مشابه هم است، داراى مشخصات زير است:
نقش برجسته پادشاه که کمانى در دست دارد، در بالاى سکو مشهود است. اين کمان نشانه قدرت است. در برابر پادشاه، نقش اهورامزدا ديده مىشود. در اين نقش برجسته دو آتشدان تصوير شدهاند که آتش مقدس در آنها در حال سوختن است. در گوشه سمت راست بالاى تصوير، نقش ماه مشاهده مىشود که ناپايدارى جهان را نشان مىدهد.
در پاين سکو، نمايندگان ملل تابعه، تخت شاهى را با دستان خود نگه داشتهاند.
ستونهايى نيز ديده مىشود که سرستون آنها، داراى گاو دو سر مانند سرستونهاى تختجمشيد است. تعدادى شير غّران در پايين نقشها ديده مىشود که با يک دسته نيلوفر آبى (لوتوس) تزيين شده است.
درِ ورودى آرامگاهها به شکل مربع است. اين درها در دوران باستان قفل مىشد. براى اين کار دو قطعه سنگ بزرگ در پشت آنها قرار مىگرفت و به اين وسيله مهر مىشد.
شکل آرامگاهها نيز مشابه است. تنها تفاوت آرامگاه داريوش کبير در کتيبههاى ميخى و آرامى آن است. در اين کتيبه داريوش، اهورامزدا را ستايش مىکند و فتوحات خود را بر مىشمارد و از انديشههاى خود سخن مىگويد.
راهروى داخل آرامگاه داريوش کبير به درازاى ۷۲/۱۸ و پهناى ۷۰/۳ متر است. در اين آرامگاه ۹ تابوت سنگى وجود دارد که در يک رديف در سنگ کنده شده و به داريوش کبير، ملکه و ساير بستگان او تعلق دارد.
درازا، ژرفا و پهناى اين تابوتها ۱۰/۲٭۰۵/۱٭۰۵/۱ متر و ضخامت هر يک ۵/۱۷ سانتيمتر است. سرپوش هر يک از تابوتها را قطعه سنگ بزرگى تشکيل مىدهد.
کعبه زرتشت
در برابر کوه نقش رستم، در قسمتى گود، ساختمان مکعب بسيار زيبايى قرار داد که آن را کعبه زرتشت، پيامبر ايران باستان مىنامند. ين ساختمان بسيار هنرمندانه از قطعات بزرگ سنگ، بنا شده است. مهارت و دقتى که در برش و حجارى سنگهاى حجيم سفيد و سياه به کار رفته است، استادى هنرمندان و سبک معمارى دوران هخامنشى را به خوبى نشان مىدهد. يک رديف پلکان در جلوى اين بنا وجود داشت. از ميان اين ۳۰ پله، پلههاى بالايى توسط افراد ناآگاه تخريب شده است. در بالاى ساختمان کعبه زرتشت، اتاقى در اندازه ۵/۲٭۵/۲ متر وجود دارد که نظريّات مختلفى توسط سياحان، مورخان و ... درباره آن ابراز شده است.
برخى از مورخان ذکر کردهاند؛ کتاب اوستا که بر دوازده هزار پوست گاو نوشته شده بود، در اين اتاق نگاهدارى مىشد. گروهى ديگر بر اين باورند که اين اتاق آرامگاه برديا، پسر کوروش بود که به وسيله برادرش کمبوجيه کشته شد. تنى چند از مستشرقان بر اين عقيدهاند که آتش مقدس در اين اتاق نگاهدارى مىشد. اخيراً نيز اظهار شده است که اين بنا رصدخانه بود. در دوران ساسانى در اين اتاق اسناد بسيار مهم دولتى نگاهدارى مىشد.
کتيبهاى ساسانى به سه زبان پارسى ميانه (پهلوى ساساني)، پهلوى پارتى و يونانى در اطراف اين ساختمان هخامنشى حک شده است. بحث اصلى اين کتيبهها، وقايع تاريخى دوران شاپور اول در جريان جنگ ايران و روم است در آن والرين، امپراتور روم شکست خورد و در ۲۶۲ م. در بيشابور زندانى شد.
کتيبه ديگر در زير کتيبه شاپور اول و به زبان پهلوى اشکانى در ۱۹ سطر، به دستور کرتيرموبد، موبدان نقش شده است. کرتير ضمن معرفى خود و القابش به شرح خدماتى که در راه دين زرتشت انجام داده پراخته و از رسيدنش به جايگاه موبد بزرگ و دادور تمام کشور و سرپرستى معبد آناهيتا سخن رانده است.
استودانها
دو چهار طاقى کوچک از سنگ کوه بر کنار راه تراشيده شده است، قبلاً به عنوان آتشدان شناخته شده مىشد. امروزه نظر بر اين است که اين دو جايگاه استودان يا محل نگهدارى استخوانهاى پاک شدهٔ دو تن از بزرگان ساسانى بود.
علاوه بر اين در دامنهٔ پايين کوهستان حفرههاى مکعب شکلى در سينهٔ کوه تعبيه شده است که اصلاً براى نهادن استخوان مردگان شکل گرفته بود.برخى از اين استودانها داراى کتيبه هستند و همگى به قرن هفتم و هشتم ميلادى تعلق دارند.