حکایت اسکی های تالکین و مارتین از حماسه ی طبیعی!
"حماسه" چیزی نیست که یه نویسنده به تنهایی بتونه از عهده ش بربیاد. تمام حماسه های بزرگ جهان از جمله ایلیاد و اودیسه، مهاباراتا و رامایانا و صدالبته خدای نامگ خودمون از دل ده ها و صدها و هزاران قصه ی folk (ملت) بیرون آمده اند و یه نویسنده مشخص ندارند.
در دوران معاصر نویسنده های فانتزی نویس پیدا شدن که یه تنه دست به نوشتن حماسه های مُدرن (مصنوع) زدن. تالکین و مارتین دوتا از معروف ترین ها هستند. اما این نویسنده ها در واقع هیچ کار اورجینالی انجام نمیدن (یعنی نمیتونن انجام بدن! توانشو ندارن) بلکه حماسه های کهن و قدیمی رو برمیدارن و بازآفرینی میکنن. (بهتر بگیم با یه اسکی تمیز اونو متناسب با فهم جماعت تینیجر امروزی بازسازی میکنن) اما این کار بدون هزینه نیست! چراکه در این پروسه اصل و essence اون حماسه اصلی به فاک میره. چیزی که میمونه یه سطح هست از چندتا جک و جانور و جادو جنبل اما پیام داستان از بین میره. هرکس که حماسه آلمانیNibelungenlied رو خونده باشه میدونه که هم تالکین و هم مارتین LOTR و GOTـشونو از رو اون نوشتن. اما این وسط حلقه ی جادویی Nibelungenlied کلا پیام دیگه ای رو میخواد منتقل کنه تا حلقه زپرتی مثلا خفن تالکین. همینطور داستان های کشت و کشتار بازی تاج و تخت مارتین و س*@س و زناکاری و خیانت و حقه و کلک و این مسائل همه قرن ها پیش توی حماسه Nibelungenlied با یه مفهوم دیگه آورده شدن! تالکین که عملا اومده داستان رو به رده سنی خردسالان تقلیل داده. (من موندم چرا میگن کتاب هابیت واسه کودکان نوشته شده در صورتی که سه گانه LOTR هم در همون سطحه) تقسیم همه چیز به سیاه و سفید، خوب و بد، مثبت و منفی و عملا شلنگ آب رو گرفته به پیکره داستان. تالکین در واقع حماسه رو بر اساس چارچوب همون رمان های نویسندگان معاصر اروپایی مثل چارلز دیکنز، ویکتور هوگو، هانس اندرسن و الباقی درآورده. یجورایی شخصیت ها از عرش ملکوتی نیمه-خدایان گونه شون به آدمکهای معمولی (مثل یه هابیت کوچولو) تقلیل پیدا کرده تا مخاطب معاصر اروپایی (مخاطب اومانیست) بعد از انقلاب فرانسه بتونه باهاش ارتباط بگیره. دلیل استقبال عوام الناس از کتاب های تالکین و ساخته شدن فیلم های چیپ هالیوودی بر اساسشون اونم توسط یه SJW مثل پیتر جکسون چیزی جز این نیست. بعد از سالها بلاخره یه نفر پیداش میشه که دوزاریش بیافته (یعنی مارتین) و با دیدن این خلاء بزرگ در بازار بیاد اون روی Adult-گونه حماسه Nibelungenlied رو روی کتاباش پیاده کنه. اما بازهم فقط سطح اینکار صورت گرفته و عُمق داستان این وسط تماما گُم و گور شده. تمام چیزی که تالکین و رفیقش مارتین تو داستانشون میگن قرنها پیش به نحو خیلی بهتر و آموزنده تری گفته شده. اما برای انسان امروزی چنین چیزی قابل درک نیست و نمیتونه باهاش ارتباط برقرار کنه.
زیگفرید (سمت چپ - قهرمان حماسه Nibelungenlied)