تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 119 از 130 اولاول ... 1969109115116117118119120121122123129 ... آخرآخر
نمايش نتايج 1,181 به 1,190 از 1297

نام تاپيک: معرفي كتاب هايي كه خوانده ايم

  1. #1181
    مدیر انجمن هنرهفتم Mahdi Hero's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    nn374$|*|017
    پست ها
    13,262

    پيش فرض توپ شبانه/ جعفر مدرس صادقی

    داستان زنی ايرانی است که در کشور کانادا در زندگی زناشويی اش با همسر خود دچار مشکل شده است. همسر او که روزگاری در ايران نسبت به او بسيار مهربان و حساس بوده است چند سالی پس از آمدن به کشور کانادا نسبت به او بيگانه شده و به او نيز خيانت می کند و همانند يک انسان غريبه فقط با او در يک خانه زندگی می کند. زن داستان ما پس از دست دادن نوزاد به دنيا نيامده اش در دوران حاملگی دچار افسردگی نيز شده و روزگار سختی را می گذراند از طرفی برای او خيانت های شوهرش هيچ مساله ای نيست و از طرفی نيز نسبت به همسر خود تنفر پيدا کرده است. توپ شبانه داستان روان و خوبی است به زيبايی شرايط يک زن ايرانی را در کشوری غريب به تصوير کشيده است. زنی که دغدغه نوشتن شعر و داستان زندگی خود را دارد زنی که رابطه اش با همسرش به مشکل خورده اما نميخواهد به کل اين رابطه را با طلاق کات کند. اما متاسفانه داستان پايان جالب و خوبی ندارد و يکدفعه اي اينگار تمام اتفاقات به نهو شگفت انگيزی سرنوشت خوبی پيدا می کند و تمام کاراکتر های داستان پايانی خوبی برايشان رقم ميخورد و ميشود گفت پايان داستان همانند پايان فيلم های هندی به کل آبکی است.

  2. 3 کاربر از Mahdi Hero بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #1182
    اگه نباشه جاش خالی می مونه
    تاريخ عضويت
    Aug 2010
    پست ها
    335

    پيش فرض

    عادت می کنیم
    زویا پیرزاد
    نشر مرکز


    مهمترین شاخصه ی این رمان پرداختن به جزئیات و توصیف دقیق صحنه هاست.
    زویا پیرزاد در این کتاب زنان را در قالب مادرانی از خود گذشته و فداکار که تمام وجودشان را وقف اعضای خانواده‌شان می‌‌کنند و یا غالب ساعت هایشان را در چهاردیواری خانه و آشپزخانه سپری می‌‌کنند ، تصویر نمی‌ کند.

    در این داستان با شخصیت سه زن در نسل ‌های گوناگون روبرو هستیم: مادر بزرگ، مادر و دختر.
    " ماه منیر " (مادر بزرگ) در یک دنیای اشرافی ساختگی سیر می ‌کند و رفتارها و خواسته ‌هایش در بسیاری از موارد در تضاد با آرزو است. ماه منیر نماینده ‌ی زنی از نسل گذشته است اما جالب اینجاست که با این حال، با تصویری نه چندان سنتی از ماه منیر مواجه می ‌شویم.
    " آرزو " (مادر) شخصیت زنی توانا و صبور و زحمت کش است.
    " آیه" (دختر) نماینده ‌ نسل جوان در داستان است که ارتباطش را با دنیای واقعی کمرنگ کرده ‌است و در پشت نقاب یک هویت مجازی از خصوصی ترین وقایع زندگیش برای غریبه ‌ها می ‌نویسد.


    + به یک بار خوندن می ارزه ... ; )

  4. 4 کاربر از Maryam j0on بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #1183
    مدیر انجمن هنرهفتم Mahdi Hero's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    nn374$|*|017
    پست ها
    13,262

    پيش فرض وقایع اتفاقیه/ جعفر مدرس صادقی

    کتاب مجموعه اي از 47 داستان کوتاه ميباشد که بخش عمده آن در مدت يک سال در روزنامه شرق چاپ شده است.داستان های ابتدايی کتاب بسيار عالی و روان است داستان های زندگی انسان ها و مشکلات آنها در جامعه ايی کنونی ايران را به خوبی نويسنده به روی کاغذ آورده است اما متاسفانه مشکل اصلی اين مجموعه داستان، داستان هايی بيش از حدی است که در مورد هنر، ادبيات، شرايت چاپ کتاب و... میباشد و به شدت اين داستان ها کسل کننده و خسته کننده است.

  6. 5 کاربر از Mahdi Hero بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #1184
    در آغاز فعالیت
    تاريخ عضويت
    Apr 2012
    پست ها
    13

    پيش فرض

    پلهای مدیسون کانتی
    ماجرای واقعی
    دختر و پسر جوانی بعد از مرگ مادرشون میفهمند که فرانچسکا تمام عمر عاشق مرد دیگری بود

  8. #1185
    مدیر انجمن هنرهفتم Mahdi Hero's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    nn374$|*|017
    پست ها
    13,262

    پيش فرض يونيايتد نفرين شده به نويسندگی ديويد پيس ترجمه ی حميد رضا صدر

    يونايتد نفرين شده درباره حضور چهل و چهار روزه ی پرتنش و نافرجام برايان کلاف،مربی نام آشنا و جنجالی انگليسی در باشگاه ليدز يونايتد است.
    کتاب خيلی خوبی بود و بی شک خوندنش با اين که کتابی کمی حجيم است توصيه ميشه. ديويد پيس به خوبی تونسته بود اون چهره جنجالی کلاف رو در کتاب بيان کنه.نجواها ايی که کلاف با خود هميشه تکرار ميکرد از جمله نکات خواندی و جالب کتابست و البته اون تنفر کلاف چه در مقام بازيکن در مقابل ليدز يونايتد چه در مقام مربی در روبروی اين تيم و چه در مقام سرمربی گری اين فيلم خيلی زيبا بود.

  9. 4 کاربر از Mahdi Hero بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  10. #1186
    مدیر انجمن هنرهفتم Mahdi Hero's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    nn374$|*|017
    پست ها
    13,262

    پيش فرض دیدار در حلب/ جعفر مدرس صادقی

    احمد لاهوتی يکی از رهبران گروه های متعدد مبارز بر ضد اسراييل و دنيای غرب است او از طرف نهضت خويش مامور می شود تا از ديار خود کشور پاکستان به ماموريتی برای يافتن و برگرداندن جوانی شود و او را با چهار مبارزه فلسطينی معاوضه کند. گروه طرف حساب او يک گروه جهادی ديگر است که در مقابل اسراييل دست به اسلحه برده است اما از نظر فکری با گروهی که احمد در آن عضو است فاصله دارد. احمد وارد سوريه می شود شهری با قدمتی بيش از چند هزار سال، و شهر حلب که برای او ياد آوری خاطرات بسياری است خاطراتی در مورد استادی که او از آن بسيار آموخته است و حالا وارد آن شده است تا خود شاگرد خويش را از مخمصه ای که در آن گير کرده است نجات بدهد. داستان فضا سازی خوبی داشت به خصوص سرعت داستان سرعت بالایی و خوبی بود و دچار افت نميشد و البته پايان داستان در نوع خود بر لذت هر چه بيشتر خواندن کتاب افزوده ميکرد.

  11. 2 کاربر از Mahdi Hero بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  12. #1187
    مدیر انجمن هنرهفتم Mahdi Hero's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    nn374$|*|017
    پست ها
    13,262

    پيش فرض خروج اضطراری کتابی به نويسندگی اینیاتسیو سیلونه و ترجمه مهدی سحابی است


    خروج اضطراری در واقع دو کتاب در يک کتاب است.کتاب اول مجموعه ی چند تايی از زيباترين داستان های کوتاهی است که از سيلونه،نويسنده بزرگ ايتاليايی است. کتاب دوم در واقع تجربيات و خاطرات خود نويسنده از کشمکش های تاريخی حزب های کمونيست و نهاد های نظام مقتدر روسیه ی شوروی در دوران پر التهاب حکومت استالین است،رويدادهايی که سيلونه بعنوان يکی از سران بزرگ ترين حزب مارکسيستی اروپای غربی خود از نزديک شاهد آن بوده است.اين فصل که ترکيبی از خاطرات فردی ،خاطرات سياسی و تاملاتی درباره ی قدرت است،يکی از مهمترين اسناد مربوط به دورانی است که در باره ی آن نوشته شده است

    ملاقاتی:داستان در مورد کودکی است که برای اولين بار ميخواهد همراه با پدرش بر سر زمين کشاورزی برود اما در اين روز اول پدر توتون خود را که در واقع برای مردم روسی جنبه حياتی دارد را فراموش می کند و کودک از يک فقيری يک سيگار نصفه برگ برای پدر خود می خرد در حاليکه مرد ژنده پوش پول را از او نمی گيرد در چند سال بعد پسر مرد ژنده پوش را در حالی که دستبندی به دست دارد می بيند و قضيه رو برای پدرش می گويد و پدر و پسر به ملاقات پيرمرد می روند

    گيس بلند جوديتا: اين داستان درباره زنی است که دارای موهای بسيار بلندی است و شوهر او که به شهری ديگر برای کار رفته است و برای او در طول مدت نبودش پول می فرستد اما پستچی شهر که همه به عنوان يک قديس به او نگاه می کردند بسته پستی او را ميدزدد به خاطر اينکه جوديتا به قولی که به شوهرش داده بوده پايبند بوده است و آن هم نشان ندادن موهای سرش به هيچ مرد ديگری جز او

    آشنايی با يک کشيش عجيب:داستان در مورد نوجوانی است که پس از فرار از يک مدرسه روحانی مجبور ميشود که با کشيشی که سال ها قبل او را حين کمک به زلزله زدگان ديده است همسفر و همراه شود و از اين آشنايی بسيار خوشحال می شود

    پوليکوشکا:که نامش ارجاعی دارد به يکی از داستان های تالستوی در واقع داستان مردمان روستايی است که نوجوانی با شوق يک روز داستان پوليکوشکا را برای آنان می خواند در حاليکه همه آنان به جز لاتزورا که در داستان کوتاه پايانی نيز درگير ماجرا است از داستان خوششان نمی آيد

    رنج بازگشت آخرين داستان کوتاه اين مجموعه است که روايت يک تراژدی است پيرمردی همراه با دخترش حاضر ميشود بخاطر خداحافظی با نوجوانی که در حال رفتن به شهر برای ادامه تحصيلات است را به جان بخرد به دليل اينکه يک سوسياليست است او در واپسين لحظات به پسر می گويد که تو می روی و خوشبخت ميشوی و ما را فراموش می کنی اما پسر زير بار اين حرف نمی رود و می گويد من هميشه به ياد شما می مانم و رو به دختر می کند و می گويد آيا تو هم همين فکر رو در مورد من می کنی و دختر به او می گويد نه تو بر می گردی پس زودتر به پيشمان برگرد سال ها ميگزرد و پيرمرد ميميرد و دختر او در بستر مرگ است و پسر آنها را فراموش کرده اما نامه ايی از طرف کليسا می آيد که دختر نامه تو رو به عنوان يک دوست بعنوان حامی برده است پسر سعی می کند که به روستا برگردد اما دير می رسد و دختر نيز مرده است در حاليکه دختر در آخرين لحظات زندگيش به اطرافيانش می گويد لاتزرورا راست می گفت او ما رو فراموش کرده است

    خروجی اضطراری که در واقع داستان بلند اين مجموعه است شامل خاطرات خود سيلونه از احزاب کمونيست و مبارزاتش با فاشيست در ايتاليا است او در جای جای کتاب با ذکر خاطراتی به ما نشان می دهد که چگونه اين حزب و افرادش به سمت ديکتاتوری و از بين بردن دموکراسی حرکت کرده اند و چگونه اخلاق و آزادی را زير پاهايشان نابود کرده اند سيلونه در يک بحث آزادی را اين گونه برای يک هم حزبی خود تعريف می کند : آزادی يعنی که انسان اين امکان را داشته باش تا شک کند ،اشتباه کند،جستجو کند،حرفش را بزند،بتواند به هر مقامی.چه ادبی و هنری و فلسفی و چه مقام مذهبی و اجتماعی و حتی سياسی نه بگويد و دوستش که يک مقام عاليرتبه فرهنگی است با حالتی از انزجار به او می گويد اينکه شما گفتيد يعنی ضد انقلاب.و در کتاب سيلونه چگونگی تهديد شدن خود را برای خروج از حزب اينگونه از زبان مامور اينکار بيان ميکند: تا زمانی که فاشيسم بر سر کار است نمی توانی به ايتاليا برگردی. در خارج هم نمی توانی جايی ساکن بشوی ،چون گذرنامه و مدارک قانونی نداری.وضع مزاجی ات خوب نيست. نمی دونی چطور امرار معاش کنی.برادرت به خاطر تو در زندان است.همه دوستانت در حزب اند و همين که تو از حزب جدا شوی با تو قطع رابطه می کنند.غير از ما نيرويی ديگری برای مبارزه با فاشيم وجود ندارد.بنابراين،اگر يک لحظه به عقل خودت رجوع کنی و هنوز اين توانايی را داشته باشی که مثل يک آدم عادی رفتار کنی...اما سيلونه اين تهديدات را نمی پذيرد و از حزب خارج می شود


  13. 2 کاربر از Mahdi Hero بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  14. #1188
    مدیر انجمن هنرهفتم Mahdi Hero's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    nn374$|*|017
    پست ها
    13,262

    پيش فرض مکتب ديکتاتورها به نويسندگی اينياتسيو سيلونه ترجمه ی مهدی سحابی

    در آستانه ی جنگ جهانی دوم،يک جوجه ديکتاتور آمريکايی به اروپا آمده تا از تجارب طولانی اروپايی ها در زمينه ی ديکتاتوری درس بگيرد،به آمريکا برگردد و در آن جا هم يک نظام استبدادی برقرار کند.برای فراگيری شگردها و روموز ديکتاتوری به سراغ کسی می رود که عمری را در مبارزه با استبداد گذرانده است،چرا که منطق حکم می کند که حقيقت از زبان دشمن شنيده می شود.مکتب ديکاتور ها به زبانی شيرين و موشکافانه شرح اين جلسات در ديکتاتور آمريکايی است.بيان طنز آلود و در عين حال بسیاری عالمانه ی آن
    از والاترين سنت استعاری سياسی اروپا پيروی می کند و از اين نظر می توان آن را با برجسته ترين آثار جدلی ولتر و برنارد شاو،و نيز با شهريار ماکياولی مقايسه کرد.

  15. این کاربر از Mahdi Hero بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  16. #1189
    مدیر انجمن هنرهفتم Mahdi Hero's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    nn374$|*|017
    پست ها
    13,262

    پيش فرض قسمت دیگران/ جعفر مدرس صادقی

    مجموعه اي از 7 داستان کوتاه به قلم جعفر مدرس صادقی است که نويسنده در سال 1383 اين داستان ها را که سال ها قبل به تحرير در آورده بود پس از 19 سال دوباره اصلاح و ويرايش کرده و آن را به چاپ رسانده است. در کل مجموعه داستان های کتاب مجموعه اي خوبی نبود شايد بهترين داستان، داستان پنجم با نام روزی که رفتم بليط قطار بخرم بود وگرنه بقيه داستان ها به نظر من داستان های معمولی و ساده اي بودند

  17. 2 کاربر از Mahdi Hero بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  18. #1190
    مدیر انجمن هنرهفتم Mahdi Hero's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    nn374$|*|017
    پست ها
    13,262

    پيش فرض عرض حال/ جعفر مدرس صادقی

    کودکی تنها، مانده و از همه جا رانده. عرض حال داستانی تلخ و سياه است. داستانی از زندگی کودکی که هيچ کس او را نميخواهد و همه او را از خود می رانند. رستم که از بدو تولدش خود پا به دنيا می گذارد. رستم زمانی که ميخواهد حتی به دنيا هم بيايد قابله دير به بالين مادر بی هوش او می رسد و اگر خود رستم راهش را پيدا نمی کرده و از بدن مادرش خارج نمی شد هرگز چشمانش اين دنيا را نمی ديد. اينگار که از روز اول او تنها بوده و بايد خود با سختی ها و کم لطفی های زندگی خود دست و پنجه نرم کند. داستان عرض حال داستان زندگانی کودکی 9 ساله را بيان می کند که پدر و مادرش در بدو ازدواج به شهر آمده اند و با کمک مردی به نام نوبخت به عنوان دربان باشگاهی کاری پيدا می کنند. رستم فرزند اول پدر و مادرش است. فرزندی که ميان انبوه فرزندان ديگر خانواده گم است. داستان عرض حال زندگی رستم را از 9 سالگی او آغاز می کند زمانی که او حتی به مدرسه نرفته و تمام عشق و علاقه اش ديدن نمايش هايی است که در باشگاه برگزار ميشود است. آقای نوبخت به همين دلايل نسبت به رستم علاقه پيدا می کند. آقای نوبختی که خود دلش فرزند پسر ميخواهد اما فرزندش دختر است. آقای نوبخت از پدر رستم ميخواهد که رستم را به خانه خودش ببرد تا در آنجا زير نظر او به بهترين مدرسه برود و تحصيلش را آغاز کند تا آينده درخشانی داشته باشد و پدر رستم به دليل فقط و اينکه نان خوری از سر سفره اش کمتر شود با اين قضيه موافقت می کند و رستم در اتاقی در خانه آقای نوبخت که چندی پيش مادربزرگش نيز برای کمک به اين خانواده در آنجا مستقر شده ملحق ميشود. اما کودک داستان ما نه دل مشغولی و علاقه ای به مدرسه دارد و نه به آدم ها و بچه های تو مدرسه. او از کلاس و درس خود می زند تا به سينما برود سينمايی که تمام زندگی اش در بازی های هنرپيشگان آن خلاصه می شود و بدين ترتيب نيز کم کم از چشم آقای نوخت و همسرش به دليل شيطنت هايش می افتد و با به دنيا آمدن فرزند سوم آقای نوبخت که يک پسر است به کل محبتش از دل خانواده نوبخت از بين می رود. رستم داستان ما کودکی سرخورده است کودکی که نه پدر ژنتيکی اش به او محبت و ابراز علاقه کرده است و او را به حال خود واگذاشته است و نه آقای نوبخت آنچنان که بايد هوای او را داشته و برای او پدری کرده است. رستم هيچ وقت توسط اطرافيان خود جدی گرفته نمی شده و هيچ کس نه حرفهايش را و نه خود او را نمی خواسته آست.

  19. 2 کاربر از Mahdi Hero بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •