تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 4 از 14 اولاول 12345678 ... آخرآخر
نمايش نتايج 31 به 40 از 131

نام تاپيک: ◄◄ دانــش ژنـــتــیـــک، پیشرفتها، چالش ها، کاربردها ►►

  1. #31
    داره خودمونی میشه G-girl's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    محل سكونت
    اینور آب
    پست ها
    55

    پيش فرض انواع شبيه سازي

    شبيه سازي يكي از پيشرفته ترين دست يافته هاي بشر در زمينه علم پزشكي و مهندسي ژنتيك است كه هر مرحله پيشرفت آن جنجال هاي بسيار زيادي را به همراه دارد.
    شبیه سازی حیوانات
    در شبیه سازی عکس عمل تمایز صورت می گیرد . یعنی باید یک سلول تمایز یافته سلول شروع کننده باشد و سلول های تمایز نیافته تولید کند . در ابتدا این کار غیر ممکن به نظر می رسید تا اینکه در دهه 1970 آزمایش های اولیه ای انجام شد که در آنها هسته سلول تمایز یافته قورباغه به یک سلول تخم بدون هسته انتقال داده شد . در بعضی از این آزمایش ها سلول تخم تقسیم می شد و تکثیر می یافت حتی در بعضی موارد نوزاد قورباغه نیز به وجود می آمد ولی هیچ کدام به قورباغه بالغ تبدیل نمی شدند . سر انجام دکتر ویلموت و تیمش توانستند با خاموش کردن یک سلول تمایز یافته که از غدد شیری یک گوسفند بالغ گرفته شده بود و دوباره برنامه ریزی آن یک گوسفند کامل را به وجود آورند.
    آگاهی از محتوای کامل ژنتیکی موجود کلون شده از فواید شبیه سازی است.
    شبیه سازی انسان
    دالي كه به دالي گوسفنده شهرت داشت گوسفندي بود كه توليد آن در سراسر دنيا با عكس العمل هاي متفاوتي از لحاظ علمي و اخلاقي مواجه شد. اين كار كه در سال 1997 از سوي مجله نيچر به عنوان مهم ترين تحقيق علمي سال برگزيده شد، در كنار نگراني هاي اخلاقي بسيار زيادي كه در برداشت- چه از سوي علماي مسيحيت و اسلام و چه از سوي مقامات كشورهاي مختلف- افق جديدي در علم ژنتيك پيش روي دانشمندان گشود و اميدواري هاي زيادي براي بهبود زندگي بشر ايجاد كرد. به دليل حساسيتي كه توليد دالي در برداشت، رسانه ها توجه خاصي به پديده شبيه سازي نشان دادند، اما اين نوع شبيه سازي تنها يك نوع خاص از چندين روش شبيه سازي موجود در علم پزشكي و ژنتيك است كه به شبيه سازي بازتوليدي مشهور است. علاوه بر اين نوع شبيه سازي، چند نوع ديگر شبيه سازي هم وجود دارد كه مي توان از آن ها علاوه بر باز توليد يك ارگانيزم خاص در انجام ديگر تحقيقات پزشكي هم استفاده كرد.
    انواع شبیه سازی
    1-DNA بازتركيب شده
    2-شبيه سازي بازتوليدي
    3- شبيه سازي درماني

    DNA بازتركيب شده
    در اين قسمت مي توان فناوری DNA باز تركيب شده، شبيه سازيِ ، شبيه سازي مولكولي يا شبيه سازي ژني را در كنار هم دسته بندي كرد، چون همه از يك پروسه مشترك پيروي مي كنند. انتقال دستواره (تكه اي از دي ان اي اصلي كه براي تكثير از آن جدا مي شود) از يك ارگانيزم به يك عنصر ژنتيك خود همانندساز مانند پلازميد باكتريايي. دانشمنداني كه بر روي يك ژن خاص كار مي كنند معمولاً از پلازميد باكتريايي براي توليد كپي هاي چند گانه همان ژن استفاده مي كنند. پلازميدها كروموزوم هاي اضافي خود همانندساز مولكول دايره اي دي ان اي هستند كه جدا از ژنوم هاي معمولي باكتريايي هستند. پلازميدها و ديگر گونه هاي ناقل شبيه سازي، توسط محققان ژنوم انسان براي تكثير ژن ها و ديگر تكه هاي كروموزوم كه مواد شناسايي كافي براي تحقيق بيشتر توليد مي كنند استفاده مي شوند .
    براي شبيه سازي يك ژن، يك تكه از دي ان اي كه ژن مورد نظر را شامل مي شود از دي ان اي كروموزومي توسط آنزيم هاي محدود كننده جدا مي شود و سپس با يك پلازميد كه توسط همان آنزيم هاي محدود كننده جدا شده است، تركيب مي شود. هنگامي كه يك تكه از دي ان اي كروموزومي به ناقل شبيه سازي در آزمايشگاه وصل مي شود، به آن مولكول دي ان اي بازتركيب شده گفته مي شود. با انتقال اين مولكول به سلول ميزبان مناسب، دي ان اي باز تركيب شده در كنار دي ان اي سلول ميزبان باز توليد مي شود.


    شبيه سازي باز توليدي
    شبيه سازي بازتوليدي فناوري است براي توليد يك حيوان كه از همان هسته دي ان اي بهره مي برد كه حيواني ديگر در همان زمان يا پيش از آن، آن هسته دي ان اي را داشته يا دارد. دالي گوسفند معروف اسكاتلندي ها با همين روش شبيه سازي شده بود. در اين پروسه كه انتقال هسته سلول تكثير شونده نام دارد، دانشمندان مواد ژنتيك هسته يك سلول بالغ اهدا كننده را به يك تخم كه هسته و همين طور مواد ژنتيك آن جدا شده اند منتقل مي كنند. اين تخم كه دي ان اي يك سلول اهدا كننده را در خود دارد بايد با جريان هاي شيميايي يا الكتريكي مراقبت شود تا براي تقسيمات سلولي تحريك شود. هنگامي كه جنين شبيه سازي شده به سطح مناسبي از پيشرفت مي رسد به رحم يك ميزبان مؤنث منتقل مي شود جايي كه تا تولد به پيشرفت خود ادامه مي دهد. موجودي كه با روش انتقال هسته توليد مي شود، نمونه شبيه سازي شده واقعي حيوان اهدا كننده نيست و فقط دي ان اي كروموزومي و هسته اي آن همانند حيوان اهدا كننده است.
    در اين زمينه موفقيت پروژه دالي بسيار چشمگير است چرا كه اثبات كرد مواد ژنتيك يك سلول بالغ مي توانند براي توليد يك ارگانيزم جديد كامل مورد استفاده قرار گيرند. پيش از اين دانشمندان بالاتفاق تصور مي كردند هنگامي كه سلولي به كبد، قلب، استخوان يا هر نوع ديگري از بافت هاي بدن تخصيص داده مي شود، ديگر استفاده از آنها در بافت هاي ديگر امكان ندارد و ديگر ژن هايي كه در سلول بودند و نيازي به آنها نبود غيرفعال مي شوند. برخي محققين براين باورند كه اشتباه يا كامل انجام ندادن پروسه باز برنامه ريزي، سبب مرگ، نقص عضو و معلوليت حيوانات شبيه سازي شده خواهد شد .



    شبيه سازي درماني
    اين شبيه سازي كه به شبيه سازي جنيني هم معروف است در واقع توليد جنين هاي انساني براي استفاده در تحقيقات است. هدف از انجام اين شبيه سازي توليد انسان هاي شبيه سازي شده نيست، بلكه هدف كشت سلول هايي است كه مي توانند در تحقيقات پيشبردي انسان و همچنين درمان بيماري ها مورد استفاده قرار گيرند. اين سلول ها براي محققان بيومكانيك بسيار با اهميت هستند براي اين كه مي توان از آن ها براي توليد هر نوع سلولي كه در بدن انسان وجود دارد استفاده كرد. اين سلول ها پس از گذشت 5 روز از تقسيم تخم، از آن استخراج مي شوند. پروسه استخراج باعث از بين رفتن جنين مي شود كه اين مسأله نگراني هاي اخلاقي فراواني را در پي دارد. محققان اميدوارند روزي اين سلول هاي ساختگي، جايگزين مناسبي براي سلول هايي شوند كه بر اثر بيماري هايي نظير آلزايمر، سرطان و... از بين رفته اند.
    پس از آشنايي جزيي با روش هاي مختلف شبيه سازي، اين سؤال مطرح مي شود كه اصلاً چرا انسان بايد شبيه سازي شود؟ و يا اين كه آيا تا به حال هيچ انساني شبيه سازي شده است؟ در مورد شبيه سازي انسان بايد گفت كه تا به حال هيچ انساني از كشت سلول هاي يك انسان ديگر توليد نشده است. اما در مورد اين كه چرا انسان بايد شبيه سازي شود، اين گروه از دانشمندان موارد ذيل را ذكر مي كنند. يكي از كاربردهاي شبيه سازي مي تواند براي زوج ناباروري اتفاق بيفتد كه تمايل بسيار زيادي به بچه دارند. اين بچه كه از يكي از والدين شبيه سازي مي شود، مسلماً در دوران كودكي فشارهاي فيزيولوژيكي بسيار زيادي را متحمل خواهد شد. كاربرد ديگر شبيه سازي مي تواند شبيه سازي استعدادهاي بشري براي چند نسل باشد. مثلاً مي توان با استفاده از دي ان اي اينشتين، وي را شبيه سازي كرد، اما هيچ تضميني نيست كه اينشتين جديد همانند آلبرت با هوش ما همان راهي را برگزيند كه اينشتين به خاطر آن به شهرت رسيده است. يكي ديگر از موارد شبيه سازی توليد جنين هاي تحقيقاتي است.
    اهداف شبیه سازی
    الف) اهداف تولید مثلی :
    این تکنیک تولید مثلی به منظور مزرعه داری ، حفظ حیوانات در معرض انقراض ، تولید مثل محصولات حیوانی بیشتر و سالم تر، صورت می گیرد . همچنین می توان با این روش به زوج هایی که قادر به بچه دار شدن نیستند نیز کمک کرد .
    ب) اهداف درمانی :
    در شبیه سازی می توان با کشت دادن سلول های بنیادی جنینی از کلون به انواع سلول های تخصص یافته دست یافت. این سلول ها قابل کشت و پیوند در بیماران هستند.

    با همه علاقه اي كه بشر به شبيه سازي دارد، اين پديده داراي خطرات و ايراداتي است. شبيه سازي باز توليدي بسيار گران است و اميد انجام مطلوب آن بسيار كم است. نزديك به 90 درصد اقدام هاي شبيه سازي در اين زمينه به نتيجه نمي رسند و براي انجام يك شبيه سازي موفق، بايد نزديك به 100 بار انتقال هسته اي صورت گيرد و در همين يك مورد موفق هم، حيوان شبيه سازي شده نسبت به عفونت ها بسيار غيرمقاوم است. نمونه آن هم دالي بود كه بر اثر عفونت ريه مرد. علاوه برآن رشد تومورها در آن به سرعت انجام مي شود و كوچكترين بيماري براي اين نوع حيوانات، مي تواند منجر به مرگ شود. اكثر اين حيوانات رشد غيرطبيعي دارند و گاه به دلايل نامشخص به يك باره مي میرند.
    از ميان حيواناتي كه تاكنون شبيه سازي شده اند، مي توان به گوسفند ها، موش ها، گاو ها و حيوانات خانگي از قبيل گربه اشاره كرد. اما يكي از وسوسه انگيزترين شبيه سازي ها، شبيه سازي حيوانات ما قبل تاريخ مانند دايناسورها است، بدين ترتيب كه با استفاده از دي ان اي بازمانده از آنها در سنگواره ها، آن ها را شبيه سازي كرد. هنگامي كه اين فرضيه مطرح شد، موافقت ها و مخالفت هاي زيادي با آن شد، اما اين التهابات به زودي فروكش كرد، چون اين موجودات بيش از 65 ميليون سال پيش از بين رفته اند و اين در حالي است كه دي ان اي، فقط 10 هزار سال عمر مي كند. نظريه بعدي شبيه سازي ماموت ها بود كه كمتر از 10 هزار سال پيش زندگي مي كرده اند. با اين حال پيدا كردن دي ان اي مناسب ماموت ها غيرممكن به نظر مي رسد..

    G-girl

  2. #32
    مدیر انجمن هنرهفتم Mahdi Hero's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    nn374$|*|017
    پست ها
    13,262

    پيش فرض Dna نقشه راه حیات

    DNA نقشه راه حیات




    دانشمندان همچنان به پیشرفت هایی در رابطه با DNA دست می یابند که بر همه چیز، از معالجات پزشکی گرفته تا اجرای قانون، اثر گذار است - و تازه این اول کار است.
    درست چند سال پیش، دانشمندان نقشه ترتیب قرار گرفتن دی. اِن. اِی. انسان، جزء اصلی حیات، را به اتمام رساندند. با وجود این که این دستاورد از لحاظ تاریخی ارزشمند بود، اما صرفاَ وسیله ای بود برای رسیدن به هدف. از آن زمان، دانشمندان گام های بزرگی در شناخت خصیصه های ارثی خاص و یافتن راه هایی برای اصلاح خصایص معیوب برداشته اند.
    دی. اِن. اِی. هر کس مانند اثر انگشت یا اسکن شبکیه اش، منحصر بفرد است و خصوصیات فردی هر کس، مانند رنگ چشم و زمینه های طبی را تخمین می زند. نویسندگان داستان های علمی – تخیلی از امکان زنده کردن حیوانات منقرض شده، ملاقات با انسان اولیه یا پارکی که جاذبه اصلی آن دایناسورها است، لذت می برند. اما به نظر می رسد که منفعت های واقعی آن برای انسان ملموس تر باشد.
    برخی از قابل توجه ترین پیشرفت ها در حوزه اجرای قانون است. نزدیک به دو دهه است که سازمان های آمریکایی برای حل مسائل جنایی از نمونه برداری از دی. اِن. اِی. استفاده می کنند – و فرد بیگناهی را که به اشتباه متهم شناخته شده است، آزاد می کنند؛ اما این جریان معمولا پرزحمت بود و انجام آن نیاز به زمان زیاد و مقدار زیادی از ماده دی. اِن. اِی. داشت. امروزه، روشی به نام واکنش زنجیره ای پلیمری می تواند از کوچکترین نمونه ها، دی. اِن. اِی. پرورش بدهد. دکتر دی. پی. لایل (2) نویسنده کتاب " پزشک قانونی آدم مصنوعی ها " (3) می گوید، "واقعاً می توانید یک تمبر لیس زده شده، یک فولیکول مو و یا تکه ای از بافت زنده یک دندان را بردارید و آنزیمی که دی. اِن. اِی. را تکثیر می کند به آن اضافه کنید. آن ها به طور تصاعدی رشد خواهند کرد. اگر دو نمونه خوب داشته باشید، می توانید ظرف 12 تا 18 ساعت، آنها را با دیگر نمونه ها تطبیق داده و تشخیص هویت دهید. این پیشرفت های جدید، اف. بی. آی را بر آن داشت تا در سراسر کشور، پایگاه اطلاعاتی دی. اِن. اِی. برپا کند؛ به زودی ممکن است دی. اِن. اِی. هر تبهکاری در فایلی نگهداری شود تا جهت ردیابی و دستگیری آن ها به مراجع قدرت کمک کند.

    نقشه شما
    هنوز بیشتر پیشرفت های شگرف در حوزه پزشکی می باشد. پزشکان با تجزیه و تحلیل رمزهای ژنتیکی ما توانسته اند تشخیص دهند که کدام داروی خاص بر روی ما اثر دارد و کدامیک ممکن است عوارض جانبی مضر داشته باشد. این امر منجر به این خواهد شد که معالجات پزشکی به صورت سفارشی برای یک شخص خاص درآید. مایکل اِی. گلدمن (4)، استاد بیولوژی دانشگاه ایالتی سان فرانسیسکو می گوید، " تصور کنید حتی قبل از اینکه متولد شوید، تمام ساختار ژنی شما روی یک سی دی ذخیره شود. چنانچه زمانی یک مشکل پزشکی داشته باشید، یک دکتر می تواند با اجرای سی دی، ژن های مناسب را بررسی کند و داروی مناسب را تجویز کند."
    طبق گفته گلدمن، این روش سفارشی شدن معالجات پزشکی، احتمالا در 15 سال آینده یک امر عادی خواهد بود. او همچنین اضافه می کند، " به جای تجویز داروها به روشی که اکنون می شناسیم – به این ترتیب که از ارزان ترین دارو شروع می کنیم تا ببینیم آیا موثر واقع می شود یا خیر– می توانیم دی. اِن. اِی. را بررسی کنیم و نشانه ای بیابیم که آیا این شخص جزء 30 درصدی از افرادی است که داروی خاصی به آن ها اثر می کند یا خیر. شاید متوجه شویم که به طور مثبت به آن دارو پاسخ نخواهند داد، پس دیگر لزومی ندارد که آن دارو را تجویز کنیم."
    کمک به تجویز داروها تنها یکی از راه هایی است که از تجزیه و تحلیل دی. اِن. اِی. در مبارزه با بیماری ها استفاده می شود. دکتر اِوا گالانیس (5)، استاد تومور شناسی در کلینیک مشهور مایو در روچستر، مینه سوتا، آزمایش های کلینیکی بر روی ویروس های اصلاح شده ژنتیکی انجام داده است که به بیماران مبتلا به سرطان لوزالمعده، سرطان روده بزرگ، تومورهای مغزی، ملانوماهای (تومورهای سیاه رنگ قشر عمیق پوست) چندگانه و سرطان تخمدان کمک خواهد کرد. گالانیس می گوید، " ما به ویروس هایی دست یافتیم که از لحاظ ژنتیکی اصلاح شده اند و به تومورها حمله می کنند. در یک موقعیت خاص همچنین می توانیم یک ژن را به درون یک ویروس وارد کنیم و وقتیکه ژن تکثیر می شود، می توانیم از آن به عنوان یک نشانه استفاده کنیم. ویروس های خاصی آنتی ژن هایی را تکثیر می کنند که می توان در خون آنها را اندازه گیری کرد. به این ترتیب یک شیوه غیر متهاجم برای مشاهده تکثیر ویروسی به دست می آوریم. این بدین معناست که می توانیم میزان داروی مناسب برای بیمار مناسب را انتخاب کنیم.

    ژن درمانی
    این جریانات در کل به عنوان ژن درمانی شناخته می شوند. یکی از آزمایشات اخیر گالانیس، یک ویروس تغییر شکل یافته سرخک است که بدون مبتلا کردن بیمار به این بیماری، تومورهای تخمدان را نابود می کند.
    سه کاربرد عمده برای ژن درمانی وجود دارد. اولین کاربرد اصلاح یک نقص ژنی ارثی یا اکتسابی با تغییر دادن دی. اِن. اِی. فرد است. تومورهای ریوی یکی از نقیصه های ژنی رایج در میان قفقازهاست و یک ژن معیوب موجب آن می شود. اگر بتوان این ژن را تغییر داد، فرد مبتلا به این بیماری درمان و از انتقال این ژن معیوب به فرزندانش جلوگیری خواهد شد.
    دومین کاربرد آن، معالجه بیماری ای است که لزوما هم ارثی نیست. برای مثال، دی. اِن. اِی. برای خلاص شدن از آلودگی به ویروس یا سرطان نیازی به اصلاح شدن ندارد؛ این دی. اِن. اِی ها فقط می بایست نابود شوند. سومین کاربرد، به دست آوردن سلول های خود بدن برای تولید مواد درمانی است. به جای سعی بر کشتن ویروس در بدن، یک سلول مورد هدف قرار می گیرد تا یک ماده شیمیایی یا پروتئینی ای که با بیماری مبارزه کند، تولید نماید. دکتر دیوید ساندرس (6)، استاد علوم بیولوژیکی در دانشگاه پردو در ایندیانا می گوید، " می توان هر نوع رویکردی برای ژن درمانی داشت. می توان سلول ها را برداشت، آن ها را تغییر داد و سپس آن ها را دوباره در بدن یک فرد گذاشت. می توان ژن هایی را به دست آورد که سیستم ایمنی بدن را در زمان های مختلف به کار بیاندازند یا از کار بیاندازند. می توان ژنی را به دست آورد که به یک ماده شیمیایی خاص واکنش نشان دهد، مثلا با خوردن قارچ بیشتر یک واکنش خاص سیستم ایمنی را راه اندازی کرد.
    در زمان پیشرفت، احتیاط هایی هم لازم است: بازی کردن با تکامل انسان می تواند عوارض جانبی پیش بینی ناپذیری هم در بر داشته باشد. برای مثال، ژن های به اصطلاح معیوبی که عامل کم خونی سلول داسی شکل هستند، ایمنی در برابر مالاریا را نیز موجب می شوند – از آنجاییکه مالاریا بیماری بومی همان منطقه ای است که خصیصه سلول داسی شکل هم در آن جا وجود دارد، چنین پدیده ای عجیب نیست. ساندرس می گوید، " اگر ما ژن های معیوب را که به جمعیت انسانی منتقل شده است، اصلاح کنیم، همیشه نمی دانیم که چه چیزی عایدمان می شود. ژن ها با هم همکاری می کنند. اگر یکی از آن ها را اصلاح کنیم، ممکن است یکی دیگر مشکل آفرین شود. نیاز به کامل کردن ساختار ژنی انسان ممکن است بر علیه ما عمل کند، مگر اینکه به همه چیز عالم باشیم.

    1. Rob Campos
    2. Dr. D. P. Lyle
    3. Forensics for Dummies
    4. Michael A. Goldman
    5. Dr. Eva Galanis
    6. Dr. David Sanders

  3. #33
    اگه نباشه جاش خالی می مونه Silence so loud's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2006
    پست ها
    470

    3 كاربردهاي دانش ژنتيك

    شناسايى هويت يك مسئله مهم در پزشكى قانونى است كه در موارد تجاوزها، جنايات، تعيين هويت اجساد و بسيارى موارد ديگر ضرورت دارد.

    روش هاى مختلفى در گذشته براى اين امر معمول بوده است، از جمله اثر انگشت، خصوصيات ظاهرى و بدنى مثل رنگ مو، جاى زخم، مشخصات دندان ها، يا اندازه هاى استخوان ها و... با كشف DNA راه جديدى براى تعيين هويت، حتى در مواردى كه مشخصات جسمى مثلاً در اجساد متلاشى شده قابل تعيين نيست، گشوده شد. در چند دهه اخير روش هاى شناسايى DNA تكميل شده و شناسايى سريع تر هويت را امكان پذير كرده است. به خصوص واقعه ۱۱ سپتامبر با قربانيان فراوانى كه به بار آورد و لزوم تعيين هويت آنها، باعث به وجود آمدن پيشرفت هاى تكنيكى در شيوه هاى شناسايى به وسيله DNA شد.

    آزمون شناسايى هويت از طريق DNA يا به اصطلاح اثر انگشت ژنتيكى در سال ۱۹۸۵به وسيله سرآلك جفريز از دانشگاه لاسيستر انگليس ابداع شد.

    انسان ها در بخش بزرگى از توالى هاى نوكلئوتيدهاى تشكيل دهنده DNA خود مشابهت دارند، اما بخش هايى از DNA وجود دارد كه از توالى هاى تكرارى بسيار متغير بين افراد مختلف تشكيل شده اند. اين بخش ها را اصطلاحاً بخش هاى ريزاقمارى (microsatellite) يا تكرارهاى متوالى كوتاهSTR (Shotr tandem repeats) مى نامند. او انسان غيرخويشاوند در يك جايگاه (locus) معين DNA داراى تعداد متفاوتى از بخش هاى ريزاقمارى هستند كه خاص خود آنهاست. بنابراين با تطبيق دادن تعداد اين بخش هاى اقمارى در چند جايگاه مى توان با درصد خطاهاى بسيار كمى شناسايى هويت انجام داد.

    اثر انگشت ژنتيكى در پزشكى قانونى براى تطبيق دادن نمونه هاى خون، مو، بزاق يا منى به دست آمده در محل جرم با مظنونان احتمالى و همچنين در شناسايى اجساد، تعيين ابوت يا والدين يك كودك و نيز تعيين منشا و كيفيت مواد غذايى به كار مى رود. علاوه براين اثر انگشت ژنتيكى در مطالعه جمعيت هاى حيوانات وحشى و فرضيه سازى در مورد الگوى مهاجرت هاى انسانى در دوران پيش از تاريخ مورد استفاده بوده است.

    براى شناسايى DNA در يك نمونه، پس از استخراج ابتدا با استفاده از تكنيكى بيوشيميايى به نام «واكنش زنجيره اى پلى مراز» (PCR) شبيه سازى DNA تحريك مى شود و ميزان آن افزايش مى يابد به اين ترتيب مى توان از مقادير بسيار كمى از اجزاى بدنى كه حاوى سلول و در نتيجه DNA باشد براى شناسايى استفاده كرد.

    در معمول ترين روش شناسايى DNA، روش «پلى مرفيسم در ازاى قطعه حدى» (RFLP)، به وسيله يك آنزيم حدى (restriction enzyme) DNA به قطعاتى شكسته مى شود و سپس به وسيله الكتروفورز بر روى ژل اين قطعات از هم جدا مى شوند و به صورت نوارهايى متمركز مى شوند. سپس اين الگوى نوارى به وسيله تكنيكى به نام خشك كردن ساودرن (Southern blotting) به روى يك غشاى نايلونى منتقل مى شود. سپس با استفاده از قطعات مكمل راديو ايزوتوپ دار DNA يا پروب ها (probe) براى اتصال به توالى هاى معين DNA (كه در اين مورد همان بخش هاى ريزاقمارى هستند) به روى غشا وارد مى شود و DNA اضافى شسته مى شود. سپس يك فيلم اشعه ايكس در مجاورت غشاى نايلونى قرار داده مى شود تا الگوى راديواكتيو را ثبت كند.

    با ظاهر كردن فيلم الگوى مريى از نوارها ظاهر مى شود كه همان اثر انگشت ژنتيكى است.در مواردى كه شناسايى يك جسد مجهول الهويه مطرح است، از هر قسمتى از بدن كه سالم باقيمانده باشد نمونه بردارى انجام مى شود. پس از شناسايى DNA جسد، از نمونه هايى از بدن فردى كه احتمال مى رود جسد متعلق به او باشد و از قبل موجود است، مثلاً بزاق و سلول هايى كه بر روى مسواك باقى مانده است يا شانه اى كه تكه هاى پوست سر يا تارهاى مو روى آن موجود است مى توان DNA به دست آورد و با DNA جسد تطبيق داد (روش مستقيم) در مواردى كه چنين نمونه هايى در دسترس نباشد تطبيق DNA جسد با DNA بستگان نزديك فرد احتمالى انجام مى شود (روش غيرمستقيم). در روش مستقيم تطبيق بايد كامل باشد و در روش غيرمستقيم شباهت وجود دارد.

    روش RFLP به خصوص در موارد شناسايى تعداد زيادى از جسد مدت زيادى طول مى كشد. در اين موارد از تكنيك ديگرى به نام AFLP (پلى مرفيسم تقويت شده درازاى قطعه) استفاده مى كنند، كه از لحاظ اصولى مانند روش RFLP است اما از شيوه هاى اضافى مانند دوبار تقويت DNA و استفاده از پرايمرهاى اختصاصى سود مى جويد كه وقت و سرعت آزمايش را بالا مى برند. روش ALFP اكنون به صورت خودكار درآمده است و امكان مقايسه سريع نمونه هاى DNA افراد را مى دهد.گرچه آزمون شناسايى DNA در مواردى كه بافت هاى انسانى به حد كافى در دست باشد با دقت قابل انجام است و مى توان به خصوص با استفاده از تكنيك خودكار شده AFLP به سرعت به نتيجه رسيد.

    اما در محل هايى كه فاجعه هايى بزرگ به همراه آتش سوزى و تخريب رخ داده است مانند نمونه انفجار برج هاى مركز تجارت جهانى در واقعه ۱۱سپتامبر كه قربانيان به شدت سوخته اند مشكل است بتوان بافت سالمى به دست آورد كه حاوى DNA متلاشى نشده باشد، از طرف ديگر به دست آوردن بقاياى اجساد در چنين محل هايى ممكن است مدت ها طول بكشد و روند فساد جسد انجام آناليز DNA را ناممكن كند. همچنين استفاده از آب در خاموش كردن آتش باعث تخريب بيشتر DNA موجود در بافت هاى باقى مانده مى شود.

    در مواردى كه جسد به شدت سوخته باشد، معمولاً تنها مى توان از DNA موجود در سلول هاى استخوانى براى تعيين هويت استفاده كرد، اما در اين مورد هم كلسيم موجود در استخوان انجام تكنيك PCR براى به دست آوردن DNA را با مشكل روبه رو مى كند.در اين موارد كه از DNA هسته اى نمى توان براى شناسايى استفاده كرد، تنها راه باقيمانده آناليز DNA موجود در ميتوكندرى هاى سلول است. بيشتر DNA يك سلول درون هسته آن قرار دارد. نيمى از اين DNA از پدر، و نيم ديگر آن از مادر به ارث مى رسد؛ اما درون سيتوپلاسم سلول اندامك هايى وجود دارند كه ميتوكندرى ناميده مى شوند و در واقع موتورخانه يا محل توليد انرژى در سلول هستند.

    درون ميتوكندرى ها هم DNA وجود دارد، اما نكته جالب اين است كه اين DNA منحصراً از مادر به ارث مى رسد. علت اين امر به چگونگى لقاح سلول هاى جنسى مربوط مى شود. در هنگام لقاح تنها هسته اسپرم وارد تخمك مى شود و سيتوپلاسم تخمك است كه سيتوپلاسم تخم يا زيگوت بعدى را مى سازد. بنابراين ميتوكندرى هاى سلول تخم از تخمك مادر منشا مى گيرند و تنها حاوى DNA مادرى خواهند بود. تمام بستگان مادرى يك فرد DNA ميتوكندريايى مشابهى با او دارند و مى توان از اين پديده براى شناسايى هويت استفاده كرد.

    اما با توجه به اينكه مقدار DNA ميتوكندرى بسيار اندك است، اگر از روش هاى معمول آناليز DNA كه در بالا ذكر شد براى شناسايى آن استفاده شود، با توجه به طولانى و پيچيده بودن روند كار ۱۰ تا ۱۰۰ بار وقت بيشترى نسبت به آناليز DNA هسته اى لازم است.

    همين مشكل در مورد شناسايى هويت تعداد زياد قربانيان ۱۱ سپتامبر هم وجود داشت و براى حل آن دكتر فيل دانيلسن، استاديار زيست شناسى مولكولى دانشگاه دنور ايالات متحده با همكارى دكتر رابى شلتون دستيار آزمايشگاهى اش، روش جديدى را به نام DNA WAVE Analysis را ابداع كرده اند. در اين روش ديگر نيازى به تعيين توالى نوكلئوتيدها در DNA و صرف وقت زيادى براى تفسير نتايج نيست، بلكه يك تصوير فورى از كل مولكول DNA ميتوكندريايى در يك مرحله گرفته مى شود.

    روش كار به اين صورت است كه با استفاده از يك روش كروماتوگرافى جديد به نام DHPLC(denaturing high- preformance liquid chromatogroph) مى توان قطعات DNA براساس تفاوت هاى بسيار جزيى در توالى هاى نوكلئوتيدها از هم جدا كرد. مولكول DNA در يك محلول آبى حل مى شود و به درون ستونى فولادى پمپ مى شود و در آنجا به مهره هاى ميكروسكوپى پلاستيكى متصل مى شود. هنگامى كه تركيب شيميايى محلول DHPLC تغيير داده مى شود، DNA به اصطلاح ذوب مى شود و از اتصالات خود با مهره ها جدا مى شود.

    مولكول هاى DNA داراى توالى نوكلئوتيدى متفاوت در زمان هاى متفاوتى از ستون جدا مى شوند و يك نيمرخ ذوب DNA به وجود مى آيد. هرچه دو قطعه DNA توالى نوكلئوتيدى داراى شباهت بيشترى باشند در زمانى نزديك به هم از ستون جدا مى شوند و به اين ترتيب مى توان ميزان مشابهت دو مولكول DNA را تعيين كرد.گرچه در اين روش نيز در ابتدا بايد از PCR براى افزايش مقدار DNA به دست آمده استفاده كرد. اما ديگر نيازى به مرحله تعيين توالى نوكلئوتيدى كه با روش هاى معمول در مورد يك نمونه ۸۵ دقيقه طول مى كشد و آناليز و تفسير آن كه ساعت ها و روزها به طول مى انجامد، نيست.

    بلكه صرفاً در حدود ۴ دقيقه مى توان شباهت يا تفاوت قطعات DNA را تعيين كرد. يك مزيت ديگر اين روش كاهش هزينه ها از ۲۵۰۰ دلار به ازاى هر نمونه به ۱۰ دلار به ازاى هر نمونه است.همانطورى كه قبلاً ذكر شد به دست آوردن DNA از اجساد متلاشى شده و سوخته كار مشكلى است و معمولاً در اين موارد از استخوان ها استفاده مى شود اما استخراج DNA از استخوان ها كار مشكل و وقت گيرى است.گروه تكنولوژى Bode در آمريكا، براى حل مشكل شناسايى هويت قربانيان ۱۱ سپتامبر، روش جديد استخراج DNA و سيستم رديابى نمونه ها را به وجود آورد كه ۱۰ بار از روش هاى قبلى كارآمدتر بود.با وجود تمام اين پيشرفت هاى تكنيكى دانشمندان توانستند دو سال بعد از وقوع حادثه ۱۱ سپتامبر تنها هويت بيش از نيمى از ۲۷۸۲ قربانى را كشف كنند. براى حل مشكل تعيين هويت از چند سال قبل در آمريكا به وجود آوردن و گسترش يك بانك ملى اطلاعات DNA در جريان است تا بتوان در موارد جنايات يا حوادث با سرعت بيشترى شناسايى را انجام داد.

  4. #34
    حـــــرفـه ای Marichka's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2005
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    5,662

    پيش فرض

    سلام

    با تشكر از مقاله ي جالبتون؛

    در ادامه اينم شايد جالب باشه اضافه كنم كه الان به دليل همين كاربرد بسيار مهم علم ژنتيك در تعيين هويت يه رشته ي مجزا در حقوق (جزا) ايجاد شده كه اسمش تقريبا مشابه چنين عبارتي هست: ژنتيك حقوقي.

    و دانشجويان حقوق جزا در مقطع كارشناسي ارشد اين واحد و درس رو ميگذرونن يعني به طور كامل دروس مرتبط با ژنتيك رو از پايه تا جايي كه بتونن مسايل تشخيص هويت رو حد و فصل كنن ياد مي گيرن.

    اين پيوند بين دو تا رشته ي ظاهرا دور از هم (حقوق و ژنتيك) هم از مثالهاي ديگه ي پيوند علوم مختلف با هم هست توي جهان دانش امروز.

    مثالهاي ديگه كه البته رشته ها كمتر از اين دور هستن يكي بيوانفورماتيك زيستي هست كه روشهاي فناوري اطلاعات و ساختن برنامه ها و نرم افزارهاي كامپيوتري رو براي توجيه مدلهاي زيستي و بيوشيميايي تدريس مي كنه و همين طور رشته هايي مثل زمين شناسي پزشكي، مهندسي پزشكي (كه جا افتاده تر هست به نسبت) و همين طور بسياري رشته هاي نو ظهور ديگه كه در كل همشون اين نكته رو يادآوري مي كنن كه براي دانشمند شدن () واقعي فقط تكيه به يك علم نمي تونه كافي و كارآمد باشه.

    تشكر و موفق باشيد

  5. #35
    حـــــرفـه ای Mohammad Hosseyn's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2005
    محل سكونت
    ...
    پست ها
    5,651

    پيش فرض كشف ژن تعيين كننده قد


    :يك گروه از دانشمندان بين المللي موفق به كشف ژني شده اند كه مستقيما با اندازه قد ارتباط دارد.
    به گزارش ساينس ديلي اين محققان با ارزيابي DNA 35 هزارنفر دريافته اند كه يك ژن در كد ژنتيكي انسان مسئول بلند قد شدن برخي افراد در مقايسه با ديگران است.
    به گفته محققان به ارث بردن شكلي از ژن HMGA2 كه به جاي حرف T ، حرف C را وارد كد ژنتيكي مي كند حدود يك چهارم اينچ به قد فرد دارنده مي افزايد در حاليكه اين ميزان در مورد توارث دو كپي از آن به يك دوم اينچ مي رسد.
    به دليل آنكه قد يك ويژگي پيچيده و مستلزم دخالت تنوعي از فاكتورهاي ژنتيكي و غير ژنتيكي است ، مي تواند آموزه هاي جالبي را در باره پيچيدگي هاي ژنتيكي ساير موارد مانند ديابت ، سرطان و بيماري هاي ديگر در اختيار محققان قرار دهد.

  6. #36
    آخر فروم باز ghazal_ak's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    پست ها
    1,260

    پيش فرض کاربرد ژنتیک در کشف نژادها و گونه های مختلف

    گروهی از دانشمندان از حدود 50 کشور برای نظارت بر ایجاد یک بانک اطلاعاتی جهانی برای تکه های ریز اطلاعات ژنتیکی، گردهم آمده اند. این کار که DNA barcoding نام دارد، به دانشمندان امکان میدهد که برای تشخیص یک گونه یا نژاد از روی نمونه بافت یا قطعه ای از اطلاعات ژنتیکی، تنها یکی دو ساعت زمان در آزمایشگاه و هزینه ای معادل 2 دلار مصرف کنند.

    دیوید شیندل (David Schindel)، دیرین شناسی از موسسه اسمیتسونیان و دبیر کل کنسرسیوم بارکد حیات (Consortium for the Barcode of Life)، میگوید که هدف از این برنامه به وجود آوردن یک کتابخانه مرجع جهانی–است.

    او افزود :" این بانک مثل یک نوع کتاب راهنمای تلفن برای تمام گونه ها است، مثلا اگر کسی اطلاعات یک زنجیره ژنی را داشته باشد، میتواند آن را در بانک اطلاعات جستجو کرده و شماره تلفن مورد نظر را که در واقع نام و مشخصات کلی گونه است، بیابد. "

    طیف وسیع کاربردها
    دولتها به خاطر تنوع و تعدد موارد استفاده از این پروژه بسیار استقبال کرده اند. سازمان نظارت بر مواد غذایی و دارویی FDA ، این پروژه را به عنوان روشی عالی برای بازرسی و ردیابی موارد مشکوک و خطرناک، درنظر گرفته است. برای مثال با کمک این بانک اطلاعاتی میتوان گونه های ماهی خوراکی از انواع سمی و غیر خوراکی را تشخیص داد. به خصوص که مواردی از این قبیل در مورد غذاهای دریای بسیار اتفاق می افتد، در ماه مه سال جاری، یک محموله ماهی که با برچسب monkfish (نوعی ماهی خوراکی) از چین وارد شده بود، در اصل نوعی pufferfish بود که در صورت عدم رعایت نکاتی مهم در پخت و پز، به طور مرگ آوری سمی است.

    سازمان فدرال اداره امور هواپیمایی FAA و نیروی هوایی امیدوارند که این اطلاعات بتواند در تشخیص و شناسایی پرندگانی که مستعد تصادف با هواپیما هستند کمک فراوانی کند. سازمان ملی اداره امور اقیانوسی و جوی نیز این برنامه را به عنوان روشی برای ردیابی ماهیهای تجاری و کاستن از کشته شدن ماهیهای ناخواسته ای که به دام میافتند مناسب دانسته است.

    به گفه اسکات میلر (Scott Miller)، دانشمند دیگری در موسسه اسمیتسونیان و رئیس هیات رئیسه این کمیته، مجموعه بزرگی از پر و بقایای پرندگانی که با هواپیما تصادف کرده اند، مجموعه اطلاعات قابل استفاده ای برای FAA فراهم کرده است. "درواقع این سازمان مجموعه کاملی از اطلاعات مرجع برای شناسایی پرندگان آمریکای شمالی را جمع آوری کرده است."

    در مناطق دیگر، آژانس حفاظت محیط زیست از روش بارکد گذاری گونه ها برای تشخیص حشرات و بی مهرگان دیگر استفاده میکند تا میزان سلامت رودخانه ها، رودها و راههای آبی دیگر را بسنجد. بخش کشاورزی نیز برای کمک به کنترل آفتهای کشاورزی، اطلاعات ژنتیکی موجود در این حشرات را گردآوری میکند. به این ترتیب، با گسترده شده هرچه بیشتر این بانک اطلاعاتی، مفید بودن و کارایی آن در حوزه های مختلف بیش از پیش مشخص میشود.

    نگاهی به بلوکهای سازنده ژنتیک
    دانشمندان این اطلاعات ژنتیکی را بارکد نامیده اند زیرا شباهت بسیاری به بارکد کالاهایی دارند که در فروشگاهها اسکن شده و توسط دستگاه مخصوص خوانده میشود. اما در گیاهان و جانوران، اسکنر برای تشخیص گونه جاندار، به ترتیب خاص قرارگیری چهار بلوک اصلی سازنده DNA توجه میکند. کاربران میتوانند به طور رایگان و آزادانه به مخزن مواد ژنتیکی بایگانی شده که به طور مشترک توسط سازمانهای آمریکایی، اروپایی و ژاپنی اداره میشود، دسترسی داشته باشند.

    تا کنون بیش از 30.000 گونه در این بانک اطلاعاتی به ثبت رسیده است، اما دانشمندان امیدوارند که در طی پنج سال آینده این تعداد به 500.000 برسد. یکی از اهداف دوساله این پروژه، مرتب کردن 2800 یا به عبارتی 80% از 3500 گونه مختلف پشه است.

    به گفته ایون-ماری لینتون (Yvonne-Marie Linton) از موزه تاریخ طبیعی لندن، کوششهای متعدد برای کاهش جمعیت پشه ای که مسئول ابتلای 500 میلیون انسان به مالاریا و 1 میلیون مرگ در سال هستند، به خاطر تشخیص نادرست گونه پشه های ناقل این بیماریها، تا کنون با موفقیت روبرو نشده است.

    لینتون، که رئیس پروژه بارکد گذاری انواع پشه است، میگوید که تشخیص صحیح نوع پشه ناقل مالاریا و انواع بیناریهایی که توسط پشه منتقل میشود، کلید اصلی کنترل موفق این بیماریهاست.

    این گردهمایی برای انجام پروژه بارکد گذاری، توسط مزه تاریخ طبیعی موسسه اسمیتسونیان حمایت میشود. آغاز این حرکت به سال 2003 و پس از تحقیق ارایه شده توسط پل هربرت (Paul Hebert)، متخصص ژنتیک برمیگردد. وی در این تحقیق که در دانشگاه گوئلف (Guelph) کانادا انجام داده بود، پیشنهاد تهیه بانک اطلاعاتی ژنتیکی از بارکدهای DNA را عنوان کرده بود.

  7. #37
    حـــــرفـه ای Marichka's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2005
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    5,662

    پيش فرض

    سلام دوست عزيز

    با تشكر از مقاله ي مفيدتون؛

    لطفا منبع رو هم در انتها ذكر بفرماييد.

    پايدار و پيروز باشيد

  8. #38
    حـــــرفـه ای Vmusic's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    vmusic.ir
    پست ها
    5,376

    پيش فرض

    با تشکر از دوستان!!

    مقالات در قالب PDF

  9. #39
    آخر فروم باز nightmare's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2006
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    2,148

    14 هوش یا زیبایی ؟



    دامنه هوش در مردان گسترده تر است، به طوری که افراد نابغه و افرادی که به لحاظ ذهنی غیرعادی اند، در میان آنان بیشترند. به علاوه، احتمال انتقال ناتوانی های ذهنی مادران به فرزندان بیشتر از پدران است. این سرنخ ها باعث شــدند که حدود ســی ســال پیش «رابرت لرک» پـیــشنهاد کــند که بــسیاری از ژن هــای مربوط به هــوش روی کرومــوزوم X متــمرکز شـده اند.

    هرچند ممکن است برای برخی مردان خوشایند نباشد، اما زنان باعث پیدایش هوش بسیار زیاد در نژاد انسان شده‌اند. بر پایه‌ی یک نظریه بحث‌انگیز، نیاکان مؤنث ما به اندازه‌ای باهوش بودند که هنگام انتخاب جفت بتوانند مغزها را بر ماهیچه‌ها ترجیح دهند. آنان بر سینه هرکول‌ها و آدونیس‌های محله‌شان دست رد زدند و در عوض مردانی را برگزیدند که در چشمانشان بارقه‌ای وجود داشت که از عقل و شعور و هوش بیشتر حکایت می‌کرد. بشریت به خصوص مردان باید شکرگزار باشند، زیرا اگر نیاکان مؤنث ما این انتخاب هوشمندانه را انجام نمی دادند، ما هنوز هم در جمع گوریل ها و شامپانزه ها در آفریقا به سر می بردیم.

    این نظر جسورانه از مطالعات گسترده در زمینه ضریب هوشی (IQ) به دست آمده است. میانگین ضریب هوشی مردان و زنان بسیار به هم نزدیک است. اما با نگاه دقیق تر به رفتارهای هوشمندانه آنان، در می یابیم که برخی تفاوت های چشمگیر بین دو جنس وجود دارد.

    برای مثال، دامنه هوش در مردان گسترده تر است، به طوری که افراد نابغه و افرادی که به لحاظ ذهنی غیرعادی اند، در میان آنان بیشترند. به علاوه، احتمال انتقال ناتوانی های ذهنی مادران به فرزندان بیشتر از پدران است. این سرنخ ها باعث شدند که حدود سی سال پیش «رابرت لرک» پیشنهاد کند که بسیاری از ژن های مربوط به هوش روی کروموزوم X متمرکز شده اند.

    اکنون گروهی از ژنتیک دانان آلمانی تصمیم دارند نظر وی را ثابت کنند. آنان نه تنها معتقدند که کروموزوم X نقش اصلی را در هوش بازی می کند، بلکه بر این باورند که یافته های آنان ثابت می کنند مردان باهوش، توجه نسل زنان را به خود معطوف داشته اند و نیاکان مؤنث ما با ترجیح دادن هوش بر قدرت و زیبایی، فرآیندی را به راه انداختند که در نهایت مغزهای شگفت انگیز ما را به وجود آورده است؛ مغزهایی که در ریاضیات و فیزیک گوی سبقت را ربوده و در هنر، موسیقی و ادبیات مایه خرسندی و نشاط شده اند.

    ما در تک تک سلول های بدنمان، ۲۳ جفت کروموزوم داریم که ۲۲ جفت از آنها در تعیین جنسیت دخالت ندارند. کروموزوم X و کروموزوم Y که در واقع جفت نیستند، در تعیین جنسیت نقش اصلی را بر عهده دارند. مردها از هر کدام از آنها یک نسخه دارند (یعنی XY)، اما زنها یک جفت کروموزوم X دارند (یعنی XX). بنابراین، درحالی که همه ما از هر ژن دو نسخه داریم که روی ۲۲ جفت کروموزوم غیر جنسی قرار دارند، مردها از هر ژنی که روی کروموزوم X قرار دارد تنها یک نسخه دارند. این حقیقت به کروموزوم X امکان می دهد در تعیین جنسیت، نقش ویژه ای ایفا کند. به علاوه، آن را برای ایفای یک نقش تکاملی اساسی مهیا می سازد.

    تکامل وقتی رخ می دهد که یک تغییر ژنتیکی (جهش) به صفتی منجر شود که باعث بقا و زادآوری بیشتر فرد شود. در این حالت، احتمال انتقال ژن جهش یافته به نسل بعدی بیشتر می شود. اما بیشتر جهش ها حالت «نهفته» دارند، یعنی وقتی در کنار نسخه عادی ژن قرار گیرند هیچ تأثیری ندارند. به این خاطر، جهش هایی که در ژن های کروموزوم غیرجنسی رخ می دهند، به ندرت بروز پیدا می کنند. اما جهش در کروموزوم X وضعیت متفاوتی دارد. این نوع جهش که جهش وابسته به X نامیده می شود، در همه مردانی که آن را دارند، بروز پیدا می کند، زیرا روی کروموزوم Y ژنی وجود ندارد که اثرات آن را بپوشاند. مردانی که دارای جهش وابسته به X باشند، با سایر مردان تفاوت هایی دارند و اگر زنان به این حقیقت توجه داشته باشند و به خاطر آن تفاوت ها، آنان را ترجیح دهند، ژن های مرتبط با صفات جدید به فرزندانشان منتقل می شوند.

    فرض کنید یک جهش وابسته به X در یکی از اعضای یک قبیله بسیار قدیمی رخ داده باشد. آن جهش می تواند در یک فرد مذکر یا فرد مؤنث رخ داده باشد، اما اگر آن جهش حالت «نهفته» داشته باشد، تنها در یک مرد خود را بروز می دهد. اگر آن مرد نسبت به سایر مردان باهوش تر باشد، برای زنان جذاب تر خواهد بود و بسیاری از آنان ترجیح می دهند با او ازدواج کنند. به این ترتیب، ژن جهش یافته به دخترانشان منتقل می شد. پسرها از پدرشان کروموزوم عادی Y را به دست می آوردند. از این رو، ژن های مرتبط با X به آنان منتقل نمی شد. دخترانی که فقط یک نسخه از ژن جهش یافته داشتند، صفت مربوط به آن را نشان نمی دادند، اما آن را به برخی از دختران و پسرانشان منتقل می کردند. همین طور که زن ها، مردان باهوش را بر دیگران ترجیح می دادند، به تدریج ژن جهش یافته در آن جمعیت معمول می شد در نهایت ژن جهش یافته آن قدر معمول می شد که تعداد فزاینده ای از زنان، دو نسخه از آن را به دست می آوردند و در نتیجه صفتی مربوط به آن را بروز می دادند. به نظر می رسد، جهش های وابسته به جنسی که هوش را تقویت می کردند نیز به همین طریق توسعه پیدا کردند. بنابراین، مردان باهوش وجود داشتند اما زنان باعث تداوم هوشمندی آنان در نسل های بعدی شدند.

    اگر مغزهای پیچیده ما این گونه تکامل یافته اند ، انتظار می رود ژن های زیادی را روی کروموزوم X پیدا کنیم که باهوش مرتبط باشند. ژنتیک دانان آلمانی در پی این ژن ها هستند. البته در مورد وجود «ژن های هوش» هنوز اختلاف نظرهای زیادی وجود دارد. از این رو، آنان در حال بررسی ژن هایی هستند که وقتی جهش می یابند، به ناتوانی های ذهنی می انجامند و به نظر می رسد در حالت عادی در هوش مؤثرند. یافته های آنان نشان می دهند که ۲۱ درصد ژن های مؤثر در عقب ماندگی ذهنی روی کروموزوم X قرار دارند. اما آیا این ژن ها به واقع و یادگیری ضروری است. در بسیاری از کودکان مبتلا به اختلالات ذهنی مرتبط با کروموزوم X ، کاهش شدید شبکه های دندریتی مشاهده می شود که از ارتباط عمیق بین ساختمان مغز و توانایی های ذهنی حکایت می کند.

    تا این جای داستان با ارتباط بین هوش و کروموزوم X و نحوه انتقال صفات وابسته به X به نسل های آتی سخن گفتیم. اکنون زمان آن رسیده از شواهدی بگوییم که انتخاب مردان هوشمند توسط زنان را تأیید می کنند. تحقیقاتی که با استفاده از پرسشنامه های دقیق و گسترده انجام شده، نشان داده اند که مردان برای به رخ کشیدن هوش خود فعالیت های گسترده ای انجام می دهند. آنان وقت زیادی را صرف سرودن غزل، تصنیف یک قطعه موسیقی و آفرینش کارهای هنری می کنند. این کارها هیچ تأثیر مشهودی در بقای فرد ندارند، اما آنان را برای جنس مخالف جذاب تر می سازند. بنابراین، اگر در حقیقت زنان به دنبال پدران هوشمندی برای فرزندانشان باشند، این افراد برایشان جذاب خواهند بود.

    اما انتخاب افراد باهوش به درک هوشمندانه ای نیاز دارد و این حقیقت دلیل برابر بودن بهره هوشی مردان و زنان است. در حالی که نیاکان مذکر ما مغزهای در حال بزرگ شدن خود را به کار می گرفتند تا قابلیت های خود را به رخ زنان بکشند، نیاکان مؤنث ما نیز برای تشخیص آن قابلیت ها و برای فریفتن مردان، متقاعد کردن آنان به پایبند بودن به خانواده و یاری کردن آنان در وظیفه سنگین بزرگ کردن بچه ها به هوشمندی فوق العاده ای نیاز داشتند.
    محققان دانشگاه میشیگان در یکی از تحقیقات خود از افراد ۳۷ فرهنگ مختلف پرسیدند که چه چیزی در جنس مخالف برای آنان جذاب تر به نظر می رسد و هر چند آنان «شوخ طبعی» را در پرسشنامه خود در نظر نگرفته بودند، اغلب افراد، آن را در ردیف اول نوشته بودند. هر چند به نظر این محققان شوخ طبعی به عنوان نوعی رفتار هوشمندانه از این نظریه حمایت می کند که هر دو جنس به شریک جنسی باهوش تمایل دارند، اما چنین استدلال هایی مخالفان این نظریه را متقاعد نکرده است.

    به نظر «دیوید هول» از دانشگاه فلوریدا، مغزهای بزرگ ما را بدون تکیه بر نظریه های گزینش جنسی نیز می توان توجیه کرد.

    وی می گوید که وجود تعداد زیادی ژن مرتبط با هوش در کروموزوم X نتیجه فرآیند انتخاب طبیعی و گزینش مردان و زنان هوشمند است. چنین زنان و مردانی در پیدا کردن میوه های خوراکی، کشتن جانوران وحشی یا گذران زمستان نسبت به بقیه از وضعیت بهتری برخوردار بودند. اما «هورست هامیستر» که ادعا می کند به کمک همکارانش موقعیت ژن های هوش را در کروموزوم X تعیین کرده ، معتقد است که هر دو نظریه می توانند درست باشند؛ یعنی، انتخاب طبیعی و گزینش جنسی پشتیبان تکامل بوده و به افزایش سه برابری حجم مغز ما طی کمتر از ۵/۲ میلیون سال منجر شده اند.

    به هر حال، هنوز پرسش های بی پاسخ زیادی وجود دارند. ما هنوز به طور قطع مطمئن نیستیم که ژن های مرتبط با هوش روی کروموزوم X جمع شده اند و به درستی نمی دانیم چرا زنان، مردان باهوش را ترجیح می داده اند. به علاوه، آیا سخن گفتن از ژن های هوش، پذیرفتن نوعی «جبر ژنتیکی» نیست؟ ما ممکن است صدها ژن داشته باشیم که بر رفتارهای هوشمندانه تأثیر می گذارند. آیا می توانیم از همه آنها به عنوان ژن هوش سخن بگوییم؟ بدون شک محیط بر این نوع رفتارهای پیچیده تأثیر مهمی دارد. اما آن چه که مسلم است، ما می توانیم وراثت ژنتیکی خود را تحت الشعاع قرار دهیم. شاید محیط کلید حل معمای افزایش حجم مغز ما باشد.

    تغییر شرایط محیطی نیاکان ما را واداشت تا به ابزار روی آورند. این امر باعث افزایش زبردستی و مهارت کار با دست شد که در عوض امکان تولید دست ساخته های پیچیده تری را فراهم کرد. از طرف دیگر، مغزهای بزرگ تر شرایط را برای پیدایش فرهنگ های پیچیده تر فراهم ساختند و آن فرهنگ ها شرایط مناسب تری را برای مغزهای بزرگ تر فراهم کردند. به نظر برخی از محققان، این گونه تعامل ها باعث تکامل مغزهای بزرگ ما شدند.

    برخی نیز به جای این نظریه های مثبت نگر، «هوش ماکیاولی گونه» را مطرح کرده اند. به نظر آنان، مغزهای بزرگ ما برای بهره کشی از دیگران تکامل یافته اند. برخی این فرآیند را حتی تیره تر از این نیز توجیه می کند. به عقیده آنان رقابت بین گروه هایی از اجداد ما به یک مسابقه تسلیحاتی انجامید که توانایی های فنی و تفکر استراتژیک حرف اول را در آن می زدند. به نظر آنان، مغز وسیله ای برای جذب جنس مخالف نبوده بلکه نوعی سلاح بوده است. به هر حال، شواهد بیشتر در این زمینه قضاوت خواهند کرد.



    منبع : آفتاب

    تا بعد ...

  10. #40
    داره خودمونی میشه technophile's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    پست ها
    67

    پيش فرض

    ببخشيد بالاخره كروموزومxدر زنان در تعيين جنسيت نقش داره يا نه كروموزوم x درمردا نقش داره

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •