تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 5 از 8 اولاول 12345678 آخرآخر
نمايش نتايج 41 به 50 از 75

نام تاپيک: :: بیماری های خاص ::

  1. #41
    آخر فروم باز sina285's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2008
    محل سكونت
    اينجا
    پست ها
    2,144

    پيش فرض

    مشکلات تحمل درمان

    تحمل درمان، برای بیماران مبتلا به تالاسمی‌یک امر حیاتی محسوب می‌گردد. عدم تحمل این درمان منجر به مشکلات سلامتی شدید و مرگ زودرس در بیماران می‌شود. برای مقابله با مشکل عدم تحمل دارو، محققین به دنبال داروهای جدیدی هستند که بیمار آن را به آسانی تحمل نماید.

  2. #42
    آخر فروم باز sina285's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2008
    محل سكونت
    اينجا
    پست ها
    2,144

    پيش فرض

    مشاوره ژنتیک

    مشاوره ژنتيك در افرادی که در غربالگری در زمره افراد تحت خطر طبقه بندی شده‌اند و یا افرادی که دارای بستگان نزدیک مبتلا به تالاسمی‌هستند توصیه می‌شود.ریسک تکرار این بیماری در فرزندان بعدی یک زوج دارای فرزند مبتلا ۲۵٪ می‌باشد که در صورت تعیین جهش در فرزند مبتلا و تایید ناقل بودن والدین می‌توان با تشخیص قبل از تولد در طی دوران بارداری از وضعیت ابتلا یا عدم ابتلای جنین اطمینان حاصل نمود.

  3. #43
    حـــــرفـه ای karin's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2006
    محل سكونت
    Far away from here
    پست ها
    3,028

    پيش فرض آیا می‌توان تزریق انجام نداد؟ (انسولین استنشاقی؟!)



    تزریق انسولین كماكان برای بسیاری از دیابتی‌ها پدیده ناخوشایندی است لذا تاكنون محققان تلاِ‌ش‌های بسیاری كرده‌اند تا روشی بیابند كه افراد دیابتی، دیگر نیازی به تزریق انسولین نداشته باشند. هنوز در مورد امكان رساندن انسولین به بدن از راه‌هایی غیر از تزریق، تحقیقات متعددی در حال انجام است.


    یكی از انسولین‌هایی كه طی چند سال اخیر مجوز تولید و مصرف دریافت نمود، انسولین استنشاقی بود. همان گونه كه در نوشته‌های گذشته اظهار داشته بودیم، در مورد این نوع انسولین ابهامات متعددی وجود داشت از جمله دوز بسیار زیاد آن چرا كه جایگزینی این نوع انسولین، 60 تا 7 برابر بیش از مقدار انسولین تزریقی، انسولین نیاز داشت و گرانی آن نیز منتج از همین مسئله بود. البته مقدار لازم انسولین در هر بار استنشاق، تشدید اثر این نوع انسولین در افراد سیگاری و چگونگی اثر آن در زمان بیماری‌های ریوی نیز از جمله مسائل دیگر آن بود!

    علاوه بر تمام موارد ذكر شده، امروزه تزریق مكرر انسولین كریستال به وسیله سرنگ و دستگاه‌های گوناگون تقریباً بدون درد انجام می‌شود بنابراین آیا استفاده از چنین انسولین‌هایی، می‌توانست اثر مثبتی تلقی گردد!؟

    شایان ذكر است كه در اوایل پاییز 1386 (2007 م.) تولید كننده انسولین استنشاقی اطلاعیه‌ای مبنی بر قطع تولید این محصول صادر نمود. چند ماه پس از صدور این اطلاعیه(2008 م.) نیز اثرات سوء مصرف این نوع انسولین در دیابتی‌های مصرف كننده، آشكار گردید.

    سال‌هاست كه دستگاه‌هایی بدون سوزن، تولید شده‌اند كه با فشار زیاد،انسولین را از طریق پوست به داخل بدن شلیك می‌كنند. بدون شك، این دستگاه‌های گران قیمت همیشه نیز بدون درد عمل نمی‌كنند و به همین دلیل به ندرت مورد استفاده قرار می‌گیرند.

    منبع: ir-diabetes-society.com

  4. این کاربر از karin بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  5. #44
    آخر فروم باز persian365's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2007
    محل سكونت
    اینترنت
    پست ها
    1,267

    پيش فرض

    در اين تايپيكقصد دارم شما رو با بيماري مولتيپل اسكلروزيس بيشتر آشنا كنم . اميدوارم براي شما مفيد باشه



    بيماري ام اس (ms) را بيشتر بشناسيم ...
    سلولهاي ايمني اشتباها و بطور غير عادي به پوشش و غلاف سلولهاي عصبي ( ميلين ) در مغز و نخاع حمله كرده و ...
    ام.اس (m.s) بيماري مزمني است كه در آن سلولهاي ايمني اشتباها و بطور غير عادي به پوشش و غلاف سلولهاي عصبي ( ميلين ) در مغز و نخاع حمله كرده و علائم متنوعي از قبيل ضعف عضلاني وسفتي ، اختلال تعادل ، و هماهنگي قسمتهاي مختلف بدن ، كرختي ، مشكلات روحي و خلقي ، و تاري ديد را پديد مي آورد .
    به دلايل نامعلومي ، بيشترين قربانيان بيماريهاي خود ايمني ( 75% )را زنان تشكيل مي دهند . نكته ي جالب ديگر اينكه سير و پيشرفت بيماري در مردان مبتلا سريعتر از زنان است!
    شايعترين سن ابتلاء به ام اس در هر دو جنس مرد و زن ،بين 40-50 سالگي بوده ، زنان سفيد پوست شانس ابتلاء بيشتري از زنان سياه پوست دارند.
    ميزان ابتلاء به ام اس درخلال سالهاي 1980-1990 در ميان زنان بيش از 50 % رشد داشته است ، در حاليكه اين ميزان در مردها تفاوتي نكرده است.اين مسئله و اينكه ميزان بيماريهاي خود ايمني در خانمها شايعتر از اقايان است زمينه ي تحقيقات وسيعي را در پيش روي محققين قرار داده است.
    علت شيوع بيشتر اين بيماري در زنان نسبت به مردان هنوز در هاله اي از ابهام قرار دارد.علائم ام اس معمولا در طول بارداري كاهش مي يابدولي در طول سه ماهه ي اول پس از زايمان شدت بيشتري به خود مي گيرند!
    آنچه تقريبا مسلم است اينست كه تفاوتهاي هورموني نقش قابل توجهي در تفاوت شيوع اين بيماري در دو جنس دارند ولي تفاوتهاي ژنتيكي وتمايلا ت خانوادگي نيز در اين زمينه حائز اهميتند. براي مثال شانس ابتلاء به بيماريهاي خود ايمني مثل لوپوس يا آرتريت روماتوئيد در خواهر يك بيمار مبتلا به بيماري ام اس بيشتر از سايرين است.
    يك مطالعه ي انجام شده در اروپا نشان داده است كه تزريق ماهيانه ي اينترفرون بتا يك آ بصورت زير پوستي در ابتداي تشخيص ام اس موجب كاهش عوارض و سرعت پيشرفت اين بيماري خواهد شد. اما هنوز راه زيادي براي قطعيت اين مسئله در پيش روست.
    مطالعه ي ديگري نيز نشان داد كه تزريق داخل وريدي ايمونوگلوبولين(i.v.i.g) پس از اولين علائم ام اس احتمال بروز حالات پيشرفته ي اين بيماري را كاهش مي دهد و مشخصا عوارض مغزي آن را كاهش مي دهد.

    منابع
    دانشگاه علوم پزشكي
    دكتر مجيد ظهرابي

    علائم بالینی بیماری
    در ابتدا بیمار تقریبا" هیچگونه علائم پزشکی ندارد، اما پس از گذشت چند سال ، بیماری بروز می‌کند. علائم عصبی در بیماری M.S به دلیل درگیری قسمتهای مختلف دستگاه عصبی مرکزی (CNS) متنوع می‌باشد. به خاطر ماهیت بیماری و درگیری قسمتهای مختلف سیستم عصبی و نیز دخالت عوامل جغرافیایی در چگونگی تظاهر بیماری ، علائم و بویژه اولین علامت شروع بیماری متنوع و شدت آن نیز متغیر خواهد بود، بنابراین در بیماری M.S هیچگاه یک فرم کلاسیک و ثابت و مشخص نمی‌توان یافت. چون در M.S عصب بینایی ، ساقه مغز ، مخچه و نخاع بیشتر درگیر می‌شوند، تظاهرات بالینی ناشی از ضایعات در این قسمتها می‌باشد.

    شایعترین علائم در شروع بیماری عبارتند از: ضعف دستگاه حرکتی ، احساس درد سوزنی ، اختلال در دید ، کاهش یا تاری دید ناگهانی در یک چشم (نوریت اپتیک) ، دوبینی ، حرکت غیرارادی چشم ، اختلال در فهم کلمات ، لرزش ، اختلال در حسهای عمقی و از دست دادن تعادل ، فلج قسمتی از اندام تحتانی و تغییر در پاسخهای عاطفی ، احساس گرفتگی و گزگز یا عدم تعادل یک اندام ، اختلال عملکرد مثانه به صورت فوریت یا تأخیر در شروع ادرار. این علایم غالبا گذرا بوده و طی چند روز تا چند هفته از بین می‌روند، ولی با گذشت زمان این علائم ممکن است مستقر و ثابت شده و بیمار گاهی دچار مشکلات گفتاری ، شناختی و خلقی و حافظه‌ای می‌گردد.

    پیشرفت حاد و سریع در این بیماری به ندرت دیده می‌شود و در بیشتر مبتلایان سیر بیماری خوش خیم بوده و علائم آنقدر خفیف هستند که حتی به پزشک هم مراجعه نمی‌کنند.
    سیر و تحولات بیماری
    بیماری MS در مرحله اولیه عود با بهبودی کامل یا تقریبا کامل همراه است.بین نخستین حمله و بروز علائم عصبی بعدی ممکن است ماهها تا سالها فاصله وجود داشته باشد، پس از گذشتن این دوره علائم جدیدی بروز می‌نماید و یا علائم قبلی عود کرده، پیشرفت می‌نماید. احتمال عود بیماری پس از عفونت و در زنان حدودا در سه ماه اول پس از زایمان بیشتر است. در بعضی بیماران با گذشت زمان و پس از چندین حمله عود و بهبودی ناقص ، بیمار تدریجاً دچار ضعف حرکتی اندامها ، سفتی عضلانی ، اختلال حسی ، عدم تعادل در راه رفتن و مشکلات ادراری ممکن است به درجات مختلفی ناتوان گردد. معمولا" بیمار تا حدود 30 سال پس از شروع بیماری زنده می‌ماند و عده کمی در همان ابتدا تلف می‌شوند.

    سیر این بیماری اشکال متعددی دارد و اغلب بیماران دچار حملات تشدید و تخفیف علائم شده و بین حملات هیچ علامتی ندارند. عده دیگری دچار نوع مزمن و پیشرونده مولتیپل اسکلروز شده و با گذشت زمان بر شدت علائم آنها افزوده می‌شود. بر این اساس بیماری M.S دارای سه نوع سیر است که عبارتند از: 1- عود کننده- بهبود یابنده که در این حالت در بین حملات پیشرفتی در بیماری رخ نمی‌دهد، 2- پیشرونده ثانویه: که با پیشرفت تدریجی پس از یک دوره عود و بهبود اولیه مشخص می‌گردد و 3- پیشرونده اولیه که در آن ناتوانی از آغاز به صورت تدریجی پیشرفت می‌نماید.
    روشهای تشخیص بیماری
    ممکن است در شروع بیماری M.S ، تشخیص نامشخص باشد اما به تدریج که میلین اعصاب از بین می‌رود و یا بیماری عود می‌کند، تشخیص بیماری کامل می‌شود. از بین رفتن و تحلیل رفتن مغز با MRI قابل تشخیص است. علت اصلی به تأخیر افتادن تشخیص ، دوره پنهانی طولانی بیماری است که حدود 1 تا 10 سال یا بیشتر طول می‌کشد.

    تشخیص بیماری M.S بر اساس علائم بالینی و سیر بیماری و وجود سابقه تشدید و تخفیف علائم ، یافته‌های معاینه عصبی و بررسیهای آزمایشگاهی نظیر بررسی مایع مغزی نخاعی ، پتانسیلهای فراخوانده بینایی (VEP) و تصویرنگاری سیستم عصبی مرکزی با MRI انجام می‌شود. در مبتلایان به M.S بررسی الکتروفورز پروتئین‌های مایع مغزی نخاعی (CSF) نشان دهندة وجود نوارهای مشخص در منطقه ایمونوگلوبولینی IgG تحت نام نوارهای اولیگوکلونال باند است. پتانسیل فراخوانده بینایی (VEP) طولانی می‌شود و ام.آر.آی (MRI) ضایعات مربوط به آسیب میلین را در مغز ، ساقه مغز ، مخچه و یا نخاع که به صورت ضایعات گرد با حدود مشخص با اندازة از چند میلیمتر تا چند سانتیمتر می‌باشند را نشان می‌دهد.
    درمان M.S
    با وجود مطالعات و پژوهشهای مدرن ، هنوز علت واقعی بیماری مشخص نشده و در نتیجه هنوز یک درمان قطعی برای این بیماری وجود ندارد. ولی با تدوین و پیگیری یک برنامه درمانی خاص و استفاده از دارو درمانی‌های جدید و تکنیکهای توانبخشی می‌توان علائم بیماری را تسکین داد, پیشرفت آن را کندتر کرد، با حمایت وضعیت کنونی توانائیهای شخص را حفظ نموده و ارتقاء بخشید.
    درمان دارویی

    * درمان در مرحله وقوع علائم حاد و شدید: شامل کورتیکواستروئید تزریقی به مدت 5 روز می‌باشد، که بهبود حملات حاد بیماری را تسریع می‌کند.
    * درمان پیشگیری کننده از بروز حملات M.S: که در نوع عود کننده بیماری استفاده می‌شود، شامل تجویز اینترفرون بتا (که به دو شکل تزریق عضلانی هفتگی و یا تزریق زیر جلدی یک روز در میان است.) ، گلاتیرامر استات ، تجویز ایمونوگلوبولین وریدی یا IVIg و تعویض پلاسما است.
    * درمان‌های علامتی: هدف از درمانهای علامتی کاهش علائم ناتوان کننده بیماری به منظور زندگی بهتر بیماران است. مثلا سفتی عضلانی با باکلوفن ، خستگی بیمار با آمانتادین و درد و گزگز شدن اندامها با کاربامازپین ، لرزش بیمار با کلونازپام و اختلال عملکرد مثانه با اکسی‌بوتینین و افسردگی بیماران با فلوکستین تسکین پیدا می‌کنند.
    * در موارد M.S با فرم مزمن پیشرونده داروهای سرکوب کننده سیستم ایمنی نظیر آزاتیوپرین ، سیکلوفسفامید و متوتروکسات ممکن است موجب کاهش سرعت پیشرفت بیماری شوند.

    ورزش و فیزیوتراپی
    ورزش و درمان فیزیکی در درمان این بیماران نقش مهمی دارند. تحرک جسمی ، ورزشهای هماهنگ و انبساط عضلات به تقویت نیروی عضلانی در بیماران MS کمک می‌کند. مبتلایان به M.S بایستی بر اساس تواناییهای خویش یک برنامه ورزشی مناسب انتخاب کنند. از آنجا که خستگی سبب تشدید حملات و علائم بیماری می‌شود، بنابراین بایستی ورزشهای سبکتر انتخاب شود و از محیط گرم اجتناب شود.
    پیشگیری از پیشرفت MS
    اکثر افراد مبتلا به MS زندگی طبیعی ، کامل و فعالی با کمک روشهای درمانی و حمایتهای اجتماعی و خانوادگی خواهند داشت. شناسایی و کنترل به موقع علائم بیماری از شدت و سرعت پیشرفت آنها می‌کاهد. در ضمن حمایتهای اجتماعی و خانوادگی صحیح و مناسب از بیمار MS در تخفیف علائم و عوارض ناشی از بیماری و حفظ تواناییهای فرد در سطح مطلوب بسیار موثر هستند و یک خانواده خوب هرگز اجازه نمی‌دهد بیمارش تسلیم MS شود، در عین حال با توجه و حمایت بیش از حد ، توانایی او را محدود نخواهد کرد.

    تا جایی که ممکن است باید از استرسهای عاطفی و جسمی و قرار گرفتن در گرما پرهیز کرد زیرا افزایش درجه حرارت بدن ، خستگی و استرس سبب تشدید گذرای علائم می‌شوند. باعث بدتر شدن علائم می شود.

    رژیم غذایی صحیح و متعادل نقش مثبتی در جلوگیری از پیشرفت M.S دارد. بیمار مبتلا به M.S بهتر است از رژیم با چربی حیوانی کم و دارای چربیهای غیراشباع و روغنهای گیاهی و رژیم حاوی اسید لینولئیک استفاده کنند.
    بیماری ms و فعالیتهای روزمره
    فعالیتهای شغلی و ادامه تحصیلات در M.S
    بستگی به تواناییهای جسمی و ذهنی بیمار دارد. از آنجا که فعالیت فیزیکی شدید و خستگی مفرط و نیز استرسهای روحی می‌تواند در تشدید علائم مؤثر باشند، بیمار باید یک برنامه کاری منظم داشته باشد.
    ازدواج و بیماری M.S
    مبتلایان به M.S خصوصاً انواع خوش خیم آن و مواردی که ناتواناییهای حرکتی- تعادلی بارزی نداشته باشد می‌توانند جهت تشکیل خانواده و ازدواج اقدام نمایند.
    حاملگی ، شیردهی و M.S
    از آنجا که M.S بطور شایع در سنین 20 تا 40 سالگی و بیشتر در زنان رخ می‌دهند. این سوال که آیا حاملگی بر روی سیر بیماری M.S اثر دارد، اهمیت می‌یابد. در این مورد باید گفت که خطر وقوع حمله M.S در طی 9 ماه حاملگی کمتر است. حاملگی بر سیر بیماری M.S معمولاً تأثیری نداشته ولی میزان عود در سه ماه نخست پس از زایمان شایعتر است. شیردهی ، در صورتی که بیمار از اینترفرون یا داروهای سرکوب کننده ایمنی استفاده نکند، بلامانع می‌باشد.
    نقش حمایت‌های روحی در بیماران M.S
    از آنجایی که بیماری M.S یک بیماری مزمن با سیر غیر قابل پیش بینی است، بیمار نیاز به حمایت‌های روحی- روانی از طرف همسر ، خانواده ، دوستان و اجتماع می‌باشد. فرد مبتلا به M.S باید بداند که با انطباق با بیماری و سازگاری با شرایط جسمی می‌تواند همچنان فرد مؤثر و کارآمدی باشد. از آنجا که استرسهای روحی در شروع و تشدید علائم نقش بسیار قوی دارند، خود بیمار و خانواده او بایستی از این نظر پیشگیریهای لازم را تا آنجا که ممکن است به عمل آورند.

  6. #45
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض زندگي با مبتلايان به +hiv

    زماني كه جهانيان مخصوصا جامعه پزشكي، ريشه‌كني آبله و كنترل بسياري از بيماري‌هاي واگير را جشن مي‌گرفتند و در حالي كه علم پزشكي بيشتر بيماري‌هاي مسري را مغلوب خود ساخته بود، ناگهان بروز بيماري ناشناخته‌اي در جهان را با مهلك‌ترين و جنجال برانگيزترين بيماري قرن مواجه ساخت.

    اين بيماري خطرناك ايدز ناميده شد كه بدون شك بزرگترين بلاي جامعه بشري پس از جنگ دوم جهاني است. امروزه كليه كشورها آلوده به ويروس ايدز هستند.

    انگ و بدنامي در ايدز باعث نابرابري و تبعيض و نهايتا محروميت از حقوق اجتماعي افراد آلوده به ويروس HIV مي‌شود. طرد شدن افراد آلوده، از سوي مردم و جامعه باعث محروميت آنها از فعاليت‌هاي اجتماعي و كاري و محروميت از حقوق اوليه بشري مي‌شود كه 50 سال پيش تصويب شده و به همين دليل از اهميت ويژه‌اي برخوردار است.

    در مجمع عمومي سازمان ملل در ژوئن 2001 كه در خصوص كنترل ايدز برگزار شد، اين مسئله مورد توجه قرار گرفت و مشخص شد كه اين معضل مربوط به همه كشورها بوده و باعث مشكلاتي براي مبتلايان در مدارس، خانه، محيط كار، سفر و حتي در ارائه خدمات بهداشتي درماني خواهد شد و در نهايت باعث احساس گناه، افسردگي، خودكم‌بيني و حقارت شده در آنها را به گوشه‌اي خواهد راند.

    «اولين گام در مبارزه عليه ايدز شكستن ديوار سكوت و انگ، پذيرش آن در جامعه و شناخت اهميت كنترل آن است. 1»

    بدون شك مسئله ايدز به همان اندازه كه يك مشكل بهداشتي است، يك مشكل اجتماعي نيز هست و اپيدمي ايدز در جهان لزوم همبستگي و حمايت از افراد و خانواده قربانيان را طلب مي‌كند. ولي واقعيت اين است كه اين بيماري با خود، انگ، سركوب و تبعيض را همراه دارد و اين مسئله مهمي است كه بايد مورد توجه قرار گيرد.

    زمينه‌هاي فرهنگي

    از آنجا كه ايدز ارتباط تنگاتنگي با موادمخدر، هم‌جنس‌بازي و فحشا دارد و در تضاد با ارزش‌هاي مذهبي، اجتماعي و فرهنگي بسياري از جوامع است، افراد مبتلا به ايدز يا مشكوك به ابتلا طرد مي‌شوند و انگ و تبعيضي كه مبتلايان با آن روبه‌رويند مضاعف و پيچيده مي‌شود. معمولا اين افراد به عنوان افرادي گناهكار و مقصر و خاطي شناخته مي‌شوند، نه كساني كه نيازمند كمك و ياري هستند و اين انگ نه‌تنها گريبان خود فرد را مي‌گيرد، بلكه خانواده و فرزندان آنها را نيز در معرض اين اتهام و تبعيض قرار مي‌دهد.

    شكاف ميان طرق انتشار ايدز با آگاهي مردم

    انگ و تبعيض پيامد عدم آگاهي مردم از بيماري ايدز است. به‌رغم تلاش فراوان براي آگاهي مردم در مورد راههاي انتقال، متاسفانه سوءتفاهم‌ها بسيارند و بسياري ممكن است دست دادن، بوسيدن، گزش‌پشه و نظاير آن را راه انتقال بدانند در صورتي كه فعاليت‌هاي روزمره، در آغوش گرفتن، در يك اتاق خوابيدن، تنفس در هواي مشترك، ظروف غذاخوري، دستشويي و حمام و استخر مشترك خطري ندارند و افراد از طريق سرفه، عطسه، اشك چشم و عرق بدن و نيش حشرات مبتلا نمي‌شوند. بيماري ايدز اصولا از طريق رفتارهاي پرخطري مثل تزريق مشترك در معتادان تزريقي و رابطه جنسي نامطمئن منتقل مي‌شود. «تبعيض نابحق در ايدز گاه ناشي از اين تصور است كه فكر مي‌كنند آنها مورد تنبيه الهي قرار گرفته‌اند و توجه آنها از راههاي انتقال بيماري منحرف مي‌شود.»

    اگر روش‌هاي محكم و قاطع در رفع اين سوءتفاهم‌ها و سوءتعبيرها اتخاذ نشود، تمام تلاش‌ها براي مهار اپيدمي ايدز به هدر خواهد رفت و افراد مبتلا بيماريشان را مخفي خواهند كرد و در نتيجه به خدمات آموزشي، مشاوره و مراقبت و درمان دسترسي نخواهند داشت و اطلاعات لازم در زمينه راه‌هاي انتقال و پيشگيري و نكاتي كه بايد رعايت كنند تا ديگران آلوده نشوند را به دست نخواهند آورد كه البته آثار سوء آن به جامعه برمي‌گردد. از طرفي افرادي هستند كه با توجه به سابقه رفتار پرخطر نمي دانند مبتلا هستند يا خير و از ترس عواقب و انگ ابتلا به ايدز، از انجام آزمايش پرهيز كرده و دائما در اضطراب به سرمي‌برند.

    تبعيض و انگ در ايدز ناشي از تلفيق شرم و ترس است. شرم به خاطر رابطه جنسي و يا تزريق موادمخدر و ترس به خاطر اينكه ايدز مرگبار است. مقصر شناختن و بدرفتاري با افراد مبتلا به ايدز، باعث ايجاد كانون‌هاي مخفي و به دنبال آن گسترش اپيدمي ايدز خواهد شد و شرايط مناسبي را براي شيوع بيشتر ايدز فراهم مي‌كند. بنابراين يكي از مهم‌ترين راههاي مبارزه با اين اپيدمي، جايگزيني «شرم با همبستگي همياري‌»‌و «ترس با اميد» است.
    مسائل و مشكلات انگ و تبعيض انگ و تبعيض باعث محروميت افراد آلوده به ويروس HIV از حقوق اجتماعي مي‌شود. محروميت از تشكيل خانواده، تحصيلات، كار و حتي دسترسي به خدمات بهداشتي درماني، با اين حال برخي از كشورها توانسته‌اند حقوق اجتماعي و قانوني اين افراد را حفظ كنند و محترم بشمارند.


    انگ و تبعيض در خانواده و گروه‌هاي اجتماعي

    در بسياري از كشورها، خانواده مهم‌ترين جزء جامعه است. در بسياري از كشورها اين فرهنگ ديده مي‌شود كه در زمان بيماري فرد بيمار مورد توجه خاصي قرار مي‌گيرد و براي بهبودي هرچه سريع‌تر و بازگشت به زندگي عادي حمايت مي‌شود، اما آيا اين فرهنگ در مورد افراد مبتلا به ايدز هم صادق است؟ در بسياري موارد اين افراد از سوي خانواده و جامعه مورد بي‌مهري قرار مي‌گيرند و ممكن است از تماس آنها با اطرافيان و نزديكان (همسر- فرزندان) جلوگيري شود و اين ناشي از عدم آگاهي از راه‌هاي انتقال ايدز است. البته شدت تبعيض و طرد افراد با روش ابتلا آنها ارتباط دارد، در هر صورت قابل ذكر است كه در اسلام برحمايت از بيماران بارها تاكيد شده است.

    انگ و تبعيض در محيط كار

    ايدز و HIV معمولا جوانان را درگير مي‌سازد كه معمولا تازه شروع به كار كرده‌اند يا سال‌هاي اول اشتغال‌شان است و تشخيص بيماري در اين افراد باعث از دست دادن امنيت شغلي و تبعيض در محيط كار مي‌شود. در بعضي كشورها حقوق افراد مبتلا حفظ نمي‌شود و مثال‌هاي بارزي از تبعيض، از دست دادن شغل و يا جلوگيري از استخدام آنها وجود دارد و اين مسئله بدون توجه به ظاهر سالم و توانايي انجام كار در اين افراد (در مراحل اوليه بيماري) صورت مي‌گيرد. اين تبعيض‌ها نه‌تنها از مشاركت عده‌اي از نيروهاي جوان و كارآمد در رشد اقتصادي جامعه جلوگيري مي‌كند، بلكه باعث مي‌شود اين افراد از كسب درآمد براي امرار معاش خود و خانواده‌شان محروم بمانند.

    مصوبات سازمان بين‌المللي كار در رابطه با HIV/AIDS جهت استخدام و يا حين كار، كارفرما نبايد از افراد آزمايش HIV بخواهد. وضعيت يك فرد از نظر ابتلا يا عدم‌ ابتلا نبايد ملاك استخدام يا اشتغال افراد قرار گيرد. كاركنان مبتلا به ايدز موظف به افشاي جواب آزمايش مثبت خود نيستند.

    «ياري دادن و مشاركت افراد آلوده به ويروس HIV، در فعاليت‌هاي اجتماعي و اشتغال و تشويق آنها به حمايت از خانواده و خودشان ضروري است.»

    انگ و تبعيض در خدمات بهداشتي درماني

    افراد آلوده حتي در رابطه با دريافت خدمات بهداشتي درماني نيز مورد تبعيض قرار مي‌گيرند. بدرفتاري، تبعيض و طرد آنها به اشكال مختلف ممكن است صورت گيرد، مثل اجتناب از ارائه خدمات يا ارائه خدمات به شكل نامطلوب، ايزوله كردن بي‌مورد، عدم رازداري و نظاير آن. در اين رابطه بايد در نظر داشت كه يكي از اهداف اصلي و سياست‌هاي مناسب، محترم شمردن حقوق اين افراد در مراكز خدمات بهداشتي و درماني است.

    البته عامل اصلي اين تبعيض‌ها، ترس از آلودگي كاركنان بيمارستاني مخصوصا در مواردي كه احتمال تماس با خون پيش مي‌آيد است. همچنين ارائه خدمات درماني به افراد مبتلا اقتصادي نيست و اين دليلي ديگر براي عدم ارائه خدمات و در نتيجه تبعيض است. ولي در صورتي كه واقع‌بين بوده و به عواقب اين برخورد فكر كنيم، متوجه مي‌شويم كه انعكاس و بار تاثيرات سوء اين رفتارها بيش از هزينه‌هاي صرف شده خواهد بود.

    تبعيض بين بيماران، مغاير با اعتقادات، اخلاق پزشكي و حقوق اجتماعي انسان‌هاست و كاركنان بهداشتي درماني و متخصصين حرف پزشكي بايد در ارائه خدمات خود بدون تبعيض عمل كنند. در بخش‌هاي درماني فرد مبتلا به يك بيماري واگير كه راه انتقال آن از طريق تنفس است (مثل سل) ايزوله مي‌شود اما در برخورد با بيمار HIV/AIDS چنانچه بيماري مسري نداشته باشد، با توجه به راههاي انتقال ايدز، اين سياست مناسب نيست و توصيه نمي‌شود. بايد بدانيم ايزوله كردن بي‌مورد و محدود كردن فعاليت افراد آلوده به HIV، مغاير با حقوق بشر و تجاوز به حقوق اوليه آنهاست.

    انگ و تبعيض در مراكز آموزشي

    اپيدمي HIV/AIDS گريبانگير كودكان نيز شده است، چه كودكاني كه خود مبتلا هستند يا كودكاني كه والدين مبتلا دارند، يا يتيمان ايدز. اين كودكان گاه مسئوليت‌هايي نظير مراقبت از والدين بيمار و حتي كسب درآمد براي خانواده را بردوش مي‌كشند. برخي ديگر از كودكان به خاطر ابتلا از طريق مادر و يا عدم رعايت مسائل پيشگيري در خانه آلوده شده‌اند. متاسفانه اينگونه كودكان مجبورند به همان نسبت با انگ و تبعيض HIV/AIDS درگير باشند. متاسفانه كودكان مبتلا به ايدز يا كودكاني كه در خانواده عضوي مبتلا دارند به خاطر خود يا اولييئشان انگ مي‌خورند. در بسياري موارد كاركنان مدارس، دانش‌آموزان و اوليا آنها بايد بدانند كه وجود يك دانش‌آموز مبتلا به ايدز در مدرسه سلامتي آنها را به خطر نمي‌اندازد. البته اطلاع‌رساني كامل و صحيح براي رفع اين نگراني و ترس و انگ بسيار مهم و ضروري است.

    همچنين ارائه راهكارهاي مناسب و مفيد به كودكان مبتلا از نظر رواني و اجتماعي براي بيماريشان و موقعيت آنها بسيار مهم و ضروري است. آموزش و مشاوره براي مقابله با انگ و تبعيض كودكان HIV/AIDS در موسسات آموزشي بسيار مهم و ضروريست. همان‌طور كه تجربه در مصر و جمهوري اسلامي ايران (تهران) نشان داده است، دانش‌آموزان مبتلا به ايدز، بعد از مشاوره‌اي كه با اوليا و مسئولان مدرسه صورت گرفت مورد قبول و پذيرش واقع شدند.

    محدود كردن فعاليت‌هاي اجتماعي افراد مبتلا به HIV/AIDS بسياري از كشورها بر اين عقيده‌اند كه ايدز يك بيماري وارداتي است و آن را مشكل بهداشتي جامعه خود نمي‌دانند و از سرعت انتشار آن غافلند.


    اين عقيده اشتباه باعث شده به جاي بيماري با بيمار مبارزه كنند. در حال حاضر بسياري از كشورها براي اقامت‌هاي كوتاه‌مدت، آزمايش HIV از افراد نمي‌خواهند، ولي براي اقامت بيش از سه ماه از آنان جواب تست HIV را طلب مي‌كنند. در بسياري از كشورهاي مديترانه شرقي نيز براي دادن ويزاي مهاجرت و اقامت دائم و يا كاري يا دانشجويي نتيجه آزمايش HIV را مي‌خواهند و در صورت مثبت بودن آن، فرد را نمي‌پذيرند يا اخراج مي‌كنند و در بسياري از موارد اين اطلاعات براي توجيه اخراج آنها به كشور متبوعشان داده مي‌شود كه اتخاذ اين سياست‌ها باعث عدم رازداري و مشكلاتي براي فرد مبتلا خواهد شد.

    «در مسافرت‌هاي بين‌المللي درخواست آزمايش HIV از توريست، مهاجر، جوياي كار، دانشجو، آواره و يا متقاضي مهاجرت مغايرت با حقوق بين‌المللي است.2»

    هدف نهايي: پيشگيري و كنترل عفونت HIV و ايدز و عوارض ناشي از آن در جامعه براي رسيدن به هدف فوق، استراتژي‌هاي يازده‌گانه برنامه كشوري و پيشگيري از عفونت HIV و ايدز براساس سه سطح كلي پيشگيري اوليه (پيشگيري از ابتلا) ثانويه (پيشگيري از گسترش، مراقبت و درمان) و ثالثيه (پيشگيري از عوارض گوناگون بيماري) طراحي شده است و شامل موارد زير است:

    1 – آموزش و اطلاع‌رساني
    2 – تامين سلامت خون
    3 – تقويت نظام مراقبت اپيدميولوژيك
    4– تقويت نظام پيشگيري از انتقال ويروس در مراكز ارائه‌دهنده خدمات تشخيصي، بهداشتي و درماني كشور و Standard precaution
    5 – مشاوره افراد در معرض خطر و آزمايش داوطلبانه در گروههاي پرخطر VCT))
    6 – كاهش آسيب (Harm Reduction)
    7 – مراقبت و درمان بيماري‌هاي مقاربتي STI
    8 – مشاوره، مراقبت و درمان موارد آلوده به HIV و خانواده آنان
    9 – تقويت و توسعه زيرساخت‌ها و منابع (مالي، انساني، مديريتي) در تمامي زمينه‌هاي مرتبط با HIV و ايدز (capacity building)
    10 – تقويت پژوهش‌هاي كاربردي
    11 – حمايت از افراد آلوده، بيمار و خانواده‌هاي آنان و همچنين افراد پرخطر.


    اطلاعات موجود نشان مي‌دهد همه‌گيري ايدز در ايران از سال 1366 كشف شده و در حال گسترش است، البته بايد توجه داشت كه موارد گزارش شده تنها از موارد تخميني در كشور است.


    ايدز در كنار اينكه يك بيماري عفوني است يك بيماري بسيار پيچيده مي‌باشد و وزارت بهداشت، درمان و آموزشي پزشكي نمي‌تواند به تنهايي جوابگوي اين معضل اجتماعي و فرهنگي بهداشتي باشد. در راستاي اجراي فعاليت‌هاي مربوط به برنامه كشوري كنترل و پيشگيري از عفونت HIV و ايدز به مشاركت فعال نهاد رياست جمهوري، قوه قضاييه، وزارت آموزش و پرورش، وزارت كار و امور اجتماعي، وزارت كشور، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، سازمان مديريت و برنامه‌ريزي بودجه، صدا و سيما، سازمان امور زندان‌ها و اقدامات تاميني، بهزيستي، نيروي انتظامي، سازمان نظام پزشكي و ساير سازمان‌هاي غيردولتي و هر سازماني كه مي‌تواند در اين امر موثر باشد ضرورت تمام دارد.

    1 – كوفي عنان، دبيركل قبلي سازمان ملل متحد
    2 – از مصوبات حقوق بشر، اجلاس ويژه ايدز28-26 ژولاي 1989 - ژنو و 1991 نيويورك

  7. #46
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض در ايران هيچ آمار دقيقي از ام‌اس وجود ندارد

    در حالي كه تا به حال، آمار مبتلايان به ام‌اس بيش از يك ميليون نفر در جهان اعلام مي‌شد
    نتايج تازه‌ترين پژوهش‌هاي كارشناسان در سازمان جهاني بهداشت و فدراسيون بين‌المللي ام‌اس نشان مي‌دهد شمار واقعي مبتلايان در جهان به اين بيماري بسيار بيش از تخمين‌هاي قبلي است.

    اين درحالي است كه در چند سال گذشته، متخصصان تاكيد مي‌كردند شيوع اين بيماري در ايران، بيش از آمارهاي متوسط جهاني است. با اين اوصاف، اگرچه گفته مي‌شود 30 تا 40 هزار نفر در ايران به بيماري ام‌اس مبتلا هستند، ولي برخي متخصصان مغز و اعصاب اكنون بر اين باورند كه تعداد اين بيماران خيلي بيشتر از اين رقم است.

    دكتر بابك زماني، متخصص مغز و اعصاب و عضو هيات علمي دانشگاه علوم پزشكي ايران در گفت‌وگو با همشهري، با بيان اينكه بايد ديد منظور از مبتلايان به بيماري ام‌اس مبتلايان قابل تشخيص است يا مبتلاياني كه هنوز اين بيماري در آنها تشخيص داده نشده است، مي‌گويد: ام‌اس شيوع بالايي در ايران دارد و در واقع كساني كه اين بيماري را دارند و هنوز ام‌اس در آنها تشخيص داده نشده، 5 برابر كساني‌ هستند كه ام‌اس دارند و اين بيماري در آنها تشخيص داده مي‌شود.

    به عقيده دكتر زماني روش اتوپسي يعني بررسي علت مرگ در جسد صحت اين امر را بيشتر تاييد مي‌كند. چون در بيشتر كشورهاي دنيا وقتي به بررسي جسد پرداختند، به اين نتيجه رسيدند كه آمار شيوع ام‌اس در افرادي كه جان خود را از دست دادند، 5 برابر بيشتر از ساير موارد بوده است.

    «البته نكته ديگري كه در اين ميان وجود دارد و منجر مي‌شود آمار مبتلايان به ام‌اس به‌طور واقعي اعلام نشود، اين است كه بعضي مواقع اين بيماري آنقدر خفيف است كه يا عوارض واضحي ايجاد نكرده يا پزشكان علائم آن را به بيماري‌هاي ديگري ربط دادند.»

    عضو هيات علمي دانشگاه علوم پزشكي ايران با بيان اين عبارات تصريح مي‌كند: علاوه بر اين در مناطق روستايي و عقب‌مانده‌تر هم اين بيماري حتي اگر شديد باشد، ولي به‌دليل آنكه به آن اهميت نمي‌دهند، در نهايت بيمار جان خود را از دست مي‌دهد.

    امكانات صددرصدي، تشخيص‌هاي سطحي

    با اين حال به عقيده كارشناسان، در مورد كساني كه به پزشك مراجعه مي‌كنند هم چند نكته در تشخيص اين بيماري وجود دارد.

    دكتر زماني با بيان اينكه اطلاعات عمومي مردم و پزشكان و امكانات تشخيصي بيماري ام‌اس در مشخص شدن تعداد مبتلايان به اين بيماري تاثير دارد، ادامه مي‌دهد: امكانات تشخيصي در همه جاي دنيا يكنواخت نيستند، همچنان‌كه در خيلي از مناطق هم اين امكانات مناسب نيست، اما در ايران امكانات به اندازه كافي پيشرفته هست و در حقيقت‌MRI، قدرت تشخيص 95 الي 100 درصدي بيماري ام‌اس در افراد را دارد.

    به عقيده اين متخصص مغز و اعصاب حتي از تست‌هاي پتانسيل‌هاي فراخوانده مثل پتانسيل فراخوانده بينايي و بررسي فاكتور‌هايي در مايع مغزي نخاعي و همچنين در خون نيز مي‌توان براي تشخيص اين بيماري استفاده ‌شود، ولي به‌طور كلي اين آزمايش‌ها قطعي نيستند و براي همين است كه اين بيماري توسط پزشك با ساير بيماري‌ها اشتباه گرفته مي‌شود.

    آمارها ثبت نمي‌شوند

    علاوه بر اين محدوديت‌ها، موجود نبودن يك روش ثبت سند در ايران كه بتواند آمار مبتلايان به ام‌اس را به‌طور دقيق ثبت كند هم از ديگر مشكلاتي است كه باعث شده تا الان آمار واقعي اين بيماران در دسترس نباشد.

    دكتر زماني با تاييد اين موضوع به مهم‌ترين روش ثبت اين بيماري كه يكي‌دو سال پيش با همكاري انجمن ام‌اس ايران و وزارت بهداشت شروع شد، اشاره مي‌كند و مي‌گويد: قرار شده حداقل تعداد كساني‌كه تحت درمان با داروي اينترفرون هستند، ثبت شود و شايد بتوان گفت با اين برنامه تا چند سال ديگر بتوانيم آمار دقيقي از اين بيماران ارائه دهيم.

    به عقيده وي شيوع ام‌اس در اروپايي‌ها، آمريكايي‌ها و ايراني‌ها كه از يك نژاد هستند، بيشتر از ساير نژاد‌هاست و در واقع تعداد مبتلايان به اين بيماري با اروپاي شمالي و آمريكاي شمالي برابري مي‌كند، ولي با توجه به اهميت اين موضوع تا به حال نظر كارشناسي دقيقي در رابطه با ام‌اس داده نشده است.

  8. #47
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض پنجمين كنگره بين‌المللي ام اس اواخر آبان ماه برگزار مي‌شود

    مدير انجمن حمايت از بيماران مبتلا به ام اس از برگزاري پنجمين كنگره بين المللي ام اس در 23 و 24 آبان ماه امسال در بيمارستان امام خميني(ره) خبر داد.


    محمد خسرويار با اعلام اين خبر هدف از اجراي اين كنگره را تبادل آخرين اطلاعات در سطح جهان در رابطه با جنبه‌هاي مختلف بيماري ام اس مانند درمان، دارو و آموزش و آگاهي دادن به بيماران، خانواده‌ها، جامعه و متخصصان عنوان كرد.

    وي با بيان اين كه مشكلي در تهيه و توزيع براي بيماران مبتلا به ام اس وجود ندارد، گفت: به دليل گران بودن داروها در سطح جهان، هر بيمار ماهانه براي مصرف دارو بايد 550 هزار تومان پرداخت كند كه بخشي از آن را به صورت يارانه پرداخت مي‌كند و بخشي ديگر نيز توسط سازمان‌هاي بيمه‌گر تقبل مي‌شود و در نهايت بيمار100 تا 150 هزار تومان باقي مانده را خود پرداخت مي‌كند.

    خسرويار افزود: پرداخت ماهانه و مستمر 100 تا 150 هزار تومان در طول چندين سال براي خانواده‌هاي افراد مبتلا به ام اس ممكن است مشكل باشد كه اين مساله به وضع اعتبارات دولت و يارانه‌اي كه در اختيار وزارت بهداشت و درمان و معاونت دارو قرار مي‌دهد، برمي‌گردد.

    مدير انجمن حمايت از بيماران مبتلا به ام اس در ادامه توصيه كرد: بيماران و خانواده‌ها در صورت بروز نشانه‌ها و علايم MS در ابتدا سريعا به متخصص مغز و اعصاب مراجعه كنند و سپس براي گرفتن هرگونه اطلاعات صحيح ديگري در رابطه با انواع خدمات به بيماران به انجمن حمايت از بيماران مبتلا به MS مراجعه كنند.

    وي، آموزش و معرفي صحيح بيماري ام اس ‌در سطح فردي،‌ خانواده و جامعه را يكي از اهداف عمده انجمن دانست و اظهار كرد: امروزه عموم مردم برداشت صحيح ومنطقي از MS ندارند و به دليل برداشت‌هاي غلط، برخوردهاي مناسبي با اين بيماري صورت نمي‌گيرد كه براي رفع اين مشكل ضرورت دارد انجمن با وسيع‌تر كردن فعاليت‌هاي خود آگاهي و اطلاع رساني در مورد اين بيماري را به نحو بهتري انجام دهد.


    خسرويار در ادامه اظهار كرد: توسعه خدمات توانبخشي با جنبه‌هاي نوين توانبخشي در روند بهبود بيماران بسيار موثر است. اين خدمات بايد در سطوح مختلف توسعه پيدا كند و به صورتي كه غالبا متخصصان مغز و اعصاب در نظر دارند اين خدمات به بيمار ارائه شود.

  9. #48
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض پيشينه 100ساله ويروس Hiv

    تجزيه و تحليل ژنتيكي نمونه‌بافتي كه اخيرا در جمهوري دمكراتيك كنگو كشف شده است، باعث شد دانشمندان به اين باور برسند كه بيش از يك قرن از موجوديت ويروس ايدز مي‌گذرد.



    ‌در تحقيقاتي كه به‌تازگي منتشر شده، نوشته شده است تجزيه ژنتيكي يك نمونه بافت‌برداري كه اخيرا در جمهوري دمكراتيك كنگو كشف شده است، باعث شده دانشمندان اين‌طور نتيجه‌گيري كنند كه ويروس ايدز بيش از يك قرن است كه در جمعيت‌هاي انساني وجود دارد.

    ‌ اين مطالعه كه توسط ميشل وروبي، زيست‌شناس تكاملي دانشگاه آريزونا در تاكسون، سرپرستي شده، منشأ تاريخي آن را حدود سال 1900، يعني 30 سال زودتر از آنچه در تحليل‌هاي قبلي مشخص شده بود، ذكر كرده است.به خاطر تشابه‌هاي زياد ژنتيكي ويروس ميمون‌مانند به HIV-1، شايع‌ترين نوع اين ويروس، معروف شده كه HIV-1 در شامپانزه‌ها ايجاد شده است.

    برآورد مي‌شود اين ويروس در حال حاضر 33 ميليون نفر را در سطح جهان گرفتار كرده باشد.اما كشف اين موضوع كه چه‌زماني اين ويروس به نوع بشر منتقل و بين انسان‌ها منتشر شده، نكته‌اي دشوار است. اولين موارد ابتلا به ايدز در ايالات‌متحده در سال 1981 شناسايي شدند و قديمي‌ترين شواهد در مورد اين ويروس مربوط به نمونه خوني است كه در سال 1959 از مردي ساكن در جايي كه بعدها كنگوي بلژيكي ناميده شد، گرفته شده است.

    براي پيدا كردن سر‌منشأ، دانشمندان به يكي از شناخته شده‌ترين روش‌هاي ژنتيكي استناد كرده‌اند تا آهنگ تحول انواع زيرگروه‌هاي اين ويروس را تعيين كنند. با دانستن آهنگ دقيق تحول، دانشمندان مي‌توانند به عقب برگردند و به نقطه‌اي برسند كه زيرگروه‌هاي مختلف اين ويروس يكسان بوده‌اند. اين دسته از ويروس‌ها مي‌توانند شكل تغيير نيافته و اوليه اين ويروس را در انسان نشان دهند.

    بت كوربر، متخصص ژنتيك در آزمايشگاه ملي لس‌آلامس در نيومكزيكو، مي‌گويد: ويروس HIV به طرز شگفت‌انگيزي، سريع منتقل مي‌شود و تغييراتش همزمان با انتقال به نفر بعدي، رخ مي‌دهد. بنابراين ما بايد سرعت سير تحولي آن را بدانيم تا بتوانيم به عقب برگرديم.

    كوربر نمونه‌خون سال1959 را با نمونه‌هاي امروزي مقايسه و تحليل كرد. او توانست اجداد اين ويروس را تا حدود سال 1931 تعقيب كند.در تحليل‌هاي جديد، بافت غده لنف زني را كه در سال 1960 در كنگوي بلژيك درگذشته، مورد بررسي قرار دادند. نمونه بافت اين شخص يكي از 800 نمونه‌اي بود كه در قالب‌هاي پارافيني كه به اندازه يك قالب يخ است، در دانشگاه كينشاسا نگهداري مي‌شود. محققان نمونه مذكور را با موارد جديد تطبيق دادند تا آهنگ تغيير و تحول اين ويروس مشخص شود؛ بعد اين آهنگ تغيير را با نمونه سال 1959 مطابقت داده و اجداد آنها را تا سال‌هاي 1884 و 1924 تعقيب كردند.

    وروبي مي‌گويد: من سعي كردم نمونه‌هاي قديمي را تا همين چند سال پيش تعقيب كنم. به محض اينكه به مرحله ديگري در همان بازه زماني دست پيدا كنيم، تمام فرآيند تكاملي به‌صورت يك تصوير، ظاهر خواهد شد.

    پژوهشگران حدس مي‌زنند ايجاد شهرهاي مستعمراتي همزمان با عوض شدن قرن، به‌عنوان كاتاليزوري براي قدرت دادن به اين ويروس عمل كرده است.دكتر استيون ام. ولينسكي، يكي از همكاران اين تحقيق، مي‌گويد: شهرهاي مستعمراتي نه تنها به معني وجود تعداد هرچه بيشتر ميزبان بالقوه براي زندگي ويروس‌ها در بخش‌هاي محصور بلكه عاملي براي فحشا و ديگر رفتارهاي پرخطر براي انتقال ويروس هستند. ولينسكي، متخصص بيماري‌هاي عفوني در مدرسه پزشكي فين‌برگ در دانشگاه شمال‌غرب شيكاگو مي‌گويد: احتمالا شهرسازي در اين ماجرا به‌عنوان محرك اصلي نقش داشته است.

    لس‌آنجلس‌تايمز-2 اكتبر 2008

  10. #49
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض انزواي ايدز

    نگاه به ايدز به ويژه در جوامع سنت گرا، هيچ گاه نمي‌تواند خنثي باشد؛ اما برخورد‌هاي غيراحساسي و مبتني بر واقعيت آن چيزي است كه امروزه در برخورد با اين موضوع توصيه مي‌شود.

    ايدز يك بيماري است؛ همان طور كه يك بيمار مبتلا به سرطان را محكوم نمي‌كنيم، نسبت به او هم حس همدردي داريم و برايش آرزوي بهبودي مي‌كنيم افراد مبتلا به ايدز نيز فارغ از اينكه چگونه به اين بيماري دچار شده‌اند نياز به حمايت دارند؛ حمايتي كه نتايج آن بيش از آنكه به اين افراد بازگردد، در خدمت جامعه است. طرد‌كردن اين افراد و به حاشيه راندن آنها، تنها انكار واقعيتي است كه امروزه تمام كشورها با آن درگيرند. با واقع نگري نسبت به اين موضوع و پرهيز از بزرگ نمايي و كوچك انگاري، مي‌توان از افزايش شمار افرادي كه در آينده، آلوده به اين ويروس مي‌شوند، جلوگيري كرد.

    «ف، ر»، 8 سال پيش زماني كه هنوز 20 سال نداشت، با پسر همسايه شان ازدواج كرد. همه چيز به خوبي سپري مي‌شد تا اينكه او متوجه اعتياد همسر شد اما در خانواده سنتي آنها راهي براي بازگشت نبود، «دختري كه ازدواج مي‌كند با رخت سفيد به خانه بخت مي‌رود و با كفن بيرون مي‌آيد»، بنابراين چاره‌اي نبود جز سوختن و ساختن. تلاش‌هاي «ف، ر» براي ترك اعتياد همسرش بي‌نتيجه ماند تا اينكه يك سال پيش، يعني چند ماه پس از تولد فرزندشان، همسرش بر اثر ايدز فوت كرد. او به خانه پدر بازگشت؛ اما با رخت سياه و بيماري ايدز و فرزندي كه هنوز وضعيت آلوده بودن او به اين ويروس مشخص نيست.

    از «ف، ر» مي‌پرسم، آيا خانواده‌ات از وضعيت فعلي تو اطلاع دارند؟ مي‌گويد:نه، هيچ وقت هم نخواهم گفت. چون برخوردشان را با اين موضوع مي‌توانم پيش‌بيني كنم. بيشتر به خاطر دخترم چون نمي‌خواهم از همين حالا طرد شود. او پس از فوت همسرش در حالي كه با خانواده پدري زندگي مي‌كند، براي تامين هزينه‌هاي زندگي خود و دخترش در يك كارخانه بسته‌بندي مواد غذايي مشغول به كار شده است!

    در حالي كه اشك در قاب چشمانش حلقه زده، ادامه مي‌دهد: ما خيلي دير بچه دار شديم اما متأسفانه زماني اين اتفاق افتاد كه بدون آنكه خودم بدانم آلوده به ويروس ايدز، شده بودم. بعد از زايمان و فوت همسرم، وقتي متوجه اين موضوع شدم كه كار از كار گذشته بود. دكترها مي‌گويند اگر در همان ماه‌هاي اول بارداري متوجه شده بودم، مي‌توانستم بچه را سقط كنم يا با استفاده از دارو تا حد زيادي احتمال ابتلاي فرزندم را كاهش دهم. حالا منتظرم دخترم 18 ماهه شود. آزمايش‌ها در اين سن نشان مي‌دهند كه آيا او هم آلوده شده است يا نه!

    وقتي همه مي‌ترسند

    شنيدن داستان زندگي قربانيان ايدز، از زمان و نحوه ابتلا تا مطلع شدن از موضوع و زندگي در سايه ايدز ناراحت‌كننده است، اما وقتي به تمام اين دردها، درد طرد شدن و به انزوا كشيده شدن نيز اضافه مي‌شود آن وقت داستان ايدز تلخ‌تر مي‌شود.

    «ن، زاهدي» 36 سال دارد. او در سال‌هاي نه چندان دور، نمونه يك زن خوشبخت و مثال‌زدني بود. همسرش امير، فارغ‌التحصيل يكي از دانشگاه‌هاي هند، به‌عنوان استاد دانشگاه مشغول به كار بود و فرزندانش در سايه عشق پدر و مادري كه دخترعمو، پسر عمو بودند، دوران كودكي خود را سپري مي‌كردند، اما امير ناگهان به بستر بيماري افتاد. همه چيز با يك سرماخوردگي ساده شروع شد كه با طولاني شدن مدت زمان آن، مشكوك به‌نظر مي‌رسيد. گرچه تشخيص بيماري، ابتدا دشوار به‌نظر مي‌آمد، اما آزمايش‌هاي دقيق‌تر نشان داد امير مبتلابه ايدز است. از آنجا كه هيچ ترديدي درباره گذشته امير وجود نداشت، عمل جراحي دندان و لثه كه در دوران دانشجويي در هند انجام شده بود تنها نقطه تاريك اما اثرگذار در ابتلاي او به‌نظر مي‌رسيد.

    «ن، زاهدي» مي‌گويد: امير از نظر جسمي تحليل مي‌رفت اما آنچه بيشتر او را از پا انداخت، اخراجش از سازمان محل اشتغالش بود كه در نهايت موجب شد تا از دانشگاه نيز استعفا دهد. به مرور كه اقوام و آشنايان از موضوع مطلع مي‌شدند، بيشتر از ما فاصله مي‌گرفتند، حتي بعضي شان از ترس اينكه مبادا مجبور به ملاقات با ما شوند، تماس‌هاي تلفني خود را هم قطع كردند. اين وضعيت وقتي بدتر شد كه آزمايش‌ها نشان داد من و پسر كوچكم هم آلوده شده‌ايم.

    حرف كه به اينجا مي‌رسد، ديگر نمي‌تواند گريه‌اش را كنترل كند. اشك‌هايش را پاك مي‌كند و ادامه مي‌دهد: مدتي پس از مراسم تدفين همسرم، مسئولان مدرسه پسرم از من دعوت كردند تا سري به آنجا بزنم. اول فكر مي‌كردم مي‌خواهند در گذشت همسرم را تسليت بگويند، اما اين جلسه تبديل به يك جلسه بازجويي درباره علت مرگ همسرم شد. وقتي به آنها گفتم همسرم بر اثر سرطان فوت كرده، گفتند ما با مركز بهداشت منطقه تماس گرفتيم و مطمئن هستيم كه همسر شما به‌دليل ايدز فوت كرده است. حتي آنها اطلاع دادند شما و پسرتان نيز آلوده شده‌ايد. آنها به من گفتند خيلي خودخواه هستيد كه سلامتي اين همه انسان را به خطر انداخته ايد. هرچه زودتر بايد پسرتان را از اين مدرسه ببريد و درباره ادامه تحصيل او تصميم ديگري بگيريد.

    زندگي با راز 20 ساله

    برخي افراد مبتلا به ايدز هم چنان كه به نمونه‌هايي از آنها اشاره شد، بدون پيش‌بيني اين موضوع و با پنداري شبيه به بسياري از ما كه اين بيماري را هميشه دور از خود فرض مي‌كنيم، آلوده شده‌اند. همه آنها وقتي اولين بار متوجه بيماري خود شدند، ترسيدند و خود را در پايان راه زندگي تصور كردند. اما ايدز بيماري‌اي است كه گرچه تاكنون درماني براي آن كشف نشده، اما راه‌هاي پيشگيري و درمان‌هاي كنترل‌كننده براي مبتلايان به آن وجود دارد؛ چنان چه «بهروز، س»، 20 سال است كه به قول خودش «مثبت» است. اما در تمام اين سال‌ها مثل باقي افراد و حتي بهتر از آنها زندگي مي‌كند. زندگي براي او فرصتي است كه بايد از لحظات آن لذت ببرد. او كه مدرس زبان انگليسي است، با بيماري‌اش مشكل خاصي ندارد، تنها مسئله او در تمام اين سال‌ها مطرح كردن اين موضوع با خانواده‌اش است؛ خانواده‌اي كه نمي‌دانند علت امتناع او از ازدواج چيست.

    بهروز، وقتي كه دانشجو بود براثر تصادف در بيمارستان بستري شد و مدتي طولاني در حالت كما به سر برد. پزشكان معتقد بودند كه بازگشت او به زندگي و حيات دوباره‌اش چيزي جز معجزه نيست، غافل از اينكه معجزه حيات او با ويروس ايدز همراه بود؛ ويروسي كه با تزريق خون آلوده در بيمارستان به او منتقل شد.

    درد مشترك، زندگي مشترك

    بر خلاف باور عمومي هنوز برخي از بيماران مبتلا به ايدز با وجود تمام رنج‌هاي روحي و جسمي اميدهاي زيبايي به زندگي دارند. ازدواج، واژه‌اي نيست كه در دنياي ايدز به‌طور مطلق خط بخورد، چنان چه حامد و سميرا كه هر دو آلوده به ايدز هستند يك سال است كه زندگي مشترك خود را با توجه به توصيه‌هاي پزشكي آغاز كرده‌اند. حامد كه اهل هنر است در دوره خدمت سربازي به‌علت خالكوبي در پادگان آلوده شده و سميرا نيز كه برادر معتادي داشته، وقتي به‌طور اتفاقي با سرنگ آلوده او تماس پيدا كرده، مبتلا شده است. آنها از زندگي خود راضي هستند و مسئله مشتركشان براي هردو آنها قابل درك است. حامد در بخش مربوط به بيماري ايدز يكي از بيمارستان‌هاي تهران مشغول به كار است و به‌صورت داوطلبانه كلاس‌هاي آموزش هنر براي بيماران برگزار مي‌كند. آنها در زندگي مشتركشان مشكل خاصي ندارند جز آنكه بهتر است به بچه دار شدن فكر نكنند.

    آخرين آمار

    آخرين آمار مبتلايان به ايدز از سوي دانشگاه‌هاي علوم پزشكي، خدمات بهداشتي و درماني سراسر كشور، 17815 نفر اعلام شده است؛ 8/93 درصد را مردان و 2/6 درصد آن را زنان تشكيل مي‌دهند. اما بنا به اظهارات محرز، عضو كميته كشوري مبارزه با ايدز، گرچه تاكنون تعداد 17 هزار بيمار مبتلا، ثبت شده است اما تخمين زده مي‌شود، 90 هزار بيمار ايدزي در كشور وجود داشته باشند. بنابراين اطلاع‌رساني كه منجر به واقع بيني و در نهايت اقدام به موقع مي‌شود، تنها با ارائه آمارهاي غيرواقعي حل نمي‌شود و اين آمارهاي پايين از اثرگذاري واقعيت پنهان ايدز كم نمي‌كنند.

    درد پنهان

    بدنامي بيماري ايدز باعث پايمال شدن حقوق اجتماعي افراد آلوده به اين ويروس مي‌شود. جامعه، افراد آلوده به ويروس ايدز(HIV) را طرد و از فعاليت‌هاي اجتماعي محروم مي‌كند.اينها همه پيامدهاي ناآگاهي جامعه است.

    در چنين شرايطي، ايدز قرنطينه‌اي مي‌شود كه افراد مبتلا و نزديكان آنها با انزواي آن رانده مي‌شوند و اين افراد در اوج درد و احساس نياز به همدردي طرد مي‌شوند. همين برخوردها در مواردي موجب شكل گيري حس انتقام‌جويي در برخي از آنها مي‌شود و از آنجا كه در ظاهر افراد مبتلا، نشانه‌هاي خاصي درخصوص بيماري وجود ندارد، مي‌توان گفت ايدز هم نفس با همه ما در جامعه زندگي مي‌كند يا بايد آن را بپذيريم و با مبتلايان آن همراه شويم يا در بي‌خبري و زير سايه تهديد اين بحران، زندگي كنيم.

    اگر اين بيماران در طرح مسئله خود راحت باشند، اگر حس اعتماد متقابل ميان آنها و ساير افراد ايجاد شود، علاوه بر اينكه روحيه آنها در مواجهه با اين بيماري تقويت مي‌شود، جامعه نيز از تبعاتي كه ممكن است از طرد شدن اين بيماران پيش آيد، نجات پيدا مي‌كند.

  11. #50
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض داروهای جدید ضدایدز برای بیماران درمان نشده

    پژوهشگران پزشکی نتایج کارآزمایی‌های بالینی جدیدی بر روی یک داروی جدید ضدایدز را اعلام کردند که گسترش این ویروس مرگبار را در میان بیماران از پیش درمان‌نشده بهتر کنترل می‌کند.



    به گزارش خبرگزاری فرانسه داروی جدید ایسنترس (Isentress) (نام ژنریک: رالتگراویر raltegravir) که به وسیله شرکت داروسازی معظم مرک تولید شده است، اولین دارو از نوع جدیدی از داروهای ضدایدز به نام "مهارکننده‌های انتگراز HIV" است که تکثیر HIV را کنترل می‌کنند.

    کارآزمایي‌های بالینی مرحله III - آخرین گام پیش از پذیرش تقاضای تایید دارو بوسیله سازمان غذا و داروی آمریکا (FDA) - نشان داده است که داروی ایسنترس بار ویروسی ‌HIV را در 86 درصد بیماران به میزان غیرقابل‌‌شناسایی کاهش می‌دهد، در حالیکه تنها در 82 درصد بیمارانی که با داروی افاویرنز (efavirenz) یک داروی قدیمی‌تر ضد HIV که آن را هم شرکت مرک می‌سازد، بار ویروسی به این حد رسید.

    این پژوهشگران در چهل و هشتمین کنفرانس میان‌‌علمی (interscience) درباره داروهای ضدمیکروبی در واشنگتن همچنین اعلام کردند که عوارض جانبی در گروه درمان‌شده با ایسنترس به طور قابل‌توجهی کمتر از گروه افاویرنز بود (44 درصد در مقابل 77 درصد).

    شرکت مرک همچنین اعلام کرد بیمارانی که در این کارآزمایی بالینی شرکت کرده بودند همچنین داروهای تنوفوویر (tenofovir) و امتریسیتابین (emtricitabine) را در ترکیب با ایسنترس و افاویرنز دریافت کرده بودند.

    سازمان غذا و داروی امریکا در 12 اکتبر 2007 به داروی ایسنترس تایید زودرس داد تا این دارو برای درمان بیمارانی که به نشانه‌های اولیه مقاومت در برابر داروهای ضدرتروویروسی موجود - مشکلی شایع در بیماران مبتلا به ایدز - را بروز می‌دهند، به کار رود.

    بر اساس تخمین شرکت مرک از حدود 500000 بیمار آمریکایی که با مخلوطی از داروهای ضد HIV درمان می‌شوند، تا حداکثر 40 درصد آنها دچار مقاومت به درمان می‌‌شوند.

    تحلیلگران صنعت داروسازی می‌گویند استفاده دوبار در روز قرص‌های ایسنترس برای این گروه بیماران، ممکن است در سه سال آینده بازار فروشی یک میلیارد دلاری برای این دارو فراهم آورد که در رقابت مستقیم با داروی الویتگراویر ساخت شرکت Gilead Sciences قرار دارد. این دارو نیز تحت کارآزمایی بالینی است.

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •