تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




مشاهده نتيجه نظر خواهي: کدام انیمیشن >>>>

راي دهنده
15. شما نمي توانيد در اين راي گيري راي بدهيد
  • Toy Story داستان اسباب بازی

    3 20.00%
  • A Bug's Life زندگي يك حشره

    0 0%
  • Toy Story II داستان اسباب بازی 2

    2 13.33%
  • Monster, Inc کمپانی هیولا ها

    4 26.67%
  • Finding Nemo در جستجوی نمو

    3 20.00%
  • The Incredibles شگفت انگیزان

    2 13.33%
  • Cars ماشین ها

    2 13.33%
  • Ratatouille موش سر آشپز

    7 46.67%
  • Wall.E وال-ای

    7 46.67%
Multiple Choice Poll.
نمايش نتايج 1 به 1 از 1

نام تاپيک: Pixar - کدام انیمیشن ؟

  1. #1
    آخر فروم باز ms368's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2007
    پست ها
    1,977

    پيش فرض Pixar - کدام انیمیشن ؟

    درباره انیمیشن‌های پیکسار

    سینمای ما - قصه ای داریم درباره یك پسربچه به نام اندی و اسباب بازی های گوناگونش. ولی این بار و برخلاف همیشه قهرمان قصه ما نه پسربچه كه اسباب بازی های او هستند. یك عروسك كابوی كه از دوستان قدیمی اندی است با اسباب بازی جدید الورود او كه یك روبات پیشرفته است اختلاف پیدا می كند، ولی سرانجام بین این دو عروسك رفاقت محكمی شكل می گیرد.
    این قصه اولین انیمیشن بلند كمپانی «پیكسار» است كه با نام «داستان اسباب بازی» در سال ،۱۹۹۵ توسط «جان لستر» و دوستان هنرمندش ساخته شد. ساخته شدن «داستان اسباب بازی» همان و بازشدن فصلی نوین در دنیای انیمیشن همان. اگر تا آن روز بزرگترها از دیدن كارتون ها احساس شرم می كردند و لااقل سعیشان این بود كه در ملأ عام مرتكب این جرم نشوند، پس از اضافه شدن پیكسار به مجموعه استودیوهای كمپانی «دیزنی» و اكران «داستان اسباب بازی» دیگر هیچ پرده پوشی و پنهان كاری در میان نبود. حالا دیگر وقت دل دادن و غرق شدن در دنیای رؤیا و خیال و آرزو بود، دنیایی كه انیمیشن های پیكسار سخاوتمندانه در اختیار مخاطبینش می گذاشت.
    انگار در این داستان «یك جوری» بودن آدم های نابغه واقعاً حقیقت دارد. چون جان لستر كه یك بار در دهه ۱۹۷۰از دیزنی اخراج شده بود به كمك رایانه های خانگی پروسه ای را آغاز كرد كه سرانجام مسئولان دیزنی مجبور شدند او را به شركتشان برگردانند و واضح است كه این بار چقدر قضیه متفاوت بود.
    رویكرد پیكساری ها به انیمیشن با اسلافشان كاملاً متفاوت است. آنها در عین حال كه دوز خیال پردازی و رؤیاسازی را در فیلم هایشان بشدت بالا برده بودند، قصدشان آن بود كه تماشاگر خیلی احساس نكند كه دارد یك انیمیشن می بیند. اما چگونه چنین چیزی ممكن است در انیمیشن های قدیمی حتی وقتی شخصیت های داستان، انسانها بوده اند نیز مرز بین ممكن و غیر ممكن‎/واقعیت و خیال كاملاً آشكار بوده است. اما حالا و با كارتونهای پیكسار قرار است چنین مرزی در كار نباشد.
    پیكساری ها بهترین راه را برای این هدف برگزیدند: تماشاگر را آنقدر در خیال غرق كن كه یادش برود در دنیای خیال است! در واقع قاعده اصلی این است كه هرچیزی كه زیاده از حد بدان پرداخته شود نتیجه عكسش را تولید می كند. كار گرافیكی بسیار پیشرفته روی انیمیشن های پیكسار باعث می شود كه شخصیت های عجیب و غریب داستان ها بیش از حد طبیعی به نظر برسند. حتی موهای بدن یك خرس عروسكی با وزش باد به شكلی حیرت آور حركت می كند و باز و بسته شدن چشم یك ماهی آنقدرمرتب و منظم است كه انگار داریم یك فیلم مستند می بینیم.
    اما درعین حال اتفاقات و پیشامدهایی كه برای قهرمانان به وجود می آید فوق رؤیایی است. از مورچه هایی كه برای شكست ملخ های مهاجم ازحشرات هنرمند سیرك كمك می گیرند (زندگی حشره ای_۱۹۹۸) تا كارخانه ای كه از صدای جیغ بچه ها انرژی تولید می كند و آن را بسته بندی می نماید(كمپانی هیولاها_۱۹۹۹) و از ماهی هایی كه رد علامت روی عینك غواصی یك صیاد را پی می گیرند تا دوست صیدشده شان را نجات بدهند(در جست و جوی نمو_۲۰۰۳) تا ابرقهرمانی كه برای گذران زندگی روزمره مجبور به كار در یك شركت بیمه شده و شبها به دور از اغیار كارهای قهرمانانه اش را انجام می دهد(شگفت انگیزها_۲۰۰۴)، همه و همه در اوج خیال پردازی و رؤیاسازی اند و در عین حال آنقدر انگیزه و اعتقاد در قهرمانها دمیده شده كه دلمان نمی خواهد باور كنیم فقط با چند موجود كارتونی طرفیم.
    این روند پارسال به «راتاتویی، موش آشپز» ختم شد كه واقعیتش را بخواهید چندان به مذاق علاقه مندان و عاشقان كارهای پیكسار خوش نیامد. شاید چون قهرمانهای «راتاتویی» آنقدرها غیرطبیعی نیستند و حتی پای انسان به فضای داستان باز شده است این اتفاق می افتد و این انیمیشن سرشار از غذا و قابلمه و آشپزی به غیر پیكساری ترین كار كمپانی تبدیل می شود. ولی حالا و در «وال-ای» با داستانی طرف هستیم كه به واقع چیزی جز حیرت و لذت نصیبمان نمی كند. داستان روباتی كه در فضایی متروپلیسی و درحالی كه ۸۰۰ سال از زمان حال جلوتر هستیم مسئولیتش جمع آوری زباله هاست. آن هم در شهری كه تمام مظاهر تمدنی اش نابود شده و فقط آپارتمان ها و آسمانخراشهایی به چشم می خورند كه از توده های زباله و آشغال تشكیل شده اند!
    «وال-ای» آنقدر اتمسفر و فضا دارد كه به راحتی می تواند آدم را جلوی تلویزیون(با ادای حسرت فراوان به كسانی كه چند هفته است دارند لذت تماشای این انیمیشن روی پرده را تجربه می كنند!) میخكوب كند. كم دیالوگ بودن فیلم و اینكه بیشتر شخصیت ها با اصوات الكترونیكی و حركات بدنی منظورشان را منتقل می كنند كاملاً با مضمون شلاق گونه داستان همخوان است.
    روبات قهرمان ما از وظیفه خسته كننده روزانه اش به تنگ آمده و دلش می خواهد اتفاق جدیدی را تجربه كند و این اتفاق با دیدن روبات خانمی به نام EVE به حقیقت می پیوندد. عشق و عواطف انسانی در سایر كارهای پیكسار نیز نقش اساسی دارد. چه در «كمپانی هیولاها» و «در «جست و جوی نمو» و چه در همین «راتاتویی» آنقدر احساس وجود دارد كه بیننده كاملاً درگیرش می شود و اصلاً مگر می شود در كار خیال پردازی از عواطف انسانی بهره نبرد «وال-ای» با دستان آهنی و چشمان دوربینی اش آنقدر قشنگ عاشق می شود كه همه مان با او همراه می شویم. او حالا شبها در خانه اش كمدی رومانتیك ها و موزیكال های قدیمی را تماشا می كند و در حسرت همزبانی با EVE می سوزد و می سازد. طعنه هولناك داستان این است كه در دنیایی كه انسانها با زیاده خواهی هایشان آن را به نابودی كشانده اند و دیگر هیچ آدمی درآن به چشم نمی خورد، در سیاره ای كه ساكنینش آنقدر قدرناشناس و سهل انگار بوده اند كه هیچ چیز زیبا و چشمگیری از تمدنشان باقی نگذاشته اند و مصالح ساختمانی خانه های آن كپه های زباله است(كنایه ای از این صریح تر دیده اید مردمی كه محل زندگی شان را از زباله می سازند ) یك روبات كامپیوتری، یك آدم آهنی كلبه كوچكی درست كرده است و در آن یك سوسك كوچك و گیاهی سبز را نگهداری می كند(حفظ حیات و سرسبزی و زندگی توسط موجودی بی جان و مكانیكی) و با صداقت تمام علاقه اش را به روباتی دیگر ابراز می كند و البته جواب منفی می شنود. نقطه پیوند دوباره «وال-ای» و «ایو» همان گیاه سبز كوچكی است كه به عنوان تنها باقیمانده حیات در زمین در اختیار «وال-ای» قرار دارد و «ایو» برای یافتن آن به زمین آمده است.
    می گویند دیگر قصه ها ته كشیده اند و مدتهاست كه قصه جدیدی برای تعریف كردن پیدا نمی شود. انیمیشن های كمپانی پیكسار هیچ فایده ای كه نداشته باشند برای اثبات نادرستی این گزاره كفایت می كنند. عده ای دورهم جمع شده اند و رؤیا می بافند و قصه می گویند و این كاری است كه تنها از آدمهایی با خصوصیات همین عده بر می آید.

    منبع : روزنامه ايران
    و jahan.cinemaema



    Toy Story - 1995

    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
    A Bug's Life - 1998

    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
    Toy Story II - 1999

    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
    Monster, Inc - 2001

    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
    Finding Nemo - 2003

    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
    The Incredibles - 2004

    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
    Cars - 2006

    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
    Ratatouille - 2007

    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
    Wall.E - 2008

    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
    Pixar Animation Studio - WebSite
    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
    Pixar Animation Studios - IMDB

    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
    البته فقط انیمیشن های بلند و اکران شده رو گذاشتم
    توی نظرسنجی شرکت کنید

    TNX

  2. 3 کاربر از ms368 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •