خبرها و مصاحبه ها (حواشی فوتبال و بازیکنان، مربیان و...)

[دل تنگم]

سلام دوستان...

خیلی گشتم تا تاپیکی مناسب مطلبم پیدا کنم... نتیجتا با اجازه ی دوستان یه تاپیک ایجاد کردم... فکر نمی کنم با کمک دوستان تاپیک بدی بشه

برقرار باشید

[دل تنگم]

قسمت‌هايي از اين فيلم در استاديوم فوتبال «ازتك» در مكزيك ساخته شده است.
اين استاديوم براي آرژانتيني‌ها يك مكان به يادماندني است، به دليل اين‌كه در فينال جام جهاني 1986 تيم فوتبال آرژانتين با هنرنمايي «ديگو مارادونا» بر انگلستان غلبه كرد.
«امير كاستاريكا» در گفت‌وگو با يكي از نشريات فرانسوي فوتبال را به مواد مخدر شبيه كرده است كه ترك آن سخت است. وي گفته است كه خود به مدت 10 سال در تيم فوتبال اف‌سي سارايوو بازي مي‌كرده و موفقيت‌هايي را در جام جوانان كشورش كسب كرده است.
فيلمبرداي مستند «مارادونا» از هيجدهم ماه مارس 2005 در آرژانتين آغاز شد و در مكزيك، كوبا، ايتاليا و اسپانيا ادامه يافت.
كاستاريكا پيش‌ از آغاز فيلمبرداري اين فيلم گفته بود: اين فيلم گوشه‌هاي شناخته نشده زندگي خانوادگي «مارادونا» را براي بينندگان به تصوير مي‌كشد و ابعاد شخصيتي مارادونا و حقيقت زندگي او را بازگو مي‌كند.
امير كاستاريكا متولد 24 نوامبر 1954 در سارايوو است. او تاكنون 8 فيلم بلند ساخته و جوايز معتبر بين‌المللي كسب كرده است. در ميان جوايز اين فيلم‌ساز مي‌توان به نخل طلاي كن براي دو فيلم «وقتي بابا رفته بود مأموريت» و «زيرزمين» و خرس نقره‌اي برلين براي فيلم «رؤياي آريزونا» اشاره كرد. فيلم مارادونا در بخش خارج از مسابقه جشنواره كن تحت عنوان سانس نيمه شب اكران مي‌شود.

[دل تنگم]

قطبي در آستانه بازگشت به کره



براي خبرنگاران کره يي که سال قبل در چنين روزهايي به خبرنگاران ايراني بابت درخواست گفت وگو با افشين قطبي پوزخند مي زدند تعجب آور خواهد بود که آناليزور سابق تيم ملي کشورشان را به عنوان سرمربي يکي از تيم هاي کي ليگ ببينند. در حالي که تا سال قبل قطبي به غير از سرمربيگري تيم دانشگاه UCL امريکا سابقه ديگري در اين پست نداشت، پس از قهرماني پرسپوليس در بورس قرار گرفته. يکي از حضور قطبي در سپاهان حرف مي زند، يکي هم از رفتن اش به امارات اما شايعه يي که ديروز پخش شد از همه عجيب تر بود؛ افشين قطبي در کره جنوبي. سال قبل و در زمان برگزاري جام ملت هاي آسيا وقتي معدود خبرنگاران ايراني حاضر در اردوي تيم ملي کره از مسوول رسانه يي تيم ملي کره جنوبي خواستند تا اجازه گفت وگو با افشين قطبي را بدهد، او با خنده يي زير لب گفت؛ «براي حرف زدن با افشين نيازي به مجوز نيست. مي توانيد هرچه قدر که مي خواهيد با او حرف بزنيد،» اين جلسه مسوول رسانه يي تيم ملي کره با پوزخند خبرنگاران کره يي همراه شد اما پس از گذشت يک سال قرار است که همين آقاي قطبي سرمربي يکي از تيم هاي کي ليگ شود. حالا زماني است که بايد خبرنگاران ايراني به خبرنگاران کره يي پوزخند بزنند. هرچند هنوز نام تيم قطبي در کره مشخص نشده اما به احتمال فراوان او به تيمي خواهد رفت که شانس حضور در ليگ قهرمانان آسيا را هم داشته باشد. با اين حال بازگشت قطبي به کره بي ارتباط با همسرش يوروم هم نيست. گويا همسر کره يي قطبي شرايط زندگي در ايران را ندارد و از او خواسته به کشورش برگردد. با اين وجود قطبي براي حضور در ليگ کره بايد يک ماه ديگر منتظر بماند تا بتواند از نيم فصل دوم هدايت يکي از تيم هاي کره يي را برعهده بگيرد. در شرايطي قطبي در حال فراهم کردن بازگشت اش به کره است که باشگاه پرسپوليس هم با وجود ظاهرسازي هاي اخير تمايل چنداني به تمديد قرارداد با قطبي ندارد. اين را مي شد خيلي راحت پس از جلسه يکشنبه شب استيلي و کاشاني متوجه شد که در غياب سرمربي تيم قهرمان، استيلي برنامه هاي فصل آينده تيم را به مديرعامل داد و در اين زمان قطبي به همراه همسرش در تور ايرانگردي اش به کنار سي وسه پل اصفهان رسيده بود. هرچند حسن بيادي عضو هيات مديره باشگاه پرسپوليس پس از جلسه يکشنبه هيات مديره از اجماع پرسپوليسي ها براي نگه داشتن قطبي در تيم خبر داده بود اما گويا کاشاني تمايل آنچناني براي حفظ قطبي ندارد. از زوج حميد استيلي و خاکپور به عنوان مربيان آينده پرسپوليس نام برده مي شود. خاکپور که بنا به ادعاي خود رفاقتي 20 ساله با کاشاني دارد در حالي شانس اصلي نشستن در کنار استيلي روي نيمکت پرسپوليس است که قطعاً اين دو کار دشواري را پيش رو خواهند داشت. به پايان رسيدن قرارداد 9 نفر از بازيکنان پرسپوليس و شرط و شروط عجيب بعضي از آنها براي تمديد قرارداد از يک طرف و جدايي تقريباً قطعي کريم باقري، محسن خليلي و فرزاد آشوبي از پرسپوليس هم يکي ديگر از دلايلي است که باعث مي شود آينده دشواري را براي زوج استيلي و خاکپور متصور شويم. گويا قطبي وقتي تصميم اش براي حضور در ليگ کره را گرفت به کريم باقري هم اعلام کرده که او را با خودش به کره خواهد برد تا براي يک نيم فصل تجربه حضور در کي ليگ را به دست آورد. البته باقري تنها همراه قطبي در ليگ کره جنوبي نخواهد بود بلکه با تلاش هايي که يکي از دوستان نزديک قطبي انجام داده محسن خليلي و فرزاد آشوبي هم با او به کره خواهند آمد. هرچند مشکل چنداني بابت حضور خليلي و آشوبي در کره جنوبي وجود ندارد اما همراهي باقري در سفر اين دو به کره جنوبي به دليل مشکلات شخصي هنوز قطعي نشده. اگر باشگاه پرسپوليس پيش از انعقاد قرارداد اين سه بازيکن تاثيرگذار راهي براي تمديد قرارداد با آنها پيدا نکند بعيد نيست مثلث باقري، آشوبي و خليلي به جاي حضور در پرسپوليس، فصل آينده پيراهن يک تيم کره يي را بپوشند.

پيراهن تيمي که سرمربي آن افشين قطبي است. اگر خوب فکر کنيم در شرايطي که قطبي به تيم ملي نرسيد دليل ديگري هم براي ماندن او در فوتبال ايران وجود ندارد. شايد تيم کره يي راهي باشد براي رسيدن قطبي به تيم ملي. با وجود اينکه قطبي در قهرمان کردن پرسپوليس موفق بود اما قهرماني پرسپوليس تنها هدف او از بازگشت به ايران نبود بلکه او به اينجا آمده بود براي نشستن روي نيمکت تيم ملي در جام جهاني. حالا که او به تيم ملي نرسيده دليل ديگري براي ماندنش در ايران وجود ندارد. قطبي از ايران مي رود به اميد جام جهاني 2014. هرچند شايد تور ايرانگردي قطبي و يوروم با کورانداي قرمزش او و همسرش را از بازگشت به کره منصرف کرده و او فصل بعد هم در ليگ برتر کار کند. چيزي که با توجه به شرايط فعلي، احتمالي نزديک به صفر دارد.

[دل تنگم]

خداحافظي ميران از دنياي جودو

محمود ميران در آستانه مسابقات المپيک 2008 پکن از دنياي ورزش حرفه يي خداحافظي کرد. در شرايطي که صبح روز گذشته دومين مسابقه انتخابي بين محمود ميران کاپيتان باسابقه تيم ملي جودو و محمدرضا رودکي تکليف نفر اعزامي سنگين وزن ايران به مسابقات المپيک پکن را مشخص مي کرد، «ميران» در اين انتخابي حضور نيافت تا رودکي به عنوان نماينده سنگين وزن جودوي ايران در المپيک 2008 معرفي شود. کادر فني تيم ملي جودو به دليل سابقه «ميران» و همچنين موفقيت هاي اخير «رودکي» در کسب سهميه المپيک مدتي قبل تصميم به انجام دو مسابقه انتخابي بين اين دو مدعي سنگين وزن المپيک گرفتند که روز گذشته «ميران» در اولين انتخابي نتيجه را به رودکي واگذار کرد. عليرضا اميني نايب رئيس فدراسيون جودو و مدير سازمان تيم هاي ملي گفت؛ «براي ميران برنامه داريم و تصور مي کنم تصميم برگزاري مسابقه انتخابي براي وي کمي دشوار بوده، به هر حال اين تصميم با مشورت اعضاي شوراي فني اتخاذ شد. من ميران را دوست دارم و هنوز هم جايگاه وي در تيم ملي محفوظ است، از جمله اينکه وي در ترکيب تيم اعزامي به مسابقات مسکو قرار دارد و او را حذف نخواهيم کرد. البته روز گذشته اين خبر دهان به دهان هم چرخيد که سيدمحمود ميران براي هميشه با دنياي جودو خداحافظي کرد؛ خبري که حتي خود او هم تاييد کرد. ميران که سابقه سال ها فعاليت در عرصه ملي و باشگاهي جودو را در کارنامه دارد، روز گذشته خبر از خداحافظي اش از دنياي جودو داد و گفت؛ «تصميم ام را براي خداحافظي گرفته ام و حرف هاي زيادي در اين مورد دارم که بعداً عنوان خواهم کرد.» با وجود اين عليرضا اميني نايب رئيس و مدير سازمان تيم هاي ملي جودو گفت؛ «هيچ خبري مبني بر خداحافظي ميران به دست بنده نرسيده است. از خداحافظي ميران هيچ اطلاعي ندارم. قرار بود او امروز براي برگزاري دومين مسابقه انتخابي با رودکي به سالن کبکانيان بيايد، اما حاضر نشد تا رودکي به عنوان نماينده وزن 100« کيلوگرم ايران در المپيک معرفي شود. شايد اين خبر بدين دليل اعلام شده است. به هر حال چيزي از ارزش هاي ميران کم نشده است. او اگر بخواهد مي تواند مدتي استراحت کرده و دوباره بازگردد. به هر حال نمي تواند از دنياي جودو خداحافظي کند. او بايد در کادر فني به ما کمک کند.

[دل تنگم]

روز سخت در شيراز
با اينکه پس از پايان مسابقات ليگ برتر همه از استعفاي غلامحسين پيرواني از سرمربيگري مقاومت سپاسي حرف مي زدند اما پيرواني پس از پايان ليگ ديگر با مقاومت قراردادي نداشته که استعفا بدهد. گويا توجيه اصلي زدن قيد مربيگري در مقاومت هم برمي گردد به استعفاي جعفري مدير اين تيم. با اين حساب شاغلام که در هر هفت دوره مسابقات ليگ برتر روي نيمکت مقاومت بود و از اين حيث يک رکورد ويژه را در ليگ ايران به نام خود ثبت کرده بود الان بايد در فصل نقل و انتقالات به دنبال تيم جديدي باشد. هر چند دو روز پيش پيرواني از دو مشتري دست به نقد خود در ليگ برتر حرف زده بود. به هر حال او با مقاومت در اين هفت سال اصلاً به ليگ دسته اول سقوط نکرد. از سوي ديگر مديرعامل مستعفي باشگاه مقاومت سپاسي بلاتکليفي و بي برنامگي تيم براي فصل آينده را عامل کناره گيري خود دانست تا اوضاع اين تيم براي سال آينده مبهم تر شود. سرهنگ جعفر جعفري گفت؛ «از آنجا که دوستان ما در مرکز هيچ برنامه و تکليف جديدي را به ما ابلاغ نکردند و ما نيز برنامه مشخصي پيش رو نداشتيم، تصميم به کناره گيري گرفتم. هر تيم حداقل بايد سه ماه مانده به پايان فصل کار خود را براي برنامه ريزي و هدف گذاري در فصل آينده آغاز کند اما در حالي که ليگ هفتم پايان يافته است، ما هيچ برنامه مشخصي براي سال آينده نداريم.» او براي اينکه همه از ريز اتفاقات تيم خبر داشته باشند، مي گويد؛ «تصور مي کنم مشکل اصلي بحث مالي است، در هر صورت مقاومت شهيد سپاسي سال ها است که به عنوان يک باشگاه سازنده فعاليت مي کند و گويا تقدير اين است که ما بازيکن سازي کنيم، آنها را تحويل تيم هاي بزرگ دهيم و خودمان بسوزيم. امروز بيش از 30 بازيکن به دفتر باشگاه آمدند. آنها مي خواستند تکليف شان روشن شود و ما نيز دو راه بيشتر نداشتيم يا بازيکنان را راضي کنيم يا آنکه آنها را از دست بدهيم، اما با کدام پول؟ توان ما ديگر به پايان رسيده و موهاي من و پيرواني روز به روز سفيدتر مي شود. اگر امروز بازيکناني چون معدنچي، رحمتي، اکبرپور، رجب زاده، روانخواه، رضايي و بسياري ديگر در تيم ما بودند مقاومت ديگر چه چيزي براي قهرماني در ليگ برتر کم داشت. تنها خواسته ما اين بود که کمي مانند سپاهان، سايپا يا پيکان حمايت شويم تا با خيال راحت تيم را ببنديم اما ديگر چاره يي جز استعفا نمانده بود.»

[دل تنگم]

علي عالي

هميشه همين گونه بوديم، عاشق هيجان، دلباخته بادي که بيايد و اندکي صورت مان را نوازش کند و حال مان را بپرسد. هميشه در روياهايمان به مردي مي انديشيم تا بيايد و يک تنه ما را از مشکلاتي که با دستان خودمان شکل داده ايم برهاند، مردي بيايد تا همه اشتباهاتي که دانسته رقم زده ايم را پاک کند و تصويري روشن، زيبا و شفاف از موضوعي دهد که همه ما در بدشکل، بدفرم و زشت شدنش نقش داشته ايم. افشين قطبي براي ما همين کار را کرد، او تبديل به اسطوره يي شد که شايسته تقدير است، مردي که يک تنه در مقابل مشکلات ايستاد تا حرفش را به کرسي بنشاند، سرمربي تيم بدقيافه يي به اسم پرسپوليس که حالا در کسوت قهرماني و امپراتوري مي خواهد بزرگ باشد و در نقش «اسطوره» براي فوتبال بزرگي کند. ما همان عاشقان «زيبايي» و «جلال» پرسپوليس هستيم که در سخت ترين روزها قطبي را تنها گذاشتيم و از مرگ ايده هايش گفتيم، درست همانند آن روزي که در مقابل استقلال اهواز شکست و ما با پاهاي سنگين مان بر ابهتش قدم گذاشتيم و خواستيم همراه با موجي که او را برنمي تابد «له» اش کنيم. ما همان طرفداران خوش ذوقي هستيم که پس از شکست مقابل راه آهن، عروسک قطبي را از قلب مان جدا کرديم و به جايش تخم نفرت را کاشتيم تا نشان دهيم که چقدر مي توانيم نامهربان و سنگدل باشيم. قطبي روزي دوباره به وجودمان بازگشت که شانس قهرماني يافت وگرنه چه کسي قطبي را براي «اصول» يا «ايده» اش مي پسندد؟ باور کنيد هيچ کس. ما از افشين اسطوره ساختيم چون بناي ويران شده پرسپوليس را با واژگاني بزرگ و هيجاني تحويل داد، چه کسي به بناي غيرفني و پر از ايراد پرسپوليس انديشيد، همه ما به واژه ها نظر افکنديم؛ «قلب شير»، «تيم بين المللي»، «بچه هاي من»، «روح قهرماني» و «بازي ترکيبي». واي که چقدر ما دهن بين و سطحي نگر شده ايم. ديروز مطلبي از بهمن فروتن ديدم که در روزنامه يي براي چاپ داده بود، در ميان حرف هايش از قطبي تعريف کرده بود، تعجب کردم، چراکه خودم اولين کسي بودم که در هفته پنجم از او پرسيدم استاد، قطبي چطور است؟ و او پاسخم داد که هنوز تيمي مثل شير در مقابلش نايستاده تا ببينمش و صحبت را به گونه يي به من فهماند که داداش طرف

اين کاره نيست و کم مي آورد اما خوشحالم که خواندم فروتن در مورد قطبي نوشته؛ «سرمربي خوبي خواهد شد.» هرچند از نظر من قطبي از همان اول هم خوب بود اما روشي که قطبي براي مربيگري آموخته بود چندان به فرهنگ درهم تنيده فوتبال ما نمي خورد و بايد مي توانست تفاوت دروغگوها، رياکارها، جريان راه بيندازها، دلال ها، فرصت طلب ها، سوءاستفاده کننده ها و آدم هاي سالم را تشخيص دهد. افشين قطبي به همه فهماند که مي توان در جهنم فوتبال زندگي کرد و از درونش بهشت آفريد. او به همه آموخت صداقت رمز پيروزي نهايي است، او سقلمه يي به همه آنهايي زد که براي فوتبال ايران سه فصل مي خواستند تا هنرشان را نشان دهند. او نشان داد اسطوره شدن براي مردم نياز به پاکي دارد که بايد مربي را معلم کند نه ناظمي عبوس که نتيجه را به هر روشي مي پسندد. مطمئنم بستر فوتبال ايران بيش از اين قطبي را نمي پسندد و به هر روشي براي زمين زدنش متوسل مي شود اما هنر از آن افشين است که با تصميم درستش راه را براي هميشگي بودنش باز کند.

[دل تنگم]

داربي ليگ پاراگوئه بين تيم هاي سرو پورتنو و اوليمپيا با خشونت بسياري همراه بود و اين خشونت تا جايي ادامه پيدا کرد که حالا يک پسر 16ساله در آستانه مرگ قرار دارد. خوان کارلوس آلوارنگا هوادار نوجوان تيم پورتنو پس از پايان بازي از سوي هواداران تيم حريف مورد حمله قرار گرفت و يک گلوله در سينه اش خالي شد. پس از اين اتفاق آلوارنگا به بيمارستان منتقل شد و آخرين اخبار از سلامت او حاکي از آن است که درصد زنده ماندنش بسيار کم است. پدرو مارين يکي ديگر از هواداران پورتنو که شاهد عيني اين فاجعه به حساب مي آيد به تلويزيون پاراگوئه گفت؛«ما داشتيم از ورزشگاه چاکو خارج مي شديم و به سمت اتوبوس ها مي رفتيم که ناگهان يک نفر از اتوبوس بيرون پريد و شروع کرد تيراندازي کردن به سمت ما. ما هم براي دفاع از خودمان به طرف اتوبوس سنگ پرتاب مي کرديم و در اين لحظه بود که ديدم خوان کارلوس روي زمين افتاد.» پليس محلي پاراگوئه بعد از اين حوادث 37 نفر را بازداشت کرد. اين بازي نهايتاً با نتيجه دو بر يک به سود تيم سرو پورتنو به پايان رسيد.

[دل تنگم]

دیدار تدارکاتی تیم ملی کشورمان برابر زامبیا در حالی عصر امروز در ورزشگاه آزادی برگزار شد که کمتر از 500 نفر این دیدار را از نزدیک تماشا کردند.به گزارش خبرنگار مهر، تیم ملی فوتبال ایران در راستای برنامه های آماده سازی خود برای حضور در رقابت های مقدماتی جام جهانی 2010، عصر امروز برابر زامبیا صف آرایی کرد که در پایان این مسابقه برابر میهمان آفریقایی خود به برتری 3 بر 2 دست یافت.
حاشیه های این دیدار را در زیر می خوانید:

* برای تماشای این مسابقه کمتر از 500 تماشاگر به ورزشگاه آمده که بیشتر تیم و بازیکنان باشگاه محبوب خود را تشویق کردند.

* یکی از اعضای کادر فنی تیم ملی فوتبال امارات با حضور در ورزشگاه دیدار ایران برابر زامبیا را از نزدیک تماشا کرد.

* مهدی تاج، عزیزالله محمدی، فریده شجاعی و مهدی محمدنبی از مسئولان فدراسیون فوتبال در جایگاه ویژه حضور داشتند. همچنین تعدادی از اعضای سفارت زامبیا که در میان آنها 2 خانم دیده می شد، در ورزشگاه آزادی حضور داشتند.

* بازیکنان زامبیا به اعلام پنالتی در نیمه دوم اعتراض کردند. حتی آنها می خواستند دروازه را برای زدن ضربه بازیکنان ایران خالی بگذارند تا بدین نحو به این موضوع اعتراض کنند.

* جواد نکونام پس از جام ملتهای آسیا به عنوان کاپیتان برای تیم ملی به میدان رفت و در دقیقه 13 از روی نقطه پنالتی گل اول ایران را به ثمر رساند. البته پس از تعویض این بازیکن در دقیقه 70، نیکبخت بازوبند کاپیتانی را بر بازوی خود بست.

* اندک تماشاگران حاضر در ورزشگاه در نیمه دوم و پس از گل های زامبیا، این تیم را تشویق کردند و در هنگام حملات این تیم بیش از حملات تیم ایران به وجد می آمدند.

* محمد نصرتی، وحید امرایی و مرتضی اسدی بازیکنانی بودند که در فهرست نفرات تیم ملی برای این دیدار قرار نگرفتند تا این دیدار را از جایگاه تماشا کنند.

* علی دایی سرمربی تیم ملی فوتبال کشورمان در پایان این دیدار به گرفتن 7 دقیقه وقت اضافه توسط مسعود مرادی اعتراض کرد. این در حالی بود که مرادی اعلام 5 دقیقه وقت تلف شده کرده بود اما دو دقیقه اضافه تر گرفت!

[دل تنگم]

پنجمین مرحله از تور بین المللی دوچرخه سواری آذربایجان امروز با قهرمانی بهنام خسروشاهی رکابزن جوان تیم ملی به پایان رسید.
به گزارش خبرنگار مهر، مرحله پنجم از بیست وسومین دوره تور بین المللی دوچرخه سواری آذربایجان امروز با حضور شش تیم خارجی و هفت تیم داخلی در مسیر 120کیلومتری تبریز به بناب برگزار شد.

در پایان رقابتهای این مرحله بهنام خسروشاهی دوچرخه سوار جوان اهل تبریز و عضو تیم ملی ایران با زمان 2 ساعت و 47 دقیقه و 4 ثانیه از پتروشیمی تبریز به مقام قهرمانی رسید. ابولفضل گیلانی پوراز تیم مس کرمان و" رومان ژنتایف " از قزاقستان هر دو با چند هزارم ثانیه نسبت به نفر اول در مکانهای دوم و سوم ایستادند.

در پایان مرحله پنجم این تور بین المللی، قادر میزبانی پیراهن طلایی را با زمان 10 ساعت و 50 دقیقه و 59 ثانیه برای خود حفظ کرد. حسین عسگری با 10 ساعت و 51 دقیقه و 21 ثانیه و احد کاظمی با 10 ساعت و 52 دقیقه و 5 ثانیه عنوان دوم و سوم را دارند.

در بخش امتیازی مهدی سهرابی با 13 امتیاز از مس کرمان، بهنام خسروشاهی از پتروشیمی تبریز با 8 امتیاز و "لئون هکستان" از نیوزلند با 5 امتیاز سوم است.
در بخش کوهستان حسین عسگری از پتروشیمی تبریز با 11 امتیاز، مهدی سهرابی از مس کرمان با 10 امتیاز و قادر میزبانی از پتروشیمی تبریز با 8 امتیاز رتبه های اول تا سوم این بخش را از آن خود دارند.

در بخش تیمی نیز تا پایان این مرحله پتروشیمی تبریز، پیکان تهران و لاسای ترکیه به ترتیب اول تا سوم هستند.

ششمین مرحله از تور بین المللی آذربایجان فردا دوشنبه ششم خردادماه در مسیر ملکان به ارومیه پیگیری می شود.

بیست وسومین دوره تور بین المللی آذربایجان با حضور شش تیم خارجی ازبکستان، نیوزلند، قزاقستان، ترکیه، ارمنستان و گرجستان و تیم های داخلی چون پتروشیمی تبریز، مس کرمان، پیکان تهران، مختلط تیم های آذربایجان غربی و اردبیل، امید آذربایجان شرقی، استان مرکزی از اول تا نهم خردادماه برگزار می شود.

[دل تنگم]

سیدمحمد حسینی، صابر میرقربانی و احمد جمشیدیان با عقد قرادادهایی جداگانه به عضویت تیم های فوتبال ذوب آهن و سپاهان اصفهان در آمدند.
به گزارش خبرنگار مهر، در حالیکه فصل نقل و انتقالات هشمین دوره رقابت های لیگ برتر باشگاه های کشور هنوز آغاز نشده است، تیم های شهرستانی با بازیکنان جدید قرارداد داخلی امضا کردند.

بر پایه این گزارش، سیدمحمد حسینی مدافع پیشین تیم فوتبال ابومسلم مشهد با عقد قراردادی داخلی و به مدت 2 ساله به عضویت تیم فوتبال ذوب آهن اصفهان در آمد.

همچنین صابر میرقربانی مهاجم پیشین صنعت نفت آبادان و احمد جمشیدیان مهاجم پیشین راه آهن تهران هم با عقد قراردادهای داخلی و به مدت 2 سال به تیم فوتبال سپاهان اصفهان پیوستند.