تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 1 از 2 12 آخرآخر
نمايش نتايج 1 به 10 از 15

نام تاپيک: یادداشت‌ها / آلبر کامو | ترجمه: خشایار دیهیمی و شهلا خسروشاهی / نشر ماهی

  1. #1
    l i T e R a t U r E Ahmad's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2005
    محل سكونت
    The Green Mile
    پست ها
    5,126

    پيش فرض یادداشت‌ها / آلبر کامو | ترجمه: خشایار دیهیمی و شهلا خسروشاهی / نشر ماهی



    یادداشت‌ها
    جلد اول (1935-1942)
    جلد دوم (1942-1951)
    جلد سوم (1951-1959)
    جلد چهارم (يادداشت‌هاي سفر)

    آلبرکامو
    ترجمه : خشایار دیهیمی (جلد اول، دوم و چهارم)
    شهلا خسروشاهی
    (جلد سوم)
    انتشارات: ماهی
    923 صفحه


    تاپیکی جامع برای این کتاب و هر آنچه مربوط است به این کتاب
    این کتاب قسمت‌های بسیار داره برای نوشتن که هر کسی با خواندنش ممکنه از بخشی از اون خوشش بیاد
    پس خوبه دقت بشه قسمتی رو که می‌خواهیم بنویسیم با جستجو مطمئن شویم قبلا شخص دیگری ننوشته باشد

  2. 7 کاربر از Ahmad بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #2
    l i T e R a t U r E Ahmad's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2005
    محل سكونت
    The Green Mile
    پست ها
    5,126

    پيش فرض یادداشت‌های آلبر کامو در 4 جلد



    کتاب «یادداشت‌ها»ی آلبر کامو حاوی یادداشت‌های شخصی و پراکنده این نویسنده‌اند که با ترجمه خشایار دیهیمی منتشر شد. به گفته دیهیمی، این یادداشت‌ها بیان‌گر امید سرشار کامو به زندگی هستند.

    مترجم حوزه اندیشه در گفت‌وگو با ایبنا اظهار کرد: کامو این یادداشت‌ها را برای انتشار نمی‌نوشت، به همین دلیل بود که این اثر پس از مرگش منتشر شد. او تا روز سانحه تصادف و تا لحظاتی پیش از مرگش، یادداشت‌ها را با خود داشت و چیزهایی را که به ذهنش می‌رسید به آن می‌افزود.

    دیهیمی ادامه داد: کامو بخشی از کتاب‌هایی که خوانده بود را به این یادداشت‌ها می‌افزود، بنابراین در این مجموعه با متنی کاملا گسسته و روز به روز روبه‌روییم. شاید این گونه بتوان تصور کرد که کامو یادداشت‌هایش را برای به یاد آوردن موضوعات مختلف در آینده می‌نوشت.

    وی سیر شکل‌گیری آثار کامو و پروراندن آنها را از موضوعات قابل درک در این یادداشت‌ها برشمرد و گفت: او طرح داستان‌های زیادی را در سر داشت، داستان‌های نانوشته‌ای که شاید تعداد آنها به بیش از صد عنوان برسد.

    به گفته دیهیمی، کامو در این اثر از مسایل شخصی و احوالات درونی‌اش بسیار کم سخن گفته است، زیرا بسیار نگران این موضوع بود که یادداشت‌هایش روزی به دست دیگران بیفتند و خوانده شوند.

    وی افزود: این یادداشت‌ها شخصی بودند، اما مطالب زیادی از مسایل شخصی کامو را دربر ندارند، مگر این با رمز و اشاره از آنها سخن به میان آمده باشد. البته در یادداشت‌های شش ماه پایانی زندگی او به دلیل وجود برخی فشارها، مسایل شخصی بیشتری به چشم می‌خورد.

    دیهیمی در پاسخ به این سوال که «آیا نگرانی کامو از خوانده شدن یادداشت‌هایش به دلیل بدگمانی و بدبینی او بوده است» گفت: کامو ابدا بدبین و ناامید نبود و این موضوع به خوبی در یادداشت‌هایش آشکار است. او از فلسفه امید بسیار سخن می‌گوید.

    وی در تبیین روحیه امیدوار کامو گفت: او در یکی از یادداشت‌های مفصل‌اش با عنوان «نامه به یک نومید» به صراحت تاکید می‌کند که دلیلی برای ناامیدی حتی در این شرایط و در بحبوحه جنگ وجود ندارد.

    منبع: ketabnews.com
    89.10.06
    تصویر : ویکی‌پدیا

  4. 4 کاربر از Ahmad بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #3
    l i T e R a t U r E Ahmad's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2005
    محل سكونت
    The Green Mile
    پست ها
    5,126

    پيش فرض

    بگذار من این لحظه را از طومار زمان ببُرم.

    چنان‌که دیگران گلی را لای صفحه‌های کتاب می‌گذارند.

    و از این راه خاطره‌ی گردشی را که در آن دست عشق لمسشان کرده است نگه می‌دارند.

    من نیز به گشت و گذارم، اما آن‌که مرا نوازش می‌دهد خداست.

    زندگی کوتاه است و اتلاف وقت گناه.

    همه‌ی روز وقتم را تلف می‌کنم، و دیگران می‌گویند بسیار فعالم.

    امروز روز درنگ است و قلب من از سینه به‌درمی‌رود تا با خود روبرو شود.


    جلد اول / ژانویه‌ی 1936 / ص 15

  6. 8 کاربر از Ahmad بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #4
    l i T e R a t U r E Ahmad's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2005
    محل سكونت
    The Green Mile
    پست ها
    5,126

    پيش فرض




    اگر زمان این‌همه به‌سرعت می‌گذرد، از آن‌روست که هیچ علامت فاصله شماری نیست.

    همچون ماه در اوح آسمان و در افق.

    برای همین است که سال‌های جوانی بسیار طولانی‌اند.

    چون سال‌هایی سرشارند، و سال‌های پیری بسیار کوتاه، چرا که از پیش تکلیفشان روشن است.

    مثلا به این نکته دقت کنید که پنج دقیقه‌ی تمام نگاه‌کردن به حرکت عقربه روی صفحه‌ی ساعت آن‌قدر خسته‌کننده و طولانی است که کاری است تقریبا محال.




    جلد اول / شانزدهم مه 1936 / ص 23

  8. 4 کاربر از Ahmad بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #5
    l i T e R a t U r E Ahmad's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2005
    محل سكونت
    The Green Mile
    پست ها
    5,126

    پيش فرض



    چه معجزه‌ای است که مجبور نباشی درباره‌ی خودت سخن بگویی.

    جلد اول / 9 سپتامبر 1937 / ص 55

  10. 6 کاربر از Ahmad بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  11. #6
    داره خودمونی میشه b@ran's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2008
    پست ها
    129

    پيش فرض

    در جست و جوی ارتباط. هر نوع ارتباط.اگر می خواهم درباره انسان ها بنویسم،چگونه خود را از مناظر طبیعی جدا کنم؟ و اگر آسمان یا نور مرا جلب می کند،آیا چشم ها و صداهای کسانی را که دوست می دارم از یاد خواهم برد؟ هربار عناصری از دوستی یا پاره هایی از محبت و عاطفه به من داده می شود، و نه هرگز خود محبت یا عاطفه.
    به دیدار دوستی مسن تر می روی تا همه چیز را به او بگویی، یا دست کم چیزی را که بر دلت سنگینی می کند.اما او عجله دارد.از هر دری سخن می رود. زمان می گذرد و من می مانم تنهاتر و تهی تر از پیش.این حکمت لرزانی که می خواهم برای خودم پی ریزی کنم به یک کلام سر به هوای دوستی که در حال رفتن است، ویران می شود!
    "نه خنده،نه گریه"...و شک درباره خودم و درباره دیگران.


    جلد اول / سیزدهم فوریه 1936/ص 20



    پ.ن:
    این یادداشتها یکی از دوستداشتنی ترین مجموعه کتاب هایی که تا حالا داشتم

  12. 5 کاربر از b@ran بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #7
    l i T e R a t U r E Ahmad's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2005
    محل سكونت
    The Green Mile
    پست ها
    5,126

    پيش فرض



    فیزوله

    زندگی دشواری را می‌گذرانیم. همیشه نمی‌توانیم اعمالمان را با دیدگاهمان از جهان وفق دهیم. (و هرگاه که فکر می‌کنم توانسته‌ام سایه‌ای از سرنوشتم را ببینم، فورا از برابر چشمانم می‌گریزد.)

    تلاش می‌کنیم و رنج می‌بریم تا تنهایی‌مان را بازستانیم.
    اما روزی زمین لبخند بدوی و معصومانه‌ی خود را بر لب می‌آورد.
    آن‌گاه چنان است که گویی تلاش و زندگی در درون ما همه به‌ناگهان محو شده است.
    میلیون‌ها چشم به این چشم‌انداز نگریسته‌اند، و برای من این چشم‌انداز مانند نخستین لبخند جهان است.
    این چشم‌انداز مرا از خود بی‌خود می‌کند، به عمیق‌ترین وجه مرا از خود بی‌خود می‌کند.
    به من این یقین را می‌دهد که جز عشقم هیچ‌چیز دیگر اهمیت ندارد، و حتی خود این عشق هم اگر معصوم و آزاد نماند، برایم ارزشی ندارد.
    این چشم‌انداز هویت شخصی را از من دریغ می‌کند و رنجم را بی‌پژواک باقی می‌گذارد.

    جهان زیباست، نکته همین است.
    حقیقت بزرگی که این چشم‌انداز صبورانه به من می‌آموزد این است که نه ذهن، و نه حتی قلب، هیچ اهمیتی ندارند.
    و آن سنگی که آفتاب گرمش می‌کند، با آن سروی که در برابر آسمان خالی بزرگ‌تر دیده می‌شود، محدوده‌ای به‌وجود می‌آورند برای تنها جهانی که در آن "برحق‌بودن" معنایی می‌یابد: طبیعت بی‌انسان.

    این جهان مرا فنا می‌کند. مرا تا به عمق وجودم می‌برد، بی‌هیچ خشمی منکرم می‌شود.
    و من با پذیرش شکستم به‌سوی حکمتی گام برمی‌دارم که در آن هر نکته‌ای فراچنگ است - اگر این اشک‌هایی که به چشمانم می‌آیند، و این هق‌هق بی‌امان شعر که در قلبم ورم می‌کند باعث نمی‌شدند که حقیقت دنیا را فراموش کنم.




    جلد اول / فیزوله - سپتامبر 1937 / ص 58 و 59

  14. 4 کاربر از Ahmad بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  15. #8
    در آغاز فعالیت
    تاريخ عضويت
    Oct 2014
    پست ها
    1

    پيش فرض

    lin download in ketabo darid? donbalesham

  16. #9
    l i T e R a t U r E Ahmad's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2005
    محل سكونت
    The Green Mile
    پست ها
    5,126

    پيش فرض


    "همه‌چیز را از دست داده بود، حتی تنهایی را."


    جلد دوم ص. 248




  17. 5 کاربر از Ahmad بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  18. #10
    l i T e R a t U r E Ahmad's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2005
    محل سكونت
    The Green Mile
    پست ها
    5,126

    پيش فرض


    مسئله‌ی بزرگی که باید " عملاً " حل کرد:
    آیا می‌توان خوشبخت و تنها بود؟


    جلد دوم ص. 75

  19. 4 کاربر از Ahmad بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


صفحه 1 از 2 12 آخرآخر

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •