دستت درد نکنه
ووی!چه خبر بوده !
به نظر من حق با کارگردانه هر چند اشکالاتی هم داشته
دستت درد نکنه
ووی!چه خبر بوده !
به نظر من حق با کارگردانه هر چند اشکالاتی هم داشته
به نظر من حق با کارگردانه هر چند اشکالاتی هم داشته
كدوم قسمت شما حق رو به كارگردان ميديد؟
گفتهها و ناگفتههاي كمال تبريزي پس از پايان«شهريار»:/٢
غرور«شهريار»در بازي اردشيررستمي هم ديده ميشد
براي معرفي شهريار به فارسيزبانان اشعار آذري پررنگ نشد
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: تلويزيون و راديو
** تحريف شخصيتهاي ادبيدر ادامه نشست سرويس تلويزيون ايسنا، كمال تبريزي در پاسخ به اين پرسش كه پرداختن به شخصيتهاي تعدادي از ادبا و شعراي ايراني طي چند قسمت از سريال «شهريار» آيا باعث تحريف شخصيتهاي اين افراد نشده است؟ گفت: در اين سريال ما از زاويه ديد شهريار اين ادبا و شعرا را به تصوير كشيدهايم. هيچكدام از صحنههاي ملاقات شهريار با اين شخصيتهاي ادبي واقعي نيست؛ چرا كه ما نميدانستيم براي مثال شهريار در خلوت با ملك الشعراي بهار چه گفته است؛ بنابراين آنچه ما در اين سريال به تصوير كشيدهايم براساس گفتههاي خود شهريار بوده است.
وي ادامه داد: ما در يك اثر هنري مجبوريم همذاتپنداري مخاطب را با شخصيت اصلي ايجاد كنيم. عليرغم اينكه ساختار شكلي سريال به چنين چيزي محدود نيست، اما در يك اثر نمايشي معمولا براي تاثيرگذاري بيشتر بر مخاطب، دوربين را در جاي قهرمان ميگذارند و بيننده را در موقعيت قهرمان قصه قرار ميدهند تا بيشترين تاثيرگذاري را داشته باشد. من اين كار را در ساختار سريال «شهريار» انجام ندادم؛ اما در «آبژكتيو فيلم» اين كار را كردم؛ اعتماد به نفس شهريار در تمام اجزاي اين سريال ديده ميشود.
كمال تبريزي تاكيد كرد: واقعيت اين است كه شهريار اين اعتماد به نفس و غرور را داشته و در تمام محافلي كه شركت كرده خود را نفر اول حس ميكرده است. كاري به اين مسايل ندارم كه اين نگاه درست بوده است يا خير؟! اما اينكه فكر ميكنيد شخصيتهايي مثل ملكالشعراي بهار، ايرجميرزا و ميرزازاده عشقي در هاله شخصيت شهريار قرار ميگيرند، به دليل اعتماد به نفس شاعر است و اينكه خود را ممتاز و متمايز ميديده است.
وي ادامه داد: شهريار حتي از زاويه بالا به منتقدان نگاه ميكرد؛ اين غرور در بسياري از ادبا و هنرمندان وجود دارد و ناشي از قرار گرفتن در جايگاه ممتاز است. اين سريال شخصيتي را به بيننده معرفي ميكند كه عليرغم تمام افتادگيهايي كه دارد، خود را ممتاز ميداند. اين امر كاملا عامدانه بوده است و در ضمير ناخودآگاه بيننده اين تاثير را ميگذارد. البته قصد ما كوچك كردن ديگران نبوده است، بلكه قصد داشتيم غرور شاعر را به تصوير بكشيم؛ اين غرور در بازي اردشير رستمي هم ديده ميشود و من از او اين ويژگي را خواستها
م.
** اردشير رستمي بهترين گزينهكمال تبريزي سپس دربارهي انتخاب اردشير رستمي براي ايفاي نقش جواني استاد شهريار، خاطرنشان كرد: او در مصاحبهاي گفته بود كه من بهترين بودم؛ او در صداقت تمام اين حرف را زده و راست گفته است. اردشير رستمي در ايفاي اين نقش كمفروشي نكرده است. شايد اگر كسي ديگري جز او ميدانست كه ما گزينهي ديگري نداريم، به گونهاي ديگر چه به لحاظ مالي و رفتاري با ما برخورد ميكرد. واقعيت اين است كه ما به جز آقاي اردشير رستمي گزينه ديگري نداشتيم؛ كسي كه هم اهل تبريز و شاعر باشد و هم شبيه شهريار!.
** شهريار سريالي براي فارسي زبانانكارگردان سريال «شهريار» غرور ذاتي اين شاعر كه در سريال نيز به تصوير كشيده شده است را در زمرهي شخصيت مردم آذربايجان قرار داد و گفت: اين غرور و افتخار از ويژگيهاي مردم اين منطقه محسوب ميشود و به هيچوجه منفي نيست بلكه يك ويژگي دروني است. مردم آذري زبان برخي ويژگيها كه در شخصيت شهريار تصوير كردهايم براحتي درك مي كنند، اما براي فارسي زبانان درك آن دشوار است.
وي سپس در پاسخ به اين پرسش كه آيا به دليل همين ويژگي به جايگاه حيدربابا در اشعار شهريار چندان نپرداخته است؟ گفت:
هدف من اين بود كه شخصيت شهريار را نه به آذري زبانها كه به فارسي زبانان معرفي كنم. مخاطب اين سريال در درجه اول فارسي زبانان بودهاند؛ اينكه به آنان شاعري آذري زبان را معرفي كنم كه به فارسي شعر ميگفته و فارسي را خوب ميشناخته است.
تبريزي با بيان اينكه استاد شهريار حيدربابا را زماني كه به اوج كار خود رسيده بود، ميسرايد و اصل شعرهاي او به زبان فارسي است، در عين حال گفت: تيتراژ سريال «شهريار» با حيدربابا شروع ميشود و در بخشهاي ديگر هم به اين موضوع پرداختهايم؛ اما براي معرفي شهريار به فارسي زبانان، اشعاري كه شهريار به زبان آذري سروده، چندان پررنگ نشده است.
** دشواري ساخت سريالهاي بيوگرافي
كارگردان سريال «شهريار» ساخت فيلم يا سريال بيوگرافي را بسيار دشوار خواند و گفت: ساخت فيلم يا سريال درباره شخصيتي كه در قيد حيات نيست به مراتب راحتتر از شخصيتي است كه در قيد حيات است.
وي در پاسخ به اين پرسش كه آيا ساخت اثري نمايشي درباره شخصيتي كه در قيد حيات است، ناشدني است؟ گفت: ناشدني نيست؛ اما بايد پذيرش اين مساله در جامعه وجود داشته باشد. اين مشكلي است كه در حال حاضر گريبانگير هنر در جامعه ما است.
كمال تبريزي در نشست ايسنا همچنين گفت: اعتراضاتي كه به سريال «شهريار» شده است، خيلي كمتر از آن چيزي است كه پيشبيني ميكردم و از اين بابت بسيار خوشحالم.
وي با اعتقاد براين كه هر چه قشري كه در يك فيلم يا سريال به آنها پرداخته ميشود، معموليتر و متوسطتر باشند، راحتترميتوان آنها را به تصوير كشيد، در اين باره گفت: اين مساله بايد از سوي جامعه درك شود؛ اگر بتوانيم روزي درباره پليس يا قاضياي كه خطا ميكنند، فيلم بسازيم، اين مشكلات حل ميشود.
كارگردان سريال «شهريار» گفت: با گذشت سه تا چهار قسمت از سريال «شهريار» به سرعت انتقادها شروع شد. اگر اين انتقادات به سرعت مطرح نميشد، «شهريار» با كمترين حذفيات پخش ميشد و پس از پخش، به راحتي ميتوانستند دربارهي آن نظر بدهند.
وي ادامه داد: يكي از نظرات خانم بهجت تبريزي كه به اشتباه صورت گرفت، اين بوده كه مادرش هيچگاه پدرش را به اسم كوچك صدا نميكردهاست؛ اين در حالي است كه در سريال «شهريار» بسياري از موقعيتهايي كه خلق شدند، تمثيلي بودند تا بيننده به حس شاعر نزديك شود.
وي متذكر شد: مرحله نمايش از كنار هم چيدن تصاوير ايجاد ميشود كه بسياري از آنها واقعي نيستند؛ قصد ما القاي مفهومي به مخاطب بوده است. سريال شهريار مو به مو حوادث واقعي را روايت نميكرد، بلكه در درجه اول بيشتر به دنبال آن بوديم كه كدام قصه معناي بهتري را منتقل ميكند.
تبريزي همچنين بر اين نكته اشاره داشت كه واقعيت نمايش گاه به حدي قوي ميشود كه آدمها را درگير خود ميكند. بنابراين فيلمي كه از آن انتقاد ميشود، فيلم خوبي است چرا كه ديده شده است؛ اگر كسي سريال «شهريار» را نميديد، فكر نميكنم خانم بهجت تبريزي به اين سريال اعتراض ميكرد.
به اعتقاد وي انتقادهايي كه درباره سريال «شهريار» مطرح شده،180 درجه با هم فرق داشتند و اين امر كاملا طبيعي است چرا كه ما با سليقهمان يك فيلم يا سريال را ميبينيم و محال است بتوانيم از سليقهمان فاصله بگيريم.
** مشكلات ساخت سريالهاي تاريخ معاصروي در پاسخ به اين پرسش كه آيا ساخت سريالهاي تاريخ معاصر به لحاظ نوع پروداكشن و انتخاب لوكيشنها با دشواري بيشتر همراه است؟ گفـت: واقعيت اين است كه هرچه به مقطع تاريخي معاصر نزديك ميشويم، دستمان بستهتر است.
تبريزي در عين حال گفت: در حال حاضر به حدي سينما و عرصه نمايشهاي تصويري قوي شده است كه ميتوان بر اين مشكلات فائق آمد. در فيلم آخري كه ميسازم اگر تروكاژهاي كامپيوتري نبود، اصلا نميتوانستم اين فيلم را بسازم.
** سريال «شهريار» با شخصيت تبريزي جور در نميآيد؟
كمال تبريزي در پاسخ به اين پرسش كه به نظر ميرسد سريال «شهريار» با ديگر كارهاي موفق او همخواني و شباهتي نداشته است، گفت: واقعيت اين است كه براي من به اندازهاي كشف دنيايي كه به لحاظ بياني روي مخاطب تاثير ميگذارد، مهم است كه حاضر ميشوم از ژانري صرفنظر كنم. برخي كارگردانان تنها در ژانر خاص خود كار ميكنند و تنها عده محدودي هستند كه در اين بين لايي ميكشند و تمام ژانرها را ميآزمايند. بر اين اساس به حدي تاثير روي مخاطب براي من تحريك كننده است كه مهم نيست موفقيتي مثل فيلم «مارمولك» را تكرار كنم؛ من بيشتر به دنبال آن هستم كه ببينم چطور ميتوان كار جديدي انجام داد كه مخاطب را جذب خود كند.
** ارتباط افزوده شده با تئاتريها، معلق ماندن كار و مشخص نبودن تكليف مخاطب
وي در پاسخ به پرسشي درباره نماهاي سادهاي كه در سريال «شهريار» استفاده كرده است، اظهار كرد: من اصولا علاقهام به نحوه نمايش از اين زاويه است. اگر به تمام كارهايي كه من انجام دادهام دقت كنيد، خواهيد ديد كه من سادهگويي را ميپسندم و دوست ندارم از نماهاي عجيب و غريبي استفاده كنم كه در خدمت قصه نيست. ضمن اينكه سعي نميكنم در صحنهاي كه تنش چنداني ندارد، با دوربين تنش ايجاد كنم.
**كم فروشي نشد؟تبريزي در پاسخ به اين پرسش كه آيا استفاده از نماهاي ساده در مواردي به كم فروشي تعبير نميشود و آيا لازم نبود يك صحنه از چند نما به تصوير كشيده ميشد؟ گفت: من به اين مساله اعتقاد ندارم و معتقدم هرچه در درون تصوير بتوانيم اين حس را به مخاطب منتقل كنيم، موفقتريم. با توجه به ويژگيهاي درونگرايي شاعر، اگر با زاويههاي مختلف دوربين به اين آدم نزديك ميشديم، حس لازم به مخاطب القا نميشد بنابراين در اين سريال حركتهاي زيادي ديده نشد.
وي ادامه داد: اگر قرار است به درون شخصيتي نزديك شويم بايد حركت آرام باشد و هر وقت ايستا شديم يعني به مخاطب اشاره ميكنيم كه ميخواهيم به درون فرد نزديك شويم. اگر از زواياي مختلف اين حادثه را ميديديم به ظواهر بيروني مجبور بوديم بسنده كنيم و اين اتفاق دروني رخ نميداد
.
** ترجيح بر چهرهپردازي سادهكمال تبريزي در پاسخ به پرسشي درباره شيوه اتخاذ شده براي چهره پردازي سريال «شهريار»، خاطرنشان كرد: چهرهپردازي يك معضل در سينما است. آرزوي من اين است كه روزي فيلمي بسازم كه در آن از گريم خبري نباشد. گريم ما را از واقعگرايي دور ميكند. منتها ما ناچار به انجام اين كار هستيم؛ چرا كه ميخواهيم در كنار واقعگرايي به يك حس دروني نيز دست يابيم.
وي ادامه داد: من همواره از آقاي اميراسكندري (گريمور) ميخواستم تعريفي كه من از شخصيتها به او ارايه ميدهم را با كمترين كار به وجود بياورد و تا آنجا كه ميتواند خط كمتري بكشد تا آن حس را در مخاطب ايجاد كند. سليقه شخصي من اين است كه از چهرهپردازي كمتر در كارهايم استفاده شود و در تمام دنيا اين اتفاق ميافتد.
كارگردان سريال «شهريار» سپس در پاسخ به پرسشي درباره طراحي صحنه اين مجموعه تاريخي و صحنههايي كه به نظر ارزان ميرسيد و به تله تئاتر نزديك بود، گفت: سعي كرديم ويژگي سادگي را در تمام اجزاي سريال از جمله طراحي صحنه رعايت كنيم؛ اين ويژگي در موسيقي نيز رعايت شد. با آقاي كزازي سعي كرديم به المانسازي در صحنه دست يابيم. ما همه چيز را عين واقعيت نچيديم بلكه از المانهايي استفاده كرديم كه آن فضا را شبيه فضاي واقعي كند. اين ويژگي براي مخاطب عام جواب ميدهد
** طراحي صحنه ارزان؟
.
او در عين حال گفت: اينكه حس ميشود اين فضاها ساخته شدهاند و غير طبيعي هستند به نوع اجرا برميگردد؛ در صحنههايي كه فضاها ساختگي به نظر آمده ما ضعف داشتيم اما لوكشينهاي واقعي ايرادي نداشتند.
وي تاكيد كرد كه بايد ذهن مخاطب را به سمتي ببريم كه از فضاهايي كه قبلا برايش تصوير كردهاند، دور شود. چراكه ما به كارهايي كه طراحي صحنه در آنها با جزييات همراه بودهاست، عادت كردهاي
سریال مذخرفی بود که تموم شد
بر خلاف سریال روزگار قریب که هر قسمتش چیزای جدید داره
وبیننده رو میکشه پای تلویزیون این سریال همه قسمتاش مثل هم بود.
اول بگم که قبول دارم این فیلم اشکالات زیادی داره ولی شما خودتون رو جای کارگردان بزارید. وقتی سریال شما که دو سه سال روش زحمت کشیدید این قدر سانسور میشه ، وقتی تو ساخت سریال این قدر محدودیت دارید و هزار مشکل دیگه . باز هم من حق رو به تبریزی می دم. شما بهتر از من میدونید که هر دقیقه سانسور چه قدر به سریال آسیب میرسونه.كدوم قسمت شما حق رو به كارگردان ميديد؟
یه بار دیگه میگم سریال هرچه قدر به طرف جلو رفت افت کرد
راستی این رو بگم که اگه کمال تبریزی با کیانوش عیاری ( کارگردان روزهای قریب ) مشورت میکرد سریال خیلی بهتر میشد
سريالي كه با تصميم مسوولان تلويزيون با مستند پايان يافت!
پايان «شهريار» هم به سرنوشت «يك مشت پرعقاب» دچار شد و اين بار نيز سيما فيلم با تصاوير مستندي كه هيچ چفت و بندي با پايان اين مجموعهي داستاني نداشت به مستقيم گويي پرداخت. شب گذشته تصاوير حضور رزمندگان در جنگ و مستندهايي ديگر در لحظات عاطفي مرگ شهريار، تنها يك علامت تعجب براي مخاطب بود!
سريال «شهريار» كه در زمرهي توليدات الف سيما قرار ميگيرد، پس از گذشت حدود دو سال از ساخت آن، سرانجام از آذر ماه امسال از شبكه دو سيما پخش شد؛ اين سريال كه توسط كمال تبريزي، كارگرداني كه بيشتر در حوزه سينما فعاليت داشته، ساخته شده است همانند اغلب سريالهاي شخصيت محور تاريخي با حرف و حديثهاي همراه بود و نظرات موافق و مخالفي را نيز پس از پخش برانگيخت.
پس از مخالفتهاي سيما فيلم با پخش مجموعهي «شهريار» پيش از آغاز ماه رمضان، نخستين قسمت از اين سريال تاريخي، به پس از پايان سريالهاي پربيننده مناسبتي موكول شد و «شهريار» تبريزي در باكس سريالي روزهاي جمعه شب شبكه دو سيما قرار گرفت؛ باكسي كه پيش از اين به يكي از سريالهاي پرمخاطب خارجي با نام «جواهري در قصر» اختصاص داشت؛ سريال «شهريار» به لحاظ زمان پخش با يك شانس ديگر نيز روبه روشد؛ چراكه اين مجموعه تلويزيوني بر خلاف اغلب سريالهاي هفتگي سيما، هم همزمان با ايام دهه فجر فرصت ادامه پخش يافت، هم از شبكه چهار سيما نيز تكرار شد.
«شهريار» و روند ساخت دو ساله
فيلمبرداري سريال «شهريار» از سال 84 آغاز شد و گروه سازنده آن لوكيشنهايي چون منطقه پامنار تهران، بازار قديمي قزوين، روستايي در اراك و غيره را پشت سر گذاشتند.
اين پروژهي تلويزيوني كه همزمان با تصويربرداري، نگارش بخشهايي از آن توسط مهدي سجادهچي ادامه داشت، قرار بود براي نخستين بار به زندگي شاعر پارسي گوي ايران «شهريار» بپردازد. تبريزي در زمان ساخت به فيلمنامه اين سريال اشاره كرده و گفته بود: فيلمنامه در ابتدا و در مرحله نگارش دچار اشكالات عديدهاي بود كه هنگام مطالعه حيرت كردم؛ ولي پس از كار فراوان و ايجاد تغييرات بنيادين در آن، فيلمنامه براي ساخت مورد استفاده قرار گرفت.
تبريزي خود گفته است كه پروژه «شهريار» يك دوره نسبتا طولاني به لحاظ تاريخ تصويب طرح و نگارش فيلمنامه را طي كرد، تا به مرحله اجرا رسيد.
و سرانجام تصويربرداري سريال «شهريار» يك سال طول كشيد و در تمام مدت انجام مراحل فني كه حدود آذر ماه سال 85 انجام شد، سازندگان آن تاكيد داشتند كه تا زماني كه مراحل ساخت آن كاملا به پايان نرسد، اين سريال به روي آنتن نخواهد رفت.
سريال «شهريار» در شهريور ماه امسال به ناگاه در كنداكتور پخش شبكه دو سيما قرار گرفت؛ اما تبريزي در گفتوگويي كه با ايسنا داشت، اعلام كرد كه اين سريال به سيما فيلم تحويل داده نشده و هنوز به مرحله بازبيني نرسيدهاست. بنابراين برغم علاقه شبكه دو و خود كارگردان نسبت به پخش اين سريال همزمان با سالروز تولد استاد شهريار، اين سريال به دليل آن چه تقارن با ماه مبارك رمضان عنوان شد، به پخش نرسيد.
شهرياري كه به سراغ تبريزي آمد
كمال تبريزي به هنگام حضور در شهر تبريز از سريال «شهريار» به عنوان يكي از سريالهاي جذاب، اثرگذار و مخاطب پسند ياد كرد كه قسمتهاي اصلي و جذاب آن به تاريخ آذربايجان و انقلاب مشروطيت ميپردازد.
اين كارگردان سينما و تلويزيون ساخت سريالي در خصوص شخصيت «شهريار» را تجربه مفيدي قلمداد كرده و يادآور شده است: قبل از هر چيز و قبل از اين كه ما به سراغ شهريار برويم، شهريار به سراغ ما آمد.
كمال تبريزي تمام تلاش خود را كرده است كه اين سريال به شهريار واقعي نزديك باشد و در عين حال مدتها قبل از نگارش نسخهاي سينمايي از سريال «شهريار» صحبت كرده است كه در آن نسخه زاويه ديد خود وي لحاظ شده است؛ اين در حالي است كه تاكنون خبري مبني بر ساخت اين نسخه سينمايي منتشر نشده است.
اردشير رستمي؛ بزرگترين چالش انتخاب بازيگران
حبيب رضايي مسووليت انتخاب بازيگران سريال تبريزي را بر عهده داشت. او پروسه انتخاب بازيگران سريال «شهريار» را بسيار توان فرسا خوانده و گفته است: قصد نداشتم از چهرههاي كليشهيي استفاده كنم، بنابراين با مشكلات زيادي رو به رو بوديم؛ او كه همواره در كارهايش به دنبال يك چالش است از انتخاب اردشير رستمي به عنوان بزرگترين چالش خود در سريال «شهريار» ياد كرد.
در سريال شهريار اردشير رستمي (كاريكاتوريست) براي نخستين بار حضور در مقابل دوربين را تجربه كرد و ايفاگر نقش جواني شهريار بود.
او كه تمايل چنداني به صحبت درباره كار خود ندارد و معتقد است ديگران بايد درباره او نظر بدهند، درباره علت پذيرش اين نقش گفته است: من يك دِيني به شعر داشتم كه خيلي بزرگ بود؛ با اين كار، خواستم دينم را ادا كنم.
رستمي چند ماه طول كشيده تا ايفاي نقش در سريال شهريار را بپذيرد و با شرط و شروطي كه به قول خودش شفاهي و قولي بود، سرانجام پذيرفت اين كار را انجام بدهم.
او گفته است: من اصلا نميخواستم بازي كنم؛ فقط فكر كردم شايد بتوانم در مواردي كمكهايي بكنم.
سيروس گرجستاني نيز نقش ميانسالي و پيري شهريار را بازي كرد. او درباره ايفاي نقش در اين مجموعه تلويزيوني گفته است: خيلي تلاش كردم تا بتوانم نقش استاد شهريار را از 48 سالگي به بعد به خوبي و به نحوي كه كارگردان راضي باشد، بازي كنم.
گرجستاني در پاسخ به اين پرسش ايسنا كه براي ايفاي نقش شهريار از چه منابعي بهره برده، ياد آور شدهاست: چهار نوار از صحبتها و نظرات استاد شهريار براي من تهيه شد و من آنها را بارها گوش كردم؛ اين نوارها خيلي به بازي من كمك كرد.
حذفياتي كه از ابتدا سازندگان را نگران ميكرد
كمال تبريزي تير ماه سال 85 و زماني كه در اواسط ساخت سريال «شهريار» قرار داشت، اظهار اميدواري كرده بود كه اين سريال تلويزيوني بدون حذف صحنهاي، از تلويزيون پخش شود.
پخش سريال «شهريار» در آغاز روندي معمول را ميگذراند و به گفته خود تبريزي اگر هم قرار بود جملهاي، يا تصويري كوتاه شود با هماهنگي بين او و مهدي فرجي (مدير شبكه دو سيما) اتفاق ميافتاد؛ او از ابتداي ساخت با شبكه دو توافقاتي انجام داده بود كه اگر قرار است هرگونه تغييري ايجاد شود، با وي درميان بگذارند.
با اين حال ارديبهشت ماه و پس از اين كه پخش هجده قسمت از سريال «شهريار»، نحوه پخش قسمت نوزدهم تبريزي را به اعتراض وا داشت. او گفته بود كه بدون اطلاع وي، از حدود 60 دقيقه قسمت نوزدهم سريال «شهريار»، فقط هفت دقيقه را به نمايش در آوردهاند. بر اين اساس بسياري از روابط عاشقانهي بين شهريار و همسرش (عزيزه) حذف شد.
تبريزي كه پس از اين اتفاق به پخش كامل قسمت نوزدهم در مجامع هنري و دانشگاهي رضايت داده بود، بار ديگر پخش قسمت بيستم اعتراضش را برانگيخت و در يك برنامه راديويي اعلام كرد كه سيما فيلم همچنان به سانسور ادامه ميدهد.
تبريزي و پيش بيني اعتراضات به شهريار
يكي از دلايل عمده حذفيات قسمتهاي آخر اين سريال، به گفته خود تبريزي نامهي اعتراضآميز يكي از دختران شهريار به رييس سازمان صدا و سيما بوده است. به اعتقاد وي اين نامه كه خطاب به رييس سازمان صداوسيما نوشته شد، عاملي بود تا مسوولان سازمان صدا و سيما نسبت به اين سريال با احتياط رفتار كنند.
و اما مريم بهجت تبريزي، فرزند شهريار كه به سريال تبريزي انتقاد كرده بود، در اواسط ارديبهشت ماه اعلام كرد كه آنچه به عنوان سريال «شهريار» از شبكه دو پخش شده، ارتباطي با زندگي شاعر بلندآوازه ايراني، شهريار نداشته است.
او گفته بود: متاسفانه سريال «شهريار» داراي صحنهها و سكانسهايي غيرواقعي و توهين آميز به شخصيت استاد شهريار بوده كه نه تنها با واقعيتهاي حيات آن بزرگوار همخواني نداشته و ندارد، بلكه با تحريف و تغييراتي همراه بوده است. وي همچنين تصوير مادرش در اين سريال را مبهم و نادرست خوانده بود.
پس از انتقادهاي دختر شهريار، شبكه دو سيما مصاحبهاي از پسر شهريار را بلافاصله پس از پخش قسمت بيستم، به تصوير كشيد كه در آن هادي بهجت تبريزي اعلام كرد كه به هيچ وجه در شخصيت فرهنگي شهرار در اين سريال تحريف نشدهخ است. او در عين حال بر لزوم دقت بيشتر و پرهيز از شتابزدگي براي ساخت اين آثار تاكيد كرد.
پخش سريال «شهريار» در حالي پيش از اين انتقاد دختر ملك الشعراي بهار را نيز برانگيخته بود كه تبريزي دو ماه و نيم قبل از پخش اين سريال، چنين اعتراضاتي را تا حدودي پيش بيني كرده بود. او شهريور ماه امسال در حضور سهيل محمودي و پرتو (تهيهكننده) گفته بود: تصور ميكنم متخصصان شعر و شاعري ممكن است به فيلم ايرادهايي بگيرند و از زاويه خاص خود شخصيتها را مطالعه كنند.
وي همچنين ابراز اميدواري كرده بود كه همه آذري زبانها با ديدن اين سريال، صاحب حس خاصي شوند و از آن استقبال كنند.
فرهاد فخرالديني، موسيقي و عجين بودن با شهريار
ساخت موسيقي سريال «شهريار» را فرهاد فخرالديني در اوايل سال 1358 برعهده گرفت. آهنگسازي كه پيش از اين موسيقي فيلمهايي چون «آدم برفي»، «كمالالملك» و سريالهايي چون «مسافر ري» و «بوعلي سينا» را ساخته بود؛ فخرالديني خود درباره ساخته جديدش به ايسنا گفتهاست: «شهريار» با جواني من عجين شدهاست. بسياري از كساني كه در آن دوران با آنها ارتباط داشتم از جمله استادم ابوالحسن صبا، از دوستان صميمي شهريار بودند. «شهريار» با پدر و مادر من هم دوست بود و برادرم پرترههاي بسيار زيبايي از او گرفته است. به همين دليل موسيقي آن دوران را بسيار خوب ميشناسم و به راحتي ميتوانم به آن موسيقي برسم.
فرهاد فخرالديني با اشاره به سپري شدن زندگي شهريار در كودكي و اواخر عمر در شهرهايي چون آذربايجان، تبريز و خشكناب اظهار كرده است: موسيقي اين نواحي را هم به خوبي ميشناسم. براي موسيقي طبيعت و داخل شهر و خانهها موسيقيهاي مجزا طراحيهايي كردهام كه فكر ميكنم كار قشنگي خواهد شد .
ساخت موسيقي شهريار سرانجام خرداد ماه امسال به پايان رسيد و فخرالدينيدر تيتراژ ابتدايي شعر «حيدربابا»ي شهريار با صداي سالار عقيلي را استفاده كرد و در تيتراژ پاياني نيز شعر «آمدي جانم به قربانت ولي حالا چرا...» با صداي ودود مؤذن كار شد.
سيما فيلم و شهريار
مديرعامل سيما فيلم تابستان 85 جهت هماهنگي با مسوولان اجرايي استان آذربايجان شرقي براي ادامه ساخت و فيلمبرداري سريال «شهريار» به تبريز سفر كرد و در اين محل از سريال «شهريار» به عنوان يكي از سه پروژه بسيار مهم رسانهي ملي در كنار سراهاي حضرت يوسف (ع) و مختارنامه ياد كرد.
حسن اسلاميمهر در آن زمان اعلام كرد كه تا كنون بيش از 15 ميليارد ريال براي اين سريال هزينه شده است و توليد قسمتهاي اصلي آن كه در زادگاه استاد شهريار ساخته خواهد شد را نيازمند مساعدت خاص و ويژه مسولان استاني دانست.
در پايان
سريال «شهريار» جمعه اين هفته (27 ارديبهشت ماه)، پس از پخش قسمت بيست و يكم به پايان رسيد؛ اين درحالي است كه در مواردي ذكر شده بود كه سريال «شهريار» در قالب بيست و شش قسمت ساخته شده و تبريزي نيز به ايسنا اعلام كرده بود كه سريال شهريار در قالب 22 قسمت پخش ميشود.
چه دوران کهن سالی بلکه کل سریال اهانتی بود به خود استاد و خانواده شریفشون
معاون رئیس سازمان صدا و سیما ضمن دفاع از تغییرات سریال "شهریار" گفت:«حذفیات این سریال نه بار دراماتیک دارد، نه بار آموزشی و نه بار ارتقاء افکار عمومی.»
مرتضی میر باقری در گفتوگو با فارس درباره اظهار نظرهای خانواده شهریار درباره سریال شهریار گفت: «وقتی سریالی ساخته میشود بحث این نیست که کار کاملا مستند باشد در سریال شهریار نیز بحث این است که این کار یک کار نمایشی بوده که دستمایهای نیز از بیوگرافی این شخصیت را نیاز داشته و با توجه به اینکه شهریار شاعر بوده و در منطقه آذری نشین ما یک شخصیت بزرگ و ملی محسوب میشود سریال نیز ما را باید به این نقطه برساند و به نظر میرسد که در این مسیر حرکت کرده است.»
وی ادامه داد: «درباره الفاظی نیز که درباره این سریال به کار میرود و میگویند مثلا قیافهای که از آن فرد ارائه میشود باید کاملا منطبق باشد نیز باید بگویم همه اینها باید با بار دراماتیک کار همراهی داشته باشد و نکتهای که خانواده جناب آقای شهریار ذکر کردند مواردی بوده که با نویسنده و کارگردان هم در میان گذاشته شده و پاسخ یکدیگر را در این زمینهها به یکدیگر میدهند که کاملا طبیعی است.»
وی تصریح کرد: «معمولا در کارهای تاریخی که ساخته میشود نیز باید یک سعه صدر از سوی وابستگان شخصیتهای ملی و هم از طرف کسانی که میخواهند در قالب یک اثر دراماتیک و نمایشی کار را عرضه کنند وجود داشته باشد و ما از اینکه مذاکرهای بین طرفین انجام بگیرد استقبال میکنیم و امیدواریم سوء تفاهمات برطرف شود. لیکن از اینکه اینگونه مسائل اسباب سوءتفاهم شود و دغدغه خاطر و نگرانی یا در خانواده یا در اصحاب هنر ایجاد کند باید پرهیز شود.
وی ادامه داد: «ما اگر میخواستیم درباره شهریار سخنرانی کنیم، مستند یا تلهفیلم بسازیم هر کدام از آنها در یک قالب مختلف ساخته میشد و قالب سریال نیز آنچیزی است که شما در حال حاضر آن را میبینید لذا برخی چون تفاوت ساختارها را نمیدانند برایشان سوء تفاهم ایجاد میشود.»
وی درباره حذفیات سریال نیز گفت: در سریالی که سازمان صدا و سیما سفارش میدهد در وهله اول باید مصالح ملی، منافع ملی و ضوابط عمومی جامعه را حفظ کنیم. ما در مراحل مختلف تلاشمان این است که با همفکریهایی که انجام میدهیم این اصول در نظر گرفته شود چنانچه در آخرین مرحله که به پخش نزدیک میشود برسد احساس کنیم برخی از موارد میتواند سوء تفاهم ایجاد کند به دلیل اینکه رسانه ملی هستیم به هیچ وجه اجازه چنین کاری را نخواهیم داد.
وی افزود: امکان دارد در رابطه با شهریار و اینکه ایشان در سنین پیری دچار فراموشی و یکسری بیماریهایی شدهاند بخشهایی ساخته شود ولی ما صلاح نمیدانیم وقتی زندگی این شخصیت بزرگ را مطرح میکنیم این بخشهای زندگیشان به طور برجسته نشان داده شود.
وی گفت: آنچه که در مورد تغییر و حذفیات بوده مربوط به همین بخش است که نه بار دراماتیک دارد و نه بار آموزش و نه بار ارتقاء افکار عمومی را دارد.
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)